✅ #عرفات
🔶استاد علی صفایی حائری:
با عرفات، معرفتها و آگاهىها شكل مىگيرد و كوچ و هجرت آغاز مىشود.با اين معرفتها از خويش و استمرار خويش و از دنيا و پيوند آن با عوالم ديگر و از شهادت و غيب و از خداوند و احاطه و حضور و رحمت و محبت او،با اين معرفتها حريمها و حرمتها در شعور آدمى مىنشيند و شعور به حرمات آدمى را به حذر و دقت مىكشاند.
📚 حقیقت حج، صفحه 96
🌿 @einsad
✅ تکافل، تعاون و عهده داری
🔸 استاد علی صفایی حائری
... هرکس به قدر خود ظرفیتی دارد و به اندازه ی ظرفیت خود می تواند آب بردارد...، می تواند یک استعداد را در نظر بگیرد و گرفتاری هایش را در نظر بگیرد.
اگر این روح در ما زنده شود؛ این روح تعاون و تکافل و عهده داری و کوشش در راه حوائج و گرفتاری ها، دیگر مرگی و کمبودی نخواهیم داشت.
... اگر هر کس، یک نفر یا بیشتر از این استعدادها را در نظر می گرفت و گرفتاری های آن ها را مرتفع می کرد، کارها به خوبی اصلاح می شد و نفراتی تهیه می شدند و این نفرات تهیه شده، باز به تهیه ی دیگران می پرداختند و همین طور افراد زیاد می گردند. هنگامی که افراد عقیم نبودند، تولید زیاد می شود.
مسائل تأمین و ازدواج و مسکن، به وسیله ی «تکافل و تعاون و سعی در حوائج» به خوبی حل می گردد. این درست است که من برای خودم نمی توانم گدایی کنم، اما برای گرفتارِ دیگر که ننگی نیست، حتی دستور هم هست. اگر همین عهده داری و تکافل در میان ما بود، کار به اینجا نمی کشید.
... مادام که زیربنای انفاق و ایثار در ما نباشد، چطور می توانیم به این مراحل دست یابیم؟! مادامی که در سطح غریزه هستیم و علاقه ی ما به خودمان از همان حب بقا و حب به ذات تجاوز نمی کند، کجا می توانیم به درد دیگری برسیم؟!
اگر من رشد کرده بودم و شناخت ها و معارفی به دست آورده بودم و از خودپرستی به خداپرستی رسیده بودم و از سطح غریزه رهیده بودم و ″علاقه ی من به خودم، به خاطر خدا و دستور او بود و رسیدگی به خودم از روی وظیفه بود″، در اینجا؛ در اینجایی که محتاج تر و گرفتارتر از من وجود دارد، می توانستم ایثار کنم و یا انفاق کنم و یا لااقل برایش کوشش کنم و در حوائجش سعی کنم و از افراد دیگر بدون آنکه نامش را ببرم و آبرویش را بریزم، برایش وجوهی جمع آوری نمایم.
... اگر روح ایثار و انفاق و قناعت و یا لااقل تکافل و عهده داری و سعی در حوائج و اهتمام به امور مسلمین در ما زنده می شد، بسیاری از مسائل تأمیناتی در همین سطحِ پایین حل می شد و به کمک فلان کس هم احتیاج نمی افتاد.
📚 روحانیت و حوزه، ص ۱۸۱ تا ۱۸۷
🌿 @einsad
✅رمی جمرات
🔶استاد علی صفایی حائری:
همان طور كه شيطان كارش را با وسوسهها شروع مىكند، انسان هم بايد آماده شود؛ كه وقتى به اصول توجه كردى و اسلام آوردى و به اعمالت جهت دادى، آنگاه شيطان زير درختت ريشه مىكند. شيطان تا بتواند ريشهها را مىخشكاند، اگر نتوانست در نماز خدشه مىكند و ستونها را صدمه مىزند و اگر نتوانست شاخهها را قطع مىكند، اگر در اين مرحله هم موفق نشد آنگاه كه ميوهها چيده شد آنها را لك دار مىكند و اگر نتوانست بر آنها خاك مىريزد. او بىكار نمىنشيند و تا بتواند كارى مىكند، گردى مىپاشد، طوفانى به پا مىكند. او اميد دارد كه كارش نتيجه بدهد؛ كه: «ثُمَّ كانَ عاقِبَةُ الَّذينَ أَساُؤا السُّوآى انْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللّهِ...». ١ چرا كه شيطان اين را تجربه كرده كه سياهى و چركى زياد، رفته رفته اصول را هم از بين مىبرد. انسان وقتى به گناهان كوچك بىتوجه شد، اين كوچكها او را به گندها مىكشاند.
شيطان با دو نيروى نفس و دنيا انسان را محاصره مىكند. نفس را اغوا مىكند و دنيا را زينت مىبخشد؛ «لَاُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِى الْاَرْضِ وَ لَاُغْوِيَنَّهُم اجْمَعين». ٢ و از آنجا كه شيطان چنين برنامهاى دارد نوبت رجم مىرسد؛ كه بايد شيطان را طرد كرد.
📚 حقیقت حج، صفحه 23
🌿 @einsad
4_5944787865027216259.MP3
644.5K
✅تحمل مصیبتهای دنیا
🎤 : استادعلی صفائی حائری(عین-صاد)
🌿 @einsad
✅روزگار ستمگر
🔶استاد علی صفایی حائری:
اگر در اين روزگار عنود و اين زمانه ناسپاس، از كارهايى كه كردهاى سپاس نمىكنند يا در كارهايى كه كردهاى بر تو ستم مىكنند، هيچ مهم نيست، اين طبيعى چنين روزگارى است با اين ويژگىها كه بدها خيلى راحت مىتازند. چرا؟ به خاطر اينكه نه در فضاى جلوى آنها مزاحمى وجود دارد. هيچ مانعى جلويشان نيست، گاز مىدهند و خيلى راحت مىروند. و نه از حيث روحى مزاحمى را مىبينند و نيروى مقتدرى را مقابل خودشان احساس مىكنند. پس ديگر از چه كسى پروا كنند. به همين جهت هجوم مىآورند.
وقتى كه بدانند على تنهاست، على بين آنچه كه دارد و مقاصدى كه برايش هست، مهرهاى ندارد، نيروهايش را گرفتهاند. آن قدر عتو و ستمگرى زياد است كه على را در كوچهها مىكَشند، هيچ، روبروى على به فاطمه هم سيلى مىزنند. به راحتى مىتوانند بزنند. هيچ چيزى هم به هم نمىخورد.
📚 روزگارستمگر، صفحه 39
🌿 @einsad
✅ از ولىّ بايد كارى را خواست كه از ديگران ساخته نيست
🔶استاد علی صفایی حائری:
بايد مهم را فداى مهمتر كرد و از آن براى رسيدن به اهميتها وسيله ساخت. ولىّ، وسيلۀ هدايت و قرب و لقاء و رضوان است.
حال اگر از ولىّ، كار زمين و زراعت و تجارت را بخواهى، نمىگويم كه بهره نمىگيرى، ولى بهرۀ بيشترى را از دست مىدهى. از ولىّ بايد كارى را خواست كه از ديگران ساخته نيست؛ كارى كه از تجربه و علم و عقل و غرايز فردى و جمعى ساخته است، نياز به اين وسائل هدايت و قرب ندارد. كه استاد ما مىگفت: كار مرجع، ساختن مسجد و مدرسه و بيمارستان و ... نيست، اينها كارهايى است كه از يك ثروتمند هم ساخته است. كار مرجع، تربيت عالمِ عادلِ عاقل است و اين كارى است كه از ثروتمندان و از ديگران ساخته نيست. بايد به هر كس در كارى كه براى آن ساخته شده و خلقت يافته، توسّل جست و بهره گرفت و از امكانات و نيروها، بىحساب و كتاب و با چشم بسته، برنداشت كه چه بسا توسّلها، اهانت باشد و هتك حرمت باشد و باعث دورى و محروميّت باشد.
📚 تو مي آيي (ويرايش جديد)، صفحه 25
🌿 @einsad
🎊همراهان گرامی به مناسبت عید سعید غدیر گزیده هایی از ابتدا تا انتهای کتاب #غدیر استادصفایی حائری در کانال ارائه می گردد.