eitaa logo
امام حسین ع
22.3هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
Misaq-Haftegi970717[02].mp3
14.42M
🎙عقیله کجا، اسیری کجا؟ 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴 روضه های محرم 🚩 🔺روضه جانسوز امام حسین علیه السلام شب دوازدهم محرم 💎 عقیله کجا، اسیری کجا؟ خدا تو برس، به داد دلا داره میلرزه روی نیزه اشک چشمای کسی اگه علمدار بود نمی‌رفت خاری تو پای کسی بمیرم غریبی، اسیری، یتیمی، غم یار حرم علی رو، کجا می‌برید؟ به کاخ یزید، چرا می‌برید؟ داره سر ‌بر نیزه ای می‌بینه این نامردیو داره می‌بینه غربت و این‌‌ دردِ کوچه گردیو بمیرم غریبی، اسیری، یتیمی، غم یار میخونه کسی، دوباره منو دارن میبرن، یه پیرهنو بیا دلم راهی بشیم این اربعین تا قتلگاه بیا امامو یاری کن با ناله و با اشک و آه دل من می‌تپه برا دیدن تو حسین جان نغمه پرداز: اکبر شیخی شاعر: امیررضا یزدانی ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈ ╭┅─────────┅╮ ▶️ @emame3vom ◀️ ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_5595773977831145476.mp3
4.07M
〰〰〰〰〰〰〰〰
➖➖➖➖➖➖➖➖➖ بند1⃣ یادم نمیره کربلا غوغا بود محشر کبری بود دور سر بابام دعوا بود به زحمت اومدم دم خیمه اما چشای من سیاهی رفت فقط میدیدم وسط گودال نیزه هایی روکه بالا میرفت پیچید میون صحرا آه زهرا آتیش وقتی که رفت از خیمه بالا موندن بچه ها زیر پای اسبا میگفتم با حال زار علیکن باالفرار ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ بند2⃣ یادم نمیره انگار سر آوردن همه چی رو بردن دلم رو از این غم آزردن به عمه گفتم زیر لب آروم من دیگه دارم میمیرم کم کم نامحرا دارن میان از دور گره بزن معجرارو محکم انگار روی سرم دنیا خراب شد وقتی که زیر پا گلها گلاب شد سوختم دل من از غصه کباب شد میگفتم بی اختیار علیکن بالفرار ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ بند3⃣ یادم نمیره گلامونو چیدن بچه ها ترسیدن به اشک چشمامون خندیدن صدای پای مرکبا اومد دنیا برام مثل جهنم شد خیلی به فکر بوریا بودم برای پیکری که درهم شد دیدم پیکری زیر دست و پا بود گودال تازه شروع ماجرابود سرها مقابلم رو نیزه ها بود میخوندم با اضطرار علیکن بالفرار شعر و سبک:حسین نوری 〰〰〰〰〰〰〰〰
Shab10_Moharam_Salahshour.mp3
5.45M
🔊رفتن تو می زند آذر به خیلی چیزها زل زده از روی تل خواهر به خیلی چیزها... ▪️ 🎤حاج مهدی ☑️متن شعر روضه حضرت سیدالشهدا علیه السلام - شب عاشورا - حاج مهدی سلحشور: رفتن تو می زند آذر به خیلی چیزها زل زده از روی تل خواهر به خیلی چیزها گفتی ابن الحیدرم آخر نمی دانی مگر می شود حبّ علی منجر به خیلی چیزها دیده جای خالی ات را آن سوار و دوخته چشم بر گهواره، بر معجر، به خیلی چیزها روی پیشانی ز جای مهر خون جاری شده سنگ دارد می زند لشگر به خیلی چیزها تیر را جای جلو از پشت در می آوری گیر کرده ظاهرا از پر به خیلی چیزها آنطر ف از دور دیدم سارقی را در کمین چشم دارد او به انگشتر به خیلی چیزها جا گرفته روی سینه آن سگ هار از قفا می زند هی ضربه بر حنجر به خیلی چیزها کاش تنها آن حرامی با گلویت کار داشت می خورد این تیزی خنجر به خیلی چیزها با قد خم مادرت آمد عیادت، کرده ای یاد پهلو یاد میخ در به خیلی چیزها داخل گودال حالش را رعایت می کنی چونکه حساس است یک مادر به خیلی چیزها
من و این روضه ها الحمدلله  من و یاد شما الحمدلله من و ماه محرم زنده بودن  بود حسن عطا الحمدلله  نبودم، حق مرا سینه زنت کرد  شدم اهل بکا الحمدلله  من از دامان پاک مادر خود  تو را گشتم گدا الحمدلله  من از هیئت هزاران خیر دیدم  شدم حاجت روا الحمدلله  سیاهی عزایت نور محض است  که گشته رزق ما الحمدلله رسد روزی که در سجده بگویم  رسیدم کربلا الحمدلله؟ .
سری به نیزه شد و آفتاب را گریاند نبی و فاطمه و بوتراب را گریاند صدای مویه ی زلفش که دست باد افتاد چقدر حضرت ختمی مآب را گریاند لباس تیره به تن کرد آسمان بعدش ز بام، بارش سنگین، سحاب را گریاند کسی مقابل نی آب را زمین میریخت اشاره بر لب او کرد و آب را گریاند سوال "أین ابی" بین کاروان پیچید رسید بر سر نیزه، جواب را گریاند کمان حرمله بر قامتی کمان خندید کمان حرمله خیلی رباب را گریاند به آستین نزارش گرفت رو زینب وقار پوشیه ی او حجاب را گریاند شراب تا به سر گیسوی حسین رسید دو چشم عنبر و مشک و گلاب را گریاند قلم شکست و ... در آخر فقط نوشت، کنیز ورق ورق صفحات کتاب را گریاند
لطف حسین بوده که اهل سحر شدم شکر خدا که شیعه ی اثنی عشر شدم مدیون لطف حضرت زهرا و حیدرم سینه زنه امام شهیدان اگر شدم در روضه اش همين كه شبى پا گذاشتم قيمت گرفتم و ديدم كه زر شدم فورأ رسيد و دست نوازش سرم كشيد وقتى كه ديد زخمى و بشكسته پر شدم آنقدر گریه کردم و گفتم فقط حسين زهرا شبی خرید مرا، معتبر شدم از داغ کربلا و نجف بوده این چنین شوریده حال گشته ام و خونجگر شدم یک گوشه ای نشستم و گفتم که وای وای وقتی ز ماجرای غمش با خبر شدم آهى كشيد زينب و ميگفت يا اخا از عشق توست اگر در به در شدم در شام و كوفه و در كوچه ى يهود ديدى براى تك تك زن ها سپر شدم
غرق خون وقت صحنه ی آخر بین گودال داشت جان می داد با نفس های گرم و بی رمقش دل حضار را تکان می داد مادری در میان هق هق و اشک مشت بر سینه می زد و با درد یک نگاهش به سمت مقتل بود یک نگاهش به چهره هایی زرد آتش از خیمه ها که بالا رفت روضه خوان داشت نغمه سر می داد گفت:او می دوید و من...انگار از غمی بی امان خبر می داد دانه های سفید برف آرام... مثل یک دسته ی عزا از راه... آمدند و شدند تسکین... عطش کودکان ثارالله! آتش خیمه ها فروکش کرد دل ولی همچنان تلاطم داشت مرد قصه میان خون ،اما گوشه چشمی به سمت مردم داشت بوق شیپور و طبل ماتم را هرکسی می شنید می لرزید شمر آمد ...ولی همه دیدند دست هایش شدید می لرزید شمر تعزیه بغض کرد و گریست گفت : لعنت به من اگر که تورا.... خنجر از دست او زمین افتاد گفت دستم بریده باد آقا تعزیه ختم شدهمه رفتند باز اوماند و صحنه ی گودال بعداز آنکه سکوت جاری شد ساربان آمد و زبانم لال . .
خنده بر روی لبش مرد ستمکاری هست آه انگار نه انگار عزاداری هست آن طرف دامن طفل آتش سوزان دارد این طرف در تب شعله تن بیماری هست …و زنی باز سوی علقمه میکرد نگاه که به پا خیزد اگر دست علمداری هست همه دیدند که خون چشم دلش را پر کرد از فرات سخنش ناله سرشاری هست : مبریدم که در این دشت مرا  کاری هست گل اگر نیست ولی صفحه ی گلزاری هست ساربانا مزن این همه آواز رحیل آخر این قافله را قافله سالاری هست به امیدی شوم از کشته مظلوم جدا که سوی کوفه مرا وعده ی دیداری هست
چند بیت روضه سادات حلال فرمائید 😭 غیرتی ها ببخشید 😔 ▪️😭▪️ مَحرمان را همه کشتید و زبان دار شُدید حال این رخت اسیری است که در بر دارم😭 بزنیدم ببَریدم به همه میگویم من در این دشتِ بلا چند برادر دارم 😭😭 بار بستید و برفتید ولی من چه کنم؟! من که از معرکه هفتاد و دو پیکر دارم یا اجازه بدهید این همه را دفن کنم یا گذارید که انگشتِ جدا بر دارم😭 رأسها را که بریدید و سرِ نیزه زدید دستها را چه کنم؟! این همه دارم😭 یکطرف غنچۀ نشکفته که پرپر کردید یکطرف مانده دوتا گمشده دختر دارم.، 😭 امان از دل زینب س 😭😭😭😭😭😭😭😭 الا لعنت الله علی القوم الظالمین یا رب الحسین ع بحق الحسین ع اشف صدر الحسین ع بظهور الحجه .
ِ🔲◾️▪️سه كفن را دادي و كردي وصيت (بيشتر) زينبم باشد حواست به حسينم (بيشتر) 🔲◾️▪️من زمين خوردم ميان كوچه ها اما تورا ميزنند در بين بازار بر زمين ها (بيشتر) 🔲◾️▪️من كه چادر از سرم، ذره اي تكان نخورد اما تو باشد حواست به معجرها (بيشتر) 🔲◾️▪️در ميان كوچه آن روز چهل نفر بودند ولي قتلگاه پر مي شود از حرامي ها (بيشتر) 🔲◾️▪️وقت رفتن سمت ميدان، زير گلويش را ببوس همه جايش مي برند، اما گلو را (بيشتر) 🔲◾️▪️دوخته ام پيراهني، از براي محسن،ولي به گمانم كه بيايد به اصغر، (بيشتر)