. #شهادت_امام_جواد هُرم عطش ( در رثای امام جواد ع ) ------- بنگر که سما ریخت به خاک اختر خود را می دید چو خورشیدِ ز کین پرپر خود را ای وای که در خانه ی نا امنِ پر از غم از زهر جفا کشت زنی شوهر خود را مردی به زمین خورد ازآن توطئه ی شوم اینگونه نکُشته ست کسی همسر خود را از زهر ستم رفت ز کف تاب و توانش وز تیر جفا داد ز کف شهپر خود را از هُرم عطش سوخت سراپای وجودش از آب نشد ، تر کند او حنجر خود را با آن جگر سوخته کز زهر به دل داشت می شُست ز خون سینه ی غمپرور خود را تا بار دگر شعله نگیرد شرر زهر می ریخت بر آتش همه خاکستر خود را از حُجره ی در بسته فقط ناله به گوش است ای دل بشنو آه نُهم رهبر خود را "یاسر" ز غمش داشت سرشکی همه چون دُرّ از دیده برون ریخت همه گوهر خود را ،،،،،،،،،، #حاج_محمود_تاری «یاسر» .

. #زمزمه #نوحه در مرثیت #امام_جواد (ع) #سبک_کو_به_باغم_یک_گل_پرپرنگشته ------ می رسد از حجره آوای غریبی می دهد جان مرد تنهای غریبی خون جگر شد آل طاها وا اماما وا شهیدا ..... زهر کین آتش زده ابن الرضا را داغ او کرده تداعی کربلا را کشته شد فرزند زهرا وا اماما وا شهیدا ..... از جفای همسرش دل خسته گردید قتلگاهش حجره ی در بسته گردید جان دهد تنهای تنها وا اماما وا شهیدا ..... لاله ی عمرش خزان شد در جوانی قامت هستی ازین غم شد کمانی چشم عالم گشته دریا وا اماما وا شهیدا ..... ؛؛؛؛؛؛؛ #حاج_محمود_تاری "یاسر"✍ #شهادت_امام_جواد .👇

🔳 #شهادت_امام_جواد(ع) 🌴جوادی و جود و کرم عادت دائم توئه اینکه بگیری دستمو کار مداوم توئه . 📋 جوادی و جود و کَرَم، عادت دائم توئه #واحد کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جوادی و جود و کَرَم، عادت دائم توئه این که بگیری دستم و، کار مداوم توئه تو مجتبای خونه‌ی، امام رضای ما شدی اونقدر غمت بزرگه که ، تو کربلای ما شدی با تو، عجب غمی داریم آخر ذیقعده، محرمی داریم توو روضه‌ها، چشم گریه‌کنا دست سینه زنا، قلب روضه خونا بی‌تابه که روضه‌هات، داغ اکبر و سوگ قاسمه و، پاره های دله اربابه «ابن الرضا، ماییم و اشک غربت ابن الرضا، ماییم و این مصیبت» توو اون غریبی که نداشت، نه یاور و نه همدمی مردی که توی خونه‌شم، نداشته یار و مَحرمی کبوترا سایه شدن، تا که نسوزه آسمون کُشته‌ی ظهر کربلا، حتی نداشت یه سایه‌بون از غم، دلم شده پُر خون میباره از چشمام، از غم تو بارون محزونم از، داغ دم به دمت پا به پای غمت، سایه‌ی علمت میمونم گریونم و، بی شکیب و قرار مثل ابر بهار، با همین دلِ زار میخونم «ابن الرضا، ماییم و اشک غربت ابن الرضا، ماییم و این مصیبت» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .

تموم آرزوی مادرم 💢مداح : حاج رضا یا حسن💢 🔱🔱🔱🔱🔱 تموم آرزوی مادرم _ حرم امید و تکیه‌گاه آخرم _ حرم جایی که می‌میرم اگه نرم _ حرم همون که جونشو میده برات _ منم دلش می‌خواد بیاد تا کربلات _ منم همیشه باشه بین زائرات _ منم خوشحالم نوکر توام عبد مادر توام در زیر پَر توام _ ای جانم تو شاه و من غلامتم ممنون مرامتم محتاج سلامِتم _ ای جانم ای جانم یا حسین 😔😔 ایشالله دستم از علم جدا _ نشه یه لحظه دوری از تو مارو می _ کُشه دلم فقط توو روضه‌های تو _ خوشه برا یه ثانیه منو رها _ نکن به جز خودت به هیشکی مبتلا _ نکن حالا که اومدم دیگه سوا _ نکن دریای رحمتی حسین واسه‌م نعمتی حسین رمز برکتی حسین _ ای جانم آوای رو لب منی خواب هر شب منی تو تاب و تب منی _ ای جانم ای جانم یا حسین 😔😔 قسم میدم تو رو به مادرم _ حسین خیال تو نمیره از سرم _ حسین با گریه واسه‌ی تو بهترم _ حسین دو قطره اشک ما برا تو _ مرهمه ببخش اگه برای زخم تو _ کمه ایشالله می‌خَره ماهارو _ فاطمه اشکامون نذر غصّه‌هات روزیم دست بچّه‌هات کاش میشد بشم فدات _ ای جانم با تو رد میشم از صراط ای حلّال مشکلات می‌گیره دلم‌ برات _ ای جانم ای جانم یا حسین شعر و سبک: هاشم محمدی آرا با نوای: حاج رضا یاحسن 🔰🔰🔰🔰🔰🔰

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه ( شور ) شهادت امام جواد علیه السلام وقتی به ذکرِ یا جواد لبایِ عاشق وا میشه گریه‌کن و سینه‌زنِ‌..... مجلس امام رضا میشه امام رضائیا کجان ؟! امام رضا جوادیه امشب با ذکرِ یاجواد حواله‌ها امضا میشه راهِ بقیع و کربلا نجف و طوس و سامرا با روضه‌هایِ کاظمین با اشکِ عاشق وا میشه روضه‌خونِ فاطمیه وقتی تویِ تب می‌سوزه ذکرِ لبِ فاطمیون ناله‌یِ یازهرا میشه سایه‌بونِ تنِ امام بال و پرِ کبوتراست اینجوری معرفت واسِه ما عاشقا معنا میشه یه ذرّه از معرفتِ ..... کبوترایِ کاظمین اگه به این سینه‌زنا‌ خدا بده غوغا میشه یکی از این کبوترا‌ تو سرزمینِ کربلا سایه‌بونِ جنازه‌یِ .... برهنه‌یِ صحرا میشه ؟! اینجا امام تشنه بود ُو.... اونجا یه طفلِ شیرخواره مگه غریب‌تر از حسین دیگه کسی پیدا میشه؟! اگه آقام نظر کنه امام رضا یاری بده بازم محرّم لبامون‌ با ذکرِ ارباب وا میشه ذکرِ حسینِ فاطمه دوایِ دردایِ منه‌ آبروداره هر کی با ..... ذکرِ حسین رسوا میشه تو مجلسِ روضه‌خونِ.... فاطمه میرم علقمه هر جایی حرفِ فاطمه‌َست صحبتی از سقّا میشه ذکرِ اباالفضل می‌گیرم اُمُّ‌البنین نظر کنه اسمِ منم تو عرفه‌ از عرفاتیا‌ میشه #حسین_ایمانی #شهادت #زمزمه #شور #یا_جواد_الائمه #امام_جواد_علیه_السلام

. #امام_جواد_واحد #واحد #نوحه بند اول : جواد ابن الرضا گردیده مسموم افتاده در حجره غریب و مظلوم او میدهد جان با کام عطشان یا صاحب الزمان آجرک الله بند دوم: در وقت جان دادن چشم انتظارست زهرا کنار او دل بیقرارست میگوید گریان بابا رضاجان یا صاحب الزمان آجرک الله بند سوم: تنها در حجره و در را می بندند به آه و ناله و اشکش می خندند در شهر بغداد لب تشنه جان داد یا صاحب الزمان آجرک الله بند چهارم : جسمش بالای بام سه روز رها شد اما جدش کفن در بوریا شد شد اربا اربا آه و واویلا بند پنجم: شکر خدا نرفت بر نی سر او نبردند انگشت و انگشتر او جدش غریب است شیب الخضیب است یا صاحب الزمان آجرک الله #مرتضی_کربلایی✍ #شهادت_امام_جواد 👇

حاج مسعود پیرایش🎤 هیات صاحب الامر اراک #شور_احساسی تشنه آغوش گرم تو منم چجوری از روضت اخه دل بکنم تموم دلخوشیمه توی زندگیم نوکر دربار حسین و حسنم بهترین شبای عمرم. شبای نوکریمه غمی به دل ندارم. وقتی اقام کریمه کریمه حسین به سینه زنا لطفش از اون قدیمه حسین غریبه حسین همه نیزه ها شد تو مقتل نصیب حسین دست نوازش می کشی روی سرم میبینم اون لحظه خودم رو تو حرم دعای بعد هر نمازم این روزا کاشکی بشم مهمون تو با مادرم هر جایی که روضه رفتم برام مثه حرم بود کاش که یه صحنی هم داشت اون که شه کرم بود کریمه حسن. به گریه کنا لطفش از اون قدیمه حسن غریبه حسن همه طعنه ها. تو مدینه نصیب حسن #حسین_فتحی✍

. #امام_جواد #زمینه افتاده روی خاک، تو حجره بی گناه مونده امام من، تنها و بی پناه مادر رو زیر لب، هی میزنه صدا از سوز زهر میپیچه به خودش جوون امام رضا داره یه جوون جون میده/ انگار نه انگار صدای ناله ش پیچیده/ انگار نه انگار تو تموم عمر غم دیده/ انگار نه انکار می سوزه؛ با دلی که شد مضطر می خونه؛ رو خاکا دم آخر روضه ی؛ در و آتیش و مادر *(وای ای وای)۳ اومد به دیدنش، لحظات آخرش سر رو گذاشت روی، پاهای مادرش بی جوُنه رو زمین، میخنده همسرش کف میزنن همه‌ی کنیزا جلو چشمای ترش تموم تنش می لرزید/ انگار نه انگار شبیه بارون می بارید/ انگار نه انگار همسرشم هی می خندید/ انگار نه انگار تو حجره؛ غریبونه تنها شد می دیدن؛ هواییِ بابا شد با زخماش؛ دیگه مثه زهرا شد *(وای ای وای) کم سو شده چشاش، لبهاش شده کبود می‌سوخت و هرنفس، یادِ سه ساله بود تو حجره از عطش، خیلی عذاب کشید اما دیگه تنشو ته گودال هیچ کسی ندید دم آخری زد ناله/ انگار نه انگار به یادِ غمِ گوداله/ انگار نه انگار واسه تنی که پاماله/ انگار نه انگار آه زینب؛ میره تو کوچه بازار می بینه؛ تو کوفه فقط آزار می باره؛ با دلی که شد خون بار *(وای ای وای)۳ #داود_قاضی✍ #روح_الله_نوروزی✍ #شهادت_امام_جواد .👇