🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
شهید مدافع حرم #شهید_مجید_قربانخانی
#مجيد _سوزوكي را كه ميدانم به دليل
شباهت نام شهيد قربانخاني با مجيد فيلم اخراجيها رويش گذاشتهاند، اما انگار به پسرتان #مجيد_بربري ميگفتند، ماجرا چيست؟
پدر شهيد ميخندد و در پاسخ ميگويد:
«داييهاي من نانوايي بربري دارند، مجيد عصرها كه از سركار برميگشت، پشت دخل بربري فروشي ميرفت و نان دست مردم ميداد.
يكي ميگفت مجيد دو تا نان بده، آن يكي ميگفت مجيد چهار تا هم ]به من بده. سه تا هم به من و. . . همين طور شد كه در محله نامش را مجيد بربري گذاشتند. وگرنه كار و بار پسرم چيز ديگري بود.»
طبق گفته پدر شهيد:
مجيد يك نيسان داشت كه با آن كار ميكرد و روزياش را در ميآورد.
پشت دخل نان بربري هم تنها به اين دليل ميرفت تا اگر مستمندي را ميشناسد، نان مجاني به دستش بدهد. آقا مجيد از آن دست بچههاي جنوب شهري #لوطي مسلكي بود كه دست خيرش زبانزد است.
پدر شهيد :«مجيد بچه زبر و زرنگي بود و درآمد خوبي داشت.
غير از #نيسان، يك #زانتيا هم براي سواري خودش داشت. اما عجيب دست و دلباز بود و اگر مستمندي را ميديد، هرچه داشت به او ميبخشيد. فكر هم نميكرد كه شايد يك ساعت بعد خودش به آن پول نياز پيدا كند. گاهي طي يك روز كلي با نيسانش كار ميكرد، اما روز بعد پول بنزينش را از من ميگرفت! ته توي كارش را كه درمي آوردي ميفهميدي كل درآمد روز قبلش را بخشيده است. واقعاً دل بزرگي داشت، تكه كلامش اين بود كه «خدا بزرگ است ميرساند.»
@ebrahimdelha❤️🍃
#ادامه_دارد
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