eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
373 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊﷽🕊 💔 💔 3 ✨اول به مدینه مصطفی را صلوات ✨دوّم به شه نجف سلامی بکنیم ✨رُخسار علی شیر خدا را صلوات ✨زهرا که ندانیم کجا تربت اوست ✨یاد آور بهترین نسا را صلوات ✨از ما همه بر امام مسموم سلام ✨مظلوم امام مجتبی را صلوات ✨مظلوم دگر امام در خون خفته ✨افتاده به خاک کربلا را صلوات (دعای فرج) این دل همـاره دارد حال و هوای زینب امروز دلم گرفته از غصه های زینب از بین آتــــــش و دود آید صدای زینب 🍂منــــــم گـدای زینب 🍂جانم فدای زینب3 از کربلا به کوفه از شهر کوفه تا شام  بگذشت تـــــــازیانه پا جای پای زینب 🍂جــانم فدای زینب من خاک پای زینب منم گـــــــدای زینب 🍂جانم فدای زینب پیــــــــراهن حسینش از او جدا مسازید این تحفه یــــادگاری مانده برای زینب 🍂 جانم فــدای زینب.. ⬅️قربون غصه‌های دلت برم بی‌بی جان. وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد،جبرئیل نازل شد،، یا رسول اسمش رو زینب بزار.. یه وقت پیغمیر دید جبرئیل داره گریه میکنه. صدا زد جیرئیل چرا داری گریه میکنی.. صدا زد یا رسول الله برا مصیبت های دل زینب گریه میکنم.. آخه از آغاز زندگیش تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه.. هر روضه ای رو بخونی نام بی‌بی زینب میاد.. ⬅️بعد رحلت پیغمبر،، کنار بستر مادر زینبه.. داغ مادر میبینه..کنار بستر بابا زینبه..داغ بابا میبینه.. کنار بستر داداش حسن، زینبه.. پاره های جگر برادر حسنُ میبینه.. توو گودی قتلگاه زینبه.. علقمه زینبه.. اسیری زینبه.. خرابه شام زینبه.. 🖤(آخ میون همه دلها امان از دل زینب2)2 ⬅️ من بمیرم برای خانمی که4 سال بیشتر نداشت داغ مادر دید. اسما میگه، دیدم خانم فاطمه زهرا زینبُ صدا زد.. فرمود زینبم مادر.. مادر برات وصیتی دارم . کجای عالم دیدی یه مادر 18ساله،، به دختر 4 ساله وصیت کنه زینب جان. روزی میاد روز عاشورا.. مادر من نیستم کربلا، برا حسینم مادری کنم.. روز عاشورا وقتی اومد کهنه پیراهن طلب کرد.. زینیم،،عوض من زیر گلوی حسینمو ببوس.. (دشتی) 🖤(آخ میون همه دلها امون از دل زینب3) ⬅️روضه برات بخونمو التماس دعا هنده اومد پیش یزید گفت من نذر دارم نون و خرما صدقه بدم، باید ببرم به اسرا بدم. یزید میدونست اسرا کیا هستند،، گفت اگه میخوای بری باشه اما خودتو زینت کن.. تاج بزار.. رو تخت سربازا ببرنت. خودش رو زینت کرد سربازا رو تخت بردنش. همچنین که رسید بچه‌های حسین دارند می‌بینند دیدن یه زنی وارد شد شروع کرد به نان و خرما دادن.. این بچه ها هم تشنه.گرسنه. ⚫️ یه وقت سکینه دوید بچه‌ها عمه ام زینب میگه صدقه بر ما حرامه.. نان و خرماها رو از دهن بچه ها کشید بیرون زن یزید گفت.. تا اونجا که من میدونم صدقه فقط بر اولاد پیغمبر حرامه.. کی این حرفُ میزنه.. یه نگاه کرد دید یه خانم قد خمیده کنج خرابه است.. اومد کنار بی‌بی زینب نشست.. 🔘گفت خانم جان مگه شما کی هستید.. این دختر خانم میگه صدقه بر ما حرامه... بی‌بی یه نگا به هنده کرد، خانم اول بگو ببینم نذرت چیه؟؟ ⏪گفت من مریض بودم،، کسی به مادرم گفت اگه میخوای دخترت شفا بگیره،، برو تو کوچه های بنی هاشم،،خونه علی و فاطمه،، یه دختر داره زینبه،، یه پسر داره حسینه،، یه پسر داره حسنه،، بگو حسین براش دعا کنه.. خانم جان حسین برام دعا کرد.. خدا شفام داد،، مادرم منو گذاشت اونجا، کنیز خونه زینب شدم. اما یه مدتیه من از خانمم دور شدم.. ازدواج کردم از خانم دورم، هر اسیری که میاد اینجا نون و صدقه میدم که خدا خانومم رو یه بار دیگه به من نشون بده.. ⏪تا اینو گفت اشک چشم بی بی زینب آمد.. (سوز/اوج)هنده نذرت قبول باشه من زینبم.. یه وقت صدا زد خانم نه..شما زینب من نیستی. بی‌بی گفت این همه نشونی دادم چرا میگی من زینب نیستم. امروز برا زینب بلند بلند گریه کن. برا دردای دل زینب گریه کن.. برا غربتش گریه کن.. برا مظلومیت بی‌بی ناله بزن (بگمو التماس دعا) صدا زد خانم،، زینبی که من میشناختم یه نشونی داشت،، بگم؟ (دشتی) 🖤اگر تو زینبی کوپس حسینت (کوحسینت) 🖤اگر تو زینبی کوپس حسینت 🖤 اگر تو زینبی کو نور عینت بی‌بی قرمود هتده سرتو بیار بالا ⬛️ سری به نیزه بلند است در برابر زینب ⬛️خدا کند که نباشد سر برادر زینب (صدا زد چی تو زینبی؟) میگه هنده تاجُ برداشت زد زمین. این خانمم زینبه.. یه وقت بی‌بی فرمود آخ هنده جات خالی بود کربلا. 🔘او می‌دوید و من می‌دویدم 🔘او سوی مقتل من سوی قاتل 🔘او می‌نشست و من می‌نشستم 🔘او روی سینه من در مقابل 🔘او می‌کشید و من می‌کشیدم 🔘او از کمر تیغ من آه از دل 🔘او می‌برید و من می‌بریدم 🔘او ازحسین سر من از حسین دل ▪️دستتو بیار بالا بزا حضرت زهرا س این دستای خالی رو ببینه 3مرتبه بگو یا حسیــــن ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴 آمه غریبِ برار زینبِ دلِ قرار خواخر بَیّـه گرفتار الهی تَـش بَهیتبو مِـه اِقبـال آمه غریبِ برار تِره اینجور نَدیبوم زَنّی بال بال آمه غریب برار من و تِه میون جدایی دَکِته آمه غریب برار من تَلِّ زینبیه و ته گودال آمه غریب برار خدا مِه سرگذشتِ که نِوشته گمونم غم وغصه بَنِوشته برار ای کاش که دنیا دَنیبیبوم تِه دَس وپا بَزوعن ره نَدیبوم آمه غریبِ برار زینبِ دلِ قرار خواخر بَیّـه گرفتار چیکار هاکِنم تره شمر نَـزنه این نانجیب ته جا اینجور نکنه چیکار هاکنم دَسّ و پا نَزِنی؟ آنّـه جانِ مار ره صدا نَـزِنی شمرِ نانجیب ره بعو نکنه تِره اینجوری پشت رو نکنه آمه غریبِ برار زینبِ دلِ قرار خواخر بَیّـه گرفتار چیکار هاکِنم مه جا دیر دَکِتی ته نانجیبونِ دَس گیر دَکِتی چی بَوِّم سینه ی سر راس بَهووه الان خواسه که تِه عباس دَهووه خواخر بَمیره که بشکِسّه بالی خَله جای تِه اکبر هَسّـه خالی آمه غریبِ برار زینبِ دلِ قرار خواخر بَیّـه گرفتار من وتِه سرگذشت چه بِرمه داره پُر از غم و پر از دنیای زاره چِتی دل داشته بَورینه گَلی ره چَنّه لُو زوعه تِه پشت و پَلی ره هرچی داشتی ره دَرنّـه وَرنّـه تِه تنِ پیرهَن و سر ره وَرنّـه آمه غریبِ برار زینبِ دلِ قرار خواخر بَیّـه گرفتار مره غصّه باره تِه غم مه سینه خَله بی تابی کِنّـه تِه سکینه الهـی بَمـیرم زارِ رقـیه بابا بابا وِنِـه وَنگ و وا بَیّـه تِه دَنی باشی مره بی بهانه تسلیت گِننه بـا تـازیـانه ته که دَنی باشی آواره بومه از دوریِ تِه من بیچاره بومه آمه غریبِ برار زینبِ دلِ قرار خواخر بَیّـه گرفتار غریبی دَکِتی خواخر بَمیره از نفس بَکِتی خواخر بَمیره برار دنیا چه بی وفا بَهییه زینب دیگه تِه جا جدا بَهییه کِمین خواخر تَنِ بی سر بَدیّه برار ره اینجوری پرپر بَدیّـه آمه غریبِ برار زینبِ دلِ قرار خواخر بَیّـه گرفتار اسیری درشومه دیار به دیار مره حلال هاکِن خدانگهدار اسیری که شومه دل تِسّـه تنگه مِه قسمت این سفری چوب وسنگه چنه سخته سفر برار دَنیبو سپهسالار و علمدار دَنیبو دیگه زینب چتی شه خِدِّه داره بنال«مداح»که زینب خون بواره آمه غریبِ برار زینبِ دلِ قرار خواخر بَیّـه گرفتار 🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴 .
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 مِـه آرزو بِیّـه تِـه فـدا بَـوّم مثل عمو عباس دَس جدا بَوّم خواسّمه که ته ره کَشه بَهیرم نفس نفس بَـزنم و بَمیرم عمو بغل هاکن شه برار زا ره شه آخرین سرباز جان فدا ره بَهیمه مثـل زهـرای مـدینه بَوین با تیر پاره بَیّه مه سینه تِـوسّه بَمیـرم بعـی گـرفتار نا اکبر دارنی نا عباس علمدار تـره داغ علی اکبـر بَکـوشته غـم جـان علی اصغر بَکوشته غریبی دَکِتی مه جان ته قروون تِـه جانِ تن بَهییه چشمهٔ خون عمو حلال هاکن خـدا نگهدار مه غمّه «مداح» بِنالِسّه زار زار 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
voice-changer-۲۰۲۳-۰۷-۲۳-۱۲-۵۲.mp3
414.1K
◾نوحه سینه زنی ◾شب ششم محرم ◾حضرت قاسم بن‌الحسن(ع) ◾بنداول زیر سم اسبان ببین سینه شکسته ای عمو با تیر کین لعل لب خشکیده بسته ای‌عمو بال و پرم زخمی شده افتاده‌ام من از فرس از سینه‌ام دیگر برون عمو نمیآید نفس عموحسین عموحسین عموحسین عموحسین(۲) ◾بنددوم از جنت آمد باب من همراه زهرا مادرت گریه کنان بر غربت و بر لعل خشک انورت سینه زنان مویه کنان زهرا ز محشر آمده یاس کبود مرتضی همراه حیدر آمده عموحسین عموحسین عموحسین عموحسین(۲) ◾بندسوم گشتم فدای اکبرت با کام عطشان ای‌عمو دینم ادا کردم چنین با چشم گریان ای‌عمو دیدم رخ مادر کبود شرمنده بابا شدم من مثل اکبر این چنین مجنون این لیلا شدم عموحسین عموحسین عموحسین عموحسین(۲)
424.7K
نوحه شب ششم (حضرت قاسم علیه السلام ) چه ماهی از خیمه جدا شد-چه شیری از بیشه رها شد عجب شوری در خیمه ها شد(واویلا) سر لفش دست نسیم است-زنسل آقای کریم است چه نازی در اشک یتیم است (واویلا) واویلا -کجایی حسن رزم قاسم بینی زخشکی لبها تو بوسه چینی-کنارش نشینی کشیده شمشیر پور یل جمل گرفته عباس مه پاره ای بغل شده شهادت اهلا من العسل ((یابن الزهرا لبیک یاحسین))   دعا کن ای نجمه برایش- تجلی کرده نعره هایش به صحرا پیچیده صدایش(حسن جان) رجز می خواند بین لشگر-زسمت خیمه آل حیدر همه گویند الله اکبر(حسن جان) یاحیدر- قلندر شده با دمه جاء الحق به یک قمزه گردن زده از ارزق- هو الهو هو الحق نام حسن شد زنده در این زمین زخیمه سقا زد نعره آفرین حسن بیا و شیر نرت ببین ((یابن الزهرا لبیک یاحسین))   ولی عمر شادی سر آمد- صدای فریادی در آمد عمو باچشمان تر آمد-(واویلا) عجب تصویری پیش رو بود-عجب قاتل بی آبرو بود سر گیسو دست عدو بود(واویلا) واویلا- به خاک بلا حج او کامل شد قدو قامتش چون ابوفاضل شد-چه خونی به دل شد به سینه آه ممتد کشیده است زیر لگدها او قد کشیده است نفس چو مادر چه بد کشیده است ((یابن الزهرا لبیک یاحسین))
