eitaa logo
هامون
44.4هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
688 ویدیو
43 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
📚داستان کوتاه مردی تخم عقابی پیدا کرد و آن را در لانه مرغی گذاشت. عقاب با بقیه جوجه ها از تخم بیرون آمد و با آن‌ها بزرگ شد . در تمام زندگیش، او همان کارهایی را انجام داد که مرغ ها می کردند، برای پیدا کردن کرم ها و حشرات زمین را می کند و قدقد می کرد و گاهی با دست و پا زدن بسیار، کمی در هوا پرواز می‌کرد. سال ها گذشت و عقاب خیلی پیر شد. روزی پرنده باعظمتی را بالای سرش بر فراز آسمان ابری دید او با شکوه تمام، با یک حرکت جزئی بالهای طلاییش برخلاف جریان شدید باد پرواز می کرد. عقاب پیر بهت زده نگاهش کرد و پرسید: این کیست؟ همسایه اش پاسخ داد: این یک عقاب است. سلطان پرندگان. او متعلق به آسمان است و ما زمینی هستیم. عقاب مثل یک مرغ زندگی کرد و مثل یک مرغ مرد. زیرا فکر می کرد یک مرغ است. این ما هستیم که زندگی خودمان را میسازیم؛ نگذارید محیط اطرف شما را دچار تغییرات اساسی کند. وقتي باران مي بارد همه پرندگان به سوي پناهگاه پرواز مي كنند بجز عقاب كه براي دور شدن از باران در بالاي ابرها به پرواز در مي آيد. مشكلات براي همه وجود دارد اما طرز برخورد با آن است ﻛﻪ باعث تفاوت مي گردد. ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻋﻘﺎﺏ بلند پرواز باش. 💠 @e_adab 💠
اگر از سعادت دیگران 🍃🌸 خرسند نمی شوید، بدانید که هرگز سعادتمند نخواهید شد 💠 @e_adab 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیا تا گل برفشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم اگر غم لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد منو ساقی به‌هم سازیم و بنیادش بر اندازیم شراب ارغوانی با گلاب اندر قدح ریزیم نسیم عطر گردان را شکر در مجمر اندازیم چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش که دست افشان غزل خوانیم و پا کوبان سر اندازیم صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز بود کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم یکی از عقل می لافد یکی طامات می بافد بیا کاین داوری هارا به پیش داور اندازیم بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم سخندانی و خوشخوانی نمی ورزند در شیراز بیا حافظ که تا خود را به ملک دیگر اندازیم -🌿° - 💠 @e_adab 💠
كه گُناهِ دگَران بَر تو نَخواهند نِوشت من اَگر نيكَم و گَر بَد تو برو خود را باش...! 💠 @e_adab 💠
در زندگی از چیزهای زیادی میترسیدم و نگران بودم, تا اینکه آنها را تجربه کردم وحالا ترسی از آنهاندارم. _از" درد "میترسیدم یاد گرفتم"درد کشیدن برای رشد روح لازم است" از" سرنوشت "میترسیدم یاد گرفتم"من توان تغییر آن را دارم" _از" نفرت "میترسیدم یاد گرفتم"به هر حال هر کسی نظری دارد" _از" تنهایی"میترسیدم یاد گرفتم"خود را دوست بدارم" _از" شکست "میترسیدم یاد گرفتم"تلاش نکردن یعنی شکست" و درآخراز" تغییر "میترسیدم تا اینکه یاد گرفتم حتی زیباترین پروانه ها هم قبل از پرواز کرم بودند و" تغییرآنهارا زیباکرد" 💠 @e_adab 💠
‌ چنان گرفته تو را بازوان پیچکی‌ام که گویی از تو جدا نه که با تو من یکی‌ام ؛ ‌ ‌ 💠 @e_adab 💠
‌‌‌ ‌ شعر بخوانیم ؛ 📖💛 ‌‌ ‌ ای دلبریت دلهره‌ی حضرت آدم پلکی بزن‌و دلهره‌ام باش دمادم ‌ پلکی بزن از پلک تو الهام بگیرم تا کاسه‌ی تنبور و سه‌تاری بتراشم ‌ هر ماه ته چا نشد حضرت یوسف هر باکره‌ای هم نشود حضرت مریم ‌ گاهی غزلم گم‌شدن رخش بهانست تهمینه شود همدم تنهایی رستم ‌ تهمینه شود بستر لالایی سهراب تهمینه شود یک غم تاریخی مبهم ‌ تهمینه‌ی من ترس من این است نباشد باب دلت این رستم بی‌رخش پر از غم ‌ این رستم معمولیه ساده که غریب است حتی وسط ایل خودش در وطنش بم ‌ ناچاری ازین فاصله‌هایی که زیادند ناچاری ازین مردن تدریجی کم کم ‌ هرجا بروم شهر پر از چاه وشغاد است بگذار بمانم که فدای تو بگردم ‌ من نارون صاعقه خورده تو گل سرخ تو سبز بمان من به درک من به جهنم ؛ ‌ ‌‌ 💠 @e_adab 💠
⭕️ چگونه می‌توانیم احساسات خود را مدیریت کنیم؟ ۱-وقتی عصبانی هستم راه‌حل: تا زمانی که بتوانم شفاف فکر کنم صبر می‌کنم تا به جای واکنش لحظه‌ای نشان دادن، پاسخ منطقی بدهم. ۲-وقتی حجم و فشار کارم بیشتر از توانم است راه‌حل: کارهایی که باید انجام بدهم را لیست می‌کنم، آن‌ها را اولویت بندی می‌کنم و سپس با توجه به میزان اهمیت هر کدام از آن‌ها، یکی یکی کارها را پیش میبرم. ۳-وقتی دلسرد هستم راه‌حل: با خودم مهربان هستم و به خودم یادآوری می‌کنم که دلیل و چرایی تلاشم چیست. سپس از این دلیل و چرایی، به عنوتن نقطه قوت خودم استفاده خواهم کرد. ۴-به توانایی های خودم شک دارم راه‌حل: سعی می‌کنم خودم را همان گونه که هستم با تمامی خوبی‌ها و نواقصم بپذیرم و از خودم قدردانی کنم. ۵-وقتی حس می‌کنم که طرد شدم راه حل: می پذیرم که این حس، حس خوشایندی برای من نیست اما نمی‌گذارم که تمام انرژی‌ام را بگیرد. این حس طرد شدن در واقع نشانه‌ای برای تغییر دادن مسیر است. 💠 @e_adab 💠
چند روز قبل توی صف قصابی بودم و چند نفر جلوم بودن، یه پیرزن رنجور و نحیف به قصاب گفت: یه بسته دل مرغ بهم بده، فقط تازه باشه امشب می‌خوام برای نوه هام بپزم. یهو یکی توی صف گفت: چند بسته هم به من بده، تازه هم نبود مهم نیست، برای سگم می‌خوام. پیرزن بنده خدا از شدت خجالت سرخ شد یه سکوت سنگینی قصابی رو برداشت و ناگهان یکی از توی صف گفت: آقا دو بسته دل مرغ به من بدید امشب می‌خوام کباب کنم؛ یکی دیگه گفت سه بسته به من بدید می‌خوام سوپش کنم بخورم؛ هر کدوم از افراد داخل صف یه تعداد دل مرغ سفارش دادن و تاکید کردن که برای خوردن خودشون می‌خوان. قصاب هم تیر آخر رو زد و رو به یارو گفت: دیدی که دل مرغمون تموم شد، دفعه بعد خودتو پرت کن جلوی سگات. بقیه مردم هم یارو رو هل دادن از مغازه کردن بیرون. پیرزن چیزی نگفت، ولی با چشماش می‌خندید و با قدردانی به همه نگاه میکرد، *انگار که حالا کلی آدم کس و کارش شده باشن.* 💠 @e_adab 💠
ساکنم بر درِ میخانه که میخانه از اوست می خورم باده که این باده و پیمانه از اوست گر به مسجد کشدم زاهد و ، در دیر کشیش چه تفاوت کند ، این خانه و آن خانه از اوست خویش و بیگانه اگر رحمت و زحمت دهدم رحمت خویش از او ، زحمت بیگانه از اوست روزگاریست که در گوشه ی ویرانه ی دل کرده ام جای که این گوشه ی ویرانه از اوست گر چه پروانه دلی سوخت ز شمعی چه عجب شمع از او ، محفل از او ، هستی پروانه از اوست,, نیم آدم که از آن دانه ی گندم نخورم من از او ، جنت از او ، خوردن از او ، دانه از اوست سنگ زد عاقل اگر بر سر دیوانه ی ما سنگ از او عاقل از او ، این دل دیوانه از اوست -🌿° 💠 @e_adab 💠
هدایت شده از قاصدک
27.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💰سکه باران 💰 💰💰جایزه داریم چه جایزه ای💰💰 🟥😳😱 سکه طلا 😱😳🟥 1⃣ کلیپ مسابقه رو ببین👀☝️ 2⃣ بزن رو لینک و تو مسابقه ویژه کلیپ شرکت کن: https://eitaa.com/joinchat/1285423161Ceeeae979fc ☝️☝️☝️ . . . . . ظرفیت محدود...☝️ بدو بدو از مسابقه جانمونی