eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام دوستان: این کلیپ توسط اینستا حذف شد، قبول زحمت فرمائید نشر بدید به همه ی گروه ها و کانال هاتون. عاقبت تون بخیر. التماس دعا.❤️❤️.
. 📋 🗓 اجرا شب سوم محرم ۱۴۰۳ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ زندگی بی‌تو، بی‌معنی بندگی بی‌تو، بی‌توحید عاقبت بی‌تو، بی‌رحمت روزگار بی‌تو، بی‌امّید تو نبودی، غرق تلاطم شده بودم توو شب دریا، گم شده بودم ابی‌عبدالله یا اباعبدالله قدر این حالو می‌دونم تا ابد از تو ممنونم من نمک‌گیر این‌خونم تووی این‌خونه می‌مونم از من این حالو که عاشقونس، نمی‌‌گیری چیزی که دادی به فقیرو، پس نمی‌گیری دل عاشق از خواستن تو، خسته نمی‌شه دری که با دست تو واشه، بسته نمی‌شه ابی‌عبدالله یا اباعبدالله تربت لیلی از عشقه با همین تربت، پاکم کن کربلا، خاک عشّاقه بین عشّاقت، خاکم کن زندگیم بسته به موج پرچم عزاته برای من چایی روضه، آب حیاته بعد مردن هم، وقت رسیدن می‌شه تازه کفن که دستای منو بست، دست تو بازه ابی‌عبدالله یا اباعبدالله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 .👇
بخش سیزدهم - شور (زندگی بی‌تو، بی‌معنی) - حاج محمود کریمی.mp3
12.56M
شور (زندگی بی‌تو، بی‌معنی) 🎥 مراسم عزاداری شب سوم ماه 🗓 دوشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۳ 🎙 مداح:
ما شیعه ایم و تا به ابد سرو قامتیم از عاشقان پرچم سبز ولایتیم ما عاشقیم و سینه سپر ایستاده ایم مانند کوه رو به خطر ایستاده ایم بیچاره آن کسی که در اوج سبک سری کرده طلب ز دشمن ایران برادری دشمن که دیده پای شما لنگ می زند دارد به سمت آینه ها سنگ میزند راهی ست راه عشق که خالی ز درد نیست ما را هراس کشته شدن در نبرد نیست ما از تبار حیدر و زهرای اطهریم با مسلمین کل جهان ما برادریم چشم جهان به قدرت این انقلاب ماست ما عاشقیم و شهد شهادت شراب ماست باید به یاد جبهه دوباره علم گرفت دور تمام فتنه گران را قلم گرفت با داغ تلخ سید لبنان قیام کرد خواب و خیال دشمن دون را حرام کرد باید برای این همه غم راهِ چاره کرد یعنی به یاد قدس قیامی دوباره کرد قدسی که در سراسر دنیا نماد ماست حالا دوباره منتظر اتحاد ماست تا زنده ایم درد تو کتمان نمی شود این زخم ها اگر چه که درمان نمی شود ای غزه ای نماد صلابت برای خلق ای آنکه خسته حال و پریشان نمی شود مانند مردمان غیور تو هیچ کس دیگر حریف حیله ی شیطان نمی شود باید به لقمه های خودش شک کند فقط چشمی که در عزای تو گریان نمی شود کودک کشی ست کار رژیمی که در نبرد هرگز حریف قدرت مردان نمی شود پایان این رژیم پر از فتنه و فریب جز با حضور در دل میدان نمی شود می فهمم از سکوت سرانی به منطقه نسل حرام زاده مسلمان نمی شود از جانب حقوق بشر هم بدون شک فکری برای این همه انسان نمی شود ما مانده ایم مثل برادر کنار هم تا زنده ایم خاک تو ویران نمی شود جانم فدای کشور تو ای برادرم راه خدا که ساده و ارزان نمی شود باید به مرگ ساده بمیریم و ای دریغ بیچاره آن که جزو شهیدان نمی شود محمد درّودی
🍃🏴 در بزرگداشت مقام شهدای مقاومت، به ویژه 🍃🏴 پس از دلواپسی هایِ پیاپی در شبی دشوار خبر پیچید و غم یکباره شد بر قلبمان آوار خبر پیچید محکم بر گلو و بغض پیدا شد خبر سنگین و اشکِ چشمِمان هر لحظه دریا شد شب و دلشوره ها افتاد بر هر صفحهٔ تقویم شد انگاری دوباره تازه...داغ ِ سیّد-ابراهیم رسید از ؛ داغی که عشق ِ جاودانی شد خبر پیچید که؛ هم آسمانی شد میانِ خاکهایِ شعله ور، سر تا به پایش سوخت تنش در زیرِ تلّ آتش افتاد و عبایش سوخت چنان آمیخت با جانش جهاد و استقامت را گرفت از دستِ جدّش عاقبت رزقِ شهادت را دلِ بیروت آشوب است و ویرانتر شد از این غم تمام کوچه ها بیتاب؛ از این زخمِ بی مرهم عزیز از دست داده! آه...از این ماتم ِ ممتد عزادار است و از لبنان صدایِ ضجه می آید زمین خورد و نتیجه داد آخر کینه توزی ها منافق ها گِرا دادند؛ لعنت بر نفوذی ها فلسطین بیقرارش بود و غزه هست مجنونش چه بی رحمانه بر آوارها پاشیده شد خونش به دستِ آنکه در ذاتش نشان از آدمیّت نیست سگِ هاری که نامشروع و نامش هست صهیونیست همانکه میشود پیچیده طومارش به إذن الله می افتد صد گره هر لحظه در کارش به إذن الله ببین در آتش از امروز؛ صهیونیست را مضطر قیام ِ جبههٔ حق میشود آغاز؛ محکمتر تمام همّ و غمّش انتقامِ سخت و پیکار است پدر از دست داده! خشم ِ حزب الله بسیار است بخوان "هیهات من الذلّه" را در گوشِ بعضی ها بیا بارِ امانت را بگیر از دوشِ بعضی ها بگیر این گنجِ ارزشمند را از دستِ ناآگاه محوّل کن به دستِ انقلابی هایِ حزب الله همانکه هست مثل حاج قاسم در دلِ میدان- -مجهّز به سلاحِ علم و ایمان؛ تا بُنِ دندان چرا در غرب می بینند اعتبار و ارزش را؟! نمی فهمند نامردان، هزینه هایِ سازش را؟! همانها که فدا کردند با ذلّت؛ شجاعت را خسارت ها زدند و بیشتر کردند زحمت را اگرچه نقشهٔ دشمن سراسر نحس و تاریک است بدونِ ذره ای تردید؛ فتح قدس نزدیک است قیامی سخت در راه است با یک لشکرِ خونخواه پس از این بیشتر دارد ادامه همان راهی که پایانش نشان از کربلا دارد نشان از روضه هایِ قتلگاه و بوریا دارد * تنی لب-تشنه جان داد و سری میرفت بر نیزه تمام خاک، غرقِ خون! تمام ِ دور و بر نیزه... فدایِ آن عبایی که اسیرِ دستِ غارت بود رسید آتش به جانِ خیمه و وقتِ اسارت بود اسارت با جسارت عمهٔ سادات را رنجانْد تنِ دروازهٔ ساعات را تنهایی اش لرزانْد زبانم لال! ناموس علی(ع) و کوچه و بازار... امان از شام و شادیِ یهودی هایِ بد کردار!
تقدیم به سید شهیدان مقاومت ، سید حسن نصرالله ------------ تو بگو نَصْرُ مِنَ الله که نصرت باقی ست رفت اگر آینه انوار شهادت باقی ست بنویسید به گلبرگ سحر روشن تر سَیّدی رفت ولی نور سیادت باقی ست راوی نَصْرُ مِنَ الله ، « حسن نصرالله » آن که راهش به تجلّای صداقت باقی ست آن که برخاست علیه ستمِ صهیون ها از مرامش به جهان باز فتوّت باقی ست آن که تفسیر کند آیه ی « بَلْ اَحْیاء » را رزق حق می خورد و سفره رحمت باقی ست دعوت عشق چنین بود ، به خون غلتیدن بهر هر عاشق دلسوخته دعوت باقی ست بوسه بر تربتشان هست گواه سخنم از شهیدان خدا عشق و صلابت باقی ست شهدا بار امانت همه بگذاشته اند روی دوش من و تو بار امانت باقی ست نرسد هیچ به پایان رهِ گلگون شهید بهرِ مردانِ رهِ عشق حکایت باقی ست بر سرِ منتظرانی که به سنگر هستند سایه ی مرحمت حضرت حجَّت باقی ست قامت افراخته در کُلّ جهان حزب الله تا بدانند همه نور ولایت باقی ست پرچم کرب و بلا نقش به خون شهداست زیر این پرچم گلگون شده عزّت باقی ست «یاسر» از راه شهیدان به طلب عزّت و عشق کز شهیدان رهِ عشق حقیقت باقی ست ** محمود تاری «یاسر» ------------ وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فیِ سَبیِلِ اللهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ 📚آل عمران ، ١۶٩
به آسایش جان و تن فکر کردم به آرامش خویشتن فکر کردم به دلبستگی های این زندگی آه چه خودخواه بودم به من فکر کردم اگر چه فلسطین و لبنان در آتش به امنیتِ در وطن فکر کردم چرا جای اینکه بسوزم از این غم به با غصه ها ساختن فکر کردم ؟ پس از حاج قاسم ولی شب به شب من به آن ماه خونین بدن فکر کردم شدم‌ عاقبت غرق نصرمن الله ... به چشمان سیدحسن فکر کردم ...
وقتی نهاد نام شما را خدا حسن گفتند عرش و فرش همه یکصدا حسن در اوج تلخ کامی و آوار غصه ها طعم عسل دهد به دهان ذکر یا حسن دریای لطف و معدن جودند اهل بیت اهل کرامتند همه منتها حسن... تقسیم مال و بخشش آن کار کوچکی است وقتی فقط کریم گره خورده با حسن اوج هنر نمایی تان بوده در جمل وقتی نشانده شور و شر فتنه را حسن از آن زمان چه سخت برایت گذشت عمر آنهم جوار زور و زر و کینه ها حسن حرفی گزاف نیست که تاریخ گفته است از تو کلید خورده اگر کربلا حسن حتی بدون گنبد و گلدسته و ضریح داری گره گشایی و دارالشفا حسن
😢نام حسین😢 نام را که نوشتم قلم گریست اول قلم گریست، سپس دفترم گریست هرچند باعث همه‌ی گریه‌ها غم است اما همین که داغ تو را دید، غم گریست اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه آن را به حق دادم قسم، گریست با ارزش است پیش تو و مادرت حسین چشمی که پای روضه‌ی تو دم‌به‌دم گریست خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد خوشبخت‌تر کسی که میان حرم گریست گوشه‌به‌گوشه ی روضه‌های توست اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست یک قطره‌اش شفاعت یوم‌الورود ماست چشمان ما برای تو با این رقم گریست در روز حشر حسرت بسیار می‌خورد هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست فرموده است: مرهم زخم دل من است چشمی که در عزای گریست : ❤️ هم خودم، هم پدرم، هم پسرم نوکـر تو نسل ما را به خدا صاحب و ارباب تویی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
بسم رب الشهداء و الصدیقین از داغ غمـت اگــر نبــــارم چه کنم؟ آه از جگـــرم به لب نیـارم چه کنم؟ سید ! خبـر شهــادتت سنگیـن است در ماتــم تو جان نسپارم چه کنم؟ افتــاده به باغ لاله ها دست خـزان مجــروح شـــده تن بهــارم چه کنم آن بلبــــل دلشکـــسته از پاییــــزم از داغ بهــــار ، ســــوگوارم چه کنم برخیـــز و بگو "سَننتصِر" ، پیروزیم مــن طــاقت این داغ ندارم چه کنم از فتح و ظفــر بخـوان و امیـد بده بی نور سـحر در شـب تارم چه کنم برخیز که نیست وقت رفتن،سید ! بردی ز دل خســته ، قرارم چه کنم از بس به جگر ،داغ شهــیدان دارم دلخـــون ز جفــای روزگارم چه کنم رفتـــی که نفــس تازه کنی برگردی بـر آمــدنت امیـــــدوارم ، چه کنم تا وقت ظهــور دولت حضرت عشق در تاب و تبــم در انتــظارم چه کنم ۱۴۰۳/۷/۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❃﷽❃ یاران ! خبر از هجوم یک پاییـــز است پاییز چقـــدر فصـــل حُـزن انگیز است گلـــزار به تنـــگ آمده از دست خـــزان دریا به تلاطم است و توفان خیز است بایــــد به دل معــــرکـه زد تـوفــانی چون کاسهٔ صبرمان دگر سر ریز است دنیا شده جـــولانگه این فتنــــه گران سرتاسرش از جــور و جفا لبریز است در رأس گزینـــه ها بــدون تـــردید نابودی صهیـــونیسم روی میـــز است ای آنکــه دچـــار ترس و تردید شــدی ترس تو برای غــرب ، دســتاویز است قابیـــل ، برادریّ خـــود ثــابت کـــرد هابیل کشی مــرام آن خون ریز است هرگز به زمیـــن نمی گذاریم سـِــلاح ما خنــجرمان برای دشمن ، تیز است خونخــواه شهیــدان طریق القدسیم اینک چه زمان سازش و پرهیز است بر روی زمیـــن ســـروی اگـر افتــــاده معنـــای پیام او به ما "برخیــــز" است برخیــــز و بـــزن تلنگـــــری شیــــرانه بر دشـــمن دون که زیر پایش لیز است بر دارِ قصـــاص ، حلقـــه را تنگ بکش بر او که به دست خویش حلق آویز است بــا همـــت مـــا بهـــــار بــر می گـــردد هرچند زمین ، سرد و زمان ، پاییز است ✍رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۳/۷/۸
Sep 30, 07.34 PM_کارائوکه(1).mp3
3.52M
با نوای علی حیدرزاده عاقبت خاک شود حسن جمال من و تو خوب و بد می گذرد وای به حال من و تو قرعه امروز به نام من و فردا دگری می خورد تیر اجل بر پر و بال من و تو مال دنیا نشود سد ره مرگ کسی گیرم که کل جهان باشد از آن من و تو.... هر مرد شتربان اویس قرنی نیست هر شیشه ی گلرنگ عقیق یمنی نیست هر سنگ و گلی گوهر نایاب نگردد هر احمد و محمود رسول مدنی نیست بر مرده دلان پند مده خویش میازار زیرا که ابوجهل مسلمان شدنی نیست جایی که برادر به برادر نکند رحم بیگانه برای تو برادر شدنی نییست.
. باغ ما این است ؛ طوفان شد ، صنوبر ایستاد سروی از پا اوفتاد و سرو دیگر ایستاد روی نی می رفت بی سر آفتاب کربلا باغ شاهد بود از آن پس نخل ، بی سر ایستاد حال ما را خوب می دانند عاشورائیان هر زمان اکبر زمین افتاد ، اصغر ایستاد یک اُحد دردیم آری ، حمزه رفت امّا چه باک مصطفی هر وقت تنها ماند حیدر ایستاد « قل هواللهُ أحد » را دست بستند و چه غم هر کجا قرآن در آتش رفت ، کوثر ایستاد عین تسلیم و رضائیم این تمام حرف ماست زیر خنجر رفت اسماعیل و هاجر ایستاد أینَ نصرُالله ؟ نزدیک است اذان آمد ، ببین! روی بام خانه با الله اکبر ایستاد .
. ای قهرمان عرصه پیکار نصرالله ای چشمهایت روز و شب بیدار نصرالله بیروت با باروت وقتی آسمانی شد پا در مسیر کربلا بگذار نصرالله دلواپس مردم نباش و در بهشتی سبز این بار را از دوش خود بردار نصرالله راه تو از امروز شد آغاز و با خونت آیات نصرت میشود تکرار نصرالله حالا ابو مهدی و مغنیه، سلیمانی هستند در تاب و تب دیدار نصرالله در راه حزب ا... فتحی سرخ در پیش است در جنگ با خیل سگان هار نصرالله غزه، یمن، سوریه با لبنان چه فرقی داشت ای باورت الجار ثم الدار نصرالله یک عمر مانند شهیدان زندگی کردی ای نام تو تنهاترین سردار نصرالله ✍ .
. امشب دلم انبار باروت است آتش‌فشان داغ ‎بيروت است افتاده یک‌سو شاخهٔ زیتون یک‌سو در آتش، ساقهٔ توت است تور عروس شرق، گلدوزی با دانه‌های سرخ یاقوت است مانند قایق‌های سرگردان جاری به هر سو خیل تابوت است‌ ای خطه‌ی زیبا! شکیبا باش جان جهانی با تو مبهوت است آیندهٔ لبنان و اسراییل چون قصهٔ طالوت و جالوت است این زخم چرکین، رو به نابودی‌ست این غدهٔ بدخیم، فرتوت است طاقت بیاور باز هم لبنان! دیگر زمان محو طاغوت است ۱۴۰۳ .
. گرچه احوال ما پریشان است گرچه این لحظه‌ها نفس‌گیرند سروها بر زمین نمیفتند نخل ها ایستاده می‌میرند "صالِحٌ بَعْدَ صالِحٍ" یعنی این علم بر زمین نمیفتد سر ما روی دار هم برود از دل ما یقین نمیفتد کشوری ایستاده بین غبار کوچه‌ها غرق بوی باروت است گر شکسته‌ست شاخهٔ زیتون آن‌که نشکسته‌است بیروت است خم به ابروی خود نیاوردیم جمع ما نیز کم نخواهد شد کوه را می‌کَند ولی هرگز قامت عشق خم نخواهد شد پرچم سرخ را به دست بگیر همدل و هم عقیده و همراه روی سربند سبز خود بنویس: تا ابد زنده است حزب الله باز هم فاطمیه نزدیک است جنگ با شعله، جنگ تن به تن است ارث مادر رسد به فرزندش باز هم وقت بی هوا زدن است .
🏴 مبارزه شهادت ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ قصه قصه ی عزت و قصه قصه ی غیرت است حرف مرد و مردانگی حرف ایثار و جرأت است تاریخ گواه است / جنگ جنگ اراده هاست امروز همان دیروز است / میدان نبرد کربلاست سبک بالانِ عاشق - سرود عشق می‌خوانند یزیدی ها می‌میرند - حسینی ها می‌مانند لک لبیک اباعبدالله ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ گرچه که پر از غصه ایم قطره قطره دریا شویم زیر خیمه ی کربلا در کنار هم "ما" شویم تاریخ گواه است / جنگ جنگ اراده هاست جنگِ حق علیه باطل / هر روز روزِ عاشوراست در این دوران ها در دست - لوای حق می‌گیریم حسینی می مانیم و - اباالفضلی می‌میریم لک لبیک اباعبدالله ... . 👇
ای شهید کربــــــلایم السلام خــــــــــــامس آل عبایم السلام کربلا دانی بـــرادر مرده ام کربلا دانی که سیلی خورده ام کربلا دانی کــه زندانی شدم کـــــربلا دیدی که مهمانی شدم کربلا داغ بـــــــرادر بر دلم ساربان آهــسته ران این محملم کربلا دیدی حسینم کُشته شد نوجوانانش بــه خون آغشته شد کربلا ماه بنی هاشم چه شد؟ یادرگار مجتبـــی قاسم چه شد؟ خــــــــــــامس آل عبایم السلام ای شهید کـــــــــربلایم السلام آمـــــــدم بهرت عزا داری کنم در جوارت گریه و زاری کنم ای برادر کو سرت کو پیکرت ای بـــــــرادر کو علی اکبرت ای بــــــــرادر ای شهید کربلا ای بخــــــوان آغشتۀ دشت بلا ای شهید کــــــــربلایم السلام خـــــــــــامس آل عبایم السلام.
. 🏴سبک زمینه یا شور به بهانه شهادت دبیر کل حزب الله لبنان سید حسن نصرالله ای رهبر حزب الله سید حسن نصرالله ای رهرو ثارالله سید حسن نصرالله کردی جهادو آخر با دست قوم کافر گشتی شهید این راه سید حسن نصرالله جان عزیزت را تو،دادی به راه قرآن راهت ادامه دارد،در غزه و در لبنان عجل فرج یا مهدی صهیون بداند این را ما یار حزب اللهیم تا آخره این پیکار پا کار حزب اللهیم با جانمان در این راه،همچون حسن نصرالله تا روز پیروزی در کنار حزب اللهیم روز رهاییه قدس،نزدیکه انشالله عجل فرج یا مولا،مهدی بقیه الله عجل فرج یا مهدی ✍️کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