💢 بگو مرغ را به پای من چهار من حساب کند!!
گویند شغالی مرغی از خانه پیرزنی دزدید. پیرزن در عقب او نفرین کنان فریاد میکرد ای وای مرغ دو منی مرا شغال برد!
شغال از این مبالغه سخت در غضب شد و رو را برگردانید و از غایت تعجب و غضب به پیرزن دشنام داد.
در آن میان روباهی به نزد شغال رسید. گفت چرا اینقدر برافروختهای؟
گفت ببین این پیرزن چقدر دروغگو و بیانصاف است. مرغی را که یک چارک هم نمیشود دو من میخواند.
گفت بده ببینم چقدر سنگین است. وقتی که گرفت روی به گریز نهاد و گفت به پیرزن بگو مرغ را به پای من چهار من حساب کند.
📔خواندنیهای ادب فارسی، علی اصغر حلبی به نقل از محمد قزوینی یادداشتها صفحه ۲۸۱
https://eitaa.com/ejtemaiyatt
🔰نفع آمریکا در جنگ جهانی اول
دور بودن #آمریکا از میدان اصلی جنگ یعنی اروپا باعث شده بود که آنان زیان اقتصادی نبینند و بتوانند دولتهای جبهه #متفقین را مورد حمایت گسترده مالی و نظامی قرار دهند و کشورهای درگیر جنگ هم رفته رفته برای رفع نیازهای خود متوجه آمریکا شوند، در نتیجه آمریکا تولیدات صنعتی و جنگی خود را به شدت افزایش داد.
بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۹ آمریکا از کشوری که دارای ۲/۷ میلیارد دلار قرض خارجی بود به کشوری تبدیل شد که به کشورهای عمده اروپایی اعتبار داده بود.
در همین سالها متفقین ۱۰/۳ میلیارد دلار به آمریکا مقروض بودند. این بدهکاری در پایان دهه به ۲۱ میلیارد دلار رسید. علاوه بر این تا سال ۱۹۱۹ آمریکا تقریباً نیمی از کالاهای ساخته شده جهان را میساخت.
یک ششم صادرات جهان در دست آن کشور بود و یک هشتم واردات جهان را به انحصار خود درآورده بود.
کمپانیهای آمریکایی از جمله #استاندارد_اویل، #جنرال_موتورز، #فورد و... در سراسر جهان گسترش یافته بودند.
تا سال ۱۹۲۹ درآمد ملی آمریکا برابر مجموعه درآمد ملی ۲۳ کشور جهان از جمله #انگلیس #فرانسه #آلمان #کانادا و #ژاپن شد.
در طول سالهای بعد از #جنگ_جهانی_اول آمریکا کوشید با دادن وامهای کلان به دولتهای آمریکای لاتین و با سر کار آوردن رژیمهای دست نشانده در این کشورها جای پای خود را محکم کند.
طی سالهای ۱۹۱۴_۱۹۲۸ بیش از ۲ میلیارد دلار از سوی آمریکا به دولتهای #آمریکای_لاتین وام داده شد و این امر اقتصاد ضعیف این کشورها را کاملاً تحت نظارت و تسلط آمریکا درآورد و در ۱۹۲۵ میزان طلبش از همان کشورها به بیش از ۲۵ میلیارد دلار رسید و #ذخایر_طلا آمریکا که در ۱۹۱۴ حدود ۱۸۰۰ میلیون دلار بود در ۱۹۲۵، به رقم شگفت آور ۴۵۰۰ میلیارد دلار ترقی کرد که معادل نیمی از کل ذخیره طلای جهان بود...
📔از جورج واشنگتن تا جورج بوش/ احمد ساجدی صفحات ۱۲۰ تا ۱۲۲
https://eitaa.com/ejtemaiyatt
🔰گزارشی از شیعیان و نصیری های شام
#ابن_بطوطه گزارش میدهد که در #معره (شهری بعد از طرابلس) گروهی از شیعیان بودند که نسبت به #عشره_مبشره کینه میورزیدند و از هر کس که نامش عمر بود بدشان میآمد.
عشره مبشره ۱۰ تن از #صحابه بودند که به روایت اهل سنت پیغمبر آنان را بشارت بهشت داده بود و ابوبکر و عمر و عثمان و طلحه و زبیر از آن جمله بودند.
از این گروه شیعیان، در #سرمین شهر دیگری در سر راه معره به #حلب نیز بودند. اگر شیعیان معره از هرکه نام عمر داشت بیزاری مینمودند، در سرمین، اصلاً لفظ ۱۰ بایکوت بود؛ یعنی مردم حتی از عدد ۱۰ تبری میجستند.
دلالها در بازار که متاعی را حراج میکردند از یک شروع میکردند و چون به عدد ۱۰ میرسیدند میگفتند ۹ و ۱ و لفظ ۱۰ را بر زبان نمیآوردند.
ابن بطوطه میگوید روزی ترکی (ترکها در سنیگری متعصب بودند) از بازار میگذشت دلال صدا میزد ۹ و ۱.
ترک چماق برکشید و بر سر او کوفت و گفت حالا بگو ۱۰...(سفرنامه جلد ۱ صفحه ۱۰۵)
▪️ابن بطوطه همچنین در همین حوالی در نواحی مرزی بین لبنان و سوریه از طوایف #نصیری (علویها) یاد میکند که علی بن ابیطالب را خدا میدانند، نماز نمیگذارند، طهارت هم سرشان نمیشود و روزه نمیگیرند.
میگوید این طوایف از سوی حکومت اجبار شدند که در آبادیهای خود مسجد بسازند اما مسجدها را بیرون از آبادی ساختند و عملاً کسی در آنها نمیرود، بلکه گاهی به عنوان آغل گاو و گوسفند از آنها استفاده میکنند و اگر وقتی غریبهای اتفاقاً به مسجد برود و بانگ نماز بردارد، مردم آبادی آشفته میشوند و اعتراض میکنند که اینقدر عرعر نکن، یونجه تو هم میرسد... (سفرنامه جلد یک صفحه ۱۱۷)
[شرحی بر سفرنامه] ابن بطوطه، محمدعلی موحد صفحه ۶۵
https://eitaa.com/ejtemaiyatt
💥کمی شوخی، کمی جدی!
✍️علی مرادی مراغه ای
✅آن تصویر بالایی، خاکسپاری #موتزارت نابغه موسیقی اتریشی است که فقط سگ اش تابوتش را بدرقه می کند.
این پایینی هم مراسم خاکسپاری مرحوم #بهمن_فرزانه یکی از برجسته ترین مترجمین کشور است مخصوصا بهترین مترجم #صد_سال_تنهایی.
⏹️پس ما ایرانیان، قدر مشاهیر و اهالی فرهنگ مان را بیشتر از آنها می دانیم...!
#کمی_شوخی_کمی_جدی
https://eitaa.com/ejtemaiyatt
🔰تغییرات کتب درسی #سوریه بر اساس تفکر #وهابی
▪️وزارت آموزش و پرورش کلمه "#کرم_الله_وجهه" هنگام ذکر نام امام علی (که به این معنی است که امام علی هیچوقت برای بتی سجده نکرده) را به "رضی الله عنه" که توسط وهابیونی که موضوع سجده نکردن حضرت امیر برای بت ها را انکار میکنند تغییر دادند!
▪️مورد بعدی حذف موضوع "#تکامل_زیستی"است، زیرا به اعتقاد آنها این یک بدعت است و هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی باعث رفتن به جهنم میشود.
https://eitaa.com/ejtemaiyatt
❎نجاست خمر، آری یا خیر؟
🔸ملا محمد امین استرآبادی (متوفی ۱۰۳۶ق) که زمانش به روزگار #شاه_عباس_اول میخورد، رسالهای تحت عنوان رسالة فی طهارة الخمر نگاشت و در آن ثابت کرد که رای امامان، طهارت خمر(شراب) بوده است، یعنی در عین اینکه خوردن خمر حرام است اما خود آن طاهر است.
