اسم آب میاد، یاد این شعر میفتم
☑️در حرم قحط آب است واویلا
⬅️رگ خواب دل رئوفت را
روضه خوان ها چه خوب میدانند
⬅️هر زمان گره به کار افتد
روضه ی قحط آب میخوانند
🔹آب گفتم دلم کباب شده
🔹بس که داغ رباب، جانسوز است
🔹قلب سنگیه من، مذاب شده
🔸دست ما نیست آب میبینم
🔸یاد طفل رباب میفتیم
🔸کودکی غرق خواب میبینیم
🔸یاد طفل رباب میفتیم
این بابایی که بچش کشته شده، رو دستش گرفت، از صدا و سیما دیدید
رو به دشمن کرد…
❇️رو به دشمن گرفت غنچه زرد بی قرارش را
❇️تا به یک جرعه آب تازه کند حنجر خشک شیرخوارش را
اینی که من و تورو میکشه، اینه
گفت مُنُّوا علیَّ
به من منت بزارید
🟤گفت مُنّوا علیَّ، گلم پژمرد
🟤پاسخش را به هلهله دادند
🟤گفت یک جرعه آب میخواهد
🟤تیر را دست حرمله دادند
🟤ساعتی بعد پیش چشم حرم
🟤روی نیزه سری نمایان شد
🟤پیش چشم رباب، گهواره
🟤سهم سوغات نامسلمان شد
#علی_لای_لای
😭😭😭
خدا هیچ پدری رو خجالت زده نکنه
😭😭
گفت میبرم سیرابش میکنم
حرمله ی بی حیا با تیر 3شعبه، داغ رو دل بابا گذاشت
خون به دل مادرش کردند
خون به دل رباب…
☘میمیره مادرت، آویزونه سرت
☘تیرُ بیرون بیارمش، میپاشه حنجرت
☘داره چه زود تنت، میشه اسیر خاک
☘یه سالگیتو میبینی اما به زیر خاک
🍂حنجرتو خیلی فرق با حنجر مرد داره
🍂قربونی رو لب تشنه، سر ببری درد داره
😭😭😭😭
💥شرمنده ام ازت، من با همه وجود
💥خوردم اگه یه جرعه آب، اصرار عمه بود
#حسیــــــــــــن
🔻ببین بر دست و پا زنجیر دارم
🔺بیا پایین ز نیزه، شیر دارم
😭😭😭
🔰شرمنده ام ازت، من با همه وجود
🔰خوردم اگه یه جرعه آب، اصرار عمه بود
🔰بالای نیزه ها، رو میگیری همش
🔰شیرت نداده مادرت، دلخور شدی ازش
🔰به نیزه دارت گفتم، من از دلم تاب رفته
🔰تکون نده نیزه ش رو، تازه گلم خواب رفته
#علی_لای_لای
😭😭😭😭😭
🍁بلند مرتبه شاهی به مشکل افتاده
🍁که گیر قهقهه های اراذل افتاده
🍁لب پدر به گلوی پسر، عجب عکسی
🍁سه خط سرخ ولی بر شمایل افتاده
🍁رباب اگر که ببیند، حسین میمیرد
🍁چنین که گردن شش ماهه، مایل افتاده
🍁کمی به زیر عبا، باز بود پلک علی
🍁رسید خیمه پدر دید کامل افتاده
🍁دم غروب شده، وقت غارت حرم است
🍁عروس فاطمه تازه به مشکل افتاده
🍁لباس ملحفه بالشت بچه گهواره
🍁چقد بین بیابان، وسایل افتاده
🍁بزرگ شد پسرم، مَرد شد ببین زینب
🍁ز نیزه سایه ی اصغر، به محمل افتاده
😭😭😭😭
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
1.83M
دلم گرفته بهانه، سلام شاه نجف
كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف
تمام صحن #علی بوی #فاطمه دارد
شمیم سیب بیاید میان راه نجف
صفای هر سحرش، گریه بر غم #زهراست
به گوش میرسد آرام سوز و آه نجف
قدم زده دل شب در میان نخلستان
امان ز كوفه و خونابه های چاه نجف
قرار ما همه #باب_الرضا همان جایی
كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف
قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح
چقدر بوی #حسین میدهد پگاه نجف
#نـوكـر_نـوشـت:
#یاعلی_جـان
دستِ خودم که نیست #نجف دلربا شده
دل شب به شب برای تو تنگ است #یاعلی
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
مداح اهلبیت علیهمالسلام:
#کربلایی_جناب_آقای_جاودان 🎤
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_پژمان_توفیقی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
😢نام حسین😢
نام #حسین را که نوشتم قلم گریست
اول قلم گریست، سپس دفترم گریست
هرچند باعث همهی گریهها غم است
اما همین که داغ تو را دید، غم گریست
اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه
آن را به حق #فاطمه دادم قسم، گریست
با ارزش است پیش تو و مادرت حسین
چشمی که پای روضهی تو دمبهدم گریست
خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد
خوشبختتر کسی که میان حرم گریست
گوشهبهگوشه ی #کرببلا روضههای توست
اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست
یک قطرهاش شفاعت یومالورود ماست
چشمان ما برای تو با این رقم گریست
در روز حشر حسرت بسیار میخورد
هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست
فرموده است: مرهم زخم دل من است
چشمی که در عزای #علیاکبرم گریست
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان❤️
هم خودم، هم پدرم، هم پسرم نوکـر تو
نسل ما را به خدا صاحب و ارباب تویی
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#اللهم_صل_علی_محمدوآل_محمدوعجل_فرجهم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🔸عُمریه اسم تو وِرد لبمه
🔸میشه یکبار بزنی صِدام فقط؟!
