.
#روضه_اسارت_ال_الله
السلام علیک یا اباعبدالله
زینب آمد سنگها را زد کنار
باغ گل را کرد پیدا زیر خار
باغ گل صفحه ای ز آیات نور
نقطه نقطه گشته از سم سطوح
دید زینب آن صحیفه دیدنیست
یک به یک آیات آن بوسیدنی ست خواست بوسد جای بوسیدن نداشت
لعل لب بر حنجر خونین گذاشت
بدن و زیر تلی از سنگ
تیر و شمشیر و نیزه شکسته ها
دفن کرده بودند
امروز از صبح تا غروب کار زینب همین بود
گفتند همه اسرا سوار شن همه بریم
کوفه
اما همه ارباب مقاتل نوشتن غروب بود از کربلا رفتن
یعنی از صبح تا غروب زینب داره این بدن و زیارت میکنه
یک نگاه کرد دید اصلاً این بدن قابل بغل کردن نیست
دست میبره زیر بدن هر نقطه ای رو که بالا میبره یه نقطه دیگه رو زمین میفته
یعنی بدن کاملاً متلاشی شده
دید یه بدنی به رو روی سینه رو خاک داغ کربلا افتاده
سر نداره
یا صاحب الزمان
عمه جان شما اینجا کاری کرد
که نوشتن حتی اسب های لشکر دشمن هم برای زینب گریه کردند
اشک هاشون می ریخت رو سم شون
اما یک عده ایستاده بودند و می خندیدند
شروع کرد با این بدن حرف زدن
آخرین زیارت زینب با ابی عبدالله همین
اربعین که برگشت تربت و زیارت کرد
چون یک سال و نیم بعد هم دیگه کربلا نیامد از داغ حسینش دق کرد و جان داد لذا میخواد حقشو ادا کنه
گفت داداش ای ز دور خردسالی یاورم
یاد داری در کنار مادرم
ماه رخسارم ز من دل می ربود
تا برد خوابم نگاهم بر تو بود
یاد داری شامگاهی با حسن
راه پیمودید دوشادوش من
غافل از خواهرنگردیدی دمی
تا نباشد گرد من نامحرمی
داداش یادته من و تو و بابام علی و داداشم حسن
وقتی منو میخواستید ببرید حرم پیغمبر چجوری می بردید
بابام علی جلو می رفت شما دو طرف من حلقه می زدید
به قنبر میگفت قمبربرو چراغهای حرم و پیغمبرکم کن
شبانه منو میبردید
یه روز داداشم حسن پرسید بابا
چرا ما زیارت میریم روز میریم
خواهرم شب میره با این تشریفات میره
فرمود حسن جان
همه این کارها برای این مبادا نامحرمی قد و قامت زینب و ببینه
گفت داداش غافل از خواهر نگردیدی دمی
تا نباشد گرد من نامحرمی
حال بین نامحرمان گرد منند
خنده بر زخم درونم می زنند
حسین
نیست عباس و علی اکبرت
مانده تنها بین دشمن خواهرت
حالا میخواد سوار بشه
انشالله گریه هامون با گریه های شامگاهی مهدی زهرا عجین بشه
سنان بن انس میگه عمر سعد منو مامور کرد
سربازا تو بردار دور این زن و بچه حلقه بزن
حالا خانم میخواد اهل بیت و سوار کنه یک نگاه به من کرد یک نگاه به عمر سعد
فرمود شما حیا نمی کنید ما بچههای پیغمبریم
نگاه کردن نداره
با این تشر زینبی
من سربازامو جدا کردم
رفتم عقب تر ایستادم
اما خودم داشتم می دیدم واقعا رو
دونه دونه همه رو سوار کرد
نوبت رسید به زین العابدین
زیر بغل امام زمان شو گرفت
حضرت فرمودند عمه جان
من وظیفمه تو را سوار کنم
امام سجاد زانو زد
یا صاحب الزمان
سنان میگه من داشتم میدیدم
تا زینب پا گذاشت رو زانوی زین العابدین امام سجاد نتونس تحمل کنه
پاهاش لرزید چنان با صورت به زمین خورد
حسین....
#اسارت
.
1529034129417.mp3
5.9M
🔳 #میثم_مطیعی
🔳 #واحد #اسارت #کوچ_از_قتلگاه
بریده حنجر خداحافظ
عزیز بی سر خدا حافظ
علی اکبر خدا حافظ
علی اصغر خدا حافظ
تو را می سپارم به آغوش صحرا
فتاده ز نی سایه ات بر سرما
من و گریه ها همسفر در بیابان
تو مویه های پر از سوز زهرا
مانده، خاکستری از خیمه ها
مانده، از قتلگه داغی با ما
افتد، بر روی ما چشم اعدا
🔳(حسین خدا حافظ یابن الزهراء)
ببین از امشب برادر جان
شروع کرب و بلای من
ملائک را خیره خواهد کرد
شکوه صبر و رضای من
فتد آتش خطبه هایم پس از این
به شام سیه روی این قوم بی دین
به لحن کلامم شود زنده حیدر
به سعی مدامم شود زنده آئین
بردم، بعد از تو صحرا به صحرا با خود
پیغام کرب و بلا را
زینب، فدای تو یا بن الزهراء
🔳(حسین خدا حافظ یابن الزهراء)
(آقای محمد مهدی سیار)
.
