.
به نام خدا
#مسمط_تضمینی
#اسارت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شعراز_رقیه_سعیدی_کیمیا
تضمین ازشعر شیخ اجلّ،سعدی شیرازی
=======***=======
می بینمش بالای نِی ، جانِ جهانم می رود
سیلاب غم در غربتش از دیدگانم می رود
با دیدن سرها به نِی ،تاب و توانم می رود
((ای ساربان آهسته ران ،کارام جانم می رود
وان دل که با خود داشتم با دل ستانم می رود))
مانده به صحرا پیکرش ، اما سرش شد دور از او
می تابد از بالای نی ، بر آسمانها نور از او
افتاده در جان جهان در اشتیاقش شور از او
((من مانده ام مهجور از او ، درمانده و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او در استخوانم می رود))
از بس جسارت دیده ام از دشمن خوار و زبون
از کوفه تا شام بلا دردم شده از حد فزون
بر چشمه اشکم شده ، جاری زِ دل ، دریای خون
((گفتم به نیرنگ و فسون ، پنهان کنم ریش درون
پنهان نمی ماند که خون بر آستانم می رود))
منزل به منزل می روم همراه این دلخستگان
دیگر نمانده طاقتی بر جسم و جان کودکان
بر حال زار ما چرا ، رحمی ندارد ساربان؟
((محمل بدار ای ساربان ! تندی مکن با کاروان
کز عشق آن سرو روان،گویی روانم می رود))
درگلشن زینب دگر از گل نمانده یک نشان
با رفتن گلها شده ، باغ و بهار او ، خزان
هستم به دنبال سری ، افتان وخیزان،نیمه جان
((او می رود دامن کشان ،من زهر تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان،کز دل نشانم می رود))
از کودکی کردم صبوری بر مصیبات و مِحَن
بی مادری ، داغ پدر، آه جگر سوز حسن
از پا نیفتادم مگر ، با دیدن صد پاره تن
((در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود))
این روزها بر هر زبان افتاده نام کربلا
آنجا که دارد تربتش ، بر دردها حکم شِفا
دست من و دامان تو ، لطفی نما یا زینبا!
امسال ، خود ،روزی نما یک اربعین بر "کیمیا"
هر دَم به یاد کربلا ، آه از نهانم می رود
=======***=======
رقیه سعیدی(کیمیا)
#اسارت #حضرت_زینب
۱۴۰۰/۶/۱۴
👇
Voice 001.m4a
2.98M
#مسمط_تضمینی
#اسارت #حضرت_زینب
#شاعر_رقیه_سعیدی_کیمیا✍
می بینمش بالای نِی، جانِ جهانم می رود
سیلاب غم در غربتش از دیدگانم می رود
#سبک_مداح_عبادی_گیلان🎤
۲۱
#زمینه
#ورود_اهل_بیت_به_شام
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
در شام غم
آورده اند جمع اسیران را
بر نیزه ها سر شهیدان را
همراه شان دل پریشان را
در شام بلا شور و همهمه است
زخم زبان ها بر لب همه است
در رو به روی زینب حسین
بر نیزه رأس پور فاطمه است
آه واویلتا امان ز شام۴
در شام غم
دشمن دین حق چو مجنون است
ظلم و ستم بر همه افزون است
دل همه اهل حرم خون است
خورشید ولا روی نیزه هاست
خون دل خاندان مصطفاست
بهر خاندان آل عبا
بدتر از کربلا شام بلاست
آه و واویلتا امان ز شام۴
در شام غم
آنان که جاهل و بد و پستند
دست همه اهل حرم بستند
قلب گل فاطمه بشکستند
روز اهل حرم به شهر شام
گشته از ظلم و کینه همچو شام
بر سر و روی آل مصطفی
سنگ کینه زنند ز روی بام
آه و واویلتا امان ز شام۴
در شام غم
صبر همه اهل حرم کم شد
نصیب شان غصه و ماتم شد
قامت ساجدین ز غم خم شد
آتش ظلم و کین زبانه زد
یتیمانش را بی بهانه زد
بر اسیران دشت کربلا
با کعب نی و تازیانه زد
آه و واویلتا امان ز شام۴
#اول_صفر
#شام_بلا
#شام
.👇
.
#دیر_راهب
#استاد_حاج_اسماعیلی 🎤
کسی که از تو و از داغ تو خبر دارد
همیشه در غم تو دیدگان تر دارد
دلی که سوخت برایت خدا بهایش داد
خدا به سوختگان غمت نظر دارد
قسم به ناله ی زهرا، کسی نخواهد ماند
اگر که ،پرده خدا ،از غم تو بردارد
من از تلاطم امواج آب دانستم
که در مصیبت تو آب هم جگر دارد
به ساحت حَرمت میرسد هر آن کس که
شبیه فطرس درگاه ،بال و پر دارد
به جمع گریه کنانِ حسین و کرب و بلا
ببین ز عرش خدا فاطمه نظر دارد
شاعر : #محمد_حسن_بیات_لو
#شعر_دوم
دید از دور مسیحا نفسی میآید
دید با قافله، فریادرسی میآید
صحنهای دید در آن قافله اما جانکاه
بر سر نیزه سری دید، سری همچون ماه
این سر کیست که اینقدر تماشا دارد؟
صوت داوودی و انفاس مسیحا دارد؟
از سر هر مژهاش معجزه بر میخیزد
با طنینش همه آفاق به هم میریزد
با نسیم از غم دل گفت به صد شیون و آه
به ادب نافهگشایی کن از آن زلف سیاه
با دلی سوخته آمد به طواف سر ماه
پاره پاره دلش از داغ لب پرپر ماه
گفت ای جان جهان نذر غمت! جانم باش
امشبی را ز سر لطف تو مهمانم باش
ماه را همره خود با دلِ بیتاب آورد
نذر لبهای ترک خورده کمی آب آورد
خون از آن چهره که میشُست دلش خون میشد
حال او منقلب و دیده دگرگون میشد
صورتش را به روی صورت خونین حسین
و مُشَرَّف شد از آن لحظه به آئین حسین ...
شاعر : #یوسف_رحیمی
تذکر :
1ـ بخش اول مجلس، روضه و داستان مادری که سر مزار فرزندش رفته بود در قالب #دستگاه_ماهور اجرا شد
👇
11. روضه دیر راهب 7.7.98 اهواز.mp3
8.36M
#امام_حسین (علیه السلام)
#روضه_دیر_راهب
با نفس گرم مداح اهلبیت (ع)
#استاد_حاج_اسماعیلی
#دستگاه_ماهور
کسی که از تو و از داغ تو خبر دارد
.
#پنجم_صفر #ترکی
شهادت #حضرت_رقیه (سلام الله علیها)
حاج داود بیدق داری ( داور )
سبک : ای نامت از دل و جان ...
حسرتله عمری گئچن باده ایچن پیالۀ غمدن
دلدن افغانه گلن جانه گلن دویان بو عالمدن
کاروان غم گوزلی
دفتر عشقین غزلی
عزالی پروانه
چراغ ویرانه
ای دردی دلده قالان الده قالان نشانه سی لایلای
گلزار عشقه سالان آه و فغان ترانه سی لایلای
بلبل پربسته قیزیم
کربلادن خسته قیزیم
طنابی قولّاردا
یورولدی یولّاردا
قازدیم قبرین گئجه من مرغ چمن قویولدی توپراقه
تا ئولدی غملی بالا شال عزا چکیلدی آفاقه
من نه چکدیم بیلدی بالام
غربت ائلده ئولدی بالام
نجه بو درده دوزوم
قرایه بوکدوم ئوزوم
سجّاد ائتدی آه وفغان گوردی عیان او نیلی اعضانی
گویا بیر آیری علی اَسدی اَلی گورنده زهرانی
شورِ ماتم سالدی نوا
دالدالاندی ماهِ سما
فرشتۀ کوچک
ئولوبدی زهراتک
سندی شاخه سیاقی گُل یاناقی سارالدی غُربتدن
چکدی اکبر غمینی ماتمینی پوزولدی محنتدن
ئولدی ویرانه مارالی
غصّه دن قلبی یارالی
یومولدی قاره گوزی
اورکده قالدی سوزی
#سبک_ای_نامت_از_دل_و_جان
#حضرت_رقیه_شهادت
.
.
#دروازه_ساعات
ای دل مگر نه خاتم ماه محرم است
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
گر ماجرای کوفه و کرب و بلا گذشت
باز این چه نوحه وعزا و چه ماتم است
گویا طلوع کرده به شام آفتاب عشق
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
صبح ورود شام چنان تیره بد کز آن
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
سرهای کشتگان همه بر دوش نیزه ها
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
آن محشری که کرده به پا چوب خیزران
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
رشک ملک خرابه نشین شد که محتشم
گفتا عزای اشرف اولاد آدم است
ویرانه و دل شب و دردانه و پدر
آری بساط عشق به خوبی فراهم است
فردا سپیده چشم در آن بزم تا گشود
بر گرد شمع دید که پروانه ای کم است
#امام_حسین
#ورود_اهل_بیت_به_شام
#جواد_هاشمی_تربت
#شام_بلا
▪️
ای دل مگر نه خاتمه ماه محرم است
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
گر ماجرای کوفه و کرب و بلا گذشت
باز این چه نوحه وعزا و چه ماتم است
گویا طلوع کرده به شام آفتاب عشق
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
صبح ورود شام چنان تیره بد کز آن
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
سرهای کشتگان همه بر دوش نیزه ها
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
آن محشری که کرده به پا چوب خیزران
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
رشک ملک خرابه نشین شد که محتشم
گفتا عزای اشرف اولاد آدم است
ویرانه و دل شب و دردانه و پدر
آری بساط عشق به خوبی فراهم است
فردا سپیده چشم در آن بزم تا گشود
بر گرد شمع دید که پروانه ای کم است
#ورود_اهل_بیت_به_شام
#جواد_هاشمی_تربت
▪️
10.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی مجتبی خرسندی در مرثیه امام سجاد علیه السلام و اسارت اهلبیت پیامبر
اختتامیه سوگواره حدیث اسارت - قم
#مجتبی_خرسندی
#امان_از_شام
#امام_سجاد_علیه_السلام
#اربعین