#پیام_مخاطبین
✅ خواستن، توانستن است...
#فرزندآوری
#مادری
#تحصیل
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۵۶۵ #فرزندآوری #تحصیل #مدیریت_زمان #سختیها من متولد ۷۰ و همسرم ۶۸، سال ۹۲ وقتی من ترم
#تجربه_من ۵۶۵
#فرزندآوری
#تحصیل
#مدیریت_زمان
#تکمیلی
در ارتباط با سوال برخی دوستان در مورد نحوه ی برنامه ریزی بنده، وضعیت بچه ها موقع تدریس در مدرسه و نحوه نوشتن مقاله و رساله با وجود بچه ها باید عرض کنم که:
بزرگترین شانسی که من آوردم این بود که در یک برهه زمانی برای دسترسی به پایان نامه ها لازم نبود برم به کتابخونه دانشگاه. از طریق سایت ایران داک هفته ای ده تا رساله دانلود می کردم و می دیدم تا روش کار دستم بیاد. البته این طرح کوتاه مدت بود. کتاب هایی که لازم داشتم رو هم همه رو خریدم و یکیشم قرض گرفتم که نرم کتابخانه.
برای مقاله نویسی و رساله نویسی چون مصادف شده بود با دوره کرونا و استاد راهنمام هم آقایی بسیار با درکی بودند می گفتند اصلا نیا دانشگاه فقط مقاله و فصل های رساله رو مرتب براشون می فرستادم و ایراداتمو تلفنی یا همون واتس اپ بهم می گفتند. در واقع ما تمام جلساتمون تلفنی و مجازی بود.
و اما در مورد تدریس در مدرسه. من وقتی تدریسو شروع کردم که پسرم دوسالش بود و کلاسام هفته ای یک روز بود، اون روز یا مهد ساعتی می گذاشتم یا از مادرم و مادرشوهرم خواهش می کردم که بچه رو نگه دارند که کلا چهارماه بود تا بهمن ماه که کرونا اومد و مدارس کلا مجاااازی شد و من تا پارسال که پسر دومم به دنیا اومد مجازی بودم و امسال که حضوری شد، هیچ تدریسی رو نپذیرفتم.
اما در مورد برنامه ریزی، من وقت تلف شده خیلی کم دارم مثلا وقتی دارم تلفنی حرف میزنم، کارامو انجام میدم، وقتی بچه رو پام میخوابید یک کتابو می خواندم یا گهواره رو با پام تکون می دادم، خودم درس می خوندم.
این رو هم بگم که من ورودی ۹۵ هستم و دکترام تا الان طول کشید. یعنی روند کار من آهسته و پیوسته بود. فکر نمی کنم توی ۵ سال شبی دو سه ساعت وقت گذاشتن برای رساله و مقاله برای کسی سخت باشه. تنها کاری که من کردم این بود که مطالعه و تحقیقو قطع نکردم.
راستی من به اولویت بندی خیلی اعتقاد دارم. اینکه الان استراحتم مهمه یا تمیزیه خونه قطعا استراحتم، تمیزی مهمه یا درس قطعا درسم...
شاید یک هفته شده همه جای خونه سطحی مرتب شده تا من به درسم رسیدم بعد از یک هفته شروع به نظافت عمقی کردم.
اینم بگم همسرم ۹ شب میان و من در طول روز آشپزی نمی کنم و فقط یک وعده شام میپزم.
البته جدیدا شروع کردم یک کمک کار گرفتم ماهی یک بار میاد برای نظافت منزل. اما در اون برهه سخت، کمکی نداشتم. این کارو به مادرا خیلی توصیه می کنم حتی شده از پس اندازشون خرج کمک کار کنند همیشه خونه تمیزه و اونها انرژی بیشتری دارند برای بقیه کارها
برای کارای اداری دانشگاه هم خیلی هاشو دوتا پسرمو باهم بردم که کارمندا و دانشجوها می دیدن من با بچه ام، کاری که انجام شدنش ۴ ساعت طول می کشید، یک ساعته انجام می شد.
و در تمام این مدت هر وقت خسته شدم و بریدم، از پدر و مادرم خواستم اومدن دو سه روز خونه مون پدرم با پسرم بازی میکرد.
اینم بگم من توی نگهداری بچه اولم خیلی تنها بودم، چون پدرم سکته کرده بود و مادرم ازشون مراقبت می کرد اما برای کارای ضروریم تماس می گرفتم و میومدن و رفته رفته اوناهم به بچه ها عادت کردن، ماهی یک بار، دو روز میامدند پیشم.
و در آخر بگم که خدا به مادری که تلاششو می کنه، خیلی کمک می کنه...
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_عالی
✅ ذکری برای برکت وقت و عمر....
