eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. اهل حرم مولی(با عمه ی ساداتند)۲ وارد شده آن ها از(دروازه ی ساعاتند)۲ بر دیدار اسیران مردم شام جلوی دروازه کرده ازدحام امان از شهر شام آه و واویلا۲ در بین اسیران بود(سرها همه روی نی)۲ هر کوچه ی شهر شام(با خون جگر شد طی)۲ یتیمان حسین با دست بسته خونجگر گردیده قلب شکسته امان از شهر شام آه و واویلا۲ از این همه ظلم و کین(خون شد جگر زینب)۲ سوزد دل طفلان با(سوز و شرر زینب)۲ اهل حرم سوزد زین همه بیداد خون گردیده دل حضرت سجاد امان از شهر شام آه و واویلا۲ در بین همه مردم(شد غربت شان معلوم)۲ خون گریه کنند زین غم(هم زینب و هم کلثوم)۲ در شام غم بی جرم و بی بهانه بر طفلان می زدند با تازیانه امان از شهر شام آه و واویلا۲ زن های حرم گریان(از این همه غم محزون)۲ از این همه ظلم شام(دل ها همه گشته خون)۲ روز اسیران گردیده چنان شام سنگ می زدند بر آن ها از لب بام امان از شهر شام آه و واویلا۲ .👇
. کاروان اسیران سوی شام آمده همرهان شهید تشنه کام آمده کرده اند ازدحام مردم شهر شام وای از این شام۲ دم دروازه شد غوغای محشر به پا همره کاروان سرها روی نیزه ها شده شام بلا بدتر از کربلا وای از این شام۲ بین زن ها صدای گریه ها می رسد بر مشام عطر و بوی کربلا می رسد بین شام خراب همه در اضطراب وای از این شام۲ بهر دیدار سرها همه صف می زدند همگی شادمان گشته و کف می زدند کینه افزون شده هر دلی خون شده وای از این شام۲ بس که در شام غم زخم زبان ها شنید بین اهل حرم قامت زینب خمید مرهم خستگان شده زخم زبان وای از این شام۲ شده در شهر شام روز همه همچو شام بر اسیران زدند سنگ ز هر روی بام حضرت ساجدین زین ستم دلغمین وای از این شام۲ کودکان حسین را وحشیانه زدند اهل بیت را ز کین به تازیانه زدند رفته دیگر توان اشک شان شد روان وای از این شام۲ .👇
نوحه_شب_سوم_محرم من یه کبوتر بچه ام ‌بال منو نبندید خیلی کوچیکه دل من به اشک من نخندید بابام حسین غریبه بابام حسین غریبه۴ از روی نی گریه نکن به حال پیرهن من اگه رو نی خسته شدی بیارودامن من ۲ ((بابا،بابا،بابا،دیگه گوشواره به گوشم بابا جون جا نداره / شامیا به من میگن رقیه بابا نداره۲/اگه بابام بیاد پیشم سرشو میزارم روی سینه دست میزارم روی گوشام بابام گوشامونبینه)) با اشک چشمام میشورم خاکسترای روتو عمه یادم داد ببوسم زخم رگ گلوتو۲ سوره یوسف بخونید گمشده پیدا شده ۲ قرآن نخون ای بابا جون زخم لبت وا شده ۲ کی سنگ زده رو پیشونیت راه نگاتو بسته۲ ای بابای مهربونم کی ابرو تو شکسته۲ بابام حسین غریبه بابام حسین غریبه۴ #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شهادت مظلومانه حضرت محسن بن الحسين «عليهماالسلام» در نزدیکی شهر دمشق ... در نقل‌ها آمده است: در نزدیکی دمشق، كوهى بود كه «جوشن» (برخی نام آن کوه را «حرّان» هم گفته‌اند) نام داشت و از آن‌جا ، مِس به عمل مى‌آمد و چند تن به مس گدازى مشغول بودند. 🩸 وقتی‌که أسرای آل الله، به پاى آن كوه رسيدند، تابش آفتاب سخت گرم بود. از اين رو آن روز را خيمه برپاى كردند و لشکریان یزید لعین در خيمه‌ها استراحت کردند و اسراء را در آن آفتاب گرم با شكم گرسنه و جگر تشنه در گوشه‌ای نشاندند. 🩸امام زين العابدين عليه‌السلام از شدت گرما، خود را به سايه خيمه «حصين بن نُمير» ملعون رساند. آن ملعون از خيمه بيرون آمد و آن حضرت را با تازيانه زد و از زیر سایه خیمه دور کرد و اطفال اهل بيت علیهم‌السلام از سوز عطش فرياد برآوردند. 🩸حضرت زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها، يكى را نزد مِس‌گدازها فرستاد تا مقدارى آب و نان از آنان بگیرد و بياورد. آن جماعت براى خوشنودى لشکریان یزید لعین اجابت نكردند. وَ كانَتْ زَوجةُ الحُسَينِ علیه‌السلام حامِلًا بِوَلَدٍ إسمُهُ مُحسن و أسقَطَت هناك ▪️یکی از همسران امام حسین علیه‌السلام باردار به پسری بود که اسم او را «محسن» نهاده بود که در اثر گرما و شدت گرسنگی و تشنگی در این منزل، آن جنین مظلوم سقط شد. 🩸حضرت زینب علیهاالسلام وقتی که این حال را دید، رو به آسمان نمود و فرمود: «از چه بر چنين مردمی بلا نازل نمى شود؟ » در همان ساعت برقى از آسمان زد و آن جماعتی را که در آن معدن مشغول به کار بودند را سوخت  و از آن زمان تاكنون، هر كس در آن معدن كار كند، سودى نبرد. و در قبله آن كوه، زيارتگاهى معروف به «مشهدالسقط» و یا «مشهدالدّكة» است و نام آن سقط مظلوم، محسن بن الحسين علیهماالسلام است. 📚 ناسخ التّواريخ حضرت زينب كبرى عليها‌السلام، ج۲ ص۵۳۴ 📚معالي السّبطين، ج۲ ص۱۳۴ 📚وسيلة الدّارين، ص۳۷۴ 📚قمقام زخّار ج۲ص۵۴۹ 🔹 مرحوم شیخ عباس قمی در «نفس‌المهموم» می‌نویسد: سيف الدوله كسى است كه "مشهد الدكّه" را در بيرون شهر حلب ساخته است؛ زيرا او در يكى از گردشگاه هاى خود در حلب، شبانه نورى در آن مشاهده كرده و صبح سوار شده و به آن جا رفته و دستور داد که آن جا را حفر كردند وسنگى بيرون آمده كه بر آن نوشته شده بود: «هذا المُحسن بن حُسين بن علىّ بن ابيطالب» ▪️این قبر محسن پسر حسین بن علی علیهم‌السلام است. 🩸 سيف الدوله علويان را جمع كرده و درباره آن از آن‌ها پرسيده؛ يكى از آن‌ها گفته است كه در دوران يزيد چون اسيران اهل‌بيت علیهم‌السلام را به حلب آوردند، يكى از همسران امام حسين عليه‌السلام اين پسر را سقط كرد. 📚 نفس المهموم، ص۳۵۰
◼️ یکی از وقایع عجیب و دردناک در نزدیکی دمشق ... در نقلی آمده است: در نزدیکی دمشق، کاروان اسرای آل الله، به سرزمینی به نام "مرشاد" رسیدند؛ وقتی که مردم آنجا باخبر شدند که أسراء در نزدیکی شهرشان منزل کرده‌اند، خَرَجَ المَشايخُ و المُخدّراتُ و الشّبانُ يَتفرّجونَ عَلَى السَّبيّ و الرُّؤوسِ ▪️پیرمردها و زن‌ها و جوانان‌شان از شهر بیرون آمدند و اهلبیت سیدالشهدا علیه‌السلام را به تمسخر گرفتند و با این کار، خوش گذاری و شادمانی می‌کردند. وَ هُم مَعَ ذلكَ يُصلّونَ عَلَى مُحمّدٍ و آله، و يَلعَنونَ أعداءَهم و هو مِن العَجائب. ▪️و در همین حال نیز، بر محمد و آل محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله ، صلوات می‌فرستادند و دشمنانشان را لعنت می‌کردند. و این از عجایب روزگار بود. 📚 المنتخب،ج ۲ ص۴۸۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.39M
غزل مرثیه باب الحوائج آقا قمر بنی هاشم علیه السلام 🏴💔🏴 رفت از خیمه به دنبالش دل ارباب رفت رفت از خیمه به دنبالش حرم از تاب رفت آب باید محضِ پابوسی می‌آمد خدمتش کار دنیا را ببین دریا به سوی آب رفت ریخت از مشک عمو سوغات اصغر بر زمین گریه کرد عباس اما حرمله شاداب رفت حیف که ادرک‌ اخایش به کمانداران رسید قبل از ارباب این صدا تا دشمن ناباب رفت محضر چشمش سه شعبه تشنه آمد با شتاب از میان کاسه ی چشمش ولی سیراب رفت با کُلاخودش به روی آسمان خط می‌کشید علقمه او را چه شد قد رشیدش آب رفت؟ قطعه قطعه شد که کوچکتر شود پیش حسین آری از نزد بزرگ قوم با آداب رفت از مزار کوچکش پیداست با جسمش چه شد شد پریشان خاطر از غم هر که در سرداب رفت با نوای جانسوز مداح اهل بیت ع 🎤 🥀🥀🏴🏴 https://eitaa.com/eetazeinab
3.16M
غزل مدح و مرثیه آقا قمر بنی هاشم علیه السلام هر که گیرد از ابوفاضل در این دنیا کمک گر بخواهد می رساند اهل عقبا را کمک دست بر دامان آقایی شدم امروز که دست هایش انبیأ را می دهد فردا کمک در گرفتاری و بیماری توجه کرده ام یا ابالفضل‌است جاری بر زبان‌ ها تا کمک باب حاجات تمام ارمنی ها علقمه‌ست هر گرفتاری به هر دینی گرفت آنجا کمک آب منت می کشید و او لبش را تر نکرد چون نمی گیرد نَمی از رودها دریا کمک عصر تاسوعا که آقا گفت : از اینجا برو گریه کرد و گفت که یا زینب کبری کمک بعد عمری که به اربابش برادر جان نگفت داد زد ادرک اخیٰ افتاده‌ام تنها... کمک خواست تیر از چشم بیرون آورد دستی نداشت جای دستانش گرفت از بین زانوها کمک حضرت بی دست ، پای رفتن خیمه نداشت وقت افتادن وگرنه می گرفت از پا کمک خواست برخیزد ز جایش دست در پیکر نداشت آمد آن لحظه که بالای سرش آقا کمک در کنار پیکرش میگفت با گریه حسین : به منِ تنها پس از تو که دهد حالا کمک آنچنان تنها شدم که محض برگرداندنت آمدند از خیمه ها بر سر زنان زن‌ ها کمک با مداحی ذاکر اهل بیت علیهم السلام⬇️ 🎤 http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f