eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.7هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
✨شهربانو سابقی فضلی مادر شهید است؛ ایرانی ‌است، همسرش را 13 سال پیش از دست داده💔 و در این سال‌ها برای دو فرزندش هم مادر بوده هم پدر🍃. روبه‌رویش که می‌نشینیم ، می‌بینیم مثل خیلی‌ از مادران شهدا، هم یک دل بزرگ دارد ✨و هم یک ایمان محکم، آنقدر که طاقت آورده این همه مدت، دوری تنها پسرش را...فرزندی که «اولین ذبیح فاطمیون»‼️ لقب گرفته‌است؛ بله...درست حدس زدید...رضا جوانی است که بدون سر به آغوش مادر بازگشته😭؛ سرش، به دست نیروهای جلاد تکفیری مظلومانه از بدن جدا شده تا پیکر رضا ، بدون سر برگردد😞 و بشود یکی از گل‌های خوشبوی بهشت‌رضای مشهد💔 🌺خانم سابقی فضلی ،‌ فکر می‌کنید چرا رضا راه شهدا را انتخاب کرد؟ 🍃شهادت در خانواده ما موروثی است؛ برادر من 30 ساله بود که در عملیات آزادسازی پل خرمشهر شهید شد❤️، دوتا خاله هم دارم که هر کدام یک شهید تقدیم کشورکرده‌اند. رضا هم همان راه را رفت🌺 🌷پدر رضا مهاجر بود؟ 🍃بله همسرم ، با اینکه اهل افغانستان بود اما در همین مشهد به دنیا آمده بود، هردو فرزند من هم همینجا به دنیا آمدند✨، آقا رضا بچه اولم بود که 26 مهر 71 به دنیا آمد. خیلی هم پرشروشور بود🙂، حتی دیپلمش را نگرفت، اینکه در اینترنت نوشته‌اند دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد بوده درست نیست‼️ اینکه نوشته اند سنی بوده، درست نیست رضا شیعه بود❤️ 🌷خودتان اهل کجا هستید؟ اهل شهرستان شیروان🌸 .... [ @ebrahimdelha] 🌹 🌺 🌸 🌿🍃 🍃🌺🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
🌷شما چیزی نگفتید؟ 🍃اتفاقا آن موقع تازه فهمیده بودیم رضا دارد پدر می‌شود❤️، خیلی ها به او گفتند که تو اگر رسالتی هم داشتی ، وظیفه‌ای هم داشتی تا حالا انجام دادی، دیگر سوریه نرو‼️...داری پدرمی‌شوی. اما رضا طاقت نیاورد... انگار جوری شده بود که دیگر اصلا نمی توانست اینجا دوام بیاورد😔. در آن چند روزی هم که به مرخصی برمی‌گشت مدام دلش هوای سوریه را داشت😕 🌷می‌دانستید درسوریه چه مسئولیتی دارد؟ 🍃رضا فرمانده اطلاعات عملیات فاطمیون بود. 🌷با او در تماس بودید؟ 🍃خیلی زیاد..چون همیشه بیسیم دستش بود، مدام با ما تماس می‌گرفت🙂. هروقت می‌خواست ماموریت طولانی برود به ما می‌گفت که مثلا یک هفته در دسترس نیستم نگران نشوید✨. اما این دفعه آخری که شهید شد، ما چند روز از اوبی‌خبر بودیم و چون نگفته بود ماموریت می‌رود خیلی نگران شدیم😔 .... [ @ebrahimdelha] 🌹 🌺 🌸 🌿🍃 🍃🌺🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
🌷و رضا شد اولین ذبیح فاطمیون؟ 🍃( گریه می‌کند😭...) بله... نحوه شهادت رضا نه فقط برای ما که خانواده‌اش هستیم، نه فقط برای من که مادرش هستم، برای همه شوکه‌کننده است😞... تا مدت‌ها من اصلا نمی‌توانستم به چگونگی این موضوع فکر کنم😭 🌷شما کی از شهادت او باخبر شدید؟ 🍃ما تقریبا 10 روز از رضا بی‌خبر بودیم. نگران هم شده بودیم، اما فکر نمی‌کردیم شهید شده‌باشد😞، با خودمان می‌گفتیم شاید زخمی شده، چون قبلا هم دوسه بار مجروح شده بود و آن مدتی که در بیمارستان حلب بستری بود ما از او بی‌خبر بودیم😢. درآن روزهایی که ما از رضا بی خبربودیم، خبر شهادتش در اینترنت پخش شده بود، در محله مهرآباد کسی نمانده بود که این را نشنیده باشد، حتی فامیل هایمان هم می‌دانستند،اماکسی جرات نمی‌کرد به ما خبر بدهد😞. فقط همه تماس می‌گرفتند و می‌گفتند حال رضا چطور است؟ از رضا خبر دارید؟که این تماس‌ها بیشتر مارا نگران می‌کرد😕. تا اینکه یک شب خواهرم آمد و مقدمه چینی کرد و از لابلای حرفهایش من فهمیدم رضا شهید شده.آن موقع حتی دامادم هم از شهادت رضا خبر داشت اما به ماکسی چیزی نمی‌گفت😭 .... [ @ebrahimdelha] 🌹 🌺 🌸 🌿🍃 🍃🌺🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺
🍃دراصل هدفشان را آنجا پیدا کردند، فهمیدند دفاع از حرم، چه صفایی دارد..رضا هم در آن دوسالی که اعزام می‌شد، هروقت رفت نه به خاطر پول بود،نه فرار ازمشکلات زندگی و ... فقط و فقط به‌خاطر اعتقاداتش بود❤️ 🌷شما کی از نحوه شهادت رضا باخبر شدید؟ 🍃چهلمین روز بعد از خاکسپاری اش بود. وقتی پیکر رضا برگشت ما نمی‌دانستیم که سر ندارد😭، کفنش را هم به‌خاطر شلوغی جمعیت و ...باز نکردند. اما وقتی مراسم چهلم سر مزارش برگزار می‌شد، اعلام کردند که این شهید بی سر برگشته...من همانجا اولین بار شنیدم و از حال رفتم😭.من را بردند بیمارستان... بعد هم در تلگرام و یکی از شبکه‌های تلویزیون فکر می‌کنم شبکه افق بود که درباره مدافعان حرم گزارش پخش می‌کردند، یک مستند برای رضا ساخته بودند، اقوام به من زنگ زدند که زندگی رضا ازتلویزیون پخش می‌شود✨. من تا تلویزیون را روشن کردم، صحنه سر بریده رضا را در جعبه نشان می‌داد که داعشی ها بعد از شهادتش پخش کرده‌بودند😭، این را که دیدم دوباره از حال رفتم... یادم است همیشه خواهرش می‌گفت رضا از شهادت نمی‌ترسی؟ رضا هم می‌گفت:نه...فقط نگران یک چیز هستم، در اینترنت و تلگرام دیده ام که این داعشی‌ها سر مسلمان‌ها را از تن‌شان جدا می‌کنند😞،‌ فکر می‌کنم چقدر سخت است، چقدر دردناک است... اینها یک ذره انسانیت ندارند که اینطورمی‌کنند؟!😞 همیشه می‌گفت: دعا کنید من اسیر نشوم... بعد که نحوه شهادتش را شنیدم خیلی ناراحت شدم😭، تا یک مدتی ازنظر روحی بهم ریخته بودم تا اینکه یکی از همرزمانش از سوریه به خانه ما آمد و حرفی زد که آرام شدم❤️ .... [ @ebrahimdelha] 🌹 🌺 🌸 🌿🍃 🍃🌺🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌸🌹🌺