eitaa logo
الهه سلطانی
335 دنبال‌کننده
145 عکس
81 ویدیو
0 فایل
﷽ ★◄کانال اشعار الهه سلطانی 🍃✿ شاعر ✑ نویسنده ✎ ترانه سرا ♫♪♬♭ ارتباط با من ☜ @elahesoltani61
مشاهده در ایتا
دانلود
42.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با تو از بس زیرِلب آهسته صحبت‌می‌کنم هرکسی میبینَدَم دیوانـه می‌خواند مرا... | | ↪️ @elahesoltani🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر روز صبح که چشم‌هایم را باز می‌کنم به دنبالِ نخی می‌گردم که مرا وصله‌کند به دل‌آشوبه‌ی این چرخِ بلند چقَدَر دورم از احوالِ دلِ نسل زمین و از این جنسِ غم و دلهره‌ها، از همه پچ‌پچه‌ها که چنین چهارزانو زده در حنجره‌ی پنجره‌ها، ... و به دنبال تنوری گرمم، که کنارش بنشینم یک نفس هااااا کنم آه... خانه‌ی یخ زده‌ی خاطره را و اجاقِ دلِ سرمازده‌ی حوصله را و هرآنچه که محال‌است و خیال‌است ولی سبـز و به پاییز رسیده است... بنشانم در خاک هر وجب از دلِ این زندگیِ کوچکِ من دلخوش از بذرِ امیـد است.. 🍃 | | 🌻 ☘️ ↪️ @elahesoltani🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو طلوعِ صبحِ زیبایی، خدا در چشمِ تو استکانی قهوه با عطرِ خوشِ هِل ریخته | | 🌻🎶 ↪️ @elahesoltani🍃
◀️ ❧❃ تو رفته‌ای و مانده در این خانه سیاهی برگرد که سخت‌است چنین چشم‌به‌راهی هر روز در آیینه به تکرار شکستم از خود خبری دِه به من و آینه گاهی سرتاسرِ این خانه پُر از بال و پرِ توست برگرد به آغوشِ من ای کفترِ چاهی یادت به دل و جان و تنم ریشه دوانده تو جوهری و خاطرِ من کاغذِ کاهی آشفته‌ام از قحطیِ بارانِ نگاهت آشفته‌تر از مزرعه‌ی رو به تباهی با عکسِ تو آرام گرفته دلِ تَنگم تُنگ از سرِ اجبار شده چاره‌ی ماهی دلگیرتر از پنجره‌ها چشم‌به‌راهم لعنت به خیابان و شبِ نامتناهی | | ↪️ @elahesoltani🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جوانه می زنم از جای زخم‌هایم باز اگر تو مرهمِ دردِ عمیقِ من باشی... | | ↪️ @elahesoltani🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 ◀️ ❧❃ لحنِ آرامِ سلامِ تو مرا شاعر کرد نام زیبای تو، نامِ تو مرا شاعر کرد عشقِ تو بال و پرم داد و به دامم انداخت رد شدن از سرِ بامِ تو مرا شاعر کرد چشمِ تو جامِ شرابی‌است پُر از گیرایی بوسه‌ای از لبِ جامِ تو مرا شاعر کرد بی جهت نیست که دریای دلم طوفانی‌است صورتِ ماهِ تمامِ تو مرا شاعر کرد "من به خالِ لبت ای دوست گرفتار شدم"* باز هم دانه و دامِ تو مرا شاعر کرد آخرین بار نگاهت به نگاهم افتاد و همین حُسنِ خِتامِ تو مرا شاعر کرد | | * مصرعی از (ره) ↪️ @elahesoltani🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا