eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 🎤مداح :حجت الاسلام مومنی ▪️روضه حضرت زهرا، گریز به حضرت قاسم ابن الحسن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دختر طلحه یه پیراهنی برای مادر ما زهرا سلام الله علیها به سوغات آورده،این پیراهن هم برای فاطمه بلند بود و هم گشاد . اسماء میگه:چند بار به بی بی عرض کردم:بی بی جان! این پیرهن رو بدید به من،چون به درد شما نمیخوره؟حضرت فرمود:نه اسماء این مال منه . اگه پیراهن میخوای به علی بگم برات بخره؟“ گذشت،تا اون روزی که خونه رو آب و جارو کرد،بچه ها رو فرستاد رفتن بیرون. گفت:اسماء بچه ها رفتن، من بدنم رو شست و شو میدم،بدن رو شست و شو داد،اسماء! اون پیرهنی که دختر طلحه برام به سوغات آورده برام بیار،میگه: عرض کردم بی بی جان این پیرهن هم برا شما بلنده و هم گشاد؟ فرمود:اسماء بیار،میخوام امشب علی بدنم رو غسل میده از زیرلباس،راحت غسلم بده،اسماء میگه:اومدم پیرهن رو از سر بی بی عبور دادم،اما هر کاری کردم این دست تو آستین گیر کرد ….” میگه با کمال تعجب دیدم پیراهن اندازه قامت زهرا شده” حالا بیا کربلا” قاسم داشت می رفت میدان،پاش به رکاب اسب نمی رسیده، ولی وقتی حسین داشت قاسم رو بر می گردوند،سینه ی قاسم به سینه حسین ِ،پاهای قاسم به زمین کشیده میشه،قاسم رو زیر پا پر پر نکردن ……. رفقا بزارید بگم،به این کار میگن، “رضض” ، رضض یعنی شکسته شده ….” اما به این کار میگن:هَضَمَ( له شده)، دو تا هضمَ میبینی ….” یکی تو مدینه …. یکی تو مدینه …. یکی تو کربلا …. بدن قاسم ….. زنده ….. زیر سم اسب
4_5931376271299709638.mp3
928.9K
🏴 🏴 🎤مداح :حجت الاسلام مومنی ▪️روضه حضرت زهرا، گریز به حضرت قاسم ابن الحسن
جدید و جانسوز حضرت زهرا مقتل نوشته..... ای دختر نبیِّ خدا ،  فاطمه سلام ای همسر ولیِّ خدا ، فاطمه سلام آتش گرفته سینه ی من با نوای تو مادر  دلم  گرفته  دوباره   برای  تو بر روضه های پُر غم تو گریه می کنم بر  ناله ها و  ماتم  تو گریه می کنم مقتل نوشته  تا  زِ   ولایت  بُریده اند آتش به درب خانه ی طاها کشیده اند مقتل نوشته است لگدها به در زدند بر قلب  بی قرار علی  هم  شرر  زدند مقتل نوشته تا که شما را کتک زدند بر  زخمهای سینه ی حیدر نمک زدند مقتل نوشته دست علی را که بسته اند با  تازیانه  بازویتان  را  شکسته اند مقتل نوشته تا  که شما خورده ای زمین شد کشته محسن تو زِ بیدادِ ظلم و کین مقتل نوشته کوچه و سیلی  و مجتبی دستی پلید و صورت نیلی  و مجتبی مقتل نوشته دومیِّ پست ، بی هوا سیلیِ محکمی  زده  بر صورت  شما مقتل نوشته که  زِ علی  رو گرفته ای بانو همیشه دست به پهلو گرفته ای مقتل  نوشته  بعدِ پدر  قد  خمیده ای در آن سه ماه  روی خوشی را ندیده ای
❣:مرثيه حضرت زهرا(س)               نمك زندگيم اي بقيع نيمه شبي قهر آميز شد بهار گل حيدر پاييز چه كنم سينه پر از درد شده باغ سر سبز علي زرد شده يار از ديده نهان است نهان چه كنم با دل و چشم نگران چه كنم يار مرا خاك ربود همه ي دلخوشيم فاطمه بود غم او كوه غمي ساخت مرا مرگ او از نفس انداخت مرا دهر بي فاطمه زندان من است فاطمه روح من وجان من است جز غم و غصه ي من هيچ نديد سالها فاطمه ام رنج كشيد ياد آن پنجه و دستاس به خير ياد آن گرمي واحساس به خير ياد آن روز كه در پاي تنور مهربان همسر من داشت