.
#روضه_قبل_از_قرآن_به_سر
#شب_بیست_و_یکم
#شب_قدر
#شهادت_حضرت_علی(ع)
#حاج_محمد_فراهانی
مقدمه: امام صادق فرمود نزدیک ترین راهی که می تونه تو رو در خونه خدا برسونه از روضه جد ما ابی عبد الله است.
اومد خدمت امام صادق عرضه داشت آقا جان شب قدر از دستم رفت نتونستم عبادتی کنم خواب موندم نزدیک بود نماز صبحمم قضا بشه.
دل نگران بود؛ چقدر خوبه آدم یه سعادتی ازش فوت میشه دل نگران بشه بی خیال نباشه. اگه یه شب دیدی جات تو مجلس امام حسین خالیه دل نگران باش بگو چیکار کردم آقا اسمم رو خط زده.
آقا فرمود ناراحت نباش دیشب یه عملی داشتی افضل اعماله منِ جعفر ابن محمد راضیم نماز شبم رو با اون عمل تو عوض کنم. فرمود نصف شب تشنه شدی از خواب بیدار شدی بلند شدی یه ظرف آبی برداشتی یه مقدار آب خوردی گفتی بابی العطشان یا ابا عبدالله...
بریز آب روان عباس به جسم باغبان یاس
ولی آهسته آهسته
بریز آب روان سقا به فرق خونی مولا
ولی آهسته آهسته
حسینم ای کس و کارم عزیز سر به دیوارم
بزن ناله عَلَمدارم ولی آهسته آهسته
صدای خواهرم گریه همه دور و برم گریه
بمیرم آید آن روزی شود کار حرم گریه
همه دور تن بابا غریبه نیست بین ما
بمیرم زینبم تنها شود ما بین دشمن ها
غمی بر قلب من مانده شب هق هق زدن مانده
من و بابا کفن داریم حسینم بی کفن مانده
امام حسین آب می ریخت، امام حسن بدن بابا رو غسل می داد، یاد مادر زنده شد، اونجا حسن و حسین نگاه می کردند، (کنایه فهما) محل غسل یه آبراهه داره، اسماء میگه من آب می ریختم اما از زیر مغتسل، خونابه جاری بود، ای وای وای... با چه حالی بدن بابا رو غسل دادند، تا رسیدن به پیشانی ورم کرده، این پیشانی ورم کرده رو می دونی کی ارث برد؟ بماند...
بدن مولا رو با پنج جامه کفن کردن، (چیه چرا گریه می کنی من که چیزی نگفتم) ای بی کفن حسین...
حالا می خوان بدن و داخل قبر بذارن، با چه حالی، (می خوان صورت علی رو رو خاک بذارن) پرده ای از سندس روی قبر کشیده شد، امام حسن از بالای سر پرده رو کنار زد دید انبیا اومدن، حضرت آدم اومده، ابراهیم اومده، پیغمبر اکرم اومده، امام حسین از پایین پا پرده رو کنار زد دید مخدرات اومدن، حضرت حوا اومده، آسیه حضرت مریم، یه وقت یه نگاه کرد دید مادرش فاطمه اومده...
این جا بود انبیاء و اولیا اومدن یه جا هم زن خولی می گه: «ديدم از مطبخ نور به آسمان رفته، در مطبخ و باز كردم ديدم دور تنور چهار خانم مجلله نشستن. يكي ميگه: "حسين حوا برات بميره"، يكي مي¬گه: "حسين هاجر برات بميره"، يكي ميگه حسين: "آسيه برات بميره"، يكي ميگه: "حسين مريم برات بميره"، دارن سينه مي¬زنن.» ميگه: «ديدم يه وقت از آسمان هودجي از نور پائين آمد، آرام آرام انگار رو بال جبرئيل نشست (الله اكبر) ديدم اين چهار تا خانم طرف هودج رفتن يه خانم قد خميدهاي آرام از هودج پياده شد، پاهاش داره ميلرزه دستاش داره ميلرزه، اين خانمها دست به سينه، يه دستم به زير بغل هي ميگن: "خانم جان بفرمائيد"، اين خانم اومد كنار تنور نشست ناله اش بلند شد: "حسين مادرت برات بميره".» ...
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
#مرثیه
#غسل_کفن_دفن
#تنور_خولی
#قرآن_برسر_گرفتن
https://eitaa.com/emame3vom/60601
.
.
#امام_زمان
#مناجات_با_امام_زمان #ماه_رمضان
#حضرت_حر
یاابن الحسن سلام کجایی سرم فدات؟
الان کجاست پرشده از سوزگریه هات؟
جمعه شب صیام شد اما نیامدی
بازم ندیدنت شده سهم دل گدات
ازدست نفسِ پست شکایت کجا کنم
این نفس کم تحمل بی صومِ بی صلوة
شوق زمین گرفته مرا،خاک برسرم
بالی نمانده تاکه کبوترشوم برات
چیزی نمانده است سحر را به سرکنم
یک تکه نان به من بده از داخلِ ردات
جرم وگناهِ قبل از اینِ مرا ببخش
یاابن الحسن قسم به حسین؛ اهدناالصراط
من حُرّم آمدم که خودم راعوض کنم
من حُرّم آمدم که بمیرم به زیر پات
جایش میان لشکر ابن زیاد نیست
هرکس که فاطمه ست برایش مقدسات
میگفت:من فدای تو امروز میشوم
دیروز اگربه روی شما بسته ام فرات
من را بگو حلال کند زینبت حسین
ترسیده اند از من اگرخیمه و بنات
#وحید_عظیم_پور✍
.
.
#امام_زمان
#مناجات_با_امام_زمان_در_ماه_رمضان
حاجتِ آخرِ اين قوم خدايا نرسيد
صاحب سبزترين خيمه ي صحرا نرسيد
بي حضورش دلِ من مجمع تنهايي شد
همه ي هستي اين عاشق تنها نرسيد
ما همان منتظرانيم كه تنها مانديم
يارِ آنجايي ما حيف به اينجا نرسيد
خواب ديدم كسي از سمت نجف مي آيد
ولي افسوس جگر گوشه ی زهرا نرسيد
اولین جمعه ی ماه رمضان است ،ولی
آخرین ماه به داد دلِ دنیا نرسید
نيستي و دل ما باز پریشان شده است
خانه ي کوچک ما كلبه ي احزان شده است
#اسماعیل_شبرنگ
.
.
#امام_زمان
#مناجات_با_امام_زمان_در_ماه_رمضان
بیشتر از عاشقی هجران مرا سوزانده است
هجر دیدار رخ جانان مرا سوزانده است
بعد از عمری علت خسران خود فهمیده ام
دل سپردن دست این و آن مرا سوزانده است
مثل یعقوبم ، دلم آتش گرفته ، سوخته
بعدِ یوسف غربت کنعان مرا سوزانده است
عشق بی وصل نگار از هر بلایی بدتر است
عاشقی ، این درد بی درمان مرا سوزانده است
دور از مولا در این زندانِ نَفْس افتاده ام
غفلتم در بین این زندان مرا سوزانده است
یک کلاف آورده ام ، یوسف خریداری کنم
این هیاهوی خریداران مرا سوزانده است
ترس از این دارم بگوید که نمی خواهم تو را
فکر دوری از صف خوبان مرا سوزانده است
سیره ی آقای ما گریه کنار زینب است
روضه های خواهری گریان مرا سوزانده است
روی نیزه رفتن خورشید جانم را گرفت
بین صحرا پیکری عریان مرا سوزانده است
بی قرارِ شارع العباس گشتم باز هم
صحن سقا ... دوری از ایوان مرا سوزانده است
روزه می گیرم ولی افطار زهرم می شود
کام خشک ساقی عطشان مرا سوزانده است
#مجتبی_قاسمی✍
.
.
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین
اشک شرمندگی ام وقت سحر خوبتر است
فقر محتاج اگر قرب ندارد ضرر است
آمده طفل گریزان و فراری به سویت
پس گنهکاری من را تو نیاور به رویت
نگذاری که غلط های اضافی بکنم
زود برگشته ام این خانه تلافی بکنم
ناز کن ناز! که دارم به همین ناز، نیاز
جنگ و دعوا که نداریم! بزرگی کن باز
دستم از پشت، به دور سرم آویخته است
آبرودار! ببین آبرویم ریخته است
جنس ناجور، بدهکار شدن هم دارد
مست عصیان شدنم، خوار شدن هم دارد
با تمام بدی و با همهء کاستی ام
این تو بودی که بجای همه میخواستی ام
غیر زهرای تو امیّد ندارم به کسی
کاشکی پیش حسینش به حسابم نرسی
گریه بین حرمش برکت اوقات من است
کربلایی نشدن جزء عقوبات من است
جان به قربان کسی که همه جا گفت حسین
مادری در وسط کرببلا گفت؛ "حسین...
ته گودال نشستند سرت را بِبُرند
نفس بی رمق و مختصرت را بِبُرند
پسرم! شمر و سنان با تو خصومت دارند
بدنت ریخت بهم، بسکه خباثت دارند
ای برهنه که میان دگران کُشته شدی
خیره ماندی به حرم، دل نگران کُشته شدی"
#رضا_دین_پرور ✍
.
Shab14Ramazan1401[06].mp3
1.72M
🎙فاطمه من! در عزای حسین صبر کن (#روضه)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
#ماهرمضان_سال۱۴۰۱
Shab14Ramazan1401[03].mp3
9.06M
🎙نرو امید آخر حرم
(#زمزمه) #امام_حسین #وداع
🔺بانوای: حاج #میثم_مطیعی
وقت جداییه، وقت وداع من
پیش منه هنوز، اون کهنه پیرهن
گفتی برام بیار، اون یادگاریو
که بوی مادرو میده، میشه برات کفن
نرو، امید آخر حرم
نرو، بدون تو کجا برم؟
نرو، که معجرم حسین من! بمونه رو سرم
«نرو حسین من حسین من»
خیمه پر از عزا، با رفتنش شده
هنگام غارت، پیراهنش شده
ای سینهی حسین، سنگین شدی چرا؟
که لحظهی جداییِ، سر از تنش شده
کجاست، سر بریدهی حسین؟
کجاست، قد خمیدهی حسین؟
کجاست، دل شکسته و بلا، کشیدهی حسین؟
«نرو حسین من حسین من»
#ماه_رمضان_سال۱۴۰۱
.
#امام_حسن
.
بِنَبیٍّ عَــــــرَبیٍ وَ رَســــولٍ مَدَنی
أیُّهَاالنّاسُ عَرِفْنی أنَا عَبْدُالْحَسَنی
مُجتَبیٰ سِبْطُ رَسولٍ وَ إمٰامِ النُّجَبٰا
وَ إلٰهٌ بِمـــــَرامِ حُبِّهِ إمْتَحـــــَنی
أنَا مَجنونُ بِحُبِّ الْحَسَنٍ مِنْ ازلٍ
ثَبتُکُم هٰذِهِ الأبیاتُ عَلیٰ بِالکَفَنی
# مجتبی تاجیک «ساده»✍
.
.
#شور
#امام_حسین
#جواد_مقدم
من همون بچه ایم که رو شونه ی باباش سینه میزد برای تو
همونی که دلخوشیش بود فقط باشه میون دسته ی عذای تو
با یه پرچم کوچیک همیشه میومده تو جمع نوکرای تو
ولی حالا که میبینی دیگه اون بچه بزرگ شد و برات نوحه خونه
هم بزرگ شد هم پدر شد حالا بچشو تو روضه هات کنارش میشونه
من عاشق شدم که بگم فقط خودت معشوق منی
شور سینه زنی ها و ذوق منی معشوق منی
تو شاهم شدی که بگی من واست هستم سر پناه
کی به جز من واست میشه تکیه گاه هستم سرپناه
...ای جونم حسین از ته دل واست میخونم حسین...
♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫
من همون بچه ایم که رو شونه هام میذاشت حرز شما رو مادرم
دست تو موهام میکشید هی میگفت بهت میاد پیرن سیاهت پسرم
آرزوش بوده و هست یه سفر بریم باهم دیگه زیارت حرم
ولی حالا که میبینی حسرت زیارتت مونده رو دل چند سالیه
همه رفتند من جاموندم هرکی رفته بهم میگفت کرببلا جات خالیه
این رسمش نبود همتی کن بازم در روم وا بشه
بین خوبات آقا این بد جا بشه،در روم وا بشه
قربونت برم تو که خوبی،خوبی تو ذات توئه
به گدا بخشیدن عادات توئه تو ذات توئه
...ای جونم حسین از ته دل واست میخونم حسین...
#امام_حسین
#شور
.👇
CQACAgQAAxkDAAFlQpFiWkqu4mXunmkB5XhJ6sXA3kvLagACEAoAAqBSwVJ__it3ceR93CME.mp3
4.99M
[ من همون بچه ایم ، که رو شونه ی باباش سینه میزد برای تو - شور ]
🎤 بانوای:کــربـلایی جــواد مــقــدم
📌 حسینیه انصارالزهرا (س) تهران
.
📃 اگر ربنا ربنا کردهام
🎙 #مدح #امام_حسن #حاج_محمود_كريمى
🗓 #شب_پانزدهم_رمضان_۱۴۰۱
🏷 #امام_حسن (علیهالسلام)
اگر ربّناربّنا کردهام
سحرها، خدا را صدا کردهام
خودم را بر این سفره، جا کردهام
دراین پانزدهشب دعا کردهام
خدایا! به چشمان مست حسن
بده دست من را به دست حسن
من امشب برآنم که مثل قدیم
دلم را ببندم به راه نسیم
دراین ماه با یاعلی، یا عظیم
بیفتم به دست و به پای کریم
کریم کریمان عالم، حسن
دمَتگرم! دردت به جانم، حسن
در آنشب که عالم قمردار شد
درخت نبوّت ثمردار شد
علی؛ شاه مردان، پسردار شد
زمین پیش پایش، خبردار شد
چه بهتر ازینکه به هر انجمن
به زهرا بگویند: امُّ الحسن
حسن، اسم اعظم؛ حسن، کلّ دین
حسن، حقّ مطلق؛ حسن، بیقرین
حسن کیست؟ ایّاکَ هر نستعین
حسن کیست؟ گردنزن ناکثین
به حلم حسن، دشمن اقرار کرد
معاویه را صلح او، خوار کرد
منم که شدم مبتلای حسین
زمین خوردهام پیش پای حسین
شدم وقف دولتسرای حسین
چه بهتر که محض رضای حسین
به پا خیزم و باز طوفان کنم
دوباره حسنجان حسنجان کنم
حسین است محو وقار حسن
حسین است هرجا کنار حسن
حسین است دنبال کار حسن
حسین است در اختیار حسن
حسینی که سرها کف پای اوست
امیری حسن، روی لبهای اوست
بیا طوس، صحن رضا را ببین
نجف باش و ایوان طلا را ببین
شلوغیِ کربوبلا را ببین
خودت غربت مجتبی را ببین
دمِ گنبد شاه عبدالعظیم
بگو: یاحسن؛ یا غریب کریم...
بهزودی همه چشمهها جاری است
بقیعِ حسن، پُر ز معماری است
و هر نوکری، گرم یککاری است...
تمام ضریحش، طلاکاری است
بر این غصّه با عشق، حاکم شویم
همه وارد صحن قاسم شویم
به این فکر کردی چرا شد سپید؟
مویی که بر آن، شانه زهرا کشید
غمی که حسن دید را کس ندید
حسن در همان کوچهها شد شهید
اگر صبر او، حرف هر منبریست
بدانید مردم! حسن مادریست
.👇