eitaa logo
الهه سلطانی
366 دنبال‌کننده
187 عکس
112 ویدیو
0 فایل
﷽ ★◄کانال اشعار الهه سلطانی 🍃✿ شاعر ✑ نویسنده ✎ ترانه سرا ♫♪♬♭ ارتباط با من ☜ @elahesoltani61
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️ ❧❃ چنان پیداشدی در من، که من در خاطرم گم شد غمم با دیدنِ لبخندِ زیبایت تبسّم شد قرارم را نسیمی از نگاهت سخت برهم زد دلِ دریایی‌ام با ماهِ رویت پُرتلاطم شد اگرچه از تبارِ باد بودم تا تو را دیدم خیالم، خاطرم، خاکم اسیرِ بوی گندم شد تمامِ عُمر در چشمِ سیاهت زُل زدم امّا سیاهی قسمتِ من شد، نگاهت سهمِ مردم شد قرار این بود: یک لحظه بمانم پیشِ تو، امّا زمان در بینِ موهای تو مثلِ کودکی گم شد | | ↪️ @elahesoltani🍃
ای کاش که دکتر بشناسد مرضم را یک تو وسط این همه دارو بنویسد | | ↪️ @elahesoltani🍃
6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو هم بامن میانِ آتشِ این عشق خواهی سوخت که می‌سوزاند آتش هیزُمِ خُشکیده را با تر... | | ↪️ @elahesoltani🍃
7.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◀️ ❧❃ دیر می‌آیی ولی من راضی‌ام حتی به دیر بر نمی‌آید بغیر از صبر کاری از اسیر جانِ من با مهر تو پیوند خورده‌است از ازل پس بخواهم یا نخواهم، ناگزیرم ناگزیر زخم اگر از سوی تو باشد برایم مرهم‌است با توام ای عشق! ای رنجِ همیشه دلپذیر! در هوایت پرزنان می‌آیم اما ناامید باز می‌گردم چنان فواره‌های سربه‌زیر دیدنِ روی تو سهم من نخواهد شد، ولی کاش گاهی رد شوی مانندِ باد از این مسیر دلبری آری، ولی دلدادگی رسم تو نیست لااقل برگرد و جانِ خسته ام را هم بگیر دل به دریاها بزن از تر شدن هرگز نترس عاشقانه زندگی کن، عاشقانه‌تر بمیر | | ↪️ @elahesoltani🍃
من همین یڪ نفرم در دلم اما انگار صدنفر مثلِ من از رفتنِ تو غمگینند... | | ↪️ @elahesoltani🍃
✨ ◀️ ❧❃ قصد سفر کرده‌ای، دستِ من و دامنت کاسه‌ی خون می‌شود چشمِ من از رفتنت بندِ دلم پاره شد تا تو صدایم زدی بوی سفر می‌دهد لحنِ صدا کردنت می‌روی و می‌رود از گل سرخ آبرو می‌رسی و می‌رسد بوی گلاب از تنت لحظه‌ای آرام شو، سر بگذارم به پات تا که بگیرد سرم بوی گل از دامنت مسخ ‌شدن سخت نیست در اثرِ اشتیاق چشمِ من از شوق شد دکمه ‌ی پیراهنت من که گرفتم فقط تیغِ تو را گردنم کاش بگیری تو هم خونِ مرا گردنت | | ↪️ @elahesoltani🍃
42.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با تو از بس زیرِلب آهسته صحبت‌می‌کنم هرکسی میبینَدَم دیوانـه می‌خواند مرا... | | ↪️ @elahesoltani🍃
ای پُرشده از عطرِ تو آغوشِ گُذرها! چرخیده به دنبالِ قدم‌های تو سَرها ای آمدنت حک‌شده بر خاطرِ تقویم! ای وعده‌ی دیدارِ تو سرفصلِ خبرها! ای دوریِ تو کرده شبم را متوالی! من هرچه دویدم نرسیدم به سحرها پیشِ تو چه سِرّی‌است که قند‌ است دقایق؟ دور از تو چه رازی‌است که تلخ‌اند شکرها؟ می‌میرم اگر دور شوی لحظه‌ای از من چون ساقه‌ی تُردی که شود سهمِ تبرها تا اینکه مشخص بشود مقصدت آخر افتاده چه شوقی به دلِ کوبه‌ی درها در خواب شبی با تو سفرکردم از این شهر تا باشد از این خواب و از این دست سفرها | | ↪️ @elahesoltani🍃
◀️ تا نامِ تو را رویِ جگر داشته‌باشم چون آه، بعیداست اثر داشته‌باشم باید که تو را در چَمَدانم بُگذارم یک روز اگر قصدِ سَفر داشته‌باشم درمانِ مَنی گفته پزشکم که همیشه در خانه‌ی خود قُرصِ قَمَر داشته‌باشم هر ثانیه بنشینم و با دقّتِ کامِل چشمانِ تو را زیرِ نظر داشته‌باشم تنظیم‌کنم هر نفسم را به نفس‌هات تا هر نفسی از تو خبر داشته‌باشم یک‌بار تو را دیدم و در سینه‌ی من دل صدبار فدای تو، اگر داشته‌باشم... | | ↪️ @elahesoltani🍃