424.7K
نوحه شب ششم (حضرت قاسم علیه السلام ) چه ماهی از خیمه جدا شد-چه شیری از بیشه رها شد عجب شوری در خیمه ها شد(واویلا) سر لفش دست نسیم است-زنسل آقای کریم است چه نازی در اشک یتیم است (واویلا) واویلا -کجایی حسن رزم قاسم بینی زخشکی لبها تو بوسه چینی-کنارش نشینی کشیده شمشیر پور یل جمل گرفته عباس مه پاره ای بغل شده شهادت اهلا من العسل ((یابن الزهرا لبیک یاحسین))   دعا کن ای نجمه برایش- تجلی کرده نعره هایش به صحرا پیچیده صدایش(حسن جان) رجز می خواند بین لشگر-زسمت خیمه آل حیدر همه گویند الله اکبر(حسن جان) یاحیدر- قلندر شده با دمه جاء الحق به یک قمزه گردن زده از ارزق- هو الهو هو الحق نام حسن شد زنده در این زمین زخیمه سقا زد نعره آفرین حسن بیا و شیر نرت ببین ((یابن الزهرا لبیک یاحسین))   ولی عمر شادی سر آمد- صدای فریادی در آمد عمو باچشمان تر آمد-(واویلا) عجب تصویری پیش رو بود-عجب قاتل بی آبرو بود سر گیسو دست عدو بود(واویلا) واویلا- به خاک بلا حج او کامل شد قدو قامتش چون ابوفاضل شد-چه خونی به دل شد به سینه آه ممتد کشیده است زیر لگدها او قد کشیده است نفس چو مادر چه بد کشیده است ((یابن الزهرا لبیک یاحسین))
387.8K
▪️نوحه شب ششم محرم ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... لاله ی یاسم در چمن افتاد قاسمم زیر دست و پا جان داد ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... صورتش خونین سینه اش پامال مرغ روحش زد روی دستم بال ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... از حرم رو در قتلگه کردم قاسمم جان داد من نگه کردم ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... ناله اش بر قلبم شرر می زد با لب عطشان بال و پر می زد ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... دسته گل های سرخ زهرایی قاسمم گردیده تماشایی ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... در بغل باغ یاسمن دارم یک گل پرپر از حسن دارم ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... بی زره سرباز شهید من هم شهید من، هم امید من ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... ✍حاج مهدی خرازی
karimi-monajat-shab-29-ramezan-1402-01-30-2.mp3
31.15M
حاج محمود کریمی مناجات با خدا   بند اول   ای ز همه خلق گنه‌کارتر /  کیست ز معبود تو غفّارتر   عالم اگر شد همه کوه گناه با کرم اوست کم از پرّ کاه   پیش بیا؛ پیش بیا پیشتر نیست گناه تو ز حر بیشتر   حر، در توبه به رویش باز گشت کرد در آغوش خدا بازگشت   با همه کوه گنه و کوه دین گشت پناهنده به باب‌الحسین   رو به امامش که رهش داد برد کوه گنه، کاه شد و باد برد   چشم خدا چشم بر او باز کرد ناز کشید از وی و رو باز کرد   که‌ای همه گم‌گشته! هدایت شدی آمدی و حرّ ولایت شدی   سنگ بدی، حال شدی درّ ما فاطمه می‌گفت بیا حرّ ما   با همه جرم و گنه و جور تو عفو خدا بال زند دور تو   آل علی ناز تو را می‌خرند خون تو را پیش خدا می‌برند   فخر کن ای روح رها از بدن حرّ منی؛ حرّ منی؛ حرّ من   خون خدا، خون تو را خواسته چهره‌ی گلگون تو را خواسته   ای تو فروشنده! خریدار ما دل به سر دست تو دلدار ما   باش که محبوب خدای منی حرّ تمام شهدای منی   آن‌که گنه‌کار پذیرد منم آن‌که تو را دست بگیرد منم   حال که پابست حسینی، بیا دست بده، دست حسینی، بیا   ای شده تصویر تو تصویر ما دست خدا ما و تو شمشیر ما   پشت سر توست دعای همه أجر تو با مادر ما فاطمه   تا که ز خون سرخ شود روی تو حضرت زهراست دعاگوی تو
‍ ❣﷽❣ 🔳 🔳 🔳 🔳 🔳 🔳 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ * تا دم مرگ اینو دائما هر وقت مشرف میشی به زیارت میگی "آقاجان نکنه این زیارت آخرین زیارت ما باشه ..." به خدا اربعین که اومدن آخرین زیارتشون شد" دیگه نتونستن کربلا برگردن ..." انقده کنار این قبور مطهر ناله زدن،سه روز اونقده ضجه زدن که امام سجاد فرمود: دیدم عمه ها و خواهرام دارن جون میدن" دستور دادم سوار شن به سمت مدینه حرکت کنیم " همه سوار شدن" اما دیدن سکینه هنوز از کنار قبر بابا جدا نشده ...." الله اکبر ، روز یازدهمم آخرین نفری که از گودال جدا کردن همین دختر بود ..."چی جوری جداش کردن؟؟ من از شما می پرسم ، مگه یه بچه ی 13 ساله چقدر نیرو لازم داره که او رو از کنار بدن بابا جدا کنن؟؟؟ اما نوشتن :*فَجتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب،فجروها عن جسد ابیها ....* به خدا نمی شه بعضی عبارات رو ترجمه کرد،اما خیلی ساده بگم،یعنی این نازدانه رو کشون کشون از کنار گودال بردن ....." اربعینم که وقتی آخرین نفر،خواست با تربت بابا خداحافظی کنه،دید دیگه کسی نمونده باهاش حرف بزنه رو کرد به خاک گرم کربلا،فرمود: اَلا یا کربلا نُودِعکِ جِسماً بَلا کَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِینا ....." قافله رسید به مدینه،روز جمعه بود وارد مدینه نشدن" بشیر آمد وارد مدینه شدهی صدا زد "یا اَهْلَ یَثْربَ لامُقامَ لَکْمْ بِها" تو خونه هاتون دیگه نمونید ...." چرا ؟؟؟ آخه:*قُتِلَ الْحُسَیْن فَاَدْمُعی مِدْرارٌ .....*فقط یه جلوش رو اشاره کرد" چه جوری کشتنش؟؟ اَلجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءمُضَرَّجٌ ، وَالرَّأسُ عَلَی الْقَناهِ یُدارُ ...." قافله به استقبال آمدن به دنبال بشیر آمدن بیرون مدینه به استقبال قافله ی ابی عبدالله ...." چی جوری وارد مدینه شدن بماند، هر کی رفت سراغ یه بانویی" زن ها اومدن نزد سکینه . همه کنار قبر پیغمبر جمع شدن دیدن دختر علی زینب سلام الله علیها ؛یه پیراهن پاره پاره،یه پیراهن غرق به خون،سوراخ سوراخ رو، رو قبر پیغمبر پهن کرد" سفره ی روضه رو پهن کرد ... دیدن دیگه نمی شه با زینب حرف زد ... اومدن سراغ سکینه ... گفتن آی بانو از کربلا تا مدینه کجا به شما بیشتر سخت گذشت؟ فرمود هیچ جا برا ما مجلس یزدید نمی شد .... سر بریده ی بابای غریبم میان تشت ... همه مشغول لهو و لعب،خوشگذرانی و می گساری بودن،ما رو به طنابی بسته بودن ...... ای حسین ... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