86.6K
تورا آنروز من نشناختم، اما مرا امروز ، تو نشناسی... ببین با ما چها کردند 😭
.
#نوحه
#زمزمه
#اربعین
#شور_اربعین
جواب:
واویلا یا زینب المسبیه
یا
واویلا واویلا واویلا
چهل روز زار و مضطر گشتم
بی حبیب بی برادر گشتم
همدم داغ مادر گشتم
قدکمون کربلا برگشتم
خواهرت خسته و دلخونه
چهل روزه روضه میخونه
روزو شب ازین غم محزونه
رقیه مونده تو ویرونه
همینجا محشری برپا شد
لطمه زن مادرت زهرا شد
همینکه خواهرت تنها شد
پای دشمن به خیمه وا شد
همینجا اصغرت شد پرپر
تنش شد اربااربا اکبر
بگو در علقمه ای دلبر
قبر عباسمه یا اصغر
چهل روز به اشکم خندیدن
سایه ی زینبو میدیدن
کنار محملم رقصیدن
ماها رو خارجی نامیدن
#مرتضی_کربلایی
صبح اربعین ۱۴۰۰- حرم سیدالشهدا
زمزمه #سبک_برادر_برادر__آهسته__سکینه_در__رهت_بنشسته
👇
.
❣﷽❣
🍁#بازگشت_کاروان_به_مدینه
عمر سفر آمد به سر مدینه
داغ دلم شد تازه تر مدینه
فریاد زن اعلام کن خبر ده
برگشته زینب از سفر مدینه
از کربلا و شام و کوفه سوغات
آورده ام خون جگر مدینه
هم داده ام از دست شش برادر
هم دیده ام داغ پسر مدینه
از کاروان بی حسین و عباس
ام البنین را کن خبر مدینه
گردیده جسم یوسف پیمبر
از قلب زینب پاره تر مدینه
پیراهن او را بگیر از من
بر مادرم زهرا ببر مدینه
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
جان مرا لب تشنه سر بریدند
هجده عزیزم را به خون کشیدند
هم پیکرش را پاره پاره کردند
هم سینه اش را از سنان دریدند
گه دور خیمه گه به دور مقتل
با کعب نی دنبال ما دویدند
با کام خشک از هیجده عزیزم
بین دو نهر آب سر بریدند
از کربلا تا شام لحظه لحظه
رأس حسینم را به نیزه دیدند
اعضای او گردیده سوره سوره
آیات قرآن از لبش شنیدند
حالا که آمد این سفر به پایان
اکنون که از ره کاروان رسیدند
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
دادم ز کف گل های پرپرم را
عبدالله و عباس و اکبرم را
راهم مده راهم مده که با خود
نآورده ام گل های پرپرم را
دیدم به روی شانة ذبیحم
با کام عطشان ذبح اصغرم را
تا سر بریدند از تن حسینم
دیدم لب گودال مادرم را
وقتی سکینه تازیانه می خورد
کردم صدا جد مطهرم را
دردا که با پیشانی شکسته
دیدم به نی رأس برادرم را
تا بر حسین خود کنم تأسی
بر چوبة محمل زدم سرم را
یک روزه یک باغ گلم خزان شد
از دست دادم یار و یاورم را
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
عریانِ تن در خون شناورش بود
پیراهنش گیسوی دخترش بود
آبی که زخمش را به قتلگه شست
در آن یم خون اشک مادرش بود
وقتی که جسمش را به بر گرفتم
لب های من بر زخم حنجرش بود
یک سوی او نعش علی اکبر
یک سوی او دست برادرش بود
من زائر جسمش کنار گودال
زهرا به کوفه زائر سرش بود
پیشانی اش را جای سنگ دشمن
نقش سم اسبان به پیکرش بود
با من بنال از داغ آن شهیدی
کز نوک نی چشمش به خواهرش بود
از نیزه و شمشیر و تیر و خنجر
بر زخم دیگر زخم دیگرش بود
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
(استاد سازگار)
#بازگشت_به_مدینه
.
.
متن روضه اربعین امام حسین علیه السلام ـ ناشناس
کاروان اربعین سه روز کنار قبر ابی عبدالله عزاداری کردند ، امام سجاد دید اگر این زن و بچه بیشتر بمانند هلاک می شوند .
دستور داد بار شتران را ببندند از کربلا به طرف مدینه حرکت کنند وقتی بارها را بستند ، آماده حرکت شدند همه با ناله و فریاد جهت وداع کنار قبر امام حسین (ع) جمع شدند ، سکینه قبر بابا را در آغوش گرفت ، گریه می کند صدا زد :
اَلا یا کربلا نُودِعکِ جِسماً بَلا کَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِینا
ای زمین کربلا ! بدنی را در تو به ودیعه گذاردیم ، که بدون غسل و کفن مدفون شد .
اَلا یا کربلا نُودِعکِ رُوحاً لِاَحمَدَ وَ الوصِیِّ مَعَ الاَمِینا ۱
ای کربلا کسی را در تو به یادگار نهادیم که او روح احمد و وصی اوست .
نقل می کنند : حضرت رباب آمد خدمت امام سجاد ، گفت : آقا من خواهش از شما دارم آقا به من اجازه بده کربلا بمانم آخر نمی توانم قبر حسین را تنها بگذارم ،حسین زهرا کسی را ندارد ، آنهایی که می گویند : رباب یک سال ماند شب و روز برای مصائب حسین گریه می کرد روزها می آمد در برابر آفتاب می نشست، زیر سایه نمی رفت هر چه می گفتند : اجازه بدهید سایبان درست کنیم زیر سایبان گریه کنید . می گفت : آخر من دیدم بدن حسین زیر آفتاب بود ۲
۱٫ نظری منفرد ، قصه کربلا ، ص ۵۳۱ .
۲٫ سوگنامه آل محمد ، ص ۵۰۰ ، قصه کربلا ، ص۵۴۷ ، کامل بن اثیر ۴/۸۸ .
*************
#وداع_با_کربلا
#بازگشت_به_مدینه
.
1. متن روضه.pdf
364.5K
#پی_دی_اف pdf
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#مرحوم_کافی
سبط رسول و پور بتول
که ذوالجلال بنامید
1. سبط رسول ص.mp3
10.99M
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#مرحوم_کافی
سبط رسول و پور بتول
که ذوالجلال بنامید
#شهادت_امام_حسن #هفتم_صفر