🖤 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ
🖤 عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ
🖤 عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ
🖤 عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#بهتوازدورسلام
#بهسلیمانجهان
#ازطرفمونسلام
🦋@downloadamiran🦋
✨﷽✨
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
سلام😊✋
#روزتون_حسین_پسند💚☕🍃
ان شالله ماه محرم🏴
پرازخیروبرکت باشه
دلتون نورانی✨عاقبتتون بخیر و
عزاداری ایام عزیزموردقبول
سیدشهداقراربگیره🙏
ودلت جز برای حسین💚
و اهل بیت حسین عزادار نشود🏴
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
🌸 @downloadamiran 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آب از کافر اگر خواسته بوده ام میداد!
مشکلم حل نشد آخر به تمنّا چه کنم..؟!
#حضرت_علی_اصغر علیهالسلام
#حضرت_رباب سلام الله علیها
#آب
#عطش
🍃 @downloadamiran 🍃
Mahmoud Karimi - Samare Riyaze Dele Ali-۱.mp3
10.19M
با شهیدانت
جان ما هم به قربانت
مرده بودم و
زنده شدم
عشق تو را بنده شدم
دولت عشق آمد و
من دولت پاینده شدم
به مسیح نگاه تو من
دولت پاینده شدم
#مداحی_تایم
#محمود_کریمی
#محرم
#امام_حسین علیهالسلام
🦋 @downloadamiran 🦋
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*هدف از عزاداری چیست⁉️*
🎥 حتماً #ببینید
*🌹 تعجیل در فرج و سلامتی امام زمان صلوات🌹*
*🌹 اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
@downloadamiran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشنهاد دانلود 👆🏻
موضوع:مراسم محرم در نیویورک
👈🏴🇮🇷🇮🇶🇺🇸
....🌹یا حسین( ع )🌹....
@downloadamiran
15.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیشنهاد دانلود 👆🏻
موضوع:دنیا محل گذره
مداحی محشر استاد محمد حسین پویانفر 👌👌
👈😔😔🏴🏴
......🌹یا حسین( ع )🌹.....
@downloadamiran
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#بازگشت
#قسمت_هفتادم
نگاهی به ساعت کردم ده دقبقه تا پایان زمان وقت باقی بود. بلند شدم. تازه یادم افتاد من یک چیزی پیدا کرده بودم . به چهارچوب در شانه ام را تکیه دادم و به صحبت شان گوش کردم
- نیست که ...شاید اون یارو اطلاعات غلط داده
-نه بابا ... قول کمک داده بهمون
- میگم دنبال چی هستین؟
امیر- به ما گفتن تو این اتاق یه گاوصندوق وجود داره که اول باید یه دکمه رو لمس کنیم تا پیداش کنیم.
- من دکمه شو پیدا کردم
عرفان- کجاست ؟
به سمت کمد رفتم و دکمه را نشانش دادم
-خب زودتر میگفتی دختر!
عرفان دکمه را زد. در پایینی کمد با تقی باز شد. عرفان دو زانو نشست و در را که به صورت کشویی کشید به سمت چپ. یک گاوصندوق با رمز دیچیتالی داخل کمد بود نگاهی به امیر که بالا سرش ایستاده بود کرد و گفت
-حالا چیکار کنیم؟ اینکه رمز داره ...بازکردنش زمان میبره ... کار الان نیست
روبه من امیر پرسید
- چه قدر فرصت داریم - حدود ۶دقیقه
- اَه ...
امیر دستی به موهایش کشید و گفت
- ولش کن ...زمان نداریم باید فوری اینجا رو به حالت اول دربیاریم و بریم . شاید امشب اینجا جلسه داشته باشن!
- این همه زحمت مون به باد میره که
- چاره نداریم
- شماها برین ...من بازش میکنم
-خل شدی ... میخوای جونت و به خطر بندازی ...
-صبرکنید ...شاید من تونستم بازش کنم .
جای عرفان نشستم. چشمام و بستم و تمرکز کردم . المیرا گفته بود سامان رمز همه ی وسایلش را یک چیز گذاشته . رمز را زدم. درست بود. با خوشحالی گفتم
- بیاین. بازش کردم.
یکسری پاکت که داخلش کاغذ و چند پاسپرت . و یک هارد کامپوتر.
امیر - خودشه .. پیدا شد.
- زمان نداریم دیگه ...باید زود بریم.
فوری همه چیز به حالت قبلی برگرداندیم. امیر رفته بود تا اتاق دیگر را هم مثل حالت اولیش برگرداند .
عرفان- مثل اول صورتت و بپوشون
جوابش را نداده بودم که چراغ اتاق روشن شد.
- به به جمع تون جمعه که...
سامان در قاب در ایستاده بود .
- میبینم تو هم که اینجایی نرگس ...
من و عرفان همان طور وسط اتاق ایستاده بودیم.
- اخ اخ اخ اومده بودین دزدی اونم تو شرکت من ....
- دزدی؟ اونم از تو.؟ تو خودت رئیس دزدایی
- بفهم چی میگی
- من بفهمم؟ فکر کردی نمیدونم میخواستی با پولایی که از سهام دارای شرکت دومت گرفتی، فرار کنی و از ایران بری؟
- پس حدسم درست بود اون دکتر خارجکی رو تو جلو فرستاده بودی؟
- اون یه قسمت ماجراست ... به لطف المیرا تمام جیک و پوک تو رو میدونم خواست جلو بیاد و من را بگیرد که عرفان اسلحه ش را کشید و گفت
- همون جا که هستی وایسا ...
لبخندی عصبی زد و
- نه خوشم اومد ... رو من اسلحه میکشی؟ بچه ها بیارینش!
امیر را دست بسته اوردند. عرفان غرید
_ زود دستش و باز کنید وگرنه ...
-وگرنه چی؟ ...بهتره تو هم اون اسلحه تو بندازی بچه جون
- چه غلطا ... زود ازادش کنید ...
-نرگس به این دوستت حالی کن شوخی ندارم. .تو که با تهدیدای من اشنایی ... دیدی که چه بلایی سرت آوردم ...به همه شون عمل میکنم ...
ادامه دارد...
نویسنده:وفا
#کپی_حرام‼️
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
میتوانید مارا در در پیام رسان های سروش و ایتا دنبال کنید . آیدی ما👇
🆔 @downloadamiran