.
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
#دیر_آمدی
السلام علیک یامظلومه
یارقیه علیهاالسلام
دیر آمدی ،سه ساله ی تو مُحتضر شده
مویش سپید و خسته ی درد کمر شده
امشب فقط که نیست شب بی قراری ام
چل منزل است دختر تو خون جگر شده
من خواستم که پا بشوم در مقابلت
بابا ببخش پا شدن من هنر شده
بر روی کل صورت من جای سیلی است
پنهان نمودن از تو پدر دردسر شده
مانده اگر به روی جبینت نشان سنگ
هرجای من شکسته ی سنگ گذر شده
از عمه کمتر است اگر زخم های من
کل مسیر عمه برایم سپر شده
بین هزار و نهصد و پنجاه زخم تو
زخم لب تو از همه جان سوزتر شده
مسرور می شوم فقط از یک خبر بگو
عمرم شبیه اصغر تو مختصر شده
✍عبدالمحسن
.
.
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
زبان حال امام حسین با حضرت رقیه علیهماالسلام
#با_سر_رسیده_ام
السلام علیک یا رقیه علیهاالسلام
بابا ببخش نزد تو با سر رسیده ام
بر دامن تو با رگ حنجر رسیده ام
این گونه گر که آمده ام من کنار تو
از کینه ی یزید ستمگر رسیده ام
بی دعوت ِ تو سرزده هنگام نیمه شب
به منزل خرابه ی دختر رسیده ام
روشن شده خرابه و چشمان خیس تو
با رأس پر ستاره و انور رسیده ام
گیسوی من سپید و محاسن ز خون خضاب
چون از کنار پیکر اکبر رسیده ام
گر تشنه ای مخواه ز من آب دخترم
حالا که من بدون برادر رسیده ام
خاکستری ست موی سپیدم چرا که از
کنج تنور خولی کافر رسیده ام
پیشانی ام شکسته و با صورتی کبود
از کوچه های کینه ی خیبر رسیده ام
از لحظه ای که خورده لبم چوب خیزران
با ناله های دائم خواهر رسیده ام
من انتظار پاشدنت را نداشتم
آخر کنار یک گل پرپر رسیده ام
یک جای دست مانده به پهنای صورتت
گویی دوباره خدمت مادر رسیده ام
وقت وصال تو شده ای دخترم ببین
از اشتیاق ِ روی تو با سر رسیده ام
✍عبدالمحسن
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞محرم ها بیشتر دلتنگ مادرم می شوم
گفت و گو با حاج سید مهدی میرداماد در برنامه باب القبله
در نخستین قسمت از برنامه باب القبله(ویژه برنامه عقیق در محرم ۹۹ مداح اهل بیت حاج سید مهدی میرداماد مهمان ما بود . مشروح گفت و گو با این مداح اهل بیت را ببینید. این برنامه در شبهای دهه اول ماه محرم از ساعت ۲۴ تا ۲ بامداد به صورت زنده از کانال عقیق در روبیکا پخش میشود.
.
monajat-emamzaman.mp3
3.82M
مناجات با #امام_زمان(عج)!
🎙حاج مهدی سلحشور
🔊دوباره جمعه ای رد شد!
@hassanataie1 - کربلایی حسن عطایی.mp3
12.26M
یه عمر منتظرم...
محرم الحرام ۹۹
شب دوم
واحدسنگین
هیئت جنت العباس(ع)قم
#حسن_عطایی
@hassanataie1 - کربلایی حسن عطایی.mp3
6.53M
باز نم بارون...
محرم الحرام ۹۹
شب دوم
شور پایانی
هیئت جنت العباس(ع)قم
📣 صوت شب دوم محرم الحرام
#کربلایی_حسن_عطایی
روضه.mp3
16.38M
🎧روضه
🎙یاسر رحمانی
🏴مراسمات دهه اول محرم الحرام 1442
📅شب اول محرم 30 / 5 / 1399
🦋باید تمام زندگی ام مثل او شود 🦋
امام حسین ع
🎧روضه 🎙یاسر رحمانی 🏴مراسمات دهه اول محرم الحرام 1442 📅شب اول محرم 30 / 5 / 1399 🦋باید تمام زندگ
.
🏴 اشعار #محرم
_____
#مناجات #امام_حسین #مناجات_اول_مجلس #امام_حسین
وقتَش رسیده مستی ما باز رو شود
هر استکانِ چاییِ روضه سبو شود
وقتش رسیده بارِ دگر با گلابِ اشک
روی سیاهمان کَمکی شستشو شود
از تیر و طعنه ها دلمان پاره پاره است
باید لباسِ مشکیِ مان هم رفو شود
ای رنگ و روی ما به فدایش ، عزای او
ننگا اگر که این دهه بی رنگ و رو شود
ما ملتِ امام حسینیم پس بخوان
باید تمامِ زندگی ام مثلِ او شود
بر سینه می زنم که نفاق از دِلَم رود
سینه زنِ حسین مبادا دورو شود
دریای استقامت و کوه اراده ایم
بی وقفه پای کار حسین ایستاده ایم...!
🔸شاعر:
#محسن_کاویانی
________________
🔹
7.mp3
5.76M
[ زمینه - بیا و رو سرم بکش دوباره دستی ]
- کربلایی محمدحسین حدادیان
- روز اول محرم - ۹۹/۰۵/۳۱
- مهدیه امام حسن مجتبی (ع)
11.mp3
6.84M
[ شور - عشق دردسر دارد ]
- کربلایی محمدحسین حدادیان
- روز اول محرم - ۹۹/۰۵/۳۱
- مهدیه امام حسن مجتبی (ع)
10.mp3
5.03M
[ شور - نگاه فاطمست به سینه زنا ]
- کربلایی محمدحسین حدادیان
- روز اول محرم - ۹۹/۰۵/۳۱
- مهدیه امام حسن مجتبی (ع)
12.mp3
2.44M
[ شور مقتل - مادر رو صدا زدی ، جدم رو صدا زدم ]
- کربلایی محمدحسین حدادیان
- روز اول محرم - ۹۹/۰۵/۳۱
- مهدیه امام حسن مجتبی (ع)
176.2K
#زمزمه یا #نوحه شبهای محرم
✍ سبک زمزمه ، سلامُ علی الحسین
#محرم
عالم محرم است سلامُ علی الحسین
این ذکر عالم است سلامُ علی الحسین
این جمله واجب است بگوییم و بشنویم
هرجا که پرچم است سلامُ علی الحسین
بعد از خدا و قبله سوال درون قبر
تنها همین دم است سلامُ علی الحسین
هر ثانیه اگر چه بگوییم این سلام
نه؛ بازهم کم است سلامُ علی الحسین
هم ذکر فاطمه است سلام علی الغریب
هم ذکر خاتم است سلامُ علی الحسین
بر زخم های پیکر آقای تشنگان
این ذکر مرهم است سلامُ علی الحسین
هر کس ز بهترین دم عالم سوال کرد
گویید این دم است سلامُ علی الحسین
واجب شده است در همه جا شعر محتشم
باز این چه ماتم است سلامُ علی الحسین
هرکس شده است محرم حق هر کسی که هست
مدیون این دم است سلامُ علی الحسین
وقتی خدا نوشته به عرشش غم تو پس
این اسم اعظم است سلامُ علی الحسین
• ﷽ •
شور
حضرت #رقیه_سلام_الله_علیها
متن:همه دنیا یه طرف...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
همه دنیا یه طرف/دین و دنیای منه رقیه
همیشه و هر کجا/ذکر لبهای منه رقیه
آخرش سر میزارم/جون میدم رو دامن رقیه
زیبایی/محشر کبرایی
به عرش اعلایی/به دوش سقایی
تاج سرِ مَلَک یا ریحانة الحسین
نورُ السماء تویی شفیعهی عالمین
فخرالمخدرات ملیکهٔ کائنات
یارقیه همه دار و ندارم فدات
یارقیه یارقیه
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
زینت عرش خدا/ذکر هر روز و شبی رقیه
ای فدای گریه هات/عشق بی بی زینبی رقیه
ببرم به کربلا/تو نوای هر لبی رقیه
زهرایی/دلبر مولایی
زینت افلاک و زینت بابایی
غمِ من دوریه از حسرت سوریه
موندم تو بی کسی کارم صبوریه
بطلبم برم به اشکای مادرم
سر میزارم به پای دفاع از این علم
یارقیه یارقیه
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
بی بیِ هر دوسرا/ای تمومِ زندگیم رقیه
من به نام تو زدم/دلمو همون قدیم رقیه
همیشه بابام میگفت/که صراط مستقیم رقیه
غوغایی/مالکِ دلهایی
عشق سماوات و دم مسیحایی
معدن معرفت داری به ما سلطنت
بانوی عالمی کلبتم از هر جهت
کریمهٔ جهان بانوی فرشتگان
زینت نُه فلک و زینت آسمان
یارقیه یارقیه
کربلایی وحید شکری
.
• ﷽ •
#زمینه
#سوزناک
متن:
از خیمه به اون خیمه...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
از خیمه به اون خیمه رباب پی آبه
لالایی براش خونده علی نمیخوابه
لالا لالا عمو رفت آب بیاره
بخواب مادر که مادر شیر نداره
لالا لالا گل پونه لالایی
میخواد واست بگیره آب بابایی
در حرم قحطی آب است امشب
یا شبِ مرگِ رباب است امشب
گل من در تب و تاب است امشب
که رباب خانه خراب است امشب
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
این گریهی تو مادر ربابُ پیر کرده
دلشوره دارم واست عمو چه دیر کرده
لالا لالا شاید بارون بباره
لالا لالا بخواب بین گهواره
لالا لالا گل پونه لالایی
میخواد واست بگیره آب بابایی
حرمله تیر سه پر آورده
بر لبم لخته جگر آورده
من پسر دادم و دیدم پدرش
از دل معرکه سر آورده
کربلایی وحید شکری
👇
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#شب_چهارم_محرم_طفلان_حضرت_زینب_سلامالله
آورده دو جانِ خویشتن را
انگار حسین با حسن را
همراهی او به خیمه کردند
دو بچهی شیر شیرزن را
او آمدهاست تا ببینند
در جنگ اُحُد ابالحسن را
تا یاد دهد به هرکه آنجاست
بازیِ نبردِ سر زدن را
در محضر خود حسین میدید
گویا سه خلیلِ بت شکن را
یک عمر به قدر آه دارد
فرمود ببین سپاه دارد
ما معنی دو نَفَس نباشیم
آقا من و تو دو کَس نباشیم
آوردهام این دو باز را باز
بگزار که در قفس نباشیم
در پای تو جان دهیم هیچ است
مائیم و همین هوس: نباشیم
داغِ تو بس است و ما سه سردار
هستیم و مگو که بس نباشیم
دیدند علیِ اکبرت رفت
گفتند به هم که پس نباشیم
ارباب ببین دو مرد داریم
ما سه جگرِ نبرد داریم
سوگند به ماهتابِ عباس
آقا به ابوترابِ عباس
حالا شدهاند دو سلحشور
در معرکه با حسابِ عباس
چون غُرش اَبر بر سرِ خصم
چون صاعقه در رکابِ عباس
رفتند فرات و باز گشتند
همراهِ دو مشکِ آبِ عباس
امروز به دوشِ خود گرفتند
هر دو علَم از جنابِ عباس
هرچند که مو سپید گردم
بگذار که رو سپید گردم
با قامت کبریایی خود
با مادر کربلایی خود
زانو زدهاند تا بگیرند
حالا سندِ رهایی خود
آنقدر میان گریه گفتند
یافاطمه پیشِ دایی خود
آتش زدهاند بر دو خیمه
با نالهی نینوایی خود
رفتند به خدمت علمدار
گفتند دَمِ جدایی خود
ای دستِ تو سایهیِ سرِ ما
جانِ تو و جانِ مادرِ ما
تا نعره که از جگر کشیدند
مانند دو شیرِ نر کشیدند
میخورد به هم سپاه از ترس
شمشیر که از کمر کشیدند
از میمنه اَلفَرار گفتند
از میسره اَلحَذَر کشیدند
یک تیغ شد آن دوتیغ و بشکافت
وقتی که به هم سپر کشیدند
با غرشِ مرحبای عباس
مانند عقاب پَر کشیدند
افسوس نفَس زِ جانشان رفت
کمکم همهی توانشان رفت
یک ساعت بعد ساعتی شد
ای وای که بد قیامتی شد
از شدت تشنگی رمق رفت
در سینهیشان جراحتی شد
سیراب حرامیان رسیدند
با نیزهیشان حکایتی شد
یکبارِ دگر تَنی بهم ریخت
کوتاه دوباره قامتی شد
ای آه سرِ دو ماهِ زینب
دعوا وسطِ جماعتی شد
در خیمه نشسته است زینب
بدجور شکسته است زینب
هنگام غروب شعله جان داشت
یک دشت غمِ حرامیان داشت
در بینِ تمامیِ اسیران
یک مادرِ ناتوان توان داشت
در گوشهی قتلگاه بود و...
دستش به رویِ سر الاَمان داشت
هرچند هواسِ او به خود نیست
بر روی دو نیزه دو جوان داشت
تنهای شهیدهای خانم
در خیمهی شعلهور مکان داشت
ای وای همه امیدِ او سوخت
تنهای دوتا شهیدِ او سوخت
(حسن لطفی ۹۹/۰۶/۰۱)
#یاشبیر
#دکتر_حسن_لطفی
.
.
#چند_خط_روضه
دل روشنی های #سه_ساله...
فرموده بود از نشانه های مومن،
محبت ِ کودکان است که هم رقیق القلب اند
و هم بی کبر اند و هم بی کینه؛
اصلا بچه ها همیشه دوست داشتنی اند...
دختر بچه ها اما؛
دوست داشتنی تر اند!
سه ساله هم که باشند و تازه زبان باز کنند؛
مدام توی این #خیمه و آن خیمه گشت می زنند
و زبان می ریزند و #دل می برند و یک بغل
وان یکاد ِ #عاشقانه جمع می کنند!
خلاصه کلّی هاشمی ِ غیرت اللّهی باید ساعت ها
توی صف ِ انتظار بایستاند تا شاید چند لحظه ای
هم که شده، توفیق ِ به آغوش کشیدن ِ دردانه ی
#ارباب و نوازش آبشار ِ گیسوان ِ حضرتش، رزق
من حیث لایحتسبشان شود!
این وسط اما سهمیه ی آغوش ِ بعضی ها محفوظ
است تا خارج از نوبت های طولانی، خریدار ِ
نازهای حضرت ِ #بانو شوند!
برادرهای بزرگ خصوصا برادرهایی
از جنس ِ #علی، مشتری همیشگی زبان ریختن
های بانوی سه ساله اند و دلشان با هر داداش
علی گفتن ِ حضرت ِ بانو قنچ می رود و مست ِ
تماشای سیمای #فاطمی اش می شوند...
جناب ِ عمو هم که تا بوده جذاب ترین و مردترین
و عبّاس ترین ِ همبازی های #رقیه بوده که هیبت
ِ مردانه اش را هیچ چیز به اندازه ی در آغوش
گرفتن ِ حضرت سه ساله تلطیف نمی کند و با هر
#عمو گفتن ِ حضرت رقیه در حضور جناب ِ امام
و حضرت ِ خواهر؛
سیمای #حیدری اش گل می اندازد و سر ِ ادب ِ
ابالفضلی اش را تا تماشای ارض ِ کربلا نزول
اجلال می دهد...
این وسط اما #رقیه خوب فهمیده
از وقتی به کربلا رسیده اند؛
جنس ِ بغل کردن های #بابا حسابی
فرق کرده است...
این روزها حضرت ِ سه ساله باران ِ چشم های بابا
را زیاد می بیند و هر چقدر هم که زبان می ریزد
برای خنداندن ِ بابا؛
امام بیش تر می بارد...
رقیه اما شکایت ِ #اشک های بابا را فقط به علی
می گوید و علی هم فقط گوش می کند و گاه
گاهی لبخندی تحویل حضرت ِ سه ساله ای
می دهد که خیلی دوست دارد نقش ِ #مادر ِ
شش ماهه ها را بازی کند...
خلاصه سه ساله، سه ســــــــــــال است از گل
کمتر نشنیده و اگرچه شب های #کربلا زیادی
شب اند و تاریک؛
اما رقیه دلش مثل ِ همیشه روشن است...
آخر اینجا پاسبان ِ خیام #عباس است و #عمو
هست و #امن هست و #بابا هست و #داداش
علی هست و #آب هست و عـ طـ شـ نیست...
تا فردا اما؛
خدا بزرگ است...