حضور واي بي حوصله هستم چه كنم فاطمه رفته ز دستم چه كنم صبح تابندگيم با او رفت لذت زندگيم با او رفت راز بالندگيم زهرا بود نمك زندگيم زهرا بود اين كه اينگونه به خواب ناز است ازلي فلسفه ي اعجاز است دستهايي كه گرفتش علني پدرش بود رسول مدني او به من آينه را صاف سپرد چه كنم ميخ بر آن آينه خورد پايه ي خانه ي دل كرد نشست خصم دون آينه ي وحي شكست اي بقيع خانه و خلوتگه راز هيجده ساله گلم را بنواز صورت فاطمه و بستر خاك خاكها باد به فرق افلاك جاي آن است مباهات كني ناز چندان به سماوات كني اين كه بگرفته مكان در گل و خشت هست گنجينه اي از هشت بهشت او مرا قوت دل ميبخشيد گرچه ميسوخت ولي ميخنديد هر تبسم كه نثارم ميكرد گره اي باز ز كارم ميكرد هرچه يا فاطمه ميگويم من سخني نشنوم از يار كهن فاطمه رفت و ز جان سيرم كرد عمر كوتاه گلم پيرم كرد من كه با گريه تكلم كردم اي بقيع فاطمه را گم كردم بعد زهرا تو بگو سنگ لحد چه كسي حرف مرا ميشنود من كه با غصه قرين خواهم شد بعد او خانه نشين خواهم شد فاطمه ديده چو از دنيا بست شيشه ي صبر يدالله شكست شعر خوشزاد تسلاي دل است گرچه از فاطمه رويش خجل است (سيدحسن خوشزاد)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه واحد فاطمیه   سبک ای علمدار ...... جسمِ مادر  مخفیانه یارِ حیدر  رویِ شانه یاسِ حیدر خدایا شبانه می‌رود رویِ شانه زِ خانه فاطمه جان  فاطمه جان /۲/ فاطمه فاطمه فاطمه جان /۲/ پر شکسته   پر کشیدی چه مصیبت ها که دیدی وای از آن طعنه‌ها که شنیدی دردِ بابا به جانت خریدی فاطمه جان  فاطمه جان /۲/ فاطمه فاطمه فاطمه جان /۲/ سینه‌ات شد   پاره پاره روضه‌ات در ب وُ شراره کرده مهدیِ زهرا نظاره دیده افتادنِ گوش وُ واره فاطمه جان  فاطمه جان /۲/ فاطمه فاطمه فاطمه جان /۲/ بی‌قرارم   ای قرارم رویِ قبرت سر گُذارم بی تو سنگِ صبوری ندارم چاه وُ شد بعدِ تو غمگسارم فاطمه جان  فاطمه جان /۲/ فاطمه فاطمه فاطمه جان /۲/ مجلسِ یاس    عشق و احساس بیت‌العبّاس تا کفُّ‌العبّاس دستِ من خالی امّا علمگیر رشته‌یِ دل به‌ مویِ تو زنجیر ای علمدار ای علمدار /۲/ ای علمدار علمدار علمدار /۲/ #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شور- ندارم بخدا تو دنیا،بجز تو به کسی علاقه.mp3
8.64M
(ندارم به خدا تو دنیا...) هیئت‌حضرت‌اباالفضل‌علیه‌السلام مداح: چهارشنبه ۰۸ اذر ماه ۱۴۰۲ چای روضه ندارم به خدا تو دنیا به جز تو به کسی علاقه حسینی شدنم بهترین اتفاقه .اگه اسم تو میبرم من با این اشکایی که زلاله میفهمم چقدر نون بابام حلاله دوست دارم خیمه برات علم کنم. رفیقامو زیر خیمه جمع کنم جون میده سماور مادر بزرگ که باهاش چایی روضه دم کنم عشقمه حسینیه وقت پذیرایی من بگردونم تو روضه سینی چایی نمیرم از در این خونه دیگه جایی حسین عزیز دلم با توئه دنیا به کام من عشق علیه السلام من خدا میدونه که همینه تموم سعیم و تلاشم که جزو خادمای روضه ء تو باشم. برا جلب رضایت تو همین قطرهء اشکه کافی میدونم که یه روزی میکنی تلافی دوست دارم تو منو انتخاب کنی دوست دارم دعامو مستجاب کنی من میخوام بشم یکی مثه حبیب که بتونی روی من حساب کنی دوست دارم که دست من تو دست تو باشه. نمیخوام تو زندگیم که این گره واشه برا اربعین قرارمون سر جاشه حسین عزیز دلم عشقه علیه السلام من با توئه دنیا به کام من __ ✍ .
4_6021811819943825154 (1).mp3
2.78M
🏴🏴🏴🏴🏴 چه شبا که پای گهوارم بیداری کشیدی مادر😭 بمیرم یه روز خوش توی این دنیا ندیدی مادر (همه چی خوبه تا وقتی مادر باشه)۲ باشه حتی اگه بین بستر باشه الهی واسه زخمای تنت مرهم شیم الهی دور این سفره دوباره جمع شیم (میشه ازت خواهش کنم که پیش ما بمونی مادر)۲ مادری کردن خیلی سخته بعد از تو برای خواهر (تو که روز آخر پا شدی از بستر)۲ فکر می کردم زخمات داره میشه بهتر نمی دونستم که بار سفر می بندی واسه ی آخرین دفعه داری می خندی بمون مادر...😭 آی... (بمیرم درداتو کسی نمیدونه ای مادر من) (دیگه تو این خونه خوشی نمی مونه ای مادر من)۲ (یادمه که وقتی)۲ توی تب می سوختی واسه ی حسینت پیراهن می دوختی)۲... کجا رفتی مادر که ماها رو نبردی دم رفتن حسینو به زینب سپردی...
. |⇦•ترانه ی بهشت... سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ترانه ی بهشت، صدای مادره رضایتِ خدا رضای مادره بهشت، دعای مادره سایه ی رحمت، مادر الگوی عفّت، مادر صاحبِ جنّت، مادر شفیع روزِ جزا صدیقةُ الکبری حوراء الانسیه،محدَثه،راضیة المرضیه منصوره،معصومه،طاهره المطهره،عالیه ریحانه،حنانه،ممتحنة عالمة المهدیه «یا زهرا...یازهرا...یازهرا...یازهرا....» صفای خونه از صفای مادره تمومِ زندگیم برایِ مادره جونم فدای مادره مادر ای مهتابِ من گوهرِ نایابِ من مادرِ اربابِ من انسیة الحوراء یا أمُّنا زهرا با تو من آرومم بدون تو اگه باشم آشوبم دور از تو بد میشم ولی میون روضه ت من خوبم عمریه از عشقِ حسینِ تو به سینه ام خودم می کوبم «یا زهرا...یازهرا...یازهرا...یازهرا..‌.» حسین حسین رویِ لبایِ نوکره حسین حسین نوای قلبِ خواهره حسین غریبِ مادره بهترین سرپناهه خیمه ی ثارُاللهِ یا اباعبداللهِ،وسیلةُ السُعدا.... یا سَیدُالشهدا...یا سیدُالشهدا.... دردامو از بینِ اشکِ چشایِ خیسِ من می خونی دلتنگِ آهنگِ اذونِ کربلا شدم، می دونی می مونم پایِ تو،تو هم توی قبر کنار من می مونی «یازهرا...یازهرا...یازهرا....یازهرا....» ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
4_5886370661919624745.mp3
18.46M
|⇦• ترانه ی بهشت... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۱ به نفس سید رضا نریمانی
. |⇦•شده وقت جدایی.... سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حاج عباس حیدر زاده ●━━━━━━─────── شده وقت جدایی رسیده شامِ آخر تو رفتی و سیاه است همه ایام حیدر خداحافظ ای یاسِ پنهانم خداحافظ ای فاطمه جانم در آغازِ جوانی شدی قامت کمانی ... زده بر پیکرِ تو فلک، رنگِ خزانی بمیرم برایت که پژمردی تو در بینِ کوچه زمین خوردی «مرو مادر ، مرو مادر» در و دیوارِ خونین تو و این رویِ رنگین امان از تازیانه امان از دست سنگین کبودی شده قسمت رویت شکسته شد از کینه پهلویت «مرو مادر ، مرو مادر..» امان از داغ مادر امان از آهِ مُضطر امان از کوچه ها و طناب و دستِ حیدر