eitaa logo
امام حسین ع
18.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. عمویم مانده تنها، دگر یاری ندارد۲ در این خاک بلاخیز، طرفداری ندارد، طرفداری نداری ندارد رهایم کن روم عمه به میدان دهم جان را به راه دین وقرآن عمو جانم عموجان عمو جان۲ _______________ زبس که زخم خورده، عمویم گشته خسته نشسته بر زمین و، بمیرم دل شکسته، بمیرم دل شکسته عمو تنها بود، دشمن فراوان مدد خواهی کند، او از شهیدان عموجانم... _________________ نگاهش سوی خیمه، عدورا داده فریاد اگر که دین ندارید،دمی باشید آزاد، دمی باشید آزاد زمانی که بود جان در تن من مکن روسوی خیمه، دشمن من عمو جانم.... ____________ شعارش لا افارق، دویدی سوی میدان بغل وا کرد بهر ش، عموی بهتر از جان، عموی بهتر از جان در آغوش عمو دستش جدا شد چو قاسم افتخار مجتبی شد عمو جانم.... شعر:اسماعیل تقوایی✍ .👇
. عمه زینب، بین عمویم،مانده تنها،بین میدان۲ دیده گریان،با تنی زار بر لبش نام شهیدان۲ ای عمو جان،ای عمو جان، ای عمو جان، ای عمو جان۲ ________________ سایه ی او،بعد بابا،هر زمان رو،ی سرم بود وقت سختی،پدرانه، همچو بابا، در برم بود ای عمو جان.... _______________ یک نفر باشد عمویم دشمنان دو رش فراوان طاقت ماندن ندارم کن رهایم سوی میدان ای عمو جان... _________________ ای عمو جان آمدم که،چون سپر باشم برایت تا کنم هم،چون برادر، جان نا قابل فدایت ای عمو جان.... ________________ بر روی صدر عمویش، جان او از، تن رها شد آخرین سرباز دینش این یتیم مجتبی شد ای عمو جان... شعر:اسماعیل تقوایی✍ .👇
. عمه رهایم کن روم سوی میدان۲ یاری عمو کنم همچون شهیدان۲ واویلا واویلا واویلا واویلا۲ _______________ هل من معین گوید او وای از غریبی نباشد بر ماندنم دیگر شکیبی واویلا.... _______________ ابن الحسن باشم و عبداللهم من بعد از پدر مدیون ثاراللهم من واویلا... _________________ سایه ی روی سرم جانم فدایت آمده ام تا دهم دستم برایت حرف از غریبی مزن ای نور عینم منهم چو قاسم فدایی حسینم واویلا.... ___؛__________ دستش جدا گشت وعمو را صدا کرد مرغ روحش را عدو از تن رها کرد عمو گرفتش او را بر روی سینه ناله زد یا جداّ رو سوی مدینه واویلا.. شعر :اسماعیل تقوایی .👇
. ببین ای عمه، عموجانم،مانده بی یار ونا توان باشد دل او بهرحرمها وکودکان آن ناگران باشد عمو جان من شده خسته بمیرم بر خاک بنشسته عمو جانم ای عمو جانم..عمو جانم ای عمو جانم۲ _________________ چو بابا پیش خدا پر زد،بوده او در دنیا امید ما نوازش ها کرده او ما را،بوده بر خوشبختی نوید ما ببین عمه او شده تنها رهایم کن تا روم آنجا عمو جانم.... __________________ ببین عمه دورش از هرسو، گرگ خونخواری،رو به او آید از آنها شمشیر و تیر وسنگ،بیشمارانه،بر عمو آید نگاهش افتاده سوی من ندارد یاری عموی من عمو جانم ای... __________________ عمو جانم آمدم میدان، بار دیگر گیرم،در آغوشت سرم روی سینه ات بگذار،تا شوم از عطر تو مدهوشت جداگردد دستم از پیکر فدای تو ای مه انور عموجانم ای... ______________ عجب جایی گشته قربانگاه بهر عبدا...،آه و واویلا نشیند شمر لعین آنجا،سینه ی مولا آه وواویلا چه می سازد خواهرش زینب بده صبری را به او یارب حسین جانم ای حسین جانم۲ شعر:اسماعیل تقوایی 👇
. بوده از زمونی که یادم میاد سایه ی روی سرم عموحسین پدرم حسن شهید دین شده بوده سالها پدرم عمو حسین عمو عمو عمو عمو جانم۳ _____________ دستمو داده به عمه زینبم تا بلا نیاد سرم عمو حسین عمو یار میخواد بذار عمه برم شده تنها پدرم عمو حسین ________________ بمیرم توان نمونده تو پاهاش عموی بی لشگرم عمو حسین دوره کردن عمو رو گرگا ببین مظلومه برابرم عمو حسین __________________ داره میگه به اونا،نا نجیبا پسر پیغمبرم عموحسین یکی با نیزه،یکی تیغ، یکی سنگ می زنن تاج سرم عموحسین _________________ انگاری داره نگاهم می کنه میگه من منتظرم عموحسین بذار عمه تا برم فداش بشم آخه بوده دلبرم عموحسین __________________ برم و بگم عمو جون اومدم من برات یه لشگرم عمو حسین دوست دارم شهید راه توبشم مثل قاسم بپرم عموحسین شعر :اسماعیل تقوایی .👇
. دست عبدالله،دردست عمه،داردنظاره،حال عمو جان می بیندعمو،بنشسته برخاک،روسوی خیمه،با چشم گریان ای عمو جانم ای عمو جانم، ای عموجانم،ای عمو جانم۲ __________________ گوید ای عمه،کن رها دستم،تا کنم یاری،عمو حسینم بشنو صدای، هل من معینش،یاری ندارد،نور دو عینم ای عمو.... __________________ دشمن از هر سو،حمله آورده،با تیغ ونیزه،برعمو جانم ترسم ای عمه،من که یتیمم،در کرببلا،بی عمو مانم ای عمو... __________________ آمدم عمو، تا مثل قاسم،شهد شهادت ،نوشم برایت همچو عمویم،در رهت افتد،دستم از پیکر،گردم فدایت ای عمو.... _________________ آه وواویلا،حسین مظلوم،پیکری بی جان،دارد درآغوش کنار خیمه،زینب از غم،یتیم حسن،گردیده مدهوش شعر:اسماعیل تقوایی .👇
. عبداللهم من ای عمو ابن الکریمم من آخرین سربازتو در این حریمم ای روح ایمان،ای جان جانان مولا حسین جان عمو مولا حسین جان ۲ _________ تا که شنیدم من زمیدان آن ندایت من آمدم تا که کنم جانم فدایت ارزش ندارد بهر تو این جان مولا حسین جان عمو، مولا حسین جان۲ ___________ گرگان شامی بس فراوان وتو تنها سر را چرا تو برده ای درجیب غمها آمد برایت یک تازه مهمان مولا حسین جان عمو مولا حسین جان۲ _________ دست یتیم مجتبی از تن جدا شد با تیر کین حرمله جانش فدا شد آمد غروب آن ماه تابان مولا حسین جان عمو مولا حسین جان۲ شعر:اسماعیل تقوایی .👇
. 📋 به پای پرچم سرخت ✔️ | ✔️ ✔️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به پای پرچم سرخت چه سر ها که نیوفتادن فقط اون بنده هایی که به پات افتادن آزادن سیاه شد رنگ پرچم الا یا اهل العالم خدا گرفته ماتم محرم شد محرم آقا جانم : یاد جسم بی کفنت، ای وای ای وای یاد زخمای بدنت، ای وای ای وای یاد رد پا رو تنت، ای وای ای وای با سنگ میزدنت، ای وای ای وای با یه پرچم سیاه بازم، خونه ها غرق نور میشه تو هوات، زندگی هامون محیای ظهور میشه اومده باز هوایِ، آمادگی برایِ ظهور اسم اعظم، محرم شد محرم آقا جانم: یاد خاتمِ یمنت، ای وای ای وای پاره پاره پیروهنت، ای وای ای وای روی نیزه و روی خاک، ای وای ای وای با سنگ میزدنت، ای وای ای وای برای روضه ی گودال، میمیره نوکرت آخر برای اون دوازده بار، برای کندی خنجر تو و گودال و زینب، بدن و سم مرکب دوباره شد مجسم، محرم شد محرم آقا جانم: وقت زیر و رو شدنت، ای وای ای وای وقت دست و پا زدنت، ای وای ای وای پیش چشم اهل حرم، ای وای ای وای با سنگ میزدنت، ای وای ای وای ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
4_5819023916860965771.mp3
13.55M
نوحه های امام حسین علیه السلام «به پای پرچم سرخت ...» الحرام هیات رایة العباس "عليه السلام"
از شب اول تا تاسوعا 🕊 🕯 ثابت : 👇 دوباره بوی ماتم دوباره فصل هجران نوای همه عالم شده ذکر حسین جان ۲ به چشم همه اشک نم‌نم آمد ز عرش خدا نالهءغم آمد کشد فاطمه آه جانسوز از دل محرم آمد واویلا واویلا حسین واویلا 🕊🩸🕊🩸🕊🩸🕊 🏴 بن عقیل علیه السلام🌷 منم سردار بی‌سر بدست قوم کافر سرم آویزه شد بر سر دروازه آخر شدم دربه‌در بین این نامردان شدم بی‌کس و خسته و سرگردان نیاور به این شهر غم زینب را میا آقاجان واویلا واویلا حسین واویلا به حالم کن نظاره لبم شد پاره‌پاره تن پا خورده‌ام را ببین روی قناره به کوچه احاطه شدم من تنها نوازش شده گونه‌هایم با پا لگد خورده‌ام درمیان کوچه شبیه زهرا واویلا واویلا حسین واویلا 🏴 :🌷 به منزلگاه آخر رسید جان کوثر نشسته غم عالم به روی قلب خواهر بزرگی ایمان و ایثار آمد شهنشاه مظلوم و بی یار آمد به کرب و بلا تا قیامت سازد علمدار آمد واویلا واویلا حسین واویلا پیاده شد خدایا عقیله بین صحرا عصایش دست اکبر رکابش پای سقا الهی که تنها نگردد اینجا میان حرامی نگردد تنها بدون برادر نگردد زینب میان صحرا واویلا واویلا حسین واویلا 🕊🩸🕊🩸🕊🩸🕊 🏴حضرت رقیه سلام الله علیها 🌷 خرابه شد چراغان ز نور روی مهمان به عشقت سر پرخون رقیه می‌دهد جان به دیدار من آمدی ای بابا به ساحل رساندی مرا ای دریا ببین دخترت را شده از محنت شبیه زهرا پدرجان پدرجان فدایت بابا چگونه من بمانم شکسته استخوانم شبیه تو پدرجان ترک‌خورده لبانم ببین مثل زهرا شده پهلویم ببین کم شده خرمن گیسویم شکسته سرم، مثل تو باز از هم شده ابرویم پدرجان پدرجان فدایت بابا 🕊🩸🕊🩸 🏴طفلان زینب سلام الله علیها: 🌷 برادر جان فدایت بمیرم من برایت وجود بچه‌هایم فدای بچه‌هایت تو که مو سفیدی ز داغ اکبر تو که بی کسی و نداری لشکر دوگل بهر قربانی‌ات آوردم فدایت خواهر واویلا واویلا حسین واویلا تو که تنهاترینی نبینم که حزینی دلت می‌آید آخر مرا شرمنده بینی بمیرم برای نم چشمانت برای دل بین خون غلطانت سر این دو طفلم چه قابل دارد خودم قربانت واویلا واویلا حسین واویلا 🕊🩸🕊🩸🕊🩸🕊 🏴 علیه السلام: 🌷 منم حُر پشیمان بده جایی به مهمان زدم فریاد مست تو هستی شاه و سلطان اگر راه دریا به رویت بستم به پایت نهم سر بگیری دستم وجودم خجالت شده از زینب پشیمان هستم حسین جان ۲ عزیز زهرا رسیدم دربر تو شدم تا نوکر تو خجالت می‌کشم از نگاه خواهر تو تو باغ گلی من کنارت خارم به درگاه تو خادم دربارم قبولم نمودی ز توممنونم تویی سالارم حسین جان ۲ عزیز زهرا 🕊🩸🕊🩸🕊🩸🕊 🏴 علیه السلام: 🌷 عموی مهربانم اگرچه نوجوانم سلاحم بین میدان بُود دست و زبانم سپر می‌کنم دست خود را اینجا شود دست‌ من مثل دست سقا رسیدم به‌جای حسن بابایم عزیز زهرا واویلا واویلا عمو واویلا دلم طاقت نیارد گلویت حفره دارد خودم دیدم که قاتل به چشمت پا گذارد خودم دیدم این صحنه که غوغا شد تنت یکسره زیر دست‌وپا شد بمیرم برای تو که با نیزه دهانت وا شد واویلا واویلا عمو واویلا 🏴حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام: 🌷 چه ماهی زد به میدان چه نوری شد نمایان شعار لب قاسم شده ذکر حسن جان به دست عمویش شده آماده به‌جای پدر آماده شهرزاده هر آن کس برای قتالش رفته به خاک افتاده واویلا واویلا حسین واویلا چه آمد بر سر او زمین شد بستر او به زیر سُم مرکب شکسته پیکر او تنش نخ‌نما شد به زیر پاها پر از خون شد آن روی ماه و زیبا شکسته شده استخوان‌های او شبیه زهرا واویلا واویلا حسین واویلا 🕊🩸 🏴حضرت علی اصغر علیه السلام: 🌷 گل پرپر علی‌جان وجودم شده لرزان غم تو بین صحرا پدر را کرده حیران شدی مثل گل روی دستم پرپر بمیرم که پاشیده حلقت اصغر چگونه روم خیمه دارم خجلت ز روی مادر لالایی لالایی علی‌ّاصغر ✍ 👇
. دوباره بوی ماتم دوباره فصل هجران نوای همه عالم شده ذکر حسین جان ۲ به چشم همه اشک نم‌نم آمد ز عرش خدا نالهءغم آمد کشد فاطمه آه جانسوز از دل محرم آمد واویلا واویلا حسین واویلا 🕊🩸🕊🩸🕊🩸🕊 حضرت علی اصغر علیه السلام: گل پرپر علی‌جان وجودم شده لرزان غم تو بین صحرا پدر را کرده حیران شدی مثل گل روی دستم پرپر بمیرم که پاشیده حلقت اصغر چگونه روم خیمه دارم خجلت ز روی مادر لالایی لالایی علی‌ّاصغر چه سازم من در این غم شده صبر پدر کم بميرم غنچهءمن گلویت وا شد از هم خزانی شدی گل کنار دریا چه سازد پدر باغم تو حالا زند قهقهه حرمله می‌خندد به حال بابا لالایی لالایی علیّ اصغر ***** . 🏴 🏴 علیه السلام:🌷 عصای دست بابا امید دل لیلا تن صد پاره‌ات را گرفته کلّ صحرا تنت مثل آلاله پرپر افتاد پدر پیش نعش تو با سر افتاد خودم را رساندم ولی بابایت مکرر افتاد واویلا واویلا علی‌ّاکبر شکسته ابروانت پر از خون شد دهانت به‌هم‌چسبیده با خون تمام گیسوانت به پهلوی تو نیزه جاخوش کرده به صحرا زنم نالهء بی‌پرده عمو بهرتشییع تو از خیمه عبا آورده واویلا واویلا علی‌ّاکبرع 🕊🩸🕊🩸🕊🩸🕊 🏴تاسوعا: حضرت ابا الفضل علیه السلام 🌷 علمدار سپاهم ببین بی‌تکیه گاهم بدون تو دلاور به‌هم خورده سپاهم ندارم دگر بی‌تو راه چاره بمیرم که شد چشم نازت پاره اگر برنخیزی حرم ای سقا شود آواره واویلا واویلا حسین واویلا شدم بی‌تو حسابی گرفتار عذابی چرا در بین صحرا نخوردی جرعه آبی چه سازم پس از تو در این وانفسا زنم بر سرم بی تو هستم تنها دهد جان اگر که ببیند زینب خمیده من را واویلا واویلا حسین واویلا مجتبی صمدی شهاب✍ .👇
. دنبال آب گشتم و سهمم سراب شد دنیای کودکانه ام اینجا خراب شد از بس که من بهانه ی بابا گرفته ام حتی دل خرابه برایم کباب شد در آن غروب غم زده یادم نمی رود تا چشمهای دختر تو گرم خواب شد... رفتی ... رقیه وقت خداحافظی نبود رفتی ... ندیدن تو برایم عذاب شد رفتی و سهم دختر بابایی حرم بعد از تو ترس و دلهره و اضطراب شد تا دور دید چشم عموی مرا عدو آزار کودکان زبان بسته باب شد یک مرد هم نبود بگوید چقدر زود بی حرمتی به آل پیمبر ثواب شد حالا که روی دامن من آرمیده ای با من سخن بگو ...، دلم از غصه آب شد! باور نمی کنند که طفلی سه ساله ام از بس که رنج های دلم بی حساب شد حالا که بوسه بوسه به زخم تو می زنم انگار طعم خون دهانم گلاب شد باید برای مرگ رقیه دعا کنی شاید شبیه مادر تو مستجاب شد...  هادی ملک پور ✍ .
. بی تو پنهان کردن بغض گلو مشکل شده زندگی دور از تو و دور از عمو مشکل شده گریه کردم! آمدی با «سر»...خدایا حاجتم- -شد برآورده، اگر چه آرزو مشکل شده جانِ من بابا کجا بودی که مویت سوخته؟! دست-بردن بین مویَت؛ مو به مو مشکل شده عمه زینب(س) تازیانه خورد جای ما همه نا ندارم! گفتنِ راز مگو مشکل شده زجر(لع) بسکه بر دهانِ من زده با پشتِ دست زخم بر لب دارم و این گفتگو مشکل شده میگذارم این سرت را آنطرف پهلوی خود چون برایم دیدنِ از روبرو مشکل شده سنگ خورده روی چشمانم سرِ بازار شام تار می بینم! برایم جستجو مشکل شده میکشم دست کبودم را به روی صورتت بوسه بر پیشانی و زخم ِ گلو مشکل شده!  مرضیه عاطفی ✍ .
. یا جمع کن خاکستر افتاده ام را.. یا بوس کن بال و پر افتاده ام را آن روکش روی طبق را بر سرم کن پیدا نکردم معجر افتاده ام را این ظرف کوثر با تکان میپاشد از هم نازش نکن این پیکر افتاده ام را از خاکها بر لاله ی گوشم کشیدم شاید نبینی زیور افتاده ام را در کوچه وقتی با لگد خوردم به دیوار دیدم درآنجا مادر افتاده ام را .
. پس از تو تازه فهمیدم که اصلاً درد یعنی چه بیابان، گم شدن درشب و آه سرد یعنی چه یکی پیدام کرد و دخترت را...نه نمیگویم ! کبودم ، لیک میدانم دگر نامرد یعنی چه نه رنگ خیزران است و نه سیلی، زجر دیدم تا بفهمم اینکه
سرخی میزند بر زرد یعنی چه 
؟ غبار و جای ضربی که نشسته بر رخم داند که بر آیینه، نقش پنجه روی گرد یعنی چه ندیدم بدتر از دروازهء ساعات در عمرم به ما گفتند کوچه گرد، کوچه گرد یعنی چه هیاهو ، ناسزا ، شهر غریب، آه از دل سجاد(ع)
الهی مادرم دنیا نمی آورد” یعنی چه ! 

غروبی کودکان این محل دور و برم بودند 

بگو بابا ” همه بازی ، رقیه طرد 
یعنی چه؟! دگر کودک نخوانم ، حرفهایی را بلد هستم بگویم” بزم ” یا
تحقیر 
یا `سر درد” یعنی چه علی ناظمی ✍ .
. ✍ مگه دریا می‌اُفته تو خشکی مگه صحرا حریف این دریاس مگه عباس هم زمین می‌خوره باورش سخته واسه من عباس ای به قربون چشمای زخمیت کو دو تا دست تو علمدارم اگه تنهام بذاری تو این دشت من به کی خیمه ها رو بسپارم پاشو بازم کفیل زینب باش پاشو اهل حرم رو آروم کن پاشو تکلیف دشمنامونو با یه اخم نگات معلوم کن سخته واسه رقیه دوری تو چه جوابی بدم اگه پرسید نگران حرم باشم یا تو منو تنها نذار تو این تردید پهلوون پاشو که غمت دیگه کمر آسمونو تا کرده سورو سات یه غارتو دشمن تو حرم بعد تو به پا کرده رحم کن به من و غریبی من بین بی رحما قد کمون شدم کی بشه تکیه گاه خواهرمون وقتی من غرق خاک و خون شدم وقتی دشمن نشست رو سینه ام گریه ‌ی خواهروچه کار کنم وقتی خنجر حیا نکرد از من ناله ی مادرو چه کار کنم بعد تو دشمنم جسور می‌شه خیمه هامونو شعله ور می‌کنه سنگ و چوب و عصا رو که بزنه نعل اسبا رو تازه تر می‌کنه .