🔸گفته شده است که وی شنیده بود شاه زمان(عباس) از روی اعتیادی که از کودکی به شرب خمر داشته و می خواری میکرده، به بهانه آنکه لباس او آلوده است، نماز هم نمیخوانده است؛ بدین مناسبت استرآبادی این رسانه را نوشت تا دست کم او نمازش را بخواند.
🔸با این حال چنانکه خودش ابراز کرده متهم شده است که برای خوشایند شاه آن رساله را نوشته است اما وی میگوید که تنها رای امامان را بیان کرده و احادیثی را که در نجاست خمر وارد شده از روی #تقیه میداند. گفتنی است که #فیض_کاشانی نیز در مفاتیح الشرایع همین رای را ابراز کرده است.
📔رسول جعفریان/ صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست جلد ۱ صفحه ۳۸۲
پ.ن: این نوع فتاوا، شاذ و نادر است و اکثر فقهای شیعه حکم به نجاست خمریات داده اند.
https://eitaa.com/ejtemaiyatt
🔰تحقیر سفیر روس به رسم ایرانی
[یادی از بزرگ مرد تاریخ معاصر]
پناهی سمنانی در کتابش امیر کبیر به نقل از محمود کریمی در داستانهایی از زندگی امیرکبیر مینویسد:
#سفیر_روس هر وقت میخواست به جایی برود آدمهای زیادی جلوی خود راه میانداخت. روزی از امیر وقت ملاقات خواست. امیر سه ساعت به غروب وعده داد. سفیر با آدمهای خود سر وقت حاضر شد اما امیر بیرون نیامد. سفیر مدتی منتظر ماند و چون امیر بیرون نیامد تصمیم گرفت به محل سفارت بازگردد.
پیش خدمت جلوی او را گرفت و گفت صبر کنید امیر میآید. سفیر روس مدتی دیگر منتظر ماند، ولی باز از آمدن امیر خبری نشد. سفیر آنچنان عصبانی شد که فریاد کشید به دولت امپراتوری توهین میکنید؟
در این هنگام امیر در اتاق حاضر شد و و پس سلام علیک با سفیر خونسردانه پرسید چرا عصبانی هستید مگر چه اتفاقی افتاده است؟ سفیر روس با صدای بلند گفت دو ساعت است منتظر شما هستم. امیر گفت این رسم ایرانیست.
سفیر فریاد کشید ما به رسم خودمان رفتار میکنیم. امیر گفت شما در روسیه برای اینکه به جایی بروید چند نفر را جلوی خود راه میاندازید؟
سفیر جواب داد ما معمولاً تنها میرویم. امیر گفت پس چرا اینجا عدهای نوکر و ملازم به دنبال خود میآورید؟
سفیر گفت این رسم ایران است. امیر گفت چون به رسم ایران راه میروید، رسم وعده ایرانی هم دو ساعت تاخیر دارد!!!
▪️۲۰ دی ماه سال ۱۲۳۰ شمسی #امیر_کبیر به دستور #ناصرالدین_شاه قاجار و تحریک آلات دست انگلیس و روس کشته شد.
https://eitaa.com/ejtemaiyatt
💢آیا ارتباطی بین بیلاخ ایرانی و لایک 👍 غربی وجود دارد؟
«ستاد مبارزه با چرندیات» عنوانِ یک جریان بود که با صفحه ای در فیسبوک شروع به کار کرد و بسیار قوی و حساب شده به جنگ دروغ های اینترنتی و شایعاتی که به عنوان واقعیت به خورد مردم داده میشد، رفت.
به نقل از سایت برترین ها یکی از این داستان های به ظاهر جذاب ولی دروغ را بررسی میکنیم.
🔰متن داستان
«ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻤﻠﻪ مغولها ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﯽ ﺭﺣﻢ ﺗﺮﯾﻦ ﺳﺮﺩﺍﺭﺁﻧﺎﻥ، ﺑﯿﻼﺧﻮﺧﺎﻥ ﻧﺎﻡ ﺩﺍﺷﺖ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮﯼ ﺑﻪ ﺳﺎﺩگی ﻧﻤﯽﮐﺸﺖ ﻭ ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﻫﺎﯼ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻗﻄﻊ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ.
