✅سپاه اسلام، قلعه های یهودیان را يكى پس از ديگرى فتح كردند تا به آخرين قلعه، خیبر كه از همه محكمتر بود و فرمانده معروف يهود، «مرحب» در آن قرار داشت، رسيدند.
حضرت(ص) دستور حمله عمومى را به فرماندهى ابوبكر صادر كرد.
از طرفی مرحب، برای تقویت نیروهای خودی و تضعیف نیروهای اسلام، در حالی که رجز میخواند، از قلعه خارج شد و هماورد میطلبید.
اما ابوبکر نتوانست، در مقابل پهلوان یهود عرض اندام کند و در نهایت فرار کرد.
فردای آن روز رسول اکرم(ص) عمر بن خطاب را به فرماندهی گروهی به نبرد با یهودیان فرستاد.
حاکم نیشابوری می نویسد :
📋《أَنَّ النَّبِيَّ(ص) دَفَعَ الرَّايَةَ يَوْمَ خَيْبَرَ إِلَى عُمَرَ فَانْطَلَقَ، فَرَجَعَ يُجَبِّنُ أَصْحَابَهُ وَ يُجَبِّنُونُهُ》
♦️حضرت رسول اکرم(ص) پرچم را به عمر داد او نیز به میدان رفت و سپس ترسید و بازگشت و فرار کرد.(۱)
در این هنگام، پيامبر اکرم(ص) فرمود :
📋《لَأُعْطِيَنَّ الرَّايَةَ غَدًا رَجُلاً يُحِبُّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ، وَ يُحِبُّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ یَفَتَحَ اللَّهُ عَلَى یَدیَهِ لَیسَ بفَرَّار(کَرَّارَاً غَیرَ فَرّارٍ)》
♦️همانا فردا این رایت را به مردی که خدا و رسولش را دوست دارد و نيز خدا و رسول او دوست دارند، خواهم داد که او حمله كننده ى است كه فرار نمى كند.
فردا همگى آماده بودند، تا بار ديگر فرمان حمله بگيرند.
ياران شب را به صبح رساندند، در حالى كه در اين فكر بودند كه پرچم فتح سر انجام به چه كسى واگذار مى گردد.
هنگامی که صبح شد، رسول اکرم(ص) امام علی(ع) را خواست و فرمود :
📋《أَيْنَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع)؟》
♦️علی(ع) کجاست؟
گفتند : علی(ع) به درد چشم مبتلا شده و استراحت میکند.
پیامبر(ص) فرمود : علی(ع) را بیاورید!
پس؛
📋《فَلَمَّا جَاءَ بَصَقَ فِي عَيْنَيْهِ وَ دَعَا لَهُ، فَبَرَأَ حَتَّى كَأَنْ لَمْ يَكُنْ بِهِ وَجَعٌ》
♦️وقتی امام علی(ع) آمد، حضرت رسول اکرم(ص) برای شفای چشم او دعا کرد و به برکت دعای رسول خدا(ص)، امام علی(ع) بهبود یافت.
آنگاه رسول اکرم(ص) فرمود :
📋《خُذْ هَذِهِ الرَّايَةَ فَامْضِ بِهَا حَتَّى يَفْتَحَ اللَّهُ عَلَيْكَ》
♦️این پرچم را بگیر و آن را با خود ببر تا خدا خیبر را بر تو بگشاید.
آنگاه پرچم را به دست علی(ع) داد.
امام علی(ع) عرضه داشت :
📋《یا رَسُولَ اللَّه(ص)! أُقَاتِلُهُمْ حَتَّى يَكُونُوا مِثْلَنَا!》
♦️ای رسول خدا(ص)! آنقدر با آنان میجنگم تا اسلام بیاورند!
پیامبر اکرم(ص) فرمود :
📋《انْفُذْ عَلَى رِسْلِكَ حَتَّى تَنْزِلَ بِسَاحَتِهِمْ، ثُمَّ ادْعُهُمْ إِلَى الإِسْلاَمِ ، وَأَخْبِرْهُمْ بِمَا يَجِبُ عَلَيْهِمْ مِنْ حَقِّ اللَّهِ فِيهِ، فَوَاللَّهِ لَأَنْ يَهْدِيَ اللَّهُ بِكَ رَجُلًا وَاحِدًا ، خَيْرٌ لَكَ مِنْ أَنْ يَكُونَ لَكَ حُمْرُ النَّعَمِ》
♦️به سوی آنان حرکت کن و چون به قلعه آنان رسیدی، ابتدا آنان را به اسلام دعوت کن!
به خدا سوگند! اگر خدا یک نفر را به دست تو هدایت نماید، بهتر از آن است که دارای شتران سرخ موی باشی.(۲)
سپس امام علی(ع) رهسپار میدان نبرد شد.
نخستين كسى كه از يهوديان همراه با كاروان خود بر مسلمانان حمله كرد، حارث، برادر مرحب بود.
مسلمانان پا به فرار گذاشتند؛ ولى امام على(ع) به تنهايى پايدارى فرمود و ضرباتى به يكديگر زدند و سرانجام حارث به ضربت شمشير امیر المومنین(ع) كشته شد.
ياران حارث به سوى حصار گريختند و وارد آن شدند و در را بستند.
در اين هنگام مرحب بيرون آمد و اين رجز را خواند :
📋《قَدْ عَلِمَتْ خَيْبَرُ أَنِّي مَرْحَبٌ
شَاكِي السِّلَاحِ بَطَلٌ مُجَرَّبُ
إِذَا السُّيُوفُ أَقْبَلَتْ تَلَهَّبُ
أَطْعَنُ أَحْيَانًا، وَحِينًا أَضْرِبُ》
♦️در و ديوار خيبر مى داند كه من مرحب هستم؛ سراپا سلاح و پهلوان كار آزموده، غالبا ضربه مى زنم و گاهى هم ضربه مى خورم!(۳)
امام على(ع) پيش آمد و رجزى در برابر او سرود و چنين گفت :
📋《أنا الَّذِي سَمَّتْنِي أُمِّي حَيْدَرَةْ،
كَلَيْثِ غَابَاتٍ كَرِيهِ الْمَنْظَرَةْ،
أُوفِيهِمُ بِالصَّاعِ كَيْلَ السَّنْدَرَةْ》
♦️من همان كسى هستم كه مادرم مرا حيدر خوانده ؛ مرد دلاور و شير بيشه ها. بازوان قوى و گردن نيرومند دارم و در ميدان نبرد همانند شير بيشه صاحب منظرى مهيب هستم.(۴)
رجزهاى دو قهرمان پايان پذيرفت.
صداى ضربات شمشير و نيزه هاى دو قهرمان اسلام و يهود وحشت عجيبى در دل ناظران به وجود آورد.
حاکم نیشابوری می نویسد :
📋《فَضَرَبَ مَرْحَبًا فَفَلَقَ رَأْسَهُ فَقَتَلَهُ، وَكَانَ الْفَتْحُ》
♦️ناگهان شمشير برنده و كوبنده قهرمان اسلام بر فرق مرحب فرود آمد و سپر و كلاه خود و سنگ و سر را تا دندان دو نيم ساخت و مرحب کشته شد و سپاه اسلام پیروز شد.(۵)
مرحب به زمین افتاد، فریاد خوشحالی مسلمین در فضا طنینانداز شد.
#فتح_خیبر
ادامه مطالب :👇
.
#امام_علی علیهالسلام
#فتح_خیبر
#مثنوی
🔹انّا فَتَحنا🔹
یا علی گفتم همه درها به رویم باز شد
یا علی گفتم، چه شیرین شعر من آغاز شد
یا امیرالمؤمنین، مولای عاشقها، سلام!
شاه مردان، فاتح دلهای عاشقها، سلام!
السلام ای در نگاهت موج و دریا بیقرار!
السلام ای در سکوتت کوه و صحرا بیقرار!...
جبرئیل آورده بود آیاتی از قرآن ولی
ماند تا قرآن چشمت را تو وا کردی علی!
داد زد تا شد امیر عشق بر مرکب سوار:
«لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار»...
ای که خود را پیش شمشیر دو دم آوردهای!
هرچه سر آورده باشی، باز کم آوردهای...
ذوالفقار است این که میچرخد، علیگویان و مست
چون نباشد مست؟ چون میگیردش ساقی به دست...
لشکری از تو فراری، آی مرحب! مرحبا!
خوب جولان دادهای دیروز و دیشب، مرحبا!
فرض کن دیروز تیغت چند تا سر را زده
فرق دارد قصه، چون امروز فاروق آمده
فرق دارد قصۀ کرّار، با اهل فرار
فرق دارد نیت آن تیغها، با ذوالفقار
فرق دارند آری! آن دلها که در دینبازیاند،
با کسی کز او خداوند و رسولش راضیاند
بنگر این شیرجوان را آمده غُرّان ز رَه
گفت: إنّی فارِسٌ، سَمَّتنی اُمّی حَیدَرَه
گفت: آری! این منم، حیدر امیرالمؤمنین
میرسم چون عاشقان بیتاب و میلرزد زمین
مرحب! آن «هل من مبارز» شد صدای آخَرَت
خوب میبینم که میچرخد اجل، دورِ سرت
گیرم از جنگاوران بر تو کسی غالب نبود
اسم آنها که علی بن ابیطالب نبود
در زمین با هر که جنگیدی تو بردی پهلوان!
دور، دورِ ماست دیگر، ما یلان آسمان
تیغ من در دستهایم نه، که در دستان اوست
ما رَمَیتَ إذ رَمَیتَم، تیر در فرمان اوست
این «یدالله» است، بیرون میکشد شمشیر را
دست حق است این که در چلّه نهاده تیر را
قلب حق در سینۀ من، در پسِ این جوشن است
جنگ با «قهار» تکلیفش از اول روشن است...
بود حیران مرحب و حیدر به سویش میشتافت
تا بفهمد فرق را، فاروق فرقش را شکافت...
اهل خیبر! این همان محبوب دلها، ایلیاست
جانِ موسی! چشم بگشایید، این هارون ماست
پیش خود گفتید: این در را چه محکم بستهاید
در به روی فاتح درهای عالم بستهاید؟...
دل به این دیوارهای بیاثر خوش کردهاید؟
آی! حیدر میرسد، دل را به در خوش کردهاید؟...
دست حق در «چارچوب و بست در» انداخت چنگ
گفت: یازهرا و در را کند، از جا، بیدرنگ
در، میان دست حیدر، هر دو لشکر در سکوت
قلعۀ بیدر، علی گویان و خیبر در سکوت
گاه لشکر، دست حیدر را تماشا میکنند
گاه آن دیوارِ بیدر را تماشا میکنند
بَه به این مولا و در را در هوا چرخاندنش
قلعهها مسحور آن «اِنّا فَتَحنا» خواندنش...
باز کن درهای دل را حضرت مشکلگشا
عاشقان را مست کن با آن جمال دلگشا
یا علی گفتم، دلم، دستم، زبانم جان گرفت
یا علی گفتم، چه شیرین شعر من پایان گرفت
📝 #قاسم_صرافان
#فتح_قلعه_خیبر
https://eitaa.com/emame3vom/39135
.
.
#حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#فتح_خیبر
وقتی که جوِلان میدهی عالم هراسان میشود
ابرو به هم می افکنی فرمان طوفان میشود
با ذوالفقارت می کِشی کفار را در خاک و خون
هر ضربه ای را میزنی تنزیل قرآن میشود
دست خدا در پیکرت از ترس رعد باورت
دشمن فراری میشود یا اینکه پنهان میشود
با حق خُوشی یا مرتضی مرحب کُشی یا مرتضی
صد مرحب دیگر به یک ضرب تو قربان میشود
در را ز جا کندی و در فریاد زد هو یا علی
با شاهکار دست تو کافر مسلمان میشود...
#محمد_حبیب_زاده ✍
#امیرالمؤمنین
.
امام حسین ع
⭕️ #میلاد_حضرت_عباس ☑️ بامداحی #حاج_محمود_کریمی همه هستیم و مدیون چشماتم می دونی از همان روز ازل م
.
#امیرالمؤمنین
#حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#فتح_خیبر
وقتی که جوِلان میدهی عالم هراسان میشود
ابرو به هم می افکنی فرمان طوفان میشود
با ذوالفقارت می کِشی کفار را در خاک و خون
هر ضربه ای را میزنی تنزیل قرآن میشود
دست خدا در پیکرت از ترس رعد باورت
دشمن فراری میشود یا اینکه پنهان میشود
با حق خُوشی یا مرتضی مرحب کُشی یا مرتضی
صد مرحب دیگر به یک ضرب تو قربان میشود
در را ز جا کندی و در فریاد زد هو یا علی
با شاهکار دست تو کافر مسلمان میشود...
#محمد_حبیب_زاده
.................
حیدر مدد، حیدر مدد، ای ساقی کوثر مدد
ای سد رویین تن علی
ای سیل بنیان کن علی
شیران اسیر پنجه ات
ای مرد شیر افکن علی
محشر کند با نعره اش
هر دم اشارت می کند
از میمنه تا میسره
حیدر قیامت می کند
چشمش ببین خشمش ببین
او منتهای هیبت است
همت نگر غیرت ببین
حیدر خدای هیبت است
در قلب میدان نبرد
شیری دلاور آمده
دشمن هراسان در فغان
ای وای حیدر آمده
تیرش به سان صاعقه
تیغش چه غوغا می کند
عالم همه گوید علی
او ذکر زهرا می کند
لشگر همه پاشد ز هم
طوفان مگر گرد علی است
وصفش همین بس در جهان
عباس شاگرد علی است
آتشفشان را جنبش است
شیر است وقت غرش است
وقتی که می خواند رجز
گویی که کوه آتش است
میدان ببین یا لاالعجب
می لرزد از جولان او
دشمن زمین گیرش شود
از گردش چشمان او
یک سو تمام خصم دین
یک سو تک و تنها علی
وقتی به میدان می رود
گوید خدا هم یا علی
هر ضربه اش رعد آفرین
هر جنبش او آتشین
زان ضربه شست آهنین
آید ز ایزد آفرین
بر شرزه شیران بر یلان
گر خم به ابرو آورد
هم لرزه بر جان می زند
هم زهره ها را می درد
از هر نفس بی حب او
بیگانه ام بیگانه ام
عقلم چنین قد می دهد
دیوانه ام دیوانه ام
با هر نفس می خوانمش
حق با علی، او با حق است
با هر تپش می گویمش
حیدر ولی مطلق است
کارم بود یارم بود
او شور گفتارم بود
زان دم که گفتم یا علی
زهرا خریدارم بود
ذکر ملک ذکر فلک
ذکر تمام انبیا
ذکر نماز فاطمه
ذکر نبی ذکر خدا
ای شاه بزم کردگار
مرد آفرین روزگار
هو لا فتی الا علی
لا سیف الا ذوالفقار
.
#فاتح_خیبر_امیرالمومنین
شير میچرخيد با شمشير در ميدان عشق
هر سر بیعشق را میريخت اين طوفان عشق
ای که خود را پيش شمشير دو دم آوردهای
هر چه سر آورده باشی باز کم آوردهای
تیغ اگر این است آن بازیچه در دست تو چیست؟
کاش میفهمیدی ای مرحب! هماورد تو کیست؟
واقعاً با شیر حق جنگیدن از خوش باوری ست
پهلوان! گویی حواست نیست! این آقا علی ست
ذوالفقار است این که میچرخد علی گویان و مست
چون نباشد مست؟ چون میگیردش حیدر به دست
بس که در دست علی گشته است مجنون ذوالفقار
گاه چرخی هم اضافی میزند بر گرد یار
بیدلیل این تیغ عاشق، همدل زهرا نگشت
هیچ یاری این قدر دور سر مولا نگشت
غیر زهرا هیچکس در گردش لیل و نهار
دور مولایش نگشت اینقدر الا ذوالفقار
دستِ حق در چارچوب و بستِ در، انداخت چنگ
گفت: یا زهرا و در را کند، از جا، بیدرنگ
در، میان دست حیدر، هر دو لشکر در سکوت
قلعهی بیدر، علی گویان و خیبر در سکوت
گاه لشکر، دست حیدر را تماشا میکنند
گاه آن دیوارِ بیدر را تماشا میکنند
بَه! به این مولا و در را در هوا چرخاندنش
قلعهها مسحور آن "اِنّا فَتَحنا" خواندنش
قلعهها حیران شدند و خیبریها، حیدری
یافتند آنجا درِ توحید را، در بیدری...
قاسم صرافان✍
#فضائل #امیرالمؤمنین علیه السلام
#معجزات_امام_علی علیه السلام
#فتح_خیبر
.
.
#فتح_خیبر
ذات رب العالمین نازد به جان حیدرش
طعنه زد بر شوکت مریم مقام مادرش
غیر دستِ مرتضی دستی ندارد رب من
می زند بوسه به دستِ حیدری پیغمبرش
نغمه ی یا هو شده ذکر لبِ ارض و سما
یا علی گوید علی هنگام فتح خیبرش
با فرار و پشت کردن بر عدو بیگانه است
گر میان معرکه از تن جدا گردد سرش
طوری از جا کنده درب قلعه را که دشمنش
در تحیر مانده که قلعه کجا رفته درش
با نوای "لا فتی" زهرای اطهر هر شبه
میزند بوسه به تیغ ذوالفقار همسرش
تا به سر دستمال زردش را ببندد شیر حق
لرزه می افتد به جان دشمنان ابترش
مایه ی فخر و مباهات خدا در خلقت است
هردوعالم چون صدف باشد علی هم گوهرش
سجاد احمدیان✍
#فضائل #امیرالمؤمنین علیه السلام
#معجزات_امام_علی علیه السلام
.
.
🌹امروز به روایتی سالروز فتح قلعه یهودیان خیبر به دست امیرالمؤمنین است،شعر حماسی در مدح حضرت علی علیه السلام
🔶توصیفی زیبا از واقعه #فتح_خیبر
لبریز ترس کرده سحرهای قلعه را
مردی که کشته است پدرهای قلعه را
او در میان معرکه ، پیغمبر خدا
با وحی می شنید خبرهای قلعه را
وقتی ز چارچوب در قلعه کنده است
لرزانده است سایر درهای قلعه را
با تیغ نه به تیر نه، که تنها به یک نظر
انداخته به خاک قدرهای قلعه را
با ذوالفقار وا شده راه ورودی و...
با نعره هاش بسته مفرهای قلعه را
ترسیده اند باقی فرماندهان و او
تنها به جان خریده خطرهای قلعه را
او اخم کرده ...قدرت چین جبین او
مچّاله کرده است سپرهای قلعه را
امروز بچه های علی در "سپاه قدس"
نابود می کنند اثرهای قلعه را
شاعر: حجت الاسلام #محمد_مروستی_زاده ✍
.
.
#مدح_امیرالمؤمنین
#فتح_خیبر
کعبه اگرچه قبله ی ما تا به محشر است
اما طواف صحن نجف چیز دیگر است
شاعر بگو که حُبّ علی حج اکبراست
ماهرچه گفتهایم ازآن هم فراتر است
هفت آسمان به قدرت بازوش متکیست
خیبر برای وصف علی چیزکوچکیست !
#محسن_کاویانی✍
.
امام حسین ع
. #امیرالمؤمنین #حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام #فتح_خیبر وقتی که جوِلان میدهی عالم هراسان میشود
.
👈 #فتح_خیبر
.
ای مرحب خیبری برو، پیش میا
با حال پریشانی و دلریش میا
این حیدر کرار، امیر عرب است
با سر به مصاف اجل خویش میا
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#سالروز_فتح_خیبر
..........
از روی علی جهان منور شده است
از خشم علی معرکه محشر شده است
وقتی که شکسته درب خیبر را او..
حقاست کهمعروف بهحیدر شدهاست
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
.
.
#زمینه فراق #نجف
(#تک بعد از زمینه یا #واحد)
ایام #فتح_خیبر
شوقِ ایوونِ نجف، در سینه دارم
از عکسِ با حرمت، گنجینه دارم
بطلب آقا، دلْ بی قراره
دوباره شوقِ، پابوسی داره
یاعلی ای شور شبم
یاعلی ای تاب و تبم
مستِ ایوون نجفم
از مقامت در عجبم
شهنشاهم مولانا علی مولا..
تویی راهم مولانا علی مولا..
پناهگاهم مولانا علی مولا..
علی مولا علی مولا...
با دیدنِ حرمت، نبضم ایستاده
حتی کلاه زِ سرِ، عالم اُفتاده..
جلو ایوونت، آروم میگیرم
تویی مولا و..، من هم فقیرم
یاعلی آمال منی
یاعلی اِقبال منی
شکر لِله ذکره همه
روز و ماه و سال منی
تویی جونم مولانا علی مولا..
تو درمونم مولانا علی مولا..
نجف خونَم مولانا علی مولا..
علی مولا علی مولا...
وادیِ عشق و جنون، وادیِ درده
کعبه هم سالی دو بار، دورش میگرده
مستِ انگوره، رویِ ضریحَم
نداره تو فضل، حتی شبیهَم
یاعلی صحناتو بِرَم..
گنبدِ زیباتو بِرَم..
کوری چشم حسودا
نجفِ اَعلاتو بِرَم..
تویی مولام مولانا علی مولا..
همه دنیام مولانا علی مولا
نجف میخوام مولانا علی مولا..
علی مولا علی مولا...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#زمینه_امام_علی
#مدح_امیرالمؤمنین
#فراق_نجف
..................
#فراق_نجف شعر
#امیرالمؤمنین_سلام_الله_علیه
محبت ابوتراب را که جار می کشم
قلوب بیقرار را سر قرار می کشم
من از دقایق نخست بازگشت از نجف
برای رفتن دوباره انتظار می کشم
ز خاندان او کریم تر کسی ندیده است
اگر که منتی کشم از این تبار می کشم
اگر مرا نخواست زحمتی نمی دهم به او
خودم گلوی خویش را به ذوالفقار می کشم
#علی_ذوالقدر ✍
...........
.👇
.
#شور_امام_علی
#فتح_خیبر و
سبک شور جنگ امیرالمومنین علی(علیه السلام)
بنداول:جنگ خیبر
یدالله ایوالله..(٤)
زده به لشکر یه تنه
یدالله ایوالله..
اسدالله صف شکنه
یدالله ایوالله..
همه لشکر خیره میشه
یدالله ایوالله..
تا علی شمشیر میزنه
یدالله ایوالله..
میزنه گردن از بدنه دشمن
نداره تَرسی ولی الله اصلاً
قاتلِ مرحب قاتلِ اَهریمَن
معروفه حيدر به يَلِ شيراَفكن
شاهِ مردان حيدر
شيرِ غرّان حيدر
صاحب ذوالفقار
تیغِ برّان حيدر
مردِ میدان حیدر
بر نبی جان حیدر
دربِ قلعه رو کَند
مثلِ طوفان حیدر
یدالله ایوالله..(٤)
بنددوم:جنگ اُحد
داره عجب اُبُهَتی
یدالله ایوالله..
رو مظلومینه غیرتی
یدالله ایوالله..
جنگ اُحد شاهده که..
یدالله ایوالله..
..علی داره درایتی
یدالله ایوالله..
حفظِ پیغمبر به عُهده ی حیدر
میزنه شمشیر تو معرکه محشر
اون فراری ها دارن میشن پرپر
مُتحیّر از نَبردِ شيرِ نَر
شیرِ کرار حیدر
شاه و سالار حیدر
یارِ سختی ها بود
..نه، یار غار حیدر!
مردِ پیکار حیدر
يِكه سردار حيدر
هیچ فرار ممکن نیست
از لافرّار حیدر
یدالله ایوالله..(٤)
بندسوم:جنگ جمل
جنگِ جمل شجاعتش..
یدالله ایوالله
..نشانی از لیاقتش
یدالله ایوالله
حسن رو نامی میکنه
یدالله ایوالله
یه شَمه از سیاستش
یدالله ایوالله
شاهِ آزاده با زرهِ ساده
بوده فرمانده ولی چه اُفتاده
بررویِ دُلدُل رو پنجه ایستاده
وقتی میدان رو دستِ حسن داده
با اجازه حسن..
چه میتازه حسن
شتر سوار و از..
..پا میندازه حسن
چون حیدر یَل حسن
یَلِ جمل حسن
حسین و اباالفضل
میگن ایول حسن
حسن جان ایوالله..(٤)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#شور_مدح #امام_علی
#جنگ_خیبر_احد_جمل
#یدالله_ایوالله
👇