eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6021781480294843921.mp3
409.4K
⚘گمنام⚘: جاودان: 🥀🥀🏴 زندان شده نورانی از ماه جمال تو دشمن به غل و زنجیر بسته پروبال تو دلها از داغ تو گردیده مضطر جانم فدایت یا موسی ابن جعفر یا باب الحوائج موسی ابن جعفر نور بصر زهرا از چه شده زندانی در بند غل و زنجیر آن جلوه ربانی با بغض و کینه میزد بی بهانه دشمن بر پیکر تو تازیانه یا باب الحوائج موسی ابن جعفر این زهر ستم آخر آتش زده بر جانت زهرا به جنان گرید برحال پریشانت برلب داری دم آخر نوایی ای رضا ای رضاجانم کجایی یا باب الحوائج موسی ابن جعفر لب تشنه دم آخر یاد شهدا بودی باذکر حسین جانم در کرببلا بودی در تشییع پیکرت شد جسارت اما نرفته دخترت اسارت یا باب الحوائج موسی ابن جعفر شوری دگر اندازد یاد حرمت در دل ما را بطلب یکشب مارا تو بدان قابل ما زنده از فیض نام حسینیم عاشق و دلداه کاظمینیم یا باب الحوائج موسی ابن جعفر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1. کنج زندان.mp3
4.04M
علیه السلام حجه الاسلام والمسلمین 🎤 یا موسی ابن جعفر .... کُنج زندان سخن از بزم مِی و جام نبود (یا الله ، یا موسی ابن جعفر ) کُنج زندان سخن از بزم مِی و جام نبود خواهرت ثانیه ای در ملا عام نبود ؟ ( حسین ...حسین ... ) کنُج زندان سخن از بزم مِی و جام نبود دخترت ثانیه ای در ملا عام نبود به سرِ دختر تو هیچ کسی سنگ نزد ؟ به روی معجر معصومه کسی چنگ نزد ... این بدنو آوردن ، رو جسر بغداد گذاشتن ... یه بلندی بود ؛ اگر چه زندان موسیَ ابنِ جعفر مثل گودال بود ، " وَظُلَمِ الْمَطَامِیرِ" « مَطموره » ، یعنی یه جایی که هم مُدوَّره هم تنگه و تاریکه ، اما من میخوام بگم آقا بعد شهادت ، بدنتو رو بلندی گذاشتن ... همه دیدن ، دور و نزدیک زیارت کردن ... اما این بدن موند تو گودال ... هرچی سکینه آمد بلکه بدن بابا رو ببینه دیگه ندید ... بابا بدنی که زیر سم اسب بره ... بدنی که زیر تیر و تیغ و نیزه و سنگ بره ... آی حسین .... 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 والعافیه والنصر http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
1. یا رب.mp3
9.1M
علیه السلام 🎤 یا رب به حق مادرم خلصنی یا رب یا رب به جد اطهرم خلصنی یا رب او همنوا با چاه شد من با سیه چال من از علی تنهاترم خلصنی یا رب یا رب به آن زندانیِ زندان کوفه به عمه جان مضطرم خلصنی یا رب تا کی نبینم ای خدا معصومه ام را دلتنگ روی دخترم خلصنی یا رب زیر غل و زنجیر و ضرب تازیانه چیزی نماند از پیکرم خلصنی یا رب راضی به مرگ خود شدم از بسکه گوید او ناسزا بر مادرم خلصنی یا رب ای زاده خیر النسا موسی ابن جعفر ای هفتمین نور خدا موسی ابن جعفر کاری ندارد از شما حاجت گرفتن ای دستگیر هر گدا موسی ابن جعفر ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5962833376279790299.mp3
4.68M
