.
#زمینه
#شب_دهم_محرم
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
شب آخر
دل حسین فاطمه خون شد
زینب او ز غصه محزون شد
غربت او دوباره افزون شد
یاد صبح فردا بود حسین
به یاد عاشورا بود حسین
همراه اصحاب و هاشمیون
در نماز و دعا بود حسین
صلی الله علیک یا حسین۴
گل زهرا
گویی بیا کنار من زینب
ای که تویی قرار من زینب
باعث اقتدار من زینب
با درد و رنج و غم گرفته خو
باشد با زینب گرم گفت و گو
در شب عاشورای خون حسین
از جام شهادت زده سبو
صلی الله علیک یا حسین۴
زینب من
فردا شوی ز درد و غم غمناک
بینی مرا خواهر به روی خاک
غرقه به خون با پیکر صد چاک
فردا دشمن دین جفا کند
خون دل تو در کربلا کند
از ظلم و کینه شمر بی حیا
سر مرا از تن جدا کند
صلی الله علیک یا حسین۴
خواهر من
صبور عالمی تو یا زینب
جانت رسد فردا ز غم بر لب
ذکر لبت نما فقط یا رب
فردا آتش بر خیمه ها زنند
تازیانه به بچه ها زنند
پیش چشم تو زینب حسین
سر من را بر نیزه ها زنند
صلی الله علیک یا حسین۴
#حاج_رضا_یعقوبیان
#شب_عاشورا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
.
#نوحه_سنتی
#زنجیرزنی
#شب_عاشورا #عاشورا
#شب_دهم_محرم
#سبک_ارباب_غریب_من
#آمد_شب_هجران_و
🔘🔘
✅بند اول
آمد شب هجران و
آمد شب عاشورا۳
از آه دل زینب
در خیمه شده غوغا ۳
چشم زینب شده محو حسینش
پیوسته ریزد اشک از هر دوعینش
واویلا۲ آه و واویلا
_
✅بند دوم
آوای خوش قرآن
آید ز حرم برگوش ۳
یک خواهر دلخسته
گردیده ز غم بی هوش
شور محشر دورن خیمه برپاست
خواهری نگران ظهر فرداست
واویلا ۲ آه و واویلا
____
✅بند سوم
از آه دل زینب
لرزد دل این صحرا۳
از ناله زینب شد
در کرب و بلا غوغا۳
سالار زینب از زین واژگون شد
ناگهان قتلگه دریای خون شد.
واویلا ۲ آه و واویلا
✅بندچهارم
_
کند تماشا زینب
به چشم خود در گودال۳
تن عزیز زهرا
شده زکینه پامال۳
سنگ کینه جبین او شکسته
قاتل بر روی سینه اش نشسته
واویلا ۲ آه و واویلا
#سبک_زینب_زینب_زینب
#کربلایی_مجیدرجبی ✍
#کربلایی_مجیدمرادزاده✍
.👇
.
#نوحه_سنتی
#زنجیرزنی
#شب_دهم_محرم
#سبک_زینب_زینب_زینب
در کرب و بلا یاران(امشب شب عاشوراست)۲
شوری شده برپا و(امشب به حرم غوغاست)۲
اصحاب و بنی هاشم در مناجات
در کنار حسین عمه ی سادات
واویلا واویلا از صبح فردا۲
اصحاب و بنی هاشم(در شور و نوا هستند)۲
در خیمه ی عشق و نور(در حال دعا هستند)۲
در خیمه ها بود شور و نوایی
بر جان ها می رسد بوی جدایی
واویلا واویلا از صبح فردا۲
گل های رسول الله(عطشان و بدون آب)۲
از فرط عطش اصغر(در خیمه بود در خواب)۲
رباب دلشکسته در تب و تاب
در خیمه ها گردد به دنبال آب
واویلا واویلا از صبح فردا۲
قرآن خدا زیباست(با صوت علی اکبر)۲
گرید ز غمش زینب(فردا بشود پرپر)۲
امشب مشغول دعا گل لیلا
فردا پیکرش شود اربا اربا
واویلا واویلا آه و واویلا۲
شور دگری برپاست(در خیمه ی خیر الناس)۲
چون که بود از رحمت(پاسدار حرم عباس)۲
سقای حرم است و میر لشکر
فردا دستش جدا گردد ز پیکر
واویلا واویلا از صبح فردا۲
یک خواهر غمدیده(در تاب و تب است امشب)۲
در خیمه ی خود گریان(جانش به لب است امشب)۲
زیر لب می گوید امان از فردا
در بین دشمن ها می شوم تنها
واویلا واویلا از صبح فردا۲
با نور دلش زینب(گرم سخن است امشب)
می نالد و گرید در(رنج و محن است امشب)۲
ای برادرجانم امان از فردا
پیکرت بر زمین سر بر نیزه ها
واویلا واویلا از صبح فردا۲
زینب گل دین امشب(همراه حسین باشد)۲
با یاد غم فردا(در شورش و شین باشد)۲
گوید برادرجان من بی شکیبم
فردا پس از تو تنها و غریبم
واویلا واویلا از صبح فردا۲
#حاج_رضا_یعقوبیان ✍
#شب_عاشورا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
.
#زمزمه #شب_دهم_محرم
#زمزمه_شب_دهم_محرم
#سبک_کوفه_نیا
#شب_شبه_ناله
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول
شب شبه ناله و/ شب شبه گریه و شب خداییه
شب شبه ماتم و/ شب شبه آهِ و
شب جداییه
🔘
داری مارو تنها/ میزاری باغمها
داداش خداحافظ
خون میباره چشمام/از روز عاشورا
داداش خداحافظ
🔘
فردا بدونه تو/چی کار کنه حسین
بگو که خواهرت
وقتی تو قتگاه /می بینه افتاده
رو خاکا پیکرت
🔘
حسین مظلومم حسین مظلومم
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بنددوم
ای شاه بی سپاه/ببین شده چه آه نصیب خواهرت
بگو چی کار کنه /وقتی که می بینه
رو نیزه ها سرت
🔘
به هر طرف بودی /همراه تو بودم
توهر مسیر حسین (ع)
فردا که می رسه بدونه تو می شه زینب اسیر حسین (ع)
🔘
می بینم فردا ظهر/ تن تورو می شه
وقتی که پشت و رو
پیش چشام می ره /میونه حنجرت
یه نیزه ای فرو
🔘
حسین مظلومم 3
🔘➖➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
این شب آخری بزار که وا بشه
برادرم پرم
بالا بگیر سرت ببوسم حنجرت
به جای مادرم
🔘
بگو چرا داری/ می چینی از
زمین بوته ی خارا رو
به زینبت بگو/ آخه چی کار کنه
غروب فردارو
🔘
بگو چی کار کنه /وقتی که می بینه
خنجر رو حنجرت
بگو چی کار کنه/ وقتی که می بُرن
از پشت سر سرت
حسین مظلومم 3
#شب_عاشورا
#کربلایی #رضا_نصابی ✍
#کربلایی_مجیدمرادزاده✍
.👇
https://eitaa.com/eetazeinab
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#شور
#شب_عاشورا #مقتل
#سبک_نوشته_مقتل
#داری_میری_و
🔘🔘🔘
☑️بنداول
داری میری و/ زینب وجا میذاری
داری میری و /رو دلم پا میذاری
داری میری و/ من وتنها میذاری
داری میری و/ منم و اهل حرم
داری میری و /بگو من کجا برم
داری میری و/می ریزه برگ و برم
داری میری و
....
باغم وغصه مأنوسم داداش
میری و تنها میپوسم داداش
به وصیت مادرم باید
زیرگلوتو ببوسم داداش
السلام علی سیدالشهدا «ع»
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بنددوم
نوشته مقتل با عصا می زدنت
نوشته مقتل بی هوا می زدنت
نوشته مقتل همه جا می زدنت
نوشته مقتل
.....
ببخشن سادات شمر بی حیا و پست
ببخشن سادات روسینت با پا نشست
ببخشن سادات گیسوتو گرفت به دست
ببخشن سادات
.....
نوشته توو مقتله مستند
هرکی رسید یه ضربه ای میزد
حتی با سنگ و چوب کعبِ نی
یا با غلاف یاضربه ی لگد
السلام علی سیدالشهدا «ع»
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بندسوم
نوشته مقتل/زینب بی سرپناه
نوشته مقتل/با فغان واشک و آه
نوشته مقتل/میدوید توقتلگاه
.....
نوشته مقتل/موهاتو میکشیدن
نوشته مقتل/که سرت رو بریدن
نوشته مقتل/رو تنت می دویدن
افتاده بودی زیر دست و پا
زیر بارون تیرو نیزه ها
وقتی سرت رو میبرید عدو
مادره تو هی میزدت صدا
السلام علی سیدالشهدا «ع»
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بند چهارم
نوشته مقتل وقتی خواهرش میدید
نوشته مقتل قصه به آخر رسید
نوشته مقتل حرومی سر رو برید
نوشته مقتل
......
نوشته مقتل بی محابا زدنت
نوشته مقتل غریب گیرآوردنت
نوشته مقتل وحشیونه کشتنت
نوشته مقتل
......
نوشته لحظه های اخرت
نشست با چکمه روی پیکرت
ضربه می زد به حنجرت حسین
از قفا پیشه چشمه خواهرت
السلام علی سیدالشهدا «ع»
#عاشورا
#روز_دهم_محرم #وداع_امام_حسین
•┈┈••✾❀❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
.👇
314.6K
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#امامحسین_عزاداری
#زمزمه #تک_ضرب #سنگین
▪️نوحه شب عاشورا
#گوشواره👇
امشب شب قتل حسين، سلطان خوبان است، زينب پريشان است
فردا زمين کربلا، از خون گلستان است، زينب پريشان است
امشب علمدار حسين، دارد نگهباني، آن حيدر ثاني
فردا تن بيدست او، اندر بيابان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...
امشب به روي سينه ی مادر بُوَد اصغر، آن طفل خوشمنظر
فردا ز تير حرمله مهمان جانان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...
امشب بُوَد قاسم ميان خيمهگه شادان، از خواندن قرآن
فردا ز مَرکَب سرنگون اين سرو بستان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...
امشب گُلان مصطفي از تشنگي بيتاب، در گفتگوي آب
فردا روان از ديدگان اشک يتيمان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
439.1K
دودمه
#شب_دهم_محرم 💔🏴😭😭
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع
😭😭
شب قتل است یک امشب که حسین مهمان است
غمش امشب همه از تشنگی طفلان است
مکن ای صبح طلوع
جامه ای صبح مزن چاک مده جولان را
هست مهمان شه دین امشب و یک فردا را
مکن ای صبح طلوع
چرخ ای چرخ مزن چرخ دگر امشب را تا قیامت تو نگه دار همه کوکب را
نه حسین فکر عیال است نه به فکر جان است
مکن ای صبح طلوع
همه بینند ز ما ناله و چون شیون را شمر از قتل حسین بهر حسین دربان است
مکن ای صبح طلوع
باد ای باد،پریشان تو نما عالم را
تا قیامت تو نگه دار همه خاتم را
مکن ای صبح طلوع
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
#کربلایی_آقای_جاودان 🎤🏴
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#آجرک_یابقیه_الله😭😭😭😭😭😭😭🏴🏴🏴🏴🏴🏴
https://eitaa.com/eetazeinab
.
|⇦•نظر به رویِ تو شد...
#قسمت_اول #مناجات_امام_زمان روحی له الفدا و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده روز عاشورا محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
●━━━━━━──────
نظر به رویِ تو شد قبلگاهِ آمالم
تَرَحُمی بنما کن نظر به احوالم
من آن کبوترِ بامم که هرکجا رفتم
به سنگِ تُهمتِ مردم شکسته شد بالم
فقط ضمانت تو گشته است مُهرِ تمدیدی
به توبه نامه ی بی اعتبارِ هرسالَم
نه پایِ رفتنی هست و نه رویِ آمدنی
بگو چه چاره کنم من زدستِ اعمالم
قسم به مویِ پریشان عمه جانِ شما
به گریه دلنگرانِ حسین و گودالم
صدازد از تَهِ گودال خواهرم برگرد
مگر نگفتم عزیزم نیا به دنبالم
برو به خیمه نبینی بریدنِ سر را
وگرنه پیر شَوی پایِ جسمِ پامالم
#شاعر قاسم نعمتي
ــــــــــــــــــ
#روضه_امام_حسین
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا #عاشورا
#روز_دهم_محرم
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
1401051702.mp3
1.82M
|⇦•نظر به رویِ تو شد...
#قسمت_اول #مناجات با #امام_زمان روحی له الفدا و توسل به حضرت سیدالشهدا #امام_حسین اجرا شده روز عاشورا محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
.
|⇦•بنا چه بود؟ بیاید به او...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا #امام_حسین اجرا شده روز عاشورا محرم ۱۴۰۱به نفس حاج #محمدرضا_طاهری
●━━━━━━───────
*يه گوشه حضرت زينب نشسته داره نگاه ميكنه:...*
بنا چه بود؟ بیاید به او سلام کنند
بنا چه بود؟ که همراهی امام کنند
رسید آن همه نامه، از آن همه لبیک
بنا چه بود؟ که همراه او قیام کنند
بنا چه بود؟ بجنگند با فسادِ یزید
که در رکابِ ولی کار را تمام کنند
حسین با زن و فرزند راه کوفه گرفت
بنا چه بود؟ به ناموسش احترام کنند
بنا نبود بیاید به قتلگاه، حسین
که دور او ته گودال ازدحام کنند
*تاريخ نوشته چهارصد پيرمردِ كه به اصطلاح مُفتي و صاحبِ فتوا هم بودند، به صف شده بودن، قربةً الي الله مي زدن...*
بنا نبود که پیران بر او عصا بزنند
چنین به زخم قدیم خود التیام کنند
*از اينجا به بعد رو خودِ امام زمان گريه ميكنن و داد مي زنند...*
بنا نبود که از کوفه تا خرابه ی شام
نگه به خواهر او از فرازِ بام کنند
بنا نبود به اجبار نیزه و شمشیر
ورود عائله در مجلس حرام کنند
شاعر: #محسن_ناصحی
من زینب صبور تو بودم ولی حسین
هنگام قتلِ صبر تو صبرم تمام شد
دیدم که جای آب لبت نیزه میخُورَد
ازآن به بعد آب به لب ها حرام شد
ای احترامِ واجبِ زینب، دَمِ غروب
عریان شدی و جسم تو بی احترام شد
بعد از عبورِ چکمه ی شمر از تنت حسین
صحبت ز نعل های سواره نظام شد
خیلی نگاهشان به من اذیت کننده بود
دور و بَرِ تو، دور و برم ازدحام شد
کارم کجا کشیده که پرده نشین شهر
با شمر بد دهن، سَرِ تو همکالم شد
حسين...اي تشنه لب حسين
حسين...عشقِ زينب حسين
حسين...اي بي كفن حسين
حسين...بي پيرُهَن حسين
آن دَم بريدم من از حسين دل
كآمد به مقتل شمرِ سيه دل
او مي دويد و من مي دويم
او سويِ مقتل من سويِ قاتل
*اي واي حسينم... چقدر امروز زينب اين مسير رو مي دَويد، يا كنارِ بدنِ علي اكبر، يا كنارِ بدنِ قاسم، هي مي اومد بالايِ تَل...*
او مي نشست و من مي نشستم
او روي سينه من در مقابل
* وَالشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِك... وَالشِّمرُ جالِسٌ، نَفَسِ مادرم گرفت...*
او مي كشيد و من مي كشيدم
او خنجر از كين، من آه از دل
*صداي هلهله داره مياد، يه عده دارن كف ميزنن، يه عده دارن تكبير ميگن، زمين كربلا داره ميلرزه، حضرت زينب سلام الله عليها اومد پيش امام سجاد، آقا داره توي تب ميسوزه، پرده ي خيمه رو كنار زدن، نگاه كردن... سري به نيزه بلند است در برابر زينب...
هلال بن نافع ميگه: ديدم لب هاي حسين داره بهم ميخوره، نزديك اومدم، مي دونستم حسين نفرين كنه همه زير و رو ميشن، گفتم: بذار خيالم راحت بشه، اما ديدم داره ميگه: جگرم داره از تشنگي ميسوزه، تشنگي داره منو ميكشه... گفت: دلم سوخت رفتم سپرم رو پر از آب كردم، به سختي همه رو كنار زدم، نزديك گودال شدم، ديدم شمر با لباس هاي غرق خون از گودال بيرون اومد، گفت: هلال كجا داري ميري؟ گفتم: دارم برا حسين آب مي برم، گفت: دير اومدي كار تموم شد... دامن عربيِ شو كنار زد: ديدم سر حسينِ، گفتم: نانجيب! بالاترين جنايت رو كردي، چرا تن و بدنت داره ميلرزه؟ گفت: هلال! لحظه هاي آخر حسين، گوشه ي گودال هيچ زني نبود، اما يه صدايي ميشنيدم، يه خانومي هي مي گفت: "بُنَيَّ!" مادر!...*
ــــــــــــــــــ
#روضه_امام_حسین
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا #عاشورا
#روز_دهم_محرم
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
1401051703.mp3
7.14M
|⇦•بنا چه بود؟ بیاید به او...
#روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده #روز_عاشورا محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
●━━━━━━───────
عاشورا قرارگاه عشق است و پناهگاه عاشقان
عاشورا تکلیف است و عاشورایی شدن عمل به تکلیف
عاشورا مجمع عمومی حماسهسازان هستی است
1_5740956264.mp3
5.15M
🥀دشتی حضرت زینب س گریز به روضه امام سجاد ع
زبانحال حضرت زینب س
😭😭😭
ای دل همیشه قلب دشمن سنگ بوده بیداد بیدادم
میخوام زینب بخونم گودال ببینم چقد سنگ روضه خوردیا امیدوارم حقشو اداء کنیا
همیشه $....
داداش سر پیراهنت هم جنگ بوده بیداد بیدادم
آخ
داداش ولی شرمنده زینب دیر فهمید بیداد بیدادم
وای که انگشتر به دستت تنگ بوده بیداد بیدادم
گفت حسین من بخوان قرآن که صوت دلربایت بیداد بیدادم
زقرآن علی دارد حکایت امان آخی.... امانم
آخ بیا داداش ببین حال خرابم2
زهجرونت ببین در پیچ وتابم داداش
سلام من ،به غیرت الله ،آقام علی بن الحسین
رسیدند صدا زدآقا جان تو این چهل منزل کدوم منزل به شما سخت گذشت
آی بچه غیرتیا
فرمودند :سه مرتبه الشام الشام الشام
بمیرم الهی به سهل ساعدی فرمودند: (اومد محضر زین العابدین گفت آقا من از محبین شمام )
فرمودند:سهل پول همرات داری یانه؟عرض کرد دارم آقا فرمود: برو پول بده به اینایی که سرها رو نیزه زدن بهشون بگو یا جلو برند یا عقب بیان چرا؟
فرمود انقدر این مردم به بهونه سرا ناموس ما را نگاه نکنن ای وای هان
ناله داری یانه؟ ای حسین ...
میگه انجام دادم، آمدم محضر زین العابدین آقا تمامه !
فرمود پارچه داری یانه؟عرض کردم عبام را برات پاره میکنم
فرمود پارچه زیر این زنجیر بنداز این گرما زنجیر رو داغ کرده
میگه قسمتی از عبام رو پاره کردم تا این زنجیر رو از گردن مبارک بلند کردم دیدم خون تازه از گردن مبارک جاریه!
همه باهم به غربت زین العابدین
به اشک چشم بچه ها و عمه اش زینب
حوائج امام زمان شفای مرضا یاد همه گذشتگان و حس
.
|⇦•خيمه هارو هم سوزوندن...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا #امام_حسین اجرا شده شب #شام_غریبان محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
●━━━━━━───────
*وقتي نانجيب دستور داد خيمه هارو آتيش زدن، اومدن خدمتِ آقا زين العابدين، دستور رو بايد امام بده، عزيزِ برادرم! چيكار كنيم؟ فرمود: بگيد همه فرار كنن، اينا ميخوان باقيمانده ها از ماهارو بسوزونن، اين ناجيب ها از مدينه و آتيش زدن دَرِ خون ياد گرفته بودن، امروز هم تو گودال دست هاي آتش درست مي كردن، خيمه هارو هم سوزوندن، ميگه: ديدم يه دختر بچه از خيمه داره بيرون ميدوه، دامن عربيش آتيش گرفته، دوان دوان با اسب اومدم به سمتش، تا نزديكش شدم، دامنش داره ميسوزه، دستش رو روي سرش گذاشت، صدا زد: من يتيمم بابا ندارم، ميگه: از اسب پياده شدم، سريع آتيش دامنش رو خاموش كردم، اينا از دشمن لطف و محبت نديدن، ديدم خيره خيره داره منو نگاه ميكنه، يه چيزي ميخواد بگه اما به زبون نميآره، بهش گفتم: چي ميخواي بگو؟ يه نگاه كرد صدا زد: يه مقدار آب داري به من بدي؟ سه روزِ آب به روي ما بسته است... رفتم يه مقدار آب براش آوُردم دستش دادم، ديدم نميخوره، داره اشك ميريزه، مگه تشنه ات نبود؟ چرا آب نمي خوري؟ گفت: بخدا هنوز صداي بابام تويِ گوشمه، هي ميگفت: آه جگرم از تشنگي ميسوزه، هنوز صورت علي اصغر روبرومه، براي يه قطره اش لب ميزد...
همه رو عمه ي سادات زيرِ يه خيمه ي نيم سوخته جمع كرد، بچه هارو سر شماري كرد، اينا امانتي هاي حسينن، خيلي از اين بچه هارو موقع فرار از خيمه ها كشتن، نگاه كرد ديد دوتا از بچه ها كم شدن، با اين خستگي دو ليف خرما روشن كردن، اُم كلثوم و حضرت زينب عليهما سلام اومدن دوباره همه جارو گشتن، نگاه كردن ديدن اين دوتا بچه دست گردن هم انداختن، زيري دست و پاي اسبها بودن، بدن هاي بي جونه بچه هارو به دست گرفتن آوُردن...
باز هم نگاه كردن، صحاب رحمت اين روضه رو آوُرده، ديدن رقيه ي سه ساله نيست، زينب عمه اش اومد، چقدر دنبال اين بچه گشت، نزديك گودال شد، ديد صداي اين بچه از گودال ميآد، هي ميگه: " اَبَتاه!..." بچه رو برداشت از رويِ بدنِ بابا، داره بر ميگرده، دَمِ گوشش گفت: عزيزِ دلم! رقيه جانم! اين بدن رو چطور شناختي؟ من متحير بودم امروز توي گودال بدن رو نشناختم، صدا زد: عمه! داشتم بابامو صدا مي زدم، ميگفتم:" اَبَتاه!..." بابا! ديدم صداش داره مياد: جونم! دخترم! از حلقومِ بريده صِدام ميزد...
باز همه رو عمه ي سادات جمع كرد، همچين كه اومد يه نفس تازه كنه، ديد پشت خيمه ها يكي داره زار ميزنه، هي داره خاك هارو زير و رو ميكنه، ديد عروسِ فاطمه رُبابِ، بي بي به شكايت گفت: رباب! من بچه هارو به سختي آروم كردم، چرا آتيش دلشون رو شعله ور مي كني؟ اينجوري ناله نزن، عرضه داشت: دست خودم نيست بي بي جان، تو اين چند روز كه آب رو بسته بودن، من يه قطره شير نداشتم به بچه ام بدم، امشب كه جرعه اي آب خوردم، شير دارم، اما ديگه بچه ام نيست، صداي گريه هاي علي اصغر توي گوشمه، زينب جان! خودم ديدم پشت خيمه ها بدنش رو دفن كردن، اما مي بينم خاك ها زير و رو شده، هر چي ميگردم، خبري از بچه ام نيست... صداي ناله ات رو آزاد كن، هر چي كار داري با اربابت، ان شاءالله اربعين اسمت رو بنويسه، بلند بگو:حسين!...
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_شام_غریبان
#شام_غریبان_امام_حسین
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
1401051705.mp3
3.73M
|⇦•خيمه هارو هم سوزوندن...
#روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا #امام_حسین اجرا شده #شب_شام_غریبان محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری
.
|⇦•نمیشه باورم که وقت..
#قسمت_اول #روضه_وداع و توسل به #امام_حسین علیه السلام اجرا شده شبِ دهم محرم ۱۴۰۱به نفس سید مهدی میرداماد
●━━━━━━───────
نمیشه باورم؛ که وقتِ رفتنه…
تمومِ این سفر، بارش رو شونه ی منه
کجا می خوای بری؟ چرا منو نمیبری؟
حسین! این دمِ آخری؛ چقدر شبیه مادری
*مادرم رفت دلم به تو گرم بود داداش. بابام رو با فرق شکافته آوردن چشمم به تو بود داداش.. برادرم حسن از دست رفت همه تگیهگاهم تو بودی داداش..*
باید جوابتو با نفسم بدم
بدون من نرو تو رو به کی قسم بدم
قرارمون چی شد که بی قرار هم باشیم
حسین! هر چی که پیش اومد
باید کنار هم باشیم
داداش! کجا میخوای بری؟ چرا منو نمی بری
حسین! این دم آخری چقدر شبیه مادری
من روی خاک و تو سوار مرکبی
من توی قلبِ تو اما، تو چشم زینبی
آهسته تر برو بزار منم باهات بیام
حسین! دیگه نمیکشه پاهام
که پا به پا به بیام
*رسید به برادر، دو نفری با هم وداع کرد «مَهلاً مَهلا، یَابنَ الزَهرا» کار خودش رو کرد، بذار وصیت مادرم رو عمل کنم، زیر گلوت رو ببوسم. شاید زینب داره می بینه..*
دل نگرونه خواهرت باش
به فکر اشک دخترت باش
فردا بلا سرت میارن داداش
خیلی مراقب سرت باش
باشه برو ولی زینب فدا بشه
راضی نشو روی تنت برو بیا بشه
تنهای بی سپاه، مظلوم بی گناه
جلوی مادر دست و پا نزن تو قتلگاه
*هرجوری بود و به هرکیفیتی بود باخواهر وداع کرد..حالا دیگه میخواد بره اما نوشتن توهمه ی وداعهای ابی عبدالله این وداع آخر صدای گریه ی حسین رو بلند کرد... دختر دارا میدونن وقتی بخواب بری سفر دخترا تو شلوغی اصلاً جلو نمیان.. سکینه خاتون هم گذاشت همه ی مخدَّرات اومدن، امکلثوم آمد، زنها آمدن، عمه اش زینب آمد وداع کرد.. گذاشت همه خداحافظی ها رو کردن اون لحظه ی آخر ابی عبدالله دید ذوالجناح حرکت نمیکنه دید این خانم دستای اسب روگرفته نمیذاره حرکت کنه..بابا بیا پایین باهات کار دارم. همچین که بابا از اسب اومد پایین یه نگاه کرد گفت"اِسْتَسْلَمُتَ لِلْمَوْت؟" آیا داری به سمت مرگمیری؟
یه حرفی زد جیگر حسین رو کباب کرد. گفت بابا! ما رو وسط این نامحرما تنها میذاری "رُدَّنا إِلی حَرم جَدِّنا "ما رو برگردون بابا....
حسینه کوه عاطفه است چه جوری به سکینه بگه نمیتونم. بغلش کرد. صدا زد: سکینه جان! اینقدر بابا رو آتیش نزن، اینقدر جیگرم رو کباب نکن. یه جوری بغلش کرد دختر همه چی رو فهمید. ابی عبدالله یه حرفی هم آروم آروم بهش زد گفت: سکینه جان یه توصیه بهت می کنم..صدا زد دخترم چند ساعت دیگه به عمه ات خیلی سخت میگذره، ازت میخوام عمه ات رو تنها نذاری . اگه عمه ات اومد تو گودال باهاش بیا ..تنهایی براش سخته..
به حرف باباش عمل کرد عمه اش رو تنها نذاشت یه ساعتی اومد تو گودال یه نگاه کرد دید عمه اش داره دنبال یه بدن می گرده.. چه جوری یه بدن روشناسایی می کنن؟ برا شناسایی بدن چی لازمه؟ یا سر میخواد یا صورت میخواد یا پیراهن میخواد یا انگشتر میخواد..اگه صورت نباشه اگه پیراهن نباشه اگه انگشتر نباشه یه علامت دیگه هم هست که بشناسی، از کجا؟ از حجم بدن..حجم بدن رو ببینن میشناسن..اما کدوم حجم بدن؟! ده تا اسب سه بار رو بدنش رفتن یه بار روی سینه اش، یه بار روی پهلوش، یه بار روی کمرش... ای حسین....
دید عمه اش یه بدن رو بغل کرده" اللّهُمَ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقَلِیلَ الْقُرْبَانَ" خدایا این قربانی اندک رو از ما قبول کن. سکینه دوید گفت عمه صبر کن. این بابای منه؟! خودش رو روی بدن بابا انداخت.. زینب تو گودالِ، شمر هم اومده توی گودال، سکینه هم تو گودالِ، یکی لگد میزنه یکی بچه رو میکِشه.. چادر رو میکِشه..حسین...
ــــــــــــــــــ
#روضه_امام_حسین
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#عاشورا
#سید_مهدی_میرداماد
#سبک_نمیشه_باورم
#روز_دهم_محرم #وداع
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
Seyed Mehdi Mirdamad - Muharram 1401 Shab 10 - 1.mp3
5.86M
.
|⇦•غریب گیر آوردنت...
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شبِ دهم محرم ۱۴۰۱به نفس سید مهدی میرداماد
●━━━━━━───────
اگه امام زمان نگفته بود کسی جرأت نمی کرد بگه. امام زمان تو زیارت ناحیه مقدسه فرمودن: وقتی اسب بی صاحب اومد "وَ أَسْرَعَ فَرَسُک َ شارِداً ، إِلى خِیامِک َ قاصِداً ، مُحَمْحِماً باکِیاً" اسب اومد همه ریختن بیرون. نوشتن " بَرَزْنَ مِنَ الخُدُور"زن و بچه ریختن بیرون" بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ لِلشُّعُورِ نَاشِرَاتٍ وَ لِلْخُدُودِ لَاطِمَاتٍ وَ لِلْوُجُوهِ سَافِرَاتٍ وَ بِالْعَوِيلِ دَاعِيَاتٍ" رسیدن بالای بلندی نگاه می کنن گرد و خاکه چه خبره؟!بچه ها رو پنجه ی پا بلند شدن. کی اون وسطه؟ نگاه کردن دیدن " وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِكَ"
تا حالا کسی تو حرم کفش بُرده... اگه بخواد ببره جلوش رومی گیرن میگناینجا حُرمت داره، حرمحسینه کفش نبر... اما روز عاشورا شمر ملعون با دوتا چکمه اومد..امام زمان (عج)میگه نشست "قابِضٌ عَلى شَيبَتِكَ بِیَدِهِ" محاسن حسین رو گرفت..زانوش رو گذاشت تو گودی گلوش ... *
غریب گیر آوردنت
جلو چشای مادرت
نیزه میزد تو دهنت
نیزه میزد توکمرت
غریب گیر آوردنت
بریدن از قفا سرت
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#روز_دهم_محرم
#سید_مهدی_میرداماد
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
Seyed Mehdi Mirdamad - Muharram 1401 Shab 10 - 2.mp3
2.82M
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شبِ دهم محرم ۱۴۰۱ به نفس سیدمهدی میرداماد
●━━━━━━───────