🔰مرشد کامل و امداد های غیبی ✍بنا بر آنچه در کتاب داستان گونه #عالم_آرای_صفوی آمده است #شاه_اسماعیل صفوی بعد از فتح قلعه #حصار_شادمان(اکنون در تاجیکستان است) و کشتن فولاد سلطان(تیری به سینه او زد که از عقب سرش در آمد و او را از مرکب سرنگون کرد) می‌خواست به طرف قلعه #بغلان برود اما بنا به پیشنهادی، به دره ای نزدیک همان حوالی رفت که پر از لاله بود و منظره ای شگفت داشت ولی در حین تفریح و شکار دچار حادثه ای شده و از کوه پایین پرت می‌شود و ۳ روز بیهوش بوده و نهایتا توسط امیرالمومنین علی علیه السلام شفا پیدا کرده و به هوش می‌آید. ▪️در چندین جای کتاب به این نوع ارتباط گیری با حضرت علی اشاره شده و سعی در ایجاد چهره‌ای قدسی و الهی از شاه شده است، چهره‌ای که در ایجاد عشق و سرسپردگی #قزلباشان به #مرشد_کامل نقش اصلی را ایفا میکرد. این نقش باعث جانسپاری های اعجاب انگیز سپاهش نسبت به او می‌شد که حاضر بودند بدون زره و فقط به عشق شاه وارد میدان نبرد شوند. اصل داستان را بخوانیم(عالم‌آرای صفوی صفحه ۴۲۵ و ۴۲۶): ...آن حضرت بر مادیان عربی سوار بود. جهاند بر سینه کوه و تا کمر لعل بود که دو دست مرکب از پیش جست و شاه با مرکب افتاد به روی سنگ رخام و مادیان خورد گردیده به طریق گوشتابه؛ (پ.ن: مادیان گوشتابه شد ولی شاه فقط بیهوش شد!!!) اما شاه از هوش رفته بود. چون دیو سلطان آن حال دید فرمود در همان جا قدغن نمودند که وای بر جان کسی که این سخن را بلند گرداند و آوازه بیندازد. اما چون این قضیه واقع شد شاه را برداشتند و روانه اردوی معلی گردیدند، آنچنان که از مردم اردو سوای چند نفر از امرا، دیگر سپاه خبری نداشتند. و #بابر پادشاه و دیو سلطان و آن چند امرا بر سر شاه آمدند و هرچند او را #فصد کردند چشم باز نمی‌کرد و چون آینه گرفتند بر نفس آن حضرت، غبار گرفت ما دیده باز نمی‌کرد. تا سه روز آنچنان. اما صبح روز چهارم بود که آن شهریار کشورگیر دیده گشود و جست از جای خود گفت یا علی مدد! امرا گفتند بلاگردانت شویم چون است از معامله شما و آن شهریار؟ فرمود که حضرت امیرالمومنین بر سر بالین من آمد و مرا شفا داد و فرمود برخیز و خود را به لشکر صوفی و قزلباش برسان که کار از دست رفت و دست مبارک بر سر من مالید. از شوق دیده باز کردم. قزلباش خبردار شدند و نقاره بشارت زدند و شاه عالم پناه سوار گردید و سراسر اردو و بازار را گردید و از آنجا به شکار راهی شد... ✍راقم https://eitaa.com/ejtemaiyatt