✨صلوات خاصه امام موسی کاظم علیه السلام:
اللهمّ صلّ عَلی الأمین المؤتمن موسی بن جعفر البر الوفیّ الطّاهر الزَّکی النور المنیر المُجتهِد المُحتسب الصّابِر عَلی الأذی فیکَ؛ اللّهمُ و کما بلّغ عن آبائه ما استودعَ من أمرک و نهیک و حَمل علی المَحَجّة و کابَدَ اهل العزة و الشدة فیما کان یلقی من جهال قومه رب فصل علیه افضل و اکمل ما صلیت علی احد ممن اطاعک و نصح لعبادک انک غفور رحیم.
🌸🌹🍃 ولادت باسعادت، امام موسی کاظم (ع) مبارک باد.
@elmi_shiraz
«أَوضَعُ العِلمِ ما وُقِفَ عَلی اللِّسانِ، وَ أَرفَعُهُ ما ظَهَر فی الجَوارحِ و الأرکان».
(نهج البلاغه، حکمت 92)
پست ترین دانش، آن است که تنها بر سر زبان است و والاترین دانش آن است که در اعضای بدن دانشمند آشکار گردد.
#حكمت_روز
✳️ @elmi_shiraz
4_6021758304651315147.pdf
746K
📙 مقاله
زبان شوخی در کلام معصومان
👤مولف
عاطفه ستودیان، سید کاظم طباطبایی
#معرفی_مقاله
✳️ @elmi_shiraz
✳معرفی سایت
مؤسسه اديان متحد United Religions Initiative (URI)
سازماني در حال رشد و گسترش كه هدف آن تشويق و ترويج همكاري منظم بين ادياني است تا به خشونتها و درگيريهاي ديني پايان دهد و فرهنگ صلح، عدالت و سلامتي را براي تمام جهان و جهانيان فراهم آورد.
نهاد مزبور شبكهاي ارتباطي ميان حلقههاييمشترك است كه در پنج قاره دنيا واقع شدهاند و در بيش از 30 كشور دنيا شعبه دارد. اين حلقهها با ابزار خوب ارتباطاتي و تبادل دانش به هم پيوستهاند و در مناطق مختلف جهان فعاليت دارند.
آدرس : http://www.uri.org
#معرفی_سایت
✳ @elmi_shiraz
✳معرفی کتاب
تفسیر موضوعی قرآن کریم آیتالله جوادی آملی که با گرایشی کاملا عرفانی نگارش یافته، سبک تفسیری آن بر مبنای تفسیر قرآن به قرآن است و در عینحال، برای تتمیم و تکمیل هر بحث از روایات معصومین (علیهمالسّلام) نیز استفاده شده است.
مباحث کتاب از حیث جامعیت مطالب، ظرافت و عمق و نیز ترتیب منطقی مباحث در سطح مناسبی است؛ با آنکه مباحث کتاب از ثقل ویژهای در محتوا برخوردار است، از نظم قلم و نگارش تا حدود زیادی سعی شده تا با زبانی روان و رسا بیان شود تا علاوه بر فضلا و طلاب حوزه، فرهنگیان و دانشگاهیان نیز بتوانند بیشترین بهره مندی را از آن داشته باشند.
مباحث هر جلد:
جلد نخست: شناخت قرآن و نزول سهگانه آن، مساله اعجاز، رسالت قرآن، جاودانگی و خاتمیت آن، تحریفناپذیری قرآن و فهم قرآن بحث شده است؛
جلد دوم: مبدأ و معاد، وحی و راههای جهانبینی، دلائل توحید، معیارهای اخلاق، هدف آفرینش و نبوت و عصمت؛
جلد سوم: وحی و رسالت، خرد و دانش، حیات و ممات از نظر قرآن؛
جلد چهارم: وحی و تفکر، علم و عمل، معاش و معاد و برخی از مشاهدات قیامت؛
جلد پنجم: بحث پیرامون فطرت، گرایشهای صادق و کاذب از دیدگاه قرآن و راه های تزکیه نفس
و....
https://nashresra.ir/
#معرفی_کتاب
✳ @elmi_shiraz
❇️ ترفند اندروید ❇️
🔶 ۶ نکته برای افزایش سرعت گوشی های اندرویدی
#ترفند
✳️ @elmi_shiraz
💠بیستوچهارم ذی الحجه و به نقل مشهور روز مباهله است
✅ در این روز حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام در حال رکوع انگشتر خود را به سائل داد و آیه «إِنَّمٰا وَلِیُّکُمُ اللّٰهُ وَ رَسُولُهُ..» در شأن آن حضرت نازل شد.
♦️در هر صورت این روز دارای شرافت بسیاری است و در آن چند عمل وارد است:
1⃣اوّل:
غسل
2⃣دوّم:
روزه گرفتن
3⃣سوّم:
خواندن دو رکعت نماز که در وقت و کیفیت و ثواب مانند «نماز روز عید غدیر» است و اینکه «آیتالکرسی» در نماز مباهله باید تا «هُمْ فِیهٰا خٰالِدُونَ» خوانده شود
4⃣چهارم:
خواندن دعای مباهله که شبیه به دعای سحر ماه رمضان است و در مفاتیح الجنان نقل شده است.
@elmi_shiraz
✴️تجربه نگاشت (۲)
2⃣برخی از انگیزه های نگارنده در نگارش این سطور
نگارندۀ سطور که از دورۀ نوجوانی با کتاب و مطالعه انس داشته و همچنان دارد، در خلال این مدت به کتابهایی برخورده که به یاد ماندنی شده است.
در فضای منفی، مانند ترجمه هایی که برای فهم محتوایشان باید متن اصلی را می خواندیم تا محتوا را بفهمیم، یا ترجمه هایی از قرآن که به سبک نگارش سده های گذشته پر از حرف «مر» بود: «مر او را گفت» و ... که مرحوم #استاد_علی_صفایی آنها را «ترجمه های مرمری» نامیده بود. در مورد کتابهای تألیفی اغلاق و پیچیدگی در نثر و محتوا و استدلال و منابع، چنان بود که گاهی ما را از مطالعه بیزار می کرد.
مرحوم #استاد_علی_اکبر_غفاری از کتاب یکی از معاصرانش در مورد #امیرالمؤمنین علیه السلام یاد می کرد که به ایشان سپرده بودند تا ویرایش کند (به قول خودش: «درست کند»). می گفت: نویسنده در آن کتاب نوشته بود (به این مضمون): «فکر می کنید حضرت امیر در 25 سال صدر اسلام بیکار بود؟ پس #نهج_البلاغه را چه زمانی نوشت؟». البته این جمله در ویرایش حذف شد، ولی مهم تصور یک نویسنده است که می پندارد حضرتش مانند نویسندگان عادی نهج البلاغه را نوشته است.
در کتاب دیگری که ترجمه از یک کتاب معتبر بود، روایتی در بارۀ #اصحاب_کهف آورده بود که ضمن آن می گوید: مردم زمان اصحاب کهف، گوشت خوک می خوردند. مترجم در ترجمه اش نوشته بود که آنها «#کالباس می خوردند». چرا چنین نوشته بود؟ چون در سالهای ترجمۀ آن کتاب، معروف آن بود که کالباسهای موجود در بازار، از گوشت خوک تهیه می شد.
دیگری کتابی بر ردّ یک گروه از منحرفان نوشته بود با عنوان «امشی به حشرات فلان فرقه». (اِمشی مایعی بود شبیه به پیف پاف فعلی که برای کشتن حشرات به کار می رفت).
دیگری کتاب دیگر نوشته بود بر ردّ یک فرقۀ منحرف با عنوان «دزد بگیر» و سپس کتابی با عنوان «بز بگیر در شرح دزد بگیر».
وقتی مخالفان را در عنوان کتاب، این گونه بنامیم، چگونه امید هدایت آنها را داشته باشیم؟
باری، این گونه نابسامانی ها در کتابهای دینی را می دیدیم، در کنار تذکراتی به این خطاها که از برخی اساتید می خواندیم یا می شنیدیم.
در برابر اینها دو گونه نوشتار در برابر ما بود:
یک گروه نوشتارهایی که شیرینی آنها سرپوشی بر سستی محتوا یا غرض ورزی آنها است، یا اینکه هدفی زشت در ورای آنها است.
در این زمینه اشاره می کنم به کلامی از #استاد_مطهری که در مقدمه مبسوط خود بر یکی از مجلدات کتاب #اصول_فلسفه می گوید: یکی از علل گرایش جوانان به فلسفه های غربی و گریختن آنها از متون دینی آن است که کتابهای مربوط به فلسفه های غربی آسان و روان و زودفهم نوشته شده، در حالی که کتابهای مربوط به متون دینی اسلامی را دشوارفهم و دیریاب نوشته اند.
کار در این زمینه به جایی کشید که آقای مطهری خود احساس وظیفه کرد که داستانهای اسلامی را بازنویسی کند و «#داستان_راستان» نام نهد.
یادداشتهای استاد مطهری که پس از شهادتش منتشر شد، نشان می دهد که در این زمینه طرحی مفصل در نظر داشته است. این #آسان_نویسی با مخالفت بعضی از اعلام روبرو شد که در مقدمۀ جلد دوم داستان راستان به این مخالفت ها (به قول مطهری: بیماریِ دشوار نویسی و غیر کاربردی نویسی) اشاره می کند.
اما همین ابتکار، گروهی دیگر را به نگارش کتابهای دیگر در این راستا برانگیخت.
کتابهایی مثل داستانهای ما (علی دوانی، سه جلد)، مرد وفا (سید رضا صدر)، داستان باستان (حسین نوری همدانی)، داستان دوستان (محمد محمدی اشتهاردی) در این شمار جای دارند. (این خود موضوع تحقیقی تواند بود که به اشاره ای بسنده شد).
همچنین این ضرورت احساس شد که باید برخی از ناگفته های حقوق خانواده را باید به زبان ساده بازگفت. لذا آقای مطهری در مجله زن روز آن وقت ( حدود سال 1346 شمسی با وجود فضای فاسد آن مجله) دست به قلم برد و یک سلسله مطالب با عنوان «#نظام_حقوق_زن_در_اسلام» نوشت، که نشر آنها در چنان مجله ای نیز نقدهایی علیه ایشان برانگیخته بود.
با ذکر خیر این کتابها وارد می شوم به گروه دوم.
گروه دوم، نوشته هایی که در آنها هم «سخن خوب گفتن» مورد نظر است و هم «خوب سخن گفتن».
شیرینی برخی از این نوشته ها پس از گذشت چند دهه هنوز در کام جان باقی مانده است.
در اینجا سه نمونه نثر روان کتابهای دینی مناسب برای سه سطح مخاطب یا مطابق با سه گروه محتوا یاد می شود که در نگارنده مؤثر واقع شده اند:
الف. نوشته های #استاد_محمد_رضا_حکیمی.
از سالهای 1355 به بعد با #حماسۀ_غدیر و #شیخ_آقابزرگ_تهرانی و #یادنامه_علامه_امینی مأنوس بودم، تا آنجا که بعضی از قطعات آنها را چند بار می خواندم. بیان روان و استوار او الگوی نثر دینی سالم و پیراسته و خوش خوان است.
چند تعبیر را که پس از گذشت سالها در ذهنم مانده یادآور می شوم:
در مورد علامه امینی و ارادۀ او به بازگشت از نجف به تبریز: « به دلیل عوامل ... از اندیشۀ بازگشت، باز گشت».
*این سلسله یادداشت ادامه دارد.
#تجربه_نگاشت
#عبدالحسین_طالعی
@elmi_shiraz
🔴شبهه|مذاهب
چرا اذان شیعه با اهلسنت تفاوت دارد؟ زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) چگونه بوده است؟🤔
✅در ابتدا باید دانست اذان از سوی جبرئیل به حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) تعلیم داده شده است. اذانی که در عصر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) برای نماز قرائت می شد به این صورت بوده است: «الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان لااله الا الله. اشهد ان محمداً رسول الله، اشهد ان محمداً رسول الله. حی علی الصلوه، حی علی الصلوه، حی علی الفلاح، حی علی الفلاح، حی علی خیرالعمل، حی علی خیرالعمل، الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله، لا اله الا الله». «بلال در اذان صبح «حیّ عَلی خیرالعمل» می گفت».امّا وقتی عمر زمام خلافت را به دست گرفت، گفت: «دَعوا حیَّ عَلی خیرِالعَمل لِئلا یشتغل الناس عن الجهاد فکان أوّل من ترکها» «گفتن حیّ علی خیرالعمل را ترک کنید تا مردم به بهانه این که نماز بهترین عمل است، جهاد را ترک نکنند. او (عمر) نخستین فردی بود که این فصل از اذان را ترک کرد».
عمربن خطاب نسبت به سه چیز هشدار داد و گفت: «سه چیز در عهد رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) رسمیت داشت و من از آنها بازمی دارم، و انجام دهنده آن را مؤاخذه می نمایم: 1. متعه زنان، 2. متعه حج، 3. گفتن حَیّ عَلی خَیرِ العمل».
ازاینرو اهلسنت، به دلیل حذف «حی علی خیرالعمل» در اذان و اضافه کردن «الصلاة خیر من النوم» در اذان نماز صبح، مورد نقد قرار دارند.
و اما درباره شهادت بر ولایت امام علی(علیه السلام) در اذان شیعه، باید توجه داشت عبارتی از اذان کاسته نشده و بنابر نظر علمای شیعه نباید کسی این شهادت را به نیت اذان بگوید.
محقق قمی می نویسد: «اگر شهادت به ولایت به قصد استحباب باشد نه به قصد جزئیّت اشکالی ندارد، زیرا در اخبار مطلقه وارد است که هرگاه یادی از محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) نمودید، خدا را یاد کنید و هرگاه یادی از رسالت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نمودید، «علیّ ولیّ الله» بگویید.
رهبر معظم انقلاب نیز معتقد است: «گفتن اشهد ان علیاً ولی الله به عنوان شعار تشیع خوب و مهم است و باید به قصد قربت مطلقه گفته شود، ولی جزو اذان و اقامه نیست».
ممکن است کسی بپرسد: اصلاً چرا این جمله مطرح شد؟ در جواب باید گفت: بنی امیه تمام تلاش خود را به کار بردند تا نام و آثار حضرت علی(علیه السلام) محو شود. شیعه برای زنده نگه داشتن نام علی و ولایت آن حضرت در طول تاریخ با همه تلاش، با ذکر جمله ی «اشهد ان علیاً ولی الله» و امثال آن، مانع موفقیت دشمن شده است.
فخر رازی در تفسیر سوره فاتحه، در مسأله فقهی جهر به «بسم الله» می گوید: «علی(علیه السلام) بسم الله الرحمن الرحیم را در نمازها بلند می گفت و بر بلند گفتن تأکید داشت. وقتی که حکومت و دولت به بنی امیه رسید، آنان از بلند گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» ممانعت کردند و در این ممانعت بسیار تأکید داشتند و علت اصلی ممانعت آنها این بود که آنان سعی داشتند آثار علی(علیه السلام) را از بین ببرند. بعد می گوید: دلایل عقلی موافق نظر ما است و عمل حضرت علی هم کمک ما است و هر کس علی را امام دین خود کند، در دین و جان خود به ریسمان ناگسستنی چنگ زده است».
البته برخی از متون حدیثی گواه بر این نکته است که گویا از دوران رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، برخی از اصحاب در اذان بر شهادت امیرمؤمنان(علیه السلام) اصرار داشتند.
شیخ عبدالله مراغی مصری نقل می کند: «سلمان فارسی در اذان و اقامه شهادت به ولایت علی(علیه السلام) را بعد از شهادت به رسالت در زمان حیات پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) می گفت».
شخصی بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شد و عرض کرد: «ای رسول خدا! چیزی شنیدم که تاکنون نشنیده بودم. پیامبر فرمود: چه شنیده ای؟ عرض کرد: سلمان در اذان بعد از شهادت به رسالت، شهادت به ولایت علی(علیه السلام) می دهد؟ حضرت فرمود: خیر شنیدی».
#شبهه
@elmi_shiraz