.
#غزل_مصیبت
#شب_هشتم_محرم
با زمین خوردنِ تو شاه زمینگیر شده
پایِ این پیکرِ صدپاره پدر پیر شده
به سویِ تو نَدویدم که خَزیدم بابا
اُف به دنیا پدر از زندگیاش سیر شده
ای اذانِ حَرمم واژهبهواژه شدهای
اِرباً اِرباٰ وسطِ معرکه تصویر شده
حمزهیِ لشکر من مُثله شدی واویلا
آمدم سویِ تو امّا چقدَر دیر شده
تکّههای بدنت رویِ حصیری چیدم
چند تا گمشده یا جسمِ تو تبخیر شده
همهیِ دشت به حال من و تو میخندند
طعنه با روضهیِ غمهایِ تو درگیر شده
بر رویِ شانهیِ یاران به حرم میآیی
وقتِ تشییعِ علیاکبر و تکبیر شده
لختهخون از دهنت با سرِ انگشت کشید
العجل گفت پدر از غمِ تو پیر شده
#حسین_ایمانی
.........................
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
______
#حضرت_علی_اکبر #بحر_طویل
به میدان آمده شیر نره نسل علی ابن ابی طالب
خدایی هم شبیه مرتضی بر لشکر دشمن شده غالب
به لب نام علی دارد به سر سربند زهرا را
قیامت کرده انگاری زمین و آسمان ها را
سپاه کفر را حیران خود کرده دلاور مردِ این بیشه
شروع کرده رجر خوانی برای نسل بی ریشه
که ای اف بر شما و دین و دنیاتان
بترسید از عذاب قبر و فرداتان
به جنگ آیه ی نور خداوند آمدید اما دریغ از اندکی توحید در بین شما...آری..شمایی که ندارید از خدا ترسی و فکر روز محشر را نکردید و نمی داندید با زهرای مرضیه چه باید کرد از خجلت که مهرش را به روی پاره ی جانش شما بستید و او را خارجی خواندید و قصد کشتنش دارید اما نه...
به نامِ نامی حیدر
مدد از ساقی کوثر
تمام دشت را پر می کنم از سر
منم اولاد پیغمبر
علیِ اصغر کرب و بلایم من که بعد از مرتضی خوانده است بابایم علی اکبر
اگر مردی میان این جماعت هست بسم الله
کسی را ذره ای در دل شجاعت هست بسم الله
بیاید تا ببیند ضرب شست حیدر کرب و بلا را..هان
من از نسل اباالفضل عملدارم
جهانگیرم..جهان دارم
به جان مادرم زهرا سر از جسم سپاه کفر بردارم
یکی آمد که با پای خودش سیری کند قعر جهنم را
غضب دارد علی اکبر
نگاهش کرد پا تا سر
به یک ضربه چنان روی زمین انداخت آن ملعون بزدل را که لشکر بر خودش لرزید از ترس علی و کار مشکل شد
حریفان یک به یک،پرمدعا
بر جنگ اکبر آمدند اما
نماند از هیبت آنها
به جز نعشی بدون سر
بنازم بر علی اکبر..بنازم بر علی اکبر
ندارد چاره ای دشمن به جز نامردی و حیله
علی را دوره اش کردند از هر سو و بستند راه را بر او و با ضرب عمود نانجیبی یک شکاف آمد میان فرق و ابرو و حجاب خون میان او و چشمش نیز حائل شد
ز اشک آسمان خاک زمین گل شد
ز خودش خون فرقش روی چشم اسب را پوشاند و راه خیمه را گم کرد و آمد در دل دشمن
همین اندازه می گویم که اکبر شد علی اصغر..
حسین آمد به یاری اش رود اما بمیرم من که یک لحظه برایش سخت شد دیدن..
به پای نعش اکبر آمده اما به زانویش
پر از خون است گیسویش
بغل کرده علی را می کند بویش
تصور کن جوانت روی خاک افتاده لب تشنه
تنش را جست و جو کردی به زیر چندصد دشنه
چه حالی و چه احوالی
خودت راهیِ گودالی
تصور کن همان موقع بیاید خواهرت از خیمه و افتد به روی نعش بی جان جوانی که نمانده از تنش چیزی به جز جسمی پر از خالی
نمیدانی چه می آید سرت وقتی که میبنی به اشک خواهرت یک عده میخند با شادی و خوشحالی
جوانش اربابا بود و زینب هم پریشان بود و بی تابش
صدا میزد که خیز از جا و زینب راببر تا خیمه بابایت فدای قد و بالایت
ببین دیگر ندارد چاره بابایت
صدای دیگری از عمق دل میزد
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
🔸شاعر: #آرمان_صائمی
.
.
|⇦•یک نفر در میان گودال ..
#سینه_زنی و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس کربلایی #حسین_طاهری
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
یک نفر در میان گودال
صد نفر میزدن زینب را
تیغ ها مانده بود در بدنُ
با سپر میزدن زینب را ..
یک نفر در میان گودال
صد نفر میزدن زینب را
هرچه او بیشتر نفس میزد
بیشتر میزدند زینب را ..
ای .. حسین ...
لشکریان خیره سر
چند نفر به یک نفر ..
خیمه رو تا گودال همش دویدم بریدم
نیزه رو بیرون از تنت کشیدم بریدم
نشستمُ شکستمُ
نگاه بکن نیزه بریده دستمُ
ببین حسین که خستمُ
موند تو دلم زخمِ تو رو نبستمُد..
اَمونَمو توانمُ
بریده بود رگ بریده جونمُ
باغ پر از خزونمُ
فاضله الرشیدهی کمونمُ
خیمه رو تا گودال همش دویدم بریدم
العطش لبهاتُ که شنیدم بریدم
دویدمُ رسیدمُ
یه جای سالم به تنت ندیدمُ
ناله فقط کشیدمُ
خُب بذارید بغل کنم شهیدمُ
بریدمُ خمیدمُ
بدون پیرهن تو رو که دیدمُ
به خاک و خون تپیدمُ
چادرمُ روی تنت کشیدمُ
ــــــــــــــــــ
#عاشورا
#امام_حسین
#کربلایی_حسین_طاهری
#روضه_شب_جمعه
👇
H.taheri.Moharam99.Babolharam_net_5.mp3
1.85M
|⇦•یک نفر در میان گودال ..
#سینه_زنی و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس کربلایی حسین طاهری
.
#زمینه
#شب_هشتم_محرم
#سبک_خبرخبر
#آی_جوونا
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول
آی جوونا ،پیر غلاما ،شب علیه اکبره
جوون رعنای حسین ،مثه امیره خیبره
وقتی سواره مرکبه ،همه میگن پیمبره
.............
جوونه رعنای حسین حیدرکربلا علی
که شدتنش غرق به خون از تیغ کوفیاعلی
باجسم پاره پاره رو/ خاکای داغ افتاده بود
از بس که زخم رو زخم زدن ،جایی سالم به تن نبود
بابای پیره کربلا ،تا که رسید به اکبرش
چه کرده داغ این جوون ،دو زانو رفت بالا سرش
............
جوانان بنی هاشم بیاید ،علی را بر در خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم ،علی را بر ،در خیمه رسانم
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند دوم
میوه ی قلب من ببین بابات چقد پریشونه
ببین که از داغ غمت هراسونه هراسونه
چیکار کنم با بدنت علی که دریای خونه
...........
کاشکی میشد به خاطرم ،یه بار دیگه پا میشدی
دیگه ندارم رمقی ،عصای بابا میشدی😭
داره میسوزه جگرم ،ببین علی محتضرم😭
کمتر تو دست و پا بزن ،می کشی ام ای پسرم
امکان نداشت من بیام و پا نشی از جات پسرم😭
حالا چه جوری تنهایی تو رو به خیمه ببرم
............
جوانان بنی هاشم بیاید ،علی را بر در خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم ،علی را بر ،در خیمه رسانم
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
13. میرداماد ، الهی به آنان.mp3
3.02M
#آواز_دشتی
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
#شهدا
الهی به آنان که پرپر شدند
پرُ از زخم های مُکرر شدند
به آنان که امروز ، فردائیند
به آنانکه فردا ، تماشائیند
به آنان که چون پرده بالا زدند
قدم در حریمِ تماشا زدند
به آنان که کارون خروش آمدند
چنان خونِ کارون به جوش آمدند
به آنانکه رفتند تا « ما » شوند
و آئینه داران فردا شوند
به آنانکه زخمی ترین بوده اند
شهیدان میدان مین بوده اند
به آنانکه بالی رها داشته اند
گذرنامه ی کربلا داشته اند
از آنان که تنها پلاکی به جاست
کمی استخوان ،
مشت خاکی به جاست
به دشتی که
پیوسته عباس داشت
که بی دست هم
خیمه را پاس داشت ...
شاعر :
#پرویز_بیگی_حبیب_آبادی
.
16. بنی فاطمه ، ز بخت بد.mp3
5.45M
#آواز_دشتی
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
#حضرت_زینب ( سلام الله علیها )
همه رفتندومن
جاماندم ای دوست
ز بخت بد
به دنیا ماندم ای دوست
#گوشه_عشاق
چرارفتی مراباخودنبردی
#گوشه_بیات_راجه
ببین بعدازتو
تنها ماندم ای دوست
عزیز بی گناهم کی میایی
پناه بی پناهم کی میایی
#گوشه_عشاق
به درمانده هنوزای یارچشمم
#گوشه_بیات_راجه
رفیق نیمه راهم کی میایی
🔸دشتی محلی
ببین بردیده سوی دیدنم نیست
توان دادن جان کندنم نیست
چنان آبم نموده آتشت که
گمانم جسم درپیراهنم نیست
#گوشه_دشتستانی
ببین ازداغ ، توخیلی شکستم
شکستن که چنین ازپانشستم
🔸دشتی محلی
شکسته دشمنت ازبس دلم را
چنان گشتم که نشناسی که هستم
#گوشه_دیلمان
به یادت درنوای آب آبم
چنان توزیرتیغ آفتابم
توراحت خفته ای درخانه قبر
ولی من ازغمت خانه خرابم
#گوشه_دشتستانی
دعایی کن دل آواره ام را
🔸دشتی محلی
بده چاره دل بیچاره ام را
هنوزازآن سفردارم برادر
به همره چادرصدپاره ام را
.
زیارت عاشورا ۲۴ مرداد۱۴۰۰.m4a
32.51M
زیارت عاشورای شب هفتم
#زیارت_عاشورا
#حاج_مجید_طاهری
.
#میرداماد 🎤
#روضه_حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
بخش اول روضه: ” یا کاشِفَ الْکَرْب، عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْن، اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْن”
عباس “بابُ الحسینِ” هر وقت میری کربلا،قبل از اینکه بری حرم ابی عبدالله،اول میری حرم اباالفضل اجازه می گیری بعد وارد حرمِ سید الشهدا میشی،اینکه شب تاسوعا،قبل از شب عاشوراست،دلیلش همینِ،امشب عباس اومده وسط،به من و تو بگه:هر حرفی داری به من بزن،هر حاجتی داری بگو،من باب الحوائجم،فردا شب دیگه همه برا حسین گریه کنن،فردا شب دیگه کسی حاجت نیاره،فردا شب دیگه کسی مریض نیاره،درد نیاره،گرفتاری نیاره،فردا شب شبِ آخرِ حسین و زینبِ،امشب هر کار داری،تو می دونی و عباس،حالا با این حالت بگو:
” یا کاشِفَ الْکَرْب، عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْن، اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْن،….”
*امام زمان می فرمایند:مجلسی که به نام عَموم باشه خودم رو میرسونم…شب تاسوعایی نمیشه دعامون این نباشه:“اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن….”
میگه:شاگردای علامه بحرالعلوم دیدن روز تاسوعا،علامه عمامه از سرش برداشته،پا برهنه تو بین الحرمین،هی به سر میزنه،هی میگه:“علی العباس واویلا..” گفتن:آقا! شما عالمید،مو سفید کردید،این همه شاگرد،چرا اینجوری عزاداری می کنید؟ علامه فرمود:برید کنار،شما ندیدید اونی که من دیدم..چی دیدی آقا؟ میگه: دیدم روز تاسوعا حجه بن الحسن،سرِ برهنه،هی به سر میزنه،هی میگه:“علی العباس واویلا..”
حالا دستت رو بذار رو سرت،اگه ۹ شب دست رو سرت نذاشتی،امشب بذار،اصلاً یادت باشه،از امشب به بعد،دست رو سر گذاشتن از عباس به بعد باب شد،تا عباس بود کسی دستش رو روی سرش نذاشت،این دست رو سر گذاشتن یعنی:چه خاکی به سرم شد،چه بلایی سرم اومد…زینب تا دید عباس رفت،دو تا دست رو سرش گذاشت….“یاصاحب الزمان،اَلغوثُ اَلاَمان…….”
اگر شبی ز جمالش نقاب بردارد
فَلَک نگاه خود از آفتاب بردارد
به غیر نام ابالفضل هیچ نامی نیست
که اینچنین ز دلم اضطراب بردارد
*تو سخترین لحظات فقط کافیِ،بگی: یا اباالفضل..آدم بی اختیارم میگه،انگار ما اینجور بزرگ شدیم… فقط من و تو اینجوری نیستیم ،ابی عبدالله هم کربلا هر وقت گیر می کرد،می گفت: یا اباالفضل..عباس کجاست؟…*
خروشِ رود و دریا، یا اباالفضل..
پناهِ اهلِ دنیا، یا اباالفضل..
به حق دستایی که قلم شد
بگیر این دست ها را یا اباالفضل
“سقای دشتِ کربلا،اباالفضل،اباالفضل،اباالفضل
آبی رسان بر خیمه ها اباالفضل،اباالفضل،اباالفضل”
۱