.
#سرود_امام_رضا
بند اول
آسمان شد نور باران
ابر رحمت شد نمایان
ماه می گردد به گرد روی خورشید خراسان
آمد که دست بی نواها را بگیرد
زیر پر و بالِ گدا ها را بگیرد
امّیدوارم مثل آن آهوی صحرا
چشم علی موسی الرضا ما را بگیرد
شکر فراوان الطاف خدارا
در سینه ام دارم مهر رضا را
ما را نگاه او کرده مسلمان
جانم رضا جان ای جانم رضا جان
بند دوم
ای عصای دست موسی
افتخار آل طاها
بضعة ی پیغمبر خاتم توای مانند زهرا
ای دوست و دشمن رضا از تو رضاجان
مدح تو را حق گفته در آیات قرآن
تو از خدا راضی خدا هم از تو راضی
نور خداوند از جمال تو نمایان
ایمان بدون تو معنا ندارد
نور امامِ ما همتا ندارد
ما با ولای تو بستیم پیمان
جانم رضا جان ای جانم رضا جان
بند سوم
در حریم دوست شادم
دل به این محبوب دادم
من گدایی از گدایان در باب الجوادم
موسی بیا که نور الانوار است اینجا
زهرا خوش آمد گوی زوار است اینجا
اینجا مزار شاه یوسف آفرین است
زائر خریدار است و بازار است اینجا
مثل کبوتر در صحنش رها شو
جلدِ علی بن موسی الرضا شو
پرواز کن سوی شاهِ خراسان
جانم رضا جان ای جانم رضا جان
#رضا_خوبرو ✍
#میلاد_امام_رضا
👇
.
#سرود
#امام_رضا_سرود
بند اول
ستاره بارونه تو عرش اعلا
گل ميريزن فرشته ها از بالا
شاده دل آقام امام كاظم
گل پسر آورده عروس زهرا
نور فاطمه / تو نگاهشه
نور فلك از / روي ماهشه
خاك قدمش / مثل گوهره
برق تو نگاش / مثل حيدره
تو نور سرمدي
علي بن موسي الرضا
بضعه احمدي
علي بن موسي الرضا
علي علي علي
علي بن موسي الرضا
(بند دوم)
دلم رو باصفا بکن آقا جان
حالم و روبه را بکن آقاجان
توروبه جان خواهرت معصومه
دست منو رها نکن آقاجان
تو شاهي و من / عبد خانه زاد
دستمو بگير / يا ابالجواد
صحن باصفات / قبله گاه من
سلطان مني / ياابالحسن
دربه در توام
علي بن موسي الرضا
خاك در توام
علي بن موسي الرضا
بند سوم
دوباره دل تو حسرت پابوسه
صحن و سرای تو امام طوسه
شب ولادتت بیا امضا کن
بیام حرم زیارتِ مخصوصه
حج فقرا / یار ضعفا
ایها الرئوف / یا امام رضا
قلب زارم و / تو صفا بده
عیدی به منم / کربلا بده
تو شاه و من گدا
علی بن موسی الرضا
دوست دارم آقا
علی بن موسی الرضا
#حسن_کاتب✍
#میلاد_امام_رضا
👇
.
#زمزمه
#سرود_مسجدی
#امام_رضا
#میلاد_امام_رضا(ع)
#سبک_ای_صفای_قلب_زارم
ای پناه بی پناهان خسرو ملک خراسان
ضامن آهو شدی تو حامی مایی رضاجان
امام رحمتی، رئوف عترتی
تویی حصن حصین امان امتی
رضاجانم رضا4بار
تویی آن محبوب ایزد ، مظهر الطاف سرمد
تویی آن فیض موید ، عالم آل محمد
تویی شمس شموس انیسی بر نفوس
علی موسی الرضا، شه اقلیم طوس
رضاجانم رضا
قبله گاه هفتمینی ، تو امام هشتمینی
حجت حق بضعه ی دوم به ختم المرسلینی
تویی جان رسول. تویی فیض نزول
شود با حب تو ، عبادت ها قبول
رضا جانم رضا
تو شفیع عاشقانی جد صاحب الزمانی
تویی خورشید مدینه طائر عرش آشیانی
تو نور سرمدی، گل محمدی
علی سومین به آل احمدی
رضا جانم رضا
تو عزیز حی داور، زاده موسی ابن جعفر
نوگل بستان نجمه حافظ دین پیمبر
گل معطری، به عالم سروری
تو هم نام علی وصی حیدری
رضا جانم رضا
تو علی موسی الرضایی معدن جود و سخایی
آمدیم مایه ی امیدی بر سر کویت گدایی
همه ما نوکرت، گدایان درت
مران دست تهی به حق مادرت
توشمیم اهلبیتی، تو زعیم اهلبیتی
از توشد دهه کرامت تو کریم اهلبیتی
تویی مشکل گشا، تویی کان عطا
نما یاری ما، رضا جان در سه جا
رضاجانم رضا
تو شه ارض سمایی تو غریب الغربایی
تو به هر دردی دوایی تو معین الضعفایی
تویی شمس الضحی، تویی بدر الدجی
شده میلاد تو، بده عیدی به ما
رضا جانم رضا
.
#عبدالحسین_محبی ✍
.
.
#زمزمه
#امام_رضا
ای سند نجات من، ولایت تو یا رضا
صحن نو و عتیق تو، کعبه و کربلا رضا
دلم بُوَد به یاد تو، مدینة الرضا رضا
زیارتت به دین من، زیارت خدا رضا
تو و کرامتت، مرا ز خود مکن جدا، رضا
رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا
شهی که خاک طوس از او، آمده محترم توئی
مهی که نور میدهد، بر عرب و عجم توئی
رؤف اهلبیتی و، ولّی ذوالکرم توئی
به مسجدالحرامِ دل، قبله توئی، حرم توئی
صفا و مروه میکند با حرمت صفا، رضا
رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا
منم که بین طوطیان، گرم ترانهی توأم
کبوتری شکستهپَر، در آشیانهی توأم
نیازمند گندمی در آستانهی توأم
بالزنان دور و برِ نقاره خانهی توأم
اگر پَرم ز کوی تو، بگو پَرم کجا، رضا
رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا
الا الا ثنای تو، ذکر علی الدّوام من
رؤف من، عطوف من، امید من، امام من
لحظه به لحظه دم بدم، بر حرمت سلام من
به غرفههای مرقدت، خورده گره زمام من
در حرمت گرفتهام ذکر رضا رضا رضا
رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا
ناز کنم به سلطنت، اگر تو را گدا شوم
نه لایقم گدا شوم، گدات را فدا شوم
چه میشود قبول تو بخاطر خدا شوم
نه تو ز من جدا شوی، نه من ز تو جدا شوم
نه من تو را رها کنم، نه تو مرا رها، رضا
رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا
توئی که درد روح را، ز فیض تن دوا کنی
عقده ز کار عالمی، به یک کرشمه وا کنی
کلیم را عصا دهی، مسیح را دعا کنی
چه میشود که یک نظر، به قلب سنگ ما کنی
ای که به یک اشارهات، سنگ شود طلا، رضا
رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا
ولایت تو دین من، نه دین من، که دِین، هم
محبتت فروغ دل، چراغ هر دو عین، هم
عنایت تو بیشتر، ز ظرف عالمین، هم
مقام زائرت فزون، ز زائر حسین، هم
رشک بَرَد به زائرت، زائر کربلا، رضا
رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا
خزان شدم که بخشیام ز اشک و خون بهارها
به هر دقیقه عمر خود، کشیدم انتظارها
که در طواف مرقدت، مرا رسد فشارها
کنم دراز دست خود، به عجز و ناله بارها
که پنجهام گره خورَد به غرفهی تو یا، رضا
رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا
گلی که شد خزان تو، بهار لاله چید از او
دلی که شد از آن تو، فروغ حق دمید از او
کسی که زائر تو شد، عطا ز تو امید از او
ز لطف و مرحمت کنی سه بار بازدید از او
تو را سزد، تو را سزد، تو را چنین عطا، رضا
رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا
مرا به مهر خود ببر، که با ولات زیستم
به تربتت شتافتم، به غربتت گریستم
در آفتاب صحن تو، اگر دمی بایستم
به سایهی بهشت هم نیازمند نیستم
جهنّم است بهر من، بهشتِ بیرضا، رضا
رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا
مرا تقرب خداست، ولای تو سبب شده
مدح تو و ثنای تو، دعای روز و شب شده
هر نفسی که میزنم، سلسلةالذهب شده
کبوتر تو از ازل، بهذکر تو ادب شده
زبان من که باز شد، تو را زدم صدا، رضا
رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا
توئی توئی که چون خدا، نظر به بنده میکنی
توئی که جان مرده را، دوباره زنده میکنی
تو شام تیره را سحر، ز فیض خنده میکنی
تو نقش شیر پرده را، شیر درنده میکنی
تو مور خسته را دهی، بال و پر هما، رضا
رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا
استاد #غلامرضا_سازگار ✍
.
