eitaa logo
امام حسین ع
19.2هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
سید الشهداء مقاومت.mp3
6.19M
| 🏷 ای سید شهیدان راه مقاومت... 🎙حاج مهدی سلحشور
Motiee-MalekeAshtareAli.mp3
9.01M
▪️مالک اشتر علی ... 🎙 بانوای : حاج 🏴 در آستانه فرارسیدن سومین سالگرد شهادت حاج باید با اشک غم، چشمامون دریا شه حاج قاسم مهمونِ، آغوش رفیقاشه آغوش حاج احمد، لبخند حاج همت شد وقت دیدار و، پایان یه عمر حسرت «آه مالک اشتر علی» محبوب این امت، لبریز از مِهر وَلی پای عهدت موندی، مثل عباس علی چشمت روشن شد با، اذن دیدار حسین دستت تو دستای، میر و علمدار حسین «آه مالک اشتر علی» فریاد تو توفان، چشمای تو دریا بود لبخند شیرینت، آرامش دلها بود هر شبِ جمعه این دل، با یادت آتیشه سرباز جامونده‌ات، دل تنگ نگات میشه... «آه امیر لشکر علی» «آه مالک اشتر علی» شاعران: دکتر محمدمهدی سیار و میلاد عرفانپور
Haftegi990928[04].mp3
2.62M
▪️رفته سردارِ حرم برگردد اما ... (در سوگِ حاج قاسم) 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی 🏴 در آستانه فرارسیدن سومین سالگرد شهادت حاج هر طرف رو میکنم صد پاره پیکر ریخته اِربا اِربا قامت و دستی مطهر ریخته رفته سردارِ حرم برگردد اما ... ای دریغ مشکِ ساقی تیر خورده، قلب لشکر ریخته زیر لب می گفت هر دم "دوستت دارم حسین" عشق را با تار و پودش پای دلبر ریخته چشم نامحرم نیفتاده است هرگز بر حرم بس که قاسم در رَهش بی جان و پرپر ریخته مالکِ دوران، سلیمانِ وطن، با هیبتش ترس را بر جان مزدوران کافر ریخته لاف نه- عمری برای باورش جنگیده است محض قربانی به پای دلبرش سر ریخته از شلمچه تا عراق و شام عطرش می وزد بس که از چشمان او یاسِ معطر ریخته آسمانِ نیمه شب، مست شهیدان است باز ساقی امشب عشق را در جامِ آخر ریخته روضه های فاطمیه ، شعله ور در حسرت اند خونِ یاسی قد کمان، بر سینه ی در ریخته ... در فراغ جان نپرس از سرخی رنگِ غزل خون ز چشمان قلم بر قلب دفتر ریخته شاعر: نعیمه امامی
. بند اول گشته دل عزادارِ قاسم سلیمانی مشتری بازارِ قاسم سلیمانی رهرو ولایت بود او نور هدایت بود تو نگر به رفتار قاسم سلیمانی او یار شهیدان بود همدم یتیمان بود در راه خدا کار قاسم سلیمانی آن سعادت سردار آن شهادت سردار شد خدا خریدار قاسم سلیمانی زآن همه خلوص او ایثار و جوانمردی مانده همه آثار قاسم سلیمانی ای آنکه درون دل،مهر اولیا داری کن نظر به ایثار قاسم سلیمانی جنگاور بی همتا ،بوده خادم الزهرا در بین همه عالم، سردار همه دلها بند دوم قاسم سلیمانی در دلش ولا بوده در تمام عمر خود یاد کربلا بوده سردار ولی ساده چون حسین آزاده بر امام و بر رهبر یار با وفا بوده او بوده خدا باور بوده یاور رهبر لحظه لحظه ی عمرش یاد شهدا بوده اسطوره ی مردی بود مرد هر نبردی بود از لطف خدای خود پرقدر وبها بوده حیدری مرام او فاطمی کلام او همچو مقتدای خود با شرم و حیا بوده شد مدافع ایران راه او ره سلمان در کنار یارانش پاک و بی ریا بوده او خاک نشین بوده اوحامی دین بوده بر رهبری امت اویار و معین بوده بند سوم هر ملت آزاده گشته آشنای او جمله ی شهیدانند یار با وفای او بوده حیدری قاسم گشته فاطمی قاسم شد خط شهید ما خط مقتدای او همدم شهیدان بود مشعل فروزان بود شد رهبری امت یار و رهنمای او او عاشق زهرا بود ریزه‌خوار مولا بود شد زبانزد عالم عشق او ،ولای او می سوخت دل قاسم با یاد غم زهرا دیده ها همه گریان یاد گریه های او خادم الرضا بوده یاد کربلا بوده خون دل همه امت در بزم عزای او از جوانی اش قاسم درخط خمینی بود از لطف خداوندی سردار، حسینی بود بند چهارم ای دشمن بی ایمان ما ملت ایرانیم خوفی به دل ما نیست از نسل دلیرانیم ما حامی دین حق همراه امام خود بگذشته ز جانیم و درخط شهیدانیم ما مردم با ایمان ،پیرو علی هستیم در بین همه عالم چون ماه فروزانیم اقتدار ما ایران، اعتبار ما ایران افتخار ما این است، از تبار سلمانیم مقتدای ما حیدر، بنده ی خدا هستیم رهنمای ما عترت ،ما رهرو قرآنیم ما ملت آزاده، ساده ایم و دلداده رهرو شهیدان و آماده ی فرمانیم ما ریزه خور خوان شاه عالمین هستیم ای دشمن بی پروا، ملت حسین هستیم بند پنجم گرچه باز این دوران ،موسم پریشانی است از غم سلیمانی ،گرچه دیده بارانی است گشته وقت بیداری، ای یار گر هشیاری رهنمایی امت، با یار خراسانی است رهرو پیمبر باش، همنشین حیدر باش آزاده و آماده، دشمن خدا جانی است دلبسته ی هم باشیم، وابسته به هم باشیم مهربانی و ایثار، این خصلت ایرانی است ما یک دل و یک رنگیم، ما دشمن نیرنگیم این همدلی ایران، شیوه ی مسلمانی است بر عزت ما افزود، باید که رهش پیمود رهرو خط رهبر، قاسم سلیمانی است بین مردم ایران، همدلی و هم عهدی است در عزای این سردار، ذکر لب بیا مهدی است پیشنهاد @yaghubianreza .
. برای اسطوره ی بیان و میدان جرعه ای زِ کوثر زد، قاسمِ سلیمانی سَر به خاکِ حیدر زد، قاسمِ سلیمانی آنچه شد مقدّر زد قاسمِ سلیمانی تا که از افق سَر زد قاسمِ سلیمانی آتشی به خاوَر زد قاسمِ سلیمانی استوار و پا برجا، باصلابت و هیبت افتخارِ این سامان، با شکوه و با عزّت مقتدر همانندِ یک نگاهِ با شوکت آتشین و طوفانی، در دفاعِ از ملّت خصم را مکرّر زد قاسمِ سلیمانی از بهارِ جان،جانی در وجودِ گلشن شد آرشی که با تیرش، آتشی به دشمن شد خاکِ من ولی با او، در امان و ایمن شد در خودش شکست امّا، اعتبارِ میهن شد بی نقاب سنگر زد قاسمِ سلیمانی جانفشانی اش دَم زد، از تباهیِ دشمن از امیدِ بی جا و، اشتباهیِ دشمن بی اثر در او میشد، نامِ واهیِ دشمن در شبی که ترسیدیم از سیاهیِ دشمن تا سحر منوّر زد قاسمِ سلیمانی یک طلوعِ شورانگیز یک فروغِ جاویدان مردِ صحنه ی رزم و، مَردِ مَردِ هر میدان او مدافعِ دین بود او مدافعِ قرآن نوری از خدا بود و، جلوه گاهی از ایمان شاهدی که اَخگر زد قاسمِ سلیمانی بنده ای که عارف شد در لوایی از معنا عابدی که عاشق شد غرقِ بحرِ اِستغنا در دفاعِ از خیمه، مثلِ روزِ عاشورا شرحه شرحه شد امّا، بر صفِ حرامی ها چون علیّ ِ اکبر زد قاسمِ سلیمانی در مصافِ با عقلش بَرخیایِ دیگر شد در برابرِ عشقش یک کلام باور شد سروِ قامتش آری اینچنین تناور شد دلبرانه عاشق شد عاشقانه دلبر شد با امید بر در زد قاسمِ سلیمانی باکری و چمران و، کاظمی همه در او هر چه بیشتر میشد حجمِ هَجمه از هر سو هرگز او نمی آورد یک خَمی به آن اَبرو در غباری از غیرت،آتشین و همّت رو تا بهشت معبر زد قاسمِ سلیمانی بر جَبین نشان اش بود از حوالی اروند حرفِ رزم می آمد پای غرقِ در آژَند خورده بود با چشمش قلبِ مردمی پیوند ماتَمش چه سنگین شد، آن شبی که با لبخند از کنارِ ما پَر زد قاسمِ سلیمانی با حماسه می آمد از میانِ سامرّا آن مدافعِ زینب(س) وارثی از عاشورا از حرم نشان میداد آن نگاهِ پر معنا آنچنان طلوعی کرد آن سپیده دم گویا تازه از افق سر زد قاسمِ سلیمانی .
. تقدیم به باید شبیهِ مادرم گمنام باشم باید بمانم بی‌حرم گمنام باشم باید پلاکم جا بماند در بیابان مانندِ اربابِ کرم گمنام باشم من در مناجات از خدایم خواستم که..... وا شد اگر بال و پَرم گمنام باشم جامِ بلا نوشیدم و قالوُا بلیٰ را..... گفتم که در این سنگرم گمنام باشم بر رویِ خاکم ناشناس اَمّا بعید است که صبحِ روزِ محشرم گمنام باشم محشر شفیعم مثلِ مادر مثلِ ارباب من تا ظهورِ مادرم گمنام باشم .
. يا رب... " اِنَّ الرّبَّ یَرضىٰ لِرضا فاطِمه " حُبّ ِ زهرا مُنجیّه‌ی آدم بُوَد حُبّ ِ زهرا ارثیّه‌ی خاتم بُوَد حُبّ ِ زهرا سرمایه‌ی عالَم بُوَد حُبّ ِ زهرا بر غم دل، مرهم بُوَد حُبّ ِ زهرا باشد به جنان، لازمه " اِنَّ الرّبَّ یَرضىٰ لِرضا فاطِمه " نورِ زهرا اَشرَقَتِ الْاَرض ِ خداست نورِ زهرا خَلقِ نخست کبریاست نورِ زهرا بهر عوالم، روشناست نورِ زهرا بضعه‌ی نور مصطفاست جانِ زهرا باشد به جهان، قائمه " اِنَّ الرّبَّ یَرضىٰ لِرضا فاطِمه " گرد و خاک ِ مَقدم ِ او شمس و قمر حیدر، همسر، احمدِ مختارش پدر تین و زیتون، لؤلؤ و مرجانش ثمر در محضرِ او آسیه باشد کارگر باشد مریم در محضرِ او خادمه " اِنَّ الرّبَّ یَرضىٰ لِرضا فاطِمه " زهرا باشد حجّتِ سُبحان بر حُجَج دنیا باشد در غفلتْ از او در عِوَج دنيا دور از مهدیِ او گشته فلج بیش از هر کس اوست دنبال فرج " مهدی، مهدی... " باشد به لبش زمزمه " اِنَّ الرّبَّ یَرضىٰ لِرضا فاطِمه " ✍ سه شنبه ۶ دی ۱۴۰۱ .
. يا فارِسَ الحِجاز! جانها فدای خاكِ پای مرکب تو عالیجنابان، بندگانِ مَنصب تو هرکس شده در عشقِ تو دربند، هر روز... زنجیر پاره می نماید از تبِ تو خورشید باشد مُستمندِ هر صباحت مهتاب باشد مُستکینِ هر شب تو خَتم ِ نوامیس ِ خدایی یَابْنَ زَهرا! هستم مسلمانِ كلام و مذهب تو در آخرِ توقیعِ خود به اِبنِ یعقوب... دارد صراحت، اصلِ حرف و مطلب تو گفتی: دعای بر فرج، راه نجات است بر شیعیانِ خسته و جان بر لب تو " اِركَبْ بِنَفسي اَنت "، پا بر چشم ِ زينْ نِه جانها فدای خاكِ پای مرکبِ تو ✍ جمعه ۹ دی ۱۴۰۱ .
. یا غیاثَ الْمُستَغيثين! في مَقعَدِ صِدق، پایه‌ی منبر تو در نزد مَلیكِ مُقتدر، محضر تو در سینه‌ی من نیست دلم، افتاده... با سر به سریرِ خاک، دور و برِ تو هستند مرا قبله و سرمشق و مراد اَعلی حضراتِ خادمینِ در تو جنسش ز طلاست از طلاهای بهشت تاجی که خدا نهاده روی سر تو جانِ منِ ناچیز و پدرْ مادرِ من... هر دو به فدای پدر و مادر تو بوسه زنِ پای سگِ اصحاب تو اَم تو کهفی و کمتر ز سگم، اَفقَرِ تو ای صدرنشینِ خَلق در حُسن و وَرَع! توبه، عملِ نیک و دعا، لشکر تو در حِصنِ دعا بر فرجت آرامم آرام شوم همیشه در سنگرِ تو ✍ یکشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۱ .
. 🔸مراسم عزاداری سلام الله علیها - شب هفتم 📆 زمان: 👈 دوشنبه ۵ دی ماه ۱۴۰۱ 🔷 با سخنرانی: 👈  حجت الاسلام قربانی 🔷 با روضه خوانی: 👈  کربلایی قاسمعلی محسنی 👈  کربلایی سید رضا نریمانی 🚩مکان: 👈 اصفهان، چهارراه عسگریه، امامزاده شاه میرحمزه علیه السلام 🔊 حجت الاسلام محسنی 🔊 | بی تو هر جا میروم احساس غربت میکنم 🔊 | روز و شب فکر همه هستم ولی فکر تو نه 🔊 امام حسین و حضرت زهرا علیهم السلام 🔊 | به التماس نگاه یتیم های خودت 🔊 | سرو خمیده زخمی مظلومه سختی کشیده 🔊 | تو مادر حسینی و منم گدای حسین 🔊 | سرمایه دارم تا که غم تو رو دارم 🔊 | فاطمه آروم جونم بی تو تاریک میشه خونه ام 🔊 | اسم تو زینت عرش خدا شده مادر 🔊 | بر مشامم میرسه هر لحظه بوی حرم 🔊 | ها علی بشر و کیف بشر 🔊 | هر جا اسمت اومد زدم زیر گریه 🔊 | میخورم غم روضه‌تو 🔊 | حسین مولا حسین مولا 🔊 پایانی .👇👇👇👇👇👇👇👇
4_5865959182032703150.mp3
12.1M
. علیه السلام می خورم غم روضه تو عشقه پرچم روضه تو دوست دارم خدایی آقا بیشتر از همه روضه تو بهت قول می دم توو این سختیا نمیشم ازت تا ابد من جدا تو هم ساعتی که همسایه ها می گیرن زیر تابوتم رو بیا وقتی که بندای/کفنو می بندن ساعتی که راه/دهنو می بندن تو بیا کنارمو بهم بگو لا تخف لا تحزن لا تخف لا تحزن نوکریت برام عزته خونه ی دلم هیئته بهترین شب زندگیم یا حسین شب روضته توی روضه و توو تاریکیاش شده گریه واسه تو کارم آقا تو هم قول بده به این نوکرت توو تاریکی قبرم آقا بیا ساعتی که توو قبر/هی تکونم میدن وقتی که تلقینو/واسه من می خونن توی گوش من فقط یه بار بگو لا تخف، لا تحزن لا تخف لا تحزن زندگیم حسین جان فدات جون میدم برا کربلات عشقمه همین که دارم پیر میشم پای روضه هات بدون تو و همین روضه ها جهنم میشه زندگی واسمون کنار تو ام آقا تا ته اش تو هم تا ته خط کنارم بمون وقتی که سنگای/لحدُ می ذارن وقتی که می مونم/بی کس و تنها من توی اوج بی کسی صدام بزن لا تخف لا تحزن لا تخف لا تحزن 🎤۷دی ۱۴۰۱ ✍ ۱۷ آبان ۱۴٠۱ https://eitaa.com/emame3vom/72286 .