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۵۶۸
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#بارداری_بعداز_35_سالگی
#برکات_فرزندآوری
#قسمت_اول
خانمی هستم متولد سال ۱۳۶۱، در سال ۷۷ نامزد کردم و سال ۷۹ رفتیم سر زندگیمون ... ازدواجمون سنتی بود و فامیلی و من از خانوادم دور شدم.
سال ۸۲ پسرم بدنیا اومد. اون موقع ها خیلی تک فرزندی مد شده بود که حتی من برای فرزند دوم چقدر فکر کردم، مشورت میگرفتم و نظر اکثریت این بود که بچه هر چقدر کمتر بهتر....
اما من به لطف خدا وقتی عقل و معیار قرار دادم، دومی هم آوردم در سال ۸۹... وقتی پرستار در بیمارستان پرسید بچه چندمته ؟گفتم بچه دوم ، سرم داد زد چه خبرررره دوتا!!
اینارو گفتم تا بگم جو اون روزا چطور بود. تا اینکه دخترم ۵ ،۶ ساله بود که جوانی جمعیت و حضرت آقا فرمودن و من به فکر فرو رفتم آیا برای من هم وظیفه هست که دوبچه دارم؟
اینجا بود که از مشاور مذهبی کمک خواستم، ایشون گفت نه، شما هیچ وظیفه ای نداری!! منظور حضرت آقا این بوده که اونهایی که ازدواج نکردن ازدواج کنن و اونهایی که نابارورن کمک بشه حمایت بشن تا بچه بیارن و هر شخص یک بچه بیاره کافیه!!!
متاسفانه من هم این استدلال و باور کردم چون ایشون مذهبی بودن، تا اینکه این چند سال اخیر تبلیغات بیشتری برای فرزندآوری انجام میشد، یه روز تو فکر رفتم و گفتم خدایا من هم وظیفه ای دارم؟ اگه وظیفه دارم بهم نشونه ای بده....
وقتی به این موضوع فکر میکردم به شدت استرس میگرفتم و با خودم میگفتم دیگه از سنم گذشته و بچه ها بزرگ شدن ،توان ندارم و هزاران ترس و.. تا اینکه یک روز دیدم چقدر احساس خستگی می کنم، حالم خییلی بده و ...
بله به صورت خدا خواسته در کمال ناباوری بدون هیچ تصمیم قبلی از طرف خودمون باردار شده بودم. بهم شوک وارد شده بود چون من منتظر نشونه بودم نه اینکه یه دفعه باردار بشم ....
حالا فکرهای منفی اومد سراغم، وای سنم بالاس، الان ۳۹ سالمه، حالا چکار کنم ؟وای کنکور پسرم ؟ وای حرف مردم ؟ وای ویار سخت؟ وای درسای دخترم کلاس ششم ؟ وای همسرم اگه بفهمه؟ و چطور به مادرم بگم ؟ با این خونه کوچک؟ کلی فکرای منفی از سمت شیطان بهم هجوم آورد.
دو ساعتی گریه کردم. بعد تصمیم گرفتم به هیچ کسی چیزی نگم. خیلی حالم بد بود نفس تنگی بسیار بدی داشتم با حال وخیم خودم و به دکتر زنان رسوندم تا سنم رو دید که ۳۹ سالم هست، کلی بهم حرف زد و گفت خانم هرچیزی وقتی داره حالا باردار شدی!! دیگه دنیا رو سر من خراب شد و... خدا میدونه چقدر حال خراب من و نابودتر کرد 😔😔
همچنان با خودم درگیر افکار منفی، ویار، حال بد ... نمیدونستم به کجا پناه ببرم جرات حرف زدن با هیچ شخصی از اطرافیان رو نداشتم، میدونستم سرزنشم میکنن و...
به همسرم گفتم باردارم اصلا باور نکرد هرچی گفتم آزمایش دادم، گفت آزمایشگاه اشتباه کرده و... آخر سر گفت اگه حرفت درست باشه انتخاب با خودته دوست داری نگه داری یا سقط... اما من صراحتا گفتم به هیچ عنوان، چون سقط گناه بزرگیه و خدا فرموده سقط نکنید ...
خلاصه عزیزان اون موقع ماه محرم بود فقط امام حسین و صدا میزدم و چقدر ذکر یا حسین و میگفتم. بالاخره با بارداریم کنار اومدم و پذیرفتم که خدا صلاحم و اینچنین خواسته و حتما وظیفم بوده.
دکتر زنانم رو عوض کردم، رفتم دکتر دیگه ای که تعریف میکردن چقدر خوبه ...او هم تا من و دید دور سنم خط کشید، مهلت صحبت نداد و تاکید کرد که باید برم غربالگری و آزمایشات متعدد.....
تمام اینها رو علی رغم میلم، مجبور شدم برم خدا میدونه هربار چقدر استرس و اضطراب، اما همه اونها گذشت و فرزندم سالم متولد شد. فرزندی ماشاءالله باهوش و زرنگ الان تقریبا ۸ ماهه هست، هر چند کولیک داشت و بی قرار، برعکس پسر ودختر قبلیم که خیلی آروم بودن، اما شیرینهای خاص خودش و داره... 😊
👈 ادامه در پست بعدی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۵۶۸
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#بارداری_بعداز_35_سالگی
#برکات_فرزندآوری
#قسمت_دوم
وقتی فرزندم متولد شد اطرافیان بسیار ذوق کردن و حتی برخی شون گفتن برا ماهم دعا کن ماهم سومی رو بیاریم. 😊
علی رغم استرسهای من برای کنکور پسرم و اینکه کوچولومون کولیک داشت و بیقرار و پسر بزرگم اون رو دائم باید بغل میکرد و راه میبرد و خانواده ام بخصوص زنداداشم میگفت چطور میخواد کنکور بده، به لطف خدا در رشته مورد علاقه اش در کنکور قبول شد دانشگاه دولتی تهران 😊
همسرم کارش ارتقا پیدا کرد در همون اداره اما قسمتی که بیشتر به روحیه اش میخوره، سالها منتظر این تغییر بود😊
به خاطر کولیک و بیقراریش هرروز حدیث کسا در خونه گوش میدادم و از حضرت زهرا و ۱۴ معصوم مدد میگرفتم😊
فرصت کارهای بیهوده و حرفهای بیهوده با اطرافیان ندارم😊فقط حرفای مهم و ضرروی..
اصلا فرصت فکر به گذشته رو ندارم فقط در حال زندگی میکنم. رابطه ام با خدا بیشتر شده، چون معجزه رو هر روز به چشم میبینم....
خلق یک فرزند، رشد اعضای بدن، الله اکبر 😭😭
صمیمیت و محبت بین خودم و همسر و فرزندانم خییلی بیشتر شده، حتی با وجودی که پسر اولم ۱۹ سالش هست، خیلی راحت ارتباط برقرار میکنه و دائم میگه مامان چقدررر انرژی مثبت😊
خودم احساس جوونی و سرزندگی میکنم، همچنین همسرم ... بارها و بارها پسر و دخترم گفتن مامان چقدر خوشحالیم که تو و بابا اینقدر شادید و ..
همسرم میگن کاش تو این همه سال ده فرزند داشتیم، همش حسرت میخورن که چرا راه و اشتباه رفتیم ....اما بازهم خدارو شکر که خداوند لطفش و شامل حالمون کرد...😊
دخترم میگه مامان چهارمی هم بیار ...چقدر زندگی از سکوت و یکنواختی در اومده 😊 پدر و مادرم خیلی خوشحالن و مادرم همیشه میگه این بچه هدیه امام زمان هست😊
امیدوارم فرزندان سرزمینمون ایران سربازان واقعی آقا امام زمان باشن..الهی امین ...
از همه خواهران گلم عاجزانه میخوام برای تمام عزیزانی که دوست دارن دامنشون سبز بشه دعا کنن ..
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم»
#برکت_خانه
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#استاد_قرائتی
📌بیکارترین زن ها...
وقتی زن خودش را برای بيرون آرايش میکند چقدر وقت می برد؟ تجملات چقدر وقت میبرد؟ گاهی برای اينکه زلف هايش را از شمال غربی ببرد چقدر وقت میبرد؟
گاهی زنهای ما برای اينکه ۶ تا بشقابهايشان گلهايش يک جور باشد يکی از آنها که بشکند نصف روز چينی فروشيها و شکستنی فروشها را میگردد که يک بشقاب پيدا کند که گل آن ششمی مثل آن پنج تا باشد دقيقههای عمر صرف چه میشود؟ ...
شيک پوشی مساوی است با کم کاری. من يک شعار می دهم هر که خواسته قبول کند و هر که نخواست قبول نکند. شيک پوش ترين زنها بيکارترين زنها هستند.
#سبک_زندگی_اسلامی
#ساده_زیستی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📣 برگزاری دورِ سوّم «#چله_مادری» توسط #تربیتکده_آیین_فطرت
❤️ دوره ای برای مادران، مربیان، معلّمان و مبلغان با موضوع مادری و همسری در #سبک_زندگی و #تربیت_دینی
👤 استاد دوره:
حجة الاسلام #محسن_عباسی_ولدی
✅ کاملاً رایگان
✅ محتوای جذاب، جدید وکاربردی
✅ تهیّه کتب دوره با تخفیف ویژه
✅ صدور گواهی
✅ نظرات شرکت کنندگان دوره اول چله مادری: @tarbiatkadeh
📌 ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر:
ktft.ir/40
✍🏻 پشتیبانی و راهنمای دوره:
🆔 @Madari40
☎️ +989910036141
⏳ مهلت ثبت نام: تا ۲۸ آبان
🌹در ترویج معارف اهل بیت سهیم باشید.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075