🔹جون مادرت بیا قبول بکن
🔹یه شب جمعه حرم بیام فقط
🔻لهجه ی عراقیه اذون صحن
🔺میپیچه دوباره تو سرم صدات
🟤شور روضه ی شب جمعه ی تو
🟤انقده شیرینه که نگم برات
💠مست تربت مزار تو شدن
💠می خاکیه حرم رو چشیدن
♻️جبرییل کربلای تو شدن
♻️تا باب القبله ی تو پر کشیدن
🔅جز رسیدن روبروی ضریحت
🔅پدرم خواهش دیگه ای نداشت
◀️سربلندیشو تو تضمین میکنی
◀️هرکسی پا تو سراشیبت گذاشت
🟠یادمه اون قدیما به زائرت
🟠دهمون تو بقچه باوراشو داد
♨️تا بیاد نذر سه سالتون بشه
♨️مادرم گوشواره دختراشو داد
✳️میگن آقا که فقط دهاتیا
✳️اومدن جسم تورو جمش کنن
😭بدنی که انسجام هستی بود
😭دلشون اومد که درهمش کنن
🔰سپر و شمشیر و خوودت جای خود
🔰کهنه پیرهن تنت رو بردنش
💢حیف اون جسم مطهرت نبود
💢که به یک کهنه حصیر، سپردنش
💔#حسیـــــــن
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نماهنگ امتحان شیعه.mp3
3.9M
#⃣#للهم اجعل عواقب امورنا خیرا محمد
#⃣#حسین پویانفر
#⃣#فاطمیه
😭😭😭😭😭😭😭😭
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
به ریشه های چادر زهرا
به خدا اون نفس خسته
خیلی قیمت داره
دعای اون دست شکسته
خیلی قیمت داره
خوده مادر صدامون کرد
که به نام علی باشیم
تو قنوتش دعامون کرد
که غلام علی باشیم
دخیلِ بیرق غمش شد دستم
به ریشه های چادرش دل بستم
به لشکر حیدریون
به لشکر فاطمیون پیوستم
مادری هنوزم منتظره
التیام زخم میخ دره
امتحان شیعه فاطمیه است
انتقام مادر با پسره
خوده مادر عنایت کرد
که براش سینه زن باشیم
کاش روز انتقامش با
حجت ابن الحسن باشیم
مادر به طپش های دل حیدر
به جوونی علی اکبر
پرِ قنداق علی اصغر
ما رو تنها نزاری محشر
به خدا اون نفس خسته
خیلی قیمت داره
دعای اون دست شکسته
خیلی قیمت داره
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🏴#وفات_حضرت_ام_البنین_س
🏴#حضرت_ابالفضل_العباس_علیه_السلام
🏴#روضه
🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
می گویَم از رودی کَز او یَم میشود تأمین
از اشک او باران نمنم میشود تأمین
با دودِ آهَش شعلهی غم میشود تأمین
از دستپختش رزق عالم میشود تأمین
قربان فقری که مرا مسکینترین نامید
من را گدای سفرهی امالبنین نامید
تو آمدی تا دست حق را آستین باشی
مثل ستونی..، محکماتِ بیتِ دین باشی
انگشتریِ عشق را نقش نگین باشی
اصلاً به تو میآید عباسآفرین باشی
هستیِ معشوقِ فرات از نورِ هست توست
تربیت ماه بنیهاشم به دست توست
فصل خزان را خندههای تو بهارش کرد
جاروی تو عرش زمین را بیغبارش کرد
بیتِ علی را نور چشمات نو نَوارش کرد
لفظِ ادب را نام تو بااعتبارش کرد
این احترامی که به زهرا می کنی..، عشق است
در قلب حیدر خویش را جا میکنی عشق است
از آن زمان که نور تو در خطِّ دید آمد
جبریل بالش را به خاک تو کشید..، آمد
کوه صلابت از وقارت تا شنید..، آمد
چار آینه از شیشهی عمرت پدید آمد
خرج علی کردی همین احساسهایت را
نذر حسینات کردهای عباسهایت را
ابر کبودی قاتل مهتاب باشد؟ نه
با تو حسن در کوچهها بیتاب باشد؟ نه
زینب از این بیمادری بیخواب باشد؟ نه
شبها حسین فاطمه بیآب باشد؟ نه
سرچشمهی مِهر تو در این خانه میجوشد
لبتشنهی زهرا ز دستت آب مینوشد
امّا امان از ساعتی که قلب دنیا سوخت
از تشنگی لبهای خشکِ روح دریا سوخت
روی لب طفلان صدای آب..، بابا..، سوخت
تا تیر بر مشکی اصابت کرد..، سقا سوخت
رد سیاهی روی مهتابِ شبت افتاد
عباس تا نقش زمین شد..، زینبت افتاد
دیگر پس از او تیرهای بیدرنگ انداخت
آن نیزهداری که به سمت شاه سنگ انداخت
خونابه روی رملهای سرخ، رنگ انداخت
نامردی آنجا بر لباس کهنه چنگ انداخت
صلی الله علیک یا مظلوم
روضه بخونم دیگه؟؟ ها؟!...
سرنیزهها شاه تو را از حال میبردند
ارباب ما را تا تهِ گودال میبردند
بخدا که روضه ی ام البنین این بود
4تا قبر میکشید به نشونه ی قبر پسرهاش
اما ذکر ام البنین فقط همین بود
غریب حسیــــــــن
جسم حسین تو معما شد..، نبودی که
نیزه میان حلق او جا شد..، نبودی که
بالای تل، زینب قدش تا شد..، نبودی که
پای حرامی در حرم وا شد..، نبودی که
ای وای از اطفال، از اطفال، از اطفال…
شمر از تهِ گودال آمد، در پیِ خلخال
حالا زینب باید روضه بخونه
ام البنین مادر من...
زینب کجا و ناقههای بی امان..، بی بی
زینب کجا و آنهمه زخم زبان..، بی بی
زینب کجا و مجلس نامحرمان..، بی بی
زینب کجا و ضربههای خیزران..، بی بی
گفت ابن سعد، از خاری دنیا همین بس که توئه نامرد داری صدای زینبو میشنوی
یا غیرت الله...
ببین دورتا دورمو نامحرما گرفتن
زینب کجا و ناقههای بی امان..، بی بی
زینب کجا و آنهمه زخم زبان..، بی بی
زینب کجا و مجلس نامحرمان..، بی بی
زینب کجا و ضربههای خیزران..، بی بی
😭😭😭😭
نامحرمان اطراف زینب تاب میخوردند
با حرمله پیش ربابت آب میخوردند
😭😭😭
زن و بچه هارو سوار بر ناقه عریان کردن.
سرها رو بین محمل ها تقسیم کردن
میخواستن دل زن و بچه هارو بیشتر آتیش بزنن
کنار محمل نجمه، سر قاسم
کنار محمل رباب،سر کوچولوی علی اصغر
ام لیلا که نبود
کنار محمل زینب، سر علی اکبر
سر حسین...
روضه ی من همینا...
خانم حضرت سکینه یه جمله ای گفت، عمه یه سوالی ازت دارم
عمه بین این همه سر، چرا هرموقع نگاهمون به سر عموم ابالفضل میفته، چشاش بستس؟؟
عزیز برادرم... عمه دورت بگرده
عموجانت هنوز خجالت زده ی شماست
😭😭😭
عموجانتون ابالفضل هنوز شرمنده ی شماست
😭😭
فلذا بشیر تا این موضوع رو به ام البنین گفت، سریع اومد محضر خانومْ، حضرت سکینه
عموتو حلال کن
عموت رفته بود براتون آب بیاره
قول داده بود...
😭😭😭
🍃چرا رباب اینهمه غصه داره؟
🍃بگید منم شبیه اون ببارم
🔹مشک علمدار منو دریدن
🔹فکر نکنید که من خبر ندارم
🔸خبر آوردن،پسر ربابُ با تیر زدن
🔸خبر آوردن،که به دست همه زنجیر زدن
🍂خبر آوردن که حرم رو یه دل سیر زدن
💠پسرم آب شد از شرم رباب
💠به فدای سر طفلان حسین
✔️پسرم آب نخورده لب آب
✔️به فدای لب عطشان حسین
کوچه به کوچه کاروانو بردن
میخوام سر از رو خاکا بر ندارم
🔰جسم علمدارو به خون کشیدن
🔰فکر نکنید که من خبر ندارم
◀️خبر آوردن روسری هارو به غارت بردن
⬅️خبر آوردن دخترارو به اسارت بردن
◀️خبر آوردن گوشواره هارو غنیمت بردن
🔅پسرم رو سنگ بارون کردن
🔅به فدای صوت قرآن حسین
🔅سر بچم رو پر از خون کردن
🔅به فدای لب عطشان حسین
#حسیـــــــــن
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🏴#وفات_حضرت_ام_البنین_س
🏴#حضرت_ابالفضل_العباس_علیه_السلام
🏴#روضه
🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
می گویَم از رودی کَز او یَم میشود تأمین
از اشک او باران نمنم میشود تأمین
با دودِ آهَش شعلهی غم میشود تأمین
از دستپختش رزق عالم میشود تأمین
قربان فقری که مرا مسکینترین نامید
من را گدای سفرهی امالبنین نامید
تو آمدی تا دست حق را آستین باشی
مثل ستونی..، محکماتِ بیتِ دین باشی
انگشتریِ عشق را نقش نگین باشی
اصلاً به تو میآید عباسآفرین باشی
هستیِ معشوقِ فرات از نورِ هست توست
تربیت ماه بنیهاشم به دست توست
فصل خزان را خندههای تو بهارش کرد
جاروی تو عرش زمین را بیغبارش کرد
بیتِ علی را نور چشمات نو نَوارش کرد
لفظِ ادب را نام تو بااعتبارش کرد
این احترامی که به زهرا می کنی..، عشق است
در قلب حیدر خویش را جا میکنی عشق است
از آن زمان که نور تو در خطِّ دید آمد
جبریل بالش را به خاک تو کشید..، آمد
کوه صلابت از وقارت تا شنید..، آمد
چار آینه از شیشهی عمرت پدید آمد
خرج علی کردی همین احساسهایت را
نذر حسینات کردهای عباسهایت را
ابر کبودی قاتل مهتاب باشد؟ نه
با تو حسن در کوچهها بیتاب باشد؟ نه
زینب از این بیمادری بیخواب باشد؟ نه
شبها حسین فاطمه بیآب باشد؟ نه
سرچشمهی مِهر تو در این خانه میجوشد
لبتشنهی زهرا ز دستت آب مینوشد
امّا امان از ساعتی که قلب دنیا سوخت
از تشنگی لبهای خشکِ روح دریا سوخت
روی لب طفلان صدای آب..، بابا..، سوخت
تا تیر بر مشکی اصابت کرد..، سقا سوخت
رد سیاهی روی مهتابِ شبت افتاد
عباس تا نقش زمین شد..، زینبت افتاد
دیگر پس از او تیرهای بیدرنگ انداخت
آن نیزهداری که به سمت شاه سنگ انداخت
خونابه روی رملهای سرخ، رنگ انداخت
نامردی آنجا بر لباس کهنه چنگ انداخت
صلی الله علیک یا مظلوم
روضه بخونم دیگه؟؟ ها؟!...
سرنیزهها شاه تو را از حال میبردند
ارباب ما را تا تهِ گودال میبردند
بخدا که روضه ی ام البنین این بود
4تا قبر میکشید به نشونه ی قبر پسرهاش
اما ذکر ام البنین فقط همین بود
غریب حسیــــــــن
جسم حسین تو معما شد..، نبودی که
نیزه میان حلق او جا شد..، نبودی که
بالای تل، زینب قدش تا شد..، نبودی که
پای حرامی در حرم وا شد..، نبودی که
ای وای از اطفال، از اطفال، از اطفال…
شمر از تهِ گودال آمد، در پیِ خلخال
حالا زینب باید روضه بخونه
ام البنین مادر من...
زینب کجا و ناقههای بی امان..، بی بی
زینب کجا و آنهمه زخم زبان..، بی بی
زینب کجا و مجلس نامحرمان..، بی بی
زینب کجا و ضربههای خیزران..، بی بی
گفت ابن سعد، از خاری دنیا همین بس که توئه نامرد داری صدای زینبو میشنوی
یا غیرت الله...
ببین دورتا دورمو نامحرما گرفتن
زینب کجا و ناقههای بی امان..، بی بی
زینب کجا و آنهمه زخم زبان..، بی بی
زینب کجا و مجلس نامحرمان..، بی بی
زینب کجا و ضربههای خیزران..، بی بی
😭😭😭😭
نامحرمان اطراف زینب تاب میخوردند
با حرمله پیش ربابت آب میخوردند
😭😭😭
زن و بچه هارو سوار بر ناقه عریان کردن.
سرها رو بین محمل ها تقسیم کردن
میخواستن دل زن و بچه هارو بیشتر آتیش بزنن
کنار محمل نجمه، سر قاسم
کنار محمل رباب،سر کوچولوی علی اصغر
ام لیلا که نبود
کنار محمل زینب، سر علی اکبر
سر حسین...
روضه ی من همینا...
خانم حضرت سکینه یه جمله ای گفت، عمه یه سوالی ازت دارم
عمه بین این همه سر، چرا هرموقع نگاهمون به سر عموم ابالفضل میفته، چشاش بستس؟؟
عزیز برادرم... عمه دورت بگرده
عموجانت هنوز خجالت زده ی شماست
😭😭😭
عموجانتون ابالفضل هنوز شرمنده ی شماست
😭😭
فلذا بشیر تا این موضوع رو به ام البنین گفت، سریع اومد محضر خانومْ، حضرت سکینه
عموتو حلال کن
عموت رفته بود براتون آب بیاره
قول داده بود...
😭😭😭
🍃چرا رباب اینهمه غصه داره؟
🍃بگید منم شبیه اون ببارم
🔹مشک علمدار منو دریدن
🔹فکر نکنید که من خبر ندارم
🔸خبر آوردن،پسر ربابُ با تیر زدن
🔸خبر آوردن،که به دست همه زنجیر زدن
🍂خبر آوردن که حرم رو یه دل سیر زدن
💠پسرم آب شد از شرم رباب
💠به فدای سر طفلان حسین
✔️پسرم آب نخورده لب آب
✔️به فدای لب عطشان حسین
کوچه به کوچه کاروانو بردن
میخوام سر از رو خاکا بر ندارم
🔰جسم علمدارو به خون کشیدن
🔰فکر نکنید که من خبر ندارم
◀️خبر آوردن روسری هارو به غارت بردن
⬅️خبر آوردن دخترارو به اسارت بردن
◀️خبر آوردن گوشواره هارو غنیمت بردن
🔅پسرم رو سنگ بارون کردن
🔅به فدای صوت قرآن حسین
🔅سر بچم رو پر از خون کردن
🔅به فدای لب عطشان حسین
#حسیـــــــــن
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1_8568236302.mp3
5.68M
#⃣#وفات ..ام البنین..س
#⃣#زمینه
#⃣#حسین طاهری
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴ابالفضلی ام دلم دخیل علمه
ابالفضلی ام ام البنین مادرمه
روز افتتاح جنت البقیع
برامون روز مبارکی میشه
حرم ام البنین با حرم آقامون امام حسن یکی میشه
قسم به قطع الیقین سفره ام البنین
مجربه واسه زیارت اربعین
ام البنین ام بی بنین ...
ابالفضلی ام شفیع تو محشرمه
ابالفضلی ام ام البنین مادرمه
شب جمعه هایی میرسه که ما
از ضریحت نمیشه دل بکنیم
صحن ساقی العطاشا تو حرم
میسازیم و سقا خونه میزنیم
گره گشای همه سیدتی فاطمه
صحن و سرای تو یه شعبه از علقمه
ام البنین ام بی بنین ...
ابالفضلی ام آقام خدای کرمه
ابالفضلی ام ام البنین مادرمه
مادر عشق و وفا و ادبی
نوکر ماه بنی هاشمتیم
به علمدار حرم بگو اگه
برسه پاش همه حاج قاسمتیم
هوا هوای حسین
نوا نوای حسین
مثل تو میگم همه کسم فدای حسین
ام البنین ام بی بنین ...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
روضه ی غیرتی بخونم برات...
داداش...
🔹بگو به عباس دلاور
🔹پس از تو غارت رفته معجر
🔸در بیابان همه ناموس تو آواره شدند
🔸چادر و مقنعه ی خواهر تو پاره شده
🔰بگو به عباس دلاور
🔰پس از تو غارت رفته معجر
❇️هرگاه، عدوی کربلا ز ره آمد
❇️به هر بهانه زینبُ میزد
❇️شکسته پهلویم ز کینه
تو روضه فهمی میفهمی چی میگم
☑️حرف از درد پهلو میاد...
یه روزی بین در و دیوار؛ با لگد...
از کربلا تا کوفه و شام انقده با لگد زدن
😭😭😭😭😭
#غریب_آقا
#غریب_آقا
#غریب_آقا
😭😭
سلام بر اون آقایی که نگران کشتنش
😭😭😭
🟤یه گودال و این همه نیزه
🟤این همه شمشیر این همه غارت
⬅️یه پیراهن، اینهمه دعوا
⬅️اینهمه غوغا، آه از این غربت
🔥سر پیراهن تو جنگیدن بهت خندیدن
🔥العطش های تورا نشنیدن بهت خندیدن
✳️روی زخم تو نمک پاشیدن، بهت خندیدن
♥️#حسیــــــــــــن
😭😭😭😭😭
بدن حضرت حمزه سیدالشهدا رو مُثله کردن،،، قطعه قطعش کردن
تجسم کن... پیغمبر اومد
خبر دادن خواهر حمزه سیدالشهدا داره میاد، گفت هرچی بوته دارید جمع کنید
خوده پیغمبر عباشو انداخت رو بدن
پاها که از عبا بیرون زده بود، گفت با خارا با بوته ها بپوشونید؛ نکنه خواهرش...
😭
مدینه ببرمت یا کربلا؟؟
میدونم الان دلت کجاست
دستای آقارو بستن
قریب به 40نفر از رو در رد شدن
آقا داره میره
😭😭
✔️به خدا راسته که امام صادق فرمود: پرده هایی جلو چشم شیعیان گذاشتیم
اگه بعضی از روضه هارو بفهمند، میمیرن؛ قالب تهی میکنن
فلذا با تجمسشم باید مرد که خانم افتاده...
✔️مولا دستش بسته
✔️سر و پای برهنه
اول کاری که کرد گفت یکی عبا بندازه...
😭😭
#بابا_پیغمبره…
هر بلایی سرش آوردن،،، تنها پیغمبری بود که نفرین نکرد
یعنی آخر محبت آخر خلق و خو آخر احترام
☑️وحشی، قاتل عموی پیغمبر اومد خدمت رسول الله گفت آقاجان یا رسول الله اومدم توبه کنم
پیغمبر یه نگاهی کرد گفت توبتو خدا قبول کنه
اما از جلو چشام دور شو اصلا نمیخوام ببینمت
قاتل عموشو نمیتونه ببینه
✔️هر روز جلو چشش، مغیره(لعنه الله علیه) میومد بالا منبر شروع میکرد به ناسزایی گویی و بد و بیراه گفتن
✔️هر روز امام حسن میومد تو کوچه نگاه میکرد، نگاش به قنفذ(لعنه الله علیه) میفتاده...
میدونم دلت کجاست
هر طرفو نگاه میکرد محرمی نبوده
☑️یه طرف شمر بوده
☑️یه طرف حرمله بوده
☑️یه طرف خولی بوده
☑️یه طرف اخنس بی حیا بوده
آی حسیـــــــــــــــن...
😭😭😭😭😭😭
وای اسیری غریبی غم یار...
😭😭
🍁غم عشقت بیابون پرورم کرد
🍁هوای وصل بی بال و پرم کرد
🍁به گفتی صبوری کن صبوری
🍁صبوری طُرف خاکی بر سرم کرد
بخونم دیگه ها؟؟!
میدونم سیر نشدی
#رسیدن
🔆پیرمردا با عصا بالاسرت رسیدن
🔆دقیقا تو نفسای آخرت رسیدن
🔆نیزه دارا جلو چشم خواهرت #رسیدن…
#ثوابه
〽️شنیدم که یکی میگفت زدنت ثوابه
#حسین...
♻️رفتی و همسفرم شد، شمر نامرد
♻️مایه ی دردسرم شد، شمر نامرد
☑️اصلا بی بهونه بچه هارو میزد حسین....
😭😭😭😭😭😭
خدایا مارو لحظه ای از امام حسین، جدا نکن
من اگر گریه برایت نکنم میمیرم
😭😭
🍁ایستادم به بلندی، بدنم لرزان شد
🍁زیر خروار نی و سنگ، تنت پنهان شد
◀️بس که مبهوت جمال احدیت بودی
◀️که درآوردن پیراهن تو آسان شد
❇️چقدر نیزه فرو رفته به جسمت، گویی
❇️گودیه قتلگهت تنگ تر از زندان شد
🟪نعل تازه به سم اسب زدن، فکر که بود؟
🟪که سراپای تو با سطح زمین، یکسان شد
💠آنقدر زیور و خلخال ربودند ز ما
💠که به بازار طلا، نرخ طلا ارزان شد
😭😭
#تنها_شدم_میان_جمع_نامحرم
😭😭
#ای_غریب_حسین
🔻الف قامتم ز داغت شد دال
🔺که شدم پیر از غمت، صدها سال
🍁به سما بنگرم، سرت بر نیزه
🍁به زمین بنگرم، تنت در گودال
تنت شد پامال
🟤 همه دیدن مرکبت خونین یال
🟤همه میگفتن در این وضع و حال
❇️ذوالجناحا از چه رنگت باختی؟
❇️جان زهرا را کجا انداختی؟؟
😭😭😭
🔻#کانال_تخصصی_روضه
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#⃣#حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها)
#⃣#مرثیه....روضه
#⃣#حسین طاهری
وقتی که عالَم با وجودَت آبِرو داشت
باید برایِ بُردَنِ نامَت وضو داشت
بِیتِ علی یک عُمر با تو رَنگ و بو داشت
زهرا دَمادَم دیدَنَت را آرزو داشت
عِصمَت زِ سیمایِ تو مَعلوم است مَعلوم
ای دُختَرِ شیر خدا یا اُمِ الکُلثوم
روحِ دُعا، اُختِ الوفا، بِنت الوَقاری
روحِ اَدَب، زهرا نَسَب، حِیدَر تَباری
مِثلِ عَلَمداری، شُکوهی، اِقتِداری
مانَندِ زینب، خواهَرَت هَمتا نَداری
پَروَردهی دَستِ عَطوفِ چند مَعصوم
ای دُختَرِ شیرِ خدا یا اُمِ الکُلثوم
نقش تو در کربُبَلا اِنکار، هَرگِز
چون خواهرت تَسلیم اِستِکبار، هَرگِز
در راه کوفه تو بگو یِکبار، هَرگِز
زینب نَشُد بی یاوَر و غَمخوار، هَرگِز
ای خواهر کوچکتَرِ اَربابِ مَظلوم
ای دُختَرِ شیرِ خُدا یا اُمِ الکُلثوم
بَر ناقه، اَطفالِ برادر را نِشاندی
یِک لحظه از اَحوالِشان غافِل نَماندی
خاک از لباس و چادر خواهر تِکاندی
مانند زینب جای جایَش خُطبه خواندی
کاخِ بَنی شِیطان به ذِلَّت گَشت مَحکوم
ای دخترِ شیرِ خدا یا اُمِ الکُلثوم
ای هَمسَفَر مانند زینب با سَر یار
ای هَم قَدَم با خواهرت در کوچه بازار
ای مثلِ خواهر سنگِ کوفی خورده بسیار
(ای ساقی لَب تِشنِگان بعد از عَلَمدار)۲
یک عُمر با این روضه گِریانی و مَغموم
ای دُختَر شیر خدا یا اُمِ الکُلثوم
در مَقاتِل شنیدهاید همه
از همه راویان خبرها را
تا بدین جا که زینب کُبریٰ
داد در راه حق پسرها را
قِصه پایان نَیافت در اینجا
این که تنها پَیام روضه نبود
گریه کردی خدا قبول کند
این وَلیکَن تَمامِ روضه نبود
گفت راوی که بعدِ آن دو پسر
ماجرایِ دیگری هَم هست
دیدم عباس را که از غُصه
رفت دَر خیمهای ودر را بَست
دید دَر خیمه خانمی غمگین
سَر به زانو گرفته مَحموم است
راویِ قِصه گریه کَرد و نِوِشت
دیدم آن خانم اُمِ الکُلثوم است
گفت عباس جان به قُربانَت
از کسی سَر زدهاست مَعصیَّتی؟
آه اِی دختر علی چه شده؟
گریهات بَهرِ چیست سَیِدَتی؟
اُمِ الکُثوم سر بلند نِمود
بعد از آن زَد کنار پوشیّه را
رویِ گِریانِ او نَمایان شُد
شِعرِ من نیز باخت قافیه را
گفت آه ای برادَرَم عَباس
گریهام بَهرِ این بَد اِقبالیست
خواهرم داد دو پسر به حُسِین
آه اَفسوس دَستِ من خالیاست
همه دادند هدیهای به حُسِین
من فقط صَبر اِختیار کُنَم
او پسر داده است من زَحمَت
ای برادر بگو چِکار کُنَم
گفت عباس غَم مَخور خواهر
تا چِنان من برادَری داری
همه دارند اگر غُلام و پِسَر
تو در این خِیمه نوکَری داری
گَر کَسی با حُسِین گفت چُنین
که فُلان را فدای تو کَردَم
تو مرا سوی او بِبَر وبگو
من بَرایَت غُلام آوردم
جانَم اُسطورهی اَدَب عباس
همه این ها نَمیزِ خِصلَتِ اوست
راست گفتند شاعران قدیم
اَدَبِ مَرد بِه زِ دولت اوست
اَدَبَت را بِنازَم اِی سَقا
با تو اَیام بی طرف بودند
شامیان با تو فرق ها دارند
شامیان آه بی اَدَب بودند
سَرِ تو خون گرفته بَر نِیزه
رنگ و بویی هم از شَفَق داری
ناقهی بی جَهاز و خواهرِ تو
چشم خود را بِبَند حَق داری
این که با شِمر میرود به سَفَر
این که در سِلسِلَست و مظلوم است
ای غلامِ مُخَدَرات حُسِین
خواهر توست اُمِ الکُلثوم است
****
تیر نَگذاشت که یک جمله به آخر برسد
****
تو خانه ها همه بوی طَعام می آمد
ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
❣﷽❣
🔲#روضه_امام_کاظم ع
🔳#آقای_خمسه
⬅️از طعنه های دشمن نادان، چه میکشید
بین کویر حضرت باران، چه میکشید
آه، با پیکرش، چه کرده تب تازیانه ها
بزار روضه رو بیارم یکم، دم دستی تر همه متوجه بشن، ماه رجب و شعبان روضه مستحب گرفتی یا نه، هر کی از راه میرسه میبینه روضه ای ،ببین ماه رمضون همه روزه اند، اما تو ماه رجب و شعبان ، تا میبینن میگن فلانی روزه است کار بهت نمیگن، چرا؟ روزه ست، یا رفقا دور هم یهو میگه جان من شب افطارتو بیا، بابا روزه دار رو نمیزنن، به روزه دار دشنام، به روزه دار، به ناموسش توهین نمیکنن، در محضر علما مقتل میارم براتون، اِنقدر به مادر توهین...،
⏺ هی آقا داد میزد میزنی بزن، مارو از زدن نترسون، من عمه مون خانومیه که، هر کی از راه رسید، زدتش، من پسر اون مادریم، که تو کوچه، به دیوار زدنش، آآآه، انقدر بی ادبی نکن، أنا بنُ فاطمه، بزار معطلت نکنم
🔹گرچه در خاک رفت پیکر تو
(سه تا بیت بخونم اگه طاقت آوردی یا علی)
🔹گرچه در خاک رفت، پیکر تو
🔹دیگر از تن، جدا نشد، سرِ تو
(بزار تیر خلاصو بزنم، غیرتی ها)
🔹آقا ظلم برعترتت رسید، ولی
(سادات)
🔹به اسیری نرفت، خواهر تو
⬅️بزارید براتون روضه بخوانم، الان بالا منبر فرمودند، پای آقا رو اینقدر با غول و زنجیر زدن، ساییده شد، اما بچه ها، مقتلو بخونید، اینقدر تو مسیر کاروان کربلا بدنو گذاشتن، اینقدر گل ریختن، تاریخ آورده هفتا کفن براش آوردن، آخ این کفن از اون بهتر، اما من یه آقایی رو سراغ دارم، آقازادش دست به کمر اومد، رفت تو گودال، سرشو آورد بالا بنی اسد، حصیر بیارید، بوریا، بدن جمع نمیشد، ای وای،( بزنم تیر خلاصو یا نه)،
⏹ وقتی بدنو تو خاک قرار داد، دیدن بیرون نمیاد، یکی از اون جمعیت صدا زد آقا، از جد شما شنیدیم خوب نیست، قبر باز بمونه، میت تو قبره چرا بیرون نمیای، صدا زد آری، اما اون برا بدنیه که سر داره، شما بگید من با این بدن بی سر چه کنم، خم شد، یه کُپه خاک درست کرد، رگ ها رو روخاک، اومد بیرون با انگشتش یه چیزی نوشت، آخ، هذا قبرٌ حُسین بنِ علی، (اینجاش میسوزونه)، الذی قتلوه عطشانا،
🕊غریب گیر آوردنت (بگم یا نه)
🕊غریب گیر آوردنت
🕊جلو زنا میزدنت
(اون عقبی ها میشنون یا نه)
🕊با نیزه زن، میزدنت
(من جرات ندارم بگم)
🕊رو خاک ها میکشیدنت
#حسیـــــــــــن
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها