.
#شور
#حضرت_ام_البنین
#حضرت_عباس
#سیزدهم_جمادی_الثانی
#شهادت_حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
سلام حق به تو ای باغ یاس
ای مادر باوفای عبّاس
عبّاسی که حامی اربابه
در فضل و بخشندگی بی همتاس
تویی مادر ادب، امّ البنین
که شده دامن تو مردآفرین
نور ماه صورت عباس تو
شده واسه اولیا نور یقین
تو بهشت
بَنی کِلابی
همسر شایسته ی ابوترابی
بعد زهرا
برای حیدر
بهترین گوهر برای انتخابی
سیّدتی امّالبنین.....
🌸🌸🌸🌸🌸
وقتی شدی همنشین دریا
قدم گذاشتی به باغ مولا
با بوسه بر پای زینب گفتی
منم کنیز گلای زهرا
شدی تو صاحب شوکت و مقام
چون شدی با شیر خیبر هم کلام
معرفت همین که بخشیدی با عشق
هستیتو در راه سوّمین امام
تو نماد
حجب و حیایی
مادر سقای دشت کربلایی
تو انیس
حبل المتینی
جانشین حضرت خیرالنّسایی
سیّدتی امالبنین.....
🌸🌸🌸🌸🌸
منم غلام و تو شاهنشاهی
تو آسمون دو عالم، ماهی
برای گفتن فضلت این بس
که کاشف الکَرب ثاراللهی
تویی حامل لواء استوار
برای خون خدایی مستجار
وقتی که میری به سمت دشمنا
ذکر پهلوونا میشه الفرار
تو عزیز
اهل ولایی
حیدر کرار دشت کربلایی
بطلب تا
بیام زیارت
دل نوکرت دوباره شد هوایی
سیدی یا عباس......
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.👇
.
#نوحه_سنتی
#واحد_سنگین #زمزمه #شور
#سیزدهم_جمادی_الثانی
#شهادت_حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
...
یا صاحب الزّمان،دائم غمگینی
امشب عزادار امّ البنینی
با آه سینه
رفتی مدینه
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
یا
یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک....
🌸🌸🌸🌸🌸
مادر ابالفضل،گشته شهیده
از بس بین بقیع،ناله کشیده
بین روضه ها
افتاده از پا
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
روی خاک بقیع،اشکش روان شد
آخر بین روضه ها نیمه جان شد
در زیر آفتاب
مانده چون ارباب
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
🌸🌸🌸🌸🌸
شد از آهش دل هر رهگذر خون
گریان شد از سوزش،مروان ملعون
مانند زینب
گشته جان بر لب
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
🌸🌸🌸🌸🌸
باغ یاسش پرپر شد در کربلا
هستی اش شد فدای خون خدا
گشته او تنها
با کوه غمها
یاصاحب الزّمان آجرک الله...
🌸🌸🌸🌸🌸
دستان عباسش از تن جدا شد
تیر سه شعبه در چشمش رها شد
پاره شد مشکش
جاری شد اشکش
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
به یاد لبهای اصغر حزین شد
با ضربه ی عمود نقش زمین شد
افتاد با غربت
بر روی صورت
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
صدای ناله ای در گوشش پیچید
زنی قامت کمان،در مقتلش دید
بین علقمه
آمد فاطمه
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
آمد سویش حسین با قامت خم
تیر از چشمش کشید با قلبی پرغم
دیگر شد تنها
بی یار و سقّا
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
وقتی دست جدای او را بوسید
دشمن به ناله ی جانسوزش خندید
در بین دشمن
شد غرق محن
یاصاحب الزّمان آجرک الله....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#حضرت_ام_البنین
.👇
.
#وفات_حضرت_ام_البنین_سلامالله
گرچه فرقی هست از این فاطمه تا فاطمه
ذکرِ یا اُمُالبَنین یعنی همان یا فاطمه
خانهی بی فاطمه هرگز نمیخواهد علی
هست شیرینیِ مولا در دو دنیا فاطمه
حضرتِ اُمُالبَنین از جلوههای فاطمهاست
گرچه زهرا رفت اما هست اینجا فاطمه
بچههای فاطمه بر دامنِ اُمُالبَنین
خواب میرفتند و میدیدند رویا: فاطمه
از همان اول همه گفتند مادرجان به او
چشمشان میدید در این خانه تنها فاطمه
با ادب فرمود : آقاجان بگو اُمُالبَنین
وَرنه نامش را صدا میکرد مولا فاطمه
او کنیزی آمد و زهرا عزیزِ خویش کرد
او زمین بوسید و زینب گفت اُمّا فاطمه
مریم و آسیه و حوا و هاجر کیستند
مادرِ عباس وقتی میرسد با فاطمه
روزِ محشر چادر او هم شفاعت میکند
تا که میآید به محشر پشتِ زهرا فاطمه
بچههای او هم آری بچههای فاطمهاند
نیست او در کربلا و هست اما فاطمه
بسکه یا اُمُالبَنین از ما گره وا میکند
هست بر لبهای ما یافاطمه یافاطمه
دورِ زهرا بچهها بودند و مولا بود حیف
وای از اُمُالبَنین اینبار تنها بود حیف
#دکتر_حسن_لطفی
#حضرت_ام_البنین
.
.
#واحد_سنگین
#زمزمه
#حضرت_ام_البنین
#سجاد_محمدی ✍
1️⃣ بند اول
يه مادر كه عمرش تمومه ولي غصه داره
يه مادر كه واسه شهيداش داره خون ميباره
شب و روز نداره هميشه چشاش غرق اشكه
روو سينش يه داغه كه اين داغ فقط كار مشكه
نگاهش پر از حرفه با زينب اين مادر دلخون
ميگه تا سحر اي خدا پيشم عباسو برگردون
يه روزي چهار تا پسر پهلوون شير نر داشتم
حالا موندم اينجا غريبونه و مات و سرگردون
خيلي اين شبا بي تابم
عباسم كجايي مادر
اي ماه منيرِ خيمه
اي فرمانده ي آب آور
(عباسم كجايي مادر )
2️⃣ بند دوم
شنيدم كه رفتي تا شايد عطش كم شه مادر
شنيدم كه مشكت پر از آب شده واسه اصغر
نه مشكي نه دستي غرورت شكست عباس من
شنيدم كه تير يه نامرد رو سينت نشست عباس من
الهي بميرم كه بي دست با سر افتادي مادر
شنيدم كه رو پاي زهرا تو ام جون دادي مادر
خجالت زدم از رباب و سكينه نشد اخر
كه سيراب بشه اون كوير لباي علي اصغر
حالم رو خودت ميدوني
دلتنگم دماي اخر
از وقتي كه تو جون دادي
دق كردم نبودي مادر
(عباسم كجايي مادر )
#واحد
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
👇
.
#زمینه
#حضرت_ام_البنین
سید جواد پرئی✍
1️⃣ بند اول
صدقه سر شما کویر دریا شد
کور اسمتون و برد و دید بینا شد
گره کور شدم به شوق دستاتون
که به لطف سفره ی شما گره وا شد
اسمش مثل ، عصای موسی میشه
توو پرخاش ، موج گرفتاری ها
ام البنین ، اگه دعا کنه برات
الهم آمین میگه زهرا
امشب باید حاجت بگیرم
تا راضی نشی ازم نمیرم
به حضرت صدیقه بگو که
راضی شه واسه حسین بمیرم
شما ام بنینی اغیثنی اغیثنی اغیثنی
2️⃣ بند دوم
به فدای بعضی که توی گلو تونه
وقتی بشیر داره روضه میخونه
ما با روضه های مشک و آب می سازیم
چشم شما برا رباب گربونه
مادر بودی ، شما فقط میفهمی
مادر وقتی ، با بچه شه خوشبخته
وقتی بچه بمیره از بی آبی
خیلی خیلی ، برای مادر سخته
با این که بی آبی شدید شد
اما عباست رو سفید شد
رد سیلی ها واسه وقتی
هستش که عباست شهید شد
شما ام بنینی اغیثنی اغیثنی اغیثنی
3️⃣ بند سوم
تکلیف خیمه مثل روز روشن شد
سهم عباس تو که عمود آهن شد
اون معجری که از خاک مبرا بود
مجروح رفت و اومدای دشمن شد
ام البنین، گریه کن از این جای
روضه دیگه ،مصیبت گوداله
ام البنین نگا کن این زخما رو
جای رد کشیدن خلخاله
تن هاشون زیر دست و پا بود
سر هاشون روی نیزه ها بود
زینب رو همسایه اش نمیدید
اونجا بین نامحرما بود
شما ام بنینی اغیثنی اغیثنی اغیثنی
#حضرت_ام_البنین_سلام الله علیها
#سید_جواد_پرئی
#زمینه
👇
@MaddahionlinYEKNET_IR_zamine_2_vafat_omolbanin_99_11_07_majid_banifatemeh.mp3
زمان:
حجم:
8.25M
🔳 #وفات_حضرت_ام_البنین(س)
🌴ای ام البنین میر و علمدار نیامد
🌴سقای حسین سید و سالار نیامد
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
⏯ #زمینه
گشته رها بر سر نی زلف سیاه قمرم
شعله کشید آتش غم در جگر شعله ورم
از داغ تو جان آسمان میسوزد
با غربت این اشک روان میسوزد
بعد از گذر سه سال قلب تو هنوز
از شرم گلوی کودکان میسوزد
ای ام بنین میر و علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
از اثر ناله تو گشته کمان قامت صبر
روضه بخوان بر سر این صورت غم
تا هلهله در لشکر کفتار افتاد
پیش تن او شاه به اسرار افتاد
دست حرم خون خدا را بستند
وقتی به زمین دست علمدار افتاد
ای ام البنین یاد علی آب نمیخورد
سقای حرم بود ولی آب نمیخورد
ای ام البنین میر و علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
تا به زمین خورد و شکست
غرق به خون بال و پرش
فاطمه آمد بکشد دست نوازش به سرش
بر سر سینه داغ دشت افتاده علم
جاری شده خون جگر از چشم حرم
هرچند که علقمه نبودی اما
زهرا عوض تو ناله میزد پسرم
ای ام بنین پهلوی آن یار شکسته
دست و دل و ابروی علمدار شکسته
ای ام بنین میر و علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
#حضرت_ام_البنین
https://eitaa.com/emame3vom/55727
.
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حاج_منصور
یا ام البنین
چهارپاره سُرا سلام علیک
گریه روضه ها سلام علیک
یارشیرخدا سلام علیک
سفره هل اتی سلام علیک
السلام ای جناب ام الادب
ادب از تو گرفته اصل و نسب
هستی ریخته به پای علی
گوش تو محرم صدای علی
بانوی دوم سرای علی
مادرشیربچه های علی
سائل دیده ترت هستم
به ابالفضل نوکرت هستم
رحمت. بیکران آل الله
جلوات عیان آل الله
سفره باز نان آل الله
مادر نوکران آل الله
منم از دوستان عباست
نظری کن به جان عباست
نور تعلیم دیده زینب
ای انار رسیده زینب
در دل شب سپیده زینب
مادر قدخمیده زینب
چادرت عطر و بوی کوثر داشت
به تو زینب خطاب مادر داشت
پای علامه گشتی علامه
ای زتقوا به پیکرت جامه
دشمن دشمنان خودکامه
قاتلت غصه امان نامه
حافظ آیه های قرآنی
سفره نذری حسین جانی
پای این نور روزتوشب شد
جامت از عاشقی لبالب شد
نفست سمت حق مقرب شد
زندگی تو وقف زینب شد
همه ی تو نوای تلبیه بود
از ازل مسجدت حسینیه بود
در تو بس ازدیاد فاطمه بود
کارتو امتداد فاطمه بود
همه وفق مراد فاطمه بود
با تو زینب به یادفاطمه بود
علی از غصه ها رهایت کرد
تا که ام البنین صدایت کرد
با ستم پیشه در ستیزی تو
خطه بغض گریه خیزی تو
معنی عزتی عزیزی تو
به بنی الفاطمه کنیزی تو
تو کنیزی و منصبت والاست
مسندت جای خالی زهراست
پسران تو بنده عشقند
غضب بعد خنده عشقند
چهاربرگ برنده عشقند
تیغ های برنده عشقند
پسران تو در نایابند
سرورانم غلام اربابند
به تو چشم خدا نظر دارد
عشق شور تورا به سر دارد
آسمان شما قمر دارد
بیشه ات چهارشیرنر دارد
هستی ات ریخته به پای حسین
بچه هایت همه فدای حسین
بر مریدان حق مرادی تو
گریه شام و بامدادی تو
به همه درس عشق دادی تو
پای دروازه ایستادی تو
@emame3vom
چشمت از فرط اشک بی سو شد
پای این غم سپید گیسو شد
پای دروازه پای خون حسین
داشتی درسرت جنون حسین
دل تو بود بی سکون حسین
زینب آمد ولی بدون حسین
زینب آمد ولی کمان قد بود
وای ام البنین مردد بود
گفت بر درد من دواست حسین
نور لا یطفأِ خداست حسین
تو اگر زینبی کجاست حسین؟
نکند که سرش جداست حسین
ای شکسته ترین بلور حرم
آه زینب بگو چه شد پسرم
گفت ای بیقرار خونجگرش
گوش کن تا به تو دهم خبرش
لشگر نیزه بود دور و برش
شمر از پشت سر برید سرش
شمر خیلی. زیاد عذابش داد
از لب تیغ کُند آبش داد
تو نبودی تنش به غارت رفت
کهنه پیراهنش به غارت رفت
رگ رگ گردنش به غارت رفت
بعد او گلشنش به غارت رفت
قدر یک نیم روز پیر شدم
آه ام البنین اسیر شدم
بدهم شرح خشکی لب را
یا تن زخم نا مرتب را
بنگر این پیکر پر از تب را
آه خیلی زدند زینب را
بعد عباس آب رفتم من
آه بزم شراب رفتم من
سعید توفیقی #حضرت_ام_البنین
https://eitaa.com/emame3vom/55728
.👇