#گلچین_دعای_کمیل #استاد_حیدرزاده اللَّهُمَّ مَوْلاَيَ كَمْ مِنْ قَبِيحٍ سَتَرْتَه ، چقدر بدیهای منو پوشاندی ، چقدر زشتی های منو پوشاندی ، نگذاشتی کسی بفهمه ، چقدر گناهای من رو پوشاندی ، نگذاشتی کسی باخبر بشه ، نه تنها گناهانم رو پوشاندی بلکه دستم رو گرفتی ، گفتی بیا ، شب جمعه بیا ، توو حرم حضرت معصومه ( سلام الله علیها ) بیا ... بیا میخام گناهانت رو ببخشم ... بیابنده ی گنهکارمن بیا ، ... بگو : آمدم ،آمدم ای بنده نواز با تو امشب بکنم راز و نیاز بنده ام ، بنده ی شرمنده منم ز گنه ، قامتِ خم گشته منم اللَّهُمَّ مَوْلاَيَ كَمْ مِنْ قَبِيحٍ سَتَرْتَه وَ كَمْ مِنْ فَادِحٍ مِنَ الْبَلاَءِ أَقَلْتَهُ #حرم_مطهر_حضرت_معصومه ( سلام الله علیها ) ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۱

#گلچین_دعای_کمیل #استاد_حیدرزاده يَا سَيِّدِي ، فَكَيْفَ لِي (بِي) وَ أَنَا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ الذَّلِيل ، اَلْحَقِيرُ الْمِسْكِينُ الْمُسْتَكِين ، من خیلی ضعیفم ، من خیلی کوچکم ، من خدایا ببین دستم خالیه ، هیچی ندارم ، این لباسی هم که به تنم هست ، مالِ این دنیاست ، وقتی از دنیا رفتم ، این لباسم رو هم بیرون میارن ، یه کفن به تنم میکنند ، قسمتِ من از این دنیا ، فقط همین یک کفنه ، خدایا هیچی ندارم ، مگر تو کَرَم کنی ، مگر تو دستم رو بگیری ... #حرم_مطهر_حضرت_معصومه ( سلام الله علیها ) ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۱

#گلچین_دعای_کمیل #استاد_حیدرزاده يا مَنْ بِيَدِهِ ناصِيَتى ، ای کسی که اختیارم به دست اوست ، يا عَليماً بِضُرّى وَ مَسْكَنَتى ، ای کسی که میدونی من بیچاره ام ، میدونی هیچی ندارم ، يا خَبيراً بِفَقْرى وَ فاقَتى ، يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ ... ( در دعای کمیل ، به سختی میشه گریز زد ، لذا یک روش بسیار ساده وکاربردی این است که گاهی متن دعا را ترجمه نموده و چند جمله ای درباره ی آن صحبت کنیم ... ) #حرم_مطهر_حضرت_معصومه ( سلام الله علیها ) ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۱

#گلچین_دعای_کمیل #استاد_حیدرزاده فَاِنَّكَ قَضَيْتَ عَلى عِبادِكَ بِعِبادَتِك ، وَ اَمَرْتَهُمْ بِدُعاَّئِك ، خودت امر کردی بیا دعا کن ، اومدم دعا کردم ، وَ ضَمِنْتَ لَهُمُ الإِجابَةَ ، ضمانت کردی ، گفتی دعاتو مستجاب میکنم ، خدایا من اومدم قول دادم ، گفتم دیگه گناه نمیکنم ، توبه کردم ، اما تو هم میدونم به قولت عمل میکنی ، دستمو گرفتی ، دعامو مستجاب میکنی ، گرچه من بارها توبه شکستم اما بازم منو پذیرفتی گفتی بیا ، گناهتو می بخشم ... توبه شکستی بیا هر آنچه هستی بیا وَ ضَمِنْتَ لَهُمُ الإِجابَةَ فَاِلَيْكَ يا رَبِّ نَصَبْتُ وَجْهى وَ اِلَيْكَ يا رَبِّ مَدَدْتُ يَدى فَبِعِزَّتِكَ اسْتَجِبْ لى دُعاَّئى بگو به خدا ، خدایا به عزتت دعامو مستجاب کن ، وَ بَلِّغْنى مُناى ، منو به آرزوام برسون ، وَ لا تَقْطَعْ مِنْ فَضْلِكَ رَجاَّئى ، وَاكْفِنى شَرَّ الْجِنِّ وَالاْنْسِ مِنْ اَعْدآئى ... يا سَريعَ الرِّضا ... #حرم_مطهر_حضرت_معصومه ( سلام الله علیها ) ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۱

#گلچین_دعای_کمیل اشاره ای به شهدای شاهچراغ علیه السلام و گریز به : #روضه_حضرت_رقیه ( سلام الله علیها ) #استاد_حیدرزاده يا سَريعَ الرِّضا ... #حرم_مطهر_حضرت_معصومه ( سلام الله علیها ) ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۱

‌ (زمینه یازمزمه درد دل با امام زمان عج) افتاده به دلم دیگه دنیا اینو نشون میده این روزاست که بیاد پسر زهرا ظلم و جور بی نهایته دنیا تشنه عدالته چشممون به راه مونده بیا اقا منتظرم که بیایی ریشه ی ظلمو داریی تا کی مامور به سکوتی یابن الزهرا تو کجایی تو کجایی تو کجایی کودک کشی شده شبیه کربلا غزه شده اسیرِ قوم بی حیا «آقا به جان زهرا بیا بیا بیا بیا»2 رهروان ولایتیم عاشقان شهادتیم ذکرمون سر دارم یاحیدر جان به کف مثل عابسیم امر بُکن گر که لایقیم دشمنات شبیه به قاتل مادر این اسرائیل یهودی نابود آقا به زودی یابن الزهرا یابن الحیدر به قلب ما تو امیدی تو امیدی تو امیدی الهی که بلا ازت بمونه دور به حق فاطمه چشم حسودا کور آقا به جان زهرا بیا بیا بیا بیا شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیها حسن رضا محمودی

😭😭

جز حرف عشقت جز ذکر و یادت حرفی توی گوش ماها نمیره از آسمون‌ها سنگ هم بباره نوکر از این خونه جایی نمیره کشتی امن در اوج طوفان هیچ وقت به اعماق دریا نمیره دنیا رو گشتیم نداریم نظیر تو رو دنیا نمیتونه از ما بگیره تو رو دریا نمی‌تونه یک ذره جبران کنه بارون الطاف و خیر کثیر تو رو دور از حرمت بیمارم حسین از عمق دلم میگم دوست دارم حسین نخل های حرم‌دار منه و تو حیدر و من میثم تمارم حسین حسین حسین... شب‌ها به عشق ما خواب نداریم جذاب‌تر از نامت ارباب نداریم بین روایات بین احادیث بالاتر از گریه آداب نداریم از شرم لب‌هات تو روضه‌ی تو میلی به نوشیدن آب نداریم وقتی میخوام از مرامت حکایت کنم باید تو روضه‌ات ادب رو رعایت کنم ای کاش که من وقت مرگم شبیه شما با کام تشنه خدارو زیارت کنم رو زخم دل‌ها تسکینِ حسین واسه عاقبت بخیری تضمینِ حسین از حج و زکات تا صوم و صلاه اصل و فرع و روح و باطن دینِ حسین حسین حسین... آقا شنیدم آبت ندادن لب تشنه بودی جوابت ندادن ای کاش دروغ بود ای کاش می‌گفتن تو خاک و خون پیچ و تابت ندادن از روی تفریح با سنگ و با چوب با تیغ و زنجیر عذابت ندادن معلومه از پارگی‌های پیراهنت یک جایِ سالم نمونده به روی تنت زینب به سر میزنه وقتی می‌بینه که دعوا شده بر سر غارتِ جونت آخر می‌میرم از داغت حسین جونم به فدای تو و اصحابت حسین جونِ نوکر‌هات قابل نداره عالم به فدایِ تو و اولادت حسین حسین حسین... #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها ▪️▪️▪️▪️▪️▪️

قسمت چهارم گریز به : #روضه_حضرت_زهرا ( سلام الله علیها ) #استاد_حیدرزاده #حرم_مطهر_حضرت_معصومه ( سلام الله علیها ) #پخش_زنده_از_شبکه_دو

قسمت چهارم گریز به : #روضه_حضرت_زهرا ( سلام الله علیها ) #استاد_حیدرزاده اما بمیرم برای اون مادری که توو شهر خودش غریب بود ، گفت یاعلی : غَسِّلْنِی بِاللَّیْلِ ،كَفِّنِّی بِاللَّیْلِ وَ ادْفِنِّی بِاللَّیْلِ ... منو شبانه دفنم کن ، شبانه به خاکم بسپار ، قبر من مخفی باشه ... این معلومه چرا باید قبر بی بی مخفی باشه ؟ برای اینکه نمیخواست قبرش نمایان باشه ، تا دشمنان ندانند ، بدانند به بی بی ظلم کردند ... اما سئوال من اینه : چرا گفت ، یاعلی غَسِّلْنِی بِاللَّیْلِ منو شبانه غسل بده ؟ میخواست نگاه امیرالمومنین به بدن مجروح بی بی نیوفته ...اما حس لامسه کار خودش رو کرد ، نیمه شب همین که بدن رو غسل میداد ، یه مرتبه بچه ها دیدند بابا دست از غسل دادن کشید ، سرش رو روی دیوار گذاشت ، هی داره بلند بلند ناله میزنه : فاطمه ، فاطمه ، ... معمولا بابا به این زودی ها گریه نمیکنه ، بابا مظهر اقتدار خونه است ، اگه بخواهد هم گریه کنه ، جلوی بچه هاش گریه نمیکنه ، اما وقتی بابا گریه کنه ، همه گریه میکنند ، بچه ها دیدند صدای ناله ی بابا بلند شد ، با امیرالمومنین همه گریه کردند ، اسماء آمد جلو ، آقا جان از فقدان بی بی گریه میکنید ، حق دارید ، شاید فرموده باشند : اسماء از دل علی بردار ... الان دستم رسید به وَرم بازو ... تو می بینی علی را زار و خسته نمی بینی تو پهلوی شکسته * آن قبر که در مدینه شد گم پیدا شده در مدینه ی قم ... #شاعر_استاد_سازگار * من علي ام که خدا قبله نما ساخت مرا جزخدا و نبي و فاطمه نشناخت مرا منکه يکباره در از قلعه ی خيبر کندم داغ زهرا ، بخدا از نفس انداخت مرا #شاعر_ژولیده_نیشابوری ( محمد حسن فرحبخشیان ) *** این سخن وِردِ زبانها افتاد دیدی آخِر علی از پا افتاد #شاعر_استاد_انسانی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه ( سلام الله علیها ) #پخش_زنده_از_شبکه_دو 25/8/1400

قسمت چهارم گریز به : #روضه_حضرت_زهرا ( سلام الله علیها ) #استاد_حیدرزاده #حرم_مطهر_حضرت_معصومه ( سلام الله علیها ) #پخش_زنده_از_شبکه_دو 25/8/1400

سلام من به ساحت ام ابیها ننه زهرا پامیشه به حرمت اون ساحل و دریا ننه زهرا نوشته رو کتیبه عرش معلا ننه زهرا بتکاند اگر به سرت چادرش را برساند به عرش قدم موکرش را نمیدهم به دو عالم نخی از معجرش را جان جانه علی روح و روان علی اشهد انّک زهرا تو اذان علی مهربان علی ورد زبان علی حضرت مادره کل خاندان علی سفره فاطمیه پهنه توی دنیا ننه زهرا الهی که مادریشو نگیره از ما ننه زهرا رونق کاشانه و ریحانه طاها ننه زهرا مثل یه کوه وایستاده پشت سر مولا ننه زهرا نخی از چادرش شده حبل المتین تپش قلب او ضربان زمین به نام نامی عشقه امیر المومنین خونه دار علی دارو ندار علی اسم تو هوهوی تیغ ذوالفقار علی ای نگار علی ای کس و کار علی بادعای تو میگرده روزگار علی