4_5963291653585245129.mp3
4.6M
❣﷽❣
🥀 #سینه_زنی_حضرت_زهرا_س #واحد
🥀 #آقای_سلحشور
آرزومه ای خدا پرواز از این خونه کنم
قبل رفتن گیسوی زینبمو شونه کنم
🥀می روم از این دنیا، می شود علی تنها
من می گم رفتنی ام زینب می گه بازم بمون
ای پرستو بمونو، بازم برای من بخون
آسمونم ندیده بار گران غم من
تو خونه رو میگیره از روی من محرم من
🥀کرده ای خدا پیرم یاس زمین گیرم
دل و دلدار من بهترین یار من مرو زهرا
🥀مرو زهرا ۳
ای به نزدت بر سر پا مصطفی
خیز از جا تا نیفتادم ز پا
🥀مرو زهرا ۳
قافله قافله با غربت و غم همراهیم
صبح اشکیم سحر زجه و مغرب آهیم
ما جگر سوخته ی شعله ای از تاریخیم
دردمندانه ترین واقعه ی جانکاهیم
در قیامت همگی منتظر زهراییم
طفل اشکیم که با مادرمان همراهیم
او دعا کرد که ما شیعه ی مولا باشیم
از دم مادر سادات حسینی هستیم
فاطمه خواست که ما عاشق ثاراللهیم
دوباره مرغ جانم هوای کربلا کرد
دل شکسته ام را به غصه مبتلا کرد
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بردلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
حسین.…
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام اللہ علیها (صلوات)🌹
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_1032791475496157247.mp3
2.91M
🏴#امام_زمان_عج
🏴#سبک_شور
🎤مداح :کربلایی جواد مقدم
ای تمام آرزویم غم تو شد آبرویم
آقا درد و دل زیاده از کجا برات بگویم
تویی اوج مهربونی ای همای آسمونی
من به دنبال تو هستم که شاید بدی نشونی
من با تو ترانه ساختم ندیده دل به تو باختم
تورو بعضی وقتا دیدم اما افسوس نشناختم
ای گل باغ و بهارم ای همه دار و ندارم
آرزومه وقت مُردن سر رو شونه هات بذارم
دیگه بسه این جدایی کِی میشه آقا بیایی
با نوای دل میخونم مهدی زهرا کجایی
عاشقی بی کس و کارم غم ندارم تورو دارم
باشه منتظر میمونم بیایی سر مزارم
تویی آرزوی زهرا شبنم وضوی زهرا
بیا آقا بسه دوری مرهم بازوی زهرا
آقاجون تو رو ندیدم فقط از چشات شنیدم
اما با این همه دوری ندیده تورو خریدم
آقاجون بذار ببینم چون که من فقط شنیدم
دیگه خسته شدم از بس عکس جمکران خریدم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
2.mp3
5.79M
هدیه به امام حسین به امام حسن به امیر المومنین. شهدای کربلا. شهدای صدر اسلام صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
من بدم درسته اما دل که دارم
شعرو سبک رضا نصابی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
به نفس. کربلایی. سجاد عینلو
4_5899787684485793332.mp3
11.31M
هدیه به امام حسن صلوات
شور یه زمینه ی رو ضه ای کوچه
امام حسن
شعر و سبک رضا نصابی
به نفس کربلایی مجید رضا یی
ای کاش
من و مادر تنها نبودیم
ای کاش
تنها تو کوچه ها نبودیم
ای کاش
مسیر ما جای دیگه بود
ای کاش
میونه نامردا نبودیم
مردم تو کوچه
وقتی رسید از راه که نامرد
مردم تو کوچه
دستش و وقتی که بلند کرد
مردم تو کوچه
سیلی به روی مادرم زد
ای وای ننه قد کمان ننه
ای وای ننه ارغوان ننه
ای کاش
دست عدو کوچک تر بود
ای کاش
قدم کمی بلند تر بود
ای کاش
صورتم توی کوچه ها
ای کاش
سپر برای مادر بود
مردم تو کوچه
مادرو نیمه جون دیدم
مردم تو کوچه
مادر و ار غوون دیدم
مردم تو کوچه
مادر و قد کمون دیدم
ای وای ننه قد کمان ننه
ای وای ننه. ار غوان ننه
ای کاش
انصاف کمی تو ی دلا بود
ای کاش
بابا علی کنار ما بود
ای کاش
تو مسیر بر گشت تا خونه
ای کاش
همراه مادرم عصا بود
ن
مردم تو کوچه
مادرو روی خاکا دیدم
مردم تو کوچه
ناسزا وقتی که شنیدم
مردم تو کوچه
مادرو تا خونه کشیدم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
ای وای ننه قد کمان ننه
ای وای ننه ارغوان ننه
|⇦•این سخن وِرد...
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱به نفس کربلائی حسین طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
سلمان میگه رفتم تو خونه دیدم امیرالمؤمنین عین یه بچه زانوی غم بغل گرفته..گفتم: آقا! برا ما بده، شما علیِ خیبر شکنی ،شما علیِ روزهای سختی بلند شو قربونت برم.. یه نگاه کرد، فرمود:سلمان! کدوم روز از این روز سختربود؟ نه خیبر، نه بدر، هیچکدوم، بخدا.. تا به در نگاه میکنم حالم بدمیشه..زندگیمخراب میشه.سلمان میگه به چه سختی امیرالمومنین رو راضی کردم ، نعلین هاشو آوردم عبا رودوشش کشیدم ..زیر بغلهاشو گرفتیم آوردیم تا رسید جلو در خونه نشست روی زمین.
چی شد آقا؟ سلمان! گفتم نمیتونم گاهی از این در رد بشم ..هی می نشست روضه می خوند...*
شرمندهام که خانه امنی نداشتم
خودم به این در میخ زده بودم
این سخن وِرد زبانها افتاد
دیدی آخر علی از پا افتاد
*این روزها چقدر درد دل میکردن..هفتاد و پنج روز، تو بستر از این پهلو به اون پهلو شد.. اگه مریض زیاد تو بستربمونه از این پهلو به اون پهلو شدنش براش سخت میشه ..هی آقا میومد میگفت: فاطمه جان! خُب بگو چی شده عزیزم؟خوب شدی خانومم؟...*
دنیا تو رو میگیره مگه نه
بری علی میمیره مگه نه
*اگه به امیرالمؤمنینِ کنندهٔ خیبر بگن ،آقا علی ! یه آرزو بود به دلت بمونه؟ علی فقط یه حرف میزنه...*
به جای دستهایم، کاش میبستند چَشمم را
نمیدیدم شده نقش زمین تنها طرفدارم#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1401091615.mp3
5.32M
|⇦این سخن وِرد...
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس کربلایی حسین طاهری✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
رو بدن زهرا
عبا کشیدم من
فاطمه از حال رفت
دیر رسیدم من ...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•مبر ز خانه ی حیدر...
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس حاج عباس حیدرزاده •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مَبر ز خانه یِ حیدر صدای گرمت را
علی بگو شنوم آن نوای گرمت را
ز چشم من، مَبری خنده های گرمت را
بخوان دوباره نماز و دعای گرمت را
قیام نیمه شبانت عجب تماشائیست
در آسمان، زِ قنوت تو شور و غوغائیست
بتاب در دلِ شبهای تارِ من زهرا
بمان برای همیشه کنار من زهرا
ببین به حالِ دل بیقرار من زهرا
اَنیسِ بیکَسی ام غمگسارِ من زهرا
به پای سفره یِ خالی زِ « نانِ » من ماندی
در اوجِ غُصّه و غم همزبان من ماندی
*یه روز امیرالمومنین آمد توو خانه، گفت : فاطمه جان، آیا غذایی هست من چیزی بخورم ؟ حضرت عرضه داشت یا علی، سه روزه توو خانه غذا نداریم، ... فاطمه جان چرا به علی نگفتی ؟ عرضه داشت یا علی ، گفتم اگه بگم، شاید نتونی غذا تهیه کنی ، خجالت بکشی ...*
*امشب میخوام این چند بیت روضه رو از زبان امیرالمومنین برات بگم...*
از آن زمانکه دو دستت زِ کار افتاده
تمام خانه ی من از مِدار افتاده ؟
* الهی هر کسی توو خونه مریض میشه، مادر مریض نشه ، مخصوصا مادری که بچه ی خُردسال داره ، هرکسی توو خونه بیمار بشه ، مادر پرستاری میکنه ، اما اگر مادر بیمار بشه ، همه هم پرستار بشن ، باز هم کُمیتِ خانه لَنگه ، ... فدای اون بچه هایی که چند روزه مادرشون دیگه نمیتونه از بستر بلند بشه، دورِ مادر میگردند ... *
حسن ز داغِ رُخت بیقرار افتاده
غریب و خسته کنار تو ، زار افتاده
فاطمه جان...!
مگو که می روم و می سپارمت به خدا
که تا به روز ابد دوست دارمت، به خدا
*امشب نباید کسی آروم باشه ، کسی نباید ساکت باشه ، امشب شب بی مادریِ همَمونه ، امشب باید زیر لب بگی : مادر ، مادر ، مادر ... *
مرا دوباره صدا کن اباالحسن، زهرا
سخن زِ درد جدایی مزن به من،زهرا
( نگو علی خداحافظ )
مگو که دخترِ توآورَد کفن « زهرا »
*یا فاطمه ... الهی اگه دختری بی مادر میشه ، دختر پنج ساله نباشه ، دختر چهار پنج ساله ، تازه نیاز به مادر داره ، دلش میخواد مادر بغلش بگیره ، مادر موهاشو شانه بزنه ... *
مگو که دخترِ تو آورَد کفن زهرا
به پیشِ چشمِ غریبم نفَس نزن زهرا
#شاعر:مجتبی روشن روان#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
2. مبر ز خانه.mp3
7.44M
|⇦• مبر زخانه ی حیدر...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس حاج عباس حیدر زاده✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
#مقام_عرشی_حضرت_زهرا "س"
✨ زیرکترین فرزندان حضرت زهرا "س"، شبیهترین فرزندان به ایشان هستند!
برای هر پدر و مادری، عزیزترین فرزندان؛ دغدغهمندترینشان در رفع اولویتها و نیازهای خانواده است!
برای سبقت گرفتن از بقیهی فرزندان، و نزدیکتر شدن به وجود مادر :
✦ اولین قدم، یکسان سازی دغدغهها و اولویتهای ما با ایشان است!
#استاد_شجاعی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•امان از تازیانه...
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حاج عباس حیدر زاده •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امان از تازیانه
امان از دستِ سنگین
* آنچنان زد که گوشواره رو زمین افتاد، آنچنان زد که گوشواره شکست، اینو تاریخ نوشته، گوشواره شکست، اینجا جان روضه است ، آنچنان دست سنگین بود که گوشواره شکست، حالا ببین این دست باصورت چه کرد ؟ نوشته اند چشم زهرا کبود شد، آی مادر مادر مادر ... دیگه دستمال به سرش می بست،"مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ، ناحِلَةَ الْجِسْمِ"... ای کاش درداشو به کسی میگفت، ای کاش میگفت، علی سرم دردم میکنه ... ای کاش میگفت، علی بازوم وَرم داره ... درداشو به هیچ کسی نگفت ، میدونی کجا امیرالمومنین متوجه شد ؟ وقتی داشت بدن رو غسل میداد، وقتی دستش رسید به وَرمِ بازو، سرشو روی دیوار گذاشت، هی صدا میزد فاطمه، فاطمه، فاطمه ...
در و دیوارِ خونین تو و این رویِ رنگین
امان از تازیانه امان از دستِ سنگین#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
6. روضه بین نوحه.mp3
3.7M
|⇦• امان از تازیانه...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس حاج عباس حیدر زاده✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
#یا_صدیقه_الشهیده🥀
جنس عزای فـاطمیِّه جنس دیگریست
قلبی که فاطمی شده وَالله حیدریست
سـینه زن مـدینه ی غـم های مـادرم
الگوی ناب سینه زدن یابن العسکریست
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•ای بال وپر شکسته....
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حجت الاسلام سید محمد حسین تقوی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم....
*چه شبیه امشب برای امیرالمومنین و بچه هاش...امشب آدم می مونه از حال بچه ها بگه....از حال امیرالمومنین بگه...اگه یکی از زینب کبری بپرسه مادرتون مریضی خاصی داشت از این دنیا رفت؟سنی داشت از این دنیا رفت؟می فرمایند:نه به خدا...هجده سال بیشتر نداشت...مریضی خاصی هم نگرفت...اما این روزا هر چی نفس می کشید خون از سینه اش جاری می شد....
غربت وتنهایی یعنی این آدم تو شیش، هفت سالگی مادر از دست بده...دنبال اون آخرین خاطره، آخرین باهم بودنه ..مثل امام حسن و امام حسین که آخرین خاطره شون این باشه که مادر با بدن خونین ، وسط کوچه افتاد...مگه دیگه از یاد میره....*
*حرفهای آخرِ مولا با حبیبه اش فاطمه زهرا سلام الله علیها...*
ای بال و پر شکسته! مرا بال و پر مَبند
بردار بارم از دل و بارِ سفر مَبند
پای فراق را تو در این خانه وا مکن
دستی که بسته بود، تو بار دگر مَبند
ای قبله ی علی! ز چه رو، رو به قبله ای؟
راه امید را به منِ، محتضر مبند
*خانم جان! اگر این جور مجروح بری،من یه عمر با شرمندگی چه کنم؟!جواب بابات رسول الله رو چی بدم....؟
هی تو حیاط خانه علی قدم میزد ...دست روی دست میزد...سرش رو پایین می انداخت...*
این غم کجا بَرم که تو را مَردها زدند
شرمنده ام که خانهٔ امنی نداشتم
*قرار ما این نبود فاطمهجان منو ببخش.*
یه خونه می سازم، دوباره برا تو
که شاید ببینم بازم خنده هاتو
یه خونه می سازم که توش غم نباشه
یه خونه که قدّت دیگه خم نباشه
یه خونه که تو اون برا غصه جا نیست
یه خونه که روی درش، جای پا نیست
یه خونه می سازم درش گُر نگیره
که آتیشِ هیزم به چادر نگیره
ببین زندگیمو سوزوندن یه روزه
علی مُرده باشه که سینه ات بسوزه
بسوزه همونی که هیزم آورده
الهی بمیرم به پهلوت چی خورده
تو اون دود و شعله چه زجری کشیدی
از امروز تو دیگه یه مادر شهیدی
یه خونه می سازم برات ای بهارم
همون موقع از در میخ و در میارم
بمون تا بسازم بازم زندگیمو
یه خونه می سازم برات ای بهارم
علی رو حلال کن، واسه زخم بازو
علی رو حلال کن، واسه درد پهلو
علی رو حلال کن واسه دست بسته اش
نتونست که برداره اون در رو از روت
*حالا فاطمه چی میگه...علی جانم !*
دیگر کنار بستر من دیده تر نکن
*هی نشین کنار بستر فاطمه اشک بریز.من همه زندگیمو دادم تو گریه نکنی...سرت رو بالا بگیر...درسته من خواب ندارم شبا...یه طرف بازوم یه طرف پهلوم ...اما اگر پاش بیفته اون دستمم میدم تو گریه نکن علی جان...*
دیگر کنار بستر من دیده تَر مکن
درد دلِ غریب مرا بیشتر مکن
وقتی که من به روی تو در باز می کنم
این قدر بر زمین زِ خجالت نظر مکن
هنگام غسل دادن و دفنم فقط علی
یک تن ز دشمنانِ خودت را خبر مکن
در کوچه ها مغیره به تو خنده می کند
از کوچه ای که می گذرد او، گذر مکن
با زینبم وصیت من شد که بعد از این
از کوچه های تنگ مدینه گذر مکن
کجا بودی شام؟!
زینب و یه مشت حرامی.
زینب و سنگای شامی
تو بازار برده ها آوردن و
شامیا خندیدن و رقصیدن و رفتن
حسین....#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
روضه خانگی - حضرت زهرا(س) - 1373.mp3
11.33M
|⇦• ای بال وپر شکسته...
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه به نفس حجت الاسلام سید محمد حسین تقوی✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حضرت زهرا سلامالله علیها، کاملترین الگوست برای یک زندگی موفق که نتیجهی آن، تکامل باطن انسانی ماست!
الگویی برای همه..نه فقط بانوان ❌
#استاد_شجاعی
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مرثیه جانسوزحضرت زهرا_س(شاهمندی)(1)_۲۰۲۳_۱۲_۱۴_۰۰_۰۳_۲۵_۳۷۶.mp3
19.21M
#توسل_مرثیه_حضرت_زهرا_س
📼 پیشنهاد دانلود
✅ امشب بخوانم روضه هایی که شنیدید (مرثیه و روضه)
✅ الا ای چاه یارم را گرفتند(شعر پایانی)
محفل دارالولایه_اصفهان
۱۳ آذر ۱۴۰۲_منزل برادر یوسفیان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
3.mp3
1.55M
🥀▪️#روضه #مادرفراق ازدست دادن #مادر
▪️▪️▪️✨▪️▪️▪️✨
دیگه مادر دوا درمون نمی خواد وقت رفتن دیگه مهمون نمی خواد کسی نیستش به مادر سر بزنه این شکسته پر می خواد پر بزنه جوجه هاشو توی آغوش می گیره این کبوتر دم مرگ میمیره دخترم رسم زمونه همینه نذاری شکستنتو ببینه بعد من مادر این خونه تویی شمع این سه چار تا پروانه تویی جلوی چشم بابا گریه نکن پیش چشم بچه ها گریه نکن
امروز زینب آروم نداشت مادرم شب تاسحر گریه میکرد واسه غربت پدرگریه میکرد.یه ساروق بسته جلو زینب گذاشت ماداینا چیه؟توی بقچه دخترم واکن اینا حنوط بهشتیه چندتا بوده یه ذره اش برامادرم خرج شد یه ذره اش برا بابام خرج شد امشب بابات یه ذره ازاینارو میخواد،این خانواده استثنایی ان معمولامادرازدنیامیره تایه چندوقتی نمیزارن بچه بفهمه اما زینب عالمه ی بی معلم وقتی میدونه چرازهرانگه یه ذره هم میمونه برا بابا،اون آخرش هم برا برادرت حسن ،اول خوشحال شدزینب گفت الحمدلله نیستم داغ حسینو ببینم ،دید یه ساروق بسته ی دیگه گذاشت دخترم کاراین پیراهن تموم شد؛به زحمت نخ ریسی کردم به زحمت ریسندگی کردم ،من مادرم خلقتم قدوبالای حسینمو میدونم کربلا چقدره اینو براحسین نگهدار،گفت مادرپس چرابراحسین حنوط نزاشتی گریه کردباگریه اش زینب ناله زد دخترم حسینم باهمه فرق میکنه دخترم غسل حسین یه جوردیگه ست کفن حسین جوردیگست حسینم غسل وکفن نداره
آی امان...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
3. در آغاز جوانی.mp3
2.74M
#زمزمه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
در آغازِ جوانی
شدی قامت کمانی
زده بر پیکرِ تو
فلک ، رنگِ خزانی
#ملودی_دوم
بمیرم برایت که پژمردی
تو در بینِ کوچه زمین خوردی
#بند_دوم
در و دیوارِ خونین
تو و این رویِ رنگین
امان از تازیانه
امان از دست سنگین
#ملودی_دوم
کبودی شده قسمت رویت
شکسته شد از کینه پهلویت
#بند_سوم :#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
امان از داغ مادر
امان از آهِ مضطر
امان از کوچه ها و
طناب و دستِ حیدر
#ملودی_دوم
امان از هجوم عدویِ پست
زده تازیانه به رویِ دست
( مرو مادر ، مرو مادر ..) تکرار
#هیئت_ثارالله_قم
۴ دی ماه ۱۴۰۱
2. کرامت خشتی از.mp3
7.47M
#مدح_حضرت_زهرا
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
کِرامت ، خشتی از
قصر بلندت ...
#هیئت_ثارالله_قم
۴ دی ماه ۱۴۰۱
#مدح_حضرت_زهرا
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#بی_بی_جانم
کِرامت ، خشتی از
قصر بلندت
سخاوت تا قیامت مُستمندت
#فاطمه_جان
امامان آبرومندِ جلالت
امیرِمؤمنان مَحوِ کلامت
پیمبر (ص) عاشقِ راز و نیازت
خدا فخریّه دارد بر نمازت
تمام آفرینش ، پای بستت
پیمبر (ص) خم شد و
بوسید دستت ...
#شاعر_استاد_سازگار
اما اون دست دیگه این شبا بالا نمیآد ، اون دست دیگه نمیتونه زینبو بغل بگیره ، لذا گلایه زینب اینه ، مادر مادر مادر ...
دگر به سينه و پهلو
مرا نميگيري ؟
مگر به سينه و پهلو
چه ديدي ، اي مادر ؟
#شاعر_استاد_موید
بگم بی بی جان مگه اون روز نبودی ، بینِ درو دیوار ، مادرت زمین خورد ... مگه اون روز ندیدی مادرت صدا میزد : فِضّه بیا بیا بیا ..
صدای ناله ی او را
زِ پشتِ در شنیدم من
خدا داند که از زینب
خجالت می کشیدم من
یه نگاه میکردند می دیدند مادر روی زمین افتاده ، یه نگاه میکردند بابا بیاد کمک ؟ اما می دیدند بابارو دارند میکِشونند می برند ...کمک مادر برم ؟ یا کمک بابا کنم ؟ خیلی روز عجیبی بود ، بزار یک بیت از زبان امام حسن بخونم :
سه نفر مادر مرا
بر درِ خانه میزدند
( به خدا اگه فکرکنی مادرت حتی زمین بخوره ... ، چه حالی بهت دست میده ؟ ، تا چه برسه به اینکه ببینی کسی داره مادرت رو میزنه ... ؟ )
سه نفر مادر مرا
بر درِ خانه میزدند
خواهرانم نفَس نفَس
چه غریبانه میزدند
#شاعر_استاد_سازگار
مُغیره میزد ، قُنفذ میزد ، اما یه کسی که تا حالا اسم نحسش رو کمتر شنیدی ، اون هم میزد ... او بدتر از همه میزد ... « خالدِ بنِ ولید » ، تاریخ نوشته ، یه تازیانه به سرِ حضرت زد ، ... دیگه مادرتون سردرد میکرد ، « مُعَصَّبَةَ الرَّأْس » دستمال به سرش می بست ، مادرمادر مادر ... نفسم حبس شد به دل ... اصلا یادش می افتی میخواهی داد بزنی ... تازیانه به سرِ مادر خورد ، لذا از اون روز دیگه سردرد میکرد ، سرش رو با دستمال می بست « مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ، ناحِلَةَ الْجِسْمِ ، باكِيَةَ الْعَيْن ... »
نفسم حبس شد به دل
اشک چشمم ستاره شد
مادرم را که میزدند
جگرم پاره پاره شد ...
#شاعر_استاد_سازگار
لذا به عبدالزهرا فرمود : عبدالزهرا چرا روضه مارو نمیخونی ؟ عرض کرد آقا من همش روضه شمارو میخونم ، حضرت فرمود : نه روضه مارو نمیخونی ، گفت آقا روضه شما کدومه که من نمیخونم ، فرمود : روضه ما اون روزی بود که مادرمون رو جلوی چشمِمون زدند ...
در کودکی لرزاند به هم
پیکرِ مارا ، پیکرِ مارا
در پیشِ چشم ما زدند
مادر مارا ، مادر مارا
مدینه جلو چشم دختر ، مادر رو میزدند ، جلو چشم پسر، مادر رو میزدند ، ... توو مجلس یزید هم جلو چشم دختر ، یزید با چوب میزد به لب و دندانِ حسین ... هان اگه ناله داری ، این ناله ات رو حبس نکن ، چون خیلی سخت بود این صحنه ، اونقدر سخت بود ، زینب گریبان پاره کرد ، یه روایتی دیدم ، اگه حقشو ادا میکنی بگم ؟ نوشتند یزید آنقدر با چوب محکم میزد ، دندان های ثنایای ابی عبدالله شکست ... ؟؟؟ حسییین ...
#هیئت_ثارالله_قم
۴ دی ماه ۱۴۰۱#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#متن_روضه و توسل جانسوز، حضرت زهرا سلام الله علیها
⚫️ #فاطمیه
بنفس ...حاج حیدر خمسه
************
خمیده تر شده ای،بس که درد بسیار است
مرو،بمان که امامت غریب و بی یار است
(بخدا جون میدیم الان،گفت فاطمه جان)
دوباره دور و بر خانه،دیدمش امروز (بس نیست زدی؟!)
هنوز قنفذ کافر،به فکر آزار است
چیه؟!به این اسمها حساسید؟امام حسن هم حساس بود،مغیره رو می دید راهشو عوض میکرد،آقا چی شد ؟!میگفت این مادر مارو زده ... این به مادر ما جسارت کرده"
دوباره دور و بر خانه،دیدمش امروز
هنوز قنفذ کافر،به فکر آزار است
بچه سیدا،حلال کنید،نشه من فردای قیامت جواب شمارو ندم،یقه منو نگیرید ... فاطمیه هست دارم میخونم ... بیراه نمیگم ...
گفت فاطمه،یادته ...
میان کوچه تو را پیش من کتک میزد
یکی نگفت نزن ! فاطمه عزادار است
یازهرا ...
*بچه هایی که هنوز چشماشون نباریده،طوری نیست،همین که به خودت میزنی،گریه کن،برات مینویسند گریه کردی ... همین که داری به خودت میگی توروخدا،آبروم داره میره،من حاضرم اشکامو با تو عوض کنم،مال تو بیشتر می ارزه،تو داری زور میزنی اشک بیاد ... این یدونه رو میگم برا اونائی که هنوز دلشون نرمِ روضه نشده*
فاطمه جان...
سه چار مرتبه امروز بر زمین خوردی (نه یکبار،نه دوبار)
عزیزِ جانِ علی،چشم تو مگر تار است!؟
اینو میخونم برای حاجت دارا ... به خدا کمتر از سگم در خونه ی اهلبیت،من اگه آبرو دارم با شما آبرو دارم،رفقا کاش میشد بشینیم بنویسیم امضا کنیم ... قیامت همدیگرو تنها نذاریم ... من صدای گرفتمو میذارم وسط،تو هم این اومدنات رو بذار،بالاخره یه چیزی میشه ... بالاخره یه خیری به ماها میرسه،اینو بگم و روضه بخونم ...
صدا زد فاطمه جان ...
ز حال رفته حسن،در حیاط افتاده
هنوز لکه ی خونت به روی دیوار است (تند تند بگم دیگه)
دلیل لاغری ات را چه زود فهمیدم
بدون شک همه اش ، کار نیش مسمار است
یا زهرا ...
به کم روضه بگم" مثل دیروز،بچه ها اومدن دم خونه،تا وارد شدند دیدند فضه پریشونه،چیه فضه ؟! گفت هیچی . بیایید وقت غذا خوردنتونه ... فضه ! معلومه چیزی شده ! مادرم کجاست؟! یهو افتاد،دست کشید روی سرشون برید باباتونو خبر کنید ...
بچه ها بدو بدو اومدن مسجد،تا امیرالمؤمنین شنید،یه جوری از مسجد اومد بیرون ... (بگم یا نه؟!)از مسجد تا خونه راهی نیست،سه بار عبا گرفت زیر پاهاش،با صورت میخورد زمین،بلند میشد (یا الله)هی میگفت فاطمه"
میخوام گریز بزنم ...
اینجا بابا عبا زیر پاهاش گرفت،راه صاف
کربلا ...
کجا ؟! تل زینبیه" سرازیری بود" از بالای بلندی"میدونی چی گفت ؟!
مادرم آمده گودال،نچرخانیدش ...
اومدم،چادرشو بست،هی میگرفت زیر پاهاش،با صورت میخورد زمین ... پامیشد،هی میگفت حسین ...
نزن ظالم،حسین مادر نداره
حسین ...
قبل از این که خانوم از دنیا بره،دید اینا ساکت بشو نیستند،تا زینب ناله داره، گفت باید اینو آروم کنم تابقیه آروم بشن،لذا زینب رو صدا زد:
دخترم ارثیه ی غربت مادر مال تو
پرکشیدن مال من،این دو سه تاپر مال تو
دخترم ...
خطبه خوندن توی مسجد مدینه،مال من
خطبه خوندن توی کوفه مثل حیدر،مال تو
تیر خلاصمو بزنم،هرجا میخوای بری برو،هر جا بردی جلسه رو ببر"
دخترم...
خنده ی همسایه ها تو راه کوچه،مال من(بگم؟ آماده ای؟)
صدای هلهله ها ، خنده ی لشکر،مال تو
میخوای بازش کنم ؟!
خیز و از جا،آبرویم را بخر(چی شده!؟)
عمه را از بین نامحرم ببر
گفت پاشو،عمت داره میاد،مگه نمیبینی،کوفیان دارند کِل میکشن،دارن هلهله میکنن ...
حسین ...
گفت دخترم ...
بوسه ی بی رمقِ این دم آخر،مال من
بوسه های دم گودال و برادر،مال تو
زخم بستر مال من(زخم بستر مال آدم شصت هفتاد ساله س ... یه مریضی که بستر بیفته،کسی رو نداره بهش برسه بعد چند روز بدنش زخم میشه،نه یه زن هجده ساله)
زخم بستر مال من،اشکهای حیدر مال من
هزار و سیصدو پنجاه زخم برادر مال تو
قصه ی میخ در و(آروم میگم،نمیخوام خانوما بشنوند،فقط شماها بشنوید)
قصه ی میخ در وکشتن محسن مال من (یا الله)
غصه ی سه شعبه وحنجر اصغر مال تو
قتل و غارت مال تو،رخت اسارت مال تو
دیدن بزم شراب و مِی وساغر مال تو
حسیــــــن
#روضه_حضرت_زهرا
#روضه_حضرت_زینب
#فاطمیه#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
⚜️🕊 روضه و توسل جانسوز ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به نفسِ حاج میثم مطیعی_فاطمیه 96⚜️
چیزی نمانده اسماء... تا پرکشیدن من
تا گریه های حیدر... تا خنده های دشمن
*اگر میتونی براش گریه کنی بگو خدایا شکر...اگر میتونی براش بسوزی بگو:الحمدلله...اما اگه مثل من شدی بگو:چی کار کردی نمیتونم گریه کنم...امشب به چشمات التماس کن...بگو:یه عمری من به حرف تو گوش دادم امشب تو بیا به حرف من گوش بده....*
چیزی نمانده اسماء... تا پرکشیدن من
تا گریه های حیدر... تا خنده های دشمن
چیزی نمانده اسماء... تا مرتضی بسازد
تابوت عشق خود را...
*آخه میدونید که:این آخریا نمیخندید....تنها باری که دیدند میخنده اون موقعی بود که دید تابوت براش درست کردند....من بگم این حرفا رو یا نه؟!
باید یه معامله ای بکنم....بگم:یا صاحب الزمان! من به اینا کاری ندارم؛مجلس مادرته...هر جا مجلس مادر باشه،پسر دم در می ایسته....همه بهش تسلیت میگن...سرسلامتی میدن...مستمع روضه تو باش وگرنه این حرفا رو نباید زد....*
چیزی نمانده اسماء... تا پرکشیدن من
تا گریه های حیدر... تا خنده های دشمن
چیزی نمانده اسماء... تا مرتضی بسازد
تابوت عشق خود را...
تا خم کند به گریه...این دفعه میخ ها را
تا پهلویم مبادا...
(آه از غم غریبی)
*
چیزی نمانده اسماء... تا لحظهای که آن دم
آب روان بریزی... بر چهره ی کبودم
چیزی نمانده اسماء...تا مرتضی بشوید
آثار درب و دیوار
با چشم خون فشانش، خون لخته ها بگیرد
از دورِ زخمِ مسمار
(آه از غم غریبی)
*شما شنیدید کتاب صحیح بخاری مهم ترین کتاب اهل سنته...یه جمله ای داره...
"و کان لعلی من الناس وجه حیاة فاطمه"
تا فاطمه زنده بود علی در بین مردم یه آبرویی داشت...*
(آه از غم غریبی)
چیزی نمانده اسماء... تا لحظهای که آن دم
آب روان بریزی... بر چهره ی کبودم
چیزی نمانده اسماء...تا مرتضی بشوید
آثار درب و دیوار
با چشم خون فشانش، خون لخته ها بگیرد
از دورِ زخمِ مسمار
(آه از غم غریبی)
*
چیزی نمانده اسماء...تا نیمه های یک شب
یک سو حسن به گریه...یک سو حسین و زینب
*من همیشه با خودم میگم اون شبایی که بچه ها رو با هزار و یک زحمت میخوابوند امیرالمومنین؛نیمه های شب بلند میشد آروم آروم میرفت کنار قبر عزیزش.وقتی برمیگشت شاید بچه هاش بیدار بودند،همه یه گوشه ی خونه سر به دیوار گذاشتند.
شاید امام حسن وقتی بابا از کنار قبر مادر برمیگشت،امیرالمومنین میدید هِی امام حسن مشت به دیوار میزنه.چرا؟زهرا جان!...*
این کودکت چه دیده که هی زار میزند
هی دست مشت کرده به دیوار میزند
خودم دیدم که دشمن مادرم را....*
چیزی نمانده اسماء...تا نیمه های یک شب
یک سو حسن به گریه...یک سو حسین و زینب
چیزی نمانده اسماء... تا مرتضی بگیرد
تابوت من به شانه
تا شرمگین سپارد ... امانت پدر را
به دست او شبانه ...
*مثل فرداشبی وقتی میخواست بی بی رو دفن کنه،امالی طوسی،امالی شیخ مفید هر دو روایت کردند.میگه"فَلَمّا نَفَدَ یَدَهُ مِن تُرابِ القَبْر"
همچین که کار دفن تمام شد دست ها را به هم زد،خاک ها را به هم افشاند..."هاجَ بِهِ الحُزن..."غم و اندوه به قلبش هجوم آورد..." و اَرسَلَ دُموعَهُ عَلی خَدَّیه..."
علی شروع کرد باز هم های های گریه کردن.
بعد شروع کرد با پیغمبر حرف زدن؛
امیرالمومنین به پیامبر عرضه داشت:" لَقَد استُرجِعَتِ الوَدیعه..."
یا رسول الله امانت برگردونده شد.
نگفت:من امانت رو برگردوندم...شنیدید نوحه خونا میگن...جا داشت پیغمبر بگه اون دختری که من شب زفاف دست های مبارکش رو در دستان تو گذاشتم.گفتم:"یا علی! هذه ودیعةالله و ودیعة رسولِه"
علی! این دختر، امانت خدا و پیغمبره.
"فَاحفَظنی، وَاحْفَظِ الله فیها..."
علی مراقب امانتم باش.
پیغمبر که نمیگه این حرفو به علی....
ولی جا داشت اینو بگه به علی که
علی! امانت من صورتش کبود بود ؟!
حالا دست راستتو بلند کن به نشانه لبیک،ده مرتبه
"یا زهرا..."
شاعر: سیدمهدی سرخان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5958811448644734396
806.1K
.
🏴#فاطمیه
✍شاعر:محمد حسین رحیمیان
سبک جنگ و جینگ ساز میاد
جز در ِ خانه ے زهرا خبرے جایے نیست
به خدا جاے دگر این همه زیبایے نیست
مرده دل ها به خدا جز در ِ بیت الزهرا
هیچ جایے خبر از فیض مسیحایے نیست
هیچ کس جز پسران و پدر و همسر او
تا قیامت به جهان لایق آقایے نیست
زد پدر بوسه به دستش که بفهمند همه
هیچ کس همچو نبی، حضرت ِ زهرایے نیست
آے دنیا نتوانے دل حیدر ببری
آنکه دنیاش بُوَد فاطمه دنیایے نیست
یڪ تنه با همه جنگید و به اثبات رساند
حیدرے هاے جهان را غم ِ تنهایے نیست
داده است او پسر و جان و جوانے اش را
تا بدانند همه جز علے آقایے نیست
آه آن سیده که روے گرفته از کور
زدنش در وسط کوچه تماشایے نیست
بشکند دست عدو ؛ نور دو چشمان نبی
در دو چشمش اثر از قدرت بینایے نیست
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
••✾•🌿🌺🌿•✾••
شور؛ حقیقت شب قدر.mp3
1.87M
#شور
#فاطمیه
#امام_زمان علیهالسلام
#شهدا
شبای غریبی که دلم بهونهتو میگیره
هوایی میشه تا که سراغ خونهتو میگیره
روضههای تو میشه انیسم، بارونی میشه چشای خیسم
تا که سراغ حرم بینشونهتو میگیره
کیه که تو رو نشناسه، تو حقیقت شب قدری
مخفی شدی از چشا اما، تو شبای غم مثه بدری
تو حقیقت شب قدری، شب قدری
کی میگه نداری تو صحن و سرا
حرمته تو دل سینهزنا
میبری مدینه دلامونو با یه نگا
زائر توایم به نیابتِ از شهدا
«ام ابیها یا زهرا»
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
بگو به ما هم که چی شنیدن از شما شهیدا
مثه شما، تو جوونی جون دادن برای مولا
قیامتیه همیشه هر جا، برای سربندای یا زهرا
تو خاک «شلمچه» یا تو «زینبیه» و «اَلزَّهرا»
دل تو شکسته نمیشد، اگه که بودیم تو مدینه
دست علی بسته نمیشد، نمیدیدی خونهنشینه
اگه که بودیم تو مدینه، تو مدینه
بیعتمونه، بیعتی ازلی
بسته نمیشه دیگه دستِ ولی
جون همهمون فدای یه نگاه علی
مادر ما جون داده آخه تو راه علی
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
بیا مادرانه حال و روز دنیا رو نگا کن
تو بیا برای غریبا و بیکسا دعا کن
کوچههای غزّه پرِ آهه، چشای یمن دیگه به راهه
این دفعه مادر اگه میشه تو مهدیتو صدا کن
دلت آخه خیلی شکسته، داره نفسات بوی غربت
آخه مگه میشه دعاهات، نگیره شمیم اجابت
داره نفسات بوی غربت، بوی غربت
همین روزا میرسه نور نگات
تو مدینه روضه میگیره برات
سیلی میخورن پیش چشمای ما دشمنات
بهپا میشه تو مدینه دیگه صحن و سرات
شاعر و نغمهپرداز: #یوسف_رحیمی
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
سرود پایانی؛ لبیکِ یا زهرا.mp3
1.56M
#فاطمیه
#سرود_پایانی
🔸لبیکِ یا زهرا🔸
کوثرِ رسولالله! جانِ حضرت خاتم!
با قیام تو برپاست، تا قیامت این پرچم
روزی که آتشِ فتنهها برپا شد
با خروش اشکت، دین حق اِحیا شد
تا پای جان ماندی، در غربت با مولا
جان تو یا زهرا، فدای مولا شد
ندبههای تو غوغا، خطبههای تو غرّا
قامت صبرت نشکست، تو شکستی دشمن را
«لبیکِ یا زهرا، لبیکِ یا زهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جلوهگر شد آیاتت، در قیامِ روحالله
نور یک نگاه تو، شد برای ما مصباح
تا پای جان هستیم، در این راه آماده
در راهت لالهها، روی خاک افتاده
فدای حسینت، صدها یاس پرپر
همچون سلیمانی، همچون فخریزاده
از شهیدان میخوانیم، با ولایت میمانیم
تا ظهور خونخواهت، همه مردِ میدانیم
«لبیکِ یا زهرا، لبیکِ یا زهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نام تو چه جاویدان، یاد تو چه پاینده
تا همیشه میمانی، در دل جهان زنده
فریادت ای سردار، دارد عطر مولا
لِلظّالِمِ خَصما، لِلمَظلومِ عَونا
در خط مقدم، همچنان میجنگی
تو هستی در غزه، تو هستی در صنعا
وعدۀ ما ای سردار، سحرِ دیدارِ یار
در کنارت میجنگیم، تا شکستِ استکبار
«لبیکَ یا مولا، لبیکَ یا مولا»
#یوسف_رحیمی
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
زمینه نوجوان؛ بهشت زیر پای مادره.mp3
1.99M
#فاطمیه
#زمینه
🔹بهشت زیر پای مادره🔹
لبم با اسم تو معطره
چشام حالا چشمۀ کوثره
داره دلم آرزوی بهشت
بهشت زیر پای مادره
مادر، دلم میخواد ببوسم خاک زیر پاتو
مادر، دلم میخواد دوباره بشنوم دعاتو
مادر، دلم میخواد که هستیمو بدم براتو
تو تموم زندگیم، بوده سایهت رو سرم
افتخار من اینه، که تو هستی مادرم
«مادرم یا زهرا یا زهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اون روزی که از همه سختتره
امید هر کسی به مادره
اسمتو میبرم با افتخار
چادر تو پناه محشره
مادر، میشه یه رشته از چادر تو پناهم
مادر، مثه همیشه من محتاج یک نگاهم
مادر، شده نذر شما ناله و اشک و آهم
فاطمیه که میاد، غصهداره دل من
روضه خون میشه چشام، بیقراره دل من
«مادرم یا زهرا یا زهرا»
📝 #یوسف_رحیمی
#حضرت_زهرا#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها