eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.2هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
424 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
سید رضا نریمانیبخش_پنجم_سنگین_ای_تجلی_نور_خدا_روی_زمین.mp3
زمان: حجم: 18.5M
#⃣ حضرت زهرا(س) #⃣ سنگین #⃣ رضا نریمانی #⃣ تجلی نور خدا.. ای تجلیِ / نور خدا ‌/ روی زمین خاک پای تو / تاج سره / روح الامین ای روحت آیه آیه کوثر و الرحمن در وصفت نازل شده خط به خط قرآن مهرِ تو زیباترین بارقه‌ی ایمان محور کساء / روح انما جان هَل اَتیٰ / یا فاطمه حجت خدا / نفْس مصطفی عشق مرتضی / یا فاطمه « مددی یا زهرا ام ابیها» ای حبیبه‌ی / شیر خدا / فاطمه جان ای وجود تو / کوه حیا / فاطمه جان مِنَّت می‌ذاری اگه مادرمون باشی عشق و دنیاو دین و باورمون باشی سایه‌ی مِهر خدا رو سرمون باشی ای نبض حیات / ای راه نجات عالی درجات / یا فاطمه ای حصن حصین / ای نور یقین ای نقش نگین / یا فاطمه « مددی یا زهرا ام ابیها» افتخار ما / در رکاب تو / نوکریه حِسِّ تو به ما / یک علاقه‌ی/ مادریه شیعه با نامت می‌گیره نفس تازه تا دعای تو باشه شیعه نمی‌بازه دنیای ما رو تنها عشق تو‌ می‌سازه ای سِرِّ خدا / ای رمز بقا ذکر شهدا / یا فاطمه توو اوج بلاء / اسم تو دَواء ذکر تو شِفاء / یا فاطمه « مددی یا زهرا ام ابیها» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. 📋 شب است و در سکوت شب صدای باد می‌پیچد حاج ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شب است و در سکوت شب صدای باد می‌پیچد شب است و در مدینه گریه‌های باد می‌پیچد کسی در کوچه‌های سنگیِ تاریک اینجا نیست کسی در راه‌های خاکیِ باریک آیا نیست؟ کسی در شهر پیدا نیست ولی انگار می‌آید صدای رفتنی این بار صدای رفتنِ جمعی میان کوچه‌ای تب‌دار چرا اینگونه می‌آیند اگرچه غرق دردند چرا این چار تَن اینگونه می‌گردند به روی مرکبی خانومِ پیری است رنجیده گمانم سالها از داغ‌هایی سخت کاهیده به خود از درد پیچیده به هر گامی که مرکب راه می‌آید صدای آه می‌آید خدایا این که است این قدر بیمار است؟ چرا از درد سرشار است غریبی یا عزادار است گَهی بر یک طرف خَم می‌شود پهلوش می‌گیرد زمانی دست بر سر می‌گذارد روش می‌گیرد به هر گامی که می‌آیند با سرفه نفس گیرد توانش نیست جانش نیست می‌آید تا که حق را باز پَس گیرد به رویِ مرکبی خانومِ پیری هست اما نه هرآن کس هست باشد ای مدینه لیک زهرا نه و مَردی پیش مرکب بندِ افسار است در دستش ببین جای طنابی هست بر دستش چرا اینقدر غمگین است چقدر این داغ سنگین است خودش را می‌خورد هرچند گریان نیست ولی شرمندگیِ مرد آسان نیست خودش را می‌خورَد او با دلی پُر خون خودش را می‌خورَد آورده او ناموس حق را باز هم بیرون اگرچه غم فراوان است ولی باور کنید این مردِ خیبر قبله‌گاه شیر مردان است ولی باور کنید او پهلوان جنگجویان است همه باور کنید از یک نگاهش کوه می‌ریزد چرا امشب از این رو این همه اندوه می‌ریزد چرا او سر به زیر است مثلِ بانویش خودش پیر است عَرقها از جبینِ خیس آن مظلوم می‌آیند و در پشت سرش دو کودک معصوم می‌آیند دو کودک با حواسِ جمع تا مادر نیافتد از رویِ مَرکب دلِ این شب مبادا باز این شیشه ترک بردارد از غم‌ها خدایا بارِ شیشه دارد او آیا؟ حسین از آن طرف با قلب پُر آتش حسن از این طرف می‌آید و هِی می‌تپد قلبش دوباره پیشِ مادر هست خدایا شکر حیدر هست… چهل شب می‌شود اینگونه می‌آیند در شب‌ها چهل شب می‌شود خانه به خانه می‌روند اما فقط یک خانواده نیمه شب آواره‌اند اینجا علی شاهد برای خویش آورده علی شاهد برای اینهمه مردم منم مَردِ غدیرِ خُم و این است شاهدم زهرا و زهرا شاهد آورده است با آن حال که من هم ارث می‌گیرم که من هم دختر پیغمبرم این است تقصیرم؟ علی در می‌زند، در باز می‌کردند انصار و مهاجرها نگو یارانِ پیغمبر، بگو اغیار و تاجرها یکی در باز کرد و گفت شرمنده نمی‌آیم یکی هم گفت یادِ من نمی‌آید غدیر خم امان از حرف نامردم یکی در باز کرد و روی خود را آن طرف کرد و یکی هم داشت مولا حرف می‌زد بِینِ حرفش زود در را بست دلِ زهرا چه بد بشکست علی ماند و سلام او، فقط زهرا جوابش داد اگرچه گریه‌اش اُفتاد، فقط زهرا جوابش داد علی با فاطمه تنها به پشتِ درب‌ها بودند چهل شب پشت درها در پِیِ یک آشنا بودند چهل شب رَدِ غم پیداست از خانه به هر کوچه چهل شب رفته‌اند و جز سه تَن یک یار و یاورنیست بجز سلمان و مقداد و ابوذر نیست ولی آنروز در کوچه، ولی آن روز در خانه میانِ جمع اوباش و اراذِلها و بیگانه چهل تَن یا که سیصد تَن روایتها فراوان است خدایا کینه عریان است غلافِ تیغ پنهان است حرامی هم رجز خوان است تلافیِ غدیرِ خُم فقط آتش فقط هیزم امان از دستِ نامردم به پیش طفلِ سر در گُم حسن چشمانِ زینب بست که مادر پشت دربِ خانه‌ی خود هست زمین اُفتاد و در اُفتاد امان از چادر زهرا، امان از رد شدن‌ها و امان از پا زدن‌ها و، امان از رفت و آمدها خدایا میخ لج کرده، خدایا راه کج کرده *شاعر:
کربلایی یاسین زندیشور - منکر تاریخ نشو.mp3
زمان: حجم: 9.05M
. 🎤 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ منکر تاریخ نشو منکر آتیش و در و میخ نشو حقتو فریاد بزن مادرمون کشته شده داد بزن در و دیوارو ؛ کی آخه میزنه دختر عزادارو بی حیا لگد نکن چادر زهرا رو لااقل بگیر جلو چشمای مولا رو فصل پاییز چه زود، قسمت باغ شده درو آتیش زدن، میخِ در داغ شده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ منکر هیزم نشو منکر ناشکری مردم نشو چهل نفر اومدن مادرمونو پشت در میزدن آه و واویلا؛ توی کوچه ی بنی هاشم شده غوغا یه نفر غلاف شمشیرشو برد بالا میرسه آخر این روضه به عاشورا فاطمه گفت نزن ،باز لگد زد ولی به شهادت رسید، محسن ابن علی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ منکر بیعت نشو منکر اون غصب خلافت نشو حرمت نون و نمک شکسته شد تو ماجرای فدک چی از این بدتر اونی که بسته طناب به گردن حیدر اونی که سیلی زده به سوره ی کوثر توی مسجد النبی نشسته رو منبر مادرو میزدن ،جلوی کودکا فاطمه تو سه ماه، شده ام البکا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کربلایی مصطفی مروانیشور - میدونم به عاشقی فقط تظاهر میکنم.mp3
زمان: حجم: 6.53M
. 🏷 میدونم به عاشقی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میدونم به عاشقی فقط تظاهر میکنم ولی اینکه رام دادی ازت تشکر میکنم تا بهش فکر میکنم وجودمو غم میگیره دم جون دادنمو وقتی تصور میکنم تو فقط باش آقا من از اون دقیقه های آخرم میترسم تو فقط باش آقا من از اون لحظه که میوفته سرم میترسم تو فقط باش آقا پناه بر حسین از سکرات مرگ پناه بر حسین از لحظات مرگ پناه بر حسین ببر شهید بشی ورنه وفات مرگ یا ابا عبدالله یا عبدالله یا ابا عبدالله میدوم به این امید تا که به هیئت برسم جوری تنظیم میکنم به کار روضت برسم یعنی میشه که منم دعا کنی آخر کار یه روزی بیاد که من هم به شهادت برسم چقدر جذابه واسه نوکری که روی پای تو میمیره چقدر جذابه که یه نوکر بدنش بوی حسین میگیره چقدر جذابه صدات میزنم لحظه ی احتضار صدات میزنم با دل بی قرار صدات میزنم موقع مردنم پا رو چشام بذار یا ابا عبدالله یا عبدالله یا ابا عبدالله به خدا که عمرامون یه روز به آخر میرسن نوکرای خوب به دستبوسی مادر میرسن میشه خواهش بکنم به داد من هم برسی توی اون لحظه ای که نکیر و منکر میرسن منو تنها نگذار توی اون لحظه ای که زبون من بند میاد منو تنها نگذار توی لحظه ای که نوکر قوت قلب میخواد منو تنها نگذار بگو این گدا در به دره منه بگو عاشق برادر منه به اون دو ملک بگو برید کنار که نوکر منه حسین جانم حسین جانم ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سید محمدرضا نوشه ور4_6012749962935275413.mp3
زمان: حجم: 6.79M
🎧 زمینه فاطمیه 🎤 سید محمدرضا نوشه‌ور 🖋 حمید رمی کوتاه بیا ای زخم؛ کوتاه بیا ای درد کمی با من؛ تو راه بیا چن‌شبه نخوابیدم؛ چن‌شبه صورت زینبو نبوسیدم حرف‌زدن برام سخته؛ چن‌شبه احوال بچه‌مو نپرسیدم دیگه این مادر واسه‌شون؛ مادر نمیشه حالم از این بدتر نشه؛ بهتر نمیشه ای؛ ای روزگار بی‌وفا ما و‌ چهل نامرد؛ تُو این مصاف با من چه کردی ای ضرب غلاف بازوام‌ ورم داره؛ هی می‌خوام راه برم این درد نمی‌ذاره چن‌روزه که تب دارم؛ هرچی که می‌کِشم از داغیِ مسماره هنوزم روضه می‌خونم، از سوز جگر هنوزم خونِ محسنه، رو چوبۀ در ای؛ ای روزگار بی‌وفا روضه مگه میشه؛ سربسته‌تر دارم می‌میرم از درد کمر بی‌هوا زمین خوردم؛ اون روزی که منو زد یه بی‌حیا مُردَم روضه روضۀ کوچه‌ست روضه خون! تو بگو، من دیگه کم آوُردم مادر ساداتو زدن؛ آی غیرتیا وسط کوچه ناله زد: ای فضه بیا ای؛ ای روزگار بی‌وفا (س)
غزل فاطمیه نه تنها مادرِ سادات زهراست که حتی فاطمه ام ابیهاست من از طرزِ دعاهایی که می‌کرد، یقین کردم که زهرا مادرِ ماست چه مادر، مادرِ سبطینِ طاها چه بانو، بانویِ عرشِ مُعلاست فقیهه، عالمه، اِنسیه، حورا فهیمه، فاطمه، ریحانه، عَذراست بهشتی که به زیرِ پاش اُفتاد همانا مُزدِ شیعه صبحِ فرداست اگر آدم غلامِ مرتضی بود کنیزِ حضرتِ صدیقه حواست فقط نَه ماه و خورشید و فَلک، نَه تمامِ کائنات از آنِ زهراست اُمیدِ «ملتمس» بر چادر اوست همان چادر که خونآلودِ غمهاست مجتبی دسترنج ملتمس
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) چه کسی دیده که خورشید زمین گیر شود چشمه زندگی از زندگیش سیر شود یک نفس آید و صد درد به همراه آید گاه از روزنه‌ای سیل سرازیر شود آه طفلان همه آن است اجل زود رسد آه مادر همه آن است اجل دیر شود یک نفر آه کشد چند نفر گریه کنند آینه چون شکند آینه تکثیر شود ریسمان دید به دست علی از پا افتاد گاهی از واقعه ای تلخ جوان پیر شود بین دیوار و در از درد به خود می پیچید گر که پهلو شکند درد فراگیر شود آتش از چار طرف حلقه به دورش می زد وای اسیری که در این شعله به زنجیر شود میخی ای وای به در بود ولی کاش نبود تا که با هر نفس فاطمه درگیر شود هر چه کرد از وسط شعله نشد برخیزد شعله می خواست که پروانه زمین گیر شود یا علی گفت و به پا خاست و در کوچه دوید زخم‌هایش نتوانست عنان گیر شود دست انداخت که جان دو جهان را نبرند یک غلاف آمد و نگذاشت جهان گیر شود موسی علیمرادی (س)
