.
#شور
#امام_صادق_شور
و قال الصادق و مولای ، ششمین نور حی داور
فی طین ، قبر الحسین ، شفاءن ، و دواءالأكبر
غم اگه داری رو به کربلا کن
با یه سلام دلت رو با صفا کن
اول هر ماه با یه ذره تربت
دردای لاعلاج تو دوا کن
من إسمه دوا حسین
و ذکره شفا حسین
به خدا ، زنده میکنه
مرده رو ، ذکر یاحسین
یا مولا یااباعبدالله
......
و قال الصادق و مولای ، مروج غم ثارالله
حنکوا ، أولادکم ، بتربة اباعبدالله
خدا بیامرزه پدرامونو
ما رو با اهلبیت آشنا کردن
کام ماهارو وقت ولادت
با تربت کربلا وا کردن
گفته در ، گوشم پدر
حرکت کن ، در این مسیر
دلبندم ، نوکر بمان
فرزندم ، نوکر بمیر
یا مولا یااباعبدالله
......
و قال الصادق و مولای ، حجت خالق لم یزلی
زار الله ، فوق عرشه ، من زار ، حسین بن علی
تا میتونی عرض ارادت (ب) کن
فکری برای قبر و قیامت کن
میخوای که در پناه حق باشی
برو حسینشو زیارت کن
به سینه ، دست ادب
خم شو رو برو حسین
برای ، فرج آقا
داد بزن بگو حسین
یا مولا یا اباعبدالله
#علی_سلطانی ✍
#شهادت_امام_صادق
.👇
محمود+کریمی-+از+دلم+یه+کبوتر+تا+مزار+تو+پر+زد-+شهادت+امام+صادق_۲۰۲۳_۰۵_۱۳_۲۰_۱۳_۰۷_۷۹۶.mp3
6.4M
.
📋 از دلم یه کبوتر تا مزار تو پر زد
✔️ #سبک_زمینه / حاج محمود کریمی
✔️ #امام_صادق ۱۳۹۷
✔️ #هیأت_رایة_العباس "ع"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از دلم یه کبوتر، تا مزار تو پر زد
بیقرارتوام یا، جعفر ابن محمد
آیه طهارتی، شیخ الاسلام امتی
مظهر صداقتی، راوی هر روایتی
قسم به خاک بقیع، قسم به تربت تو
حرم شده دل ما، برای تربت تو
بیقرارم و زارم، مثل ابر بهاری
بیقراره ضریح و، گنبدی که نداری
قلب تو چه ها کشید، روضه تا کوچه ها کشید
دشمنت سرنماز، از رو دوشت عبا کشید
شبیه فاطمه شد، روضه رفتن تو
یاحضرت صادق، دستم به دامن تو
تو خلاصه داغِ، مادر و حسنینی
عالم العلماءُ، روضه خوان حسینی
عشق بی بدل حسین، تا ابد از ازل حسین
صادق آل علی، گفته نوحو علی الحسین
عالم فدای لبِ، شهید کرببلا
یا سیدی یا حسین، یا سیدالشهدا
نوح الائمه گفت، نوحوا علی الحسین
نوحوا علی الحرم، نوحوا علی الخیم
نوحوا علی العطش، نوحوا علی البنات
اولیا مخدرات
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#زمینه #شهادت_امام_صادق
.
Shavval 1400.03.15 - H-Sarollah.Rasht - Shahadat I-Sadeq A - 03 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
9.09M
#زمینه
#امام_صادق_ع
دلم شکسته و دوباره زائر مدینهم
توو مسجد النبی خودم رو دارم میبینم
بال ملائکه فرش پای اهل علمه
به پای منبر امام صادق میشینم
یه گوشه جابر ابن حیان نشسته رو به روی خورشید
یه گوشه محو « قُلْ هُوَ اللَّهُ » مفضّل و حدیث توحید
سرفرازم؛ شده دین تو مذهب من
سرفرازم؛ شده راه تو مکتب من
سرفرازم؛ شده که شده ذکر رو لب من
واویلا واویلا واویلا واویلا
شبیه تشنهای که پا به دریا میذاره
کنار منبر آقا نشسته زُراره
یه گوشه انگار ابو بصیر رو میبینم
حدیث کربلا شنیده و بیقراره
حدیث غربت امامو باید شنید از این مدینه
که غربت امام صادق؛ مثل امیرِ مؤمنیه
سرفرازم؛ شده دین تو مذهب من
سرفرازم؛ شده راه تو مکتب من
سرفرازم؛ شده که شده ذکر رو لب من
واویلا واویلا واویلا واویلا
[شهادت امام صادق (ع) ۱۴۰۰.۰۳.۱۵]
#شهادت_امام_صادق
.
#نوحه و #زمزمه
#شهادت_امام_صادق (ع)
غصه تمام، عالم گرفته
از شیعیان دل ها غم گرفته
امشب زدنیا می رود شیخ امامان
گردد به زهرا مادرش امشب مهمان2
واویلتا، واویلتا، ای وا مصیبت3
_______________________________
از زهر کینه، دل پر شرارست
از بهر رفتن، او بیقرارست
در خانه اش مانند حیدر آتش افتاد
با یاد زهرا مادرش جعفر(ع) جان داد2
واویلتا.....
________________________________
چون جدش حیدر، او را کشاندند
اسب شقاوت، در کوچه راندند
نامردمان او پیر دیر عارفان است
فرزند پیغمبر،امام این زمان است2
واویلتا...
______________________________
مرغ دل شیعه بی شکیب است
اندر هوای، قبری غریب است
آنجا بیاید بانویی زار و حزینه
غوغا شود با تاله هایش در مدینه2
واویلتا....
شعز: #اسماعیل_تقوایی✍
👇
.
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_صادق
آه وواویلا صد آه و واویلا۲
حضرت صادق رفته از دنیا۲
___________
زد شرر زهر کینه بر جانش۲
اشک خون آید از دو چشمانش۲
آه و واویلا...
___________
آمده موسی در بر بابا۲
روی زانوی او سر بابا۲
آه و واویلا....
__________
خورده زهر کین شد جگر پاره
رفته از دست او ره چاره
باشد عمرش در لحظه آخر
بر لبش باشد ذکر یا مادر
آه و واویلا....
__________
موسی کاظم با سرشک غم
ناله دارد با نوحه ی ماتم
خانه صادق شیون وغوغاست
مجلس سوگی بهر او برپاست
آه و واویلا.....
#اسماعیل_تقوایی ✍
.👇
.
#نوحه
#شهادت_امام_صادق (ع)
شهرمدینه،غرق عزاشد
روح ولایت،زتن جدا شد
صادق آل مرتضی عمرش تمام است
شیعه دوباره سوگوار یک امام است
واحسرتا واحسرتا از این مصیبت۲
______________________
آتش گرفته،ززهر کینه
امام شیعه، شیخ مدینه
دیدار حق می رود او با قلب خونین
موسی کاظم در عزایش گشته غمگین
واحسرتا....
______________________
در آخر عمر،بیمار بوده
تنش ضعیف و، تبدار بوده
بس تیر ظلم از کینه بر قلبش نشاندند
آتش میان بیت مولامان فشاندند
واحسرتا....
_____________________
خاک بقیع و،فرزند حیدر
حرم ندارد،ابن پیمبر
مهدی بیاید بهراو حرم بسازیم
در لشگرش بر دشمن شیعه بتازیم
واحسرتا...
شعر: #اسماعیل_تقوایی✍
👇
.
#نوحه
#شهادت_امام_جعفر_صادق (ع)
دوباره مدینه غرق سوگ وعزا شد
عزای امامی از نسل مصطفی شد
عمرش رسیده آخر
مولا امام جعفر
واویلتا واویلا، واویلتا واویلا۲
_________________
در خانه ی صادق از کین آتش بپا شد
یاد مادر افتاد نالان از این جفا شد
با چشمانی چون دریا
می زد صدا یا زهرا
واویلتا...
___________________
تن بیمار او، بس زار وناتوان است
بهار عمر او دیگر رو به خزان است
عدو چون نانجیب است
ذکرش امن یجیب است
واویلتا...
____________
بر زانو گرفته مولا کاظم سرش را
کرده غسل وکفن پیکر پدرش را
از دیده خون ببارد
برخاکش می سپارد
واویلتا....
____________________
با اینکه مدینه پر از چراغ ونور است
کنار مزار صادق چه سوت وکور است
باید که جان ببازیم
بهرش حرم بسازیم
واویلتا....
شعر: #اسماعیل_تقوایی✍
👇
264.1K
#نوحه
#شهادت_امام_صادق
احیاگر دین خدا
در راه دین گشته فدا
شهر مدینه غرق در شور وعزا
ازبهر اولادی زنسل مصطفی
واویلتا، واویلتا، واویلتا ۲
_______________
شيخ الائمه ماه دبن
درخانه شد نقش زمین
زهر جفا آتش زده بر پیکرش
پاره پاره گشته چو بابا جگرش
واویلتا....
__________________
آتش فروزان آمدند
خانه او آتش زدند
صادق شده نالان زجور ظالمان
آمده یادش مادری قامت کمان
واویلتا....
______________________
آمد کنار او پسر
گریان براین حال پدر
بگرفته بر زانوی خود رأس پدر
حال پدر بر قلب او زند شرر
واویلتا....
______________________
زده به قلب شیعه داغ
آن قبر بی شمع وچراغ
وقت ظهور ان شاا... غوغا کنیم
بهر مولامان حرمی برپا کنیم
واویلتا...
شعر: #اسماعیل_تقوایی✍
.
#نوحه
#شهادت_امام_صادق(ع)
#سبک_ای_لشگر_صاحب_زمان_آماده_باش
در سوگ مولا حضرت صادق عزا بر پا کنیم
برسر زنان سینه زنان گریه کنان غوغا کنیم
____________________
آتش زده بر قلب او زهر جفای دشمنان
غلتد به خاک حجره اش این سید زهرا نشان
شیخ امامان میرود سوی خدا با قلب خون
دارد به لبها آیه ی انا الیه راجعون
در سوگ...
_____________________
بر پای فرزندش بود در لحظه ی آخر سرش
ریزد ز دیده اشک خون موسای کاظم در برش
با دیده گریان کند بابای خود غسل وکفن
خواند نماز میتش با ناله و رنج ومحن
در سوگ....
_________________________
ششم امام شیعیان گشته شهید راه دین
در جنت الاعلی عزادارش امیرالمومنین
ای شیعیان، ای شیعیان، در سوگ او زاری کنید
باشد مزار او غریب، بهرش عزاداری کنید
در سوگ...
شعر: #اسماعیل_تقوایی✍
.
.
📖 السلام.....
#امام_صادق_علیه_السلام
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شور و اشک و زمزمه از خیرِ قال الصادق است
روضه های فاطمه از خیر قال الصادق است
گریه ها بر علقمه از خیر قال الصادق است
این سیاهی ها همه از خیر قال الصادق است
میرسد از این سیاهی ها به این آقا مدام
السلام و السلام و السلام و السلام
درس و بحث اش ظلمت هفت آسمان را می درید
هر که دل میداد دستش از همه دل می بُرید
او مراد عالِمان است همه عالَم مرید
حوزه ی علمیه ی او روضه خوان ها پرورید
خاک پاهایش زراره با همه فقه و کلام
السلام و السلام و السلام و السلام
چارگوش مرقدش را توتیا باید کنیم
روی قبر خاکی اش گنبد بنا باید کنیم
کل ایوان را پر از خشت طلا باید کنیم
عاقبت روزی بقیع را کربلا باید کنیم
زائرانش زیر لب گویند بین ازدحام
السلام و السلام و السلام و السلام
پیرمردی که چو حیدر زندگانی کرده است
عمر خود را وقف اشک و روضه خوانی کرده است
روضه ی مادر قدش را بد ، کمانی کرده است
چوب تر ، پیراهنش را ارغوانی کرده است
روضه خوان زخم های مادر بی التیام
السلام و السلام و السلام و السلام
دست ساقی بسته و میخانه ها سر در گم اند
خانه از بس سوخته ، پروانه ها سر در گم اند
در میان شعله ها ریحانه ها سر در گم اند
یاکریمان در میان لانه ها سر در گم اند
ای که بر موی سفید تو نکردند احترام
السلام و السلام و السلام و السلام
بی عبا و بی عمامه ؛ بی قبا بردن تو را
از میان خانه مثل مرتضی بردن تو را
دست ْ بسته ؛ بی هوا ؛ در کوچه ها بردن تو را
عده ای بی آبرو ، با ناسزا بردن تو را
یادت آمد روضه های کوچه های شهر شام
السلام و السلام و السلام و السلام
هیزم آوردند اما لحظه ای دریا نسوخت
چادر ناموس تو چون چادر زهرا نسوخت
دامن دُردانه هایت بین آتش ها نسوخت
سینه ات سنگین نشد ؛ پیراهنت حتی نسوخت
ای که دشمن برد بهرت خنجرش را در نیام
السلام و السلام و السلام و السلام
**
مثل جدت هیچ کس انگشترت را برنداشت
روسری و گوشوار دخترت را برنداشت
بی حیایی یادگار مادرت را برنداشت
نیزه ای رأس علیّ ِ اصغرت را برنداشت
ای که ناموست نشد با شمر و خولی هم کلام
السلام و السلام و السلام و السلام
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#محمدصادق_باقی_زاده #کمیت✍
▪️
.
#مرثیه
#دکلمه
#امام_صادق علیه_السلام
باغبان باشد و گلزار بسوزد سخت است
لانه مرغ گرفتار بسوزد سخت است
غربت و وحشت و تاریکی و دود و آتش...
آشیانت که شب تار بسوزد سخت است
بر روی آتش این خانه کسی آب نریخت
دلت از این همه آزار بسوزد سخت است
این در سوخته داند ،که زن حاملهای
در میان در و دیوار بسوزد سخت است
روضه اینجاست اگر صورت آتش دیده
باز با سیلی اغیار بسوزد سخت است
وسط شعله فقط داد زدم وای حسین....
خیمه عترت اطهار بسوزد سخت است
ترس طفلان حرم دیدم و فهمیدم که
خیمهها بعد علمدار بسوزد سخت است
دور از چشم عمو بین بیابان تنها
دامن طفل عزادار بسوزد سخت است
تنش از کعب نی و صورتش از سیلی کین
پایش از آبله و خار بسوزد سخت است
همه در حال فرارند به غیر از زینب
در حرم عابد بیمار بسوزد سخت است
شرم کن شعله آتش ،نکند پیش رباب
چوب گهوارهاش اینار بسوزد سخت است
#عبدالحسین_میرزایی✍
.
.
⚫️مجموعه روضه و مداحی
ویژه ایام #شهادت_امام_صادق (ع)
🔹با نوای :کربلایی سید رضا نریمانی
👇👇👇👇👇
4_6026188090970734915.mp3
10.15M
📋 مدینه غرق آهه / #تک
کربلایی سیدرضا نریمانی
#شهادت_امام_صادق
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مدینه غرق آهه، شب سختی تو راهه
امام بیپناها، تو این شهر بیپناهه
شنیدم نیمهی شب، چقدر هیزم آوردن
امام موسفیدو توی آتیش آوردن
تو شعله داره باز در میسوزه
یه آقا با چشم تر میسوزه
از این آه که از سینهش در اومد
گمونم داره مادر میسوزه
بارون ببار، درِ خونه تو آتیشه
بارون ببار، داره باز در کنده میشه
بارون ببار، بارون ببار
"واویلا، آه و واویلا"
میبردن پیرمردو نفسهاش در شماره
این آقا بود پیاده، همه بودن سواره
گمونم گریه میکرد به اشکای رقیه
شکسته ناخن پاش مثل پای رقیه
نذاشتن کمی آقا بشینه
ندیدن عرق روی جبینه
یه نامرد به مادر ناسزا گفت
الهی که هیچوقت خیر نبینه
گریه کنید، آقا رو بییاور بردن
گریه کنید، اونو مثل حیدر بردن
گریه کنید، گریه کنید
"واویلا آه و واویلا"
با دست و پای بسته، چقدر حالش خرابه
کی گفته این آقا جاش توی بزم شرابه
توی این مجلس شوم، نه تشت و نه سری بود
ولی تو شام بهجز تشت، حراج روسری بود
بمیرم یه روزی تو دل شام
با زنجیر ترک به استخون خورد
بمیرم برای اون آقایی
که لبهاش به چوب خیزرون خورد
ای وای حسین، چهطور از دلش میاومد
ای وای حسین، روی لبها چوبو میزد
ای وای حسین، ای وای حسین
"واویلا آه و واویلا"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_5900257429353924626.mp3
17.78M
#روضه_امام_صادق (ع)
دستور داد شبونه ریختند توو خونهی امام صادق. آقا رو میخوان ببرند. دستور داد:« همین الان برید وارد خونهش بشید با هر وضعی که بود آقا رو بیارین! رحم و مروت هم نداشته باشید!
اومد توو قصرش نشست. اون تالاری که معروف بود. میگفتند هر وقت منصور میرفت توو این تالار مشخص بود میخوان یک نفر و بُکُشند. میخوان یه نفر رو ذبح کنند.
رفت نشست منتظر آقا رو آوردند. اینقدر توهین جسارت به آقا کرد! دست بُرد این شمشیر رو تا نیمه از غلاف خارج کرد دوباره شمشیر و غلاف کرد. بار دوم، بار سوم یهو لحنش عوض شد عذرخواهی کرد. آقاجان ببخشید اینا بیادبی کردند شما رو این موقع شب اینجا آوردند! برگشتند آقا رو با احترام بردن خونه. یه عده اومدن اعتراض کردن. چرا این کار و کردی؟ تو به ما دستور میدی میگی برید آقا رو بیارید بعد خودت اینجوری برخورد میکنی، مگه قرار نبود بکشی این آقا رو؟! گفت همچین که شمشیر و تا نیمه کشیدم یهو دیدم پیغمبر خدا ایستاده غضب کرده. منصور! اگه شمشیر و برهنه کنی زندهت نمیذارم. گفتم حتما اشتباهی دیدم. بار دوم، بار سوم، این صحنه تکرار شد. ترسیدم از غضب پیغمبر...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اون نامرد گفت:« خودم کارش و تموم میکنم» اومد توو گودال دید نمیتونه برگشت، نفر دوم هی مکرر رفتن و اومدن. هیچکی این کار ازش برنمیاد؛ اون نامرد گفت کار شماها نیست کار خودمه، خنجر و برداشت. همچین که اومد روایت میگه اول یه لگدی به پهلوی این آقا زد، بدن و برگردوند، چشم توو چشم نشه. خنجر و گذاشت از قفا
"هی کارد میبره، لشگر کلافه شه
فکر کن سنان که هست شمرم اضافه شه"
4_5900257429353924621.mp3
28.34M
📋 اگر سنگِ مسی را کوه زَر کردم ضرر کردم
#مناجات
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگر سنگِ مسی را کوه زَر کردم ضرر کردم
اگر اینگونه خود را معتبر کردم ضرر کردم
من از "اِلّا جمیلا"یی که زینب گفت دانستم
به غیر از پرچمت هر جا نظر کردم ضرر کردم
منم آن تاجرِ یوسف فروشی که نفهمیدم
در این بازار سودی هم اگر کردم ضرر کردم
مرا جز بیقراری در هوای تو، قراری نیست
بجز خاک تو هر خاکی به سر کردم، ضرر کردم
دَرِ این خانه همواره به روی این و آن باز است
اگر یک عمر خود را دربهدر کردم ضرر کردم
برایم دشمنی با دشمنانت منفعتها داشت
اگر از دوستان تو حذر کردم، ضرر کردم
به غیر از خاطراتِ راه تو، ورد زبانم نیست
به غیر از کربلا، هر جا سفر کردم ضرر کردم
نکیر و منکر از من هر چه پرسیدند یادم رفت
بجز نام تو هر نامی ز بر کردم ضرر کردم
*شاعر: #عمران_بهروج
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام صادق به یکی از اصحابشون فرمود کربلا رفتی؟!
-گفت نه آقا من اهل بصرهام منو میشناسند من برم کربلا میفهمند من محب شما هستم منو زنده نمیذارند، همه ناصری بودند اونجا.
-فرمود کربلا نمیری؛ برای جد ما روضه میگیری یا نه؟!
_آقا روضه رو که همیشه میگیرم اصلا روضه هفتگی خونهمون دارم
آقا فرمود: احسنت! کمترین کاری که در قبال این روضهای که برای جد غریب ما میگیری جد ما برات انجام میده اینه: لحظهی مرگت منتظری؛ توو حالت احتضاری، پاهاتو روو به قبله کردند، حرف نمیتونی بزنی، یهو میبینی سرت رو پاهای حسینه
4_5929463529089270866.mp3
15.7M
📋 بر هم نزن نماز مرا بی هوا نزن
#روضه_امام_صادق (ع)
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بر هم نزن نماز مرا، بی هوا نزن
حالا که میزنی، جلوی آشنا نزن
سجاده و عبای مرا میکِشی، بکش
اما لگد به تربت کرببلا نزن
آتش زدی به زندگیامژ بس کن و برو
دیگر نمک به زخم دل من، بیا نزن
در خانه بس نبود غرورم شکسته شد؟
حداقل مقابل همسایهها نزن
با تازیانهات به سر و صورتم بزن
حرفی فقط به حضرت خیرالنساء نزن
بالای مرکبی و خجالت نمی کشی
پیچیده پای من... چه کنم؟! بی حیا نزن
موی سپید دارم و شیخ الائمهام
هر طور میزنی بزنم، با عصا نزن
وقت گریز من شده "نوحوا علی الحسین"
زینب دوید و گفت: غریب مرا نزن
ای شمر بس کن و به روی سینهاش نرو
با چکمهات قدم روی عرش خدا نزن
با دست و پا زدن گرهای وا نمی شود
تشنه لبم! عزیز دلم! دست و پا نزن
*شاعر : #محمدجواد_شیرازی
📋 به تو فکر میکنم
#روضه_امام_حسین (ع)
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به تو فکر میکنم
وقتی میرفتی میدون
'دل نمیکندم آسون۲'
فکر میکنم
به یه گلوی تشنه
'تشنه به زیر دشنه۲'
فکر میکنم
چه جوری از حال رفتی
'تا ته گودال رفتی۲'
فکر میکنم
چه جوری دیدم دارن
'پا رو تنت میذارن۲'
وای، همه میزدنت
وای، به سر و بدنت
وای، به کی روو نزدم
وای، تا کجا اومدم
بی هوا میزدنت یا مظلوم
با عصا میزدنت یا مظلوم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
narimani-81.mp3
18.84M
📋 یه پیرمرد افتاد
#تک #شور
#شهادت_امام_صادق (ع)
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه پیرمرد افتاد، جوونا دارن میخندن
میونِ این کوچه، دستمو دارن میبندن
کشون کشون میبردنم آه
افتادم از نفس توی راه
نیمهی شب غریبم اما
الحمدالله ، الحمدالله
یهکم زمین میخوردم و
یهکمی میدویدم و
نفس من بند اومده
خدا دیگه بریدم و
همه رو ریختم تو دلم
حرفایی که شنیدمو
نمیکنن رعایتِ
محاسن سفیدمو
«یا مظلوم 'امام صادق۳'»
یه عده بیغیرت، ریختن میون این خونه
از درِ خونهم زد، شعلهی آتیش زبونه
جلوی چشم زن و بچهم
سر و پای برهنه رفتم
هوای مادرم روکردم
امون از این غم ، امون از این غم
به یاد بیت فاطمه
که کندن از جا دَرِشو
چهل نفر بسته بودن
تموم دور و برشو
علی رو مسجد میبرن
شمشیره بالا سرشو
حسن نشسته بود رو خاک
لگد زدن مادرشو
(سیلی زدن مادرشو)
«واویلا 'آه واویلا۳'»
بازم خداروشکر، به خون خضابم نکردن
به داغ ناموسم، منو عذابم نکردن
دلا بسوزه واسه جدَم
میون اون همه نامحرم
ناموسشو بردن اسیری
ایوای بمیرم ، ایوای بمیرم
دل منو خون میکنه
معجرا پامال که میشه
خدایا زینب چهکنه
نوبت قتال که میشه
میفته رو خاک بلا
رقیه بیحال که میشه
مادر میفته رو زمین
وارد گودال که میشه
«واویلا 'آه واویلا۳'»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.