📜 به صحرای عشق بيا...
▪️به صحراى عشق بيا؛ اين شب است و نور غمرنگ ماه؛ بيا و حالا ديگر خطرى نيست؛ شمشيرها را غلاف كردهاند و شمشيردارها رفتهاند و يا آسودهاند!
▪️نمىخواهد سرت را بدزدى، ديگر تيرى نيست؛ ديگر حرمله تيرى در تركش ندارد، سينهى حسين و حلقوم علىاصغر، تمامى تيرها را تحويل گرفتهاند.
▪️نمىخواهد بترسى، معركه تمام شده و سرحسين را بردهاند، به كوفه فرستادهاند، نزديك بيا.بلند شو، خبرى نيست، خطرى نيست، گوشهايت را نزديك بياور، نزديكتر.
از دهان باز اين زخمهاى سرخ، از حنجرهى استخوانى اين ستونهاى شكسته و اين آسمانهاى بلند، چه مىشنوى؟
▪️اين پيرمرد را ببين، اگر چه سر ندارد، ولى از خطوط انگشتهايش، از پوست چروكيدهاش، مىتوانى بشناسيش. اين حبيب است! اينكه حنجرهاش هنوز بوى عطر قرآن مىدهد. اين برير است. اين نعش سياه، كه خون سفيدش مثل عطر ياس بر روى دستهاى نسيم، تا تمامى نهانگاههاى ششها را پر مىكند، اين جوْن، غلام ابوذر است!
▪️اين كودك كه هنوز با گردن خميده دارد به زخم شمشيرى كه برعمويش مىنشيند، نگاه مىكند، عبداللّه برادر قاسم است فرزند امام مجتبى است!
▪️اينها؛ اينها كه باتير و نيزه به زمين دوخته شدهاند، ياران حسين هستند، مىترسيدند كه با صداى حسين استخوانهاشان، راه بيفتد و نعشهاشان سربردارد، همه را با سُم اسب و باتيغ و تير به زمين بستهاند!
▪️آيا مىتوانى دورتر بيايى، بيا با او كه در كنار شريعه، بى دست نشسته، آرى بىدست نشسته، نشستن را كه مىفهمى، او بىدست و بىسر نشسته، ابوالفضل است. از آن وقت كه حسين، دست مهربانش را از زير سر او برداشته و چشمش را پاك كرده، دارد حسين را نگاه مىكند. حتى وقتى كه سرش را جدا كردند، دارد با گردن افراختهاش حسين را مىپايد.
▪️باور نمىكنى؟ ببين همهى اينها دارند با زخمهاشان يكديگر را مرهم مىزنند.
اين مصحف پاره پاره را مىشناسى، اين على اكبر است.حسين نتوانست پاره پارههايش را بردارد. صحاف آوردند، با بوريا آوردند، تا از اين ورقهاى پاره پاره، قرآنى مجلّد بسازد. مجلّد نه با جلد زركوب، كه با جلد قرمز خون، با رنگ ارغوانى خون، نمىدانم با رنگ عشق؟ با رنگ محمد؟ با رنگ على؟ با رنگ فاطمه؟ با رنگ خدا؟ با صبغة اللّه؟ راستى كه با بىرنگى و بىرنگى.
بازهم مىتوانى ببينى؟!
❛❛ عینصاد
📚 #چهل_حدیث | ص ۲۲۰
#⃣ #متن #بریده_کتاب #سیر_و_سلوک
▫️@einsad
🏞 مصیبت حسین علیهالسلام مثل کوه است
❛❛ عینصاد
📚 #چهل_حدیث | ص ۲۱۴
#️⃣ #عکس #عکس_نوشته #سیر_و_سلوک
▫️@einsad
📜 تجربههای شما از آشنایی با (عینصاد)
با سلام
من تا یک سال پیش، عین صاد رو نمیشناختم.
هرچند که هنوز هم خوب نشناختهام ایشون رو.
پارسال بود که یک کلیپ دو دقیقهای از ایشون رو توی اینستاگرام یکی از دوستان دیدم.
یه بار، دو بار ، سه بار دیدم و لذت بردم و اشک ریختم
هنوز هم گاهی میرم داخل اون پیج و همون ویدیو رو میآرم و به تماشا مینشینم و لذت میبرم
بعد از اون به صورت اتفاقی کانال ایشون رو توی ایتا پیدا کردم و تمام کلیپ هایی که از اول گذاشته شد رو باز کردم و دیدم و لذت بردم
عین.صاد، ساده نیست، اما سخت هم نیست، روان است ، شیواست، گویی خوب میداند که این سخن جای خود را در دل شیداییِ مخاطب پیدا میکند و همانجا که باید بنشیند، مینشیند.
بیخود و بیجهت است که بگوییم او فن بیان بلد بوده است
نه؛ عین.صاد به دل مینشیند چون از دل میگوید
اون سخن نمیگوید که به دل بنشیند اما لاجرم هرچیزی به اصل خویش باز میگردد و سخنان او هم چون از دل برمیآیند به دل مینشینند.
ای کاش همهی آنها که میخواهند تاثیری در دلها ایجاد کنند، با او آشنا بودند.
التماس دعا
✍🏻 ”میم.میم“
🔺شما مخاطبین گرامی میتوانید نحوهی آشنایی با اندیشه "عین.صاد" و نیز تاثیری که این اندیشه در زندگی و حیات شما گذاشته را برای ما ارسال کنید تا برای عموم مخاطبین منتشر کنیم.
👇🏻👇🏻👇🏻
👤 : @ad_einsad | 🔗: عضویت کانال
🌄 دلی که از عشقهای دیگر پُر است...
❞ عینصاد
📚 #وقتی_که_از_خودت_می_سوزی | ص ۱۶
#️⃣ #عکس #عکس_نوشته #قرآن
▫️@einsad
🏞 روش مدیریت رســــــول
روش كار رسول اين نيست كه فقط كارها پيش برود؛ بلكه مقصود او اين است كه آدمها با كار خودشان پيش بيايند و ارتقاى وجودى بگيرند و همين نوع مديريت و رهبرى كار را مشكلتر هم مىكند؛ چون ديگران مىتوانند از هر وسيله براى رسيدن به مقصود خود استفاده كنند؛ درحالىكه رسول فقط زمينۀ اين استفاده را فراهم مىكند.
❛❛ عینصاد
📚 #آنگاه_که_یاری_شدی | ص ۷۷
#️⃣ #عکس #عکس_نوشته #قرآن
▫️@einsad