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺳﺮﺩﺍﺭﺍﻥ دلیر ایرانی ﺑﻪ ﻧﺎﻡ "ﺑﺎﻣﺸﺎﺩ" ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻮﺍﺩﮔﺎﻥ ﺳﺮﺩﺍﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﭘﻮﻣﭙﻪ ﺑﻮﺩ، ﺑﺮ ﺿﺪ ﺍﻭ ﻗﯿﺎﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻃﯽ ﻧﺒﺮﺩﻫﺎﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭ بالاﺧﺮﻩ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮ و اسیر "بیلاخو" ﺷﺪ. چهار ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﮔﯿﺮﯼ ﺍﻭ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺖ. ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ چهار ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻗﻄﻊ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺷﺼﺘﺶ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ…
در یک شب وی با ﮐﻤﮏ ﯾﺎﺭﺍﻧﺶ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﺍﻥ"بیلاخو" ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﺠﻬﯿﺰ ﻗﻮﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ایشان ﺭﻓﺖ… اینبار شجاعانه ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭآﻭﺭﺩ و جهت تحقیر ایشان جسد وی را به اسب خود بست و در شهر در انظار عموم شهروندان گردانید.
اﻭ ﺳﭙﺲ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ آﺯﺍﺩ ﻭ ﺑﺮ ﺗﺨﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﯽ آﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻧﺸﺴﺖ.
ﻣﺮﺩﻡ خوشحال از شجاعت "بامشاد" جهت پایکوبی و برگزاری یک جشن بزرگ ﺑﻪ مرکز ﺷﻬﺮ آﻣﺪﻩ ﻭ تا پایان آنروز ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ بامشاد که چهار انگشت خود در نبرد بابیلاخو از دست داده بود، چهارﺍﻧﮕﺸﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ در کف دست ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺷﺼﺖ ﺧﻮﺩ را بهم اشاره میکردند و نشان میدادند.
ﺍﺯ آﻥ ﭘﺲ ﺍﯾﻦ ﺭﺳﻢ ( ﺑﯽ ﻻﺥ ) ﻧﺎﻡ ﮔﺮفت ﻭ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﮐﺴﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺷﺶ میآمد ﺑﻪ ﺍﻭ بیﻻﺥ میداد.
اروپاییانی که در آن زمان به ایران سفر کرده بودندﮐﻢ ﮐﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﺳﻢ را به کشور خود ﻣﻨﺘﻘﻞ کردند و در تغییرات تلفظی به دلیل نبودن حرف " خ "در زبان انگلیسی، ﺑﯿﻼﺥ ﺑﻪ "بی لایک" ﻭﺳﭙﺲ ﻻﯾﮏ (like) ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮔﺮﺩﯾﺪ و جالب است بدانیم امروزه این حرکت در تمام کشورهای جهان به وفور در زندگی روزمره مردم با معنی واحد آفرین مورد استفاده قرار میگیرد.
ﺣﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﭘﯿﺶ ﻣﯽ آﯾﺪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺑﺪﯼ ﺟﺎ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ اما در اروپا و سایر نقاط جهان به معنای " آفرین بر تو "معنی میدهد؟
پاسخ اینجاست که: ﻣﻐﻮﻻﻥ ﺗﺎ ﺳﺎﻟﻬﺎ بعد از" بیلاخو خان" و" بامشاد" ﺑﺮ قسمتهایی از ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﺗﺎﺏ ﺗﺤﻤﻞ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﮐﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﯽﻻﺥ ﻣﯿﺪﺍﺩ میگرفتند و ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ. ﺍﺯﯾﻦ ﺭﻭ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ در کوچه و بازار ﺑﻪ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍﻥ ﻣﻐﻮﻝ ﺑﯽ ﻻﺥ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﺍﺭ میکردند. ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﺷﺪ که اﯾﻦ ﺭﺳﻢ آرام آرام ﺷﮑﻞ ﺑﺪﯼ ﺑﻪﺧﻮﺩ ﮔﺮﻓﺖ.»
📔ترجمه: «تیمور رضایی قیری» از کتاب Persian Historic Story
🔰شرح جعلیات داستان
✍علاوه بر این که این مطلب، داستانی نامعتبر و بی اساس است، ارتباط کلمه #لایک با این داستان نیز شایعه است و حقیقت ندارد. کلمه لایک (Like) کلمه ای کاملا انگلیسی است و در جایگاه فعل به معانی پسندیدن و دوست داشتن به کار می رود. استفاده از این لغت به پیش از قرن دوازدهم میلادی برمی گردد.
در این متن از فردی به نام "بیلاخوخان" به عنوان فرمانده قوم مغول نام برده شده است؛ حال آنکه فردی به نام بیلاخوخان در زمره فرماندهان مغول وجود ندارد تا به این ماجرا صحت ببخشد.
#پومپه از سرداران و فرمانروایان بزرگ روم و متعلق به زمان #پارتیان و " پومپه دیوس "، از سرکردگان پارتی در عهد ارد اول پادشاه #اشکانی بود؛ حال اگر منظور متن از پومپه را سردار ایرانی هم بدانیم، زمان پارتیان (۲۴۷ پیش از میلاد، تا ۲۲۴ پس از میلاد) با #مغولان (۱۲۱۹ تا ۱۲۵۶ میلادی) سالیان بسیاری اختلاف تاریخی دارد.
#بامشاد نیز نام نوازنده و موسیقی دان عصر #خسروپرویز_دوم در عهد ساسانیان است و سرداری با این نام در تاریخ ایران مشاهده نمی گردد.
از لحاظ واژه شناسی هم، کلمه بیلاخ ربطی به این ماجرای تاریخی ندارد. در میان دایره لغات زبان ادبیات فارسی، تنها فرهنگ لغت معین "بیلاخ" را با این مضمون آورده است که: "به طعنه به کسی گویند که دست به کار نسنجیده ای زده و شکست خورده است. معمولاً همراه با بالا بردن انگشت شست نشان داده می شود."
شایان ذکر است در هیچ منبع و مرجعی، اثری از کتاب "Persian historical story" و مترجم آن "تیمور رضایی قیری" یافت نگردید.
https://eitaa.com/ejtemaiyatt
از دین نبی شکفته جان و دل من
با مهر علی سرشته آب و گل من
گر مهر علی به جان نمی ورزیدم
در دست چه بود از جهان حاصل من
#رکن_یمانی
https://eitaa.com/ejtemaiyatt
🔰چرا شکاف کعبه درست نمیشود؟
✍بر اساس روایات معتبر تاریخ و منابع اسلامی، خانه کعبه نخستین بار به دست حضرت آدم (ع) ساخته شد. پس از آن، در دوران طوفان نوح (ع) آسیب دید و مجدداً توسط حضرت ابراهیم (ع) بازسازی گردید.
پس از حضرت ابراهیم، قوم #جرهم از عرب آن را تجدید بنا کردند، اما گذر زمان باعث ویرانی آن شد. سپس #عمالقه برای سومین بار آن را بازسازی کردند. در نوبت چهارم، #قریش کعبه را دوباره بنا کردند.
بعد از آنکه عبدالملک بن مروان به خلافت رسید، حجاج بن یوسف خانهای را که عبدالله بن زبیر ساخته بود، تخریب کرده و کعبه را به شکل اولیهاش برگرداند.
این وضع ادامه یافت تا اینکه در سال ۹۶۰ هجری، #سلطان_سلیمان_عثمانی سقف کعبه را تغییر داد. در سال ۱۱۲۱ هجری، احمد عثمانی به خلافت رسید و مرمتهایی در کعبه انجام داد. در سال ۱۱۳۹ هجری، سیل عظیم باعث تخریب بخشی از دیوارهای شمال، شرق و غرب کعبه شد که #سلطان_مراد_چهارم، یکی از پادشاهان آل عثمان، دستور داد این بخشها ترمیم شوند و از آن زمان تاکنون کعبه هیچ تغییر عمدهای نداشته است.
اما آنچه دیدنی است این است بعد از تمام این تعمیرات و گذشت سال ها همچنان #رکن_یمانی کعبه شکاف برمیدارد و رد تعمیرات و مصالح روی آن دیده میشود؛ گویی که خداوند میخواهد معجزه ولادت امیرالمومنین علی علیه السلام در کعبه فراموش نشود.
خداوندی که در زمان ولادت عیسی مسیح به مریم فرمان میدهد از مسجد و محرابش بیرون رود و در جایی دور زایمان کند
[فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِيًّا] (سوره مریم آیه ۲۲)
ولی برای ولادت یعسوب الدین و ناصر الحق، امیرالمومنین علی علیه السلام وی را در بهترین ترین خانه خودش به دنیا میآورد و شیعه و سنی آن را به صورت متواتر نقل میکنند و قرن ها میگذرد و هنوز شکاف دیوار، فریادی میدهد که حق را از باطل جدا میسازد.
https://eitaa.com/ejtemaiyatt
🔰شراب را با آب میخورید؟
✍در اواخر حکومت #شاه_اسماعیل صفوی، در سال ۱۵۲۳ میلادی سفیری از پرتغال به ایران آمد به نام #آنتونیو_تنررو که سفرنامه ای نیز از خود به جای نهاد.
وی در شرح جالب خود از ایران، اشاراتی به مهمانی هایی دارد که شراب خواری بیش از حد حاکمان و خانان و شخص شاه را نشان و این افراط حتی باعث تعجب او میشود.
او در شرح مهمانی حاکم شیراز که با بریز و بپاش زیادی همراه بود اشاره میکند حاکم از این که ما در شراب خود آب میریختیم و میخوردیم تعجب کرد زیرا اینجا رسم است شراب خوری را تا مستی ادامه میدهند. او در کتابش مینویسد:
...حاکم شهر بنابر عادت و مرسوم این کشور، مهمانی بزرگی برای سفیر ترتیب داد که دربارهاش صحبت خواهم کرد زیرا که خیلی عجیب و غریب بود.
بلافاصله بعد از صبحانهای خوشمزه، آنها شروع به نوشیدن شراب میکنند و تا نیمه شب و حتی برآمدن آفتاب این کار ادامه دارد. این در صورتی است که میزبان پیش از آنان از مستی نقش زمین نشده باشد.
آنها از شرابخواری دست نمیکشند تا اینکه مست شوند و بدین جهت است که ساقی دائما دور میگردد و پیمانهها را پر میکند. در این مجالس ساغرهای زیبا از نقره و طلا ساختند مرصع به فیروزه و یاقوت...
...به محض ورود میهمان به خانه، میزبان پیش پای او پارچه ابریشمین و یا پارچه گرانبهای دیگری میگسترند و از در خانه تا جایی که قرار است بنشیند با تعارفات زیاد او را از روی این پایاندازها میبرند. در تمام این مدت نوکر میزبان از میهمان استقبال میکند بی آنکه پای نوکر به پایانداز بر خورد....
...این رجال آنچنان از خود راضی و متکبرند که این گونه مجالس را لازمه حفظ حیثیت و آبروی خود میدانند و در میهمانی دادن با هم رقابت میکنند.
در اینجا من باید بگویم که میزبان ما حاکم شهر از اینکه سفیر و پرتغالیان دیگر شراب را با آب مخلوط کردند خیلی متعجب شد...!!!
📔سه سفرنامه(تطیلی، تنررو، ممبره) ص ۳۵۸
پ.ن: احتمالا مغز این بنده خدای خارجی هم از شدت مسلمانی ما قیژ قاژ رفته است.
https://eitaa.com/ejtemaiyatt