eitaa logo
امام حسین ع
18.8هزار دنبال‌کننده
398 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
ای زینب ای که بی‌تو حقیقت زبان نداشت خون آبرو، محبّت و ایثار، جان نداشت آگاه بود عشق که بی‌تو غریب بود اقرار داشت صبر، که بی‌تو توان نداشت در پهن‌دشت حادثه با وسعت زمان دنیا، سراغ چون تو زنی قهرمان نداشت یک روز بود و این همه داغ، ای امام صبر پیغمبری به سختی تو امتحان نداشت گر پای صبر و همّت تو در میان نبود اسلام جز به گوشهٔ عزلت مکان نداشت @emame3vom روزی به زیر سایهٔ پیغمبر خدای روزی به جز سر شهدا سایه‌بان نداشت؟ محمل درست در وسط نیزه‌دارها یک ذرّه رحم در دل خود ساربان نداشت زینب اگر نبود، شجاعت یتیم بود زینب اگر نبود، شهامت روان نداشت زینب اگر نبود، وفا سرشکسته بود زینب اگر نبود، تن عشق جان نداشت زینب اگر کمر به اسارت نبسته بود آزادی این چنین شرف جاودان نداشت «میثم» هماره تا که به لب داشت صحبتی حرفی به‌جز مناقب این خاندان نداشت «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 نخل میثم
متن روضه 3 🔸اربعین آمد دلم را غم گرفت 🔸بهر زینب عالمی ماتم گرفت این روزها همه عالم عزاداره... آسمان و زمین خون گریه میکنند... 🔸سوز اهل آسمان آید به گوش 🔸ناله ی صاحب زمان آید به گوش یا صاحب الزمان... حتما این روزها مهدی فاطمه با پای پیاده... داره میره به سمت کربلا... 🔸بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا 🔸بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا حسین جان... از اول محرم... هر شب ناله زدم گفتم آقا... اربعین میخام کربلا باشم... آبروم رو بخر آقا... نکنه امسال هم دعوتم نکنی... آقا... اربعین رسید و بازم من جا موندم 🔸بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا رفقام یکی یکی خداحافظی کردند و رفتند... بازم من جا موندم... میخام بگم... آی رفقا... آی کربلایی ها... خوش بحالتون... حسین فاطمه دعوتتون کرده... اما... منو و شما توی یه هیئت بودیم... هر شب... توی یه هیئت سینه زدیم... وقتی رفتید بین الحرمین... بیاد ما هم باشید... وقتی وارد حرم شدید به یاد ما هم باشید... 🔸تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده 🔸تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا یکی از زایران ابی عبدالله جابر بن عبدالله انصاری... اومد کربلا... با آب فرات غسل کرد... با خضوع و خشوع... اومد کنار قبر ابی عبدلله نشست... دست گذاشت روی قبر مبارک... صدا زد... السلام علیک یا اباعبدالله دید جوابی نیومد... دوباره صدا زد جواب نیومد... صداش به ناله بلند شد... ا حبیب لا یجیب حبیب آیا دوست جواب دوست رو نمیده... یدفعه خودش جواب خودش رو داد گفت... جابر جواب سلام از آقایی میخواهی که بین سر و بدنش جدایی افتاده... جابر داره عزاداری میکنه... یدفعه صدای قافله ای رو شنید... یه قافله ای...غريبانه... داره به کربلا نزدیک میشه... 🔸ز جا برخیز جابر، دلبر جانانه می آید 🔸قدم از خانه بیرون نه، که صاحب خانه می آید جابر... بلند شو... بلاکش دوران زینب داره میاد... 🔸ره واکنید قافله سالار میرسد 🔸یک قافله اسیر ،عزادار میرسد 🔸برخیز یا حسین سری دست و پا نما 🔸دلبر برای دیدن دلدار میرسد نميدونم این زن و بچه ها چه حالی داشتند... وقتی رسیدند کربلا... عقده های دلشون باز شد... صدای ناله از هر طرف بلند شد... اما صدای ناله یک خواهری از همه جانسوزتره... 🔸رسیدم کربلا اى داد بى داد 🔸حسین سر جدا، اى داد بى داد 🔸چهل روز است گریانم حسین جان 🔸چو موى تو پریشانم حسین جان 🔸چهل روز است می‏خوانم حسین جان 🔸حسین جانم حسین جانم حسین جان خدایا همین جا بود عزیزان ما رو سر بریدند... همین جا بود اطفال ما رو کشتند... همین جا بود تیر به گلوی اصغر زدند... 🔸همین جا شیر خواره گریه می‏کرد 🔸رباب بى ستاره گریه می‏کرد 🔸گهى بر گاهواره گریه می‏کرد 🔸گهى بر مشک پاره گریه می‏کرد 🔸خدایا از چه طفلم دیر کرده؟ 🔸مرا بیچاره کرده پیر کرده خدایا خیلی برام سخت گذشت... 🔸همین جا دور اکبر را گرفتند 🔸ز ما شبه پیمبر را گرفتند 🔸ولى از من دو دلبر را گرفتند 🔸هم اکبر هم برادر را گرفتند همین جا بود جلو چشمانم علی اکبرم رو قطعه قطعه کردند... دستهای عباسم قطع کردند خودم دیدم نانجیب با خنجر برهنه روی سینه برادرم حسین... جلو چشمانم حسینم رو پرپر کردند 🔸خودم دیدم ز بالای بلندی 🔸که محبوب خدا را سر بریدند 🔸خودم دیدم کبوترهای معصوم 🔸همه، سر زیر پرها کرده بودند الا لعنه الله علی القوم الظالمین.
۵ بند اوّل مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا پیش تر از آنکه مادر شیر نوشاند مرا جام اشگ و خون گرفتم از سبوی کربلا با وجود نهر جاریِ فرات و علقمه خون ثارالله شد آب وضوی کربلا اشگ چشم زینب و خون حسین بن علی گشته تا صبح قیامت آبروی کربلا گه کشد در قتلگه گاهی به سوی علقمه گه برد هوش از سرم نام نکوی کربلا کعبه و سعی و صفا و مروه ی من کربلاست هر کجا باشم دلم باشد به سوی کربلا در صف محشر که سر می آورم بیرون زخاک می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند دوّم از فراق کربلا پیوسته دارم زمزمه ترسم این هجران دهد آخر به عمرم خاتمه دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه بشنوم در گوشه ی مقتل صدای فاطمه دوست دارم تا شود از گریه چشمم جام اشک با سرشک دیده سقّایی کنم در علقمه دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل اشگ ریزم بر رخ و باشم دعا گوی همه دین من دنیای من عقبای من باشد حسین نه به خُلدم حاجت است و نه زنارم واهمه دیده بستم از همه عالم، دلم در کربلاست بر لبم دائم بود این بیت زیبا زمزمه «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند سوّم کربلا ای حُرمتت بالاتر از بیت الحرام تا به کی از دور گویم بر شهیدانت سلام تا به کی از دور گردم دور نهر علقمه تا به کی فراتت خون دل ریزم به جام آه از من گر نسوزم لحظه لحظه بر حسین وای بر من گر شود بی کربلا عمرم تمام کربلا! یک لحظه از آب فرات خود بپرس مِهر زهرا از چه شد بر زاده ی زهرا حرام کربلا! فریاد زن با مردم عالم بگو کوفیان با سنگ از مهمان گرفتند احترام بس که می گردد دلم بر گرد آن شش گوشه قبر بس که مشتاق حسین و کربلایم صبح و شام «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند چهارم من کجا از دلبرم یک لحظه دل بر داشتم پیش تر از خلقتِ دل مهرِ دلبر داشتم پیش تر از بودن چشمم هزاران موج اشک از برای گریه بر آن جسم بی سر داشتم پیش تر از بردن نام پدر گفتم حسین مهر او را در دل از دامان مادر داشتم شیر مادر را ننوشیده، به چشمم سیل اشک بر گلوی تشنه ی شش ماهه اصغر داشتم پیش تر از نوجوانی سینه بر اکبر زدم پاره های دل بر آن صد پاره پیکر داشتم مادرم می گفت ای فرزند! من کام تو را از ازل با خاک سرخ کربلا برداشتم «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند پنجم عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین تا برات کربلایم را کند امضا حسین هم دلم برده با خود در کنار قتلگاه هم دو چشمم را کند از اشک و خون دریا حسین با همین پرونده ی سنگین و این بار گناه می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین از سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه ریختم اشگ و زدم بر سینه، گفتم یا حسین غم مخور گر روز محشر گم شدی در بین خلق هر کجا باشیم ما را می کند پیدا حسین من که از روز ولادت کربلایی بوده ام دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با حسین کعبه و رکن و مقام و زمزم من کربلاست از حسینم در حسینم با حسینم با حسین «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند ششم خاک را در قتلگه گِل کردم از اشگ دو عین ساختم مُهری و روی آن نوشتم یا حسین اشگ من بر یوسف زهراست، دین و دِین من گریه کن ای دیده نگذاری بمانم زیر دِین ای اجل مهلت بده یک لحظه سقّایی کنم با سرشک دیده بر سقّای مقطوع الیدین دوست دارم مثل زینب سر به محمل بشکنم خون فشانم از جبین و اشگ ریزم از دو عین در نظر می آورم گلدسته ی عبّاس را چون کنم از قصر شیرین رو به شهر خانقین از نفس های شب و عطر نسیم صبحگاه در مدینه در نجف در کربلا در کاظمین «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند هفتم قطره قطره آب شو ای دل چو شمع انجمن گریه کن ای دیده بر آن کشته ی صد پاره تن یک بیابان خار و یک صحرا خزان یک برگ گل یک هزار و نهصد و پنجاه زخم و یک بدن یوسف زهرا تنش با چنگ گرگان چنگ چنگ پیرهن از تن، تن او پاره تر از پیرهن کاش بودم روز عاشورا کنار قتلگاه ناله از دل می زدم کی شمر! زینب را نزن کاش می گفتم به دشت کربلا با زائرین بوریایی شد تن فرزند زهرا را کفن گر چه از آن تربت شش گوشه دور افتاده ام کربلا باشد به من نزدیک تر از جان من «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» @emame3vom
امام حسین ع
#غریب_مادر۵ بند اوّل مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا پیش تر
. بند هشتم ناله در دل، اشگ بر رخسار، بغضم در گلوست عضو عضوم با حسین فاطمه در گفتگوست نامه ی اعمال من این چشم گریان من است اشگ من بر صورت من خوش تر از آب وضوست هر کجا پا می نهم انگار نهر علقمه هر طرف رو می کنم قبر حسینم روبروست اشگ از سوز عطش خشکیده در چشم رباب کودک شش ماهه را تیر سه شعبه در گلوست مکتب من خیمه ی عبّاس و درسم یا حسین دین من آیین من تا صبح محشر عشق اوست با حسین و کربلا یک عمر عادت کرده ام کربلایم کربلایم کربلایم آرزوست «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند نهم کربلا یعنی خدای کعبه را بیت الحرم کربلا خاکی است کز خون خدا شد محترم کربلا یعنی سرشک دیده و هُرم عطش پیکر صد چاک و دست خالی و مشک و علم غنچه ای از ضرب سیلی گشته رخسارش کبود لاله ای از تازیانه کرده اندامش ورم نونهالی حنجرش خشکیده از سوز عطش سرو اندامی زخون چسبیده لب هایش به هم نوجوانی تشنه ی آب دم شمشیرها شیر خواری شیر خورده از دم تیر ستم در طواف کعبه گفتم با خداوند حرم کی خداوند حرم حتّی کنار این حرم «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند دهم زخم دل، زخم بدن، زخم جگر، زخم زبان آفتاب گرم و هرم تشنگی، داغ جوان سنگ، مُهر و قتلگه سجّاده، خون آب وضو ذکر بر لب، تیر بر دل، اشگ بر صورت روان داد زیر خنجر قاتل نمازش را سلام گفت تسبیحات زهرا را به بالای سنان آفتاب فاطمه افتاد بر روی زمین بر تن عریان او خورشید گشته سایبان بارالها دیده ای تا خون بگریم روز و شب سیل اشگم را به قبر یوسف زهرا رسان هر کجا پا می گذارم، هر طرف رو آورم از نسیم و از فضا و از زمین و آسمان «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند یازدهم طایران دیدند از صیّادها آزارها لاله ها لب تشنه جان دادند زیر خارها دختران فاطمه دامانشان آتش گرفت از هجوم دشمنان و از شرارا نارها خون زگوش دختر شیر خدا جاری شده گوشواره اوفتاده در کف خونخوارها کربلا معجر بپوشان تا نبیند فاطمه داغ گرما، نقش سیلی، بر گل رخسارها کاش می شد صورت خود را نهم بر روی خاک در مسیر کربلا، در مقدم زوّارها خوانده ام از خوردسالی روز و شب این بیت را بارها و بارها و بارها و بارها «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» بند دوازدهم کربلا یا کربلا یا کربلا یا کربلا در فراقت مبتلایم مبتلایم مبتلا عاقبت با خون ثاراللّهیان تفسیر شد قصّه ی ذبح عظیم و آیه ی قالوا بلا آیه ی قرآن نیفتاد از لب خشک حسین از کنار قتلگه تا دامن طشت طلا جان فدای کشته ای که با سر ببریده اش بر فراز نی چهل منزل به دشمن گفت، لا سال ها دیدم که در هر محفلی با سوزِ دل خوانده اند این بیت را با یکدگر اهل ولا «تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا» «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» @emame3vom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. دوست دارم که ترک لاف کنم خلوتی رفته، اعتکاف کنم تا شوم مُحرم حریم دمشق کعبه‌ء عشق را طواف کنم سخن از کاف و ها و یا گویم صحبت از عین و شین و قاف کنم حرف از معنی حجاب زنم یاد از بانوی عفاف کنم اوّلین حرف و آخرین مطلب السّلام علیکِ یا زینب! السّلام ای ملیکة الدّنیا! السّلام ای شفیعة العقبا! السّلام ای نبیره‌ی یاسین! السّلام ای نتیجه‌ی طاها! السّلام ای سلالة الحیدر! السّلام ای سلیلة الزّهرا! السّلام ای حسن ز پا تا سر! السّلام ای حسین سر تا پا! بردی ای نور عین و عین نور! تو از این پنج نور، فیض حضور ای تو ناموس قادر متعال! مایه‌ء افتخار احمد و آل فاطمه عصمت و علی خصلت مجتبی سیرت و حسین کمال ای حریم تو احسن المأمن! وی مدیح تو افضل الاعمال! دم ز تو می‌زنیم در همه دم یاد تو می‌کنیم در همه حال ای که یادت نمی‌رود از یاد! پدر و مادرم فدای تو باد! فاطمه زاده و علی حسبی علوی ذات و فاطمی نسبی کرمت شامل رجال و نسا حرمت مستجار شیخ و صبی ای ملقّب به زین اب! زینب! تو سزاوار این‌چنین لقبی زینبت خوانده است گر چه خدا به خدا زِین جدّ و امّ و ابی ای تو آیینه‌ی صفات حق! عفّت تام، عصمت مطلق خطبه‌هایت مبلّغ مکتب گریه‌هایت مروّج مذهب از تو باید سرود در هر روز بر تو باید گریست در هر شب چه بگویم که در رساله‌ء عشق عشق فتوا دهد بر این مطلب: با ادب با وضو بباید برد نام عُلیا مخدرّه زینب وه! که نامت به وحی، تمثیل ست زآن که نام‌آور تو جبریل ست ای خداوند عشق! یا زینب! عبد در بند عشق یا زینب! گر نبُد عشق تو جدا می‌گشت بند از بند عشق یا زینب! زیر و رو کرده‌ایم کون و مکان نیست مانند عشق، یا زینب! عشق اگر عشق توست ما همه‌ایم آرزومند عشق، یا زینب! کیستی؟ ای به عشق سنگ محک! عشق را با تو هست حقّ نمک عقل، مجنون توست سیّدتی! عشق، مفتون توست سیّدتی! ماندگار است تا ابد اسلام لیک مدیون توست سیّدتی! حج و صوم وصلوة وخمس و زکات همه مرهون توست سیّدتی! نه فقط کربلا و کوفه و شام کعبه ممنون توست سیّدتی! همه هستیّ خود فدا کردی دِین خود را به دین ادا کردی محو صبر تو حضرت ایّوب مات اشک تو یوسف و یعقوب یاد تو در ضمیر جان محفوظ نام تو در کتاب دل مکتوب گَرد و خاک حریم پاک تو را حور با گیسویش کند جاروب تویی آن کس که بس مصیبت دید شد به امّ المصائبی منسوب چه مصائب؟ که پیر کرده تو را بلکه از عمر، سیر کرده تو را آن که از بار غم خمیده تویی داغ بر روی داغ دیده تویی آن که هم بوده مادر دو شهید هم شده مادرش شهیده تویی آن که از خیمه‌گاه تا گودال همه‌ء راه را دویده تویی آن که فریاد واحسینایش از زمین بر فلک رسیده تویی تویی آن زن که رفت مردانه کوفه، زندان و شام، ویرانه تویی آن بانویی که فاضله بود بری از نقص بود و کامله بود تویی آن بانویی که در دل شب گرم راز و نیاز و نافله بود تویی آن بانویی که بر لب او نه گلایه نه شِکوه نه گله بود تویی آن بانویی که چل منزل در اسیری امیر قافله بود راه را با حسین کردی طی تو به محمل، حسین بر سر نی چون که می‌رفتی ای علی‌رفتار به سوی قبر احمد مختار تا حریم رسول اکرم بود، پیشگاه تو حیدر کرّار هم حسن همرمت بدی ز یمین هم حسین از پی‌ات شدی ز یسار تو کجا روی ناقه‌ی عریان؟ تو کجا بین کوچه و بازار؟ خاطر عاطر تو آزردند بزم نامحرمان تو را بردند ای مهین جلوه‌ء دلارایی! وی بهین اسوه‌ء شکیبایی! ما همه ذرّه و تو خورشیدی ما همه قطره و تو دریایی ای وجودت مطاف درد و غم در لقب کعبة الرّزایایی آن همه داغ دیدی و گفتی من ندیدم به غیر زیبایی همه مبهوت و مات بینش تو آفرین‌ها بر آفرینش تو گر شود صبر با تو رو در رو پیش پای تو می‌زند زانو صابران را تو برترین اسوه شاکران را تو بهترین الگو درد جان را محبتت درمان زخم دل را ولایتت دارو ما فقیر تو و تو مستغنی ما گدای تو و تو شه‌بانو هر چه هستیم خوب یا که بدیم چنگ بر تار چادر تو زدیم من کجا مدح دخت دخت رسول؟ نازپرورده‌ء علیّ و بتول ای عقیله میان هاشمیان! عاجز از درک تو تمام عقول تا بیایم به آستان‌بوسی کی به من می‌دهی تو اذن دخول؟ به سر آمد مدیحه و پایش بزن از راه مهر، مُهر قبول "تربتم" لیک کم‌ترم از خاک باد ارواح العالمین فداک! » @emame3vom .
ای بتول علی نما زینب دومین عصمت خدا زینب جامع افتخار آل الله مرکز اقتدارها زینب هر چه خوبی که آفریده خدا همه حاصل بود تو را زینب علیِ دیگر و حسین دگر آفرید از تو کبریا زینب حق اُخت‌الحسین بودن را خوب آورده‌ای به‌جا زینب نهضتی کز حسین شد آغاز تو رساندی به انتها زینب در رسانیدن پیام حسین ای تو جبریل کربلا زینب وارثان قیام عاشورا همه گویند یک صدا زینب عدد شصت و نه که هست یکی در حساب حروف با زینب زان سبب گفته‌اند هر کس را حاجتی هست از تو یا زینب شصت و نه سکّه را به نام شما به مساکین کند عطا زینب تا که از پنجۀ خدایی تو حاجت او شود روا زینب ای شهادت به صبر تو مدیون مرد میدان هر بلا زینب یک زن و این‌همه جوانمردی مرحبا بر تو مرحبا زینب نهضت سرخ کربلا چون هست حاصل رنج انبیا زینب   ز آنچه کردی که تا بجا ماند نهضت سرخ کربلا زینب از تو و صبر تو سپاسگذار انبیایند و اولیاء زینب کعبۀ نهضت حسینی را مروه عباس و تو صفا زینب یاد روزی که گرد کعبۀ عشق داشتی حجة النساء زینب بود قربانی‌ات دو فرزندت که در آن عرصه شد فدا زینب 📚 جلوه‌های رسالت » @emame3vom .
Alimi-Shab27Safar1395[04].mp3
4.35M
🎤حمید #علیمی👌 🎧 #سبک_شور👆 📝 #متن_نوحه👇 ــــــــــــــــــــــــــــــــــ از وقتی عشقم شدی  از هرچی عشق بی خودی «دل سیرم»2حسین دنیا خیلی دورم زده آرومم کن حالم بده از دنیا دلگیرم حسین دلگیرم حسین  من بی تو میمیرم حسین از این در مگه  جای دیگه میرم حسین «ای جونم حسین خیلی بت مدیونم حسین»3 ــــــــــــــــ🔸➖🔸ـــــــــــــــ هرکی دوستت داره آقا دوست داره باشه کربلا مخصوصا این شب ها حسین کرببلا میخوام همین مخصوصا امسال اربعین پای پرچم یا حسین مکتب کربلاست اربعین زینب کربلاست از حال دلم  معلومه هرشب کربلاست «ای جونم حسین خیلی بت مدیونم حسین»3 ـــــــــــــــ🔸➖🔸ـــــــــــــــــ #کربلا🏴 #اربعین🏴 #امام_حسین ع🏴 ╔═ 🍁 🌻════⚘ 🌾═╗ 🆔 @emame3vom ╚═ 🦋⚘════ ⚖☀️ ═╝ #حب_الحسین_یجمعنا #کربلا #الاربعین_مقدمه_الظهور #الحسین_یجمعنا #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
زینب ای روح خدایی جلوات برجمال توسلام وصلوات مابه نام تو تبرّک جوئیم مدحت از منطق عصمت گوئیم رازهای صمدیّت باتوست افتخار ابدیّت باتوست ای جگرگوشۀ زهرا زینب دوّمین عصمت کبری زینب آل اطهارکه مجذوب تواند نسبتی را همه منسوب تواند ای گرامی به امامت عهدی می‌کندعمّه خطابت مهدی زحماتی که نبی دید و کشید رازهایی که علی گفت و شنید رنج‌هایی که به جان داشت بتول صلح و صبری که حسن کرد قبول همه در پرده یکی معنی داشت راه بر مکتب عاشورا داشت شیوه‌ات پیروی از آنها بود صبر تو حافظ عاشورا بود ای امامت به تو مدیون زینب زورق بادیۀ خون زینب پردۀ صبر خدا روپوشت ساحل فُلک نجات آغوشت کربلا از نفست روحانی قتلگاه ازقدمت نورانی چرخ از بار غمت می‌لرزید خاک زیر قدمت می‌لرزید چشم هستی نگران حالت گوش عالم به زبان قالت تا در آن صحنۀ سوزان چه‌کُنی با تن کشتۀ یاران چه‌کُنی گرچه زن، روح عبادت بودی مرد معراج شهادت بودی درمیان شهدا می‌گشتی وز پی خون خدا می‌گشتی اینک ای زائرۀ پاک حسین! این تو و این تن صدچاک حسین گقتی ای عطرخدا در بویت سر نداری که ببوسم رویت ای تن غرقه به خون در بر من! تو حسینی پسر مادر من؟ دیدی آن حنجرۀ بی‌تابش کردی از بوسۀ خود سیرابش گوهر اشک به دامان سُفتی آخرین حرف دلت را گفتی کِی به دامان نبی کرده مقام! باعلی گوی پس ازعرض سلام لاله های چمنت افسردند دخترت را به اسیری بردند زینب ای میوۀ بستان بتول پای این نامه بزن مُهر قبول بین «مؤید» که غلام تو بود چشم بر رحمت عام تو بود 📚 جلوه‌های رسالت » @emame3vom .
ندارم از غم آن حالت که گویم حالت خود را پریشان‌تر شوم چون یاد آرم حسرت خود را تو سرّ اللّهى و آگاهى از حالم ولى خواهم بیان سازم ز سوز دل، حدیث محنت خود را به کویت از پى تجدید دیدار آمدم اینک پذیرا شو، برادر! زائرین تربت خود را حسین! اى میزبان خلق! ما هستیم مهمانت دریغ از ما مفرما رحمت بی‌منّت خود را به عنوان اسارت رفته و آزاد می‌آیم به دست آوردم آخر عجز دشمن، عزّت خود را به شام و کوفه رفتم، خطبه خواندم، باز برگشتم به نیکى داده‌ام انجام، مأموریّت خود را به هر منزل تو با ما هم‌قدم بودى ولى آخر چرا در خانۀ خولى نبردى عترت خود را؟ نبینى تا به رخسارم نشان درد و حرمان را بپوشم در نقاب اشک خونین، صورت خود را اگر پرسى ز من حال رقیّه دختر زارت به آهى جانگداز ابراز دارم خجلت خود را غم مرگ رقیّه دخترت یک‌باره پیرم کرد هلال‌آسا نکردم بى‌جهت من قامت خود را به کف نآوردم اندر این سفر من درّ پیروزى ندادم تا ز کف آن گوهر پُرقیمت خود را «مؤیّد»، گاه‌گاهى بر غم من اشک می‌ریزد به جان من! مگیر از او نگاه رحمت خود را @emame3vom
🖋 بسم الله الرحمن الرحیم 🍁 سوره فجر، سوره اباعبدالله الحسین علیه السلام ✨ امام صادق علیه السلام فرمودند: سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب‌ بخوانید که سوره حسین علیه السلام است. 🍂 منظور از «يٰا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ اِرْجِعِي إِلىٰ رَبِّكِ رٰاضِيَةً مَرْضِيَّةً» در این سوره، حسین علیه السلام و اصحاب ایشان است‌ که آن حضرت و اصحابش از خدا راضی‌اند و خدا نیز از آنان راضی است. 💫 این سوره، درباره او و شیعیانش نازل شده. هرکس آن را قرائت کند، در بهشت با آن حضرت در یک مکان است. 📚 البرهان، ۵/۶۵۸ ⚫️ @emame3vom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - رفیقامو بردی کرببلا پس من چی - محمدرضا بذری.mp3
4.86M
🔳 #شور #جاماندگان #اربعین 🎤 #محمدرضا_بذری #فراغ کربلا #رفیقامو_بردی_کرببلا ........................... رفیقامو بردی کرب وبلا ، پس من چی قاطی زائرا،پا برهنه ها ، پس من چی تو دلیلشو بگو امام رضا،پس من چی رفیقم رفته حرم یه پیام داده واسم میگه عازمم حلال کنید منو تو حرم که ایستادُ عکسشو فرستادُ آب کردهِ دلِ این سینه زنُ این نوکرا رو هم ، بطلب حسین جا مونده ها رو هم ، بطلب حسین ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ یکی اومد دخیل مشهد شد ، اما من اربعینشم که صدرصد شد، اما من آخر از مرزِ مهران رد شد ، اما من اما من ، چند سالیه دلم اون حوالیه خودم اینجا ولی دل تو کربلاست نزار طعنه بزنن اونا که دوره منن بگن آقا هیئتیاشو نخواست این رو سیاهو هم ،بطلب حسین جا مونده ها رو هم ، بطلب حسین این نوکرا رو هم ، بطلب حسین جا مونده ها رو هم ، بطلب حسین ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ای به قربون ِ تووُ اون حرمت ، کرب و بلا بزن امضاء رو فدای کرمت ، کرب و بلا قول دادم به مادرم میبرمت ، کرب و بلا مادرم دست به دعا توی این شلوغیا زیر لب داره یه چیزائی میگه پسرم غصه نخور از این آقا دل نبُر میبره حرم مارو ساله دیگه این مادرا رو هم ، بطلب حسین جا مونده ها رو هم ، بطلب حسین این نوکرا رو هم ، بطلب حسین جا مونده ها رو هم ، بطلب حسین ╔═ 🍁 🌻════⚘ 🌾═╗ 🆔 @emame3vom ╚═ 🦋⚘════ ⚖☀️ ═╝ #حب_الحسین_یجمعنا #کربلا #الاربعین_مقدمه_الظهور #الحسین_یجمعنا #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
مداحی (جنگیدم به نفس های آتشینم) از حاج محمود کریمی (عشق من،می میرم آخر از غم تو) (عشق من،قاتلم داغ ماتم تو) (عشق من سر تو شمع محفل من) عشق من،سایه ی روی محمل من عشق من،تا تو رفتی وای از دل من {(جنگیدم،به نفس های آتشینم) (بعد از تو سالار نیزه نشینم) شد به تشت زرین سر تو نوازش از دختر تو حمایت از خواهر تو مثل قصه ی مادر تو مثل تو شدم،دلبر من گذشته آب از سر من سیه شده پیکر من زیر سایه ی حنجر تو (در دام غل زنجیر آهنینم) (بعد از تو سالار نیزه نشینم) (جنگیدم،به نفس های آتشینم) (بعد از تو سالار نیزه نشینم) {دست و پای طفلان تو بود خدای گریان تو بود} جهنم دشمن تو سوز صوت قرآن تو بود ای بهانه ی رفتن من دمی که شد بر تن من جسارت دشمن من دست من به دامان تو بود (دنبالت،به خدا آواره ترینم بعد از تو سالار نیزه نشینم) (جنگیدم،به نفس های آتشینم) (بعد از تو سالار نیزه نشینم) عشق من،نفسم تو سینم اسیره عشق من،بی تو تنها دلم می گیره عشق من،چی میشه زینبت بمیره عشق من عشق من،اومدم با قد خمیده عشق من نگاه کن رنگ من پریده عشق من،نفس خواهرت بریده حسین (جنگیدم،به نفس های آتشینم) (بعد از تو سالار نیزه نشینم) عشق من،منو کشتی با یک نگاهت عشق من،می نشستم چشم به راهت عشق من،به فدای زلف سیاهت حسین عشق من،خرابه ی شب چه زیبا بود سر تو رو دامن ما بود عشق من،سه ساله رفیق نیمه راه بود حسین (جنگیدم،به نفس های آتشینم) (بعد از تو سالار نیزه نشینم) بسته گشته چون بال و پرم نبود یاری ببرم میان دشمن سپرم بعد چشم ساقی حرم بین موج ناکامی من به نیزه ها حامی من برادر نامی من سایه ی سر رو به سرم (سرگشته،به نوای امّ بنینم) (بعد از تو سالار نیزه نشینم) (جنگیدم،به نفس های آتشینم) (بعد از تو سالار نیزه نشینم) .
4_238801710665957914.MP3
10.12M
🏴زبان حال زینب کبری سلام الله علیها جنگیدم به نفسهای آتشینم بعد از تو،سالار نیزه نشینم عشق من،سر تو شمع محمل من 🎤حاج محمود کریمی .
Mehdi Rasooli - Asheghan Haram.mp3
7.64M
@emame3vom اشهدُ اَنَکَ عشت سعیدا اَشهَدُ اَنَکَ موت فقیدا اَشهَدُ اَنَکَ حسین شهیدا آه اَلسلامُ و عَلی،ساکن کربلا روح قالوا بلی،خون بهایت خدا کاروان دل قدم قدم زیر سایه ی علم علم میرود سوی حرم حرم یا حسین مولا_حسین حسین یا حسین عشقیوین دمسازیوک بیز سربلندوق ، بلند آوازه یوک بیز بیر ابوالفضلیون سربازیوک بیز جان سایه سر حسین شور محشر حسین خلق ائدوب حق بیزی سنه نوکر حسین حرموندی روضه برین آدیوی سسلر زمان زمین گنه گلدی شور اربعین عاشقان حرم موکب به موکب می رود با دم لبیک زینب ذکر لبیک حسین لبیک برلب جان کاروان خدا می رود کربلا می رود تا حرم می رود تا مِنا کاروان دل قدم ، قدم زیر سایه علم ، علم می رود سوی حرم ، حرم یاحسین مولا حسین حسین لشکر اربعین لبیک گویان یرمی میلیون نفر پاینده پیمان داعشون نسلینی کسدی حسین جان جان سالمیشان عالمه یا حسین همهمه کفری ایتدوق دچار سیلی محکمه هامی عدن و جنتیم حسین هامی عشق و عزتیم حسین شرفیم حیثیتیم حسین یا حسین مولا حسین حسین حرم موکب به موکب مهدی رسولی @emame3vom
4_6044388714967206752.mp3
8.66M
🏴💔🏴 🎧 👆 🎤حاج مهدی 👌 🚩[حرم اربعین اربعین اربعین]🚩 📝 👇 ــــــــــــــــــــــــــــــــ معلومه از چشام پریشونی صحبت اربعین میدونی۲ میخوام برم اضافه شم آقا منم به اون ارتش میلیونی ۲ بخر ازم نوکریمو  نگاه نکن به بدیمو  بده تو رو جون زهرا اذن پیاده رویمو  به دستای سردار ام البنین حرم اربعین اربعین اربعین ــــــــــــــــــــــــــــــــــ میبینم اشک آسمونا رو تو اون مسیرپیر وجوونارو ۲ تابرسم به کربلا آقا با گریه میشمارم ستونها رو  یه حرفی مونده توسینم  نیتم از اربعینم اینه که شاید تو اون راه یه بار آقامُ ببینم به زهرا نزن دیگه رومُ زمین  حرم اربعین اربعین اربعین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روی لبا ذکر حسین جانه  این حرف بچه های ایرانه۲ تا ستون هزارویک امسال قرار نوکرای سلطانه ۲ امام رضا نفسامه  دست خودش کربلامه  روی مسیر روی دوشم  پرچم سبز آقامه  بیا دست خالیِ من رو ببین  حرم اربعین اربعین اربعین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏴 🏴 ع🏴 ♻️ 💯 ♻️گلچین نواها و نوحه‌ها در ↙️ ╭┅───────┅╮ 🎤 @emame3vom 🎤 ╰┅───────┅╯
4_318504763102593042.mp3
7.7M
🏴💔🏴 🎧 👆 🎤حاج میثم 👌 (یا سیّدی خُذنی) 📝 👇 ز داغ تو دل حزین است، به یادت چله نشین است همه آرام‌وقراراین دل زیارت دراربعین است سپردم دل را به جاده میایم پای پیاده رَهِ عشق است و ندارم باکی‌اگر خاری درکمین است 🚩(جان و جانان من عشق و ایمان من با تو پیمان من حسین)🚩 ــــــــــــــــــــــــــــــــ ألا يا حجَّ الحنينِ سَقاكم زَمزمُ عَيني تُلبّيكُم سيّدي أشواقي بإحرامِ الأربعينِ و شوقاً يهفُو جَبيني یُؤدّی لو سجدتينِ ويَسعى بين الصفاوالمروى لعباسٍ‌والحسينِ لو قطّعوا كفّي، لو قطّعوا رِجلي، أمضي لكم زَحفاً، حسين یا سیدی خُذني، قد فتَّني حُزني، أشتاقُکم حدَّ الحَنین 🚩(یا سیدی خذني، حسین)🚩 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ أتاكُم هُدهدُ قلبي جَناحاهُ نارُ حبّي أتاكِ يا كربلا مشتاقاً يُلبِّيكِ وآحسيناه حَنيناً عرشُ هواكَ بِلمحِ الطّرفِ أتاكَ مَشى طيّاراً معَ الزُّوارِ بآهاتٍ وآحسيناه تَحلُو بكَ الآهُ، لاعذّبَ اللهُ، قلباً بهِ حبُ الـحسين یا سیدی خُذني قد فتَّني حُزني أشتاقُکم حدَّ الحَنینی 🚩(یا سیدی خذني، حسین)🚩 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏴 🏴 ع🏴 ♻️ 🏴 ♻️گلچین نواها و نوحه‌ها در ↙️ ╭┅───────┅╮ 🎤 @emame3vom 🎤 ╰┅───────┅╯
#اربعین💔 یکی مادرش را با ماشین می‌برد خانه سالمندان که به آرزوهای خودش برسد... و یکی دیگر مادرش را پای پیاده بر دوشش می‌برد... تا او را به آرزویش برساند! ‌‌‌
🌹 می سرایم غزلی از غمِ دل ، با مثلاً من که جامانده ام از قافله امّا مثلا... اربعین، پایِ پیاده ... منم و جاده ی نور وَ در این قافله ی عشق شدم جا، مثلاً سرنوشتِ من آواره گِره خورده به تو مثل یک قطره که پیوسته به دریا مثلا در گذرنامه ی من ،مثل تمام زوّار مُهر تایید زده حضرت زهرا مثلا بغض در جان گلو می شکند وقتی که میخورد چشم به ایوان مطلّا مثلا کفُّ العَباس که در خاطرم آمد خوردم آب کوثر زِ کف حضرت سقا مثلا در عمود صد و هجده بِپرد مرغ دلم یا حسن گو به سر گنبد خضرا مثلا چایِ شیرین عراق و نمک سفره ی اشک شور شیرین تو را میچشم آنجا مثلا روی پرچم شده حک"حُبِ حُسینْ یَجْمَعَنا" منِ آواره هم از زمره ی آنها مثلا آسمان حرم ازدور چه نزدیک شده در هوای تو شده بال و پرم وا مثلا در عمودی که ورودی بهشتِ ابدی ست مانده ام ماتِ دوتا گنبد زیبا مثلا قول داده ست به چشمان ترم سینه ی من که شود رو به حرم غرقِ تماشا مثلا به نیابت ز شهیدانِ حریمِ زینب بزنم بوسه برآن خاکِ معلّا مثلا یوسفا هجر تو کشته است مرا اما کاش سرنوشتم بشود همچو زلیخا مثلا نیستی نیست برازنده ی عشّاقِ حسین چه شود گر بخرد هستی ما را مثلا ؟ رفت از دست ردیفم،ولی امشب بدهد صله یِ نوکری ام را خودِ مولا "قطعا" @emame3vom
. . یا مجتبی ➖➖➖ غزلی از حرمت ساخته‌ام با «مثلا» گرچه خاک است روی قبر تو ؛ اما مثلا ... گنبدِ زرد تو خورشید شده می‌تابد نور می‌گیرد از آن ؛ گنبدِ خضرا مثلا چه ضریحی شده کارِ هنرِ فرشچیان ! جنسِ هر پنجره‌اش هست ، مُطلّا مثلا چقدَر پارچه‌ی سبز ، گره خورده به آن می‌کنی باز ، تمام گره‌ها را مثلا خادمانت همه دورِ سرمان می‌گردند ما عزیزیم ، در این صحنِ مُعلّا مثلا تشنه‌ها مست شوند از مِیِ سقاخانه ساقیِ میکده هم «حضرت سقا» مثلا هیئتی شکل گرفته‌ست ، میان حرمت نام هیئت شده «یا حضرت زهرا» مثلا روضه‌خوانی وسطِ صحن ، حکایت می‌خواند قصه‌ی کوچه‌ای از شهر تو ؛ حالا مثلا ... مادری با پسرش رد شده از آن ؛ اما ... هیچ کس راه نبسته‌ست بر آنها مثلا دست نامردِ کسی هم وسط کوچه نبود چادری خاک نخورده‌ست ، در آنجا مثلا مادرِ قصه‌ی ما رفت ، صحیح و سالم وَ نپوشاند ، رخ از دیده‌ی مولا مثلا بعدِ مجلس همه رفتند ، زیارت کردند تربتِ حضرت زهرا شده پیدا مثلا ... @emame3vom .
روی پا آمده ای دیدن دختر مثلا تو بیا باش پسر من به تو مادر مثلا مثل شب های مدینه تو زمسجد برگرد منتظر باش که من باز کنم در مثلا فکر کن موی سرم شانه شده سوخته نیست نزده هیچ کسی دست به معجر مثلا من زبانم به دهانت نهم از سوز عطش تشنه تر از منی و من علی اکبر مثلا بکنم روی زمین با کف دستم قبری تو مرا دفن کنی من علی اصغر مثلا دست داری مثلا غسل بده جسم مرا عمه اسما مثلا من تن مادر مثلا تا رسیدی به رخ نیلی و بازوی کبود دست بردار ز غسلم بشو حیدر مثلا میشوم من تن بی سر به زمین میفتم همچو بسمل بزنم جای تو پر پر مثلا مثلا خوابمو تو راهی میدان هستی به رخم بوسه بزن بوسه ی آخر مثلا @emame3vom .
ماه من! در دل شب‌ها که به زندانت کرد؟ گل من! در طبق خار که پنهانت کرد؟ تو حسین منى و این همه پامال ستم جان من! بازى تقدیر چه با جانت کرد؟ وقت رفتن، تن صد چاک تو عریان دیدم اى برادر! که کفن بر تن عریانت کرد؟ کاروان تو ز شام آمده برخیز و ببین آتش ظلم چه با جان عزیزانت کرد بیشتر از همه از دورى تو سوخته‌ایم چه بگویم که چه با ما غم هجرانت کرد؟ سر تو در همه جا داشت شگفتى امّا بهترین معجزه را خواندن قرآنت کرد کوفه شرمندۀ احسان شما بود ولى سنگ‌باران عوض آن همه احسانت کرد کوفتم بر دهن خصم تو با منطق خویش آنکه با چوب، جفا بر لب و دندانت کرد ما به ویرانه نشستیم و چه حزن‌آور بود دخترت چون که در آن غم‌کده مهمانت کرد دست کوچک به در آورد و سرت را برداشت چشمۀ اشک، روان بر لب عطشانت کرد نه که از بهر پذیرایى تو هیچ نداشت جانِ بر لب شده‌اى داشت که قربانت کرد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 گلهای اشک @emame3vom
هفت شهر عشق چون گردید طی ناقه‌ها را عاشقان کردند پی یعنی از شام خراب، آن کاروان آمد اندر نینوای عاشقان زینب، آن پروردۀ دست بتول وآن مِهین‌فرزانه‌ فرزند رسول دید چون از دور، کوی یار را قتلگاه عاشقان زار را ساربانان را بفرمود این زمان بار بر گیرید، یکسر ز اشتران کوی جانان است، هان! ای ساربان! خود از این منزل، دگر اشتر مران ساربانا! این زمین کربلاست کربلای عاشقان مبتلاست پای دل این‌جا دگر در گل شده رفتن از این سرزمین، مشکل شده ساربانا! بار برگیر از شتر که دو چشمم گشته است از اشک، پُر هر دلی کز تیر عشقش، چاک شد مرهم زخم دلش، این خاک شد ساربانا! تا به کی عزم رحیل؟ کاندر این‌جا یوسفم گشته قتیل بوی آن پیراهن صد چاک او بر مشامم می‌رسد از خاک او آن‌قَدَر بارید بر دامن، گهر که به حالش سوخت،چشم خشک‌وتر پس بیامد پیش و هم‌راهان ز پی چون «بنات‌النّعش» بر گِرد جُدی آمدند آن انجم افروخته بال و پرها ز آتش غم، سوخته هر یکی بگْرفت قبری را به بر گشت محشر، کربلا بار دگر زینب، آن دردانه‌ی بحر شرف عصمت حق، دختر شاه نجف هم‌چو جان بگْرفت در بر قبر شاه زیر لب می‌گفت با افغان و آه کای برادر! داری از حالم خبر؟ یا دهم شرح غم دل، سر‌به‌سر؟ گوش کن کاین ماجرا بشْنفتنی است شرح غم در پیش جانان، گفتنی است با من از دشت بلا تا شهر شام هم‌سفر بودیّ و می‌دیدی تمام لیک تا تسکین دهم درد درون شمّه‌ای گویم از آن رنج فزون خود تو می‌دانی که در بزم یزید خواهرت زینب، چه دید و چه کشید آن زمان کآن سنگ‌دل با خیزران کرد کاری کآن نیاید در بیان خیزران تا زآن لب پُرخون گذشت خود تو می‌دانی به زینب، چون گذشت مدّتی در سرزمین کربلا بانوان بودند سرگرم عزا «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 دیوان منصوری @emame3vom
به خاک کربلا تا پا نهادم با سر افتادم در این دریاى غم دردا! که بار دیگر افتادم سرت در این سفر با ما به هر جا کرد همراهى به یاد آن سر خونین به خاکت با سر افتادم فتادم بر سر قبرت به یاد روز تودیعت که من برخاستم از جان و بر آن پیکر افتادم چو دیدم زخم فرق اکبرت، یاد پدر کردم گلویت را چو بوسیدم، به یاد مادر افتادم تو کردی حکم مأموریتم امضا به دست خود که من با بازوان بسته با دشمن در افتادم چه گویم از سر ببریده‌ات وآن خواندن قرآن؟ تو قرآن خواندى و من در غمى سوزان‌تر افتادم تو می‌کردى هدایت، خلق را و سنگ می‌خوردى از این حالت به یاد جدّمان پیغمبر افتادم خدا گوید که وقت خواندن قرآن، خموشى بِه ز قرآن خواندنت از خطبه خواندن دیگر افتادم حسینم! بر «مؤیّد» باز کن درهاى رحمت را که می‌گوید به امیدى به خاک این در افتادم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 گلهای اشک @emame3vom