eitaa logo
🍂 الهه 🍂
6.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
59 ویدیو
3 فایل
تبلیغات پر بازده👇 https://eitaa.com/joinchat/2078212208C12847e46a5 رمان آنلاین الهه به قلم سیین باقری نویسنده رمان 🌹ماهورا
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ [🖤] ‌|..داریم‌خودمـان‌را‌ اسراف‌مۍڪنیم‌ باگنـاه‌انگـار...🌿| ‌‌حضرت‌علۍ(ع)فرمودند: "بہ‌اندازه‌اۍ‌ڪہ‌طاقت‌عذاب‌دارۍ‌ ڪن... کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇 🍂 @elahestory 🍂 https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
. . بانـ ـ ـ و |>🧕🏻 زیباترین‌ پنجره‌ے‌دنیا قاب‌ِ |>🌸 چادرټوسٺ|>🌙 وقتے‌باغرورِچآدرٺ ‌ازانبوھِ ‌نگاه‌ نامحرمانـ ـ ؛ عبورمیڪنے|>💧 . |↯📱| کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇 🍂 @elahestory 🍂 https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
[مداحی دلی♥️] - @parvaz_chnll313.mp3
2.94M
• سَـلٰامْـ بَـر تُــو يـٰاحُــسِــٖيـنــ ..... • • |پَـــْروٰاز کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇 🍂 @elahestory 🍂 https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
‌ ‌•﷽• یـتیـم‌تـر از ڪودڪ پدر مُـرده‌ ڪسۍ است ڪہ از‌ امـام زمـانش‌ دور افتـاده بـاشد.😞♥️ ... کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇 🍂 @elahestory 🍂 https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
WWW.ZAKERIN.IR - Hasan Ataei.mp3
4.25M
°•🌱 •° اسمتو بردم زیر بارون بارون گریھ ڪرد "حسین جان"🌻🕊 🎼 کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇 🍂 @elahestory 🍂 https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
. . _- بزرگے میگھ :: باید بھ باورے از برسے ڪھ اگر لهت هم ڪرد!! بگے منو ساختھ! خدایا؛ از این باورا بھ ما هم بدھ! :) .. کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇 🍂 @elahestory 🍂 https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
🌙• • • • • • 💛 اگر ڪسی مقید باشد مطلق نمـاز را در اول وقتش بخواند تڪویناً روز به روز بالاتر رفتہ و بہ نمـاز عـالـی می‌رسـد. 💛 کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇 🍂 @elahestory 🍂 https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
🍂 الهه 🍂
#پارتِ‌قبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 #الهه(رمان انلاین بر اساس واقعیت) #پارت289 #نویسنده_سیین_باقری
👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 (رمان انلاین بر اساس واقعیت) دایی عامر نگاهی به ساعتش انداخت و گفت _میدونم دوست دارید حرفای همدیگه رو بشنوید ولی بلیطت برای نیم ساعت دیگه است ممکنه نرسی عمه پرسید _مگه میخوای بری تهران؟ سرمو تکون دادم _مامان پروانه بیقراری میکنه دوست ندارم بیشتر از این تنها باشه اقا محسن که از ۲۴ ساعت ۲۵ ساعتش میره بیمارستان عمه انگار احساس غربت به تنش چسبیده بود _تو بری تنها تر میشم قلبم درد گرفت _بمونم چیکار؟من اومده بودم که با شما برگردم مگه احسان قصد داره برگرده؟ جواب داد _احسان تازه رفته راضیه ی بیچاره رو چهار میخ اوورده معلوم نیست قراره باهاش چیکار کنه دایی بلند شد خاک از شلوارش تکوند _دایی اجازه بدید عمه حرفاشو بزنه عصر میرم از خدا خواسته سری تکون داد و گفت _هرطور مایلی دوباره رو به روی عمه نشست _عامر که به حرفم گوش نداد با خودم عهد کردم با تمام توانم مخالفت کنم شب با بیحوصلگی کت و دامن رنگ و رو رفته ی قدیمیمو پوشیدم تا زمانیکه صدام نزدن نرفتم بیرون عقیله رو فرستادن دنبالم خبر داشت از دل منو عامر اصراری نکرد برای اینکه با وضع بهتری ظاهر بشم دستمو‌گرفت با هم رفتیم بیرون میون خنده و سر و صدای بقیه سلام که دادم ومتوجه حضورم شدن همه با تعجب نگاهم میکردن بجز مهدی و نسرین که اونها هم خبر داشتن از دلم محسن پوزخندی زد و آرومتر گفت _فاتحه ی این خواستگاری خونده است بدون هیچ شوق و ذوقی بغل دست عقیله نشستم و زل زدم به چشمهای دریده ی نادر خان که سر تا پامو وجب میکرد جمشید خان با بی میلی گفت _غرض از حضور مارو خود شما بهتر میدونید گمان نمیکنم اخلاق رفتار و شخصیت ما دوتا خانواده بر کسی پوشیده باشه بعد هم با تکبر ادامه داد _البته فکر نکنم کسی دست رد به سینه ته تغاری خونه ی جمشید خان بزنه بابا جوابشو داد _حتما همینطوره ولی دختر من هرکسی نیست جمشید خان ریش و قیچی دست خودشه هرطور صلاح کار خودش باشه جمشید خان ابرویی بالا انداخت و جواب داد _درست میفرمایید پس ما جوابو از ملیحه بانو بگیریم رو کرد سمتم و پرسید _خب عروس شما چی میگی؟ از همون جلسه اول که پا گذاشت توی خونه بهم گفت عروس انگار شال کمر بسته بود تا منو عروس عمارتش کنه من با پررویی تمام جواب دادم _من راضی به این وصلت نیستم خان سکوت جمع آزار دهنده بود ولی لبخند مهدی و عقیله به دلم نشست و بدون معطلی از جا بلند شدم و رفتم به اتاقم 👇 https://eitaa.com/elahestory/135 ⛔️⛔️⛔️ کانال رمــان دوم مـــــا👇 https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2 💞 💞❣ 💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞❣💞
🌾چفیه آقا 💢برادر ابراز می دارد: وقتی پیکرش را داخل گذاشتم،از طرف همسر معززش گفتند محمود رضا سفارش کرده است چفیه ای که از آقا گرفته همراه او دفن شود؛جا خوردم؛نمیدانستم از چفیه گرفته؛رفتند چفیه را از داخل ماشین 🚗آوردند. 💢بردار تعریف میکند:یکی از دوستانش جمله ای عربی برای من پیامک کرده بود و اولش نوشته بود:این سخنی از . آن جمله این بود:《اذا کان المنادی زینب(س) فاهلا بالشهاده》یعنی:《اگر دعوت کننده زینب (س)باشد شهادت کانالهاۍ‌ رمان دوم مــا در ایتـــــا👇 🍂 @elahestory 🍂 https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
‹انٺَ ‌افضلُ ‌شَـیٔ فے ‌حيآتےْ› بهترین چیزے کہ در زندگے ام داشتہ ام ، تویـی♥️😌 کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇 🍂 @elahestory 🍂 https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
‌ صادق‌ترین،بـےتوقع‌ترین،مفیدترین‌ ودائمےترین‌رفیق‌‌ براےهرڪس ،است.♥️ :)) کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇 🍂 @elahestory 🍂 https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
[🥀🍂] . . تو‌آمده‌اےجان‌بہ‌لب‌من‌برسانے من‌پاےتو‌یڪ‌عمر‌بمانم‌تو‌نمانے...♥️✨ کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇 🍂 @elahestory 🍂 https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2