امام حسین ع
#زمزمه_امام_رضا
.
#شهدای_خدمت
مقصود اگر عشق است از آن می نویسم
تا عمر دارم از شهیدان می نویسم
پس چیست پایان دل آشوبی خدایا
لانعلم منهم به جز خوبی خدایا
یا رب ببین چشمان ما مبهوتها را
باور نداریم عکس بر تابوتها را
باور نداریم این چنین از ما گذشتند
در اوج میرفتند، از دنیا گذشتند
ان ناشناسانی که مثل راز بودند
با جانشان در خدمت پرواز بودند
جان بر کفان راه جاویدان ارتش
آن سروهای راستین، مردان ارتش
سبدرضا مردی ز جنس بی کران بود
دنبال دیدارِ خدا در آسمان بود
پرواز آخر در مسبر روشنایی
از جان گذشت و رفت تا اوج رهایی
ما پرچم ایثار را بر دوش داریم
ما که شهیدی مثل دریانوش داریم
باید بخوانم صادق و گرم و صمیمی
از آن شهید عشق ، بهروز قدیمی
تا بینهایت تا خدا پرواز کردند
راه شهادت را دوباره باز کردند
اینها رها کردند پشت میزها را
تاریخ خواهد گفت خیلی از چیزها را
تاریخ خواهد گفت در روزی بهاری
در امتداد جاده خدمتگزاری
در گوشهای از مرزها در جای دوری
در راههای ابری و صعبالعبوری
مردی که عشق مردمش در سینهاش بود
شوق شهادت حسرت دیرینهاش بود
مردی که میفهمید درد کشورش را
آورد بین روستاها دفترش را
مردی از اقلیم بلند روشنایی
شد نسخه اصلی تکرار رجایی
یادآور تصویر لبخند بهشتی
از هر نظر مظلوم، مانند بهشتی
این مرد در آن روز با همسنگرانش
پرواز کرد و رفت سمت آسمانش
آهسته پر زد سوی میقاتشرنیامد
این دفعه ابراهیم از آتش نیامد
اینک من و این چشمها که اشک ریز است
در سینه ها داغ رئیسی عزیز است
درد و دریغ آن روح افلاکی نیامد
آن مرد ،با عمامه خاکی نیامد
برخیز ای آیینه با تو کار داریم
ما به دویدنهای تو اقرار داریم
رفتی و بعد از سالها آرام خفتی
چیزی به ما از خستگیهایت نگفتی
رفتی که دردل کنی با حاج قاسم
درد تورا فهمید تنها حاج قاسم
#محمد_رسولی
امام حسین ع
#امام_رضا علیهالسلام #سرود 🔹ای امام مهربونم🔹 کرمت بیانتها و حرمت بابالمراده میدونی دلها دخیل
.
#امام_رضا علیهالسلام
#ترکیب_بند
دل از جهان بریده... به اینجا رسیدهام
یک عمر بال و پر زدم اما رسیدهام
این قطعه با تمام زمین فرق میکند
از فرش تا به عرش معلّی رسیدهام
با قلب من سکوت حرم حرف میزند
اینجا به درک به عالم معنا رسیدهام
از این به بعد صحبت لبتشنگی خطاست
وقتی به پایبوسی دریا رسیدهام
کی بی شفای این دل درمانده میروم
وقتی میان صحن مسیحا رسیدهام
من از خدا به غیر تو چیزی نخواستم
با یک نگاه خود بگو آیا رسیدهام؟
توفیق خاکبوسی تو لطف خواهریست
اینجا به فضل دختر موسی رسیدهام
قلبم کبوتر حرم زینب قم است
در هر سلام منتظر یک علیکُم است
::
مهر تو را زلالی باران نوشتهاند
فردوس را، ز خاک خراسان نوشتهاند
با هر ترنمِ «وَ أنا مِن شُروطِها»
حب تو را قبولی ایمان نوشتهاند
ای مهربان! تبسم هر روزهٔ تو را
صبح سپید مردم ایران نوشتهاند
در سایهٔ تجلی شمسالشموسیات
خورشید را چراغ شبستان نوشتهاند
وقت طواف قبلهٔ هفتم رسیده است
ما را، ز خیل گوشهنشینان نوشتهاند
بسته به چشمهای تو شد سرنوشت ما
یک خندهٔ رضایت تو شد بهشت ما
::
هر کس به یک نگاه تو دل داد، یا رضا
از بند غصهها شده آزاد یا رضا
بار نخست از سوی آزادی آمدم
اما دلم به دام تو افتاد یا رضا
از مرقد کریمه رسیدم که شد دلم
یک یا کریم صحن گُهرشاد یا رضا
با هر فراز جامعه شد همصدای من
در صحن جامع رضوی، باد یا رضا
بال و پر دلم شده آیات مهر تو
در بین حجرههای پریزاد یا رضا
در صحن انقلاب تو، شد منقلب دلم
از بس کنار پنجره فولاد یا رضا ـ
حرف از زیارت و حرم و کربلا زدم
گفتم ز عیدی و شب میلاد یا رضا
من دست خالی آمدهام توشه دست توست
اذن طواف کعبۀ ششگوشه دست توست
::
بند آمده زبان ز شکوه زبانزدت
بسته دخیل، عالم هستی به گنبدت
بابالاجابت همهٔ اهل عالم است
حلقه به حلقه، پنجره فولاد مرقدت
بر تار و پود فرش حرم خورده دل گره
از بس گرهگشا شده هر رفت و آمدت
«باب الجواد راه ورودی به قلب توست»
امشب شفیع ما شده جود محمدت
تا هست روضهٔ تو، به جنت چه حاجتیست؟
دارد بهشت، حسرت دیدار مشهدت
بیتالحرام در نظرم جلوه میکند
وقت طواف ارض و سما گرد گنبدت
دارد زیارت تو ثواب هزار حج
جانم فدای نام تو «یا ثامن الحُجج»
::
ای آفتاب جود و سخا أیها الرئوف
آیینهٔ امید و رجا أیها الرئوف
تو ملجأ توسل هر دلشکستهای
امشب بگیر دست مرا أیها الرئوف
دیدم به محضر تو رسیدهست شاعری
حتی گرفت از تو عبا أیها الرئوف
خود را به حلقههای ضریح تو بسته است
درماندهای برای شِفا أیها الرئوف
در این حرم ملائکه هم از نگاه تو
دارند التماس دعا أیها الرئوف
میگفت عارفی که خدا را قسم دهیم
امشب همه به حق تو یا أیها الرئوف
حالا کنار پنجره فولاد آمدیم
با اشک و آه و شور و نوا أیها الرئوف
اذن عروج، اذن رهایی، به دست توست
جا ماندهایم از شهدا أیها الرئوف
ما را به روز حشر و جزا رو سپید کن
این کشتگان عشق خودت را شهید کن
#یوسف_رحیمی ✍
.