eitaa logo
تاریخ و اجتماعیات
72 دنبال‌کننده
552 عکس
203 ویدیو
6 فایل
مطالعه‌ای در باب تاریخ، اجتماعیات، ادبیات و فرهنگ ✍️ راقِم
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰گزارشی از شیعیان و نصیری های شام گزارش می‌دهد که در (شهری بعد از طرابلس) گروهی از شیعیان بودند که نسبت به کینه می‌ورزیدند و از هر کس که نامش عمر بود بدشان می‌آمد. عشره مبشره ۱۰ تن از بودند که به روایت اهل سنت پیغمبر آنان را بشارت بهشت داده بود و ابوبکر و عمر و عثمان و طلحه و زبیر از آن جمله بودند. از این گروه شیعیان، در شهر دیگری در سر راه معره به نیز بودند. اگر شیعیان معره از هرکه نام عمر داشت بیزاری می‌نمودند، در سرمین، اصلاً لفظ ۱۰ بایکوت بود؛ یعنی مردم حتی از عدد ۱۰ تبری می‌جستند. دلال‌ها در بازار که متاعی را حراج می‌کردند از یک شروع می‌کردند و چون به عدد ۱۰ می‌رسیدند می‌گفتند ۹ و ۱ و لفظ ۱۰ را بر زبان نمی‌آوردند. ابن بطوطه می‌گوید روزی ترکی (ترک‌ها در سنی‌گری متعصب بودند) از بازار می‌گذشت دلال صدا می‌زد ۹ و ۱. ترک چماق برکشید و بر سر او کوفت و گفت حالا بگو ۱۰...(سفرنامه جلد ۱ صفحه ۱۰۵) ▪️ابن بطوطه همچنین در همین حوالی در نواحی مرزی بین لبنان و سوریه از طوایف (علوی‌ها) یاد می‌کند که علی بن ابیطالب را خدا می‌دانند، نماز نمی‌گذارند، طهارت هم سرشان نمی‌شود و روزه نمی‌گیرند. می‌گوید این طوایف از سوی حکومت اجبار شدند که در آبادی‌های خود مسجد بسازند اما مسجدها را بیرون از آبادی ساختند و عملاً کسی در آنها نمی‌رود، بلکه گاهی به عنوان آغل گاو و گوسفند از آنها استفاده می‌کنند و اگر وقتی غریبه‌ای اتفاقاً به مسجد برود و بانگ نماز بردارد، مردم آبادی آشفته می‌شوند و اعتراض می‌کنند که اینقدر عرعر نکن، یونجه تو هم می‌رسد... (سفرنامه جلد یک صفحه ۱۱۷) [شرحی بر سفرنامه] ابن بطوطه، محمدعلی موحد صفحه ۶۵ https://eitaa.com/ejtemaiyatt
🔰 گزارش ابن بطوطه از تلاش الجایتو برای رسمیت دادن به تشیع ابن بطوطه در ضمن سخن از قاضی مجدالدین شیرازی و شرح مقامات و کمالات وی به ماجرای کوششی که در زمان برای اعلان رسمیت مذهب شیعه در ایران صورت گرفته بود می‌پردازد‌‌. سلطان الجایتو در اوان کودکی مسیحی بود و بعد شد و سپس اسلام آورد و چون در خراسان بود و امرای ترک حنفی مذهب دور و بر او بودند او نیز به مذهب گروید، اما آنگاه که پس از مرگ غازان خان برای تصدی مقام سلطنت به تبریز آمد خود را در حلقه پیروان کیش یافت. الجایتو صاحب کتاب را با در وزارت شریک کرده بود و آن دو رقیب از هر وسیله برای خالی کردن زیر پای یکدیگر و نفوذ بیشتر در سلطان و یکه‌تازی در عرصه قدرت بهره می‌جستند. خواجه رشید که پدرش یهودی بود پس از قبول اسلام مانند بیشتر درباریان درباری به مذهب شافعی درآمده بود اما سعدالدین گرایش به تشیع داشت. وی یکی از دوستان خود را به نام که از سران بزرگان شیعه بود آشنا کرد و در پی او جمعی از علمای شیعه مانند در محفل سلطان راه یافتند و در مباحثات مذهبی دربار شرکت جستند. علامه کتاب معروف خود نهج الحق و کشف الصدق ما که موضوع آن مقایسه در میان معتقدات شیعه و مذاهب اهل سنت است به نام الجایتو نوشت. کتاب دیگر علامه نیز در اثبات حقانیت ائمه اثنا عشر به نام الجاتو گردآوری شده است. علامه در همین باب کتابی هم نوشت به نام که بنا بود مشتمل بر ۲۰۰۰ دلیل برای حقانیت شیعه در اعتقاد به امامت امیرالمومنین باشد و عملاً شمار دلایلی که در آن کتاب آمد از هزار افزون است. الجایتو که تحت تاثیر فعالیت‌های تبلیغاتی شیعیان قرار گرفته بود در ۷۰۹ قمری فرمان داد تا نام را از سکه‌ها براندازند و به جای آن نام ۱۲ امام را نقش کردند. آنگاه مقرر شد که در اذان به آیین شیعه، "اشهد ان علی ولی الله" و "حی علی خیر العمل" گویند و نام صحابه را در خطبه‌ها نیاورند. برادر الجایتو، نیز گرایشی به سوی تشیع پیدا کرده بود و این معنی از فصلی که خواجه رشید فضل الله در "در دوستی پادشاه اسلام در حق خاندان رسول" آورده روشن می‌گردد، اما غازان خان بر خلاف برادر از تظاهر بر ضد سنی‌گری خودداری می‌نمود. فرمان‌های اولجایتو در شهرهای بزرگ غوغا برپا کرد و او که حاضر نبود بر سر تسنن و تشیع با ایرانیان در بیفتد از موضع خویش عقب نشست. شبانکاره‌ای می‌نویسد: دو سه روزی پادشاه شیعه مذهب شد و فرمود تا در خطبه نام صحابه بیفکنند و در سکه همچنین نام ۱۲ امام نقش می‌کردند. چون مذهبی محدث بود، اهالی بلاد از آن تمرد نمودند و قبول نکردند و در هر شهری غلوی کردند. بیم آن بود که فتنه بزرگ برخیزد. این معنی باز نمودند و خواجه رشیدالدین تقریر کرد که اگر پادشاه شیعه مذهب باشد و رعایای او بر مذهب اهل سنت و جماعت، این کار راست نیاید. پادشاه باز دانست که اگر این مذهب شایع می‌توانست کرد در دور خلفا شایع شدی. از آن مذهب بازگشت... [شرحی بر] ابن بطوطه، محمدعلی موحد، صفحه ۲۱۹ و ۲۲۰ https://eitaa.com/ejtemaiyatt