eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.6هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
‹📷♥️› شهید جان را فروخت و در مقابل آن بهشت و رضای الهی را گرفت که بالاترین دستاوردها است! #والپیپر📱/ #شهیدانه🍃
28.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
........🥀 هر کسی که به تو بدی می کند حتما از او کناره بگیر و اگر روزی از کار خودش پشیمون شد از او ناراحت نشو.  /🖤
Mahmoud Karimi - Mahtabo Mino Man (128).mp3
5.05M
••🎶🖤•• |🎧| ◉━━━━━━───────     ↻ㅤ  ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ اگر‌ آشفته‌ ات‌ کردند‌ یعنے‌ لایق‌ وصلے بھ او‌ نزدیك‌ تر‌ هستے‌ زمانے‌ کھ پریشانے♥️! 🎙[] https://eitaa.com/ebrahim_babak_navid_delha
وسایل‌خریداری‌شده‌برای‌موکب‌👆 از شریک شدن درموکبِ معراج الشهدا جانمونید😉 رفقای شهدایی برای خرید وسایل به خادم مجموعه که مسئول خرید هستند بدهکار هستیم.💸 شما میتوانید در این ایام با برکت در حد توان کمک کنید و بانی بشید🙂⇣⇣ ❤️
6104337339003897
💳 بنام(احمد خدابنده لو) بزنید‌ رو‌ شماره‌ ڪارت‌، ڪپۍ‌ میشه✌️ ان شاءالله سالانه چندین موکب با این وسایل برپا میشه و شما با کمک هاتون در تمام این موکب ها شریک هستید😇 🦋 آیدۍ‌ خادم‌ ڪانال‌ جهت‌ هماهنگۍ‌ با بانیان‌ و ارسال‌ فیش↯↯ 🆔@ya_fatemat_al_zahra ⛺️••ڪانال‌موڪب‌مردمی‌معراج‌الشهدا↯↯ https://eitaa.com/joinchat/3406954885C0c34736276
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°° شھادت، حکایتِ عاشقانه‌ آنانی‌ است‌ که‌ دانستند دنـیا‌ جاۍ‌ ماندن‌‌ نیست‌ و باید‌ پرواز‌ کرد!'‌🕊🤍 /
🦋 ♥️ در یکی از روزهای مردادماه مشغول روزمرگی‌هایم بودم که یاد گلدانهای خانه ی همسایه افتادم .آنها‌به مسافرت رفته و خانه و آبیاری گلدان‌را به ما سپرده بودند ... سریع لباس پوشیدم و کلید خانه ی آنها‌را برداشتم ناگهان به سمت موبایل رفتم و پیش خودم گفتم گوشی هم ببرم‌که‌اگر اتفاقی افتاد بتوانم با همسرم تماس بگیرم خلاصه منزل آنها واحد روبه روی خودمان بود وارد‌منزل همسایه شدم و شروع کردم به آب‌دادن به گلها متاسفانه آب‌ دبه هایی که گذاشته بود تمام شد همین‌طور که گوشی و کلید خانه روی مبل انداخته بودم یه ظرف برداشتم که از منزل خودمان اب بیاورم ( متاسفانه شیر فلکه ی آب آنها بسته بود) همین که خارج شدم.ناگهان درب واحد‌ بسته شد و یادم افتاد که درب ضد سرقت هست و تا کلید‌نباشد‌ امکان باز شدنش نیست کلید و گوشی هم روی مبل منزل همسایه جا مانده بود وارد خانه ی خودمان شدم و ماجرا را به همسرم‌گفتم متاسفانه اصلا درک نکرد و کلی هم حرف زد و عصبانی شدو گفت باید ده روز‌ بدون گوشی تحمل کنی ... من نمیتوانم قفل ساز‌ آورم و مسئولیت دارد خانه را به ما سپرده اند .... حتی حاضر نشد نگاهی به در بیااندازد ... به اتاق رفتم و با دل شکسته به شهید صدرزاده متوسل شدم گفتم من نمیدانم چگونه ولی همین امشب گوشیم را میخواهم ( کارهای مجازی زیادی برا انجام داشتم و ارتباط با بقیه) خودت برو درب و باز کن و گوشی و کلید را برایم بیاور .... شاید پنج دقیقه نشد همسرم خیلی اخلاقش تغییر کرد و صدایم‌زد مریم بیا گوشی را بگیر .. خیلی تعجب کردم پریدم بیرون و گفتم چه شد گفت یه کم دست کاری کردم در باز شد ..... به راحتی مثل اب خوردن درب ضد سرقت محکمی که باز شدنش کار کلید ساز و متخصص بود شهید صدرزاده برایمان باز کرد ... 