.
#شهادت_امام_کاظم
السلام علیک یا موسی بن جعفر
آنکه عالم همه در دست توانایش بود
مرکز دایره ی غم دل دانایش بود
هفتمین حجت معصوم ز ظلم هارون
چارده سال به زندان ستم جایش بود
دل موسای کلیم از غم این موسی سوخت
که به زندان بلا طور تجلایش بود
معنی "قَعر سُجون" باید و "ساقِ المَرضُوض"
پرسی از حلقه ی زنجیر که بر پایش بود
یاد حق هم نفس گوشه ی تنهایی او
آه دل روشنی خلوت شب هایش بود
بس که غم دید ز زندان و ز زندان بانش
زندگی بخش جهان مرگ تمنایش بود
نه همین زهر جفا بر دلش افروخت شرر
ز شهادت اثری بر همه اعضایش بود
یوسف فاطمه یارب چه وصیت فرمود
که پس از مرگ همی سلسله بر پایش بود
مرحوم استاد #سید_رضا_مؤید_خراسانی ✍
.
.
#زمزمه
#واحد_سنگین
شهادت #امام_کاظم (ع)
آی عاشقا گریه کنید شاخه ز گل جدا شده
غریب شهر کاظمین از تو قفس رها شده
ببین دل شکسته ام اسیر بُغض و نالته
صاحب عزای تو آقا مادر هجده سالته
امام کاظم ،شد دیگه آزاد
آقام غریبه ، ای داد بیداد
آه و واویلا (۴)
امشب اگه خدا بخواد کبوتر حرم می شم
سرمیزنم به کاظمین مهمون ذوالکرم می شم
کاشکی منم برا اَبد زندونیِ تو می شدم
پای ضریح باصفات قربونیِ تو می شدم
این دل زارم ، داره بهونه
از غربت تو ، داره می خونه
آه و واویلا
دشمن بی حیای تو شد باعث آزار تو
سیلی و تازیانه ها بوده همش افطار تو
آروم آروم بارونِ خون می چکه ازستاره ها
آروم آروم داره می ره تنی رو تخته پاره ها
چه غریبونه ، جون می دی آقا
می رسه از دور ، ناله ی زهرا
آه و واویلا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی✍
#شهادت_امام_کاظم
#سبک_تامشکتو_توآب_زدی 🎼
.👇
.
#تصنیف
#حضرت_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#زمزمه
افتاده ام ز پا کنج زندان
چشم انتظارم بیا رضا جان
من به شورو در نوایم
آسمان گرید برایم
ای رضاجان شد شکسته
استخوان ساق پایم
وامصیبت وامصیبت
****
گرچه در گوشهی سیه چالم
امّا یاد تنگیِ گودالم
جدّمظلومم در آنجا
با چه وضعی دست و پا زد
نیزه تا بر سینه اش خورد
مادر خود را صدا زد
وامصیبت وامصیبت
****
گر چه از زهر میسوزد جگرم
سیلی نزد کسی بر دخترم
منکه افتادم ز ناله
شد دلم خون همچو لاله
پهلوی من میکِشد تیر
یاد پهلوی سه ساله
وامصیبت وامصیبت
#محمود_اسدی_شائق✍
#شهادت_امام_کاظم
.👇
.
#حضرت_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#زمزمه #امام_کاظم
بیا بدیدنم رضا ای نورعینم
از دوری روی تو من در شورو شینم
سیلی به من میزد بابغض و با کینه
چقدره دست سندیِ یهودی سنگینه
میزد مرا در اوج درد و غربتم
دگر بزرگ تر نبوده دستش ز صورتم
یاد رقیه هستم که بی هوا سیلی خورد
لالهی باغ زهرا میان صحرا پژمرد
****
اگرچه هستم دائماً کنج سیه چال
گریه کنم ولی فقط به یاد گودال
ز بعد رفتنم کفن شود تنم
به تنگی گودال او به سینه میزنم
جدّ منو همه با نیزه می زدن
آیهی تطهیرو یه عدّه هرزه میزدن
دم غروب سندی زد با تازیانه بر سر
دم غروب جدّم رو سر بریدن با خنجر
#محمود_اسدی_شائق✍
#شهادت_امام_کاظم
.👇
.
#حضرت_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#زمینه
بیا دیدنم کنج زندان
بیا ای غریب خراسان
بیا ای مرا نورچشمان
کجایی رضا جان
ای نورچشمم نمانده به چشمم ضیایی
برلب بجز دیدن تو ندارم دعایی
ای کاش دمی دیدن من به زندان بیایی
رضا جان کجایی کجایی
جانم رضا جان رضا جان رضا جان
****
ندارم توانی من امشب
اگر جانم آمد روی لب
بمیرم برا عمه زینب
وای از نعل مرکب
عمه میدید از بلندی که پیکر زمین خورد
عمه میدید از رو تل، یاس پرپر زمین خورد
عمه می دید توی گودال که مادر زمین خورد
با صورت برادر زمین خورد
مظلوم حسین جان حسین جان حسین جان
****
#محمود_اسدی_شائق✍
#شهادت_امام_کاظم
.👇
.
#حضرت_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#زمینه
در گوشه ی زندان غریب و تنهایم
از تازیانه شد کبود اعضایم
از بس که سندی زد سیلی به روی من
سربسته میگویم شبیه زهرایم
واویلا واویلا واویلا واویلا
****
ای ماه تابانم بیا رضا جانم
چشمم به در مانده ای نور چشمانم
لگد نخورده روز من نمیشد شب
امّا خیالت جمع عریان نمیمانم
واویلا واویلا واویلا واویلا
****
جدّ ما رو امّا با نیزه ها کشتن
یه مشت حرامی با چوب و عصا کشتن
نیزه که خورد از پشت، با سر روخاک افتاد
به حال سجده بود که بی هوا کشتن
واویلا واویلا واویلا واویلا
#محمود_اسدی_شائق✍
#شهادت_امام_کاظم
.👇