eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
امام_حسین_علیه_السلام۷.mp3
2.69M
🥀🌞🥀🌞🥀🌞🥀 👈 محبت باعث چه چیزی می شود؟ 👈 در ماه محرم چه اتفاقی می افتد؟ 👈 نشانه کسی امام را بیشتر دوست داشته باشد چیست؟ 👈 محبت چند نوع است؟ ⏰ مدت: ۴:۳۰ دقیقه علیه السلام .
امام_حسین_علیه_السلام ۹.mp3
1.31M
🥀🌞🥀🌞🥀🌞🥀 📍 محرم و بساط امام حسین باعث چه اتفاقی می شود؟ 📍چگونه می توان امام را بیشتر دوست داشته باشیم؟ 📍با مشکلاتی که در جامعه می بینیم باید چه برخوردی داشته باشیم؟ ⏰ مدت: ۱:۳۸ دقیقه علیه السلام .
امام_حسین_علیه_السلام ۸.mp3
1.29M
🥀🌞🥀🌞🥀🌞🥀 🔸 خداوند برای اینکه امام را بیشتر از خودمان دوست داشته باشیم چکار کرده؟ 🔸 چرا شهدا درد متوجه نمی شوند؟ ⏰ مدت: ۱:۳۵ دقیقه علیه السلام
امام_حسین_علیه_السلام ۱۰.mp3
2.62M
🥀🌞🥀🌞🥀🌞🥀 🍃 محبت اهل بیت در وجود کسی باشه چه حاصل هایی دارد؟ 🍃 در فرازهای زیارت عاشورا در هر قسمت چند بار می توانیم بگویم ابا عبدالله؟ ⏰ مدت ۵:۲۷ دقیقه علیه السلام .
Sibsorkhi Shab 264 Moharam 96-02.mp3
5.54M
🎧 فوق العاده شنیدنی🖤 🎼 منم و گریه ی و ناله .... 🎤 🌙 (ع)
🔹 السلام علیک یا سید الساجدین سجادی و از سجده کن ها برتری تو از هرکه مشتاق عبادت سرتری تو اسلام بی حجت نمی ماند که تشنه است از هرچه عباس است آب آور تری تو داغ علی های پدر خونین دلت کرد ای اربن اربا دل ! علی اکبر تری تو در کربلا شمشیر بود و شام طعنه در ازدحام سنگ بی سنگر تری تو روزی علی بودی و خیبر را گرفتی امروز منبر را مگر حیدر تری تو؟ آن خطبه قرآن یا تو بر منبر پیمبر؟! اقراء به نام سر که پیغمبر تری تو ابری است بعد از کربلا چشم تو ، هر روز با روضه های سیلی و معجر ، تری تو 🔸شاعر: _________________________ 🔹 بعد از آن واقعهٔ سرخ، بلا سهم تو شد پیکر سوختهٔ کرب‌وبلا سهم تو شد بعد از آن واقعه، هفتاد و دو آیینه شکست ناگهان داغ دل آینه‌ها سهم تو شد بعد از آن واقعه آشوب قیامت برخاست بر سر نیزه سر خون خدا سهم تو شد بعد از آن واقعه خون جوش زد از چشمانت خطبهٔ اشک برای شهدا سهم تو شد بعد از آن واقعه در هرولهٔ آتش و خون در شب خوف و خطر خطبهٔ «لا» سهم تو شد بعد از آن واقعه در فصل شبیخون ستم خوردن زخم ز شمشیر جفا سهم تو شد خیمهٔ نور تو در فتنهٔ شب سوخت ولی کس نپرسید که این ظلم چرا سهم تو شد بعد از آن واقعه، ای زینت سجادهٔ عشق از دلت آینه جوشید، دعا سهم تو شد بعد از آن واقعه، ای کاش که می‌مردم من مصلحت نیست بگویم که چه‌ها سهم تو شد بعد از آن واقعهٔ سرخ حقیقت گل کرد کربلا در تو درخشید خدا سهم تو شد 🔸شاعر:
@yaa_hossein.mp3
5.45M
شهادت علیه السلام 🎵روضہ جانسوز 🎤حجت الاسلام 🎤حمیدرضا 🏴
. |⇦• توسل به امام سجاد علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دیدم به چشم خویش غمی ناشنیده را در یک غروب سرخ بلای عدیده را *چه خوب شد امشب دور هم جمع شدیم ، یه مجالی شد کمی درد دل کنیم ..* با ناله ام زمین و زمان گریه میکند از مادر ارث برده‌ام این اشک دیده را من با همین لبان خودم نیمه های شب بوسه زدم گلوی بریده بریده را *از کدوم غم و غصه براتون بگم؟!همینقدر براتون بگم بابام اینقدر غریب بود که باید وقتی سلام میدم عرض کنم: السلام علیک یا من دفَنه أهل القُریٰ .. یه مشت دهاتی جمع شدن بابامُ به خاک بسپارند.. توی همین صحرا حیرونُ سرگردون مونده بودن ، بدنهای بی‌سر روی خاکها ، من اومدم یکی یکی معرفی کردم .. بنی اسد ؛ این پیغمبر نیست .. داداش اکبرمه .. بنی اسد ؛ این پسرعموم قاسمه .. از کدوم غم امام سجاد بگم ؟! از کدوم غصه‌ش بگم ، از همه‌ی شهادتا بگم از آقا گفتم .. از همه‌ی اسارتها بگم از آقا گفتم ، بذارید دنبال دلم برم .. بنی اسد دیدند آقا همه‌رو رها کرد ، اومد پشت خیمه گاه خاک‌هارو زیر و رو می‌کنه .. یه قنداقه‌ی خون‌آلود پیدا کرد .. امشب شب گریه‌س .. اصلا مُلک گریه دربست در اختیار زین العابدین علیه السلام هست .. آب میدید گریه میکرد آتش میدید گریه میکرد جوون میدید گریه میکرد پیر میدید گریه میکرد چهل سال آقا گریه کرد .‌ دلم میخواد همینجور آرام آرام بسوزی... بیصدا گریه کنی همون‌طور که مادرشون بیصدا گریه میکرد همسایه‌ها خبردار نشن ..* من با همین لبان خودم ، نیمه های شب بوسه زدم گلوی بریده بریده را *یادت نره امام زمان شاهد و حاضر و ناظر در جلسه هست ، یه جور روضه نخونیم قلب آقا رنجیده بشه .. خیلی دارم خودمُ حفظ میکنم آنچه به نظرم میرسه نگم اما اجازه بدید این جمله رو عرض کنم .. یه وقت هست سر رو با یه ضربه جدا می‌کنند.. حسین .. غریب کربلا حسین .. حسین .. شهید سر جدا حسین .. از همه عذر میخوام .. اگر قرار باشه گفته بشه ان شالله شب عاشورا عرض میکنم ..* یادم نمی‌رود که چگونه مقابلم بستند دست عمه‌ی محنت کشیده را یادم نمی‌رود سر شب لحظه‌ی فرار *صدا زد عزیز برادرم ، چه کنیم ؟! فرمود علیکن بالفرار ..* یادم نمی‌رود سر شب لحظه‌ی فرار فریادهای دختر گیسو کشیده را *حسین .. جانِ اباعبدالله نخواه که من ازت بخوام ناله بزنی .. کربلا رفتی یا نه ؟! ان شاالله که کربلا نرفته توی مجلسمون نباشه .. شاید جای قدم های تو همون گیسوان ریخته باشه .. شاید همون جایی که توی کربلا پا گذاشتی دختر خورده باشه زمین .. شاید همون جایی که نشستی استراحت کنی خار رفت توی پای دختربچه ها ..شاید همون جا که نشستید روی خاک کربلا اشک بریزید ، زینب میدویده .. نمی‌دونم .. غم و غصه من یکی دو تا نیست ..* هنگام جابجائی سر روی نیزه ها *توی هر منزلی سرهارو از روی نیزه ها برمیداشتن ، صبح دوباره میخواستن این سرهارو روی نیزه ها .. یه جوری ناله بزن تا من نتونم حرف بزنم .. جلوی چشم این زن و بچه ، جلوی چشم عمه جانم ، که هروقت سرشو بلند میکرد سر داداششو میدید ..* ای جان من ، به نیزه‌ی اعدا چه میکنی آغوش ماست جای تو ، آنجا چه می‌کنی *ما اومدیم برای حسین بمیریم ، دق کنیم ، گریه چیزی نیست ، سینه زدن چیزی نیست ..* هنگام جابجایی سر .. *چاره نداشته گفته سر ، باید می‌گفت سرها... حالا یکی یکی در صندوقهارو باز میکنند ، سرهارو یکی یکی دوباره میارن نصب میکنند روی نیزه ها .. لیلا داره نگاه می‌کنه ، نجمه خانوم داره نگاه می‌کنه ، وای از وقتی که رباب یه نگاه میکرد . چرا فقط سر ابی عبدالله رو داره میگه چون امام همه جا امام هست ، امام امام همه چیز توی این عالم هست ..* هنگام جابجایی سر روی نیزه ها دیدم شکاف حنجر و خون چکیده را *آقاجانم ،توی مصائب جدتون هر مصیبتی رو دست میذاری خیال می‌کنی این دیگه آخرشه میری جلوتر میبینی واویلا .. شاعر یه مصیبتی رو داره متذکر میشه قبلش میخواد شمارو محکم کنه ، آرام کنه ، لذا میگه بدانُ گاه باش ..* یک تار موی عمه‌ی مارا کسی ندید *این دیگه گریه داره ؟!.. پس همه این حرفایی که می‌زدیم تا حالا ، غارت چادر و معجر دروغ بود ؟!؟ نه نه ..* یک تار موی عمه‌ی مارا کسی ندید پوشانده بود نور حسین آن حمیده را زود بگمُ رد شم .. بزم شراب و تشت طلا جای خود ولی خون کرده صحنه ای دل محنت کشیده را دشمن کنیز خواست و دیدم به چشم خویش طفل یتیمُ وحشت و رنگ پریده را ــــــــــــــــــ 👇
روضه_حاج_حسن_خلج_شب_چهارم_محرم_الحرام.mp3
5.62M
#روضه توسل به #امام_سجاد علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج حسن خلج
|⇦•روضه و توسل به راوی دشتِ کربلا ویژۀ ایام شهادتِ امام زین العابدین علیه السلام به نفس حاج مهدی سماواتی•✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• روزِ شهادتِ امام زین العابدین علیه السلامِ .. دلا باید بره مدینه و قبرستانِ بقیع کنارِ آن قبورِ با خاک یکسان شده .. اَلسَّلامُ عَلَىک یا عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ یَا زَینَ العابِدینَ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ .. ان شالله به همین زودی از نزدیک عرضِ ادب کنیم تو حرمِ مطهرشون .. اونجا گریه کنیم برا اون آقایی که همۀ مصائبِ کربلا رو دیده .. همۀ مصائبِ کوفه و شام رو دیده .. تا قریبِ به چهل سال کارش همه گریه و ناله بود ... جوان میدید گریه میکرد .. طفلِ شیرخواره میدید گریه میکرد .. غذا میاوردن میل کنه ، تا چشمش به می افتاد روضه می خواند .. قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ جَائِعاً .. آب می آوردن بنوشه ، گریه میکرد .. صدا میزد پسرِ رسولِ خدا رو با لبِ تشنه کشتن .. ای حسین جانم .. امان از اون لحظه ای که میدید میخوان گوسفندی رو ذبح کنن .. حسینیا .. با گریه سوال میکرد ، آیا آبش دادید یا نه ؟! میگفتن آقا ما مسلمانیم .. آب ندیم ذبح نمی کنیم .. گریه و ناله اش بیشتر میشد .. میفرمود کربلا پدرِ منو با لبِ تشنه کشتن ... حسین ... سوال کردن آقا تو این سفر به شما کجا خیلی سخت گذشت ؟!! سه مرتبه فرمود الشام .. الشام .. الشام .. اونجا دیگه هم رنجِ اسارت بود و خاکستر به سر و روشون ریختن .. هم خارجی خطابشون کردن .. مقابلشون همه مزمار و نی و چنگ و دف و تار زدن .. بانگِ شادی سر هر کوچه و بازار زدن .. ان شالله غلط باشه این چیزی که منتسبِ به وجودِ نازنینشِ .. اُقاد ذَليلا في دمشق كانني مِنَ الزَنج عبدُ غاب عنه نصير *چون غلام ما رو به غل و زنجیر بسته اند ... من که حورانن کنیزند و بُوَد غِلمان غلامم* و جَدي رسول الله في كل مشهد و شَيخي اميرالمؤمنين امير فياليت اُمي لم تلدني و لم اكن يزيد يَراني في البلادِ اسير *یعنی ای کاش مادر منو نمیزایید .. تا یزید منو این سان اسیر نبینه .. * تا نمیدیدم یزید این سان اسیرِ هر دیاری کاش در این عالم فانی نمیزایید مامم ____ ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
hosseinsibsorkhi-@yaa_hossein.mp3
3.59M
شهادت علیه السلام 🎵 منم و گریه و ناله... 🎙حسین 🏴
امام حسین ع
شهادت #امام_سجاد علیه السلام 🎵 منم و گریه و ناله... 🎙حسین #سیب_سرخی #زمینه 🏴
👆 سینه زنی زیبا ویژۀ ایام شهادتِ راوی دشتِ کربلا امام زین العابدین علیه السلام به نفس کربلایی حسین سیب سرخی اباالعطشان .. حسین .. منم و گریه و ناله .. خزونه باغی از لاله مدینه روضه می خونم ، چهل ساله به یاد عاشورا من ، چه خون دل ها خوردم دلم می خواست که من هم ، تو کربلا می مردم میرم از حال عاشورا و گودال یادم نمیره ، وآی .... اباالعطشان .. حسین .. نفس آخره یارم .. دیگه راحت میشم امشب بازار برده ها رفتیم من و زینب تموم آل الله و ، با کعب نی می بردن دیدم که ناموسم رو ، تو بزم می ، می بردن الشام الشام سنگ از بالایِ بام یادم نمیره ، وآی ... اباالعطشان .. حسین .. هوا هوای بارونه ، دیگه دلم پریشونه خاطره هایِ شام و داغ ویرونه به فکر دلداری رقیه که افتادن جای عروسک دستش سر بریده دادن رگ ها خونی موی بابا خونی یادم نمیره ، وآی ... اباالعطشان .. حسین ____