eitaa logo
تسبیح۲ (کانال دکتر غفرانی)
1.1هزار دنبال‌کننده
16 عکس
102 ویدیو
168 فایل
دکتر محمد جعفر غفرانی
مشاهده در ایتا
دانلود
۵۰۵ ۹۶ قابل توجه عزیزانی که توصیه ی من در « محدودیت دوران عقد » را افراطی و زیاده روی می دانند. بانوی محترمی در گروه نوشته اند: بنده اخیرا پيمان عقد ازدواج بستم و با اینکه مطالب شما را راجع به محدودیت های دوران عقد خوانده بودم اما نتوانستم جلوی همسرم را بگیرم . او با ایمان ،مقید و ولایی و بسیار محترم و مهربان است اما در کمال تعجب گفت نمی تواند دوری جسمی را تحمل کند و به شدت تحت فشار است . دومین شب که مهمانشان بودم در اتاق را بست و طبق فرموده شما دنبال التذاذ رفت ، آن شب برای خواب به خانه ی خودمان رفتم اما از بد حادثه خانواده ی خودم به سفری مهم رفتند و طبق خواهش همسرم و مادرش مادرم پدرم را راضی کرد و من چند شب خانه شان ماندم . واقعا عذر میخواهم قبلا قول داده بود که قبل از خانه خودمان، ارتباط کامل را انجام نمیدهد اما جز مرحله آخر کاملا نزدیکی کرد و من طی این چند روز از اینکه در اتاقش بسته اما قفل نبود و استرس داشتم و از بیرون صدا ميامد و غیره و غیره بسیار معذّب و مکدر شدم . او بسیار مودب و مهربان است اما من واقعا نتوانستم و نميتوانم با اين ارتباط جسمی کنار بیایم . نه میخواهم دوباره به رویش بیاورم و سرزنش کنم نه میتوانم ببخشم، در تنهایی اشک ریختم، در صحبت با او سعی میکنم این موضوع را فراموش کنم. رویم نميشود به هیچ کس بگويم دردم چیست . در حال حاضر باید چه کاری انجام دهم ؟ به ایشان عرض کردم: تمام هشدارها برای اینست که این مسائل رخ ندهد اما حالا که رخ داده هرگز نباید خودتان را سرزنش و ابراز ناراحتی کنید بلکه باید با شیرین زبانی و تقویت عقلانیت و اراده و ایمان ایشان، از اینجا به بعد را بهتر مدیریت کنید. اینکه فرمودید ایشان با ایمان و مقید و فلان فلان است اولین اشتباه شما بوده زیرا اگر اینطور بود که دیگر نیازی به شما و مراقبت شما نبود. باید بکوشید اراده و ایمان ایشان را با تشویق نکات مثبتشان آنقدر تقویت کنید که بتواند اسیر غرائزش نباشد و خشم و شهوت خودش را عاقلانه و مؤمنانه و طبق قرار و تعهدش مدیریت کند. در هر حال چون محرم بوده پس شما هم از لذت او لذت ببرید و شاد باشید و نگذارید شیطان کمترین اندوه و ناراحتی را به شما تحمیل کند. موفق و شادکام باشید. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۰۶ ۵۰۵ 📌همراه با نظرات شما این تاکیدهای بی اندازه روی محدودیت روابط، باعث شده که این خانوم تا این حد نسبت به همسر شرعی خودش، و رابطه ی حلالش با اون که باید ازش لذت ببره، مکدر باشه... به نظرم اگر این تاکید ها نبود، اون خانوم هم می‌توانست طبق غریزه ش، لذت ببره و خوشحال باشه. به نظرم شیرین ترین روابط جنسی، در هنگام عقد هست که براش اندکی بیشتر از بعد از عروسی باید انتظار کشید، و چون معمولاً دو نفر نمیخوان به مرحله ی آخر برسن، یه منع کوچکی هم داره... چرا جوان ها رو بی دلیل محدود کنیم؟ من میدونم که عقد طولانی خیلی بده. خیلی بد. به خاطر عدم استقلال فکر و تصمیم، دخالت ها، کمتر شناختن همدیگه، سو تفاهم های بسیااااار، ولی همه که نمیتونن زود عروسی کنن. شرایط گاهی فراهم نیست. خب الان چه نسخه ای برای اون پسرها دارین؟ ازدواج نکنن؟ یا ازدواج کنن و اگر قراره پاشون بلغزه، تو رابطه ی حلالشون یه کم زیاده روی کنن، و مورد غضب الهی قرار نگیرن؟ به نظر می رسد : کاملا « نامردانه » و « لذت جویانه » به قضیه نگاه می کنید. اما اگر بتوانید (هر چند که ممکن نیست) خودتان را جای دهها دختری بگذارید که در دوران عقد، باکره بودنشان را از دست می دهند و آن پسران هوسباز بعد از لذت بردنش به راحتی و با کمال بی انصافی و نامردی، آن دختران ظاهرا بی پناه را مورد بی اعتنایی قرار داده و رها و تحقیر کرده و یا طلاق داده اند، چنین مطالبی را مطرح نمی کردید. زیرا آن دختران مظلوم و آسیب دیده مجبور می شوند با پاگذاشتن بر شرم و حیاء خود و پرداخت هزینه های سنگین به « ترمیم » خود اقدام کنند و به خواستگاران بعدی درباره باکره بودنشان یا دروغ بگویند و یا راست بگویند و خواستگاران را فراری دهند. پیشنهاد به چنین پسران داغی (و مادران حامی آنها) اینست که عقد و ازدواجشان را یکی کنند و از رفتاری که نسبت به خواهرشان (و دخترشان) نمی پسندند، نسبت به همسرشان (و عروسشان) إعمال نکنند و بدانند که « چوب خدا، صدا ندارد اما اگر نصیب ظالم بشود، دوا هم ندارد. » 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۰۷ ۵۰۶ 📌همراه با نظرات شما الانسان حریص علی مامنع اما انسان عاقل و بالغ و با اراده و مؤمن، چون خودش را هر لحظه در محضر خالقش و در حال « آزمایش » می بیند، لذا « غرائز و خشم و حرص و حسد و لذت های ناپایدارش » را مدیریت می کند تا به « رشد و تعالی و کمال و سعادت و عزت و لذت جاودانه » برسد. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۰۸ یکی از أعضاء محترم گروه پرسیده اند: اگه خانمی که همسر داره تو ذهنش مرد دیگه ای رو دوست داشته باشه (برای ازدواج) این خطر داره؟ به ایشان عرض کردم: بانوان مؤمن، باید آنقدر « توجه و تمرکزشان » به مأموریت و رسالت الهی خود در « جهاد همسرداری » باشد که از « هر نامحرم » دیگری کاملا « غافل » بمانند و هیچ نامحرمی را به ذهنشان حتی « خطور » ندهند. چنین خانمی (اگر چنین وسوسه ای را تجربه کرده)(هر چند که دریافت هیچ وسوسه ای، گناه نیست.) اما برای تطهیر ذهن و صدرش، باید مؤمنانه با دو رکعت نماز (مثل نماز صبح)، از شر شیاطین، استعاذه کند و به خدا پناه ببرد و از خالقش استغفار و طلب آمرزش نماید و بکوشد حتی الامکان با وضو و ذاکر باشد. یعنی دائما خودش را در محضر خدا و در معرض نگاه خداوندی ببیند که بر « خطورات ذهنی » بشر هم احاطه دارد. لطفا این مطلب را در آیه ۲۳ سوره نور بیابید و آن را با ترجمه اش اینجا بنویسید. ممنون. 💥إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿٢٣﴾ کسانی که به زنان باایمان عفیفه (مبرّا و) بی‌خبر از کار بد تهمت زنند محققا در دنیا و آخرت ملعون و محروم از رحمت حق هستند و هم آنان به عذابی بزرگ معذب خواهند شد.... 🔸با تشکر از شما؛ این بانوان « دژنشین » ، زنان مؤمن « غافل » نیستند. بلکه با درک « کرامت و نجابت و قداست » خودشان، بعد از ازدواج از هر « نامحرمی » غفلت مؤمنانه دارند. لذا « تهمت » به چنین استوانه های مراقبت و طهارت و قداستی، علاوه بر مجازاتهای آیه ۴ همین سوره ، لعن دنیا و آخرت و مجازات عظیم اخروی را هم به همراه دارد. (لعن و مجازاتی که قرآن برای فرعون و ابولهب و دیگر جنایتکاران تاریخ مطرح نکرده است.) 🍃واژه: -مومن ۲۳ @dr_ghofrani2
۵۰۹ ۵۰۰ سلام و صلوات و برکات الهی بر شما أعضاء محترم و فعال گروه جوانان مهدوی و والدین امانتدار؛ در سفره دیروز موکب اربعینی ما، « *دو نوع غذای معنوی پخته و نپخته* » عرضه شد که به غذای اول (بحث آسایش و آرامش = بیگاری مردان و بیکاری زنان)(شاید به این خاطر که بسته بندی و عرضه خوبی نداشت،) *هیچ توجه و واکنش آشکاری به آن نشد.* اما *به مورد دوم،* تعداد کمی از أعضاء واکنش نشان دادند و در پاسخ به این پرسش که: « *چرا شعبان، ماه پیامبر أعظم صلی الله علیه و آله* » نامیده شده است؟ (و چرا ماه رجب، ماه خداست و رمضان، ماه أمیرالمؤمنین صلوات الله علیه است؟) (بجز یکی دو نفر که به بخشی از پایان این صلوات نورانی توجه کردند)، غالبا به این نکته اشاره نمودند که: *چون ایشان این ماه را خیلی دوست داشتند و از شب و روز این ماه خیلی بهره می بردند لذا این ماه به نام ایشان نام گذاری شده است.* ((به این معنی که احتمالا: « *ایشان ماههای دیگر را دوست نداشتند!؟* » و « *از شب و روز ماههای دیگر، ایشان هیچ استفاده عبادتی نمی کردند!!!؟؟؟* » ))(( *و خداوند فقط ماه رجب و أمیرالمؤمنین ماه رمضان را دوست دارند!!!؟؟؟* )) در حالی که آن سید و سرور رسولان، *در تمام ماهها و در تمام لحظات عمر پر برکتشان « عبد و رسول » بودند و « عبادت » می کردند.* (و برای خداوند و برای أمیرالمؤمنین هم ماهها هیچ فرقی با هم ندارند.) اما *پاسخ دقیق تر صلوات شعبانیه به این پرسش* اینست که: همانطور که *سه ماه فصل بهار* ، *بهترین زمان برای کشاورزی و دامپروری و زندگی است* ، *سه ماه رجب و شعبان و رمضان* هم *بهترین* و *مهمترین* و *مناسب ترین زمان* برای « *خودسازی و رشد و بالندگی و تأمین سعادت دنیا و آخرت انسان* » است. *در رجب،* باید *خدا* را در *قلبم* بیابم تا شأن و عظمت و نقش و تعهد و مسئولیت و تکالیف *خودم* را بیابم. و *در شعبان،* « *شجره نبـــــوت* » را « *تنـــــها سفینه نجـــات* « از: « غــرق شدن در دنیا و خروج از دیانت و در أمان ماندن از هلاکت » و « *تنها عامل شفاعت در پیشگاه الهی* » ببینم و به آن تمسک همه جانبه پیدا کنم. و *در رمضان،* « *رسیدن به فطرت و تمسک به امامت و ولایت* » را « *تنـــها عامل تحقق توحید و نبوت » در خودم* ببینم. لذا در پایان این صلوات نورانی و روشنگر « در محضر خداوند اما *به خودمان* » یادآوری می کنیم که: خدایا؛ پس ما را یاری کن تا روش پیامبر أعظم را در این ماه *پیروى کنیم* و به *شفاعت نزد او* نائل شویم: اَللّهُمَّ فَاَعِنَّاعَلَى الْأِسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَ نَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ، خدایا؛ برای اینکه به لیافت شفاعت ایشان برسم و راه تقرب بسوی تو برایم هموار شود، *مرا پیرو و تابع او قرار ده:* اَللّهُمَّ وَ اجْعَلْهُ لى‏ شَفیعاً مُشَفَّعاً وَ طَریقاً اِلَیْکَ مَهیَعاً *وَ اجْعَلْـــنى‏ لَــــهُ‏ مُتَّبِـــعاً،* چـــرا؟ زیرا « *تنها شرط رضایت تو از من در قیامت* » و « *تنها شرط آمرزش گناهان من در قیامت* » و « *تنها شرط برخورداری من از رحمت رحیمیه تو در آخرت* » و « *تنها شرط ورود من به بهشت رضایت تو و همجواری جاودانه با بهترین افراد* »،« *همین تبعیت کامل در جزئیات زندگی از سنت رسول أعظم توست* : حَتّى‏ اَلْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّى‏ راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبى‏ غاضِیاً قَدْ اَوْجَبْتَ لى‏ مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَ الرِّضْوانَ وَ اَنْزَلْتَنى‏ دارَ الْقَرارِ وَ مَحَلَّ الْأَخْیارِ، پس *ماه رجـــب،* کلاس خداباوری و خودشناسی و خودسازی من است، *و ماه شعبان، باشگاه تمسک به شجره نبوت و در کشتی نجات نبوت قرار گرفتن و به کهف نبوت پناه بردن و مضطر نبوت شدن و با اطاعت از مجموعه نبوت، قلب خود را آباد کردن و به عصمت رسیدن و با مواسات، مقام وساطت را إحراز کردن ..... است.* و *ماه رمضان،* ماه با شکوهترین ضیافت الهی است تا من از « *نفسانیت به عقلانیت* » و از « *واقعیت به حقیقت* » و از « *طبیعت به فطرت و فاطرم برگـردم* » و برای *خودِ خدایی خودم* که دیگر در اقیانوس امت اسلامی، محو و ناسک شده در عید فطر « *جشن تولـــد و رهایـــی و قبولی » بگیرم.* إن شاء الله تعالی 🍃واژه: صلی الله علیه و آله @dr_ghofrani2
۵۱۰ ۵۰۹ 📌همراه با نظرات شما با عرض سلام و صلوات و برکات الهی بر شما، بسيار تحليل بي‌نظيري بود. توحيد، نبوت و امامت را براي ما خلاصه نموديد. خداخيرتون بده. ما كه بعيده با اين فقر معنوي كه داريم، حالا حالاها به اين ژرف‌نگري شما برسيم. از ما دلگير نشين. عدم واكنشمان از بي‌سوادي و بي‌علمي ماست. كاسه سرمان پر از علوم دنيايي است تا آخرتي!!؟ 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۱۱ ۴۹۱ استاد یعنی حتی گناه هم شدنباید درصدی ناامیدشد؟ ویافکرمنفی راه داد به خود؟ اگرگناهی شدحواسمون باشه که غم مارونگیره وبه سرعت بدونیم که میتونیم جبران کنیم وخداوند غفارهستند ..درسته؟ با سلام و احترام *چکیده « مناجات شعبانیه » در « کوتاه ترین عبارت* » اینست که: انسان در هیچ شرائطی، از لطف و عنایت و رحمت و غفران الهی، « *نباید نا امید » باشد.* 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۱۲ ۴۷۵ لطفا فرق بین سرعت و عجله رو میفرمایید و فرمودین چرا در پایان دعا میگوییم العجل العجل؟ متأسفانه « *اشتیاق أعضاء گروه* » درباره « صمد و سمد » و « سرعت و عجله » به « *حد نصاب* » مورد انتظار نرسید، لذا فعلا از آنها صرفنظر می کنیم. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۱۳ ۴۹۸ منظورتون این هستش استاد که یعنی راه درست حرف درست فکردرست الهام میشه درشرایط به انسان مومن؟(که انگارخداریشه ی این تاروپودرو گرفته) پس اینکه مومن همیشه نگران هستش که درست انجام داده درست انجام نداده فلان این چطوری هسش استاد؟(این نگرانیه وسواس نمیاره؟ پس اون نگرانی منظورچیست فقط استاد میگن مومن نگران هستش همیشه که آیا درست صحبت کرده درست انجام داده!که براساس تقواست ..این مضمون چیست مؤمنی که « خودش را بر *صـــراط* از مو باریکتر » و « لحظات عمر خود را در حال از بین رفتن » می بیند، باید دائما « *مراقب* » ذهن و گفتار و رفتار و اخلاق و مواضع مختلف و طهارت ظاهر و باطن *خودش* باشد و باید نسبت به « *خــدا* » هم همواره « خائف و خاشع و امیدوار » باشد و نسبت به مردم، « متواضع و منفق » باشد و با آنها « مواسات » داشته باشد .... تا از لطف و عنایت و امداد و توفیق و الهامات الهی برخوردار شود. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۱۴ استاد متاسفانه ازمرگ نمی ترسم، چرا؟ آیا این نشانی سنگ‌دلی است ؟ چرا مرگ برام یه چیز عادی است ؟ حتی از کرونا و بیماری هم ترس ندارم چکار کنم که از مرگ و قیامت ترس داشته باشم؟ با تشکر « *مرگ، یعنی تحــول و نــو شدن* »، پس نه تنها « *هیچ ترســی ندارد* »،« بلکه شیرین و گوارا و نشاط أنگیزتر از شیر مادر برای نوزاد است. لذا أولیاء الهی صلوات الله علیهم می فرمایند: هر وقت بهار را دیدید خیلی یاد مرگ و قیامت را به خود یادآوری کنید. چیزی که باید ما را بترساند، *غفلت ها ، جهالت ها ، خطــــــــــاها ، نافرمانی ها ، لجاجــت های ما* است که باید *برای « ترک » و « جبران » آنها* حتی الإمکان استعانت جست و تلاش کرد. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۱۵ ۵۱۰ 💥با سلام و احترام و تشکر فراوان از حُسن ظن و تشویق شما چون « عزت مؤمن از خداوند است » پس لطفا تحت هیچ شرائطی، خود را تحقیر نکنید. *تمـــــام أعضاء محترم* می توانند *این تجربه گرانبها را تجربه کنند* که: *تا به « نوشتن » اقدام کنند، « الهامات » و « تفضلات الهی » بر آنها « جـاری » می شوند.* 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۱۶ ۵۰۰ استاد در بخش اول صحبت هایتان به فرمایشات آقا اشاره کردید استاد میخواهم از شما تقاضا کنم از این مباحث زود رد نشویم چون مسائلی که طرح شد از جانب ایشان برای خودشناسی و خودسازی خیلی لازم است مثل انتظار فرج، و صبر داشتن با توجه به اهمیت اینها در حفظ ایمان لطفا سوالات و نکته های کاربردی قرآنی از آنها مطرح بفرمایید تشکر ایام عید در عید است، و باران باید از آسمان ببارد، پس لطفا آن نکته های زیبا از فرمایشان ایشان را شما به ما هدیه و عیدی بدهید. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۱۷ در زیارت آل یس آمده یوم لا ینفع نفسا ایمانها لم تکن امنت من قبل یعنی ایمان آوردن به آن حضرت باید قبل از ظهور حضرت مهدی باشد؟ پس از پایان زمان کنکور و هر آزمونی و انتشار پاسخنامه، دیگر یافتن پاسخ های درست، هیچ ارزشی ندارد. انسان باید در « *ظلمات واقعیت های جذاب دنیا* »،« *نــــور حق و حقیقت* » را با « *عقل و وحی* » بیابد و « *نورانی* » شود و خود را از « *نــــار* » حفظ و دور کرد. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۱۸ ۵۱۳ بله استاد درسته ..واین فکرمیکنم مهمه که باید تعادل وتناسبی باشه وحتما اون حس درونی ما الهی باشدوعشق وزندگی الهی، چون گاهی شیطان می اید ووسواس ایجاد میکند ..مثلا از در وسواس وسختگیری زیاد ونا امیدی میاورداین ..چطور مرز اینهارو حواسمون باشه استاد واینکه حضرت علی هم گفتن نادان رونمیبیمی مگر درافراط یا تفریط .. توجه دارید که « *نـــادان* » در آن روایتی که فرمودید به معنی « بدون اطلاعات » نیست. قرآن، ریشه افراط و تفریط را در « قلب مغلوب خودخواهی » می داند: وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْـــنا *قَلْبَــــهُ* عَنْ ذِكْـــرِنا وَ *اتَّبَـــعَ هَــــواهُ* وَ كانَ أَمْـــرُهُ فُرُطـــاً لذا می بینید عشایر و روستایی های با فرهنگ و دانشگاه نرفته از أغلب تحصیلکرده های دانشگاهی، خصوصا از « *مدعیان إعتدال* و ... »، متعادل تر و منطقی تر زندگی می کنند. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۱۹ استاد اگر امکان داره , تعریف غیبت رو بفرمایید. ممنون *اگر شما ایراد شخصی را بدانــــید* و من هم *همان ایراد را* با شما مطرح و مرور کنم (چه در حضور و چه در غیاب آن شخص)، این کار، *غیبت نـیست.* اگر شخصی، ایرادی « *نـــداشته باشد* » و من « ایرادی » را به ایشان *نسبت بدهم،* این هم غیبت نیست. « غیبت » یعنی: افشا و بازگو کردنِ « ایــــرادی » که قطعا در فردی *هســـت،* (چه در مقابلش و چه در غیابش) به افرادی که از آن ایراد « *خبر نــــدارند* ». *در هشت حالت، « غیبت مجـاز و الزامـی و حتی گاهی واجـــب » است:* ۱ـ شکایت از دزدی دزد به پلیس، ۲ـ اطلاع رسانی به مقامات انتظامی یا نظامی یا أمنیتی، از یک « توطئه » و یک « خرابکاری » و هر رفتار خلاف مصالح عمومی، ۳ـ در تحقیق برای بررسی صلاحیت خواستگار یا کاندیداهای انتخاباتی و یا انتخاب مسئولین و ...۴ـ شهادت علیه مُجـرم در دادگاه ...، ۵ـ غیبت از دانشمندان، ۶ـ ...، ۷ـ ...، ۸ـ ... *تنها « غیبت غیر مجاز و حرام » که گناهش از « زنا در کنار کعبه » بیشتر است،* ورود به « *مسائل شخصی و تجسس در تلفن همراه و امور خصوصی افراد* » و مطرح کردن ایراد پنهانی فردی به افرادی که از آن خبر ندارند. (چه در حضورش و چه در غیابش) پس زن و شوهر مجاز نیستند ایراد یکدیگر را برای *والدیـــن* یا بستگان و دوستان و همکاران و همسایه های خود نقل کنند. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۲۰ 💥آهای أهالی محترم گروه جوانان مهدوی و والدین امانتدار؛ صبحانه « *نوبرانه موکب أربعینی* » امروز ما همین بحث بسیار مهم و شیرین و مورد غفلت غالب افراد بشر است که: بفرمائید *نبوت* چیست؟ و چگونه می توان إثبات کرد: *« تمــــام پیروان پیامبران، به نبـــوت معتقد نیــــستند؟ »* لطفا با همت بلندتان در این بحثی که *به همه مربوط می شود* در این ماه « نبوت » شرکت کنید. حی علی البیان. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۲۱ 💥اطلاعیه: إن شاء الله تعالی قرار است از طریق شبکه « بله » یک دوره « صرف و نحو عربی با تمرینات قرآنی » را در روزهای *یکشنبه و سه شنبه از ساعت ۱۱ تا ۱۲* (از یکشنبه ۳۱ فروردین) بطور مجازی شروع کنیم. عضویت در کانال به منزله ثبت نام در دوره می باشد لینک کانال صرف و نحو عربی https://ble.ir/arabigh 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۲۲ ۵۲۰ 📌همراه با نظرات شما 💥خداوند متعال علاوه بر «حجت و رسول باطنی» که «عقل» است و هر انسانی از نور تشخیص و فرقان آن بهره‌مند می‌باشد، «دو نوع حجتهای بیرونی» دیگر هم دارد: الف: حجتهای ظاهری که أنبیاء و رسولان الهی هستند و کارشان «دعوت»،« إنذار»، «تبشیر»، «هدایت» و کارهای تبلیغی و تشریعی است. در صلوات شعبانیه هم به خداوند عرض می‌کنیم: خدایا؛ محمد و خاندان ایشان، همانهایی هستند که: حقوقشان را (بر هر عاقل مؤمنی) واجب کردی و اطاعت از آنها و قبول ولایت آنان را (بر هر عاقل مؤمنی)، « تکلیف » قرار داده ای: پس نبی، فقط «اطلاع رسانی» می‌کند و « پیامها و وعده و وعیدهای الهی » را به اطلاع مردم می‌رساند. ب: از تمام انبیاء میثاق گرفته شده :بنا به آیه « ۸۱ آل عمران» می‌فرماید: از أنبیاء الهی برای «رسولی» پیمان گرفتیم: وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ ميثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جاءَكُمْ *رَسُــــــــولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ .... ( ۷ أحزاب » قرآن می فرماید: ما از تمام پیامبران و ابتدا از خود تو (که آخرین پیامبر هستی) آن میثاق را گرفته‌ایم: وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِيِّينَ ميثاقَهُمْ وَ مِنْـــــــكَ وَ مِنْ نُوحٍ وَ إِبْراهيمَ وَ مُوسى‏ وَ عيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ ميثاقاً غَليظاً پس از « تمام پیامبران الهی » صلوات الله علیهم این پیمان برای آن رسول گرفته شده است، پس چون از «تمام پیامبران الهی» صلوات الله علیهم این پیمان برای آن رسول گرفته شده است، پس آن رسول، خودش «پیامبر» نیست. بنابراین اعتقاد به هر نبی‌ای باید همراه با اعتقاد به رسولی باشد. فرقی نمی‌کند که فرد مسلمان یا یهودی باشد. مهم این ‌است که اعتقاد به دو حجت باید داشته باشد: نبی و رسول بعد آن نبی. 🔸 البته این سوال در اسفند ماه پرسیده شده بود. من جواب استاد رو دوباره کپی کردم. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۲۳ ۹۶ 📌همراه با نظرات شما استاد من زندگی خوابگاهی داشته ام.....و دقیقا مطلب شما را به عینه دیده ام.....دختر مظلومی از هم اتاقی هایم با فردی عقد شرعی داشت بدون ثبت رسمی آن....و بعد از تقریبا یکسال دختر را بدون مهریه و ثبت ازدواج و با بی پناهی ای که دختر حتی نمیتوانست به خانواده اش بگوید که دیگر دختر نیست، رها کرده بود....و حتی به دختر گفته بود که با دختران دیگری ارتباط دارد و یکی از آنها را دوست دارد..... 📌همراه با نظرات استاد متأسفانه در حدود سی سال ارتباط دائمی با دانشجویان اکثر دانشگاههای اکثر شهرهای ایران، دهها نمونه زجرآور مثل مورد شما را شاهد بوده ام و دیده ام. باید از « ساده لوحی اکثر دختران خصوصا دانشگاه رفته » و « برخی مادر شوهران بی انصاف » به خدا پناه برد. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۲۴ ۸۸ ضمن عرض سلام و صبح بخیر به تمام أعضاء محترم گروه؛ ادامه بحث « خودشناسی »: تا کنون « چهار روش » برای خودشناسی مطرح شد: روش اول: پاسخهای قرآن را به پنج پرسش استخراج کنیم: ۱ـ من کیستم؟، ۲ـ من چی نیستم؟، ۳ـ من چی دارم؟، ۴ـ من چی ندارم؟، ۵ـ من در معرض چه صفات بد و چه رذائلی هستم که باید از آنها پرهیز کنم. لطفا بفرمائید: وقتی می گوئیم: « إیاک نعبد » و « ایاک نستعین » و « اهدنا » یعنی ما « کی هستیم؟ » و « چی داریم؟ » و « چی نداریم؟ » و « چگونه نباید باشیم؟ » روش دوم: خصوصیات خودم را در دعاهای معتبر جستجو کنم و ببینم چه « اشکالات و خطاها و قصورها و تقصیرها و یا وظائفی » برایم مطرح کرده اند. روش سوم: اینکه به مطالعه کتابهای « معرفه النفس، انسان شناسی، خودشناسی » بپردازم. روش چهارم: خصوصیات و نقاط ضعف و قوت و وظائف خودم را در آینه شفاف نهج البلاغه، غُرر الحکم و دُرر الکلم، صحیفه سجادیه و کتب حدیث بیابم. لطفا با مراجعه به دعای ۳۳ صحیفه سجادیه ببینید من چگونه باید « استخاره » کنم؟ و برای آن از خداوند چه چیزهایی را باید بخواهم؟ 🍃واژه: ۳۳ @dr_ghofrani2
۵۲۵ ۵۲۴ سلام و رحمت الهی بر شما عزیزانی که علاوه بر شوق فهمیدن حقیقت برای آن تلاش هم می کنید. از پاسخ های خوبتان بسیار ممنون و سپاسگزارم. پاسخ به پرسش اول: ایاک نعبد: یعنی: ۱ـ « من »، جزئی از « ما » هستم (که هــویت و مواضع واحدی داریم.)(پس: یا خداخواهم و یا خودخواهم، یا عبد عقلم یا برده ی نفْسم، یا از عبادالرحمان و یا از عبادِ طاغوتم، یا در حزب الله و یا در حزب شیطانم، یا از ابرار و یا از فُجّارم.)(زیرا جمع سومی ممکن نیست.) ۲ـ « من »،« عبد » هستم (باید باشم) یعنی: تمام مراکز ادراکی (حواس) و مراکز عملیاتی (زبان، دست، پایِ) من، « به اختیار و انتخاب خودم » در « بندِ معبود » است. (اما برده، بی اختیار و بی انتخاب، اسیر نفسانیت خویش است.) ایاک نستعین، یعنی: ۱ـ من، « معاون » هستم و کارم، « وساطت » است. زیرا « چیزی از خود ندارم و می گیرم برای اینکه انتقال دهم. ». پس: « تمام وارداتم برای صادرات است. » (لذا: یا معاون خالق و واسطه ی او با خلق و استعانتم برای « خیر » رسانی و « عاملِ روشنایی و اُلفت و معرفت و عدالت » است و یا معاون شیاطین، و عامل غفلت و شرارت و خباثت و رذائل و عامل شک و تردید و تاریکی و ظُلمم.). إهدنا ....، یعنی: ۱ـ « قدرت تشخیص و انتخاب و اختیار دارم. »، ۲ـ « من، أهلِ اینجا نیستم.» (مرغ باغ ملکوتم، لذا در هر « غروبی »، احساسِ « غربت » دارم و شدیدا به « قُربت و تقرّب » نیازمندم.)، ۳ـ « کمال و سعادت و عزت و لذت پایدارِ من، در تقرّب به « مقصد، مقصود، محبوب، معبود و معشوقِ من است که با فطرتِ عقلم او را می شناسم و فطرتِ قلبم در هر چیزی و در هر جایی فقط او را می جویم. »، ۴ـ « راه و مسیر تقرّب به مقصودم، « پُر از عُسر و یُسر و مشکلات و مسائل و موانع و خطرات و ناملایمات و سختی ها و حجاب های ظُلمانی و حجاب های نورانی است. »، ۵ـ « من، این اجازه و افتخار را دارم که با خالق جهان و خالقِ خودم حرف بزنم و از او تقاضا کنم و هدایت بخواهم.»، ۶ـ « مهمترین نیــــازِ و فوری ترین تقاضایِ من، هدایت (با: ارائه نقشه دقیق، تابلو و نشانه های گویا و واضح، امکانات روشنایی، راه نما و راه بر) است.»، ۷ـ « هدایتِ من، از هدایتِ گروه و جبهه و حزب و امّت ما، جدا نیست. »، ۸ـ « دریافتِ هدایتِ الهی، بستگی به: « خواب، غافل، خیالباف، متوهّم، سرگرم، خودخواه، جاهل و لجوج نبــــودن من » و « بیدار، شنوا، بینا، دقیق، بصیر، طالب، تسلیم، عاشق، مطیع بـــــودن من » دارد. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۲۶ ۵۲۵ استاد با سلام اگه ممکنه درمورد اینکه( هدایت من از هدایت گروه و ... جدا نیست ) توضیح بفرمایید باتوجه به اینکه هدایت یک امر درونی و قلبیه با سلام و تشکر فراوان از دقت مؤمنانه شما. « هدایت »، در « هر زمینه ای»،« دو مرحله اصلی » دارد، که « اولین مرحله » آن، « پس از إنذار و تبشیر و تبلیغ أنبیاء » صلوات الله علیهم، و رهروان راه آنان، با « بیداری » و « توجه قلبی و درونی هر فرد » شروع می شود و او را به « مرحله اول خودشناسی » و « شوق تقرب و ملاقات و عطش لقاء الله » می رساند و به سمت « مقصد، مقصود، محبوب، معبود و معشوق » خود می کشاند. اما در مرحله بعدی، برای « آغاز حرکت » در مسیرِ « خداوند یگانه و یکتا »، افراد باید در یک « کاروان » حول محور « رهبر و امام منصوب الهی »، عضویت پیدا کنند، پس فقط آنان که « هم فکر، هم سر، همدل، همسو و متحد » شده باشند و به « بالاترین مرتبه زوجیت و معاشرت و یکپارچکی » رسیده باشند و در « اُمّتِ حول امام منصوب الهی »،« حل » و عاشورایی شده باشند، از « هدایت و حمایت و نصرت الهی » برخوردار می شوند. زیرا « ید الله مع الجماعه ». لذا قرآن میفرماید: وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَــعَ الْمُتَّقينَ، وَ أَنَّ اللَّهَ مَــعَ الْمُؤْمِنينَ، إِنَّ اللَّهَ مَــعَ الصَّابِرينَ، وَ الَّذيـنَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَــعَ الْمُحْسِنينَ (عنکبوت/۶۹)، پس ما باید به خداوند عرض کنیم: رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْــنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَــنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَـــنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَــــعَ الْأَبْــرارِ (آلعمران/۱۹۳)، رَبَّنا آمَنَّا بِما أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنا مَــــعَ الشَّاهِدينَ (آلعمران/۵۳)، 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۲۷ ۵۲۵ پرسش دوم صبحانه امروز: با توجه به دعای ۳۳ صحیفه سجادیه من چگونه باید « استخاره » کنم؟ بخشی از پاسخ: ۱ـ با « باور » اینکه فقط خداوند « عالم » به همه چیز است، از او برای خودم می خواهم به « خیر حکم » کند. (پس من دنبال « تفاّل و فالگیری » و « شانس و بخت آزمایی » نیستم.) ۲ـ از خداوند می خواهم « شناخت آن حکم خیر » را به ما « الهام » کند: أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ الِاخْتِیارِ (پس با آوردن صفحه ای از قرآن و یا با تسبیح دنبال جواب نیستم.) « من » تقاضا دارم ، پس چرا به « ما » الهام کن؟ َلْهِمْــــــنَا زیرا « من » از جهانیان و از مخلوقات، « جدا » نیستم و « أمر الهی »،« جامع » است. یعنی تا شرائط عمومی فراهم نشود، « تحقق آن خیر » برای « من » فراهم نمی شود. (مثل دعای آخرین حجت الهی، برای ظهور خودش که تا « اولین حامیان ایشان » و « شرائط جهانی » به « آمادگی لازم » نرسد، « اجابت » رخ نمی دهد.) ۳ـ من دنبال « تحمیل خواسته ی خودم به خداوند نیستم » بلکه « رضایت الهی » برایم مهم است لذا هر « حکمی » بفرماید من « تسلیم » اویم. 🍃واژه: ۳۳ @dr_ghofrani2
۵۲۸ ۵۱۹ با سلام و روز به خیر خدمت همه ی دوستان و استاد گرامی استاد امکان داره در مورد غیبت از دانشمندان بیشتر توضیح دهید. چون به نظرم رسید شاید در بسیاری از موارد حرف یا سخن یا اندیشه ی یک دانشمند توسط سایرین درست فهمیده نشود و با این تبصره هر کس به خودش اجازه دهد که حرمت هر دانشمندی را زیر پا بگذارد. با سلام و احترام دانشمندان در هر زمینه ای، علمشان محدود به ظواهر و واقعیت مخلوقات و امکاناتشان هم محدود است و به حقیقت و به پشت صحنه ی اشیاء و امور، دسترسی و تسلط کاملی ندارند و لذا معصوم نیستند. *بنابراین نظرات آنها اگر مورد نقد و بررسی قرار نگیرد، علم بشر توسعه پیدا نمی کند.