eitaa logo
امام حسین ع
18.3هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. باب الحوائج ها ازت حاجت گرفتند وقتی که از دستان تو تربت گرفتند حاجت روا رفتند تا حاجت بر آرند از قبله چشمان تو رخصت گرفتند بهر طواف روی تو روح الامین ها باسجده بر ذات خدا فرصت گرفتند حتی حوائج ها به دل عشق تو دارند وقت براوردن زهم سبقت گرفتند موسی بن جعفر هستی یا عیسی بن مریم از معجزاتت عالمی عبرت گرفتند تا نامسلمانها تو را اکرام کردند چون در کنارت عزت و شوکت گرفتند از هیبت زهراییت کل مدینه انگشت بر لب از روی حیرت گرفتند اصلا مسیر راه تو راه بهشت است تا کو چه ها عطر خوش جنت گرفتند از چشمهای نافذ و لبریز عشقت درس محبت عشق با غیرت گرفتند .
. وقتی که جوِلان میدهی عالم هراسان میشود ابرو به هم می افکنی فرمان طوفان میشود با ذوالفقارت می کِشی کفار را در خاک و خون هر ضربه ای را میزنی تنزیل قرآن میشود دست خدا در پیکرت از ترس رعد باورت دشمن فراری میشود یا اینکه پنهان میشود با حق خُوشی یا مرتضی مرحب کُشی یا مرتضی صد مرحب دیگر به یک ضرب تو قربان میشود در را ز جا کندی و در فریاد زد هو یا علی با شاهکار دست تو کافر مسلمان میشود... .
. عشق هم آمده زیارت تو بخورد باده از ضیافت تو تا شود مست و محضرت برسد بشود شامل هدایت تو که بخوانی براش قرآن را میکند معجزه تلاوت تو تا دلش نور عاشقی گیرد با نفسهای پر کرامت تو یک قدم مانده تا خدا برسد تا مسلمانی و وساطت تو این لباس نبوتت زیباست دست حق دوخته به قامت تو ............ روئیده به باغ عاشقی یاس امید هر شاخه گلش به معنی راه نجات بر گونه خوش بوی گل محمدی با دست یدالله نوشته صلوات... ✍ .
امام حسین ع
⭕️ #میلاد_حضرت_عباس ☑️ بامداحی #حاج_محمود_کریمی همه هستیم و مدیون چشماتم می دونی از همان روز ازل م
. وقتی که جوِلان میدهی عالم هراسان میشود ابرو به هم می افکنی فرمان طوفان میشود با ذوالفقارت می کِشی کفار را در خاک و خون هر ضربه ای را میزنی تنزیل قرآن میشود دست خدا در پیکرت از ترس رعد باورت دشمن فراری میشود یا اینکه پنهان میشود با حق خُوشی یا مرتضی مرحب کُشی یا مرتضی صد مرحب دیگر به یک ضرب تو قربان میشود در را ز جا کندی و در فریاد زد هو یا علی با شاهکار دست تو کافر مسلمان میشود... ................. حیدر مدد، حیدر مدد، ای ساقی کوثر مدد ای سد رویین تن علی ای سیل بنیان کن علی شیران اسیر پنجه ات ای مرد شیر افکن علی محشر کند با نعره اش هر دم اشارت می کند از میمنه تا میسره حیدر قیامت می کند چشمش ببین خشمش ببین او منتهای هیبت است همت نگر غیرت ببین حیدر خدای هیبت است در قلب میدان نبرد شیری دلاور آمده دشمن هراسان در فغان ای وای حیدر آمده تیرش به سان صاعقه تیغش چه غوغا می کند عالم همه گوید علی او ذکر زهرا می کند لشگر همه پاشد ز هم طوفان مگر گرد علی است وصفش همین بس در جهان عباس شاگرد علی است آتشفشان را جنبش است شیر است وقت غرش است وقتی که می خواند رجز گویی که کوه آتش است میدان ببین یا لاالعجب می لرزد از جولان او دشمن زمین گیرش شود از گردش چشمان او یک سو تمام خصم دین یک سو تک و تنها علی وقتی به میدان می رود گوید خدا هم یا علی هر ضربه اش رعد آفرین هر جنبش او آتشین زان ضربه شست آهنین آید ز ایزد آفرین بر شرزه شیران بر یلان گر خم به ابرو آورد هم لرزه بر جان می زند هم زهره ها را می درد از هر نفس بی حب او بیگانه ام بیگانه ام عقلم چنین قد می دهد دیوانه ام دیوانه ام با هر نفس می خوانمش حق با علی، او با حق است با هر تپش می گویمش حیدر ولی مطلق است کارم بود یارم بود او شور گفتارم بود زان دم که گفتم یا علی زهرا خریدارم بود ذکر ملک ذکر فلک ذکر تمام انبیا ذکر نماز فاطمه ذکر نبی ذکر خدا ای شاه بزم کردگار مرد آفرین روزگار هو لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
. فطرس به طواف بدنت آمده بود یعقوب پیِ پیرهنت آمده بود ای کشتهء تشنه لب ، یقیناً ارباب در لحظه پَرپر زدنت آمده بود شاعر: ✍ ............ خون شهید بوده بر عزتش نشانی او با همین نشانی شد غرق جاودانی شد قسمتش شهادت همراهِ با سعادت پرواز آسمانی در کوی مهربانی... https://eitaa.com/emame3vom/59873 .
. شب قدر علی و اولادش گریه کردن برای زهرا بود گریه کن چشم های بارانی روضه خوانش صدای زهرا بود و دوای دل شکسته یشان خواندن روضه های زهرا بود چادر پاره ی لگد خورده آخرین مانده های زهرا بود رد نامردیِ در و دیوار اثرش هر کجای زهرا بود وقت قرآن به سر فقط گریه کارشان در هوای زهرا بود اشکشان یا برای فرق پدر یا برای شفای زهرا بود ذکر یافاطمه دوای علی یاعلی هم دوای زهرا بود همگی پلکشان شده زخمی علتش زخمهای زهرا بود حسنش بیشتر زند ناله بین کوچه عصای زهرا بود آتش سینه ها یشان بهر آخرین ماجرای زهرا بود .
. عج مینویسم برای محبوبم تا بیایی اسیر آشوبم سنگ عشقت به سینه میکوبم از همیشه عزیز تر برگرد مینویسم به گریه سر کردم همه شب با غمت سحر کردم خون به این قلب در به در کردم به دعایم تویی اثر برگرد مینویسم که دائم الآهم دست من را بگیر گمراهم پس کجایی عزیز دلخواهم از جدایی بکن حَزَر برگرد مینویسم بیا بهارم باش بی قرارم بیا قرارم باش چشم امید روزگارم باش شام غم را بکن سحر برگرد مینویسم که چاره ای بکنی حال من را نظاره ای بکنی سوی قلبم اشاره ای بکنی زد به قلبم غمت شرر برگرد مینویسم منم بدهکارت تو بزرگی بکن به سربارت هرکجایی خدا نگهدارت من یتیمم تویی پدر برگرد... .
. مرتضی با فرق خونی زائر زهرا شده دیده ها دریا شده روی زینب دخترش باب مصیبت وا شده دیده ها دریا شده .
. سی سال پیش جان مرا کوچه ها گرفت سی سال پیش دست یدالله عصا گرفت سی سال پیش زخم علی را نمک زدند سی سال پیش چادر زهرا به پا گرفت سی سال پیش فاطمه ام بین شعله سوخت سی سال پیش جان مرا شعله ها گرفت سی سال پیش آینه ی غیرتم شکست سی سال پیش چشم مرا اشک ها گرفت سی سال پیش ضربه ی قنفذ به پر نشست سی سال پیش خانه من را عزا گرفت سی سال پیش حضرت پروانه خاک شد سی سال پیش پهلوی زخمی شفا گرفت سی سال پیش از نفس افتاد ذوالفقار سی سال پیش داغ دلم تازه پا گرفت سی سال پیش خانه من سوخت شعله اش سی سال بعد کرببلا خیمه ها گرفت سی سال پیش قلب من از غصه ها شکست سی سال بعد دامن زینب بلا گرفت سی سال پیش زینب من بر سرم گریست سی سال بعد روضه تشت طلا گرفت... .
. چشم دو عالم شود فرش عزای حسین جان همه عاشقان باد فدای حسین ماه مبارک گذشت فطریه باید دهیم فطریه ی ما شده گریه برای حسین... .
. . می روم تا دیار معصومه تا شوم بیقرار معصومه زائر جنتم خدا را شکر دم به دم در کنار معصومه دست دل میزنم به دامانش ذکر قلبم شعار معصومه بس هوایی گنبدش هستم می پرم در مدار معصومه عطر ناب خدا گرفته دلم لطف حق بود و کار معصومه می رسد بوی مادرش زهرا از مسیر مزار معصومه من بهشتی مرقدش هستم گفته پروردگار معصومه گنبدش را نگاه می کردم که دلم شد شکار معصومه سر خود را سپرده ام روی دست دامان دار معصومه سردرِ قلبِ عاشقم نصب است پرچم اقتدار معصومه سر راهش نشسته ام محشر منمو انتظار معصومه که بیاید شفاعتم بکند دست زهرا تبار معصومه توشه ام را همیشه پر کرده کرم بی شمار معصومه بی نهایت به چشم خود دیدم کرم آشکار معصومه حرم مادر دوعالم هست حرم آشکارِ معصومه از خدا خواستم همیشه کنم جان و دل را نثار معصومه من خدا را همیشه حس کردم به خدا در جوار معصومه حرم حضرت معصومه (س) .
. ﺍی ﺷـﺮﺡ ﺷﻔﺎعت ﺗﻮ ﻣﺸﻬﻮﺭ، ﺳﻼ‌م سر تا بہ قدم کرﺍمت ﻭ نوﺭ، ﺳﻼ‌م گویند ﺯیارت ﺗﻮحج ﻓﻘـﺮﺍست ﺑﺮ گنبد ﻭ گلدستہ ات ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺳـﻼ‌م اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ ............................ ۲۳ ذی‌القعده - به روایتی - شهادت حضرت امام رضا علیه السلام تسلیت دنیا چه می فهمد که ما یک گوشه از مشهد دارالشفای دردهای بی دوا داریم .............. دلتنگ توام طوسِ تو را می خواهم گریانم و پابوس تو را می خواهم ایام خوش زیارت مخصوص است من دعوت مخصوص تو را میخواهم... ✍ .
. با عشق علی در دل عالم اثر افتاد بر ریشه ی کفار شرر شعله ور افتاد نجران مسیحی برو در بند علی باش با آل علی هرکه در افتاد ور افتاد با ذکر علی بود به ایمان ثمر افتاد با هر قدمی زیر قدومش قمر افتاد نجران مسیحی توکجا حیدر کرار باآل علی هرکه در افتاد ور افتاد با دست علی روی زمین دست و سر افتاد باضربت او دشمن پست و قَدَر افتاد نجران مسیحی برو حیران علی باش با آل علی هر که در افتاد ور افتاد هر دشمن حیدر که به دام خطر افتاد با نعره حیدر همه جا کلک و پر افتاد نجران مسیحی بِعلی بِعلی گو با آل علی هر که در افتاد ور افتاد وقتی نظر عشق به اهل نظر افتاد بر ریشه ی کفار دمادم تبر افتاد نجران مسیحی برو از حیدریان باش با آل علی هرکه در افتاد ور افتاد .
. علیه_السلام بر شانه پرچم می رسد الحمدلله مرحم به هر غم می رسد الحمدلله از راه سقای حرم بیرق سر دوش با باده ی غم می رسد الحمدلله بر چشم های عاشقان با لطف زهرا اشک دمادم می رسد الحمدلله زهرا خودش با قامت خم بین روضه با چشم زمزم می رسد الحمدلله اوج جنون بازی عشاق حسینی در کل عالم می رسد الحمدلله سینه زنان حضرت اقای بی سر دارد مُحرم می رسد الحمدلله وقت زیارت کردن ما اربعینش صد شکر کم کم می رسد الحمدلله با چشم تر هر روز میخوابیم آقا مشکی به تن کردیم و بیتابیم آقا... ✍️شاعر: ................... . صدای پای غم مُحرم می رسد ای عاشقان آهسته آهسته به ماتم می نشیند این جهان آهسته آهسته مُحرم می رسد، همراه این ماه سراسر غم رسد از ماتم هستی نشان آهسته آهسته صدای زنگ محمل می رسد از کاروان بر گوش رسد در کربلا این کاروان آهسته آهسته عیان می گردد از این کاروان اندوه بر جان ها شود در هر دلی شادی نهان آهسته آهسته بپا سازید اکنون خیمه های غرق ماتم را که می آید نسیمی از خزان آهسته آهسته ز گل‌هایی که پرپر می شوند از خنجر گلچین بگیرد رنگ خون هر بوستان آهسته آهسته به زیر بار سنگین مصیبت های عاشورا شود هر قامت سروی کمان آهسته آهسته ز خون هایی که می ریزد بروی خاک از تن ها شود چشمان زینب خون فشان آهسته آهسته به یاد لعل خشک کودکان در روز عاشورا ز هر چشمی شود شطی روان آهسته آهسته به صبح روز عاشورا علی اکبر لیلا به میدان می رود دامن کشان، آهسته آهسته چو می پیچد صدای ناله از کرب و بلا در عرش رسد خون بر دل اهل جنان آهسته آهسته چنان آتش زند دشمن خیام آل طاها را که افتد آتش ماتم به جان آهسته آهسته به یاد غرق در خون گشتن گلهای دین «یاسر» بسوزند از شرر پیر و جوان آهسته آهسته ** حاج محمود تاری «یاسر»✍
. باباببین رویم شده نیلوفرانه لطف یتیمی بود و لطف تازیانه طرح ضریح پیکرم بلکل عوض شد از بس کتک ها خورده ام با هر بهانه روی سرم یک تار مو سالم نمانده وقتی که برگشتی نزن بر موم شانه من در دهان دندان سالم هم ندارم خونی شده کل دهانم این نشانه یک جای سالم هم ندارم روی پیکر از بسکه خوردم ضربه های وحشیانه من مثل زهرا مادرت میمیرم آخر بابا بیا شد روی لبهایم ترانه بابا بیاور با خودت آب و غذایی بوی غذا پیچیده از هر آشیانه در انتظارت مینشینم تا بیایی برگرد برگردیم با هم سوی خانه بابا بیا گهواره را هم پس بگیریم لالایی خود را بخوانم عاشقانه بابا به من سوغات یک معجر بیاور سخت است بی معجر شدن ُاف بر زمانه .
. بادست خالی آمدم آقا ببخشی حُر نگون بخت پشیمان را ببخشی تاریکمو ظلمتکده محتاج نورم بر پای عفوم میشود امضا ببخشی حالا که من برگشته ام با روسیاهی ای کاش میشد که مرا درجا ببخشی اصلا تو حق داری تو صاحب اختیاری من را از آقایی نبخشی یا ببخشی اما تو را جان رقیه نه نیاور هرچه بگویی روی چشمم تا ببخشی روی نگه کردن به چشمت را ندارم ای کاش جان حضرت زهرا ببخشی .
. دستش سپر فرق عموجانش شد لا حول ولا قوه الا با الله تیر سه پر حرمله هم ذبحش کرد جان داد در آغوش حسین، عبدالله .
. تو زمین خوردی اسمان افتاد مادرت باز ناگهان افتاد جلوی چشم این و ان افتاد دور و اطراف دشمنان افتاد پیر و دلخون و قدکمان افتاد مثل طعمه اسیر گرگی تو زیر یک چکمه بزرگی تو کفنت تکه پیرهن شده بود خواهرت بود سینه زن شده بود قاتلت بس که بد دهن شده بود یاحسین گفتن قدغن شده بود کربلا قبر یک بدن شده بود نیزه را پشت و رو چه بد میزد به سرت پشت هم لگد میزد زیر پاهای نامسلمان ها در دهانت شکسته دندان ها بدنت زیر سنگ باران ها به فدای سرت شود جان ها علت اشک دیده گریان ها بی تو امسال بدترین سال است مرگ من در کنار گودال است دست و پا میزدی بمیرم من فکر یک تکه ای حصیرم من توسرت کو که پس بگیرم من بین خولی و شمر اسیرم من میزنندم اگرچه پیرم من تشنه جان دادی عشقم اخر سر با خودت جان من بگیر و ببر به سرت سنگ میزنند ای وای به تنت سنگ میزنن ای وای دهنت سنگ میزنند ای وای به پرت سنگ میزنند ای وای به برت سنگ میزنند ای وای سرت از نیزه بر زمین افتاد پای سر نیزه خواهرت جان داد چشمه خون شدی وضو کردند نیزه در حنجرت فرو کردند پیکرت را پر از رفو کردند در همان لحظه گفتگو کردند گردنت را که پشت و رو کردند حنجرت زیر خنجری کند است نفست مثل نبض من تند است ✍ .
. قدیسه ی زهرا نمایی یا سکینه آیینه ی آل ولایی یا سکینه در تو تجلی کرده ذات زینب عشق داری سلوک ربنایی یا سکینه طرز نگاه نافذ تو ذوالفقاریست از نسل آن خیبر گشایی یا سکینه نام تو آرامش بود بر قلب ارباب به به چه اسم دلربایی یا سکینه در چشم هایت عاشقی مأوا گرفته معشوقه ی هر با حیایی یا سکینه دست خدا در خلقتت اعجاز کرده زیباترین قدیسه هایی یا سکینه حفظ حجابت ماجرای فتح عشق است تیر اجابت بر دعایی یا سکینه ما گریه کنان های مُحرم عرض داریم بر ما ببخشا کربلایی یا سکینه ما دوست دار روضه های کربلاییم دلتنگ و بی تاب و فدای کربلاییم... ۴۰۰/۷/۲۰ .
. سلام_الله_علیها فریاد عَلَیکُنَ شنیدم با پای برهنه می دویدم با دست ورم کرده به صحرا خار از کف پای خود کشیدم وقتی که عدو مرا لگد زد خوردم که زمین نفس بریدم سنگ آمد و خورد از سر من افتادم و جز خنده ندیدم در سینه ی من غصه ی بسیار با نعره ز جای خود پریدم تا زمزمه ی پدر گرفتم بر نیزه سرش بریده دیدم مثل سر تو کبود هستم زخمی شده ی یهود هستم... ۱۴۰۰/۷/۲۰
. ام البنین مادر حلالم کن چرا که من مشک را دادم به دستان عمویم ای کاش می مردم نمیگفتم هلاکم یک مشک بازی کرد با جان عمویم .
. فوق ادراک کل دنیایی گوهر لایق تماشایی بین آغوش مادرت زهرا در جمال علی هویدایی ذوالفقار شجاعتی بانو تو سراپا شبیه زهرایی چه بگوییم لایقت باشد ربنا آتنای لبهایی عالمی محو خلقتت مانده اسوه مادر مسیحایی علت آفرینش عشقی افتخار خدای یکتایی وقت غُرش علی ترینی تو نعره موج های دریایی بهترین حرف واژگان هستی مقتدای مدافعان هستی ✍ .
. بند اول رسیده حضرت کوثر از آسمون به به شاد دل اقا صاحب الزمون به به ترانه خون به به شب جنون به به احمد حجرالاسود لبهاشومی بوسه میگه نفس فاطمه ما فوق نفوسه مریم شده شاکر آزاده ی زهراست آغوش پیمبر گهواره ی زهراست یا حضرت زهرا یا ام ابیها بند دوم عکس خدا افتاده به صورت زهرا پرچم حیدر میره تو دست اون بالا علم میره بالا چه صحنه ای زیبا هم دختر پیغمبر هم مادر عالم اسمش شده حک روی دل حلقه خاتم بانوی مکرم قدیسه ی اعظم یا حضرت زهرا یا ام ابیها بند سوم رسیدی از راه ذکر سینجلی باشی تو ذوالفقار عشقی پشت علی باشی نبض ولی باشی عشق علی باشی عطر نفست نبض دل انگیزه سپیده اسم تو رو پیشونی سردار شهیده نور تو دمیده این عید سعیده یا حضرت زهرا با ام ابیها .👇
‍ . عج قرآن به سر گرفتی قرآن به سر گرفتم با دیده های گریان از تو خبر گرفتم اصلا بگو کجایی من محضرت بیایم نام و نشان جایت را از سحر گرفتم آقا بیا که دیگر ، عمرم به لب رسیده از دوریت من آقا، سوزِ جگر گرفتم آقا بیا آقا جان 🏴🏴 در این لیالی قدر هستی در اولویت مقصد تو هستی و من سوی تو پر گرفتم محتاج یک دعایم ای مستجاب عالم من راه بندگی را با تو ز سر گرفتم من ماندم و یتیمی من ماندم و فراقت امشب بیا که من هم قرآن به سر گرفتم آقا بیا آقا جان 📝: (طاها تحقیقی) .................. .👇
. علیه_السلام دوشنبه ای که به نام حسن مزین شد تمام زندگی و دین و هستی من شد نگفته حاجت دل حاجتم روا گردید زبان به گفتن مدح و ثناش الکن شد گدا به محضر او رفته شاه برگشته حسن حسن ضربانش به وقت رفتن شد حسن همان علی فاتح قلوب همه ست که وقت خلقت او ذکر ربش احسن شد سلام ما به امامی که آبرو دار است به عشق او سر صدها چو من سر دار است... ✍ .