eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
363 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
455.9K
⚘گمنام⚘ (عج) كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا . گاهگاهی نگاه من به در است بر قدمهای یار در سفر است این گدای قدیمیِ مضطر سر راهت نشسته منتظر است چشم امید به لطف تو دارد ملتمس بر تو در دل سحر است کاش آقا که دست من گیری چونکه پایم همیشه در خطر است هر زمان نام تو به لب آید از فراقت دو دیده پر گوهر است گر بیفتم ز چشم تو آقا همه عمرم فنا و بی ثمر است کِی شود بر رُخت نظاره کنم روی تو بِه ز شمس و صد قمر است زائرم کن به کربلا با خود ای خوش آن دل که با تو همسفر است اجرای سبک:⬇️⬇️ ذاکر ولایتمدار 🎤🎤🎤 @yaemamzamanadrekni
1.38M
زمزمه امام زمان عجل الله تعالی'فرجه الشریف ام_به_کس_دل: الهی زنده باشم  ظهورتو ببینم جمعه ها ندبه خوانم حضورتو ببینم یابن الحسن کجایی ای داد از این جدایی کی میشود بیایی[۲]😭😭 خون شد دل شیعیان ، چون شام‌ بر اسیران خورشید پشت ابرا، تا کی نهان آقا جان؟ یابن الحسن کجایی ای داد از این جدایی کی میشود بیایی[۲]😭😭 مولا ببین غریبم ،بی صبرو بی شکیبم آقا دلم گرفته ، تنها تویی حبیبم حال دلم خراب شد ، از غصه دل کباب  شد کشتن تو حسین جان ، سوال بی جواب  شد دلم‌ در تب و‌ تاب شد ، یاد غم‌ رباب شد شش ماهه اصغرش چون ،حسرت  قطره آب شد یابن الحسن کجایی ای داد از این جدایی کی میشود بیایی[۲]😭 تو‌ نور مصطفایی، طبیب درد مایی عجل علی' ظهورک ، ای یار کربلایی قسم‌ به اشک‌ زینب ،که جان رسیدش بر لب آقا بسه جدایی ،جان‌ زهرا کجایی؟ یابن الحسن کجایی ای داد  از این جدایی کی میشود بیایی[۲] عجل لولیک الفرج🤲 التماس دعای فرج و عاقبت بخیری مداح اهل بیت علیهم السلام ⬇️ 🎤
2.11M
﷽بامداحی جناب آقای جاودان زمزمه امام زمان عجل الله تعالی'فرجه الشریف ام_به_کس_دل الهی زنده باشم  ظهورتو ببینم جمعه ها ندبه خوانم حضورتو ببینم یابن الحسن کجایی ای داد از این جدایی کی میشود بیایی۲😭😭 🌴🌴🌴🌴🌴 خون شد دل شیعیان چون شام‌ بر اسیران خورشید پشت ابرا تا کی نهان آقا جان؟  یابن الحسن کجایی ای داد از این جدایی کی میشود بیایی۲😭😭 🌴🌴🌴🌴🌴 مولا ببین غریبم ،بی صبرو بی شکیبم آقا دلم گرفته تنها تویی حبیبم حال دلم خراب شد از غصه دل کباب شد کشتن تو حسین جان ، سئوال بی جواب  شد دلم‌ در تب و‌ تاب شد ، یاد غم‌ رباب شد شش ماهه اصغرش چون حسرت  قطره آب شد یابن الحسن کجایی ای داد از این جدایی کی میشود بیایی۲😭 🌴🌴🌴🌴🌴 تو‌ نور مصطفایی، طبیب درد مایی عجل علی' ظهورک🤲 ای یار کربلایی قسم‌ به اشک‌ زینب ،که جان رسیده بر لب آقا بسه جدایی ، جان‌ زهرا کجایی؟ یابن الحسن کجایی ای داد ازین جدایی کی میشود بیایی۲ عجل لولیک الفرج التماس دعا
. 💥سبک: 🎤مداح: حاج 🌷 (عج) آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است از دوری تو پاره گریبان شدن بس است کنعان دل، بدون تو شادی پذیر نیست یوسف! ظهور کن که پریشان شدن بس است یعقوب دیده‌ام چه قَدَر منتظر شود؟ یعنی مقیم کلبه‌ی احزان شدن بس است گریه... فراق... گریه ... فراق... این چه رسمی است؟! دیگر بس است این همه گریان شدن بس است موی سپید و بخت سیاه مرا ببین دیگر بیا که بی سر و سامان شدن بس است تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟ تا کی اسیر لذّت عصیان شدن ... بس است خسته شدم از این همه بازی روزگار مغلوب نفس خاطی و شیطان شدن بس است سر گرم زندگی شدنم را نگاه کن بر سفره‌های غیر تو مهمان شدن بس است یک لحظه هم اجازه ندادی ببینمت گفتی برو که دست به دامان شدن بس است باشد قبول، می‌روم امّا دعای تو ... ... در حقّ من برای مسلمان شدن بس است دست مرا بگیر که عبدی فراری‌ام دست مرا بگیر، گریزان شدن بس است اِحیا نما در این شب اَحیا دل مرا دل مردگی و این همه ویران شدن بس است آقا بیا به حقّ شکاف سر علی از داغ هجرت، آتش سوزان شدن بس است شاعر: ✍ 👇﷽ زمزمه امام زمان عجل الله تعالی'فرجه الشریف ام_به_کس_دل الهی زنده باشم  ظهورتو ببینم جمعه ها ندبه خوانم حضورتو ببینم یابن الحسن کجایی ای داد از این جدایی کی میشود بیایی۲😭😭 🌴🌴🌴🌴🌴 خون شد دل شیعیان چون شام‌ بر اسیران خورشید پشت ابرا تا کی نهان آقا جان؟  یابن الحسن کجایی ای داد از این جدایی کی میشود بیایی۲😭😭 🌴🌴🌴🌴🌴 مولا ببین غریبم ،بی صبرو بی شکیبم آقا دلم گرفته تنها تویی حبیبم حال دلم خراب شد از غصه دل کباب شد کشتن تو حسین جان ، سئوال بی جواب  شد دلم‌ در تب و‌ تاب شد ، یاد غم‌ رباب شد شش ماهه اصغرش چون حسرت  قطره آب شد یابن الحسن کجایی ای داد از این جدایی کی میشود بیایی۲😭 🌴🌴🌴🌴🌴 تو‌ نور مصطفایی، طبیب درد مایی عجل علی' ظهورک🤲 ای یار کربلایی قسم‌ به اشک‌ زینب ،که جان رسیده بر لب آقا بسه جدایی ، جان‌ زهرا کجایی؟ یابن الحسن کجایی ای داد ازین جدایی کی میشود بیایی۲ عجل لولیک الفرج
1.62M
زمزمه امام زمان عجل الله تعالی'فرجه الشریف ام_به_کس_دل الهی زنده باشم  ظهورتو ببینم جمعه ها ندبه خوانم حضورتو ببینم یابن الحسن کجایی ای داد از این جدایی کی میشود بیایی۲😭😭 🌴🌴🌴🌴🌴 خون شد دل شیعیان چون شام‌ بر اسیران خورشید پشت ابرا تا کی نهان آقا جان؟  یابن الحسن کجایی ای داد از این جدایی کی میشود بیایی۲😭😭 🌴🌴🌴🌴🌴 مولا ببین غریبم ،بی صبرو بی شکیبم آقا دلم گرفته تنها تویی حبیبم حال دلم خراب شد از غصه دل کباب شد کشتن تو حسین جان ، سئوال بی جواب  شد دلم‌ در تب و‌ تاب شد ، یاد غم‌ رباب شد شش ماهه اصغرش چون حسرت  قطره آب شد یابن الحسن کجایی ای داد از این جدایی کی میشود بیایی۲😭 🌴🌴🌴🌴🌴 تو‌ نور مصطفایی، طبیب درد مایی عجل علی' ظهورک🤲 ای یار کربلایی قسم‌ به اشک‌ زینب ،که جان رسیده بر لب آقا بسه جدایی ، جان‌ زهرا کجایی؟ یابن الحسن کجایی ای داد ازین جدایی کی میشود بیایی۲ با نوای دلنشین مداح اهل‌بیت ع 🎤 🌸🍃 عجل لولیک الفرج التماس دعای فرج و عاقبت بخیری https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
‍ السلام علیک یا فاطمه الزهرا ای دوشن مشکله گل حضرت زهرانی چاغیر اوائمه آناسی ام ابیهانی چاغیر مشکلون اولسا آچار اون بیر امامین آناسی دردوی صدقیله دی دختر طاها نی چاغیر ایام شهادت بی بی دو عالم خانم فاطمه زهرادی التماس دعا خانمین آخرین لحظه لرین ده مولا علی مسجده مشغول نماز یدی گوردی قاپیدا بالالار سسلندی گل هارداسان ای شاه ولایت ننه ام اولدی۲ قرآنی اوزون ایله تلاوت ننم اولدی هیچ بیزه باخ میرگوزلرین آچمیر ننه ام جواندی ای بابا اولوم یاراشمیر علی بو سسی ایشید نده مولانین دیزلی اسدی ایلشدی یره اوقهرمان علی گلیر ایوه اوآز مسافتده نیچه دفعه ایلشدی یره دوردی ایاقا یاپشیب بالا لارین الیندن وارد اولدی دودمان ولایته اولین مرحله کی منزیلینه گلدی علی گوردی خاموش اولوب پرتو نور ازلی علی وارد اولدی ایلشدی یره َ الْعِمَامَةَ عَنْ رَأْسِهِ، عمامه علی عمامنی گوتردی، وَ إِذَا بِهَا مُلْقَاةٌ عَلَى فِرَاشِهَا . زهرا داخل بستر،گوزدری باقلی علی اوچ دفعه سس لدی وَ نَادَاهَا یَا زَهْرَاءُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ، یا زهرا سس گلمدی ، فَنَادَاهَا یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ بار سوم،بیرجمله دئدی : یَا فَاطِمَةُ كَلِّمِینِی فَأَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِیُّ، من علیم مظلوم علی زهرانین باشین آلدی دیز اوسته زهراجان اوقهرمان علی اوچ دفعه سسلندی یابنت رسول الله یا فاطمه الزهرازهراعم اوغلوام گوزون آچ زهرا آدامسیزم زهرا کمکیم یوخدی اوقهرمان علی گور نجه مظلوم اولوب بالا لار بیر طرفده آغلا شیرزهراروبه قبله نقدر سسلدی سس گلمدی دلدارینن قالدی آواره غم آلتیندا اوطاقت کانی گوردی سرمایه عمرون ویروب الدن حیدر یوخدی بو فاجعنین حشره کیمین جبرانی علی هر نقدر سسلدی گوردی زهرا گوزینن آچما دی هردن بیر باخبر گوروب زینب آغلیر حسنین آغلیر هردن گورور حسن حسین اوبالاجابالالار اللرین قویوب اورینون باشینا ناردانه بالالار آغلاشیلار بولحظه ده علی یوزون دولاندیردی گوی عالمینه دیدی یا الله گل طاهانی دوباره منه ور المامندن اونی زهرانی دوباره منه ور الله بیلوسن دای کمیم یوخدی الله بیلوسن دای زهرادن سورا بیرکسم یوخدی التماس دعا انشااله بوگجه ناله وو گووش علینن ناله سینع بیرقطره گوزون یاشین نثارایله زهرانن روحینه علی زهرانین باشین الیب دیزی اوسته بیرتوکین زهرا بیلوسن مین عالمه ورمرم یاروه قربان اولوم دیندیر دانشدیر حیدرم زهرا عموغلوام کمک سیزم زهرا ادام سیزم زهرا اوجادنن یا زهرا علی گوردی گنه زهرا گوزدرین اچمادی بعله مظلومان باخدی (یَا فَاطِمَةُ كَلِّمِینِی فَأَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِیُّ،ابن‌ابی‌طالب من علیم مظلوم علی ) زهرامنی دانشدیر عم اوغلون علیم زهراراضی اولما بالارون یتیم قالا راضی اولما حسنینم گل کیمن سولا ناگهان کونه تکان وردی علی زمزمه سی اتی عجاز اومسیحانی دیریلدن نفسی داغلی دلدن اوجالیب عرش مواسا ت سسی یاالله کاینات ایلدی تکرارعلین سوزونی مستجاب اولدی دعا فاطمه اجدی گوزونی یا الله زهرا بیر گوزلرین اچدی علی گورن منظرنی گوردی خانم گوردی علی اغلیر بالا لارآغلیر اولین سوزی بو اولدی عم اوغلی( اخرجه من کانه فعل بعد ) عم اوغلی حامینی اودن خارج اله اولیرم یارالی یا زهرا اخرین روضه م اولا اگر بوراجان رویون یامیب علینن مظلومیتنه بوردا بیرروین دولانسن التماس دعا بیادمدینه بیاد قبرستان بقیع خانم بیر باخدی عم اوغلی بالالری خارج اله علی باخدی اخ حسن حسین بالا بیر گیدون پیغبرن قبرنه ننه اوز دعا ایلیون بالالار گلدی پیغبرن قبرنه اخیه اول بیر دستماز الدلار ۲رکعت نماز قلدیلاراو بالاجا الرن گوزادلر گو عالمینه یاشیل عماملرین الدیلار اللرینه ایله دعا ایلدیلر الله بابام کمیه یوخدی الله اتام علینین کمیه یوخدی ننه ام زهرای شفاءوریارالی یازهرا ا ا ا الله الله گل طاهانی دوباره منه ورالما منن اونی زهرانی دوباره منه ور التماس دعا صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ بامداحی استادطالبی
💕💕💕💕💕💕 اي خدا اي خلقت من را بديع چهارده معصوم آوردم شفيع تا به درگاهت بيابم آبرو کردم از اشک دو چشم خود وضو تاکنم آغاز با تو گفتگو باز قرآن را گرفتم پيش رو اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِكِتابِكَ الْمُنْزَلِ وَما فيهِ،وَفيهِ اسْمُكَ اَسْماؤُكَ الْحُسْنى،وَما يُخافُ وَيُرْجى اَنْ تَجْعَلَنى مِنْ عُتَقائِكَ مِنَ النّارِ تا بيابم راه اکنون در حرم مي گزارم مصحفت را بر سرم اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ، وَ بِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ بِهِ، وَبِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِن مَدَحْتَهُ فيهِ، وَبِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ، فَلا اَحَدَ اَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ. اي کريم مهربان جرمم پوش توبه و اقرار من را کن تو گوش گرچه باری ازگناه آورده ام باز هم پیشت پناه آورده ام در شب قدر دلم رو تو جلا بخش خدا قلب آلوده من را تو صفا بخش خدا کاش امشب بشود عاقبتم ختم بخیر زین سبب از کرمت کرببلا بخش خدا ده مرتبه -ياالله اي خداي مهربان جان رسول توبه من را نما امشب قبول ده مرتبه اي اميد عارفان حي قدير جان مولايم علي دستم بگير وقتی حسنین بدن بابا شونو غریبانه دفن کردن دارن برمیگردن نیمه های شب دل شب دیدن از تو خرابه صدای ناله میاد اومدن دیدن ی پیرمرد نابینا زانوی غم بغل گرفته سر پیرمرد ب دامن گرفتن پرسیدن پیرمرد چیشده علت گریه را جویا شدن صدا زد آقا زاده ها ی آقایی هرشب برا من قوت و طعام میاورد اما الان سه شبه دیگه سرامن نیامده اسیران خاک فرج امام زمان یادت نره تا نشونی هارو داد ناله حسنین بلند شد گفتن ای پیرمرد بخدا اون آقا بابامون علی بود تو محراب مسجد فرقشو شکافتن خدا ب ابروی اول مظلوم عالم فرج آقامون برسان ده مرتبه جان زهرا آن مه مخفي مزار تو مرا منما به نفسم وا گذار ده مرتبه اي خدا در راه دين همچون حسن جامه صبري عنايت کن به من ده مرتبه -ابن-علي بار الها جان مولايم حسين جان کشتي نجات عالمين هم دلم را کن به عشقش مبتلا هم عنايت کن برات کربلا ده مرتبه -بالحسين-ابن-علي اي خدا جان امام چهارمين حضرت سجاد زين العابدين شوق ذکر کل اوقاتم بده حال تسبیح و مناجاتم بده ده مرتبه -ابن-الحسين جان باقر جان آن پنجم ولي علم دین را کن به قلبم منجلي ده مرتبه -علي مشتعل از عشق صادق کن مرا نيستم لايق تو لايق کن مرا يا الهي جان اين والا امام رحمت خود را تو برمن کن تمام -بجعفرابن-محمد حال صحبت ازامام هفتم است سوي او دست نياز مردم است جان مولاي به محنت مبتلا دور کن از شیعه اش رنج و بلا الهي -ابن-جعفر جان سلطان سرير ارتضا حضرت مولا علي موسي الرضا مثل آن آهوی بی پشت وبي پناه بانگاه لطف کن بر من نگاه -بعلي-ابن-موسي تا بگیرم امشب از دستت مراد آمدم نزد تو از باب الجواد تو نگه بر حال و روز بد مکن این گدا را دست خالی رد مکن -بمحمد-ابن-علي اي خدا در روسياهي گم شدم باعث گمراهي مردم شدم شامل لطف و عنايت کن مرا جان هادي خود هدايت من مرا -بعلي-ابن-محمد جان مولایم امام عسکري میدهم سوگند کز من بگذری -بالحسن-ابن-علي بارالها حضرت مولا کجاست آن تسلي دل زهرا کجاست او کجا اشک از بصر بگرفته است در کجا قرآن بسر بگرفته است حالِ ما را لايق تغيير کن در شب قدرت فرج تقدير کن حال گويم بهر حسن خاتمه العجل اي مه جبین فاطمه -بالحجه-ابن-الحسن -عجّل-لولیک-الفرج -من-انصاره-واعوانه -بین-یدیه -اغفرلناولوالدیناولجمیع-المومنین-والمومنات -اقض-حوائج-المومنین-والمومنات -اشف-کل-مریض -أیّدقائدناالخامنه-ای -أحفظ-شیعة-علی-ابن-أبیطالب-ع -المسلمین دعا.
بسم الله الرحمن الرحیم ۱۷ ماه مبارک رمضان امیرالمومنین علی علیه السلام این شب، شب بسیار مبارکى است. در این شب، رسول خداصلى الله علیه وآله با لشکر کفّار قریش در سرزمین بدر برخورد کرد، و در روز هفدهم، جنگ بدر واقع شد و خداوند متعال لشکریان اسلام را بر مشرکین پیروز گردانید، با آن که مسلمانان از نفرات محدود و ساز و برگ اندک جنگى برخوردار بودند. این پیروزى از بزرگترین فتوحات اسلام است; از این رو علما گفته اند که در این روز، غسل و صدقه و شکر خدا بجا آوردن مستحبّ است و عبادت در شب هفدهم فضیلت فراوانى دارد. ازامیرمؤمنان علی علیه السلام در شب جنگ بدر:👇 در روایات فراوانى آمده است که در شب هفدهم ماه رمضان که فرداى آن جنگ بدر واقع شد، رسول خداصلى الله علیه وآلهبه اصحابش فرمود: چه کسى حاضر است برود از چاه آب بکشد و بیاورد؟ اصحاب سکوت کردند و هیچ کدام اعلام آمادگى نکردند (چون کار خطرناکى بود) امیرالمومنین على علیه السلام برخاست، و براى آوردن آب بیرون رفت، آن شب، شبى سرد و ظلمانى بود و باد سردى میوزید. حضرت به چاه آب رسید، چاه بسیار عمیق بود. حضرت دلوى نیافت که بتواند از آن آب بکشد، لذا از چاه پایین رفت و مشکى را که با خود داشت پر از آب کرد و بیرون آمد. به هنگام مراجعت ناگاه باد شدیدى وزید، امیرالمومنین علی علیه السلام نشست تا باد فرو نشیند آنگاه برخاست و حرکت کرد که تندباد دیگرى وزیدن گرفت، ناچار امیرمومنان علی علیه السلام نشست، پس از آرام شدن، مجدّداً به راه افتاد که در مرتبه سوم نیز تندبادى همانند قبل وزید،حضرت علیه السلام نشست، تا هوا آرام شد; آنگاه به راه خود ادامه داد و خدمت رسول خداصلى الله علیه وآله رسید، پیامبرخداصلى الله علیه وآله پرسید: اى ابوالحسن! چرا دیر آمدى؟ امام علیه السلام جریان را توضیح داد. رسول خداصلى الله علیه وآله پرسید: متوجّه شدى آن بادهاى شدید چه بود؟ حضرت علیه السلام عرض کرد: نه، پیامبر خدا صلوات الله علیه وآله فرمود: اوّلى جبرئیل بود همراه با هزار فرشته که بر تو سلام کردند و دوّمى میکائیل بود که با هزار فرشته بر تو سلام کردند و سوّمى نیز اسرافیل بود با هزار فرشته بر تو سلام کردند و آنها براى کمک و یارى ما در جنگ آمدند. و آن کس که گفته است براى امیر مؤمنان علی علیه السلام در یک شب سه هزار و سه فضیلت است، اشاره به همین جریان دارد که سه هزار فرشته، همراه با سه فرشته مقرّب الهى بر آن حضرت سلام کردند! سیّد حمیرى نیز در شعر خود در مدح آن حضرت به همین داستان اشاره کرده: اُقْسِمُ بِاللّهِ وَ آلائِهِ وَالْمَرْءُ عَمّا قالَ مَسْؤُولٌ سوگند خورم به خدا و نعمتهایش و انسان از هر چه گوید بازخواست شود اِنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبى طالِب عَلَى التُّقى وَالْبِرِّ مَجْبُولٌ براستى على بن ابى طالب فطرتش به پرهیزکارى و نیکى سرشته شده کانَ اِذَا الْحَربُ مَرَتْهَا الْقَنا وَاَحْجَمَتْ عَنْهَا البَهالیلُ چنان بود که هنگامى که نیزه ها تنور جنگ را مى افروخت و دلیران از آن گریزان بودند یَمْشى اِلَى الْقِرْنِ وَفى کَفِّهِ اَبْیَضُ ماضِى الْحَدِّ مَصْقُولٌ بسوى هماورد خویش مى رفت و در دستش شمشیر بَراق و بُران و صیقلى شده بود مَشْىَ الْعَفَرْنى بَیْنَ اَشْبالِهِ اَبْرَزَهُ لِلْقَنَصِ الْغیلُ چنانچه شیر در میان بچه هاى خود راه مى روددر آن حال که بیشه براى شکار او را بیرون فرستد ذاکَ الَّذى سَلَّمَ فى لَیْلَة عَلَیْهِ میکالٌ وَجِبْریلُ على همان کسى است که در یک شب بر او،سلام کرد میکائیل و جبرئیل میکالُ فى اَلْف وَجِبْریلُ فى اَلْف وَیَتْلُوهُمْ سَرافیلُ میکائیل با هزار فرشته و جبرئیل نیز با هزار فرشته و پشت سر آنها نیز اسرافیل آمد لَیْلَةَ بَدْر مَدَداً اُنْزِلُوا کَاَنَّهُمْ طَیْرٌ اَبابیلُ در شب بدر که براى کمک فرود آمدند همانند مرغهاى ابابیل (که به مکه آمدند) منابع زادالمعادص۱۷۹ بحارالانوارج ۱۹ص ۲۸۶ بحارالانوارجلد۳۹ص۹۵ بحارالانوارج۴۷ص۳۱۵ ختم کنید عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم امام جوادعلیه السلام شدن نوزادمرده بدعاحضرت شدن خانواده شاذویه در زمان امامت امام جوادعلیه‌السلام مردی به نام شاذویه که قبیله آنان تیره‌ای از بنی امیه بودند بر خلاف باورهای تبارشان فقط خود او و همسرش به امامت حضرت جواد (علیه‌السلام) اعتقاد داشتند. علت گرایش آنان نیز اعجازی بود که از وجود مبارک پیشوای نهم امام جواد علیه‌السلام درمورد فرزندشان رخ داده بود. ماجرا از این قرار بود که شاذویه روزی به طور اتفاقی همراه رفیقش به حضور امام محمدتقی حضرت جواد الائمه علیه‌السلام رفت. در آن جلسه محمد بن سنان نیز حاضر بود.امام علیه السلام به آنان خوش آمد گفت و درود فرستاد و فرمود: ‌ای شاذویه! در نظر تو موضوعی است که می‌خواهی آن را پیش ما مطرح کنی و نیز دلیل و نشانه‌ای نیز بر امامت ما می‌خواهی! تو این راز را نزد کسی آشکار نکرده‌ای!وقتی که شاذویه سخنان حضرت را ـ که از مکنونات قلبی اش آگاه بود ـ شنید به امامت و حقانیت آن گرامی یقین کرد و او فهمید که امام جواد علیه‌السلام از خاندان وحی، اهل بیت نبوت و میراث دار رسالت است. امام علیه السلام به وی فرمود: ‌ای شاذویه! تو می‌خواهی ما برایت انگیزه آمدنت و نیازی را که تو را پیش ما کشانده بیان کنیم شاذویه در حالی که از کلمات امام علیه‌السلام ذوق زده شده بود گفت: آری سرورم! من اینجا نیامده‌ام مگر به خاطر اینکه راز دل مرا آشکار کنی، سؤالم را پاسخ دهی و نیازم را بگویی!امام جواد علیه‌السلام فرمود: بله، همسر تو باردار است و به زودی پسری به دنیا می‌آورد. همسرت در هنگام تولد این فرزند زنده خواهد ماند. او همسر خوبی است و از قبیله امیه است. برو نزد همسرت! شاذویه گفت: بله. ‌ای ابا جعفر! رفیق شاذویه که به امام جوادعلیه‌السلام اعتقادی نداشت، گفتگوی وی با امام را بر نتابید و او را مذمت کرد و گفت: ابوجعفر این سخنان را به خاطر پیشبرد امامت خویش به زبان آورد؛ اما شاذویه سخن او را نپذیرفت.شاذویه پس از اینکه از محضر امام علیه‌السلام مرخص شد به خانه اش آمد. وی همسرش را در آستانه مرگ دید؛ اما چون به گفته امام جوادعلیه‌السلام اعتقاد داشت زیاد نگران نشد و آرامش خود را حفظ کرد. پس از مدتی عیالش نوزاد پسری به دنیا آورد که مرده بود.او دوباره به حضور امام علیه السلام رسید و وقتی نزدیک رفت، امام علیه السلام فرمود: ‌ای شاذویه! آیا آنچه را که در مورد همسر و فرزندت گفته بودم درست بوداوگفت: بله‌ای آقای من! اما چرا دعا نکردی تا پسرم زنده به دنیا بیاید؟ امام علیه السلام فرمود: آیا این را از ما می‌خواهی؟ شاذویه گفت: بله سرورم! امام علیه السلام فرمود: اما سرنوشت او مقدر شده است و حکم الهی در مورد او جاری است.شاذویه با لحنی ملتمسانه گفت: پس فضل و کرامت شما چه می‌شود؟محمد بن سنان نیز به یاری او شتافته و با اصرار و التماس شاذویه را تایید کرد و گفت: آقا جان! از خدا بخواهید تا پسر او را زنده کند! لبهای امام علیه السلام به حرکت در آمد و با خداوند متعال به نجوا پرداخت: خداوندا! تو به رازهای درونی بندگانت آگاهی! شاذویه دوست دارد که فضل و رحمت و کرامت تو را ببیند، پس خدایا! پسر او را برایش زنده کن!در همین لحظه امام خم شد و سر مبارکش را به شاذویه نزدیک نموده و فرمود: برو به نزد پسرت که خداوند او را برایت زنده کرد!شاذویه با شتاب تمام از محضرحضرت جوادالائمه علیه السلام خارج شد در حالی که از شنیدن زنده شدن پسرش سر از پا نمی‌شناخت. وقتی خبر به مادر بچه رسید، او از اعتقادات فاسد قبیله اش تبری جسته و به مذهب اهل بیت علیهم السلام گروید و امام جوادعلیه‌السلام را به عنوان امام برگزید.کسانی که در منزل شاذویه شاهد معجزه امام جواد علیه السلام بودند، همگی شیعه شدند. 📚الهدایه الکبری ج۱ ص۳۰۷ ختم کنید عجل لولیک الفرج =باقیات الصالحات
‍ ‍ شبی هنده داخل کاخ با شوهرش، یزید نشسته بود. یک وقت دید صدای گریه از خرابه می آید. صدا زد: یزید! چه خبر است؟ یزید گفت: یک عده خارجی بر ما خروج کردند، مردهایشان را کشتیم. حالا هم زن و بچه هایشان در خرابه هستند. صدا زد: یزید! اجازه می دهی بروم اینها را تماشا بکنم؟ گفت: برو اما به طور رسمی برو! سی چهل تا از این کلفتها و کنیزها جلوی هنده چراغ به دست گرفتند، دارند می روند تا اسرا را تماشا کنند. در خرابه چراغ نبود. زن و بچه امام حسین(ع) در خرابه، فرش نداشتند. زنها دور هم نشسته بودند. یک وقت دیدند یک عده چراغ به دست دارند می آیند. بی بی زینب (س) فرمود: چه خبر است؟ گفتند: خانم! هنده که یک روز کلفت شما بود و حالا عیال یزید شده، می خواهد به تماشای اسرا بیاید. ای خدا! هیچ عزیزی را گرفتار نکن! خیلی سخت است.خانم زینب (س) خودش را میان بچه ها مخفی کرد. هنده میان خرابه آمد. گفت: بزرگتر این زنها چه کسی است؟ زینب (س) رانشان دادند. آمد جلو دید بی بی روی خاکها نشسته است. هنده با همان پیراهن قیمتی روی خاکها نشست. صدا زد: بی بی جان! شما اهل کجایید؟ وای! وای! فرمود: ما اهل مدینه ایم. گفت: بی بی جان! کدام مدینه؟ فرمود: مدینه رسوا الله، مدینه پیغمبر(ص) صدا زد: بی بی جان! نگاه به حالایم نکنید، من مدتی در شهر پیغمبر(ص) در یکی از محله های آنجا کلفت بودم. الان هم به آن کلفتی افتخار می کنم. بی بی جان! شما که می گویید اهل مدینه پیغمبرم اگر راست می گویی، اهل کدام محله هستید؟ فرمود: ما اهل محله بنی هاشم هستیم. صدا زد: بی بی جان! من در آن محله چند آشنا دارم، آیا شما آنها را می شناسی؟ آماده اید بگویم؟ صدا زد: بی بی جان! شما که از محله بنی هاشم هستید بگو ببینم آیا آقایم حسین(ع) را می شناسی؟ همه بگویید: حسین! حسین! حسین!... یک دفعه صدا زد: بی بی جان! شما که از محله بنی هاشم هستید بگو بدانم آیا خانمم زینب(س) را می شناسی؟ یک وقت بی بی بنا کرد های های گریه کردن، صدا زد: بی بی جان! آیا خدایی نکرده طوری شده است؟ من سراغ زینبم را می گیرم شما گریه می کنید؟یک وقت سرش را بلند کرد صدا زد: آی هنده آخه من زینبم. اگر تو زینبی پس کو حسینم ضیاء چشم زهرا نور عینم یک وقت صدا زد: آی هنده! حسینم را کشتند. آی حسین! حسین!... صل علی محمد و آل محمد بحق الحسین یا الله! 🎧 کافی