* لذا در تمام حوزه ها و دانشگاه ها، « *نظــرات* » علماء و دانشمندان و حتی فقهاء و مفسرین دائما مورد بررسی دقیق قرار می گیرد و رد یا إثبات می شود و اشکالات آنها کشف و برطرف می گردد. این « چکش کاری نظرات » از منظر عقل و اسلام، هرگز به معنی « حرمت شکنی » و « إهانت » به علم و عالم و غیبت غیر مجاز » تلقی نمی شود زیرا مسئله اصلا « شخصی » نیست. اما چند قرن قبل، علماء بی تعقل و ظاهربین کلیساهای اروپا، بررسی نظر دانشمندان را زشت و حرام می پنداشتند و « *گالیله* » را به خاطر اینکه نظر بطلمیوس را رد کرده بود و ثابت می کرد که زمین دور خورشید می چرخد، تکفیر و محکوم به « سوختن » نمودند. جالب است بدانید که قبل از انقلاب حدود چهل و پنج سال قبل، در کتابهای درسی دبیرستانی ما ، برخی از أعضاء بدن انسان، با صراحت، « زائـــده » نامیده می شدند و پزشکان با کمترین التهابی به راحتی آنها را از بدن جدا می کردند. اما امروز به برکت « اجتهاد دانشمندان »، هیچ عضوی از أعضاء بدن انسان یا حیوان یا گیاه، زائده و بیهوده تلقی نمی شود. امروز به برکت همین « اجتهاد »، غلط بودن چندین نظر « سینوهه » پزشک فراعنه، برای پزشکان محقق، روشن شده است. نظرات فلاسفه هم دائما نقد می شود، افلاطون نظرات استاد خود سقراط را نقد می کرد و ارسطو نظر استاد خودش افلاطون را رد کرده است. و تفسیر المیزان توسط شاگرد ایشان آیه الله جوادی آملی، دائما نقد و اصلاح می شود. پس بررسی مجدد نظر دانشمندان، فقیهان، مترجمین، مفسرین و حتی قاضیان دادگاهها، توهین و زیر پا گذاردن حرمت آنها نیست. شهید مطهری با این عبارت که: حجاب *محدودیت نیست* بلکه مصونیت است، تعدادی از دختران و زنان را از اسلام متنفر کرد، در حالی که: باید میفرمود: حجاب، محدودیتی است که مصونیت می آورد. خود ایشان در سه جلد کتاب پر نکته « حماسه حسینی »، غلط بودن نظرات شایع متعددی را در مورد وقایع عاشوراء إثبات و آنها را « خرافه » و « تحریف » نامیدند. لذا در تمام ابواب علمی، لغت، ترجمه، تفسیر .... هر روز کتابهای جدید و نظرات جدید إرائه می شود. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۲۹ ۵۲۰ 📌همراه با نظرات شما به نظر می رسه اعتقاد به نبوت ، اعتقاد به شخص خاص نباشه بلکه اعتقاد به مسیری از خالق تا مخلوق است که توسط واسطه ها طی می شود ، بنابراین مثلا یک یهودی که در حضرت موسی یا یک مسیحی که در حضرت عیسی توقف کرده در اصل این مسیر رو قطع کرده ، همچنین مسلمانی که در پیامبر مانده و به امامان نرسیده یا هر کس که در هر یک از امامان یا نائبان آنها توقف کرده. 📌همراه با نظرات استاد أحسنت و ماشاء الله و صد آفرین به شما؛ شما تنها فردی هستید که پرسش دیروز را با دقت خوانده اید و به بخشی از آن، درست پاسخ داده اید. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۳۰ ۵۲۰ 📌همراه با نظرات شما معنای نبوت...... لطفا بیشتر راهنمایی بفرمایید خصوصا درباره معنای نبوت احتمالا معنای دیگری مدنظر شماست 📌همراه با نظرات استاد لطفا در پیامتان تجدید نظر کنید. شما نبوت را اصلا تعریف نکردید. ببخشید من *پلیس راهــور* نیستم!!! جالب است ببینید که مدارس و دانشگاهها و مساجد و منابر طی هزاران سال، چه *اعتقادات* مبهم و ناقص و گاه غلطی را درباره نبوت در ذهن ما کاشته اند. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۳۱ ۵۲۰ با سلام و صلوات و احترام به شما أعضاء محترم گروه جوانان مهدوی و والدین امانتدار؛ هر چند شرکت و دقت أعضاء محترم در پرسش دیروز رضایتبخش نبود ...... اما به احترام شوق مؤمنانه افرادی که اظهار نظر فرمودند پرسش دیروز را با هم مرور می کنیم. *پرسش اول* این بود که: *نبـــوت* چیست؟ « نبوت، پــل ارتباطی مخلوق با مبدأ و معاد است » و بدون نبوت، بشر کمترین اطلاعاتی از ابتدا و انتهای زندگی خود نداشت و مثل جانوران، بی جهت و بلاتکلیف می ماند. پس *اعتقاد به نبوت، « اعتقاد به مجمــــــوعه عواملی است که ارتباط مؤمنین (و تمام عناصر جهان) را با عالم غیب و با رب العالمین و آخرت امور بر قرار می سازند و راه و روش زندگی سالم و سعادتمندانه را با نورشان به آنان نشان می دهند و آنان را به أحسن الحال و کمال حقیقت می رسانند »* مجموعه عوامل نبوت عبارتند از: » أنبیاء، مرسلین، ملائکه، کتب آسمانی، نقیبان، أوصیاء و أئمه و أولیاءالهی »: ... كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ ... پس « نبوت، مجموعه ای » است مانند « مجموعه عوامل یک سفارتخانه »، که « امکان و مجوز سفر معنوی » را در اختیار متقاضیان چنین سفری قرار می دهد. و همانطور که « هیچ سفارتخانه ای در هیچ کشوری کاملا تعطیل نمی شود » (حتی اگر سفیر و محل استقرار واضحی نداشته باشد.) نبــوت هم از اولین انسان تا آخرین انسان، یک جریان دائمی است و در دسترس همگان است و *هیچگاه تعطیلی ندارد* حتی اگر « نبی و رسول و امام » هم ظهور نداشته باشد. *پرسش دوم* این بود که: چگونه میتوان إثبات کرد: « *تمـــام پیروان پیامبران، به نبـوت معتقد نیـــستند؟* » پاسخ آن (همانطور که یک نفر از أعضاء متوجه شدند) اینست که: اگر پیروان أنبیاء الهی به نبوت معتقد بودند، *در یــــــک پیامبر یا امام متوقـــــف نمی ماندند* و با پیامبر بعدی یا پیشوای بعدی، روشنایی راهشان را حفظ کرده و به کمال خود ادامه می دادند. در حالی که غالب پیروان پیامبران، پیرو فقط یک پیامبرند و به پیامبران قبلی و بعدی هیچ توجهی ندارند و مسلمانان هم به میلاد پیامبران قبلی توجهی ندارند و برای آنان جشن نمی گیرند و سنت های درخشان آنان را تجلیل نمی کنند و از سخنان نورانی آنان بهره لازم را نمی برند و مراجعه ای به تورات و أناجیل ندارند. لذا متأسفانه مسلمانان هم هفتاد و دو ملت شده اند، برخی (به اسم دراویش فقط) در امام اول متوقف اند و برخی چهار امامی و برخی شش امامی یا هفت امامی هستند و به نام *واقفیه،* امام رضا صلوات الله علیه و فرزندانشان را امام نمی دانند. برخی زیدی هستند و برخی با اینکه دوازده امام را هم قبول دارند اما نواب آنان را قبول ندارند یا فقط « چهار نفر » را قبول دارند، و برخی حتی امام خمینی رحمه الله علیه را هم ظاهرا قبول دارند اما باز در ایشان متوقف مانده اند و همیشه یک قدم عقب تر هستند. پس « ماه شعبان » ماه شناخت مجموعه « شجره نبوت » و فهم اینکه آنان « نور واحد » هستند و اطاعت و ولایت تمامشان واجب است: الَّذینَ‏ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ، وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلایَتَهُمْ، ..... تا إن شاء الله تعالی در ضیافت با شکوه رمضان، از نورانیت قرآن بهره مند شوند و قدر شب قدر را چنان بفهمند که (بر خلاف سخن منبری ها) در آن شب به جای توجه به آسمان، مثل تمام ملائکه و حضرت روح علیه السلام، خود را به خدمت « حجت الهی » برسانند و « من کل أمر » تا « طلوع صبح » کسب تکلیف کنند. 🍃واژه: @dr_ghofrani2
۵۳۲ استاد شما اگر مقداری پس انداز داشتین یا ارثی بهتون رسیده بود که بود و نبودش فرقی در وضعیت مالی شما نداشت،چطور و کجا این پولو خرج میکردین که مورد رضای الهی باشه؟ چرا آن دارایی و « *رزق و نعمت الهی* » را « بی ارزش » و « بی خاصیت » می پندارید؟ لطفا ابتدا « بودن آن پول » را « *آزمون و نعمت الهی* » و « *بسیار بسیار ارزشمند* » تلقی کنید تا بتوانید آن را در جای مهمی « سرمایه گذاری » کنید. در قرآن این پرسش اینگونه دیده شده است: از تو می پرسند که: *چه چیـــــــزی* را انفاق کنیم؟ به آنها بگــو: هر خیری را که لازم می بینید انفاق کنید اما *به ایــــن پنج گــــروه* انفاق کنید ........... يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ؟ قُلْ: ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ *۱ـ فَلِلْوالِدَيْنِ، ۲ـ وَ الْأَقْرَبينَ، ۳ـ وَ الْيَتامى، ‏۴ـ وَ الْمَساكينِ، ۵ـ وَ ابْنِ السَّبيلِ* وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليمٌ (بقره/۲۱۵) پس لطفا شما هم *در همین پنج گروه و به همین ترتیب* جستجو کنید و ثروت ارزشمندتان را در آنجا به خدا قرض دهید و برای آخرتتان سرمایه گذاری کنید. (البته *با اجازه و هماهنگی با همسر محترمتان)* 🍃واژه: @dr_ghofrani2
4_5990187808239650943.docx
32.9K
۵۳۳ 👈نوع فایل: متن پیاده شده 👈موضوع: 👈جلسه_هفتم_دوره_اول 🍃واژه: @dr_ghofran2
۵۳۴ سوال یکی از اعضاء⬇️ استاد با خانواده شوهر در یک جا زندگی می کنم ومتاسفانه مدام به آقا بی احترامی و توهین میشه و متاسفانه صحبت و ... با این افراد لجوج فایده ای ندارد و از طرفی دیگه همسرم نه اجازه میده از اون محیط دور بشم و نه اجازه دفاع از آقا ولی همیشه در دلم غمگینم و ناراحت که چرا اینقدر به آقا بی احترامی و توهین میشه و چرا من ناتوانم و سکوت اختیار کردم مثل زمان امام حسین که خیلی ها بی تفاوت و بخاطر ترسشون سکوت کردن نکنه زمان امام زمان باشم و از ترس نتونم کنار امام باشم اینجا تکلیف و وظیفه چی هست؟ با سلام و احترام ۱ـ لطفا مخاطبین تسبیح ۲ را به حضور در این گروه دعوت کنید تا *مسائلشان را مستقیما مطرح کنند.* ۲ـ احتمال دارد بخشی از اهانت های آنها به خاطر *حساسیت و واکنش های احساسی این خانم* باشد. ۳ـ مؤمن ابتدا باید *خودش* جایگاه منطقی و اسلامی آن شخص، مقام، أمر و حکم مقدس را *به روشنی و مستدل و مستند* بداند تا بتواند از جایگاه و قداست آن شخص یا أمر مقدس به درستی و زیبائی دفاع کند. ۴ـ مؤمن باید با *خوش اخلاقی، شیرین زبانی، رعایت ادب* » و « *روش موافق درمانی* » و « *تشویق نکات مثبت مخاطبین* »، اطرافیان خود را از حالت « *مزه پرانی، جلب توجه، إستهزاء و تمسخر* »، هنرمندانه خارج کند و به « *عقلانیت* » و بحث جدی سوق دهد. ۵ـ و بعد باید با « تکیه بر *مشترکات منطقی* »،« حُرمت و حریم » آن مقام را برای آنها روشن سازد. ۶ـ و خلاصه ایشان باید منصفانه ببیند اگر همین بی اعتنایی ها و اهانتها، از خانواده سببی خودش سر می زد چگونه و با چه لحنی و با چه روشی برخورد می کرد. در هر حال باید بسیار توجه داشته باشیم که: « *دفاع بــــد از هر أمر مقدس و حُرمت هر چیزی » از توهین دیگران، « بـــدتر » است.* 🍃واژه: @dr_ghofrani2