103.8K
.
#نوحه #دفن_شهدا
#شب_سوم_امام
دركنار جسم تو،ازغم آكنده شدم
وقت دفن پيكرت،مُردم و زنده شدم
بعدتوسی سال اشكم شد روان
قامتم خم شد از اين داغ گران
ديده ام شيب الخضيبی
ای امان ازاين غريبی (2)
برتن عريان تو، بوريا پيچيده ام
ازگلوی اطهرت، بوسه ها من چيده ام
آتش افتاده به جانم ای پدر
غرق خون گشته دهانم اي پدر
ديده ام شيب الخظيبی
ای امان ازاين غريبی (2)
خون دل افشانده ام،روی جسم پرپرت
چون نظركردم پدر،برگلوی اطهرت
تارهای حنجرت خشكيده بود
ازعطش برروی هم چسبيده بود
ديده ام شيب الخظيبی
ای امان ازاين غريبی (2)
بس كه نيزه خورده ای،پيكرت پاره شده
از سنان و خنجری، حنجرت پاره شده
جان من قربان زخم پيكرت
درگلوی نيزه رفته حنجرت
ديده ام شيب الخظيبی
ای امان ازاين غريبی (2)
#سید_هاشم_وفایی✍
4_5841396886837135723.mp3
834.1K
🎆#زمزمه #امام_حسین
🌑#اسارت
🎆#کوچ_از_قتلگاه
🌑#روضه_حضرت_زینب
سپردمت بخدا و به ریگهای بیابان
سپردمت به نسیم و به خارهای
سپردمت به غبار و به نیزه های شکسته
در آن شلوغی گودال
در آن حرارت سوزان
(زبان حال بی بی زینبه)
به باد گفتم اگر شد مرتبت کند
به خاک گفتم اگر شد گل مرا توبپوشان
به آب گفتم اگر شد برس به آتش خیمه
بجای بوسه ی من برگلوی آن سه عطشان
به آفتاب سپردم که پیروهن به تنش نیست
تن عزیز خدارا به روی خاک مسوزان
حسین ...
گفت داداش
🏴یا جلورو سنگباران سرت طفلان نبینند
🏴یاعقب رو تاکه سیلی خوردن طفلان نبینی
.
.
#نوحه
#بعد_از_شهادت
#کوچ_از_کربلا
#اسارت
یا حسین مظلوم 🖤
آرام جانم یا حسین جان به قربانت
از کربلایت می روم با یتیمانت
دارم دلی خون از غم و داغ هجرانت
از کربلایت می روم با یتیمانت
ای یادگار مرتضی نور چشم من
دیدم تو را در قتلگه سر جدا از تن
روزم سیه کرده چو شب از جفا دشمن
بنگر به حال خواهر دیده گریانت
از کربلایت میروم با یتیمانت
ماه دل آرای شب تیره ی خواهر
کو قاسم نیکو لقا ، لاله ی احمر
چشمان تر دارد رباب از غم اصغر
شد کودکش پرپر چو گل روی دستانت
از کربلایت میروم با یتیمانت
از تن جدا دست علمدار و سقا شد
در خون تپان ، جسم علی ماه لیلا شد
راس منیرت دیده ام روی نی جا شد
گشته تسلای دلم صوت قرآنت
از کربلایت میروم با یتیمانت
کرده فراقت یا حسین از جهان سیرم
از ماتم آلاله ها زار و دلگیرم
اما ندارم شکوه از کار تقدیرم
خواهم رضا باشد زمن حی سبحانت
از کربلایت میروم با یتیمانت
زین جان نثاری ها شود دین حق احیا
شرح وصایای تو را زاده ی زهرا
تا جان به تن دارم کنم یک به یک اجرا
گشته زمین و آسمان محو ایمانت
از کربلایت میروم با یتیمانت
یا رب به حق حرمت دختر حیدر
بگذر ز جرم شیعیان در صف محشر
فرما عنایت بر دل "سید" مضطر
جان حسین فاطمه مهر تابانت
حاجات قلب ما روا کن ز احسانت
#سیدحسین_همایونی✍
https://eitaa.com/emame3vom/66509
.
.
#امام_زمان
آقا شنیده ام همهء روضه هات را
در مجلس عزا غم و سوز صدات را
انگار بغض روضهء جدّت گرفته است
بعضی فرازهای دعای سمات را
ای نفس مطمئنهء جامانده از حسین!
خواندی چنین برای که "والعادیات" را؟
از صبح تا به شام فقط نوحه می کنی
این زخم های کهنه و درد بیات را
باری شده به شانهء تو گریه لرزه ها
اشکت به هم زده جرَیان فرات را
داری دعا برای تمام بنی اسد
چون عمه جان که کرده دعا آن دهات را
مولا به حق ناحیه ای که مقدس است
در دست خالیم بده برگ برات را
#مناجات_امام_زمان_عج
#محرم
#رضا_دین_پرور ✍
#شب_دهم_محرم
41.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نوحه_عاشورایی
🔹عمو قاسم🔹
به فرمان تو، میشه دل ما عازم
علمداری مثه ماه بنیهاشم
ابوفاضل، عموی حرم عشق و
تو هم عموی ایرانی، عمو قاسم
قاسم سلیمانی، عمو قاسم
آبروی ایرانی، عمو قاسم
عطر و بوی ایرانی، عمو قاسم
تو عموی ایرانی، عمو قاسم
«قاسم سلیمانی؛ عمو قاسم»
ــــــــــــــــــــــــــــــ
عمو، سلام ما به روی ماه تو
سلام ما به خاک قتلگاه تو
اونا که کشتهمردۀ اباالفضلن
با خونشون، میدن ادامه راهتو
ای فدای نام تو، عمو قاسم
قربان مرام تو، عمو قاسم
عالیه مقام تو، عمو قاسم
عبّاسه امام تو، عمو قاسم
«قاسم سلیمانی؛ عمو قاسم»
ــــــــــــــــــــــــــــــ
ما عاشقیم و آیینۀ هم هستیم
به نام نامی تو، همقسم هستیم
به عشق تو، به یاد تو، با دست تو
تا زندهایم، مدافعحرم هستیم
اسم رمز عشّاقی، عمو قاسم
تو ضامن میثاقی، عمو قاسم
جلوۀ هوالباقی، عمو قاسم
نور حضرت ساقی؛ عمو قاسم
«قاسم سلیمانی؛ عمو قاسم»
ــــــــــــــــــــــــــــــ
به زندگی عاشقا، هدف دادی
به پرچم آزادگی، شرف دادی
توو راه دیدن حرم وفا کردی
به قولی که توو ایوون نجف دادی
سالاری و سرداری، عمو قاسم
تو کابوس کفّاری، عمو قاسم
تو محرم اسراری، عمو قاسم
پیرو علمداری، عمو قاسم
«قاسم سلیمانی؛ عمو قاسم»
ــــــــــــــــــــــــــــــ
ایران، حریم ملّت اباالفضله
توو رگ ایران، غیرت اباالفضله
کشور ما با مکتب عمو قاسم
در امتداد نهضت اباالفضله
موج غیرت مایی، عمو قاسم
اوج عزّت مایی، عمو قاسم
روح نهضت مایی، عمو قاسم
عشق ملّت مایی، عمو قاسم
«قاسم سلیمانی؛ عمو قاسم»
📝 #محمد_صمیمی
🎙 با نوای حاج محمود کریمی🎤
#عمو_قاسم
امام حسین ع
#نوحه_عاشورایی 🔹عمو قاسم🔹 به فرمان تو، میشه دل ما عازم علمداری مثه ماه بنیهاشم ابوفاضل، عموی حر
.
💠 الگوسازی در نوحه
🔹در یادداشت قبل درباره اهمیت هویتبخشی به کودکان و نوجوانان در هیأت و همچنین شعر و نوحهای که میخوانند به اختصار اشاره شد. یکی دیگر از نکاتی که در این زمینه قابل دقت است، اهمیت معرفی الگو و اسوهسازی برای این عزیزان است. همه انسانها و به ویژه نوجوانان دوست دارند، اسوهها و حتی اسطورههایی قدرتمند و بینظیر داشته باشند تا همیشه تصاویر آنها را جلوی چشم خود قرار دهند و سعی کنند در زندگی و رفتار و حتی پوشش ظاهری خود را شبیه آنها کنند.
🔸اما در این میدان، برنده کسی است که با استفاده از ابزارهای مختلف بهترین معرفی را از الگوهای مد نظر خود داشته باشد. کاری که غربیها در این سالها به خوبی انجام دادهاند و در تهاجم فرهنگی خود به ذهن کودکان و نوجوانان ما هم رحم نکردهاند.
🔹آنچه که مایۀ تأسف است، این است که ما با وجود داشتن، الگوهای بینظیر، در معرفی آنها کمکاری کردهایم. یکی از شخصیتهایی که میتواند بهترین نقش را به عنوان الگو نه تنها برای کودکان و نوجوانان ما، بلکه برای همه ملت ما داشته باشد، شهید والامقام حاج قاسم سلیمانی است.
🔸همانطور که دشمن در این جنگ فرهنگی از ابزارهای خود برای معرفی الگوهایش استفاده میکند، ما هم نباید از ابزارهای منحصر به فرد خود غافل باشیم. ابزارهایی که نه تنها بر فکر مخاطب بلکه بر روح و جان مخاطب هم تأثیر مستقیم دارد. یکی از این ابزارهای منحصر به فرد جامعۀ ما، رسانه هیأت و به طور خاص نوحه است.
🔹در این نوحه، به زیبایی و با توجه بر ضرورتهای یاد شده، تلاش شده حاج قاسم سلیمانی به عنوان یک اسوۀ همیشه زنده معرفی شود. از نکات قابل توجه این اثر، پیوند زیبای شخصیت حاج قاسم با علمدار کربلاست. پیوندی که با دیدن دست از پیکر جدای حاج قاسم در لحظۀ شهادتش در ذهنها ثبت شد. در این اثر با به کار بردن تعبیر «عمو قاسم» این پیوند، جنبۀ عاطفی هم پیدا میکند و همانطور که بچهها تعبیر «عمو عباس» را برای سقای رشید کربلا بیشتر میپسندند، تعبیر «عمو قاسم» هم برای این سردار پرافتخار دلچسبتر است: «ابوفاضل، عموی حرم عشق و / تو هم عموی ایرانی، عمو قاسم».
🏷 #یک_نوحه_یک_نکته
.
50.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نوحه_عاشورایی
#سرود_پایانی
🔹سربازای ظهور🔹
علمی که امروز میبینی تو دستمونه
رسیده به ما از عاشقای بینشونه
جونمونو میذاریم تا بازم تو اوج بمونه
حالا وقتشه که، شما نوجوونا
علمو بگیرید، تا ظهور آقا
حالا نوبت ماست، فداکاری کنیم
حالا نوبت ماست، دینو یاری کنیم
الهی زیر سایۀ نور تو باشیم آقا
همه شاهد روز ظهور تو باشیم آقا
سربازای پر از شوق و شور تو باشیم آقا
«بیا مهدی زهرا؛ بیا امید دنیا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جدال میون حق و باطل ناتمومه
کلاهتو قاضی کن ببین راهت کدومه
نفسی که خرج غیر حق بشه حرومه
از حالا دلتو، بده دست حسین
که پر از نور حق، باشی تو عالمین
از حالا دلمو، میسپرم به آقا
از مسیر حسین، نمیشیم ما جدا
الگو کم نداریم توی این راه پر پیچ و خم
از شهیدای کربلا تا شهدای حرم
سمت آغوش مولا میریم یه قدم یه قدم
«بیا، مهدی زهرا؛ بیا، امید دنیا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از همین الان شروع کنید به جای فردا
امید یه ملت به شماست برای فردا
قاسمای امروز، علی اکبرای فردا
چشمتون پر عزم، دلا طوفانیه
هر یک از شماها، یه سلیمانیه
علم انتظار، دست رهبر ماست
سربازای ظهور، اسم لشکر ماست
ما با مشت گره شده عشقتو داد میزنیم
پشت پا به کسی که شما رو نخواد میزنیم
ما هميشه قدم توی راه جهاد میزنیم
«بیا مهدی زهرا؛ بیا امید دنیا»
📝 #محمدجواد_الهیپور✍
🎙 با نوای حاج مهدی سلحشور
#بصیرتی
.
#امام_حسین
چقدر ناله کنم در عزای تو چِقَدر
چقدر روضه و گریه برای تو چِقَدر
شفاست ذره ای از تربت و غبار ضریح
گرفته اند شفا با دوای تو چِقَدر
هوای ابری چشمِ مرا ببند به اشک
بگو نفس بکشم در هوای تو چِقَدر
چه عاشقان که گذشتند از جوانی خویش
خلاصه پیر شدند از دعای تو چِقَدر
همین اذان که سر از دامن افق برداشت
گذاشت بغض خودش را به پای تو چِقَدر
همین که باز ندیده ضریح تو ما را
گرفته است دل کربلای تو چِقَدر
تویی که بر روی نی رفته ای بی انگشتر
بگو به سر بزنم من به جای تو چِقَدر
#امام_حسین_ع
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#بعد_از_شهادت
دنبال تو ما را به چشم تر می آورد
آنکس که روی نیزه اش گوهر می آورد
بالای تل دیدم سر بالانشینم...
از زیر دست و پا ترا مادر می آورد
ای پیکر جامانده روی خاک سوزان!
دیدم کسی در کوفه انگشتر می آورد
سر درد دارم بسکه خولی مست کرده
بعد شبی که بین خورجین سر می آورد
من زینبم بر ناقه عریان همانکه...
روزی مرا با احترام اکبر می آورد
با سر کسی روی زمین هرگز نمی خورد
این ساربان ما را اگر بهتر می آورد
ای کاش از بالای آن سرنیزهء تیز
می آمدی و دخترت پر در می آورد
من صبر از کف داده ام قرآن که خواندی
خب صبر می کردی کسی منبر می آورد
هی سنگ خوردم باتو از دست کسی که
خرما و نان از سفره حیدر می آورد
رد می شوم از کوچه و بازار کوفه
ای کاش محرم داشتم معجر می آورد
#محرم
#حرکت_کاروان
#کوفه #هفده_محرم
#حضرت_زینب_س
#شب_هفتم_امام
#رضا_دین_پرور ✍
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعرخوانی شاعر انقلابی و ولایی حاج ولی الله کلامی زنجانی درمورد #جهاد_تبیین در آخرین قسمت از برنامه #حسینیه_معلی
رسان سلام و بگو نوحه خوان مجلس را
حماسه خوانیات این دم جهاد تبیینی است
بزن به سینه که این سینه را سپر کردن
به پیش ناوک هر غم جهاد تبیینی است
دریغ مدعیانی هنوز در خواباند
نهیبشان بزن این هم جهاد تبیینی است
جهاد اکبر سقا بخاطر اصغر
کنار ساحل علقم جهاد تبیینی است
✨
.
#ابیات_ناب
#تک_بیت
روزگاری است که ما رعیت این خانه شدیم
سجده شکر بر آرید که ما دیوانه شدیم
**
بین فرزند و غلامت نگذاری فرقی
کرم تو همه را مد نظر میگیرد
**
امام کرب و بلایی و مثل مهتابی
خوشا به حال دل من که نعم الاربابی
**
تا تربت تو هست طبیب و دوا چرا
تا کربلاست حاجت قبله نما چرا
**
باید که مسیر عاشقی را فهمید
با خشم مخالف ولایت خندید
ما پای ولی امر خود سر بدهیم
تا کور شود هرآنکه نتواند دید
**
این افتخار ماست که با اذن فاطمه
داریم با حسین حسین پیر می شویم
**
به ما نگاه بینداز چشم سلطان هم
گهی به روی غلام سیاه می افتد
**
خوشم که نام حسینم ز لب نیفتاده
هنوز پشت و پناهی که داشتم دارم
**
برق غضبی که چشم رهبر دارد
گویا که بنای فتح خیبر دارد
دور و بر این دیار پرسه نزنید
این مملکت فاطمه، حیدر دارد
**
نیستم عاشق اگر منت درمان بکشم
بروی چشم اگر از تو بلایی برسد
**
باید نوشت روی ضریح جدید تو
یک سنگ قبر کهنه ندارد حسن، حسین
**
زمین به دور خودش چرخ می زند تا که
نشان دهد به سماوات کربلایت را
**
همه زیر پایند و بالا حسین است
همه قطره هستند و دریا حسین است
چه رسم خوشی... که زمان تولد
کلام نخستین ما یا حسین است
**
ساربان! تند مران، ورنه، چنان می گِریَم
که تو و ناقه و محمل، همه در گِل برود
**
شب بی گریه من نمیخواهم
بعدِ مُردن کفن نمیخواهم
**
دادم لباس نوکری ام را رفو کنند
باشد محرم دگری پاره اش کنم...
***
ما را بهشت هم نبر اما قبول کن
لبخند تو برای گنه کارها بس است
**
هفت پشتم در هراس ِ روز محشر غُصه داشت
یا حسینی گفتم و خیرش به اجدادم رسید
**
با گریه بر شماست اگر زنده ام حسین
اشکِ مرا نگیر که بیچاره میشوم...
**
روح ِ پدرم شاد که میگفت به من:
خوش باد دَمی که دیده آید به سخن
عمری به زبانِ بی زبانی چون اشک
یک چشم حسین گفت و یک چشم حسن
**
مادرم گفت که این اشکِ تو از شیر من است
من تورا گریه کن ِ شاهِ مُحَرَم کردم
**
من دوزخی بودم نه جایم جنت توست
جای مرا آقایی تو جا به جا کرد
**
خواست از هر دو جهانَم شَوَد آسوده خیال
پدرم دستِ مرا داد به دستانِ حسین
**
مادرم داد به من درس محبت اما
من حسینی شدم از بس پدرم گفت حسین
**
گفتند:عطا نمی شود اما شد
بخشیده خطا نمی شود اما شد
گفتند به این حسین حسین گفتن ها
درد تو دوا نمی شود اما شد
**
وقتی کتیبه های تو را میزنم خوشم
جان خودت از این به بعد ناخوشم نکن
**
مجنون بَر ِلیلا بنشیند خوشش آید
از لعل لبش بوسه بچیند خوشش آید
در جمع مجانین ِحسین سر خوش و مستیم
دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید
**
هرکسی راه ندارد به عزای تو حسین
گریه کن های تورا فاطمه گلچین کرده
**
گذر ِتک تک این ثانیه های عمرم
به قدیمی شدن نوکری ات می ارزد
**
سفر عشق از آن روز شروع شد که خدا
مِهر یک بی کفن انداخت میانِ دل من
**
زود ما را به کربلا ببرید
خاک اینجا به ما نمیسازد
**
رو به قبله کردن ما بین قبر انصاف نیست
صورت ما را به سمت کربلا باید کشید
**
از کودکی ام یاد گرفتم که بگویم
مادر پدرم نذر پدر مادر ارباب
**
گفت زاهد: از چه رو بر سینه محکم میزنی؟
گفتم از آئینه ی دل گَردگیری میکنم
**
من اگر جاهل گمراهم و گر شیخ طریق
قبله ام روی حسین است و همینم دین است
**
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
**
بر من لباس نوکری ام را کفن کنید
نوکر بهشت هم برود، باز نوکر است
***
عرق کهنه ی شیراز مرا مست نکرد
چایی روضه ی ارباب زمین گیرم کرد
**
سَماوری که به بزم حسین میجوشد
بخار رحمتِ آن جُرم خلق میپوشد
حدیث کوثر و تسنیم وسلسبیل مگو
بگو حکایت مَستی که چای مینوشد
**
چون در لحدم نکیر و منکر دیدند
یک یک همه اعضای مرا بوئیدند
دیدند ز من بوی حسین می آید
از آمدن خویش خجل گردیدند
**
از ازل تا به ابد خلق خدا می دانند
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
**
در حیرتم چگونه خجالت نمی کشد
هر کس برای خود کفن از کربلا خرید
**
همه ز لطف حسین است آبرو داریم
گدا هر آنچه که دارد ز پادشاه دارد
**
اولین مستمع مجلس روضه زهراست
روضه آهسته بخوانید که مهمان داریم
**
خیرالعمل این است که ارباب تو باشی
ما هم یکی از مُزد بگیران تو باشیم
**
شکر ِخدا که فاطمه مارا خریده است
شکر خدا که خرج بساط شما شدیم
**
صدای مرثیهی آب آب می آید
صدای گریهی طفل رباب می آید
**
قران به سر بگیر تا که حس کنی
نیزه چقدر گریه برای حسین کرد
.
.
#تک_بیت_ناب
ما آب نخواستیم عموجان برگرد
بابا به خدا یار ندارد برگرد
****
شش ماهه گناهی که ندارد ای تیر
بر حنجره اش بوشه زن وخوابش کن
****
گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست
علم فاطمه دست قلم عباس است
****
یکسال را بخاطر یک ماه زنده ایم
دنیای ما بدون محرم نمی شود
****
اگرچه آب مهر مادرت بود
تورا با کام عطشان سربریدند
****
به ویلای شمالی خو گرفتیم
شهیدان جنوبی یادمان رفت
****
بنویسید بر ایوان نجف نام مرا
نشد از نام سگ کهف، کتاب آلوده
****
مامور قبض روح خدا، دور ما نگرد
ما کربلا ندیده به تو جان نمی دهیم
****
آهسته گویمت نکند بشنود رباب
گهواره را در حراجی بازار دیده اند
****
پیچیده شمیمت همه جا ای تَن بی سر
چون شیشه ی عطری که سرش گم شده باشد
****
دیدار ما قیامتیان، هیئتِ بهشت
اینجا برای سینه زدن، جایمان کم است
****
گفتند نیست از شب یلدا درازتر
پیداست اینکه؛ شام غریبان ندیده اند
****
کاخ همه شاهان جهان را که بگردی
دربار کسی پنجره فولاد، ندارد
****
بـایـــد وســط هفــته بیــــایی آقــــــا
دیریست که جمعه های ما تعطیل است
***
سفر عشق از آن روز شروع شد که خدا
مهر یک "بی کفن" انداخت میان دل ما
****
پیش من نام حسین را ببری میبینی
مثل یک مادر غمدیده بهم میریزم
****
زحمت چه می کشی پیِ درمانِ ما طبیب؟!
مـا بِـــِه نمی شویم و تو بـــدنام مـی شوی!
*
دست من و تو نیست اگر نوکرش شدیم
خیلی حسین زحمت مارا کشیده است
***
حیدر که مطلقا بدهی برکسی نداشت
از بعد قتلگاه بدهکار زینب است
#امام_حسین
.
.
#شام
مرحوم میرزا یحیی مدرس اصفهانی✍
#مهدی_سماواتی 🎤
.
.
شد عنان گیر دلم قصۀ ویرانه شام
وانچه با آل علی گشت بکاشانۀ شام
از ازل کاش نمیگشت بنا خانۀ شام
که بلا موج زنان گشت ز پیمانۀ شام
هر زمان یاد ز دروازۀ ساعات کنم
بخرابی سخن از پیر خرابات کنم
.
.
.
بهر دیدار اسیران حبش خیل تتار
آمد از شام تماشائی هشتاد هزار
همه آکنده دل از کین رسول مختار
همه را بغض نبی کین علی آمده کار
همه مزمار و نی و چنگ و دف و تار زدند
کوس شادیّ برِ کوچه و بازار زدند
.
.
.
سر بی پیکر شاه شهدا زیور نی
ز جلو آن سر و هیجده سر ببریده ز پی
محمل پرده گیان آمده اندر پی وی
چه بنات النعش افتاده دنبال جدی
بسته سر سلسله قوم چه در سلسله بود
از بلا سلسله بر گردن آن سلسله بود
.
.
.
سرخ مو شاهی میشوم دغائی بد کیش
شاد و هلهله کن اسب همی تاخت به پیش
که ره خارجیان باز گشائید ز پیش
ز قفا جمعی با حال حزین موی پریش
شام تاری همه را بر همه انور حاجب
مشک از فر همه را بر گل احمر حاجب
.
.
.
گاهی از خیل یهود آتش کین بر سرشان
گاهی از سنگ ستم خسته شده پیکرشان
بسته اندر غل و زنجیر تن سرورشان
در برابر بسر نیزه سر اکبرشان
پیر زالی بسر غرقه از سنگ جفا
وامصیبت که شکست آینه عرش خدا
.
.
شیخی از راه خطا گفت به بیمار علیل
لله الحمد که گشتید شما جمله ذلیل
شد زن و مرد شما بین اسیر و قتیل
شد مقامی که سزا بود شما را تحصیل
شاه فرمود نخواندی تو مگر قرآن را
وانچه واجب بذوی القربی هست احسانرا
.
.
.
گفت مقصود ز قربی بود اولاد رسول
با شما نیست از این آیه غرض شأن نزول
گفت سجاد که مائیم جگر بند بتول
که اسیریم و حقیریم و ذلیلیم و ملول
پیرزد نعره که ای قوم به آل طاها
بیش از این کینه و بیداد مدارید روا
.👇
.
#نوحه
#هفده_محرم
#هفتمین_شب_شهادت
#امام_حسین
-----------
هفت آسمان را در غم نوشتند
از بهر زینب ماتم نوشتند
دیده خونبار است - زینب عزادار است
بهر حسین خود - مشتاق دیدار است
ای حسین جانم حسین حسین جانم
رأسی که یاران لبریز نور است
گاهی به نی ، گه کنج تنور است
خواهری امشب - دارد فغان بر لب
ریزد به دامانش - از چشم او کوکب
ای حسین جانم حسین حسین جانم
.
..................................
#دفن_شهید
حضرت سجاد با قلب سوزان
آمد برای دفن شهیدان
آمده اما - با چشم چون دریا
بر خاک بسپارد - گلهای زهرا را
ای حسین جانم حسین حسین جانم
جسم شهیدان بر خاک صحراست
بر خاک صحرا دستان سقاست
علقمه در خون - با پیکری گلگون
دارد در آغوشش - زیباترین مضمون
ای حسین جانم حسین حسین جانم
کرب و بلا چون صبح سپید است
لبریز عطر خون شهید است
هر طرف یاران - گردیده گلباران
افتاده در میدان - گلهای گلزاران
ای حسین جانم حسین حسین جانم
فرزند زهرا از لاله ها گفت
با قلب خسته از بوریا گفت
شد کفن آنجا - جسم گل زهرا
شد اشک او جاری - بر پیکر بابا
ای حسین جانم حسین حسین جانم
نقش لب گل روحی فداک است
رگ های گلگون بر روی خاک است
شد ز نجوایش - گلبانگ آوایش
زد بوسه با محنت - بر روی رگ هایش
ای حسین جانم حسین حسین جانم
محمود تاری «یاسر»
#سوم_امام #شب_سوم_امام
............
.
#روز_یازدهم_محرم
#حرکت_قافله_از_کربلا
--------------
در خون رها شد چشمان صحرا
سر ها بریدند از آل طاها
خون جگر طفلان - خیل زنان گریان
زینب ازین ماتم - شد بی سر و سامان
ای حسین جانم حسین حسین جانم
سالار زینب ما بی قراریم
جز سایه ی تو بر سر نداریم
رفته ای بر نی - ما خون جگر از پی
شد روزگار ما - با اشک و ماتم طی
ای حسین جانم حسین حسین جانم
جان اخا شد وقت اسیری
برخیز و بنما ما را امیری
خیمه غارت شد - وقت اسارت شد
بر روی نی جانا - رأس ات زیارت شد
ای حسین جانم حسین حسین شد
سمت اسارت ما را کشاندند
بر ناقه های عریان نشاندند
کودکان خسته - با داغ پیوسته
دارند ازین ماتم - دلهای بشکسته
ای حسین جانم حسین حسین جانم
آخر چه گویم از جور اعدا
زد تازیانه بر پیکر ما
گاهی از سیلی - شد چهره ها نیلی
جز اشک و ماتم نیست - تفسیر و تحلیلی
ای حسین جانم حسین حسین جانم
محمود تاری «یاسر»
٠١ / ۵ / ١٨
#شب_دوازدهم_محرم
........................................
#شام_غریبان
#عاشورا
این زینب و این نور دو عین اش
بر نیزه رفته رأس حسین اش
پیکری بی سر - همچون گل پرپر
افتاده در گودال - پیش رخ خواهر
ای حسین جانم حسین حسین جانم
قاتل به مقتل آذر کشیده
بر حنجر او خنجر کشیده
حنجری در خون - با جلوه ای گلگون
گوید سخن یارب - با خواهری محزون
ای حسین جانم حسین حسین جانم
افتاده هستی در تاب و در تب
آید صدای زهرا و زینب
مادری خسته - با اشک پیوسته
بنشسته در گودال - با قلب بشکسته
یا حسین جانم حسین حسین جانم
در خون فتاده تا دین بماند
اسلام و قرآن آئین بماند
مردی آزاده - جان بهر حق داده
مانده از او بر جا - شمشیر و سجاده
ای حسین جانم حسین حسین جانم
فرزند زهرا خورشید دین است
مانند حیدر حبل المتین است
نهضتش یاران - از بهر حق جویان
گردیده در هستی - احیاگر قرآن
ای حسین جانم حسین حسین جانم
در مقتل اکنون خون است و تقدیر
تنهای صدای تیغ است و شمشیر
گشته در میدان - دل بی سر و سامان
قاتل به مقتل شد - با خنجری بُران
ای حسین جانم حسین حسین جانم
**
محمود تاری «یاسر»✍🏿
#شام_غریبان_امام_حسین
#شب_یازدهم_محرم
#سبک_عجب_رسمیه
٠١ / ۵ / ١٧
.👇
AUD-20220808-WA0054.opus
148.6K
.
#نوحه
#هفده_محرم
#هفتمین_شب_شهادت
#امام_حسین
-----------
هفت آسمان را در غم نوشتند
از بهر زینب ماتم نوشتند
دیده خونبار است - زینب عزادار است
بهر حسین خود - مشتاق دیدار است
ای حسین جانم حسین حسین جانم
رأسی که یاران لبریز نور است
گاهی به نی ، گه کنج تنور است
خواهری امشب - دارد فغان بر لب
ریزد به دامانش - از چشم او کوکب
ای حسین جانم حسین حسین جانم
گفتا غم خود با این عبارت
رأس تو بر نی من در اسارت
بین اسیران را - چشمان گریان را
زن های در ماتم - طفلان نالان را
ای حسین جانم حسین حسین جانم
بنگر تو بر ما ای پور زهرا
دشمن به ما زد زخم زبان ها
ای مرا جانان - خورشید جاویدان
ما را عدو برده - در گوشه ی زندان
ای حسین جانم حسین حسین جانم
**
١۴٠١ / ۵ / ٢١
#حاج_محمود_تاری ✍
#سبک_عجب_رسمیه
مشابه سبک فوق خوانده میشود
.ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://eitaa.com/emame3vom/66527
.
.
قصیدهوارهای برگرفته از خطبه #امام_حسین علیهالسلام در منا، مدتی پیش از مرگ معاویه💢
منم حسین که دین زنده از قیام من است
که راه و رسم وفا تا ابد به نام من است
به چشم دل بنگر یا به گوش جان بشنو
هزار پند در آیینهی کلام من است
منم که دشمن ظالم، رفیق مظلومم
بدان مبارزه با ظلم در مرام است
"الا وَ نُظهِرَالاِصلاحَ فی بِلادِالله"
که در مسیر خدا استوار، گام من است
کمر به کینهی هر اهل باطلی بستم
ولی به محضر هر اهل حق سلام من است
به دست حاکم جور و ستمگر افتاده
نجات دین خدا فکر صبحوشام من است
دوام امر به معروف و نهی از منکر
تمام دغدغههای علیالدوام من است
منم که غیر خدا نیست در دل و جانم
اگر همای سعادت به روی بام من است
من از تبار رسول خدا و فاطمهام
منم که آیهی تطهیر در مَقام من است
آهای قوم! من از نسل آن کسی هستم
که گفته بود؛ فقط نان جو طعام من است
مرا به منصب دنیایتان نیازی نیست
چرا که در دل هفت آسمان مُقام من است
مگر مباهله از خاطر شما رفته؟
مگر حدیث نبی غیر احترام من است؟
کسی که ظاهر دنیا فریب داد او را
بدیهی است بگوید: (جهان به کام من است)
برای ترس و طمع از کسی حذر نکنید
فقط برای خدا حجت تمام من است
"وَ قَد تَرَونَ عُهودَک بِعَینَه مَنقوضَه"
خوشم که "جام بلای" الست جام من است
بگو برای هزاران بلا مهیا باش
به هرکسی که بگوید علی امام من است
" وَ مَن تَخَلَّفَ عَنّی فَلا یَنالُ الفَتح "
به عالمی برسانید این پیام من است
دمی که مهدی آل رسول میآید
بدان که لحظهی موعود انتقام من است
✅ #مجتبی_خرسندی -محرم ۱۴۰۱
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#زبانحال
#محرم
.
.
#زمینه
#شور
#هفده_محرم
#هفتم_شهادت_امام_حسین علیه السلام
#سبک_منم_باید_برم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جواب:
حسین حسین حسین
غریب کربلا حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه هفته میشه که ،خون شده قلب مادرت
یه هفته میشه که ، میباره چشم خواهرت
یه هفته زینبت، طعم غریبی و چشید
بدون تو داداش، دیگه یه روز خوش ندید
یه خواهرم ولی، نداره طاقت این دلم
یه خواهرم ولی، آتیش زدن به حاصلم
یه خواهرم ولی،غم تو گشته قاتلم
ـــــــــــــــــــــــ
نداره قافله ، دیگه شبه پیمبری
نمونده واسه ی ،لیلا، علیِ اکبری
دلش پر از غمه ، هرکی میون قافله است
ولی رباب(س)هنوز، به فکر تیر حرمله است..
تو حسرت بگه لالایی واسه اصغرش
هنوز تو فکرشه اون گریه های آخرش
تا”حرمله“ میاد، میافته یاد حنجرش
ـــــــــــــــ
رقیه دخترت، تو حسرت یه نازیه
اگه نیگاش کنی(صداش کنی)، از روی نیزه راضیه
شکایتا داره، از سیلی خوردن ازعدو
زیر لگد میگه،فقط:«کجایی ای ”عمو”»
تو که نباشی این، دشمنا بی حیا ترن
با اهل بیت تو، کوفیا بی وفاترن
از گوش دخترت، گوشواره هاشو میبرن
※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※
●شاعر:
عبدالزهرا هاشمیان
#شب_هفت_امام #هفتم_امام
#هفده_محرم
.
https://eitaa.com/emame3vom/66529
.