🌷شما هم اگر کرامتی از شهدا دیدید برامون ارسال کنید🙂↯ 🆔@ya_fatemat_al_zahra ‌°•^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^ 🕊••ابࢪاهیم‌‌بابڪ‌نۅید‌دݪھا/ڪࢪامات‌شهدا↯↯ https://eitaa.com/joinchat/2031288609Ce9fcf634b9
(🤍📷) خوشا آنان كه با غیرت ز گیتی ندای یا حسین گفتند و رفتند🕊 در این بازار این دنیای فانی شهادت را خریدند و رفتند❤️ #سالگردشهادت/#شهید‌مرتضی‌حسین‌پور🌱
~بِسمِ‌رَبِ‌الشُهدآ♥️•• دوست داری خادم مجازی شهدا بشی😍😍؟ خادم‌ "خانم" جهت‌‌ ساخت استوری ، عکسنوشته و تبادل کانال ‌نیازمندیم🌱 چنانچہ‌ دوست‌ دارید خادم‌ جهادی‌ شهدا بشید‌ اطلاع‌‌ بدید👇 🆔@ya_fatemat_al_zahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌فرازی از وصیتنامه شهید: اگر کسی میانتان با علت یا بدون علت تفرقه انداخت؛آگـــــاهانه یا ناآگاهانه صحبت هایی کرد که باعث دوری شما از هم می شود،با تدبیر و تفکر به جـا دفع شر کنید👌 /🌱
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
#کتاب‌_شهید_نوید📚 #روایت‌_سوم_‌هم‌نفس✍ وقتی تو به دنیا آمدی همین تهرانپارس بودیم خواهرت هشت ماهه ب
📚 ✍ بازی که میکردید من از دور نگاهتان میکردم و برایتان و ان یکاد و آیت الکرسی میخواندم همیشه چشمم دنبالتان بود؛ ولی آن روز توی بهشت زهرا چطور شد که از چشمم دور شدی؟ چقدر به خیر گذشت همه بلند شدیم که برویم سمت ماشین تو جلوتر از ما راه افتاده بودی و همراه یک خانواده ی غریبه شده بودی. بچه بودی سه چهار سالت بود فکر میکردی هر خانم چادر مشکی منم چقدرحرص و جوش خوردم تا پیدایت کردیم چقدر بین این سنگها دنبالت گشتیم. از دور که آمدی انگار همه ی دنیا داشت میآمد به سمت من. بغلت کردم سر و صورتت را بوسیدم به این فکر میکردم که اگر دیگر هیچ وقت نمی توانستم تو را ببینم چه باید میکردم بقیه گفتند چرا عوض اینکه بزنی زیر گوشش بیشتر لوسش میکنی؟ ولی من که کاری به حرفهای آنها نداشتم لوس ،نبودی ولی خیلی اهل نشان دادن محبتت بودی تو همیشه بیشتر از خواهرت اطراف من میپلکیدی و میآمدی بی هوا من را بوس میکردی. 💯~ادامه‌دارد...همراهمون‌باشید😉 📗 /
‹🤍📷› هر انسانی اگر بپرسد که من برای چه به دنیا آمده ام؟ می گویم : برای تلاش پرنبرد و پر رنج در راه تکامل خویشتن و انسانیت. 🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت همچنان باقی‌ست ...🕊 ••بچه‌ها معبر شهادت چیہ ؟ ••معبر خلاصۍ از دست نفس چیہ؟ /🎧
°📷🌻• خواهر شهید میگوید: مجید یک هفته قبل از اینکه به سوریه برود خواب شهادتش را دیده بود و یک هفته بعد از رفتن به سوریه هم شهید شد. یک هفته‌ای که سوریه بود هر روز زنگ می‌زد، مادرم خیلی بی‌تابی می‌کرد، روز آخر که زنگ زد گفت‌: من تا یک هفته دیگر نمی‌توانم زنگ بزنم. و به مادرم گفت یه وقت نروی پادگان بگویی بچه من زنگ نزده و آبروی من را ببری. من خودم هر وقت توانستم به شما زنگ می‌زنم.  شب آخر جوراب‌های همرزمانش را می‌شسته، همرزمش به مجید گفته: مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار که خالکوبی روی دستت است. مجید می‌گوید: تا فردااین خالکوبی یا خاک‌می‌شود و یا اینکه پاک می‌شود. و فردای آن روز داداش مجید محله یافت آباد برای همیشه رفت. #شهیدانه/#شهیدمجیدقربانخانی 🌸
وسایل‌خریداری‌شده‌برای‌موکب‌👆 از شریک شدن درموکبِ معراج الشهدا جانمونید😉 رفقای شهدایی برای خرید وسایل به خادم مجموعه که مسئول خرید هستند بدهکار هستیم.💸 شما میتوانید در این ایام با برکت در حد توان کمک کنید و بانی بشید🙂⇣⇣ ❤️
6104337339003897
💳 بنام(احمد خدابنده لو) بزنید‌ رو‌ شماره‌ ڪارت‌، ڪپۍ‌ میشه✌️ ان شاءالله سالانه چندین موکب با این وسایل برپا میشه و شما با کمک هاتون در تمام این موکب ها شریک هستید😇 🦋 آیدۍ‌ خادم‌ ڪانال‌ جهت‌ هماهنگۍ‌ با بانیان‌ و ارسال‌ فیش↯↯ 🆔@ya_fatemat_al_zahra ⛺️••ڪانال‌موڪب‌مردمی‌معراج‌الشهدا↯↯ https://eitaa.com/joinchat/3406954885C0c34736276
⭕️حجامتی که پیامبر توصیه کردند😳‼️ پیامبر اکرم وقتی به معراج رفتند می فرمایند: “در آسمان هفتم از هیچ ملکی عبور نکردم، مگر اینکه گفتند: یا محمد حجامت کن و امتت را به حجامت امر کن🌱 🔺آیا این حجامت های معمولی که ۵ الی۱۰ دقیقه یا نهایت یک ربع طول می‌کشه رو توصیه می‌کردند⁉️ --خیرررر،،،حداقل تایمی که یک حجامت صحیح و کامل اسلامی زمان میبره (( یک ساعت )) به بالاست👌 با ما حجامت کامل و اسلامی رو تجربه کنید😍👇 جهت نوبت دهی⇩⇩ 📲09900267926 🆔@moshaverah313 مخصوص‌ آقایان‌ تهرانی👨 حجامت سیار هم انجام میشه✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم" أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی٠٠ آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده٠٠٠🌱🌼 /🕊
🦋 ♥️ سلام علیکم من باکانالتون یه چندوقتی بودآشنا شده بودم ومطالب رو میخوندم قبلا باشهیدنویدصفری آشناشده بودم وچهل روز مونده بودبه ماه محرم الحرام شروع کردم به گرفتن چله زیارت عاشورا که آقا قبول کنن نوکریمونو ودستم به محرم برسه... بعداز اون دیگه دلم نیومد چله رو ول کنم وهمینجور ادامه دادم اما اینبار هدیه میکردم به شهید نوید صفری وگفتم آقانوید من خیلی روسیاهم روم نمیشه خودم مستقیما هدیه کنم به آقا من هدیه میکنم به روح خودتون شما خودتون هدیه بدین به آقاسیدالشهدا... هروقت زیارت رو میخوندم پشت بندش یه دم مداحی یا روضه دلی هم میخوندم وهم حال دل خودم خوب میشد هم میدونستم آقانویدم خیلی دوست داره... مشکلات زندگیم زیاد بوداز تاخیرازدواج تاسفرزیارتم وبدهکاری مالی و... ولی خب بازم شکرخدا رو بجامیارم که دستمو رها نکرده دیشب بچهای پایگاه رو برده بودم پارک ولی قبل از حرکت داییم اینا رسیدن وبه اصرار دخترشون همراهم شد برگشتنا که رسیدیم خونه وشامو خوردیم و... یهو گفت حلقه‌ی طلای مامانش که دستش بوده و قیمتیم بوده رو گم کرده کل خونه رو زیر رو کردیم ولی انگار آب شده بود از خجالت داشتم آب میشدم که یه دخترو سپرده بودن دستمو من اینقدرم حواسم بهش بوده...🥀 شب موقع زیارت عاشورا شروع کردم روضه خانم رقیه خاتون سلام الله علیها روخوندن وبه آقا نوید گفتم من الآن کارم گیر کرده آقا نوید ،چندوقته دارم برات زیارت عاشورا میخونم هیچیم ازت نخواستم اما الآن میگم یه کاری بکن من نمیدونم چجوری فقط یه کاری برام بکن صبح ناخوادگاه به دلم افتاد برم اونجاروهم بگردم ،کلاسمو ول کردمو رفت مستقیم سمت پارک توراه دعادعامیکردم پیدا بشه از اون طرفم مدام زمزمه میکردم اگه انگشتر اینجاست یه جوری راهنماییم کن پیداش کنم دست خالی نرم... وقتی رسیدم شروع کردم به گشتن چیزی وقت نشد دم نمازخونه روی چمنا چشمم افتاد به یه چیزی براق اولش فکرکردم آبه که نور افتاده بهش اما دقت که کردم ورفتم جلو دیدم انگشتره زنداییمه ...بغض گلومو گرفته بود انتظامات میگفت من چندبار اینجارو رد شدم وگشتم موندم چجوری چیزی پیدا نکردم باز خداروشکر خودت اومدی ودیدی... خواستم بگم خیلی مردی خیلی✋🏼 🌷شما هم اگر کرامتی از شهدا دیدید برامون ارسال کنید🙂↯ 🆔@ya_fatemat_al_zahra ‌°•^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^•°^ 🕊••ابࢪاهیم‌‌بابڪ‌نۅید‌دݪھا/ڪࢪامات‌شهدا↯↯ https://eitaa.com/joinchat/2031288609Ce9fcf634b9
📷🪴•• پیش از آخرین اعزام مادرش با گریه به او گفت: تو تاکنون هفت بار به سوریه رفته دیگر بس است تو متأهل هستی و تکلیفت را انجام داده‌ای. اما در پاسخ مادرش گفت: اگر من نروم فردای قیامت باید خودتان جواب حضرت‌ زهرا (س) را بدهید. همواره دیگران خصوصاً جوانان را به خواندن نماز اول وقت آن هم به جماعت توصیه می‌کرد و از دیگر توصیه‌هایش اطاعت و پشتیبانی از ولایت فقیه بود و این کار را رمز سعادت و خوشبختی می‌دانست🙂👌 بسیار اهل نماز شب بود و از ماه رجب روزه می‌گرفت و همه سه ماه رجب، شعبان و رمضان را روزه‌دار بود. بسیار آرام و مهربان و صبور بود و همواره به ما می‌گفت: هرگاه گرفتاری و مشکلات به سراغتان آمد وضو بگیرید و دو رکعت نماز بجا بیاورید مطمئن باشید فوراً گره از کارتان گشوده می‌شود. #شهیدانه/#شهیدابوالفضل‌راه‌چمنی🕊
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
#کتاب‌_شهید_نوید📚 #روایت‌_سوم_‌هم‌نفس✍ بازی که میکردید من از دور نگاهتان میکردم و برایتان و ان یکاد
📚 راحت ابراز علاقه میکردی خواهرت سربه سرت میگذاشت و صدایت میکرد خودشیرین! اسم های دیگری هم داشتی نه؟ آنه شرلی را یادم هست! بچه که بودی موهایت حنایی و قشنگ بود نظم و سلیقه ات هم صدای بقیه را در می آورد مرتب و منظم بودی کتاب و دفترت را همیشه با نظم میچیدی توی قفسه خواهرت میخواست بی نظمی خودش را توجیه ،کند میگفت این نوید درس نمی خونه کتاباش نومی مونه! كيف پولت یادش به خیر هرچه پول توجیبی میدادم صاف می کردی و میگذاشتی توی کیف چرمی کوچکی که داشتی خواهرت بعداً برایم تعریف کرد که پول خودش را که تمام میکرده میآمده از تو قرض می گرفته و دوباره بستنی و آلوچه می خریده البته قرض که نه از اول هم قرار نبوده پس بدهد شر نبودید بچه بودید .خب دنیای خودتان را .داشتید خیلی دلم نمی خواست بروید توی کوچه برادرهایت بزرگتر بودند و مراقب خودشان بودند تو و خواهرت سنی نداشتید هنوز یک روز توی کوچه با پسر همسایه دعوایتان شده بود. 💯~ادامه‌دارد...همراهمون‌باشید😉 📗 /