420.1K
🔳 #زمینه اسارت آل الله
📜 شد جای تو دشت بلا
🖊به قلم #ابوذر_رئیس_میرزایی
.
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
#کاروان_اسرا #خروج_از_کربلا
#امام_حسین علیه السلام
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#رضا_قاسمی✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
با احترام آمد و بیاحترام رفت
با صد سلام آمد و با والسلام رفت
آتش دوباره پا روی کاشانهاش گذاشت
با روضهی شکستنِ در، از خیام رفت
بعد از عطش فرات به پابوسیاش رسید
در اشکِ شرم، غرق شد و تشنهکام رفت
خلوتنشینِ پردهی ناموسِ کبریا
همراه شمر و حرمله در ازدحام رفت
دَه روز پیش کعبهی در انحصار بود
با آن مقام آمد و با این مقام رفت
مبعوث شد به گریه برای برادرش
پیغمبری که با سرِ سرخِ امام رفت
پایش رمق نداشت، نمازش نشسته بود
در حالت رکوع، به قصدِ قیام رفت
داغ حسین، روضهی یک خانواده بود
این داغدار، با تبِ چند انتقام رفت
زینب عقیلةالعرب آمد به کربلا
آیینهدار فاطمه، حیدر به شام رفت
خونگریههای ناحیه از این مصیبت است
سرچشمهی حلال، به بزم حرام رفت
#عبور_از_قتلگاه #اسارت
.
.
|⇦•مقتل زنده ی کربلا ..
#سینه_زنی و توسل به راوی دشتکربلا #امام_سجاد علیه السلام اجرا شده محرم ۱۴۰۱ به نفس حاجمحمدرضا طاهری
●━━━━━━───────
مقتل زنده ی کربلا بسته شد
دفترِ بهترین سجده ها بسته شد
یادگارِ کربلایی در مدینه شد فدایی
بعد از این نمی رسد از قبلهٔ دعا صدایی
امام اشک و عزا رفت
اسیرِ داغ و بلا رفت
به سوی خونِ خدا رفت
«علی علی وا اماما...»
هر کجا کودکی تشنه دید گریه کرد
بین حج در منا دشنه دید گریه کرد
دم به دم در این چهل سال ناله زدبه یاد گودال
از مقابلش نشد دور عکس پیکرِ لگد مال
تن پدر بی کفن بود
به زیر پا پیروهن بود
چه نیزه ای توی دهن بود
«علی علی وا اماما..»
خاطره دارد از غربت شهرِ شام
جای گُل سنگ و چوب آمد از روی بام
هر که محوِ کاروان شد گرم رقص و دف
زنان شد
منزل امام معصوم مجلس حرامیان شد
به تن لباسِ اسارت
به دل غمِ قتل و غارت
به خواهرش شد جسارت
«علی علی وا اماما..»
ــــــــــــــــــ
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#شهادت_امام_سجاد
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
+شهادت+امام+سجاد+به+نام+دفتر+بهترین+سجده+ها+بسته+شد+از+محمدرضا+طاهری.mp3
6.98M
|⇦•مقتل زنده ی کربلا....
#سینه_زنی و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده محرم ۱۴۰۱ به نفس حاج محمدرضا طاهری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#روضه_امام_سجاد
|⇦•تو یادگار حسینی...
#قسمت_اول #روضه و توسل به راوی دشتکربلا #امام_سجاد علیه السلام به نفس حاجمحمدرضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین....
روضه ی حضرت زین العابدین سند محکمی است برای اونایی که میگن چرا انقدر ناله میزنیدچرا انقدر گریه می کنید؟
اومد گفت آقاجان! بس نشده انقدر گریه کردی.آب برات میارم وضو بگیری نگاهت به آب میوفته گریه می کنی. طفل شیرخواره میبینی اشک میریزی. بچه سه ساله میبینی گریه می کنی.با هر بهانه ای حضرت روضه درست می کرد.
حضرت فرمود: وای برتو! تو مکتب ما بزرگ شدی این چه سؤالیه می کنی مگه قرآن نخوندی؟یعقوب نبی میدونست پسرش برمی گرده فقط یه پیراهن خون آلود براش آوردن. انقدر در فراق یوسفش اشک ریخت که چشماش نابینا شد.من هیجده یوسفم رو جلو چشمام سر بریدن، هیجده یوسفم رو سراشون رو، رو نیزه زدن.
تو یادگار حسینی که کربلا دیدی
شبیه عمّه ی مظلومه ات بلا دیدی
"سری به نیزه بلند است"را شما دیدی
و غارت حرم و خیمهگاه را دیدی
دو چشم گریهی تو تا همیشه آباد است
در این سکوت تو صدها هزار فریاد است
برای گریه ات آقا اشاره کافی بود
همین که چشم تو بینَد سهساله، کافی بود
گلوی نازک یک شیرخواره، کافی بود
به آب دادن ذبحی نظاره، کافی بود
*امام سجاد میومد بازار قصابا میدید یه گوسفندی رو دارن ذبح می کنن. حضرت می فرمود:دست نگهدار، آیا بهش آب دادی یانه؟ میگفتن آقا چه سؤالیه میفرماید. رسم دین ماست مگه میشه ذبح رو آب نداد. یه وقت ناله میزد آره، هرچی بابای مظلومم صدا میزد آه جیگرم..کسی آب نداد...*
تو را به غصّه چهل سال مبتلا دیدند
به لحظهْ لحظهْ گریز تو کربلا دیدند
اگرچه عصرِ دهم قسمتِ تو غم گردید
که سایۀ پدرت از سرِ تو کم گردید
نصیب تو فقط آه و غم و اَلم گردید
زِ بارِ غصۀ یاران قَدِ تو، خم گردید
اگرچه تبْ نِگهت را زِ درد، تیره نمود
اما خدا برای امامت تو را ذخیره نمود
حضرت زینب فرمود:عزیز برادرم داری با خودت چیکار می کنی؟همچین که خیره خیره به ابدان قطعه قطعه شده نگاه می کرد. نوشتن حضرت زینب به دادش رسید..جان از بدن امام داشت مفارقت میکرد. این به داد رسیدن عمّه ی سادات فقط برای زین العابدین نبود. چند جا، جان امام رو نجات داده...
امیرالمؤمنین کنار بدن فاطمه داشت جوون می داد.وقتی داشت بدنش رو غسل می داد دستش رسید به بازوی ورمکرده ی زهرا..یه وقت دیدن حضرت زینب اومد جلو گفت: قربونت برم بابا! ما که جز توکسی رو نداریم.درد وبلات به جونم بابا!..
دیگه کجا ؟ ابی عبدالله کنار بدن علی اکبر هی می گفت:ولدی! هر چی می گفت ولدی صدای هلهله ها بیشتر میشد. نوشتن اینجا انگار حسین داشت جوون میداد.....*
سپه و کوفه وشام اِستاده
به تماشای شَه و شهزاده
شَه به روی پسرش افتاده
همه گفتند حسین جان داده
ــــــــــــــــــ
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#شهادت_امام_سجاد
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇👇
.
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به راوی دشتکربلا #امام_سجاد علیه السلام به نفس حاجمحمدرضا طاهری
●━━━━━━───────
یه وقت دید زینب دست رو شونه اش گذاشت. داداش!
اینجا عمه ی سادات فرمود:باخودت داری چیکار میکنی. تو امام زمانی .حضرت سجاد فرمود:عمه جان مگه این بدن امام زمان نیست. فرمود: گویا اینها ما رو مسلمان هم نمیدونن.بدن شهدای ما روخاکهاست..
دلتْ ز داغِ اسارت غمِ فراوان داشت
دو پلکِ چشم ترِ تو همیشه باران داشت
همیشه خاطرِ تو یادی از شهیدان داشت
به سینه روضۀ مکشوف چون هزاران داشت
«یه دونه از روضه هاش اینه...
سه شعبه دیدی وتیر وگلوی اصغر را
تو تیغ دیدی و خنجر به روی حنجر را»
به نوک نی سر خورشید ماهِ قافله بود
نگاهبانِ سر شیر خواره حرمله بود
به دست و پای تو در این مسیر سلسله بود
غمی که کشته تو را شام بود وهلهله بود
شهادت ارث شما بود و اعـتبار شما
به ظلمْ سوی اسارت کـشید کـار شما
* از روضه های شام و تو راه شام که حضرت فرموده : هرکجا ما رو سوار بر ناقه های لَنگ کرده بودن همین که راه میرفت این شکنجه ی بچه ها بود. دست وپاهامون رو به زنجیر بسته بودن از همه بدتر سرهای شهدا رو مقابل این بچه ها گذاشته بودن. حضرت فرمود: تا بچه ها نگاه می کردن میومدن اشک بریزن با نیزه تو سراشون می زدن کسی جرأت نداشت گریه کنه. امام زمانم فرمود: من برای این روضه خون گریه می کنم.کدوم روضه آقا؟ فرمود: برا روضه ی عمه جانم زینب...
پشت دروازه ی ساعات همه رو نگه داشتن تا همه جمعشون تکمیل بشه. رقاصه هارو آوردن. یه عده دارن دست میزنن. یه عده بالا بامها رفتن سنگ میزنن.گفته بودن یه مشت خارجی وارد شهر کردن.
مگه روضه بالاتر از این میشه یه عده یهودی خاندان رسالت رو خارجی میخوندند. یه کسی توکوچههای یهودیا داد میزد هرکی عقده از علی داره بسم الله.. وقتشه.
این روضه روخود امام سجاد نقل کرده. فرمود:میگه دیدم یه پیر زنی اومد بالای بام با سنگ چنان نشانه گرفت سر بابام از رو نیزه شکست.میگه گفت خدا رو شکر خدا شما خارجیا رو رسوا کرد مرداتون روکشتن وزنهاتون رواسیر کردن. حضرت نگاه کرد دید غریبه نیست. حضرت فرمود بگوببینم قرآنخوندی ؟ بله خوندم، شماروبه قرآنچهمربوط؟ حضرت فرمود :به آیه ی تطهیر رسیدی؟گفت: بله! این آیه در شأن اهل بیت ِپیغمبره. فرمود:مرد! به خدا ما بچه های پیغمبریم. من به این خانواده ارادت دارم شما کی هستین ؟فرمود من علی ابن الحسین هستم .گفت تو پسر حسینی؟!بابات کجاست؟حضرت فرمود:سرت رو بالا بگیری بابام رومیبینی.... اون سری که داره قرآن میخونه سر بابای منحسینه.. تا اینخانواده رو شناخت گفت الهی قربونتون برم چیکار میتونم براتون بکنم ؟ حضرت فرمود: پول همرات هست؟بله آقا هست. گفت یه مقدار به این نیزه دارها بده بگو یا این سرها روجلو قافله ببرن،یا پشت سر قافله ، مردم به هوا دیدن این سرها یه وقت چشمشون به ناموس خدا نیوفته. دیدن حرف عمه سادات فرق میکنه.فرمود: بگو چند گام پیشتر آید که
چند بوسه بگیرم از آن گلو ی بریده ....حسین..
ــــــــــــــــــ
#روضه_امام_سجاد
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#شهادت_امام_سجاد
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
https://eitaa.com/eetazeinab
حاج محمد رضا طاهری_دهه سوم محرم97 - شب پنجم - روضه امام سجاد علیه السلام-1542110605.mp3
28.05M
|⇦•تو یادگار حسینی....
#روضه و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام به نفس حاج محمد رضا طاهری
●━━━━━━───────
#مرحوم_ایت_الله_فاطمی_نيا_(ره)
دهه محرم،دهه تحول است، جناب حرّ يك شخص است اما حرّ شدن يك جريان میباشد. در اين دهه بايد متحول شويم.
🏴
#محرم۱۴۰۲
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_سجاد
#امام_سجاد علیه السلام
#سبک_عصر_فردا_بی_پناهم
#رضا_تاجیک
کانال نوحه یازینب(سلام الله علیها)
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یادگار ، کربلایی / روضه خوان ، لاله هایی
بر سر سجاده سرگرم دعایی
سوگوار داغ مصباح الهدایی
سنت هر شبت گریه - اصول مکتبت گریه
کرده جان بر لبت گریه ۲
علی جان زین العابدین ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ای امیرم ، در مدینه / قاتلت شد ، زهر کینه
قاتلت هرچند ملعون ولید است
اشهد تو ذکر بابای شهید است
گشته فرهنگ تو گریه - حربه ی جنگ تو گریه
یار دلتنگ تو گریه ۲
علی جان زین العابدین ۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
زیر بار ، غم خمیدی / ناسزاها ، می شنیدی
آب خوش در این چهل ساله نخوردی
تا که گفتی من علی ام سنگ خوردی
کارت از کربلا گریه - گفته اند: پس چرا گریه ؟!
شد جواب تو با گریه ۲
علی جان زین العابدین ۴
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5920331037048574278.ogg
1.96M
#زمینه
#اسارت_آل_الله
#زبانحال_امام_حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال نوحه یازینب(سلام الله علیها)
🏴🏴
آروم دلم ، میلرزه تنت منو حلال کن
تو کوفه و شام ، اینا زدنت منو حلال کن
ای زینب من ، منو حلال کن
روی نیزه ها
خجالت از تو میکشم خواهر من
قول بده باشی
مواظب رقیه و همسر من
ای خواهر من
اگه ، رفتی یه روزی ، تو کوچه بازار ، منو حلال کن
اگه ، نشون دادنت ، میون انظار ، منو حلال کن
حسین عزیز دلم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آروم دلم ، جان فاطمه منو حلال کن
دورت میکنن ، توی علقمه منو حلال کن
جان فاطمه ، منو حلال کن
من از تو طبق ، میبینمت بگو تو اینو به رباب
من از تو طبق ،میبینمت تو روی توی بزم شراب
تو بزم شراب
زینب ، میبینمت از ، گوشه کنارا ، گوشه کنارا
زینب ، یادت نره اون ، قول و قرارا ، قول و قرارا
حسین عزیز دلم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#اسارت
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
مداح؟؟
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
زمینه_یا_زمزمه_چهل_ساله_کارم_شده_بیقراری.mp3
5.65M
.
🏴سبک #زمینه یا #زمزمه روضه ای شهادت امام زین العابدین علیه السلام
#امام_سجاد
#زمزمه_امام_سجاد
#چهل_ساله_کارم
🏴بند اول
چهل ساله کارم شده بی قراری
میخونم دعا با چشای بهاری
چهل ساله زخمه دلم توی سینه
برام مرهمی نیس به جز گریه زاری
خراب و گرفتس،چهل ساله حالم
از اونروز که بودم،با عمه روی تل
می دیدم که افتاده بابا روی خاک
می دیدم که غوغا،شده توی مقتل
دیدم من،رو حنجرش خنجرو
دیدم من،تو قتلگاه مادرو
دیدم من،یه پیکر بی سرو
واویلا بابا حسین مظلوم
🏴بند دوم
چهل ساله میسوزه قلب کبابم
چهل ساله یاد غمه قحط آبم
چهل ساله هر موقع شش ماهه دیدم
شده تازه داغم به یاد ربابم
جلو چشم من بود،که تیر سه شعبه
زدن خورد به حلقوم داداشم اصغر
جلو چشم من رفت،سرش روی نیزه
یه گهواره مونده و،یه غمدیده مادر
دیدم من،گریه های رباب و
دیدم من،تو چشماش اضطراب و
دیدم من،که میکشم عذاب و
واویلا بابا حسین مظلوم
🏴بند سوم
چهل ساله روزم تیره مثه شامه
اونیکه عذابم میده شهر شامه
میریختن آتیش از رو بام رو سر ما
اونیکه شکستم نگاهه عوامه
برام گفتن از شام،به والله سخته
عظیمه مصیبت،همش توی شامه
نگاه های اغیار هنوز یادمه چون
همه بار سختی تو بزم حرامه
دیدم من،همش بی احترامی
دیدم من،خنده ی مرد شامی
که زخمم،نداره التیامی
واویلا بابا حسین مظلوم
#شهادت_امام_سجاد
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
کانال نوحه یازینب(سلام الله علیها)
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
نوحه_بیمار مصلحتی ام.mp3
322.4K
.
🏴سبک #نوحه #واحد شهادت امام زین العابدین علیه السلام
#نوحه_امام_سجاد_ع
#واحد_امام_سجاد_ع
#بیمار_مصلحتی_ام
🏴بند اول
بیمار مصلحتی ام
چهارمین نور جلی ام
از نسل پاک علی ام
علی بن الحسین بن علی ام۲
جا مانده از شهدایم
وارث به خون خدایم
روح سجده و دعایم
علی بن الحسین بن علی ام۲
پرچمدار نهضت کربلام
من غمخوار ماتمه نینوام
کرب و بلا زنده با گریه هام۲
مولا مولا علی بن الحسین
🏴بند دوم
مغموم کرببلایم
مظلوم شام بلایم
مسموم زهر جفایم
علی بن الحسین بن علی ام۲
https://eitaa.com/eetazeinab
با خطبه های رسایم
پرچمدار شهدایم
رد زنجیره به پایم
علی بن الحسین بن علی ام۲
پرچمدار نهضت کربلام
من غمخوار ماتمه نینوام
عاشورا شد زنده با گریه هام۲
مولا مولا علی بن الحسین
#شهادت_امام_سجاد
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
کانال نوحه یازینب(سلام الله علیها)
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
#گروه_اشعار_و_روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها⬇️⬇️
http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e
#کانال نوحه و روضه یا زینب(سلام الله علیها)
#ایتا⬇️⬇️
http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
جهت دسترسی راحت وسریع به مطالب مداحی(نوحه و روضه ) لطفاً عضو کانال شوید و دوستانتان را هم دعوت بفرمایید.اجرتون با اهل بیت علیهم السلام
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
نوحه شور سرپایی آخر مجلس
جواب👈🏻عجّل علی ظهورک
به رنگ و روی زینب عجل علی ظهورک
بُغض گلوی زینب عجل علی ظهورک
به راس روی نیزه عجل علی ظهورک
در روبروی زینب عجل علی ظهورک
به ناله های زینب عجل علی ظهورک
به گریه های زینب عجل علی ظهورک
به لحظه ی قنوت و جل علی ظهورک
به ربنای زینب عجل علی ظهورک
عجّل علی ظهورک عجل علی ظهورک
به ماجرای زهرا عجل علی ظهورک
سوز و نوای زهرا عجل علی ظهورک
به صورت کبود و عجل علی ظهورک
به غصه های زهرا عجل علی ظهورک
به دختر پیمبر عجل علی ظهورک
به عشقِ ناب حیدر عجل علی ظهورک
به پهلوی شکسته عجل علی ظهورک
به خونِ مانده بر درعجل علی ظهورک
عجّل علی ظهورک عجل علی ظهورک
به غیرت ابالفضل عجل علی ظهورک
به عزت ابالفضل عجل علی ظهورک
به تشنگیِ اصغر عجل علی ظهورک
خجالت ابالفضل عجل علی ظهورک
به قامتِ خمیده عجل علی ظهورک
به چشمای دریده عجل علی ظهورک
به مشکِ پاره پاره عجل علی ظهورک
به دستهای بُریده عجل علی ظهورک
عجّل علی ظهورک عجل علی ظهورک
به ضربه دستِ حیدرعجل علی ظهورک
به بود وهستِ حیدرعجل علی ظهورک
به نازِ شصت حیدر عجل علی ظهورک
به ذوالفقار حیدر عجل علی ظهورک
به رمز و رازِ حیدر عجل علی ظهورک
حالِ نماز حیدر عجل علی ظهورک
به تنِ نیمه جون و عجل علی ظهورک
به فرقِ باز حیدر عجل علی ظهورک
عجّل علی ظهورک عجل علی ظهورک🏴🏴🏴🏴🏴
کانال نوحه یا زینب(سلام الله علیها)
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
.
#تنور_خولی
#روضه_تنور_خولی (لعنة الله علیه)
عمر سعد در روز عاشورا سر مقدّس امام حسين را به خولي بن يزيد اصبحي و حميد بن مسلم داد، تا نزد ابن زياد ببرند. منزل خولي در يک فرسخي کوفه بود، خولي به خانة خود آمد، شب (يازدهم) بود، تصميم گرفت صبح آنرا نزد ابن زياد ببرد.
چون زن خولي از محبین اهل بیت بود، خولي سر مقدّس امام را از او پنهان کرد و در ميان تنور گذاشت. زن خولی نیمه های شب دید نوري از تنور به آسمان ساطعه... ۱
در ریاض القدس اومده: شنیدم یه صدای محزونی می گه: «انا الغریب» از هوش رفتم، تو همین عالم دیدم حوریان بهشتی اومدند ، کنیزایی صدا می زنند: «طَرِّقوا طَرِّقوا» ، راه باز کنید، آخه داره بی بی فاطمه میاد، می گه یه وقت دیدم چنج هودج از آسمان به زمین فرود اومد، ، از داخل هودجها زنهای سیاهپوش بیرون اومدند، دور تنور حلقه زدند، یه وقت دیدم از بین این زنها یه خانمی گریبان چاک زده، چشماش کاسه خونه، دست برد میان تنور، سر بریده رو برداشت، هنوز از رگهای سر بریده خون می ریزه، سر رو به سینه چسبانید، یه ناله زد، صدا زد:
« ولدی ولدی یا حسین ! ایها الشهید ایها المظلوم ، قتلوک و ما عرفوک و من شرب الماء منعوک»۲
یه ندایی رو شنیدم که می فرمود: این خانم آسیه است، این خانم مریمه، این خانم حواست، این خانم خدیجه کبراست ، این مادرش فاطمه زهراست...۳
خولي صبح به دارالاماره رفت و سر مقدّس امام حسين را نزد ابن زياد گذاشت و گفت:
اِمْلأَ رِکــابِي فِضَّةًً اَوْ ذَهَبــا اِنِّي قَتَلْــتُ السَّيِّـدَ الْمُحَجَّبـا
وَ خَيْرَهُمْ مَنْ يَذْکُرونَ النَّسَبا قَتَلْتُ خَيْرَ النّـاسِ اُمّـاً وَ اَبـاً
ابن زیاد از اين کلام که در حقیقت مدح امام حسين در ملأ عام بود، ناراحت شد؛ صدا زد: اگر حسين بهترين انسانها بود پس چرا او را کشتي؟ بعضي نوشتند، ابن زياد بر خولی غضب کرد و او را کشت.۴
...................................................
۱-مقتل الحسین مقرم، ص 375.
۲-رمز المصیبة، ج 3، ص 47.۔ ریاضی القدس، ج 2، ص 205.
۳- همان
۴-إلى " مقتل الحسین مقرم، ص 375.. مرآة الجنان یافعي، ج 1، ص 133.
🏴
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
Shahadat_Emam-Sajjad_Karami_1401.mp3
13.18M
#روضه_شهادت_امام_سجاد علیه السلام
#حاج_علی_کرمی:
خیال کن که پر از زخم، پیکرت باشد
شکسته در غل و زنجیرها پرت باشد
خیال کن هدف سنگهای کوفه و شام
به روی نیزه سر دو برادرت باشد
فقط تو باشی و هشتاد و چار ناموست
و جملههای "حواست به معجرت باشد"
خیال کن حرمت بیپناه مانده و بعد
به روی نی سر سردار لشگرت باشد
کنار عمّۀ سادات، یک طرف شمر و
سَنان و حرمله هم، سمت دیگرت باشد
خیال کن که علی باشی و به مثل علی
دو دست بسته کماکان مقدرت باشد
یزید باشد و بزم شراب باشد و وای
به طشت زر سر بابا برابرت باشد
و بدتر از همه اینکه میان بزم شراب
نگاه باشد و باشیّ و خواهرت باشد
به اشک حضرت سجّاد میخورم سوگند
که دیده هر چه که گفتیم، باورت باشد
#مهدی_مقیمی✍
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل».
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#شهادت_امام_سجاد
.
|⇦•آنقدر داغ بود از تب که...
#روضه و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس کربلایی سید مهدی حسینی
●━━━━━━───────
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
آنقدر داغ بود از تب که
آب اگر بود بر لبش میسوخت
احتیاجی نبود بر آتش
خیمه هم داشت از تبش میسوخت
درد را چارهای اگر بکند
چه کند با غمِ پریشانیش
نیست آبی که دستمالی خیس
بگذارند روی پیشانیش
خویش را میخورَد ، ندارد جان
قوَتی نیست جز تقلا حیف
یک به یک میروند یاران و
چارهای نیست جز تماشا حیف
بارها شد به دست بی جانش
پردهی خیمه را به بالا زد
شاهدِ مقتل همه ، هربار
به سرِ خویش دستِ خود را زد
دید از خمیه روی یک نقطه
لشکری را که بی هوا میریخت
دید در بین راه تا به حرم
چقدر اکبر از عبا میریخت
بین بستر نشست در خیمه
زد به سر با دو دست در خیمه
تا صدای برادرش آمد
کمرِ او شکست در خیمه
باز هم پرده را کناری زد
قاسمش بود و سنگ باران بود
یک یتیم و هزارها میدید
لحظهی پایکوبیِ سواران بود
نالهی دختران به او فهماند
دستهایی میان راه اُفتاد
دید از خیمه خواهرش غَش کرد
مادری بینِ خیمهگاه اُفتاد
پرده را زد کنار و گفت: ای وای
حرمله آمده گلو بزند
او خجالت کشید وقتی دید
پدرش رفته است رو بزند
بی برادر شدن چه حسی داشت
کمرش را دو مرتبه خَم کرد
تشنهای بود یک سپاهی که
هرچه آورده بود دَرهَم کرد
چند باری فقط برای وداع
پدرش بوسهاش زد و برگشت
دید در قتلگاه خولی را
سمت گودال آمد و برگشت
او گرفت از عصا که برخیزد
تا پدر تکیه داد بر نیزه
او زمین خورد تا حسین اُفتاد
داد میزد بجای سرنیزه
گرد و خاکی بلند شد فهمید
آخرش شمر با سنان آمد
غم ناموس دارد او یعنی
عمهاش هم نفس زنان آمد
عمه فریاد میزند که نزن
چکمه بردار، احترامش کن
چقدر کُند میبُرد تیغت
زیر و رویش نکن تمامش کن
#شاعر حسن لطفی
*خواهر که رسید توی گودال، حسین چشماش رو بست، گفت: دوباره یادِ روزِ دوشنبه افتادم، روزی که توی مدینه به مادرم جسارت کردن...
چه جوری مگه کارِ حسین رو تموم کردن؟ زیارت ناحیه مقدسه اینجوری میگه:...*
دارند زنده زنده ترا دفن میکنند
برجسم نیمه جان تو رحمی نمی کنند
از جای آب، نیزه به خورد تو می دهند
بر خشکی دهان تو رحمی نمی کنند
فهمیدم از گرفتن مویت به دست شمر
بر موی دختران تو رحمی نمیکنند
#شاعر محمد جواد پرچمی
*اومد خدمت امام صادق، آقاجان چرا اینقدر برا مصیبت جدتون گریه می کنید؟ شما خانواده ی شهادت هستید...
آقا فرمودن: همه ی گریه ما برا اون ساعتی بود که حسین هنوز داشت با خواهرش حرف میزد" یَا أُختَاه! إِرجِعِی إِلَی الفُسطَاط" خواهرم برگرد به خیمه ها...نانجیب تا دید زینب داره میاد بدن رو برگردوند، سر رو از قفا جدا گرد... ناله بزن بگو: یا حسین...
ــــــــــــــــــ
#شهادت_امام_سجاد
#کربلایی_سید_مهدی_حسینی
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#امام_سجاد
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
https://eitaa.com/eetazeinab
shahadat_emam_sajad_hoseyni_2.mp3
3.19M
|⇦•آنقدر داغ بود از تب که...
#روضه و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس کربلایی سید مهدی حسینی
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
.
|⇦•چندی است که گم گشته ی در...
#روضه_امام_سجاد سلام الله علیه به نفس حاج مهدی سلحشور
●━━━━━━───────
"صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن"
چندی است که گم گشته ی در نیمه ی راهم
بسته است همه پنجره ها رو به نگاهم
حس می کنم آیینه دل، تیره و تار است
بر روی مفاتیحِ دلم گرد و غبار است
از بس که مناجاتِ سحر را نسرودم
سجاده ی بارانی خود را نگشودم
پای سخن عشق دلم را ننشاندم
یعنی چه سحرها که ابو حمزه نخواندم
یک عده در آغاز به مقصود رسیدن
یعنی همه جا غیرِ خدا هیچ ندیدن
اما منِ بیچاره صدا را نشنیدم
آوازه ی مردانِ خدا را نشنیدم
باید که کمی کم کنم این فاصله ها را
با خمسه عَشَر طی کنم این مرحله ها را
بر آن شده ام تا که صدایت کنم امشب
تا با غزلی عرض ارادت کنم امشب
ای زینت تسبیح و دعا زمزمه هایت
در حیرتم آخر بنویسم چه برایت
من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم
عالم همه سجاده شد افتاده به پایت
#شاعر سید حمید رضا برقعی
چون ریخت خدا در رگت خونِ خدا را
بر دوش گرفتی عَلَمِ کرب و بلا را
با خطبه طوفانیِ تو کرب و بلا ماند
ویرانه ای از کوفه و از شام به جا ماند
ای خطبه طوفانی تو شورِ قیامت
در معرکه خون کرده بپا تیغِ کلامت
یعنی زخدا تا که نشان هست در عالم
دستانِ علی را نتوان بست در عالم
بند آمده راه نفس از بغض گلویم
بگذار بگریم کمی از شام بگویم
*آقا زین العابدین همه عُمرش شده بود گریه ی برا حسین، گفتن: آقاجان! شهادت ارثِ شما خانواده است، چرا اینطور گریه می کنید؟ فرمود: درسته اما تا امروز آیا شنیده بودید یکی از زن های ما خانواده به اسارت بره؟ خودم دیدم دستایِ عمه ام زینب رو بستن...*
بند آمده راه نفس از بغض گلویم
بگذار بگریم کمی از شام بگویم
مردان همه وحشی و زنان هندِ جگرخوار
اولاد پیمبر وسطِ کوچه و بازار
وقتی تو شدی کافر و این قوم مسلمان
بر نیزه شکستن سَرِ قاریِ قرآن
*یه وقت بی بیِ دوعالم زینب شروع کرد با سر داداشش حسین بالا نیزه حرف زدن: داداش! از ما رفع تهمت کن، قرآن بخون بالا نیزه، سر حسین شروع کرد قرآن خواندن:" أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَبا"... یه کاری کردن با این قاریِ قرآن، که بی بی زینب سلام الله علیها صدازد: داداش! بسه دیگه قرآن نخوان... شروع کردن با سنگ به لب و دندان حسین زدن...
کار رو یه جایی رساندن، وقتی امام محمد باقر باباش زین العابدین رو تویِ خاک گذاشت، دیدن گریه ی آقا شدت گرفت، گفتن: آقاجان! چی شده؟ فرمود: چشمم افتاد به شونه های بابام، جای کیسه های نان و خرما هنوز به شونه های بابام مونده...
آقایی که بر دوش کیسه های نان و خرما می گرفت، دَرِ خونه ی فقرا می برد، کارش به جایی رسید توی شهر شام، مرحوم جزایری نوشته: یکی اومد خدمت حضرت زینب سلام الله علیها، داشت صدقه میداد به این بچه ها، نان و خرما میداد، حضرت زینب این نان و خرمارو از دهان بچه ها می گرفت، می فرمود: صدقه بر ما حرامِ... میگفتن: خانوم! مگه شما کی هستید؟ اینا میگن: شما خارجی هستید، من نمی دونم، اهل و عیال پیغمبر هستید من نمی دونم، اما من از خدا میخوام زن و بچه ی من رو به حال و روز شما دچار نکنه، نگاه میکنم با این معجر پاره ها سرها رو پوشوندید، نگاه میکنم پاها همه آبله زده، نگاه میکنم صورت ها همه زخم شده... "صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا مَظلوم، أَبَا عَبْدِ اللَّه"...
ــــــــــــــــــ
#شهادت_امام_سجاد
#امام_سجاد
#حاج_مهدی_سلحشور
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
https://eitaa.com/eetazeinab
shahadat_emam_sajad_salahshoor.mp3
4.06M
|⇦•چندی است که گم گشته ی در...
#روضه و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج مهدی سلحشور
کانال نوحه یازینب(سلام الله علیها)
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات