🍂 الهه 🍂
#پارتِقبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞❣💞❣💞 ❣💞❣💞❣💞❣💞 💞❣💞❣💞❣💞 ❣💞❣💞❣💞 💞❣💞❣💞 ❣💞❣💞 💞❣💞 ❣💞 💞 #الهه(رمان انلاین بر اساس وا
#پارتِقبلی👆👆👆👆
💞❣💞❣💞❣💞❣💞
❣💞❣💞❣💞❣💞
💞❣💞❣💞❣💞
❣💞❣💞❣💞
💞❣💞❣💞
❣💞❣💞
💞❣💞
❣💞
💞
#الهه(رمان انلاین بر اساس واقعیت)
#پارت822
#نویسنده_سیین_باقری
در حال جمع کردن وسایلم بودم که ایلزاد وارد کلاس شد و ایستاد و بیرون رفتن آخرین دانشجوها را با نگاه دنبال می کرد
هرچند که برمی گشتن و به ما نگاه می کردند ولی ایلزاد بی اهمیت ایستاده بود و نگاهش معطوف بود به من لبخندی زدم و دفترم رو برداشتم و رفتم سمتش آروم گفتم
_گفتی بیرون منتظر می مونی که؟
شونه هاشو بالا انداخت و کیف چرمیش را بی حوصله توی دستش چرخوند گفت
_حالا اومدم داخل عیبی داره؟
از طرز جواب دادنش جاخوردم ایلزاد اهل این مدل جواب دادن نبود حدس میزدم که از تلفن زدن محمدمهدی ناراحت باشه برای همین چیزی نگفتم سرمو انداختم پایین و گفتم
_بریم
بدون هیچ حرفی قدم برداشت سمت بیرون از کلاس و من از پشت سرم نگاه های سنگین دیگر دانشجوها را احساس می کردم برایم بی بی اهمیت بود وقتی که قرار بود همه چیز به خوبی و خوشی با ایلزاد تموم بشه
قدم به قدم کنار هم راه می رفتیم و به مقصد نزدیکتر میشدیم رسیده بودیم نزدیک به کافه دانشگاه پشت درختی که مهدی و سلما آخرین بار ایستاده بودند و با همدیگه صحبت می کردند
توقف کوتاهی کردم و لبخند زدم همون جور که سرم پایین بود ایلزاد را صدا زدم برگشت به سمتم و گفت
_ جانم
چقدر جانم گفتنش شیرین ود برام بعد از نگاه سنگینی که بهم داشت بعد از جواب سنگینی که به هم داده بود چقدر به دلم نشست این جانم گفتنش
لبخند زدم و گفتم
_تو سلما رو یادت هست؟
خیلی زود یادش اومد سرش رو تکون داد و گفت
_همون دختری که از مهدی خوشش اومده؟
لبخندم بیشتر شد و گفتم
_بله
بدون اینکه منتظر واکنشش بمونم خودم ادامه دادم و گفتم
_چند مدت پیش همین جا دیدمشون در حال بحث کردن بودند من باید پیغام زندایی را به مهدی میرسوندم اومدم باهاش حرف بزنم همین سلما چنان به من بی احترامی کرد که خودم جاخوردم
با تعجب نگاهم کرد و گفت
_ مثلاً چی گفت
لبخندی زدم و شونه هامو بالا انداختم و گفتم
_ولش کن می خوام بگم که خدا کنه جور نشه وصله ای که وصله ی تن نباشه
باز هم اخمو تعجب ایلزاد رو یک جا دیدم با صدای بمی پرسید
_ منظورت چیه؟
نفس عمیقی کشیدم و گفتم
_ حیف باشه از مهدی که بخواد همسرش کسی مثل سلما باشه
#رفتن_به_پارت_اول👇
https://eitaa.com/elahestory/135
⛔️ #کپی_حرام_و_پیگرد_قانونی_دارد ⛔️
💞
❣💞
💞❣💞
❣💞❣💞
💞❣💞❣💞
❣💞❣💞❣💞
💞❣💞❣💞❣💞
❣💞❣💞❣💞❣💞
💞❣💞❣💞❣💞❣💞