امان از هجوم عدویِ پست زده تازیانه به رویِ دست «مرو مادر، مرو مادر ..» میان خاکِ غربت تنت را می گذارم رسیده بر لبم جان دگر طاقت ندارم عجب ماتمی در دلم جا شد تو رفتی و پشت علی تا شد همه هستیم رفتی از دستم پریشان و شرمنده ات هستم علی یا علی ، علی یا علی .. «کُشتند زهرا را همسرِ مولا را ...» در وسطِ کوچه تو را میزدند کاش به جای تو مرا میزدند ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
5. نوحه.mp3
10.68M
|⇦• شده وقت‌جدایی... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس ●━━━━━━─────── توو برو بیا، می زد فاطمه رو خیلی بی هوا می زد فاطمه رو علی حق داره یه گوشه دق کنه یه غلام سیاه می زد فاطمه رو
. |⇦•مگر ز اهل مدینه.. وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس حاج عباس حیدر زاده ●━━━━━━─────── مگر ز اهل مدينه چه ديدي اي مادر ؟ كه دل ز عمرِ عزيزت بُريدي اي مادر صفای ما، به وجودِ تو بستگي دارد چرا زِ زندگي‌ات نااميدي اي مادر... ؟ دگر به همرهِ ما تا اُحد نمی آیی چرا زقبرِ عمو پا کشیدی ای مادر ؟ چرا نماز شبت را نشسته می خوانی ؟ *الهی نبینی مادرت نمازشو نشسته میخونه ، الهی توو هیچ خونه ای مریض نباشه ، اگر هم مریضی هست ، الهی مادر مریض نباشه ، هر کسی توو خونه بیمار میشه ، مادر پرستاریشو میکنه ، اما وقتی مادر مریض میشه ، اگر همه هم پرستاری کنند ، باز هم کُمِیتِ خونه لَنگه ... * بیمارم و بر من شده زینب پرستار... * وقتی ملاقاتی بیمار میروی ، از پرستاراش معلومه که این بیمار خوب شدنی هست یا نه ؟ وقتی با پرستاراش روبرو میشی ، اگه بیمارشون داره خوب میشه ، خوشحالند ، میگن الحمدلله ، اما اگه امید به بیمارشون نداشته باشن ، میگن دعا کن براش ... این بچه ها هر روز می بینند ، مادرشون داره لاغرتر میشه ... * بیمارم و بر من بوَد زینب پرستار... ترسم پرستارم شود از غُصّه بیمار ... *مادر مادر مادر ... همین الان با پای دلت بریم مدینه ، بریم خونه ی امیرالمومنین ، شما مداح هستید ، حضرت به شما ها یک عنایت دیگه ای داره ، ... بریم مدینه ، دمِ در سرمون رو روی دیوار خونه ی بی بی بگذاریم ، بگیم آقا اومدیم یه حالی از فاطمه بپرسیم ...* به بستر فاطمه افتاده و مولا پرستارش ببین حال پرستار و مپرس احوال بیمارش علی از چشمِ زهرا چشمِ خود را بر نمیدارد * نگاه به صورت فاطمه میکنه ، این همون فاطمه است که اون روز با پهلوی شکسته توو کوچه ها دنبال علی می دوید ... * علی از چشمِ زهرا چشمِ خود را بر نمیدارد مُجسم می کندعشق وفداکاری وایثارش ــــــــــــــــــ سلام_الله_علیها ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
2. مگر ز اهل مدینه.mp3
5.54M
|⇦• مگر ز اهل مدینه... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس حاج عباس حیدرزاده ●━━━━━━─────── رفتی و مانده در دلم ناله ی بی‌صدای تو چه زود مستجاب شد ، فاطمه جان دعای تو !
