eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
368 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
Shab30safar1400[01].mp3
28.77M
|⇦•سلام‌ما به امامی... و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی
✍پاسخ : منظور از «صحیفة ملعُونة» پیمان عدّه‌ای از منافقینی بود که در زمان حضرت رسول اکرم(ص) در واقع اسلام نیاورده بودند و تظاهر به اسلام می کردند و فقط در ظاهر از ترس جان خویش مسلمان شده بودند، و بر غصب خلافت از خاندان حضرت رسول اکرم(ص) بعد از رحلت ایشان اصرار داشتند. بر این اساس که《اگر محمد(ص) بمیرد یا کشته شود، این امر خلافت را از اهل بیتش بگیریم، بطوری که تا ما هستیم احدی از آنان به خلافت دست نیابد.》 امیرالمومنین امام علی(ع) از نیرگ آنان مطّلع بود و در جواب این منافقین فرمود : 📋《لَقَد وَفَيتُم بِصَحيفَتِكُم المَلعُونةِ الّتي تُعاقِدتُم عَليها في الكَعبَة!》 ♦️خوب به پیمان‌نامه خود (مبنی بر اینکه بعد از محمد(ص) این خلافت را از ما اهل‌بیت بگیرید) که آن را در کعبه گذاشتید، وفاء کردید. در این موقع ابوبکر گفت : 📋《فَمَا عِلْمُكَ بِذَلِكَ مَا أَطْلَعْنَاكَ عَلَيْه؟》 ♦️تو از کجا دانستی و چه کسی تو را به آن مطّلع ساخته‌ است؟! امیرالمومنین(ع) نیز ابوذر و سلمان و مقداد را شاهد گرفت بر اینکه رسول اکرم(ص) خبر صحیفه را به ایشان گفته‌ است و ایشان نیز بر آن شهادت دادند.(۱) با نوشتن آن صحیفه، اساس ظلم و ستم به اهل بیت(ع) را بنا نهادند، که به فرموده ی امام صادق(ع) که فرمود : 📋《إذا کُتِبَ الکِتابُ قُتِلَ الحُسَینُ(ع)》 ♦️هنگامی که صحیفه ی ملعونه نوشته شد، امام حسین(ع) به شهادت رسید.(۲) 🏴در روز عاشورا نیز امام حسین(ع) در لحظات شهادت خود دعاى قربانى را خواندند و فرمودند : 📋《بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ عَلى‏ مِلِّةِ رَسُولِ اللهِ(ص)》 ♦️به نام خدا و به یارى خدا و بر آیین رسول خدا(ص)! سپس دست مبارک را از خون محاسنش پر کرد و آن را به سر و صورت کشیدند و فرمودند : 📋《هکَذا وَاللهِ أَکُونُ حَتّى‏ أَلْقى‏ جَدّی رَسُولَ اللَّهِ وَ أَنَا مَخْضُوبٌ بِدَمی، وَ أَقُولُ : یا رَسُولَ اللَّهِ(ص) قَتَلَنی فُلانٌ وَ فُلانٌ!》 ♦️آرى! به خدا سوگند! مى‌‏خواهم با همین چهره ی خونین به دیدار جدّم رسول خدا(ص) بروم و بگویم : اى رسول خدا(ص) فلانی و فلانی مرا شهید کردند!(۳) قابل ذکر است که این عبارت (فلان و فلان) در برخی نسخ قدیمی توسط حاشیه خوارزمی عالم اهل سنت به اولی و دومی تعبیر شده است که در کتابخانه مرحوم آیت الله العظمی مرعشی در قم موجود می باشد. و وقتی که حضرت زینب کبری(ع) در روز عاشورا به قتلگاه آمد و بدن بی سر حضرت ابی عبدالله(ع) را مشاهده کرد با صوتی حزین فرمود : 📋《بِأَبِي مَنْ‏ أَضْحَى‏ عَسْكَرُهُ فِي يَوْمِ الْإِثْنَيْنِ نَهْباً!》 ♦️پدرم به فداى آن كسی که در روز دوشنبه لشكرش به تاراج رفت.(۴) نکته قابل توجه اینجاست که همه ارباب مقاتل نوشته اند که عاشورا با روز جمعه مصادف بوده است.(۵) اما منظور از روز دوشنبه همانطور که امام رضا(ع) فرمودند: 📋 《..وَ یَوْمُ الْإِثْنَیْنِ یَوْمُ نَحْسٍ قَبَضَ اللهُ فِیهِ نَبِیَّهُ وَ مَا أُصِیبَ آلُ مُحَمَّدٍ(ص) إِلَّا فِی یَوْمِ الْإِثْنَیْنِ فَتَشَأَّمْنَا بِهِ وَ تَبَرَّكَ بِهِ عَدُوُّنَا وَ یَوْمُ عَاشُورَاءَ قُتِلَ الْحُسَیْنُ(صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ)》  ♦️دوشنبه روزى نحسى است كه خدا در آن روز پیامبر خود را قبض روح كرد. آل محمّد(ص) دچار مصیبت نشدند مگر در روز دوشنبه! لذا ما آن را شوم مى دانیم ولى دشمنان ما به آن تبرك می‌جویند و روز عاشورا روزی است که امام حسین(ع) به قتل رسید.(۶) و سقیفه به پا شد! سقیفه ای که امام صادق(ع) خطاب به مفضل فرمود : 📋《لَا كَيَوْمِ مِحْنَتِنَا بِكَرْبَلَا وَ إِنْ كَانَ كَيَوْمِ السَّقِيفَةِ وَ إِحْرَاقِ الْبَابِ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ زَيْنَبَ وَ أُمِّ كُلْثُومٍ وَ فِضَّةَ وَ قَتْلِ مُحَسِّنٍ بِالرَّفْسَةِ لَأَعْظَمُ وَ أَمَرُّ لِأَنَّهُ أَصْلُ يَوْمِ الْفِرَاشِ》 ♦️روز محنت ما در کربلا بود، هرچند روز سقیفه و غصب خلافت و سوزاندن آتش بر در خانه امیرمؤمنان(ع) و اهلش و کشته شدن محسن به خاطر لطمات وارده، محنتی بزرگ تر، دردناک تر و تلخ تر است، زیرا آن روز، روز بستر سازی برای واقعه عظیم کربلا بود.(۷) 📚منابع : ۱)کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص۱۵۴ ۲)اصول کافی کلینی، ج۸، ص۱۷۹ ۳)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۴ ۴)اللهوف ابن طاووس، ص۱۳۳ ۵)مُنتهی الآمال محدّث قمی، ص۱۵۵ ۶)اصول کافی شیخ کلینی، ج۴، ص۱۴۷ ۷)هدایة الکبری خُصیبی، ص۴۱۷
✅لحظاتی گذشت، و در این هنگام که سر مبارک حضرت رسول اکرم(ص) در دامن امام علی(ع) بود، جان سپرد. امیرالمؤمنین(ع)، در یکى از خطبه‌‌هاى خود به این مطلب تصریح کرده و مى‌‌فرماید : 📋《وَ لَقَدْ قُبِضَ رَسُولُ اللّهِ(ص) وَ إِنَّ رَأْسَهُ لَعَلَى صَدْرِی وَ لَقَدْ سَالَتْ نَفْسُهُ فِی کَفِّی، فَأَمْرَرْتُهَا عَلَى وَجْهِی وَ لَقَدْ وُلِّیتُ غُسْلَه وَالْمَلاَئِکَةُ أَعْوَانِی》 ♦️حضرت رسول خدا(ص) در حالى که سرش بر سینه ام قرار داشت، قبض روح شد، نفس او در دستم روان گشت و سپس آن را به چهره کشیدم و من عهده دار غسل او بودم، در حالى که فرشتگان مرا یارى مى کردند.(۱) صدای ناله و گریه زنان و کودکان بالا گرفت و على(ع) شيون كنان، رحلت پيامبر اکرم(ص) را اطرافيان خبر داد. فضه کنیز فاطمه زهرا(س) می گوید : 📋《لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهُ(ص) افْتَجَعَ لَهُ الصَّغِيرُ وَ الْكَبِيرُ وَ كَثُرَ عَلَيْهِ الْبُكَاءُ وَ قَلَّ الْعَزَاءُ وَ عَظُمَ رُزْؤُهُ عَلَى الْأَقْرِبَاءِ وَ الْأَصْحَابِ وَ الْأَوْلِيَاءِ وَ الْأَحْبَابِ وَ الْغُرَبَاءِ وَ الْأَنْسَابِ وَ لَمْ تَلْقَ إِلَّا كُلَّ بَاكٍ وَ بَاكِيَةٍ وَ نَادِبٍ وَ نَادِبَةٍ》 ♦️وقتی رسول خدا(ص) از دنیا رفت، کوچک و بزرگ در مرگ او اندوهگین شدند؛ گریه، بسیار و شکیبایی، اندک شد. مصیبت از دست دادن او بر خویشان، اصحاب، دوستان و غریبه هم سنگین بود. مرد و زنی را نمی‌دیدی، مگر در حالت گریه و زاری! 📋《وَ لَمْ يَكُنْ فِي أَهْلِ الْأَرْضِ وَ الْأَصْحَابِ وَ الْأَقْرِبَاءِ وَ الْأَحْبَابِ أَشَدَّ حُزْناً وَ أَعْظَمَ بُكَاءً وَ انْتِحَاباً مِنْ مَوْلَاتِي فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ(س)》 ♦️در میان زمینیان، اصحاب، خویشان و دوستان کسی غمزده‌تر و گریه و ناله کننده‌تر از سرورم حضرت فاطمه(ع) نبود.(۲) در قسمتی از فرمایشات حضرت صدیقه طاهره(س) پس از شهادت حضرت رسول اکرم(ص) آمده است که ایشان می فرمود : 📋《يَا أَبَتَاهْ! مَا أَعْظَمَ ظُلْمَةَ مَجَالِسِكَ! فَوَا أَسَفَاهْ عَلَيْكَ إِلَى أَنْ أَقْدِمَ عَاجِلًا عَلَيْكَ وَ أُثْكِلَ أَبُوالْحَسَنِ الْمُؤْتَمَنُ أَبُووَلَدَيْكَ الْحَسَنِ(ع) وَ الْحُسَيْنِ(ع) وَ أَخُوكَ وَ وَلِيُّكَ وَ حَبِيبُكَ وَ مَنْ رَبَّيْتَهُ صَغِيراً وَ وَاخَيْتَهُ كَبِيراً وَ أَحْلَى أَحْبَابِكَ وَ أَصْحَابِكَ إِلَيْكَ مَنْ كَانَ مِنْهُمْ سَابِقاً وَ مُهَاجِراً وَ نَاصِراً وَ الثُّكْلُ شَامِلُنَا وَ الْبُكَاءُ قَاتِلُنَا وَ الْأَسَى لَازِمُنَا ثُمَّ زَفَرَتْ زَفْرَةً وَ أَنَّتْ أَنَّةً كَادَتْ رُوحُهَا أَنْ تَخْرُج‏》 ♦️پدر جان! آن مجالسى كه تو داشتى با رفتن تو) دچار ظلمت شده‏ اند.ابوالحسن(ع) تو را از دست داد، همان ابو الحسنى كه مؤتمن، پدر دو فرزند تو حسن(ع) و حسین(ع)، برادر تو دوست تو و محبوب تو مى‏ باشد. همان على(ع) كه تو او را از زمان كودكى پرورش دادى در زمان بزرگسالى او با وى برادر شدى. همان على(ع) كه محبوبترین دوستان و اصحاب تو بود. همان على(ع) كه در اسلام آوردن و هجرت نمودن و یارى كردن تو بر همه سبقت گرفت. ما تو را از دست دادیم، گریه قاتل ما خواهد بود و تأسف همراه و مونس ما گردید. سپس آن بانو فریادى زد و ناله‏ اى كرد كه نزدیك بود روح از بدنش مفارقت نماید.(۳) 📚منابع : ۱)کشف الغمه اربلی، ج۱، ص۳۷۹ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۷۵ ۳)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۷۹۳
🔅 و صلوات‌الله علیه 🔅 🥀 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلْهَمْدَانِيُّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ : أَنَّهُ قَالَ لَهُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ خُرَاسَانَ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ رَأَيْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي اَلْمَنَامِ كَأَنَّهُ يَقُولُ لِي كَيْفَ أَنْتُمْ إِذَا دُفِنَ فِي أَرْضِكُمْ بَضْعَتِي وَ اُسْتُحْفِظْتُمْ وَدِيعَتِي وَ غُيِّبَ فِي ثَرَاكُمْ نَجْمِي فَقَالَ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَا اَلْمَدْفُونُ فِي أَرْضِكُمْ وَ أَنَا بَضْعَةٌ مِنْ نَبِيِّكُمْ وَ أَنَا اَلْوَدِيعَةُ وَ اَلنَّجْمُ أَلاَ فَمَنْ زَارَنِي وَ هُوَ يَعْرِفُ مَا أَوْجَبَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مِنْ حَقِّي وَ طَاعَتِي فَأَنَا وَ آبَائِي شُفَعَاؤُهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ وَ مَنْ كُنَّا شُفَعَاءَهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ نَجَا وَ لَوْ كَانَ عَلَيْهِ مِثْلُ وِزْرِ اَلثَّقَلَيْنِ اَلْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ وَ لَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي عَنْ أَبِيهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ مَنْ رَآنِي فِي مَنَامِهِ فَقَدْ رَآنِي لِأَنَّ اَلشَّيْطَانَ لاَ يَتَمَثَّلُ فِي صُورَتِي وَ لاَ فِي صُورَةِ أَحَدٍ مِنْ أَوْصِيَائِي وَ لاَ فِي صُورَةِ أَحَدٍ مِنْ شِيعَتِهِمْ وَ إِنَّ اَلرُّؤْيَا اَلصَّادِقَةَ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِينَ جُزْءاً مِنَ اَلنُّبُوَّةِ. 🥀 از امام هشتم علیه‌السلام روايت است كه مردى خراسانى به او عرض كرد يابن رسول‌اللّٰه، من رسول‌خدا صلّى اللّه عليه و آله را در خواب ديدم، گويا به من مي‌فرمود: چطور باشيد وقتى كه در زمين شما دفن شود پاره‌اى از تن من، و امانت تن من به شما سپرده شود و در زمين شما ستاره من غروب كند... 🥀 حضرت رضا فرمود: منم مدفون در زمين شما و منم پاره تن پيغمبر شما و منم امانت و منم آن ستاره، هلا هر كه مرا زيارت كند و آنچه خداى تبارك و تعالى از حق و طاعت من واجب كرده بشناسد من و پدرانم روز قيامت شفيعان اوئيم و هر كه ما شفيعان او باشيم در روز قيامت نجات يابد گرچه بر او مانند گناهان انس و جن باشد بتحقيق براى من باز گفت پدرم از جدم از پدرش كه رسول‌خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كه مرا در خواب بيند خود مرا ديده، زيرا شيطان در صورت من در نيايد و نه در صورت احدى از اوصيايم و نه در صورت احدى از شيعيانشان و به راستى خواب راست يكى از هفتاد جزء نبوت است. 📕 الأمالی، شیخ صدوق، جلد ۱، صفحه ۶۴ 🏷 .
. 🩸 گریستن و لبخند حضرت زهرا سلام‌الله علیها در لحظات آخر رسول‌خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم 🩸 🥀 از عایشه نقل شده که: فاطمه سلام‌الله علیها در دوران مریضی رسول‌خدا صلّی‌الله علیه و آله در بیماریِ آخرِ پیغمبر، نزد آن حضرت آمد و با ایشان درگوشی نجوا کردند. 🥀 در این هنگام فاطمه سلام‌الله علیها گریه کرد. دوباره درگوشی با هم صحبت کردند و این بار فاطمه سلام‌الله علیها لبخند زد. 🥀 عایشه می‌گوید: از فاطمه سلام‌الله علیها علت گریه کردن و خندیدنش را جویا شدم. ولی او از بیان قضیه خودداری کرد و فرمود: 🥀 «إِنِّی إِذَا لَبَذِرَةٌ» اگر بگویم، افشاکننده‌ی سر رسول خدا ص خواهم بود. 🥀 بعد از رحلت رسول‌خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم هم باز دوباره از ماجرای آن روز سؤال کردم. آن حضرت این بار ماجرا را تعریف کرد و فرمودند: 🥀 «أَسَرَّ إِلَیَّ وَ أَخْبَرَنِی أَنَّهُ مَیِّتٌ فَبَکَیْتُ ثُمَّ أَسَرَّ إِلَیَّ وَ أَخْبَرَنِی أَنِّی أَوَّلُ أَهْلِهِ أَلْحَقُ بِهِ فَضَحِکْت‏» 🥀 رسول‌خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم خبر وفات خودش را به من داد و این موجب گریه‌ من شد. سپس به من خبر داد که من اوّلین شخص از خانواده‌ او خواهم بود که به او ملحق خواهم شد. و این خبر مرا خوشحال کرد و خندیدم. 📕 بشارةالمصطفی، جلد ۲، صفحه ۲۵۳ 🏷 🏷 صلی‌الله علیه و آله 🏷 سلام‌الله علیها
. *درب حجره رو باز كرد، ديد ابي عبدالله رويِ سينه ي پيغمبرِ، اومد حسين رو از رويِ سينه جدا كنه، لحظات آخر، اينقدر نفس به سينه ي محتضر سنگين ميشه، حتي ميگن: دكمه هاي پيراهن رو هم باز كنيد تا راحت نفس بياد و بره، اما صدا زد: فاطمه جان! بذار حسينم رويِ سينه ام بمونه، من آرامش پيدا مي كنم… آي دلايي كه برا كربلا تنگِ! آماده ايد يا نه؟ نمي دونم زينب اين صحنه رو ديد يا نه، اما ظهر عاشورا دستش رو رويِ سرش گذاشت، صدايِ ناله اش بلند شد، حسينِ من:“یَومٌ عَلیٰ صَدرِ المُصطفیٰ، یَومٌ علی وجهِ الثَّری” يه روز رويِ سينه ي پيغمبر ديدمت، اما امروز مي بينم رويِ خار و خاشاك بيابون ها بي كفن موندي…دست برد زيرِ بدن، بدن رو بالا آوُرد، يا رسول الله!:“هَذا حسَینٌ بِالعَراء، مُرَمَّلٌ بالدِّماء،مُقَطَّعُ الأعضَاء” اما يه وقت نگاش افتاد به سينه ي مباركِ ابي عبدالله، صدا زد: حسين! كاش تيري كه به سينه ات زدن به قلبِ زينب مي زدن، همه ناله بزنيد: يا حسين…*
. * گفت :قدیم کاروان میخواست بره کربلا ، اول می رفتند بقیع رو زیارت می کردند بعد می رفتند کربلا ؛ گوشۀ حرم ابی عبدالله دیدن یه پیرمرد ایرانی شمع روشن کرده گریه می کنه،زیر لب میگه:قربونت برم حرم نداری آقا جان زائر نداری، قبرت چراغ نداره، اومدن جلو گفتند : این آقا که این همه زائر داره، لوسترای زیبا، حرم به این قشنگی داره گفت:دست از دلم بردار، بقیع بودم اومدم کربلا ، نذر امام حسن ع داشتم یه شمع روشن می کردم ، تا شمع روشن کردم تو بقیع نگهبانای بقیع منو زدند، حالا اومدم نذرم رو حرم داداشش ادا کنم، می خوام بگم:حسین جان!داداشت خیلی غریبه .
. رسمه هر كي مي خواد از دنيا بره،حتي دكمه هاي پيراهنش رو هم باز كنيد،از چند جهت مي خوام وارد روضه بشم،محتضر اون لحظات آخر عمرش ميگن:حتي يه كاه هم رو سينه اش نباشه، عمر در نگاه محتضر طولانيه، در نگاه ما ميگن:ديدي به چشم به هم زدن از دنيا رفت،علي عليه السلام فرمود:اگه قرار باشه كسي از دنيا بره علي رو ببينه، اون يه لحظه براش زياده،طولاني است. همه حسرت خواهند خورد لحظه ي آخر عمرشون كه ما علي رو نشناختيم، علي اينه و ما دنبال يه چيز ديگه رفتيم، علي اينه و ما جدي نگرفتيم،فقط گفتيم:علي،اما بدا به حال اونايي كه ميگن:علي اينه و ما باهاش دشمني كرديم، اون نانجيبا كه در خونه ي علي رو آتيش زدن هم ميگن،علي اين بود و ما نشناختيم. لحظه ي آخر عمر طولانيه براي محتضر، رسول خدا احترامش براي همه ي عالم واجب ِ،اما وقتي مي خواد از دنيا بره، بايد رعايت بشه،سينه ي پيغمبر ِ، اينقدر مهم ِ، ابي عبدالله همين كه شش ماهه تير خورد،قنداقه رو پاره كرد،بچه دست و پا بزنه،راحت جون بده، لحظه هاي آخر عمر پيغمبر،حسن رو مي گيرند،حسين ميره،او رو ميگيرند،زينب ميره، حسنين خودشون رو روي سينه ي رسول خدا انداختند امام حسن صورت به صورت پيغمبر گذاشت،ابي عبدالله روي سينه ي پيغمبر، علي اومد اينها رو برداره با نوازش، لحظه هاي آخر پيغمبر با آرامش جان بده، تا اومد بچه ها رو برداره پيغمبر فرمود: رهاشون كن علي، حسين بايد رو سينه ام باشه،اصلاً امشب بحث ِ فشار ِ روي قفس سينه است، حسنم باشه، اينها باشن من راحت جان ميدم،نگذاشت رسول خدا بچه هارو برداره،هفتاد و پنج روز يا نود و پنج روز به يكي از اين روايات،شب بود همين دوتا بچه دوباره روي سينه ي مادر افتادند، مادر بين كفن، علي بر نداشت بچه هارو،يه مرتبه يه هاتفي صدا زد:علي چه كار داري ميكني؟بچه هارو بردار،عرش به هم ريخته از ناله، بچه هارو از روي سينه ي مادر بردار،عالم داره از مدار خارج ميشه، علي يتيم هاي فاطمه رو با احترام برداشت،حسين يتيم هاي امام حسن رو با احترام برداشت، يه جا سراغ دارم بچه رو بدن پاره پاره و بي سر ِ بابا افتاد،هزار و نهصد و پنجاه زخم،با تازيانه بلندش كردند.يا ابتا اُنظر الي عمتي المضروبه. برگرديم مدينه،ماه صفر داره تموم ميشه هر چي جون داري مايه بذار، هر جوري مي توني ناله بزن، بچه ها رو از روي سينه ي پيغمبر برداشت،رسول خدا نگذاشت، گفت:اينها باشن من راحت جان ميدم، اين سنگيني ِ حسين و حسنم لازمه،بايد روي سينه ي من باشن، اين يه سنگيني بود رو سينه ي رسول خدا، من عبارت از مقتل بخونم:خانم زينب اومد از بالاي گودال: وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ،حسين.... اي خدا فرج امام زمان ما را برسان،هر كسي هر دردي داره،حاجتي داره،حاجت روا فرما .
✅حضرت رسول اکرم(ص) از مصیبت هایی که قرار بود؛ برای اهل بیتشان اتفاق بیافتد، آگاه بود و همواره با دیدن آنها، به یاد آن مصیبت های پیش روی آنها می افتادند و گریه می کردند. روایات زیادی این صحنه ها را به تصویر کشیده است. 1⃣گریه برای :👇 در روایتی آمده است که حضرت رسول اکرم(ص) به همراه امام علی(ع) از مکانی عبور می کردند که به مناسبتی حضرت رسول اکرم(ع) بلند بلند گریستند. امام علی(ع) علت را جویا شدند و پرسیدند : 📋《يَا رَسُولَ اَللَّهِ(ص)! مَا يُبْكِيكَ؟ ♦️یا رسول الله(ص)! علت گریه شما چیست؟ پیامبر اکرم(ص) فرمود : 📋《یَا اَخِی! ضَغَائِنُ فِي صُدُورِ أَقْوَامٍ لاَ يُبْدُونَهَا إِلاَّ بَعْدِي》 ♦️ای برادرم علی جان! كينه ها و حقدهایی را مى‌بينم كه در سينه‌هاى این مردم نسبت به تو پنهان داشته اند، و آن را اظهار نخواهند كرد مگر بعد از من!(۱) 2⃣گریه برای :👇 از ابن عباس روایت شده است که؛ در زمان حیات حضرت رسول اکرم(ص) وقتی که زمان رحلت ایشان نزدیک شد؛ 📋《بَكَى حَتَّى بَلَّتْ دُمُوعُهُ لِحْیَتَهُ فَقِیلَ لَهُ : یَا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! مَا یُبْكِیكَ؟》 ♦️آن حضرت(ص) به قدرى گریست كه محاسن مباركش تر شد. عرض شد : یا رسول الله(ص)! چرا گریه مى كنى؟ حضرت(ص) فرمود : 📋《أَبْكِی لِذُرِّیَّتِی وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی كَأَنِّی بِفَاطِمَةَ(س) بِنْتِی وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِی وَ هِیَ تُنَادِی : یَا أَبَتَاهْ! فَلَا یُعِینُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِی!》 ♦️براى ذرّیّه و فرزندانم و آن ستم هایى كه از جفاكاران امّتم بعد از من به ایشان مى رسد، مى گریم. گویا مى بینم دخترم فاطمه زهرا(ص) بعد از من مظلوم واقع شده، هر چه صدا مى زند : یا ابتاه! احدى از امّت من به فریاد او نمى رسد.(۲) 3⃣گریه برای :👇 از امام علی(ع) نقل شده است که فرمود : 📋《بَيْنَا أَنَا وَ فَاطِمَةُ(س) وَ الْحَسَنُ(ع) وَ الْحُسَيْنُ(ع) عِنْدَ رَسُولِ اللهِ(ص) إِذِ الْتَفَتَ إِلَيْنَا فَبَكَى فَقُلْتُ مَا يُبْكِيكَ يَا رَسُولَ اللهِ؟!! فَقَالَ : أَبْكِي مِمَّا يُصْنَعُ بِكُمْ بَعْدِي! فَقُلْتُ وَ مَا ذَاكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟》 ♦️من، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع)، پیش رسول خدا(ص) بودیم که ناگهان، نگاهی به ما کرد و گریست. گفتم : یا رسول الله(ص)! برای چه می گریید؟ فرمود : به آن چه پس از من بر شما فرود خواهد آمد. گفتم : یا رسول الله(ص)! آن چیست؟ بعد حضرت(ص) درباره امام حسن فرمود : 📋《قَالَ : أَبْكِي من طَعْنَةِ الْحَسَنِ(ع) فِي الْفَخِذِ وَ السَّمِّ الَّذِي يُسْقَى》 ♦️گریه ام از آن نیزه ای است که بر پای حسن(ع) می زنند و از زهری که او را مسموم می سازد!(۳) 4⃣گریه برای :👇 ابن قولویه روایتی را از امام باقر(ع) نقل می کند که ایشان می فرماید : 📋《كَانَ رَسُولُ الله(ص) إِذَا دَخَلَ الْحُسَيْنُ(ع) اِجْتَذَبَهُ إِلَيْهِ》 ♦️هرگاه سيّدالشهداء(ع) نزد حضرت رسول اکرم(ص) می آمد، حضرت(ص) تمام آغوش خود را می گشود و او را دنبال می کرد. سپس به امام علی(ع) می فرمود : 📋《أَمْسِكْهُ! ثُمَّ يَقَعُ عَلَيْهِ فَيُقَبِّلُهُ وَ يَبْكِي》 ♦️او را نگاه دار! سپس پیامبر(ص) روی حسین(ع) می افتاد و او را پیوسته می بوسید و گریه می کرد. امام حسین(ع) عرض کرد : 📋《يَا أَبَهْ! لِمَ تَبْكِي؟》 ♦️پدر جان! علت گریه ی شما چیست؟ پیامبر اکرم(ص) می فرمود : 📋《يَا بُنَيَّ! أُقَبِّلُ مَوْضِعَ السُّيُوفِ مِنْكَ وَ أَبْكِي》 ♦️پسرم! جای شمشیرها را می بوسم و گریه می کنم.(۴) 5⃣گریه برای :👇 هنگامی که حضرت زینب(س) به دنیا آمد، قنداقه ایشان را خدمت حضرت رسول اکرم(ص) بردند. در این هنگام؛ 📋《فَهَبَطَ جِبرَائِيلُ يَقرَأُ عَلَى النَّبِيِّ(ص) السَّلَامَ مِن اللهِ الجَلِيلِ وَ قَالَ لَهُ : سَمِّ هَذِهِ المَولَودِةِ زَینَبُ(س)!》 ♦️جبرائیل بر رسول اکرم(ص) نازل شد و از طرف خداوند متعال سلام رساند و گفت : نام این مولود را زینب(س) نامگذاری کن! 📋《ثُمَّ أَخبَرَهُ بِمَا يَجرِي عَلَيهَا مِن المَصَائِبِ فَبَكَى النَبِیُّ(ص)》 ♦️سپس جبرائیل به مصائبی که در آینده برای زینب کبری(س) رخ خواهد داد را به رسول اکرم(ص) خبر داد، سپس رسول اکرم(ص) گریستند و فرمودند : 📋《مَنْ بَكَی عَلَی مُصَابِ هَذِهِ الْبِنْتِ، كَانَ كَمَنْ بَكَی عَلَی اَخَوَیْهَا الْحَسَنِ(ع) وَ الْحُسَیْنِ(ع)》 ♦️كسی كه بر مصیبتهای این دختر گریه كند، همانند كسی است كه برای برادرش، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) گریسته است.(۵) 📚منابع : ۱)المسترشد طبری شیعی، ص۳۴۱ ۲)امالی شیخ طوسی، ص۱۸۸ ۳)امالی شیخ صدوق، ص۱۳۴ ۴)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۴ ۵)زینب الکبری(س) من المهد الی اللحد قزوینی، ص۳۵
322.8K
زمزمه / نوحه جانسوز اجرا: ⬇️🥀 مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام 🎤 هديه محضر حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام ۵ صلوات ✅🌹🍃🏴
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
زمزمه / نوحه جانسوز #شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع #آخرصفر اجرا: ⬇️🥀 مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام #حاج_محم
گفتا امام مجتبی خواهر ای زینب  طشتی بیاور از وفا خواهر ای زینب  یا زینب یا زینب (۲)  .  .  در نیمه شب از خواب خوش شد حسن بیدار  مشغول ذکر و حمد آن خالق غفار  شد تشنه اش نوشید آب از سبو یکبار  گشته ز سوز زهر کین قلب او صد پار  گفتا به صد آه و نوا خواهر ای زینب  .  .  از تخت افتاده بزیر گفت یا اُختی  مسموم گشتم آخر از زهر جانفرسا  امشب شب هجران بود زادۀ زهرا  دار دنی گویم وداع اُف بر این دنیا  بنشین برم حاجت روا خواهر ای زینب  .  .  فرمود ای زینب بیا یکدمی در بر  عمرم تلف گشته از این کوزۀ پر زهر  دیگر نخواهم زندگی گوش ده خواهر  رو کن خبر آید برم شاهدین رهبر  تا گویمش این ماجرا خواهر ای زینب  .  .  خواهر حسین را کن خبر تا دم آخر  آید ببالین من بیکس و یاور  آوخ که دور زندگی آمده بر سر  دارم بسی شکوه از این دهر دون پرور  ریزم سرشک غم فزا خواهر ای زینب  .  .  آمد ببالین حسن سیّد بطحا  دیده برادر را که با چشم خون پالا  بارد همی از دیدگان سیل ماتم زا  گوید چسان بینم رخ نو نهالان را  شد کلبه ام ماتم سرا خواهر ای زینب  .  .  در پاسخش گفتا حسین با دل بریان  جان برادر از چه رو گشته ای حیران  روز سپیدم کرده ای چون شب ظلمان  تا زنده هستم اشک غم ریزم از مژگان  ای زادۀ خیر النسا خواهر ای زینب  .  .  گفتا در آن دم مجتبی با شه بطحا  بر بسته ام چشم از جهان مانده ام تنها  بنگر که هستم عازم جنّت المأوا  از بعد مرگم میشود فتنه ها بر پا  فرصت شمار این لحظه را خواهرای زینب  .  .  چون نعش شه را داده اند آن زمان حرکت  بردند حریم جدّ او با هزار عزّت  شد مانع آن عایشۀ رذل بد طینت  بدریده از ظلم و جفا پردۀ عصمت  ننموده شرم از مصطفی خواهر ای زینب  .  .  ای پادشاه اولیاء سبط پیغمبر  از سینه زن با نوحه خوان در صف محشر  مستخدمین و بانیان ، ذاکرین یکسر  از چاکر دربان خود « رونقی » بگذر  در روز میعاد و جزا خواهر ای زینب  با نوای: مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام 🎤 🥀🥀🏴🏴 هدیه محضر حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام ۵ صلوات✅ https://eitaa.com/eetazeinab
1.83M
دلم گرفته بهانه، سلام شاه نجف كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن بوی دارد شمیم سیب بیاید میان راه نجف صفای هر سحرش، گریه بر غم به گوش میرسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در میان نخلستان امان ز كوفه و خونابه های چاه نجف قرار ما همه همان جایی كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح چقدر بوی میدهد پگاه نجف : دستِ خودم که نیست دلربا شده دل شب به شب برای تو تنگ است مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام: 🎤