⚘گمنام⚘: 🥀🥀🥀 در کنـــــــج زندان بلا جـــان میسپارم غیــر از غـــــــم یاران خدایا غم ندارم سر تا به پایم هم چشـــم بی آب گشته چون مرغ پر بسته شده این حال زارم در غصه و تاب و تبم جانم رســـیده بر لبم ((خلصنی یا ربّ)) ۲  𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ باب الحوائــــج هستم اماخود گرفتار من آشــــــنای یارم و در بنــــــد اغیار میسوزم و میســــازم از جـــور زمانه زندان به یاد حق برایــــم گشته گلزار قوتم فقط سیلی شده رویم دگـــر نیلی شده ((خلصنی یا ربّ)) ۲  𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ چشــــــم فلک در غـــــربـت آقا ببارد تنها و مظلومانه او جـــــان میـسپارد این لحظه های آخــر عمــــرش خدایا بر روی لبهایش چنــــین زمــزمه دارد رضا کـجایی پسرم نور دو چشمان ترم ((خلصنی یا ربّ)) ۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
4_5825711881020509322.mp3
1.25M
⚘گمنام⚘: کی میدونه چقدَر غریبم... همه از غربت من بی خبرن خونواده سال ها منتظـــرن برا تنهــایی من خون جگرن کی میدونه چقدَر غریبم... تـــو دلــــم یه دُنِیــــا دردِ دله گاهی در بین نمـــاز و نافلـــه کمی صحبت می کنم باسلسه آشنای من.... تـــــو مدارا کن با دست و پای من با تو خیلی سخته سجده های من به شمـــاره افتــــــاد نفســــای من سلسله رحمی به حال زارم من که جز تو آشنــــا ندارم گردنم رو ساعتی رها کن بتونم به سجده سر بذارم واویلا...علی الغریب کی میدونه چقدَر غریبم.... کشیدن از مدینه منو به زور موندم از تموم خونواده دور چی بگم از این سیه چالِ نَمور کی میدونه چقدَر غریبم... از کدوم اذیت و آزار بگم؟ غصه ها به کدوم یار بگم؟ درد دل با در و دیوار بگم ای در و دیوار... مونس من باشید تو شبـــای تار شبـایی که هستــم تاسحر بیدار همراهم باشید تا لحظه‌ی افطار شمــــاکه همدم این اسیــرید حاجت غریب و می پذیرید؟ کمکــــم کنید غروب و راهِ..... سنـدیِ بن شاهک و بگیــــرید کی میدونه چقدَر غریبم... حالم از شکنجه ها زار شده مثل مادرم چشام تار شده اینجا مثل در و دیوار شده کی میدونه چقدَر غریبم... جای سیلی روی چشم تَرَمه شبـــا تـازیـانه دور و بَـــرَمه اینا یادگاریِ  مادرمه بی هوا میزد... من به سجده بودم بی حیا میزد من و بیـنِ ذکـــرِ  رَبَّنـــــــا میزد مادرم رو حرف ناروا میزد وای از این سفره‌ی ظالمانه این پذیراییِ  وحشیانه مونده روی سر و صورت من جای سیلی  جای تازیانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5823460081206824513.mp3
698.5K
ذکر همه دلهای عاشق و مضطر یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر من که به گرداب درد و غم افتادم ای پسر فاطمه برس به دادم یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر گوشه ی چشمی به دل ناشادم کن زائر درگاه باب المرادم کن یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر من که به عشق شما گفتگو دارم صحن و سرای تو را آرزو دارم یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر کاظمین از داغ تو ماتم سرا شد امام رضا در غمت صاحب عزا شد یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر آتش به جان افتاد از آه ونوایش سلسله بوسه زده به زخم پایش یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر گوشه زندان و دور از وطن بوده اما به یاد جد بی کفن بوده یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر زندانی فاطمه حاجت روا شد مرغ شکسته پر از قفس رها شد یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر سهم موسی بن جعفر خون جگر بود تشییع او بر روی تخته ی در بود یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر خون شده قلب مهدی بقیه الله یا حضرت معصومه آجرک الله یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر @eetazeinab
1. ای بزرگ قبیله.mp3
3.17M
(علیه السلام) ای بزرگ قبیله‌ی توحید ای موحدترین ندای امید قبل اسلام بوده‌‌چون‌خورشید پدر شیرمرد و مرد رشید تو ابوطالبی ابوالحیدر تو شدی سرپرست پیغمبر پرده دار حریم کعبه تویی پاسدار عظیم کعبه تویی عطر بوی نسیم کعبه تویی بین مکه کریم کعبه تویی تو علی را پدر شدی آقا وامدار پسر شدی آقا تا شدی سرپرست این خانه غیرحق باهمه تو بیگانه پسرت ساقی و تو پیمانه پسرت خانه‌زاده این خانه پدر کعبه ،کعبه را دریاب پسرت کشته بوتراب تراب تو موحد به دین ابراهیم تو شدی سرپرست طفل یتیم حق عطا کرده بر تو قلب سلیم دلم از غربت تو گشته دو نیم ای ابر مرد ای بزرگ عرب ای تجلی نغمه‌ی یارب حرف عزت اگر رسد به میان پسرت افتخارعالمیان وصف او آمده چو در قرآن حشر و نشرم ز او شود آسان خانه زاد خدا امام من است یا که ذکر علی‌الدوام من است 17/12/99
2. سیه پوش از محن.mp3
1.67M
(علیه السلام) سیه پوش از مَحَن ، شد بیت الحرام ایمان شد غریب و ، تنها شد اسلام با اشک حیدر ، سوزند کواکب (صل الله ُ علیک ، یا ابوطالب) خون می بارد چشمِ ، کوثر و زمزم کفن شد پیکرِ ، سقای حرم علی مانده و ، کوه مصائب (صل الله ُ علیک ، یا ابوطالب) پیغمبر گشته زا ئرِ ترُبتش چشم ملائک گر ید بر غربتش شد سال حزن و ، سال نوائب (صل الله ُ علیک ، یا ابوطالب)
1. ای خدا آفتاب.mp3
2.25M
(علیه السلام) ای خدا آفِتاب حرم گردیده خاموش پدر قاسمِ نار و جنت ، شد کفن پوش چشم افلاکیان پُر از کواکب شده بر پا عزا ی ابوطالب (سیدی سیدی ،یا ابو طالب) خون شده چشم زمزم ، شکسته رُکن ایمان جسم بابا بشو ید علی با چشم گریان خون دل می چکد از چشم حیدر شمع قبرش بود اشک پیمبر (سیدی سیدی ،یا ابو طالب)
3. ماهور 5.12.1400.mp3
4.96M
⚘گمنام⚘: ( علیه السلام ) در یاری مصطفی ز جان راغب بود دینداری او بر همگان غالب بود حیدر که جهانیان به او می‌نازند پرورده ی دستانِ ابوطالب بود ... حیدر که ازو دین خدا کامل شد قرآن خدا برای او نازل شد هر چیز که داشت از ابوطالب داشت از فضل پدر، فضل پسر حاصل شد ای همه جا یار رسول ‌خدا مَحرمِ اسرارِ رسول ‌خدا کُفر ز اسلام تو اندر ستوه کفه ی ایمان تو سنگین چو کوه وصل نبی را همه ‌جا طالبی حامی‌اسلام، ابوطالبی حامی‌جان بر کف پیغمبری جان به فدایت، که اباالحیدری قلب مُحبّان علی، مشهدت پشت نبی گرم شد از أشهَدَت صُلب تو دریا و علی، گوهرش خواجه ی لولاک، ثناگُستَرَش رفتن تو غُربت اسلام شد روز محمّد ز غمت، شام شد داشت پیمبر ز غمت حالِ حُزن سال وفات تو شدی سال حزن روح خدایی ، به تن پاک تو لاله ایمان ، دمد از خاک تو صدق و خلوص تو قبول خداست زائر قبر تو رسول خداست قلب نبی سوخت به یاد غمت اشک علی ریخته در ماتمت سلام مخصوص خداوند تو بر تو و بر همسر و فرزند تو جز تو که بر خدا ولی پَروَرَد؟ جعفر طیار و علی پرورد؟ نسل عقیلت، شُهدای حسین مُسلم ات اولین فدای حسین تا که سحر صبح شود روز شام بر تو و ابناء تو بادا سلام در بین تمام این اشعار میتوان صحبت کرد و وارد روضه شد ، بعد شعر را ادامه داد ... 5/12/1400
اسفندیار: 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 دلـم درد و دلـم درد و دلـم درد دلم امشب هوای کاظمین کرد بـه تـاب وتب شدم درشوروشینم عــــزادار غــریب کــــاظمینــم فلـک زد شعله بـر جـان پیمــبر فتــاده از نفس موسی بن جعفر بیا شیعه بیـا کـه در بکوبیم بیــا بــا دیـدگـان تــر بکــوبیم بیـا تابـا رضـاجان پشت این در بگــرییم از غم موسی بن جعفر بگوییم تسلیت معصومه جان را رضـا جـان آن رئــوف مهربـان را تمــام جسـم او در غُـل و زنجیر خــدا دانـد نــدارد جُـرم و تقصیر به غیر پوست واندک استخوانی نمــانـده بــر تنـش جــز نــاتـوانـی تنـش را ظلـم هــارون آب کــرده فلـک را غصـه اش بی تاب کرده تنـش را تــا کـه حَمّـالان گــرفتنـد بـه حال زار و جانسوزانه گفتند ببینیـد این امـام شیعیان است غـریبی اش هـویدا وعیان است بیــاییـد بــا رضــا روح و روانـش بگـرییـم همـره معصـومه جانش بـه جـرم عشق بـه زهرا و حیدر چنیـن کـردنـدبـاموسی بن جعفر اگــر کشتنـد عــزیــز مصطفـی را بـه غــم آغشتـه بـودند مرتضی را خـدا را شکر شد تشییع جنـازه تــن او لِــه نشـد بــا نعــل تــازه خــدا را شـکر معصـومـه نــدیـده بـــه روی نیــزه ای رأس بـــریـده اگـرچـه بـا شقـاوت کُشت او را نَبُـرّیـده کسی انگشــت او را خـدا را شکرکه مـوسی بن جعفر تنـش زخمـی نشـد ازتیـغ وخنجر بخوان«مداح» امـان از دل زینـب مصیبـت شـد فقط حـاصـل زینب 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
324.5K
⚘گمنام⚘: علیه السلام بوی غم می آید امشب ، روی بال هـرنسیمی با امــام هشتـم خود ، گوید از غم هریتیمی تسلیت ای ضامن من ای امام ثامن من گریه دارم ، ناله دارم ، من ز سوز گریه هایت گریه کم کن از یتیمی ، من بمیـرم از بـرایت تسلیت ای ضامن من ای امام ثامن من آمدم با تو بگــویم ، با دل خون ،حال مضطر آمدم نالـه زنم از ،ماتم موسی بن جعفر تسلیت ای ضامن من ای امام ثامن من نالــه دارم بر امـامی ، کو به زندان سوده گشته بعد از این رنح و مصیبت، رفتــه و آســوده گشته تسلیت ای ضامن من ای امام ثامن من آن گلی که ساق پایش ، از ستم کوبیـده گردید گردنش از کند و زنجیر، زخمی و سائیده گردید تسلیت ای ضامن من ای امام ثامن من خون بگریم من برآن گل ، کز ستـم های زمانه گه به زندان خورده سیلی ،گـاه خـورده تازیانه تسلیت ای ضامن من ای امام ثامن من 🎤 🥀🥀
1.35M
جاودان: ای ولی نعمتِ ایران پدرت را کشتند آه ، ای شاهِ خراسان پدرت را کشتند در میان حرمت سینه زنان می گوییم ... وامصییت که رضا جان پدرت را کشتند آنقَدَر از نفس حیدری اش ترسیدند ... آخر از ترس ، هراسان پدرت را کشتند چارده سال ، سیه چالِ بلا جایش بود عاقبت در دلِ زندان پدرت را کشتند از بلا هر چه که می شد به سرش آوردند امتِ دور ، ز انسان پدرت را کشتند اشک ، در چشم و به لب ناله ی "خَلِّصْنی" داشت در عوض با لب خندان پدرت را کشتند تا که دیدند کسی نیست ، که یاری ش کند ... چقَدَر ساده و آسان پدرت را کشتند حتما آن لحظه که بارید ، برای جدش ... موقع بارش باران پدرت را کشتند گر چه از فرطِ شکنجه بدنش آب شده ... تو بگو با لب عطشان پدرت را کشتند ؟ گر چه اصلا غُل و زنجیر ، لباسش شده بود کِی دگر با تن عریان پدرت را کشتند ✍ اجرا:ذاکر اهل بیت ع⬇️ 🎤
|⇦•دواى درد بى تابى... و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دواى درد بى تابى در اين زندان به جز تب نيست كسى بين غل و زنجير مثل من معذب نيست كسى غير از دو زندانبان سراغ از من نميگيرد ميان آسمان من، ستاره نيست كوكب نيست غروبى گريه ميكردم، به ياد دخترم بودم اگر نامه ندادم غير خون اينجا مُرّكب نيست پَرِ زخم، دلِ مضطر، غل و زنجير، جاى تنگ همه اينها به جاى خود، نگهبان هم مؤدب نيست به كه گويم سر سجاده ام خيلي كتك خوردم كه اينسان ناجوانمردى ميان هيچ مذهب نيست خلاصه اينكه اين شبها نگهبان بدي دارم كه حتي دست بردار از سَرِ من نيمه شب نيست لگد خوردم، زمين خوردم، دمادم خون دل خوردم ولي اين چارده سالم، چنان يك روز زينب نيست نگهبان زد مرا اما، نگهبان داشت ناموسم زنى از خاندانم پا برهنه پشت مَركب نيست كسى معصومهٔ من را به بَزم مِى نخواهد برد شرابى نيست دستي نيست، چوبى بر روى لب نيست تنى دور از وطن دارم، ولى چندين كفن دارم شبيه جد عطشانم، تن من نا مرتب نيست :محمد جواد پرچمی *علی بن محمد نوفَلی میگه : وقتی هارون الرشید مأمور فرستاد دنبال موسی بن جعفر آقا مشغول نماز بود. نوشتن بیست و یک‌ نفر آقا رو دوره کردن یکی عمامه از سرش انداخت، یکی سجاده از زیر پاش می کشید، چنان آقا با صورت به زمین افتاد محاسنش به خون خضاب شد، مگه چه‌جوری انداختند روی زمین؟ دیدن شروع کرده به گریه کردن، هارون صدا زد: یا موسی! براچی داری گریه میکنی؟ شماها آستانه تحملتون بالاست؟! فرمود: برا خودم‌ گریه نمیکنم، یادِ مصیبتای جدم ابی عبدالله افتادم... عجب دنیايی است، عجب رسمیه، هرکس تو این عالم باب الحوائج شده وقتی میری نگاه میکنی میبینی اونایی که به مقام باب الحوائجی رسیدن، اونهایی بودن که بد جوری دست و پازدن، اونهایی بودن جون دادنشون فرق میکرد با بقیه... یه باب الحوائج علی اصغر بود، ابی عبدالله دید این بچه داره سخت دست و پا میزنه، خنجر رو برداشت گوشه ی قنداق رو پاره کرد گفت: حالا دست و پا بزن... یه باب الحوائج این‌جوری دست و پا زده... یه باب الحوائج هم‌ کنار نهر علقمه، ابی عبدالله تا رسید، نوشتن: دید عباس هی میخواد پاهاش روجمع‌کنه، امام اومده بالا سرش، خجالت میکشه جلوی ابی عبدالله پا نشده، نوشتن:"اِرْتَجَحُ جَسَدَه" دیدن از خجالت بدن عباس داره میلرزه... یه باب الحوائج هم اینجوری بود.... اما من بمیرم برا اون آقایی که تو قعر سیاه‌ چال هرچی اومد دست و پاش رو تکون بده این غل و زنجیر اجازه نداد...* هربلایی سرم آمد کفنم‌ دست نخورد وقت تشییع تنم پیروهنم پاره نشد ساق من‌ خم شده اما تن‌ من کامل بود قدر انگشت بریده بدنم‌ دست نخورد صَلی اللّه عَلیک یا مَظلوم صَلی اللّه عَلیک یا سَیدنَا الْعَطشان صَلی الّله عَلیک یا سَیِدنَا العُریان گریه زیاد کردم‌ روضه زیاد خوندم‌ پشت سرت خیلی وَ اِن یَکاد خوندم‌ وَاِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَروا نیزه فرو شد به تنت وَاِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَروا خودت بگو از کفنت ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️ والعافیه والنصر http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
1.46M
⚘گمنام⚘: جاودان: دوباره چنگ زدم دامن خراسان را به کاظمین رساندم صدای لرزان را برای حاجت کوچک نمی روم آن جا دریغ اگر که بگویم به او غم نان را منی که هیچ ندارم برای عرض ادب چه تحفه ای ببرم پیشکش کنم؟ جان را دو پادشاه به یک سرزمین نمی گنجند کنار هم به خدا دیده ام دو سلطان را که دیده در وسط آسمان دو تا خورشید؟ که دیده پا قدم آفتاب، باران را؟ ببین چه بخت بلندی! به دست کوتاهم گرفته ام من بی دست و پا دو دامان را ببین کسی که خودش میهمان زندان بود چه بی مضایقه دارد هوای مهمان را به چشم دیده اسیری ست در دل زندان به چشم دل به اسیری گرفته زندان را بر او که لحظه به لحظه مسافر عرش است گماشته ست چه دیوانه ای نگهبان را؟ براو چگونه اثر کرده زهر؟ در عجبم! که خلق در نفسش دیده اند درمان را کریم ترجمه ی دیگر ابوالحسن است که جمع دیده ام اطراف او فقیران را وداع با حرمش ساده نیست،‌حق دارم عقب عقب بروم تا ته خیابان را محمدحسین ملکیان اجرا:ذاکر اهل بیت ع⬇️ 🎤🎤🥀🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6003575869841346431.mp3
350.6K
سید مرتضی: ❣﷽❣ ◼️ سید مرتضی ◼️ 🔳 سیدالشهدا ۳ یا مقطع الاعضا کنج زندانم چقدر تنگه دلم برا عزیزانم رو به قبله شده ام بیا رضا جانم   کنج زندانم بی گناهم من بسته شد دستای من با حلقه ی آهن حجت خدا کجا و سیلی دشمن  بی گناهم من مانند مادرم شد جفاها به من با تن کبودم   جسم من شد کفن ◼️یا باب الحوائج ◼️یا موسی بن جعفر من که میمیرم هنوزم بسته میون قل و زنجیرم ساق پای من شکسته و زمین گیرم من که میمیرم اشکا میباره هر کی از غربت من شنید عزاداره مرغ بسته بال و پر مگه زدن داره اشکا میباره زیر تازیانه غرق اشک و آهم  خلصنی یا الله   مرگم را میخواهم ◼️یا باب الحوائج ◼️یا موسی بن جعفر (میثم مومنی نژاد)