. مناجات با (عج) ای رفیق روز تنهایی ، تو تنهایی چه قدر تو کجا و ما کجا دلواپس مایی چه قدر راه معلوم است و ما بیراهه گردی می کنیم خسته از بی دردی ما اهل دنیایی چه قدر راه را اصلا نبستی بر رفیق نیمه راه من که از شرمندگی مُردم ، تو آقایی چه قدر تو طلبکاری از این چشمان‌کور من چه قدر من بدهکارم بر آن چشم مسیحایی چه قدر من ندیده دیدمت در جای جای این جهان یوسف گمگشته ی زهرا تو پیدایی چه قدر در زدی خانه به خانه ، هیچ کس یارت نشد آه آقای غریب ما تو زهرایی چه قدر ........ آخرش جان می دهم از غسل روز آخرت مادر بازو شکسته ! فکر مولایی چه قدر ✍ آبان ۱۴۰۳
@javadmoghadam128تکیه گاه آخرم مرو زهرا-زمینه.mp3
زمان: حجم: 31.3M
. تکیه گاه آخرم مرو زهرا ای امید و باورم مرو زهرا غم نشسته بر دل من، ای تمام حاصل من مرو ازین خانه کن نظاره حال زارم،بی تو من خوشی ندارم مرو ازین خانه "آتشی افتاده بر جانم فاطمه بی تو من حیرانم" با این چشم گریان، از درد بی درمان شکوه کجا ببرم ببرم با این حال خسته،لب از غصه بسته خم شده این کمرم کمرم "آتشی افتاده بر جانم فاطمه بی تو من حیرانم" ......... روی صورت تو دست دشمن خورد خاطر تو رو یه بی حیا آزرد هی نفس زدی ولیکن، دستت تو جدا شد از من میان نامحرم تو به زیر دست و پایی،محسن تو شد فدایی میان نامحرم "روی کبود و نیلی داری زخمی و مجروح از مسماری" یارم خوردی سیلی،غصه خوردم خیلی شرم و ببین تو ز چشم ترم دنیا تاره تاره،حیدر شد بیچاره من چه کنم حالا بی سپرم "روی کبود و نیلی داری زخمی و مجروح از مسماری" ......... ای که قوتی به پای لرزانم میروی ز رفتنت پریشانم از حسادت حسودان،عمر تو رسیده پایان ز غصه رنجوری ای خوشی روزگارم،فاطمه بمان کنارم چه تلخه این دوری "با اینکه غرق ِ غم و دردی موی زینب را شانه کردی" در این شام آخر،با چشمانی مضطر داری به دل تو عزای حسین روضه خواندی امشب،همراه ِ با زینب گریه کنی به هوای حسین "با اینکه غرق ِ غم و دردی موی زینب را شانه کردی"
نماهنگ اذان نگو بلال.mp3
زمان: حجم: 6.18M
هر درد مرهمی داره درمون با درد آشناست ای وای از درد دلتنگی دلتنگی درد بی دواست 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ هر درد مرهمی داره درمون با درد آشناست ای وای از درد دلتنگی دلتنگی درد بی دواست مرهم درد مادر ما یاد پدرش رسول خداست خدا کنه به حق رسول و خدای ذوالجلال بازم به خونمون برگرده شور و حال به یاد اون روزا بازم اذون بگو بلال تو آسمون خونه زمون اذونه بهارمون خزونه دلش غرق خونه اذان بگو که بیمار ما نیمه جونه چشم و چراغ خونه برامون بمونه اذان بگو که درمون درداش اذونه اذون بگو بلال اذون بگو بلال الله اکبر الله اکبر اشهد أن لا اله الا الله اشهد أنّ محمدا رسول الله اذان نگو بلال مادر ما رفت از حال ... عالم زیر و رو شد مادر ما رفت از حال اذون نگو بلال مثل محتضر شد مریض ناخوش احوال اذان نگو اذان نگو بلال مادر ما رفت از حال حاصلمو طوفان برد اذان نگو غنچه خشکید گل پژمرد اذان نگو خون دل خورد اذان نگو مادرم مُرد اذان نگو شب تا صبح این سه ماهه زیر لب همش اسم باباشو میبرد اذون نگو خون دل خورد اذان نگو مادرم مرد نگو اذان نگو بلال مادر ما رفت از حال ... شاعر: