eitaa logo
🍂 الهه 🍂
6.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
59 ویدیو
3 فایل
تبلیغات پر بازده👇 https://eitaa.com/joinchat/2078212208C12847e46a5 رمان آنلاین الهه به قلم سیین باقری نویسنده رمان 🌹ماهورا
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 الهه 🍂
#پارتِ‌قبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 #الهه(رمان انلاین بر اساس واقعیت) #پارت469 #نویسنده_سیین_باقری
👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 (رمان انلاین بر اساس واقعیت) احساس میکردم بی پناه تر از وقتی شدم که بابا ترکمون کرد بی پناه تر از وقتی که احسان رهام و بی پناه تر از وقتی که عکس اخرین پناهمو روی گوشی کسی دیدم که نفرتش از خودم رو تو نگاهش میدیدم بی واهمه از اینکه محمد مهدی بعدها مسخره ام کنه به گریه افتادم و پشت سر هم حرف زدم _تو اگه ناموس پرست بودی و نمیخواستی خفه خون بگیری وقتی حرف میزدی که داشتن منو عروس میکردن موقعی به زبون میومدی که دزدیدنم یه بار از خودت میپرسیدی الهه چه دردشه تو که حرف از ناموس میزنی یه دقیقه با خودت فکر کردی این دختر منو دوست داشت روزو شب باهم گذروندیم یک ماه، چیشد که یهو خفه شد و حرف نزد چیشد که بردنش و حرف نزد چشماشو بسته بود و محکم مشتشو تو هم میفشرد _اونموقع ناموست نبودم الان رگ غیرتت داره منفجر میشه آقا؟ بی توجه به هر موضوعی با کف دست کوبیدم تو سینه اش _حالا هم به تو هیچ ربطی نداره که کی و کجا و چه شکلی منو اذیت کرده تو که خوبی حالت خوبه همه دوسِت دارن اقای مهندسی استاد دانشگاهی رفتی پی زندگیت دیگه به تو چه که کی الهه رو اذیت کرده تند تند انگشتاشو فرو میبرد تو موهاش _اونیکه اخ شد و از دل همه رفت الهه بود اونیکه بد بود و بی وفایی کرد الهه بود تو که سوگولی همه حتی مامانم موندی دیگه دردت چیه؟ _بس کن ترسیدم از صدای بلندش _تمومش کن اشکمو پاک کردم _ساکت شو و حرف نزن وقتی فرصت حرف زدن رو ازم گرفتی و پشت کردی به همه چیو رفتی فهمیدی؟ انگشت تهدیدشو آوورد بالا _حق گلایه نداری وقتی پشت کردی و رفتی فهمیدی؟ نفس گرفت _حق اعتراض نداری وقتی وقیحانه تو صورتم زل زدی و بهم گفتی بی عرضه پوزخند زد _نمیدونستم تو مرام الهه ای که سر پاکیش قسم میخوردم، نیوفتادن دنبال زن شوهر دار میشه بی عرضگی اومد تو صورتم با فاصله ی خیلی کم صدایی که بی شباهت به داد نبود گفت _لیاقت نداشتی الهه باید این مسیر کوفتی رو طی میکردی تا بفهمی دنیا کی به کیه وگرنه من همون محمد مهدیم که اومدم تو اتاقت کنار سجاده ات زانو زدم گفتم من میشم سپر بلات من همونم و عوض نشدم ولی تو عجیب عوضی شدی هق هقم تو گلو خفه شده بود _چی بهت گفتن که اینجوری بهم ریختی؟ 👇 https://eitaa.com/elahestory/135 ⛔️ ⛔️ رمان دختر شیطون پسر مذهبی_غیرتی 👇 http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3 💞 💞❣ 💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞❣💞
💖صبح‌ها، اُمید را با چایی‌ام هم می‌زنم... با توکل بر خداوندی که این نزدیک‌هاست..‌.! صبحتون پر شور و نشاط🍃🌸
🍃🥀 ســے و چـند سال اسـت جهـ🌏ـان منقلـب از شـاگـرد اسـت واے بر حال عـدو گر برسـد استـادش🌷 دلبران دل میبرن اماتوجانم میبری❤️ تصویر فوق جهت استفاده در پروفایل و تصویر زمینه است رمان دختر شیطون_پسر مذهبی و غیرتی 👇 http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3
🍁🍂🍃 🍂🍃 🍃 •°هرڪس‌مہر‌امام‌خمینے(ره)‌و‌مقام‌معظم رهبرے‌در‌دل‌نداشتہ‌باشد‌مطمئن‌باشد‌اگر در‌زمان‌یڪے‌از‌امامان‌معصوم‌هم‌باشد‌مہر آنہا‌را‌در‌دل‌نخواهد‌داشت ♥️ 🥀 رمان دختر شیطون_پسر مذهبی و غیرتی 👇 http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3
🌷 رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرمایند : 👌 برترین جهاد آن است که ، وقتی انسان سر از خواب بر می دارد ، برای ظلم و ستم به هیچ کس تصمیمی نداشته باشد . 📓 النوادر ، ص۲۱۳ رمان دختر شیطون_پسر مذهبی و غیرتی 👇 http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3
| 🌸 | 🦋 | ✨ بوے زهࢪا مےآٻد از سوے چادࢪٺ .. رمان دختر شیطون_پسر مذهبی و غیرتی 👇 http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3
🍂 الهه 🍂
#پارتِ‌قبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 #الهه(رمان انلاین بر اساس واقعیت) #پارت470 #نویسنده_سیین_باقری
👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 (رمان انلاین بر اساس واقعیت) صدا زدنای مامان اجازه نداد جواب محمد مهدی رو بدم _کی بود عمه چرا نمیاین تو؟ محمد مهدی نفسی تازه کرد و جواب داد _میام عمه شما شامتونو بخورید _واا چرا تو حیاط وایسادی بیا تو میگم کی بود؟ عصبی و کلافه گفتم _منم مامان میام _الهه ست؟ از پشت ستون های اندرونی که کمی هم حالت زیر زمین داشت نمیتونست مارو ببینه _بله عمه الهه ست دیگه چیزی نگفت و رفت داخل مهدی برگشت سمتم منتظر نگاهم کرد _تعریف کنم دردی دوا میشه؟ _یکی به دو نکن حرفتو بزن _امشب بعد از اینکه از کرمانشاه برگشتیم رفتیم عمارت جمشید خان بیحوصله گفت _اینارو میدونم گذرا نگاهش کردم ادامه دادم _یه خدمتکار داره عمارت دخترجوونه از بچگی اونجا کار میکرده نمیدونم اطلاعات زیادی ازش ندارم ولی از روز اول که دیدمش فهمیدم روی ایلزاد حساسه دستامو با استرس تو هم پیچوندم _تا اینکه از خودش پرسیدم یه سری توضیحات الکی اوورد برام ولی فکر نمیکردم دروغ بگه ازش قبول کردم تا امشب .. لبامو تند تند جویدم _خب .. _امشب مامانکه زنگ زد از سالن بلند شدم رفتم بالکن از پشت در شیشه ای بالکن دیدم سارگل گوشیشو گرفته بالا زل زده به عکس ایلزاد دوباره اشکام راهشون باز شد _عصبی شدم احساس کردم گول خوردم دست خودم نبود داد و فریاد کردم دعوا کردم اومدم بیرون پشت در ایلزاد بهم رسید مردک پست زد ... کف دستمو گذاشتم روی گونه ام و هق هق زدم مهدی دستاشو مشت کرد و زیر لب گفت _بیشرف از بیچارگی پناه آوورده بودم به محمد مهدی که میدونستم هیچ جایگاهی تو دلش ندارم بعد از اون افتضاحی که پشت عمارت سرش در اووردم بلند بلند و بی مهابا اشک میریختم _اشکات برای چیه؟ _بیچارگیم _دشمنت _فعلا که خودمم _نیستی اگر بخوای _چیکار کنم؟ _چرا انقدر بدبختی الهه چرا حرف نمیزنی با انگشت اشاره کرد سمت اندرونی _برو تو اون جمع کوفتی بگو نمیخوای زن اون مرتیکه باشی بگو نمیخوای بذار تا اخر عمر مجرد بمونی ولی عاقبتت نشه شبیه مادرت شبیه مادرم؟ یعنی ازدواج با ایلزاد شبیه ازدواج مامان با نادر بود؟ آخ از بخت تیره و تارت الهه کمی جون گرفته بودم با کمک دلگرمی های مهدی رفتم سمت اندرونی 👇 https://eitaa.com/elahestory/135 ⛔️ ⛔️ رمان دختر شیطون پسر مذهبی_غیرتی 👇 http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3 💞 💞❣ 💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞❣💞
از این لباسا که فقط دوتا تیکه پارچه‌ سفید ڪفن مۍمونه و یه لباسِ سیاه عزادارۍ، که اگه «از روۍ اخلاص» پوشیده باشیم، اون دنیا اسباب نجاتمون میشه.. -شهیدحسین‌همدانے❤️ رمان دختر شیطون_پسر مذهبی و غیرتی 👇 http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3
[🌿🤍] . . دل شکستہ‌ی عاشق؛ برایِ پرواز نیاز به بال ندارد.:)🌱 . . رمان دختر شیطون_پسر مذهبی و غیرتی 👇 http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 🌷حاجی بچه‌هایش را خیلی دوست داشت، اما اگر یک فرزند روی یک پایش نشسته و روی پای دیگرش فرزند خودش بود و فرزند شهیدی دیگر می‌آمد، بچه خودش را می‌گذاشت زمین و روی پای دیگرش بچه شهید را می‌گذاشت؛ این قدر به بچه‌های شهدا اهمیت می داد. برای بچه های شهدا وقت می‌گذاشت و به خانه آنها می‌رفت. چه مدافعان حرم و چه شهدای لشکر... زِجان‌خُوش‌تراگرباشد،تُوآنیــ.. ღ یقیناً ڪُلُه خَیرღ رمان دختر شیطون_پسر مذهبی و غیرتی 👇 http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3