. |⇦•من موندم و شب گریه های .... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج میثم‌مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── در میزنن زهرا نرو این بار من میرم با هر صدای در زدن، صدبار میمیرم هر شب سراغ حال و روز بی قرارت رو از خون رو دیوار می‌گیرم من موندم و شب‌گریه های بی صدا! زهرا! جز تو ندارم توی این شهر آشنا زهرا! اما تو هم چن روزیه کم صحبتی با من من حیدرم؛ با من چرا زهرا؟ «حرفی بزن دورت بگردم، چیزی بگو دردت به جونم از دست من رفتی عزیزم، دلتنگتم ای مهربونم» از چادرت باید بفهمم حال و روزت رو؟ همراز تو آیا نباید مرتضی باشه؟ ای آسمون من! تو، هم شب گریه کن هم روز کی گفته اشکت بی صدا باشه؟ وقتی که حرف رفتن تو میشه میمیرم دنیای من چیزی به جز لبخند زهرا نیست همسایه ها دیروز توی کوچه می‌گفتن این فاطمه عمرش به دنیا نیست... «حرفی بزن دورت بگردم، چیزی بگو دردت به جونم از دست من رفتی عزیزم، دلتنگتم ای مهربونم» : امیر رضا یزدانی پرداز: اکبر شیخی ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
AudioCutter_Shab1Fatemieh2-1397[03](1).mp3
4.51M
|⇦• من موندم و.... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج میثم مطیعی
. |⇦•ایستادم به نوکِ.... حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی محمد قاضوی ●━━━━━━─────── *نمیدونم دلِتو میخواهی مدینه ببری؟ امام حسن مجتبی علیه السلام همه جا سکوت میکرد اما توو مجلس معاویه، دیدند هر کسی یه حرفی میزنه، حضرت جوابی نمیداد، اما تا مُغیره اومد حرف بزنه، حضرت فرمود: تو دیگه ساکت باش، تو همونی هستی که آنقدر با تازیانه روی دستهای مادرم زدی، ... یاالله ...* *حضرت آقای صدیقی میگفت :رفتم خداحافظی کنم با علّامه حسن زاده عاملی، گفتم آقا دارم میرم مدینه، اومدم خداحافظی کنم ... گفت حالا که داری میری مدینه، بشین برات یه روضه بخونم، من تعجب کردم، تا حالا ندیده بودم یه علّامه مثل ایشون واسه من روضه بخونه، گفتم آقا چه سعادتی، شما واسه من روضه بخونید ... گفت اما به این شرط که اگه رفتی مدینه، قبرستان بقیع، سرِ مزار غریب مدینه، سلام مارو هم برسونید، ... آقاجان حتما این کار رو میکنم ... من اینو از خود آقای صدیقی شنیدم، از زبان یه علّامه داره روضه میخونه : گفت وقتی بی بی دوعالم حضرت زهرا شهید شد، دیدند امام مجتبی خیلی بی تابی میکنه، سلمان آمد صدا زد: حسن جان شما داداش بزرگتری، باید برادرت رو آروم کنی، زینب رو آروم کنی، اما تو خودت چرا اینقده بی تابی میکنی ؟ فرمود : سلمان، اون چیزی که من دیدم، نه بابام دید، نه داداشم حسین دید، نه خواهرم زینب دید ... تعجب کردم، تو چی دیدی که اینقدر بی تابی میکنی ... الان هم بینِ خانم های با حیا همین رسم هست، اگر خانم خونه، دختر خونه، بخواد از خونه بِره بیرون، حتی اگه یه پسرِ کوچولو هم داشته باشه، با خودش می بره، میگه یه مرد باهام باشه، ... سلمان! وقتی دومی جلوی مادرم رو گرفت، ... به خدا قسم بعضی روضه هارو آدم باید جار بزنه، ... یا امام زمان عج، منو ببخش :* مَردکِ پست که عمری نمک حیدر خورد نعره زد بر سرِ مادربه غرورم برخورد ایستادم به نوکِ پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد :محمدبنواری ✍ ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
4. محمد قاضوی.mp3
5.46M
|⇦• ایستادم به نوکِ.... سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس کربلایی محمد قاضوی ●━━━━━━─────── فاطمه نگاهی به علی انداخت و فرمود: |نَفسی لِنَفسِکَ الوِقاء| فدایت شوم.. جانم سپر جان توست علی ...! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
. یداحي الباب اْلْضلع مکسور وداعاً یا علي، مأجور * علي من غسّل الزهره ابگلب مکسور هاللیله من شاهد ضلع مکسور غده ایون عاف تغسیله جلس ینحب علی الزهره وْ جبرائیل ایتچّیله سمع صوت الزچیه ایون وداعاً یا ابوالعیله یبوالأیتام. الجفن مسطور وداعاً یا علي، مأجور * وداعاً یا سکون الروح اودعک والضلع دامي واسولفلک یحیدر عن جنین المات جدامي طحت عالعتبه والمحسن کأنّه ایقبّل اجدامي واحس ابگلبه من ینبض ینادیني متت ضامي یِذکرني. ابعطش عاشور وداعاً یا. علي مأجور * علی الباب انطبع دمي و ترمّد وَي لهیب النار ضلع صدري انکسر ضامي و صرخت ابگوه یا المختار شفت من دم ضلع صدري توضّه اتطهر البسمار بقت حسره ابجمر گلبي اندبنّک یحامي الجار و أنادیک ابگلب مقهور وداعاً یا علي مأجور * طحت و بطیحتي المجرم عصرني بحین زع الباب و آنه الّي همني مو ضلعي المهم لا یوگع الجلباب سطرني ابچف قساوه وحیل اصیح ابهم صرت یا یاب ضحک شفته اعلی وناتي و اصد دمع الحسن سچاب یصدلي و گلبه دمّه یفور وداعاً یا. علي مأجور * اون و ادموعي تتراکع علی خدودي ابدموم العین و زینب تجرع العبره و یمسح دمعي صبع حسین لچن من یمسح ادموع العقیله ابواحد و ستین مِنِ الهجره ابرمال الطف لا ناصر و لا هو مْعین و أخوها ابلا ذنب منحور وداعاً یا علي مأجور * من هو الی یمسح ادموع العقیله و هْیه مسبیه تمشي امکبّله و تنعي و مْن الحیره محنیّه رئوس امگطعه و ایْدي و جثث عالغبره مرمیه زینب من عگب عباس و عگب حسین منسیّه أسیره و بالبلاد اتدور وداعاً یا علي مأجور * خادم خدمةالحسین ع .👇
. بند اول : تو صاحب سنت پیغمبری تو وارث شجاعت حیدری مرهم زخم سینه ی مادری یا حجت بن الحسن العسکری به درد فاطمه بده خاتمه لعن علی عدوک فاطمه بند دوم: بیا و از نام علی دم بزن بیا رو بام کعبه پرچم بزن بیا بساط ظلمو بر هم بزن به دومی سیلی محکم بزن روی لب تو باشه این زمزمه لعن علی عدوک فاطمه بند سوم: میرسی و به پا قیامت کنی بر دل عاشقا حکومت کنی شبیه مرتضی قضاوت کنی با پرچم حسین رجعت کنی کنار تو ماه بنی هاشمه لعن علی عدوک فاطمه بند چهارم: تو معنی صلاتی و صیامی وارث ذوالفقار در نیامی منتقم و صاحب انتقامی چشم انتظار لحظه ی قیامی برا فرج همین دعا لازمه لعن علی عدوک فاطمه بند پنجم: فریضه ای که بر همه واجبه دعا برای حضرت صاحبه لعنت به هر خلیفه که غاصبه حق علی بن ابیطالبه شیعه نداره از کسی واهمه لعن علی عدوک فاطمه .
💫🌟✨💫 پیامبراکرم(ص): خداوند نور پنج تن را از نور عظمتش آفريد، و آسمان و زمين را از نور پيامبر اكرم(ص) و عرش و كرسى را از نور على (ع) و لوح و قلم را از نور حسن(ع) و حورالعين را از نور حسين(ع) آفريد. مشرق و مغرب عالم درظلمت و تاريكى بود. فرشتگان از اين ظلمت به خدا شكايت كردند و خدا را به اين انوار قسم دادند كه ظلمت را بردارد. اين بود كه خداوند روح و نور (س) را آفريد، و مشرق و مغرب آفرينش روشن شد.... 💐🌹 2- بحارالانوار، ج 40، ص 43.
‍ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم مداح:👌😭 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• اَلسَّلامُ‏ عَلَیکِ اَیتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَه،اَلسَّلامُ‏ عَلَیکِ اَیتُهَا الْحَوْرآءُ الْأِنْسِیه،اَلسَّلامُ عَلَیکِ اَیتُهَا الْفاضِلَةُ الزَّکیه..." تو زهرایی، تو زهرایِ پیمبر پروری، زهرا رسول الله را هم  مادری، هم دختری،زهرا  نبی را پاره ی تن، روحِ مابینِ دو پهلویی  امیرالمومنین را، رُکن و کُفو و همسری،زهرا  گهی گویم امیرالمؤمنین برتر بود از تو  گهی بینم تو از او در جلالت برتری،زهرا تو والفجری،تو والشمسی، تو والعصری، تو واللیلی، تو نوری، هل اتایی،و الضحایی، کوثری،زهرا کجایِ قرآن رو نگاه کنیم اسمی از تو نباشه...حالا می فهمی چه کسی رو از علی گرفتن؟ که چند روز دیگه وقتی سنگِ لحد رو گذاشت،دستاش رو زد به هم،یعنی علی همه دار و ندارت زیرِ خاک رفت...چه کسی رو از علی جدا کردن؟... تو از مریم، تو از هاجر، تو از حوا، تو از سارا  نه، تو از انبیا، جز احمدِ مُرسل سَری،زهرا  امیدِ رحمة للعالمین، محبوبه ی داور  پناه انبیا در گیر و دارِ محشری، زهرا  روز قیامت رو یه پرده رو کنار بزنم،بی بی واردِ محشر میشه،الله اکبر،قیامتِ اصلی وقتی است که فاطمه وارد میشه،وقتی منادی میگه: "غُضُّوا اَبْصَارَکُمْ "  سرهارو بندازید پایین،چشم ها رو ببندید،چه خبره؟ میگن: زهرا میخواد رد بشه... این ندا می رسد از جانبِ ذاتِ الله فاطمه حاجت خود را ز خداوند بخواه منادی ندا میده:فاطمه! حرف و حاجت و خواسته ات رو مطرح کن، خدا میخواد کاری کنه همه ی قیامت قدرِ تو رو بفهمند،مقامِ تو رو ببینند،الان حاجتت رو بخواه... من خدایم، ولی امروز خدایی با توست حُکمِ آغاز ز تو، حُکمِ نهایی با توست تو بگو تا همگان را به حُسِینت‌ بخشم تو بخواه تا همه را بر حَسَنینت بخشم در کنارِ پدر و شوهر و مام و پسرت تو روی سوی جنان،خلق به دنبال سرت همه در وحشت میزانند و حسابند و کتاب همه گویند که یا فاطمه ما را دریاب بس که از چادر خاکیت کَرَم می بارد قاتلت هم به تو امید شفاعت دارد به شرارِ جگر و ناله و سوزت سوگند به مناجاتِ شب و گریه ی روزت سوگند که به آن جانیِّ قَدار، محبت نکنی قاتلت را به صفِ حشر شفاعت نکنی ظلم و جور و ستمِ بی عددش یادت هست جایِ دست و ضرباتِ لگدش یادت هست یاد داری که چگونه پسرت می لرزید نَفَسِ شوهر خونین جگرت می لرزید خاطرت هست که سوزاند دلِ مولا را خاطرت هست که می گفت بزن زهرا را مدینه کار گره خورد،ورق داشت بر میگشت،همه چی داشت عوض میشد،یه مرتبه نانجیب دید اینجوریِ،سریع گفت: بزن قنفذ...بزن زهرا رو...کربلا هم یه جایی دیدن کار گره خورد...جنگ داره عوض میشه،شمشیرهارو انداختن،ورق داره بر میگرده،نانجیب گفت: بزن حرمله...مدینه با غلاف زدن...کربلا با سه شعبه زدن...ای خدا! به اون لحظه ای که...امام باقر فرمود: ضربه های غلاف، مادرِ ما فاطمه رو به شهادت رسوند...به اون لحظه...خدایا! فرجِ امام زمانِ ما برسان...