بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_روز_یازدهم
#محمدجواد_غفورزاده
مبریدم! که در این دشت مرا کاری هست
گرچه گل نیست ولی صحنهی گلزاری هست
ساربانا! مزنید این همه آواز رحیل
که در این دشت مرا قافلهسالاری هست
من و این باغ خزاندیده خدا را چه کنم
همره لالهرخان - لالهی تبداری هست
ساربان، تند مران قافلهی گلها را
که در این حلقهی گل، نرگس بیماری هست
نیست اندیشه مرا، از سفر کوفه و شام
مهر اگر نیست، ولی ماه شب تاری هست
تشنهکامان بلا را، چه غم از سوز عطش
ساقی افتاده ولی، ساغر سرشاری هست
هستیام رفته ز کف، بعد تو یا ثارالله
هیچم ار نیست تمنای توام باری هست
تا به مرغان چمن، رسم وفا آموزد
یادگار از تو پرستوی پرستاری هست
با وجودی که بود بار جدایی سنگین
لله الحمد مرا روح سبکباری هست
گر چه از ساحت قدس تو جدایم کردند
هست پیوند وفا با تو مرا آری هست
باغبان چمن معرفت! آسوده بخواب
که مرا شب همه شب دیدهی بیداری هست
در نماز شب خود غرق مناجات توام
یار اگر نیست ولی زمزمهی یاری هست
مبرید از چمن حُسن (شفق) را بیرون
که در آنجا که بود جلوهی گل خاری هست
@emame3vom
〰〰〰〰〰〰〰〰
.
◾️ ادارهکل آموزش همگانی معاونت اجتماعی ناجا در اطلاعیهای پیامها و هشدارهای ویژه سفر زیارت #اربعین را بیان کرد.
✅ثبت نام زائران حسینی از اول شهریور در سامانه سماح آغاز شده.
✅اجازه خروج از کشور فقط در صورت داشتن سند ثبت نام در سامانه و داشتن گذرنامه معتبر صادر میشود.
✅ برابر توافق به عمل آمد بین جمهوری اسلامی ایران و کشور عراق زائران اربعین از ۱۹ شهریورماه مصادف با دهم محرم لغایت هفتم آبان ماه( ۳۰ صفر ۱۴۴۱) بدون نیاز به اخذ روادید و به شرط ثبت نام در سامانه سماح با گذرنامه معتبر میتوانند راهی کشور عراق شوند.
✅ خارج از محدوده زمانی ذکر شده زائران موظف به اخذ روادید از طریق دفاتر زیارتی هستند.
✅ با توجه به مصوبه ستاد مرکزی اربعین حسینی(ع) برای سفر به عتبات عالیات و شرکت در همایش بزرگ اربعین، ثبت نام در سامانه سماح الزامی است و نیروی انتظامی فقط به زائرانی که در سامانه سماح ثبت نام کردهاند اجازه خروج از کشور را میدهند.
✅ امکان انصراف تا ۲ روز قبل از تاریخ اعزام امکان پذیر است و پس از آن سامانه اجازه انصراف نخواهد داد.
✅ ثبت نام در سامانه سماح و پرداخت هزینههای مصوب به منزله قرار گرفتن تحت پوشش خدمات بیمهای و درمانی در داخل خاک عراق خواهد بود؛ بنابراین پس از ثبت نام، رسید را از سامانه سماح دریافت و شرایط و تعهدات بیمه را مطالعه کنید.
✅برای پرداخت هزینههای مصوب از طریق درگاه پرداخت الکترونیک سامانه سماح اقدام کنید و از پرداخت هرگونه وجه به صورت نقدی و یا هر روش دیگر خودداری کنید.
✅بیشترین تردد زائران اربعین حسینی در استان خوزستان از گذرگاه مرزی شلمچه در فاصله ۱۵ کیلومتری خرمشهر و ۲۰ کیلومتری بصره انجام میشود.
✅عراق یک کشور با حاکمیت، قوانین و شرایط خاص خود است بنابراین لازم است تا زائران در طول راهپیمایی اربعین قوانین و مقررات این کشور را به دقت رعایت کنند.
✅زائر گرامی در طول مسیر از گرفتن عکس و فیلم از مراکز مهم و حساس مانند پستهای ایست و بازرسی(سیطره) یا ساختمانهای دولتی و نظایر آن خودداری کنید.
✅زائر گرامی برای حفظ امنیت و سلامت خود؛ ضمن رعایت موارد حفاظتی و ایمنی از گرفتن امانت و هدیه از سوی افراد ناشناس نظیر کتاب، بسته، خودکار، کادو و ساک خودداری کرده و در این زمینه هوشیار باشید.
✅زائران گرامی برای حفظ سلامتی خود بهتر است ضمن رعایت موارد بهداشتی در طول مراسم از گرفتن مواد غذایی از افراد یا اماکن ناشناس و سیار خودداری کرده و از لوازم شخصی خود مانند لیوان استفاده کنید و تاحد امکان از غذاهای مانده و یا باز و فله استفاده نکنید.
✅با توجه به اینکه در طول مسیر موکبهای مختلفی نسبت به پذیرایی از زائران با مواد غذایی مختلف اقدام میکنند لازم است تا زائران از خوردن غذاهای متنوع(ترش و شیرین و یا چرب) خودداری کنند.
✅ زائر گرامی برای ملاقات با دیگر دوستان و همراهان خود محل قرار را ستونهای با شمارههای غیررند را تعیین کنید چون ستونهایی که با شمارههای رند نامگذاری شدهاند بسیار شلوغ بوده و یافتن افراد در اطراف آنان با مشکل مواجه میشوید.
.
بس کن رباب نیمهای از شب گذشته است
دیگر بخواب نیمهای از شب گذشته است
کم خیره شو به نیزه، علی را نشان نده
گهواره نیست دست خودت را تکان نده
با دستهای بسته مزن چنگ بر رُخَت
با ناخن شکسته مزن چنگ بر رُخَت
بس کن رباب حرمله بیدار میشود
سهمت دوباره خندۀ انظار میشود
ترسم که نیزه دار کمی جابهجا شود
از روی نیزه رأس عزیزت رها شود
یک شب ندیدهایم که بی غم نیامده
دیدی هنوز زخم گلو هم نیامده
گرچه امید چشم ترت ناامید شد
بس کن رباب یک شبه مویت سپید شد
پیراهنی که تازه خریدی نشان مده
گهواره نیست دست خودت را تکان مده
با خنده خواب رفته تماشا نمیکند
مادر نگفته است و زبان وا نمیکند
بس کن رباب زخم گلو را نشان مده
قنداقه نیست، دست خودت را تکان مده
دیگر ز یادت این غم سنگین نمیرود
آب خوش از گلوی تو پائین نمیرود
بس کن ز گریه حال تو بهتر نمیشود
این گریهها برای تو اصغر نمیشود
.
... وداع امام حسین 'ع' .....
سبک سنتی حماسی و قدیمی
تقدیم : به مرحوم محلوجی
ای غریب کربلا خواهم به جای مادرت
من ببوسم حنجرت 2
مادرت کرده وصیت لحظه های آخرت
من ببوسم حنجرت 2
کهنه پیراهن چرا کردی به تن ای نور
عین
ای گل زهرا حسین 2
می روی تنها شود دربین دشمن خواهرت
من ببوسم حنجرت 2
ای که با خود می بری جان همه اهل حرم
ای شه بی یاورم 2
من چه سازم بعدتو باناله های دخترت
من ببوسم حنجرت 2
باوداعت میکنی خونین دل اهل حرم
بین دو چشمان ترم 2
میروی آهسته رو تا من بنالم دربرت
من ببوسم حنجرت 2
قاسم_ملکی_قمی
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#دروازه_کوفه
همه جا را سراب میبینم
خانه ام را خراب میبینم
مدتی بعد از آن که رفتی تو
روی دستم طناب میبینم
من بدون تو مرده ام برگرد
خواب بزم شراب میبینم
تشنه جان دادی و نخوردی آب
دادنش را ثواب میبینم
چقد از روی نیزه می افتی
تو بگو من به خواب میبینم
شمر و خولی نگاه بد کردند
دلهره در رباب میبینم
باورم نیست رفتی و ماندم
بخدا که عذاب میبینم
منو دروازه ها و نامحرم
منمو اشک دائم و نم نم
معجری پاره گشته و درهم
قامتی از غم فراقت کم دارم
منمو کوچه های تو در تو
منمو خون تازه ابرو
منمو آتش گرفتن گیسو
منمو نامحرمان رو در رو
منمو کوچه یهودی ها
صورتی مملو از کبودی ها
منمو کودکان جا مانده
خیمه و معجری جامانده
منمو ازدحام و نامحرم
دلهره میچکد از احوالم
#محمد_حبیب_زاده
نوحه امام سجاد علیه السلام
#زنجیر_زنی #سینه_زنی
خون بگرید زِ غم چَشم اَنجُم
در عزای امام چهارم
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
اشک غم جاری از هر دو عینم
که عزادارِ اِبنُ الحسینم
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
تا ابد زینتُ العابدینی
سَروَر و سَیّدُ السّاجدینی
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
دل شده مُضطَر و بی شَکیبَت
ای فدای مزارِ غریبَت
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
تو به رنج و بلا مبتلایی
روضه خوانِ غمِ کربلایی
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
قلب تو داغدار حسین است
خطبه ات ذوالفقار حسین است
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
رفتی از کربلا دلشکسته
مثل جدّت علی،دستِ بسته
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
شد به آل پیمبر جسارت
پیش تو خیمه ها گشته غارت
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
دیده اي کُشتهٔ سَرجدا را
دیده اي رأسِ بر نیزه ها را
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
دیده اي کینهٔ بی کرانه
سیلی و کعبِ نِی،تازیانه
وامصیبت وامصیبت وامصیبت...
#امام_سجاد
#امام_زین_العابدین
#زین_العابدین #امام_چهارم
#شهادت_امام_سجاد
#شهادت_امام_زین_العابدین
#حاج_امیر_عباسی
شیخ صدوق رحمه اللَّه در کتاب خصال، به سندش از امام صادق علیه السّلام روایت کرده:
افرادى که فوق العاده گریه کردند پنج نفر بودند: آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه، دختر حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم و على بن الحسین علیهم السّلام.
حضرت آدم از فراق بهشت به قدرى گریه کرد که اثر اشک در دو گونه مبارکش نظیر جوى باقى ماند.
حضرت یعقوب به قدرى از فراق یوسف گریه نمود که چشمان خود را از دست داد و به او گفتند: به خداوند سوگند یوسف را از خاطر نخواهى برد تا آنکه افسرده یا نابود گردى.
حضرت یوسف به قدرى براى پدرش یعقوب گریست که اهل زندان ناراحت شدند و به وى گفتند: یا باید شب گریان و روز ساکت شوى و یا اینکه روز گریان و شب ساکت باشى.
یوسف با یکى از پیشنهادهاى ایشان موافقت نمود.
حضرت فاطمه در فراق پیغمبر به قدرى گریه کرد که اهل مدینه خسته و ناراحت شده به او گفتند: تو به واسطه کثرت گریه ات ما را اذیّت مى کنى. لذا حضرت زهرا از مدینه خارج و به سوى قبر شهدا مى رفت، وقتى ناراحتیهاى قلبى خود را با گریستن خالى مى کرد به سوى مدینه بازمى گشت.
حضرت على بن الحسین علیهما السّلام مدت بیست یا چهل سال بر حضرت حسین گریست. هیچ غذایى در مقابل آن حضرت نمى گذاشتند مگر اینکه گریان مى شد.
کار آن حضرت به جایى رسید که یکى از غلامانش به وى گفت: اى پسر رسول خدا! فداى تو شوم، من مى ترسم تو خود را(به واسطه کثرت گریه) هلاک نمایى!
فرمود: چاره اى نیست جز اینکه از غم و اندوه خود به خداوند شکایت کنم. من چیزهایى را مى دانم که شما نمى دانید. من یادآور قتلگاه فرزندان فاطمه علیها السّلام نمى شوم مگر اینکه گریه راه گلویم را مسدود مى کند.
منبع: زندگانى حضرت زهرا عليها السلام ( ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار) ترجمه روحانى، ص571و572
#حضرت_زهرا_متن_روضه
#امام_سجاد_متن_روضه
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💢 السلام علیک یا زین العابدین 💢
الشام همانجا که به ما بد کردند
بی غیرت و بی دین همگی بی دردند
دروازه ، خرابه، کوچه و بزم یزید
هر چه که بگویی سرمان آوردند
✅جواد حیدری
♦️♦️
دلداده ی اشک می شوم می بارم
هم باده ی اشک می شوم می بارم
وقتی که به یاد غربت سجّادم
سجّاده ی اشک می شوم می بارم
✅اسماعیل شبرنگ
♦️♦️
از آتش اشك روز و شب ميسوزد
با ياد شهيد تشنه لب ميسوزد
بيرون برو از خيمه او اي آتش
اين مرد خودش ميان تب ميسوزد
✅ابراهيم كريمى
♦️♦️
از داغ غمش زجر کشیدید شما
هی روضه شنیدید و چکیدید شما
پس وای به حال چشمهایم، ای وای
من دیده ام آنچه را شنیدید شما
✅حسن اسحاقی
♦️♦️
تو پرچم سبز كربلايى مولا
فرماندهء سنگر دعايى مولا
اشك تو بود رسانهء نهضت عشق
مصداق "سلاحه البكايى" مولا
✅سعيد نسيمى
♦️♦️
اسلام ز گريه هاى تو احيا شد
قرآن به صحيفهء شما معنا شد
يك عمر قعود سبز سجادهء اشك
تكميل قيام سرخ عاشورا شد
✅سعيد نسيمى
♦️♦️
هر شیعه به جز روضه؛ دعا هم دارد
از برکت تو حال بکا هم دارد
هر شیعه درون خانه پیش قرآن
یک جلد صحیفه ی تو را هم دارد
✅سجاد احمدلو
♦️♦️
ابر آمد و گریه کرد با باد گریست
باران شد و قطره قطره افتاد، گریست
تا کرببلا زنده بماند ، هر روز
در سوگ پدر حضرت سجّاد گریست
✅محسن ناصحی
♦️♦️
از نور خطابه اش جهان روشن شد
تـيــري بـه دل مُـكــدّر دشـمــن شـد
با پـيـكر زخمي از اسـارت هـايـش
بـر پيكر دين مصطفي جوشن شـد
✅سيدرضاحسينى
♦️♦️
با دیدن اب ، گریه میکردی تو
با اشک رباب ، گریه میکردی تو
هم بر سر سفرهء غذا ، اه کنان
هم موقع خواب ، گریه میکردی تو
✅امیرحسین الفت
♦️♦️
اى سبط بزرگوار پيغمبر من
با چشم ترت، گريست چشم تر من
اى واى چه آمد به سرت كه گفتى:
اى كاش نمى زاد مرا مادر من
✅محمدحسين مهدى پناه
♦️♦️
با گریه تمام روز تو شب شده بود
از هرم بلا تنت پر از تب شده بود
با دیدن "بوریا" به خود می گفتی
ای کاش تنش کمی مرتب شده بود
✅محمدحسن بیات لو
♦️♦️
این بنده که عاشق گدایی شده است
با دیدن تو کرب و بلایی شده است
آقا به غبار جانمازت سوگند
با سجده ی تو زمین هوایی شده است
✅حسين طاهرى
♦️♦️
با خطبه كسى مثل تو اعجاز نكرد
مانند تو دل به غصه دمساز نكرد
سجادى و اعتقاد دارم چون تو
سجاده ى اشك را كسى باز نكرد
✅محمدحسين مهدى پناه
#امام_سجاد_شعرروضه
🔶🔷🔶🔶🔷🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
💠 قتلگاه ، گودال 💠
از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ
⭐️علی اصغر یزدی⭐️
➖➖➖
روی جسمَش نیزه وتیر و سِنان افتاده بود
زیر خنجر سر پناه کاروان افتاده بود
شمر،باچَکمه به روی سینه اش می ایستاد
در کنارش مادری قامت کمان افتاده بود
جای خود را با لَگَد های سَنان تعویض کرد
خنجر کُندی که دیگر از توان افتاده بود
یادگار مادر او را به #غارت برده اند
جامه ی شاهی به دست این و آن افتاده بود
شمر از گودال بیرون آمد و از بخت بد
برق انگشتر به چشم ساربان افتاده بود
نعل ها طوری عمل کردند که از پیکرش
گوشه ی گودال قدری استخوان افتاده بود
در نگاه تار او اهل حرم می سوختند
قرعه ی آتش به نام کودکان افتاده بود
روی نیزه بستن سَر، کار آسانی نبود
از قضا این کار، دست کاردان افتاده بود
بارش ظلمت بیابان را به خون آغشته کرد
بر زمین آیات ناب آسمان افتاده بود
***
دخترش کنج خرابه ناگهان تبخال زد
چون که یاد ضربه های خیزران افتاده بود ...
#شعر_روز_عاشورا_98
#گودال
#علی_اصغر_یزدی
➖➖➖